فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبلیغ یکی از ابزار های بسیار موثر در جذب و هدایت مردم به دین الهی است. در عصر حاضر که مستکبران جهانی تمام سعی و تلاش خود را می کنند تا نور اسلام را خاموش کنند، مسئولیت مبلغ دین نسبت به قبل مضاعف می باشد و در این مسیر همانطور که تبلیغ ضرورت دارد، شیوه تبلیغ صحیح نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که قرآن کریم کامل ترین و جامع ترین کتاب هدایت برای بشریت است؛ محور پژوهش حاضر به سیره عملی انبیا در قرآن کریم پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی_ تحلیلی و بر پایه جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای انجام گرفته است. دامنه آن در محدوده آیات قرآن کریم، تفاسیر معتبر ومنابع دست اول روایی می باشد. با بهره برداری از منابع یاد شده این نتیجه حاصل شد که مهم ترین شیوه در سیره عملی انبیا برای جذب و هدایت مردم، محبت و دلسوزی، حسن خلق، عفو و گذشت، تواضع و فروتنی، نصح و خیرخواهی، صبر و استقامت، هماهنگی قول و فعل می باشد. شیوه های یاد شده در سراسر دنیا برای جذب مردم به دین، با هر دین و قومیتی قابل اجرا است.
چالش (نا) برابری جنسیتی در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از «لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ» با رویکرد تفسیر تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
122 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین گزاره های قرآنی که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، گزاره <لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ> (بقره/228) است. عالمان تفسیر در سده های متقدم و میانه هجری با اثرپذیری از منقولاتِ منتسب به صحابه و تابعان، بر این باور بوده اند که مقصود از این گزاره، برتری مطلقِ مردان بر زنان از حیث حقوقی یا تکوینی است. این خوانش ها تا آستانه سده چهاردهم هجری از رواج برخوردار بوده است؛ اما در گذار به دوره معاصر و مطرح شدنِ مجموعه ای از دغدغه ها و پرسش های نوظهور در جهان اسلام، زمینه های فرهنگی و اجتماعی برای فاصله گرفتن از سنت های دیرپای تفسیری و پیدایی خوانش های توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائات دوره مدرن فراهم آمد؛ ازاین رو، در پژوهشِ حاضر تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیرِ شاخصِ فریقین در دوره معاصر، دیدگاه های جدیدِ تفسیری درباره این گزاره قرآنی، با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش توانست چارچوب های نظری برای شکل گیری این دیدگاه های جدیدِ تفسیری را از یکدیگر بازشناسد که عبارت اند از: برجسته سازی انگاره تکلیف به جای حق، برجسته سازی انگاره تفاوت به جای برتری و جایگزینی انگاره برتریِ نسبی به جای برتریِ مطلق.
بررسی راه حل گرکو برای «مسئله زباله» در معرفت شناسی گواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
ارسطو با پیش کشیدن بحث مغالطات تلاش داشت منبع معرفتِ عقل استدلالی را از خطاهای احتمالی به دور دارد. به گونه ای مشابه، گرکو با پیش کشیدن مسئله زباله در واقع قصد دارد چارچوب اعتمادپذیرِ منبع معرفتِ گواهی را تعیین کند. او برای این منظور تلاش می کند مسئله زباله را همچون «مسئله عمومیت» به حساب آورد. در این صورت، پارامترهای مربوط -که دغدغه های/تکالیف عملیِ شکل دهنده جامعه معرفتیْ آنها را مشخص می سازند- اعتمادپذیری را با تنگ کردن کانال های انتقال تضمین می کنند. ما با رویکردی تحلیلی و انتقادی و نگاهی جامع نگر به معرفت شناسی گواهیِ گرکو به طور کلی کاستی هایی را در دیدگاه او شناسایی می کنیم. به این ترتیب، نشان می دهیم که می توان صورت بندی دقیق تری از مسئله پیش نهاد. اگر دو اشکال راهیابی بخت به معرفت و تا اندازه ای فرد-محور بودن راه حل را رفع شدنی بدانیم، از دو اشکال دیگر نمی توان چشم پوشید: نخست این که گرکو تبیینی از این که چگونه به میان آمدن دغدغه های عملی نتایج درستی را به بار می آورد ارائه نمی دهد؛ دوم این که این گونه نیست که تکالیف عملی و پارامترهای مربوط همیشه معلوم باشند.
ارزیابی دیدگاه زگزبسکی درباره توجیه باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
196 - 177
حوزههای تخصصی:
زگزبسکی درصدد است تا باور به خدا و دیگر آموزه های دینی را با رویکردی فضیلت گرایانه موجه سازد. به نظر او، روش توجیه باور دینی تفاوتی با توجیه دیگر باور ها ندارد؛ ازاین رو اعتماد به خویش را مبنای توجیه در قلمرو دین می داند. نکته کلیدی توجیه، اعتماد به خویش است و این اعتماد مبنایی ضروری برای توجیه باور های دینی است. اعتماد به خویش، مبنای اعتماد به دیگران و کسانی است که به خدا باور دارند. به کارگیری مناسب قوای شناختی خویش، فضیلت شناختی را پی ریزی می کند. این فضیلت شناختی، بهترین وضعیتش را از طریق به کارگیری مجدانه به دست می ورد. طبق این فضیلت، فاعل شناسا می تواند به باور خردمندان که از چنین وضعیتی برخوردارند و باور جامعه دینی که ایشان در آن مستقرند، اعتماد کند. این نگاه قابل مناقشه است. نوشتار پیش رو در حد بضاعت نویسنده و مجال، آن را ارزیابی می کند.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در پیش بینی هوش معنوی براساس ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با هوش معنوی در بین دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو-معلمان پسر پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر تهران بودند. حجم نمونه 314 دانشجو-معلم بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین گروه های آموزشی مختلف انتخاب شدند و به پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (کوستا ومک کری، 1989)، ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و هوش معنوی (کینگ، 2008) پاسخ دادند. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها: براساس یافته ها، وظیفه شناسی (26/0) و برون گرایی (38/0) با هوش معنوی رابطه مثبت (01/0 p<) و روان رنجوری (14/0-) با هوش معنوی رابطه منفی و معنادار (01/0 p<) دارد. همچنین رابطه ذهن آگاهی با هوش معنوی (04/0) مثبت و معنادار (01/0 p<) است و ذهن آگاهی بصورت معناداری رابطه وظیفه شناسی، برون گرایی، روان رنجوری و توافق پذیری با هوش معنوی را میانجی گری می کند (01/0 p<). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی بر هوش معنوی تاثیر دارد. بر این اساس، با تغییر یا تقویت آگاهی عاری از قضاوت افراد نسبت به وقایع براساس ویژگی های شخصیتی می توان میزان هوش معنوی را در افراد افزایش داد.
مسؤولیت کیفری رمال و دعانویس در فقه و حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 142
حوزههای تخصصی:
رمالی و دعانویسی یکی از معظلات اجتماعی و مبتلابه در جامعه است که آثار اجتماعی و اقتصادی مخربی به دنبال دارد. به همین دلیل بررسی رویکرد فقه و حقوق کیفری در این خصوص مهم و ضروری است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی مسؤولیت کیفری رمال و دعانویس در فقه و حقوق کیفری ایران است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که رمال و دعانویس از نظر قوانین ایران دارای مسؤولیت هستند و مجازات کیفری دارند، ولی از نظر فقهی، رمالی و دعانویسی چنانچه با دریافت وجه همراه بوده و خبر از پیشگویی از آینده باشد، جایز نیست، اما برای آن مسؤولیت کیفری تعیین نشده است، البته در نظام کیفری فعلی نیز، عنوان مجرمانه خاصی برای رمالی، سحر و جادو پیش بینی نشده است، اما در قالب دیگر جرایم نظیر کلاشی و کلاه برداری می توان چنین اعمالی را مورد تعقیب و مجازات قرار داد. یکی از مناسب ترین عناوین مجرمانه برای مورد استناد برای مسؤولیت کیفری رمال و دعانویس، کلاه برداری است که در ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاه برداری جرم انگاری شده و از 1 تا ۱۰ سال حبس علاوه بر رد مال برای آن تعیین شده است، البته باید توجه داشت استناد به این قانون درصورتی امکان پذیر است که شخص رمال با ایجاد امیدواری نسبت به امور واهی مبادرت به اخذ مال کند.
تبدیل حملی به شرطی نزد منطق دانان سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
107-145
حوزههای تخصصی:
در مقاله دیگری نشان داده ام که ابن سینا گزاره های حملی را «متفاوت» و «نااین همان» اما «هم ارز» با گزاره های شرطی می داند. مسئله این مقاله آن است که منطق دانان مسلمان پس از ابن سینا درباره اینکه گزاره های حملی و شرطی «این همان» هستند یا صرفا «هم ارز»، چه نظراتی داده اند. با بررسی آثار بسیاری از منطق دانان پیرو ابن سینا، این نتایج به دست آمد: (1) سهروردی، فخر رازی، خواجه نصیر و قطب الدین رازی بر خلاف نظر ابن سینا به «این همانی» حملی و شرطی گرویدند؛ (2) خونجی، سمرقندی، میرداماد و ملاصدرا با رد نظریه «این همانی» از نظریه «هم ارزی» ابن سینا دفاع کردند؛ (3) در کنار این مباحث منطقی، ادیبانی مانند سکاکی، و به پیروی از اوتفتازانی، تقریر جدیدی از نظریه «این همانی» میان حملی و شرطی ارائه کردند و مقدم شرطی را بخشی از محمولِ تالی و قیدی از قیود آن دانستند.
الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی مطالعه و انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر رویکرد فراترکیب و از نظر استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود. جامعه پژوهش مجموعه مقالات مرتبط با معلم بودند که با رویکرد اسلامی، منویات مقام معظم رهبری و سایر اندیشمندانِ و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از سال 90 تاکنون انجام شده بودند. روش نمونه گیری نظری و به صورت تمام شمار انجام شد و 38 پژوهش پیرامون این مفهوم گردآوری شدند که اعتبار مجلات نیز به واسطه نمایه شدن در پایگاه (WOS) و دارا بودن ضریب تأثیر بالا مورد ارزیابی قرار گرفت و با فن کدگذاری اشتراس و کوربین تحلیل شدند. در یافته های پژوهش مقوله محوری «توانمندسازی معلم تراز انقلاب» با 3 مؤلفه تعهد، تخصص و تعلق شناسایی شدند. با در نظر گرفتن شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردهای توانمندسازی، در نهایت پیامد توانمندسازی به معرفی معلمی حکیم پرداخت که از طریق عقلانیت وحیانی، انجام امور از روی اتقان و استحکام و با رویکرد پیشگیرانه و رشدمدار به دنبال طراحی برنامه هایی است تا علاوه بر استحکام تا حدی از انعطاف برخوردار بوده و زمینه تعالی وجودی بیشتر متربیان را فراهم آورند.
بررسی تطبیقی طهارت انبیاء الهی در آیه 74 سوره انعام از دیدگاه علّامه آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
329 - 356
حوزههای تخصصی:
مسئله طهارت اعتقادی انبیای الهی از (کفر، شرک) و طهارت عملی از (زنا) از مبانی مهم در دانش کلام است. در دیدگاه کلام امامیه، طهارت پیامبران عمدتا جزو مسائل مورد اتفاق دانسته شده است اما در کیفیّت طهارت آنان اختلاف نظر وجود دارد و در میان سایر مذاهب اسلامی اتفاق رأی در این موضوع وجود ندارد. مقاله حاضر، بررسی واژه «أب» را در آیه شریفه«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأبیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَهً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (الانعام:74) به بحث پرداخته و نسبتی که میان حضرت ابراهیم با آزر از نگاه کلامی، تفسیری آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله است را مورد ارزیابی قرار داده است و به تناسب، طهارت انبیای الهی و ایمان نیاکان پیامبر را به بحث می پردازد. آلوسی مدعی است عده بسیاری از اهل سنّت، آزر را پدر ابراهیم علیه السلام نمی دانند، براساس این تفکر هیچ یک از اجداد پیامبر (ص) کافر نبوده اند. این نظر آلوسی با اشکال مواجه است؛ چرا که اغلب اندیشمندان اهل سنّت و شذوذی از شیعه مانند علّامه فضل الله مخالف این نظر هستند. در مقابل گروهی اندک از اهل سنت و عمده شیعیان از جمله علّامه طباطبائی بر اساس مبانی توحیدی و اصل خداباوری برآنند که والدین و اجداد هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدرحضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده اند. این مقاله با روش اسنادی و به شیوه توصیفی، تحلیلی با هدف کشف کیفیّت طهارت انبیاء الهی از نظرگاه سه مفسر شیعی و سنّی نگاشته شده است.
بررسی همسان انگاری میان پدیده های ذهنی انسان با نمادهای صوری رایانه بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
امکان همسان انگاری میان پدیده های ذهنی انسان با نمادهای صوری (Formal Symbols) رایانه و درنتیجه رویکرد علم گرایانه به داده های رایانه ای و یکی پنداشتن ماهیت آن دو، از مهم ترین مسائل چالش برانگیزی است که عمدتاً در اثر تحولات نیم قرن اخیر در عرصه علم و فناوری و توسط فیلسوفان ذهن نمایان شده است. شبیه بودن برخی کارکردهای رایانه به فعالیت های ذهنی انسان، همانند آگاهی و حالات درونی و اراده، این مسئله را موجب شده است که تا چه میزان می توان کارکردهای رایانه را به ذهنمندی (Mindfulness) یا هوشمندی (Intelligence) نزدیک کرد و آیا می توان با پیشرفت علوم شاهد تحقق انسانی هوشمند در قالب های مصنوعی باشیم؟ مقاله حاضر با تحلیل هستی شناسانه حقیقت آگاهی بر اساس اندیشه های حکمت متعالیه و همچنین تبیین علمی ماهیت رایانه و داده های آن، به بررسی تطبیقی میان این دو امر پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با توجه به ماهیت فلسفی آگاهی انسان، اساساً تحقق آگاهی و سایر پدیده های ذهنی برای موجودات فیزیکال همانند سخت افزارها از استحاله منطقی برخوردار است و قهراً آزمون تورینگ (Turing Test) در دفاع از رویکرد علم گرایانه به رایانه، آزمون موفقی قلمداد نخواهد شد. برهان اتاق چینی (Chinese Room) جان سرل را نیز می توان شاهدی مناسب برای استدلال ارائه شده در این پژوهش دانست.
مبانی هستی شناختی در تفکر نصر و نقش آن در نقد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصر به نقد بحران حاصل از معرفت شناسی غرب می پردازد و آن را حاصل دوری از سنت و ایجاد فاصله میان هستی و شناخت می داند. او مانند سنت گرایان عدم توجه فلاسفه جدید به عقل شهودی و نادیده گرفتن معرفت قدسی مبتنی بر آن که ریشه در قلب آدمی دارد، قطع ارتباط با عالَم غیب و تنزل عقل به عقل استدلالی را مسبب وضع بحرانی موجود غرب می داند. نصر نقش وجود را در فلاسفه بزرگ اسلامی از ابن سینا تا ملاصدرا مورد کنکاش قرار داده است و با هدفِ نشان دادن قدسی بودن آنها، از توجه به وجود و هم ریشه بودن آن با شناخت، سخن می گوید. حال که معرفت از مضمون قدسی اش خالی شده و رابطه حقیقت یا معرفت تعقلی با امرِقدسی مغفول مانده و عالم سکولار با یاد خدا و حضور امرقدسی بیگانه است، تنها با احیای حکمت و اتصال عقل شهودی با نور عقل کلی که همان نور وحی و قرآن است و نیز التزام عملی انسان به معرفت صادر شده از جانب خداوند، می توان به حقایق اصیل وجود دست یافت.
ارزیابی انتقادی اصل خودمختاری درتربیت دوجنسیتی بر پایه معیارهای اخلاقی با تأکید بر اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۶۰-۳۷
حوزههای تخصصی:
تربیت دوجنسیتی به عنوان یکی از رویکردهای تربیتی معاصر بر عدم تفکیک جنسیت زن و مرد در تربیت اصرار دارد و معتقد است زنان و مردان باید ویژگیهای هر دو جنس را داشته باشند تا بتوانند در شرایط مناسب زنانه و یا مردانه رفتار کنند. یکی از اصول مهم این رویکرد اصل خودمختاری است. براساس این اصل زنان باید در سه حیطه تحصیل شغل و رابطه جنسی از ازادی برخوردار بوده و بتوانند انتخابی مطابق میل خود داشته باشند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به تبیین و ارزیابی این اصل بر اساس شاخص های اخلاقی البته با تاکید بر آموزه های اخلاق اسلامی- می پردازیم. نتیجه آنکه براساس معیارهای اخلاق اسلامی، انسان ها در چارچوب حدود الهی، ازادی و اختیار دارند؛ که این امر با ازادی بی قید و شرط در اصل خومختاری قابل جمع نیست. ضمن آنکه در مقام عمل، این اصل چالش های اساسی با نقش های مادری و همسری دارد. نقش مادری و همسری در اخلاق اسلامی از حقوق طبیعی زن ومرد محسوب می شود و شواهدی از تمایل زنان غربی به این حقوق فطری و طبیعی نیز وجود دارد. لازمه اصل خودمختاری نادیده گرفتن حقوق طبیعی از جانب خود فرداست که غیر اخلاقی است.
تحلیل سیاقی آیه ۸۲ نساء با بازنگری در مفاهیم القرآن و اختلاف
حوزههای تخصصی:
مفسران پیرامون آیه 82 سوره نساء عمدتاً در سه موضع سخن گفته اند؛ اول در معنای تدبر، دوم در معنای اختلاف و سوم در کیفیت استدلال آیه مبنی بر الهی بودن آنچه اختلاف کثیر ندارد. اما موضوع مغفول در این میان، توجه به سیاق آیه است. حتی مفسران معاصر که همواره به سیاق آیات توجه ویژه ای داشته اند، ارتباط این آیه با سیاق خود را به روشنی توضیح نداده اند. این مقاله در تلاش است با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر سیاق آیه، به رفع کاستی کوشش های پیشین بپردازد و تصویر روشنی از مفاد آیه فراهم سازد. نتایج نشان می دهد که می توان معنای جدیدی از القرآن و اختلاف را برخلاف بیان غالب مفسران اثبات کرد؛ مقصود از «القرآن» در اینجا آیات مرتبط با دستور به قتال است نه کل قرآن؛ بدین ترتیب «اختلاف» نیز به معنای فاصله گرفتن و پشت کردن همین آیات جدید جهاد نسبت به سایر آیات قرآن کریم است.خداوند در این آیه می فرماید: آیا این گروه سست ایمان، آیات جهاد را پیگیری نمی کنند؟ تا دریابند مقصدی که این آیات نشان می دهند با آنچه آنان پیش از این از قرآن دریافت کرده بودند هم خوانی دارد و درنتیجه همگی الهی است.
چالش های قانونی و راهکارهای اجرایی قرار نظارت قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
231 - 241
حوزههای تخصصی:
قرار نظارت قضایی از موضوعات مهم در راستای محدودشدن قرار بازداشت موقت و تحقق اصل حبس زدایی از اهمیت بالایی برخوردار است. مسأله چالش های این نوع قرارها از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال مهم است که چالش ها و راهکارهای قرار نظارت قضایی کدام است؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و به صورت کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که قرارهای نظارت قضایی به موجب قانون باعث تحدید محدوده آزادی های متهم خواهد شد، اما این محدودیت خفیف تر بوده و بیشتر جنبه بازدارندگی دارند و ناظر بر حضور و فعالیت های اجتماعی می باشند. علاوه بر این، اصل عدم استقلال، نقض اصل برائت و محدودیت آزادی های فردی و حقوق اجتماعی، مشخص نبودن مرجع مربوطه در صدور قرار معرفی نوبه ای، مشخص نبودن وظیفه دادسرا درخصوص اطلاع مراجع ذی صلاح در امر صدور گواهی نامه، مشخص نبودن مرجع نگهداری سلاح در صدور قرار ممنوعیت از سلاح مجوزدار، مشخص نشدن وظایف نهادهای مختلف در صدور قرار ممنوعیت خروج از کشور، نادیده گرفته شدن اصل قانونی بودن جرم و دستور منع فعالیت متهم در حوزه های فراتر از قانون از مهم ترین چالش های قرار نظارت قضایی است. ضرورت مستقل بودن و تکمیلی نبودن ماهیت صدور قرار نظارت قانونی و توجه به تشریفات اجرا و ایجاد بستر فرهنگی اجرایی شدن قرارها از مهم ترین راهکارهای رفع چالش های قرار نظارت قضایی است.
تحلیل و بررسی ماهیت عیسی مسیح(ع) از منظر فرقه های یکتاپرست صدر مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
با بررسی منابع مسیحی و گروه های صدر مسیحیت می توان مدعی شد که مسیحیت از آغاز، دین توحیدی بوده است که ریشه های یکتاپرستی آن را می توان از میان آن گروه ها مشاهده کرد. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی درصدد تحلیل و شناسایی گروه های یکتاپرست صدر مسیحیت و همچنین مسیح شناسی از منظر آنهاست. یافته های پژوهش حاضر گویای این مطلب است که فرقه های یکتاپرست صدر مسیحیت، حضرت عیسی(ع) را صرفاً یک انسان و پیامبر خداوند معرفی میکردند و در اعتقادات آنها خبری از تثلیث نبود. آنان ضمن التزام به شریعت موسوی، حضرت عیسی(ع) را مخلوق خدا می دانستند و با تعالیم پولس مخالف بودند و به توحیدِ به دور از تثلیث اعتقاد داشتند. روشن است که مهم ترین دلیل بر صحت اعتقادات یکتاپرستان صدر مسیحیت در مورد عدم الوهیت و ماهیت حضرت عیسی(ع)، مهر تأیید عقل بر باورهای آنان است؛ زیرا عقل به هیچ وجه نمی پذیرد که خدا جسم انسانی به خود گیرد یا اینکه انسانی دارای الوهیت باشد.
بررسی تحلیلی نقش ادراکات اعتباری در فرایند عمل از منظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
137 - 155
حوزههای تخصصی:
مشهور فلاسفه مسلمان، صدور فعل اختیاری انسان را فرایندی چندمرحله ای دانسته و هر مرحله را یک «مبدأ» می نامند. این مراحل اجمالاً عبارت اند از: مبدأ علمی، مبدأ شوقی، مبدأ عملی. علامه طباطبایی (ره) معتقد است که صدور فعل اختیاری به صرف این مبادی ضروری نمی شود، بلکه نوع خاصی از ادراک و اذعان لازم است تا صدور فعل از انسان ضرورت یابد. ایشان نام این سنخ از ادراکات را «ادراکات اعتباری»، «آراء اعتباری»، یا «علوم عملی» نهاده اند. این مقاله، به هدف پاسخ به این سؤال که از نظر علامه (ره)، ادراک اعتباری دقیقاً در چه مرحله ای از فرایند عمل قرار داشته و چه نسبتی با صدور فعل اختیاری دارد، با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته است. در راستای تحلیل جانمایی دقیق ادراک اعتباری در مبادی عمل از نظر ایشان، یافته های پژوهش نشان می دهد برخی از عبارات علامه (ره) چنین دلالت می کند که ایشان ادراک اعتباری را مؤخر از مبدأ شوقی و به نحوی متأثر از آن می داند، درحالی که از برخی عبارات دیگر می توان برداشت کرد که ادراک اعتباری، جزء اخیر مبدأ علمی و مقدم بر مبدأ شوقی است.
راهکارهای اخلاقی صیانت از حریم خصوصی در فضای مجازی با تکیه بر مفاهیم نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی محیطی منحصر به فرد و بی بدیل است که با ویژگی هایی از جمله جذابیت و گیرایش، سرعت بالای تبادلات، مجهول الهویه بودن افراد، فرازمانی و فرامکانی بودن و...، با شتاب بسیار، در حال پیشرفت بوده و زندگی بشریت را با تحولات شگرفی روبرو نموده که زمانی تصور آن نیز غیرممکن می نمود. در عین حال نباید از تاثیرات منفی فضای مجازی بر زندگی افراد، غافل شد. نقض حریم خصوصی کاربران مجازی، یکی از گزندهای فضای مجازی است که از ویژگی های خاص این محیط نشأت گرفته است. مسالیه مقابله با نقض حریم خصوصی در فضای سایبر، از جمله مسائلی است که علی رغم تلاش دولت ها و حکومت ها، توفیق چندانی نداشته و تعدی به حریم شخصی افراد در فضای مجازی، هم چنان به بالاترین شکل ممکن وجود دارد. از سوی دیگر، در کلام و سیره ی حضرت علی(ع)، حقّ حریم خصوصی محترم بوده و حضرت نسبت به حراست و حفاظت از آن حساسیت به خرج می داده اند. سخنان ایشان در کتاب شریف نهج البلاغه به خوبی اثبات کنندیه این مساله می باشد. این پژوهش در صدد استخراج راهکارها و خط مشی هایِ اخلاقیِ حفاظت از حریم خصوصی از روح کلام امیرالمومنین(ع) بوده تا بدین ترتیب با عمل به آن ها، حریم خصوصی افراد در فضای سایبر، از تعدی و نفوذ اغیار مصون بماند. حفظ حریم خصوصی مسئله ای اخلاقی است و راهکارهای عمدتا اخلاقی، به دنبال حل چالش های این موضوع اخلاقی هستند.
کارکرد تبری در فضای هم زیستی اخلاقی و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
تبری به عنوان عنصر مکمل تولی، آموزه ای اساسی در دین اسلام و مانند تولی به مثابه روحی فراگیر بر تعالیم تشیع است. به دلیل کم توجهی به جایگاه برائت، این آموزه مورد بی مهری و در معرض چالش های اخلاقی قرار گرفته است؛ به گونه ای که آن را تهدید کننده آزادی، مانع رشد، عامل تنفر، و برهم زننده مدارا و برادری معرفی کرده اند. موضوع این تحقیق، بررسی جنبه های چالشی و پیامدهای معضل گونه تبری برای اخلاق است. هدف این مقاله نیز ارائه راه های برون رفت از چالش های طرح شده است. فرضیه نخستِ تحقیق، آن است که تبری از جهت نظری و نیز در مرحله اجرا و عمل، با فرمان ها و توصیه های اخلاق اسلامی تنافی ندارد. فرضیه دوم، نقش تبری به مثابه یک اصل راهبردی در پیشگیری از آسیب ها و آلودگی های اخلاقی و تربیتی است. فرضیه سوم، کارآمدی و اثربخشی تبری در آراستگی فردی و اجتماعی به نیکویی های اصیل اخلاق دینی است. بر اساس این فرضیه ها که با روش تحلیل منطقی انتقادی بررسی می شود، تبری، آدمی را از موانع آزادی و رشد رها می سازد؛ میان دوستان خداوند محبت و مدارا ایجاد می کند؛ و زمینه برادری را فراهم می سازد.
رهیافت نظریه «مرگ مؤلف» رولان بارت در روش های تفسیری قرآن: تحلیل تطبیقی و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
251-273
حوزههای تخصصی:
نظریه «مرگ مؤلف» رولان بارت، که در سال ۱۹۶۷ مطرح شد، یکی از نظریه های محوری در نقد ادبی و نشانه شناسی به شمار می رود. این نظریه با تأکید بر استقلال متن از نیت مؤلف و نقش فعال خواننده در خلق معنا، رویکردی نوین به روش های تفسیری معرفی کرد. مقاله پیش رو تأثیر این نظریه را بر روش های تفسیری قرآن بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه ایده های بارت می توانند در خوانش های نوین قرآن به کار روند. با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، این پژوهش به بررسی تطبیقی نظریه بارت با روش های تفسیری قرآن پرداخته و چالش ها و فرصت های این رهیافت را ارزیابی می کند. نتایج این بررسی نشان می دهد که این نظریه، هرچند ظرفیت های مهمی برای پویایی تفسیر ارائه می دهد، اما با برخی الزامات معرفت شناختی کلام الهی ناسازگاری دارد. در چارچوب هستی شناسی فهم، فهمنده و مفسر نص قرآن قادر است برداشت های گوناگونی ارائه دهد، اما این برداشت ها بدون توجه به مُراد الهی از اعتبار برخوردار نخواهند بود. در زمینه ی چندمعنایی زبانی، تأکید بارت بر خودکفایی زبان و شبکه ی دلالت های آن با ساختار نشانه شناختی قرآن سازگاری دارد؛ با این حال، نبود چارچوبی برای تثبیت معنا می تواند خطر گرایش به تکثر معنایی بی ضابطه و کنترل نشده را به دنبال داشته باشد.
نقدهای اخلاقی بر مد سریع و ارائه جایگزینی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 97
حوزههای تخصصی:
مد سریع بخش عظیمی از صنعت مد است که در آن تولید فراوان، ارزان و گسترده صورت می گیرد. در این مقاله قصد داریم مدسریع را از جهت اخلاقی نقد کنیم و نشان دهیم این شکل از مد، علاوه بر آسیب زدن به محیط زیست، ناقض حقوق اخلاقی کارگران و مصرف کنندگان است. در مقابل، مد آهسته، یعنی آن بخش از صنعت مد که به الگوی مصرف، فرهنگ و کیفیت توجه دارد را معرفی می کنیم. در این مقاله نشان خواهیم داد که مد آهسته به شرط آن که مصرف کننده آگاه باشد، می تواند به عنوان جایگزینی اخلاقی برای مد سریع خود را تثبیت کند. برای نیل به این مقصود ابتدا به معرفی مد، مد سریع و مد اخلاقی خواهیم پرداخت سپس در سه حیطه محیط زیست، کارگران و مصرف کنندگان مد سریع را نقد می کنیم. و نشان می دهیم که مد سریع در هر سه حیطه آسیب رسان است. در نهایت با بررسی نقش رسانه ها و آگاهی مصرف کنندگان، راه حلی برای اخلاقی کردن مد با گام برداشتن در مسیر مد آهسته ارائه می کنیم.