مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حی متأله
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
انسان قرآنی از حیث معرفتشناختی و وجودشناختی انسانی است که وجود و ماهیتش را در آیینة زلال وحی جستوجو کرده و آغاز و انجام خویشتن را در «من الله» و «الی الله» با هدف «لقاء الله» مشاهده میکند به این معنا که انسان قرآنی دارای فطرت الاهی و سرشت توحیدی و ذات ملکوتی است لذا در منطق وحی انسان حیّ متاّله است و استکمال جوهری اشتدادی در تکوین و تشریع دارد و آفاق و انفس را به نحو واحد ذومراتب در خود متجلی میسازد زیرا خلیفه و امانتدار خدا و حامل اسماء جمال و جلال متعالی است در نتیجه مراقبت دائمی در پرتو شریعت محمدی یا خویشتن بانی مستمر معقول و مشروع داشته تا به خلق الاهی و اوصاف قرآنی متخلق و موصوف گردد. آری انسان قرآنی، انسانی عقل مدار و خرد گرا، خود آگاه خود ساخته، صاحب حیاة طیبة جاودانه، عبودیت پیشه، دارای علم صائب، عمل صالح و متعادل و متوازن در همه ساحتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مقالة حاضر بر آن است ضمن تبیین هویت و شناسنامة وجودی انسان در قرآن، مؤلفههای محوری و مختصات حقیقی انسان قرآنی را با استمداد از آیات و احادیث تشریح نماید و افق ویژهای را در حوزه انسان شناسی و کمال گرایی و ساحت اخلاق و تربیت فرا روی آدمیان قرار دهد و انسان آگاه و مسئول منزلت واقعی و موقعیت راهبردی خویش را در نظام احسن خلقت درک و دریافت نماید و در محضر و مکتب قرآن، نورانی گردد.
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیاست متعالیه سیاستی جهانی و فراگیر است و انسان را حی متأله می داند، نه حیوان ناطق. بر اساس حکمت متعالیه، دنیا و آخرت انسان به دست خود او ساخته می شود و تنظیم این امر با سیاست متعالیه صورت می گیرد. مقاله حاضر، مبانی و مؤلفه های سیاست متعالیه را از منظر حکمت متعالیه تحلیل و تبیین می کند.
بررسی و تبیین مفهوم «انسان متعالی» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان اصلی ترین موجود در جهان آفرینش و به سبب دارا بودن ویژگی های خاصّ خود، همواره به نوعی محور توجّه اندیشمندان مختلف بود و هر گروه با توجّه به بینش های خاصّ خود، شناخت انسان را مورد بحث و بررسی قرار داده است.جامع ترین و در عین حال، مطمئن ترین راه شناخت انسان، رجوع به خالق او و بهره گیری از منابع الهی در این زمینه است. این مقاله با استفاده از این منابع و با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی ویژگی های انسان و آفرینش او نموده، سپس به جستجوی تعریف مصطلح «انسان» از منظر قرآن پرداخته است و بر اساس همین تعریف، عوامل سیر انسان و باریابی او به مقام «انسان متعالی» و موانع صعود و تعالی وی را تبیین می نماید. با دقّت در آیات قرآن کریم چنین دریافت می شود که انسان به عنوان «احسن المخلوقین»، موجودی است که از نظر آفرینش با سایر موجودات عالم هستی متفاوت می باشد و با استعانت از علوم و معارف وحیانی و ایمان و اعتقاد صحیح، قادر به باریابی به مقام خلیفةاللّهی می باشد.
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
هویت حقیقی انسان در اندیشه انسان شناختی جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
69 - 92
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و از طریق رجوع به اندیشه های انسان شناختی جوادی آملی چیستی هویت انسان را می کاود و به این پرسش ها پاسخ می دهد که: انسان چه هویتی دارد؟ چه لوازمی مترتب بر هویت او است؟ و نیز چه مسائلی موجب انحراف در بینش از هویت می شود؟ نتایج حاکی از آن است که در اندیشه جوادی آملی برخلاف تعریف منطقی، حقیقت انسان در حیوان ناطق به عنوان جنس و فصل آن خلاصه نمی شود، بلکه فصل یا فصول دیگری نیز لازم است، که ملاک نهایی در تعیین هویت حقیقی انسان است. وی باتعیین جنس و فصل ممیز حقیقت انسان معتقد است انسان هویتی جز حیات متألهانه ندارد و اساس حقیقتش در تأله او است. مراد از «تأله»، خداخواهی مسبوق به خداشناسی و ذوب شدن در الاهیت او است که خود لوازمی دارد، از جمله پذیرش دین، عقاید و ارزش های آن، التزام عملی به ارزش های اخلاقی، درک مفهوم حقیقی «آزادی»، پرورش عقل نظری و عملی و درک فقر ذاتی خویشتن. در این بین اگر مغالطات روان شناختی (بینشی، عاطفی و رفتاری) دامن گیر انسان شود او را از تشخیص هویت حقیقی اش محروم، و از شکوفایی حیات متألهانه دور می کند.
بررسی بازتاب نظریه «تفسیر انسان به انسان» آیت الله جوادی آملی بر راهکارهای تحقق سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
69 - 102
حوزه های تخصصی:
افزایش کیفیت زندگی و دستیابی به سلامت در همه ابعادش همواره ذهن بشر و خصوصاً اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. بیش از سه دهه است که سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در سازمان بهداشت جهانی مطرح شده است ولی همچنان دارای زوایای پنهانی میباشد که حصول آن را برای جوامع بشری دشوار نموده است. به واسطه تاثیرپذیری فراوان سلامت معنوی از قیود حاکم بر جوامع انسانی، لازم است هر جامعه بنا بر اقتضائات خود به تحلیل این مفهوم بپردازد تا به نتایجی ملموس و قابل اجرا دست یابد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات پذیرش نظریه «تفسیر انسان به انسان» بر راهکارهای تحقق سلامت معنوی سامان یافته است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. از منظر هدف نیز پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا هدف از انجام آن، توسعه دانش کاربردی درخصوص راهکارهای دستیابی به سلامت معنوی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که براساس این نظریه و همچنین پذیرش تعریف انسان به «حی متاله»، راه دست یافتن به سلامت معنوی بازگرداندن متشابهات انسان به محکمات وجودیش (فطرت الهی) و همچنین تأسی به انسان کامل عینی و در نهایت تحقق «نگاه توحیدی» است. با توجه به آثار آیت الله جوادی آملی میتوان چنین استنباط نمود که نگاه توحیدی منشا پیدایش چهار اصل مهم است: توجه کامل به مقام خلیفه الهی، تحقق نگاه آیهای به هستی، هدفمند دانستن آفرینش انسان و جهان و در نهایت باریافتن به مقام عبودیت الهی و فهم فلسفه حیات انسانی؛ که با توجه به این اصول چهارگانه میتوان به راهکارهای تحقق سلامت معنوی از منظر آیت الله جوادی آملی دست یافت.
ضرورت تربیت اجتماعی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
101 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مبانی تربیت اجتماعی و ضرورت آن از منظر علامه جوادی آملی است. این پژوهش از نوع کیفی است و با استفاده از روش اسنادی−تحلیلی انجام شده است. بدین منظور، اندیشه های اجتماعی علامه که بر ایده «انسان به عنوان حیّ متألّه» استوار است بررسی و براساس آن ادله ضرورت تربیت اجتماعی استنباط شد. حی بودن انسان، جایگاه خلیفه الهی، وجود طبقات گوناگون در جامعه و وجود اختلافات و خودخواهی ها مباحثی است که در این قسمت مطرح شد. همچنین مشخص شد بر اساس دیدگاه علامه جوادی اگر تربیت اجتماعی صبغه الهی داشته باشد، می تواند انسان را در حیات متألهانه تا رسیدن به مقام خلیفه اللهی رشد دهد و بالا ببرد. در غیر این صورت، عاملی برای انحطاط نزول وجودی انسان خواهد بود. لذا شناخت تربیت اجتماعی و عناصر آن و نیز شناخت مؤلّفه های ارتقاء سطح تربیت اجتماعی، براساس آموزه های دینی (تربیت متألّهانه) ضرورت می یابد. با توجه به این نکته مبانی به دست آمده عبارتند از: حب ذات، غایتمندی انسان، هدایت مند بودن انسان و نیز مسئله گزینش اجتماع یا همان هجرت که در قرآن کریم به آنها اشاره شده است.