فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۷٬۴۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ا کتساب مهارت های حرکتی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با کندی صورت می گیرد. بنابراین
شناسایی روش های کارآمد و مؤثر برای آموزش مهارت های حرکتی در این افراد جهت ا کتساب و ارتقاء اجرای مهارت های
حرکتی، حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین متغیر با آرایش های متفاوت بر تحکیم )مبتنی
بر ارتقاء( حافظه حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود.
روش: بدین منظور 56 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر براساس نمرات پیش آزمون در 4 گروه تمرین ثابت، تمرین متغیر
با آرایش مسدود، تصادفی و مسدود-تصادفی قرار گرفتند. آزمودنی ها در روز اول براساس روش تمرینی گروه خود به انجام
تمرین پاس بسکتبال در 3 بلوک 12 کوششی پرداختند. در انتهای جلسه تمرین، آزمودنی ها بلافاصله در آزمون ا کتساب
شامل یک بلوک 12 کوششی پرتاب به هدف شرکت کردند. صبح روز دوم پس از خواب شبانه، آزمون یادداری مشابه با
آزمون ا کتساب انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط ) t ،)4در 2 وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه
استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قبل و بعد از خواب شبانه در نمرات دقت پاس 2 گروه تمرین متغیر با آرایش
تصادفی و تمرین متغیر با آرایش مسدود-تصادفی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. ولیکن بین عملکرد 2 گروه تمرین متغیر
با آرایش تصادفی و مسدود-تصادفی بعد از خواب شبانه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: بنابراین در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می توان از شیوه تمرین متغیر با آرایش تصادفی و آرایش
مسدود-تصادفی در جهت بهبود تحکیم حافظه حرکتی استفاده کرد.
ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم هنرستان های فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم بر اساس چارچوب ارائه شده توسط کاپوت و پانتزی در چهار سطح (الف) تعمیم محاسبات، (ب) تفکر تابعی، (ج) زبان مدلسازی و (د) اثبات جبری می باشد. تفکر جبری، توانایی استفاده از ساختارها و روابط انتزاعی ریاضی برای تعمیم، بازنمایی، توجیه و استدلال است، این نوع تفکر به دانش آموزان کمک می کند تا ارتباطات عمیقی بین مفاهیم و مؤلفه های ریاضی را برقرارکنند. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه دهم هنرستانهای فنی وحرفه ای شهرتهران ونمونه آماری، نمونه دردسترس به تعداد 62 نفر(31 نفردختر و31 نفر پسر)که درسال تحصیلی 1402-1401 تحصیل می کردند، انتخاب شد. روش پژوهش از جهت هدف توصیفی– پیمایشی است. آزمون محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب انجام و نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر چهار سطح تفکر جبری، دانش آموزان عملکر د ضعیفی از خود ارائه کردند. میانگین کل نمرات کسب شده توسط دانش آموزان در سطح تعمیم محاسبات 5/35%، تفکر تابعی 5/36%، مدلسازی 9/14% و در سطح اثبات جبری 4% و نتایج آزمون تی مستقل تأیید کرد که سطوح تفکر جبری دانش آموزان دختر و پسر دارای تفاوت معنا داری نمی باشد و سطوح تفکر جبری دختران برابر با پسران می باشد.
تأثیر فناوری واقعیت افزوده بر فرایند یاددهی – یادگیری و پذیرش دانش آموزان در آموزش مجازی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: واقعیت افزوده یکی از فناوری های کاربردی نوین در حوزه آموزش است که توانسته با شبیه سازی دنیای واقعی به صورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سه بعدی، صدا و... امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن سازد و با کمک گرفتن از فضای مجازی نقش مؤثری در آموزش ایفا نماید. هدف پژوهش حاضر، تأثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر آموزش زیست شناسی است. روش ها: ﭘﮋوﻫﺶ به روش نیمه آزمایشی ﺑﺎ طرح ﭘﯿش - پس آزمون و آزمون سنجش یاد داری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دو کلاس 27 نفره دانش آموزان دختر پایه دوازدهم تجربی دبیرستان شاهد شهرستان پاکدشت در سال تحصیلی 1401 - 1400 است که به طور تصادفی به گروه های گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه گواه به صورت سنتی و گروه آزمایش با فناوری مذکور آموزش دیدند. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه سبک های یادگیری کلب و محقق ساخته ارزیابی یادگیری و یاد داری است. در تحلیل داده ها از روش های آماره ای فراوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون های t گروه های مستقل و جفتی استفاده شده است. جهت بررسی پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ و بررسی پایایی آزمون ها، از روش کودر - ریچاردسون استفاده شده است. به منظور بررسی شاخص روایی محتوایی پرسش نامه ها از روش CVR[1] وجهت بررسی شاخص روایی محتوایی آزمون ها از روش CVI[2] استفاده شد. سطح معناداری برای همه آزمون ها p<0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد اختلاف پیش و پس آزمون گروه های گواه و آزمایش معنادار بوده و بیشتر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش نشان دهنده یادگیری بهتر است. اما معنادار نبودن اختلاف پس آزمون - یاد داری نشان دهنده یاد داری مطالب در هر دو گروه بوده و افت کمتر نمره در گروه آزمایش، تثبیت بیشتر آموخته ها را تأیید می کند. تحلیل پرسش نامه های سبک های یادگیری و محقق ساخته نیز نشان دهنده اثربخشی روش آموزشی و استقبال دانش آموزان است.
شناسایی عوامل مؤثر بر فرهنگ پژوهش در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر؛ با هدف آسیب شناسی فرهنگ پژوهش در دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی انجام شده است که بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی قرار دارد و به روش ترکیبی و با استفاده طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 13 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی ، شامل کلیه استادان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس (118 نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی مصاحبه ها با استفاده از روش توافق کدگذاران (80/0) و پرسشنامه از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. برای محاسبه پایایی پرسشنامه از سه معیار، ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (80/0) و پایایی ترکیبی (78/0) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 و اسمارت PLS3 تجزیه وتحلیل شد. نتایج بخش کیفی ، بیانگر 62 کد باز، 13 کد محوری و 3 کد انتخابی بود. همچنین؛ نتایج بخش کمی نشان داد که مدل آسیب شناسی فرهنگ پژوهش در دانشگاه فرهنگیان، دارای سه بعد محتوایی، ساختاری و محیطی است که بعد محتوایی (23/0)، بعد ساختاری (61/0) و بعد محیطی (35/0) از تغییرات فرهنگ پژوهش را تبیین می کند و بعد ساختاری نسبت به سایر ابعاد، نقش مؤثرتری در تبیین فرهنگ پژوهش دارد. درمجموع، نتایج پژوهش بیانگر این بود که این ابعاد 85/0 از تغییرات فرهنگ پژوهش در دانشگاه فرهنگیان را تبیین می کنند.
طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش، ترکیبی بود و از طرح اکتشافی در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شد. در مرحله کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، به مصاحبه با 22 نفر از متخصصان، دبیران و آموزگاران پرداخته شد و ویژگی های مدل در قالب الگوی پارادیمی و بر اساس نظریه داده بنیاد استخراج شد. در مرحله کمّی پرسشنامه استخراجی، بر اساس نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای جدول مورگان در بین 375 نفر از دبیران و آموزگاران استان توزیع شد. داده های کمّی در دو بخش 1) آمار توصیفی و 2) آمار استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی) تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه مؤلفه های مدل در سطح 05/0 معنا دار و از برازش کافی نیز برخوردارند. یافته ها نشان داد که نیازهای فردی و جمعی زندگی باعث می شود که معلمان به توسعه سواد دیجیتال خود گرایش پیدا کنند. محور اصلی این گرایش انگیزه های شغلی و سازمانی است. ازجمله عوامل مداخله گر می توان به زمان کم آموزش، محتوای حجیم و سطح سواد معلمان اشاره کرد. تجهیزات مربوط به مدرسه و سازمان می تواند شرایط محیطی لازم برای رشد سواد دیجیتال را فراهم کند. با استفاده از راهبردهای یادگیرنده محور و گروه محور معلمان می توانند به رشد سواد دیجیتال خود کمک کنند، رشد حرفه ای معلمان، رشد همه جانبه شاگردان و ایجاد مدرسه نوآور ازجمله پیامدهای شکل گیری سواد دیجیتال است.
چالش های کارآموزی در ایران؛ پیوند مسیر به ریزوم (مطالعه موردی: رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی چالش هایی که کارآموزان در طی فرایند کارآموزی با آن مواجه هستند، انجام شده است. کارآموزی، از جمله برنامه های کاربردی دانشگاه ها برای ایجاد ارتباط با بخش های خدماتی و اقتصادی جامعه شناخته می شود. دانشگاه ها از طریق این برنامه ها سعی در ارتقاء مهارت هایی دارند که موردنیاز محیط کار است. چنین دیدگاهی به کارآموزی، تفکری بنیادگرایانه را نشان می دهد که در آن کارآموزی نه فرصتی برای ساخت دانش، بلکه ابزاری برای کسب وظایف و مهارت های مشخص محسوب می شود. این مقاله با یک تحلیل پساکیفی، و رویکردی پساساختارگرایانه، به شناسایی ساختارها، الگوهای ذهنی و گفتمان هایی پرداخته است که مانع از انجام کارآموزی شده اند. گفتمان هایی که نه تنها اعضای سازمان را تحت سلطه خود درآورده است، بلکه فرصت دستیابی به یادگیری و ساخت دانش را از کارآموزان ربوده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، با 12 نفر از کارآموزان رشته ی آموزش و بهسازی منابع انسانی و 29 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در تهران گفتگو شده است. نتایج نشان داد، آنچه در دوره های کارآموزی اجرا می شود، لزوما منطبق با ابعاد رسمی و اهداف ترسیم شده آن نیست، تاملی انتقادی نشان می دهد که در پشت این تصویر نمایشی، برنامه درسی پنهانی وجود دارد که ما را با آنچه در فرایند کارآموزی رخ می دهد، مواجه می سازد. امیدواریم شناخت این الگوهای ذهنی و گفتمان های غالب به اعضای سازمانهای ایرانی و کارآموزان این رشته کمک کند تا از سیطره ی این گفتمان ها رها شوند تا فرصتی برای کارآموزان فراهم کند که فرایند کارآموزی را نه در یک مسیر خطی و بنیادگرایانه بلکه در رویکردی ریزوماتیک برای ساخت دانش پیش ببرند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 225
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روانی-هیجانی در دانش آموزان، شناسایی عوامل مرتبط و اقدامات آموزشی-درمانی امری حیاتی تلقی می گردد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی اجرا شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه در سال تحصیلی 1403- 1402 بود، که تعداد 30 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی (آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، از پرسشنامه خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (لوئیس، 2001) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و آنالیز کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش نمره کل خودکارآمدی(515/89=F، 000/0=P و 547/0=η) و افزایش نمره کل مسئولیت پذیری(737/77=F، 000/0=P و 479/0=η) و هر یک از مؤلفه های آن ها در افراد گروه آزمایش شده است، اما در میانگین نمرات این مؤلفه ها در افراد گروه کنترل طی مراحل مختلف سنجش، تغییر معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی می توانند از این رویکرد درمانی به منظور توانمندسازی روانشناختی و کاهش آسیب در دانش آموزان استفاده کنند.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
پیش بینی اعتیاد به بازی های آنلاین بر اساس علائم خلقی و اضطراب، سازگاری روانشناختی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
70 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، اعتیاد به بازی های آنلاین در کودکان رشد چشمگیری داشته و هدف این مطالعه پیش بینی اعتیاد به بازی های آنلاین بر اساس علائم خلقی و اضطراب، سازگاری روانشناختی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان بود.روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد 400 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اعتیاد به بازی های آنلاین (وانگ و چانگ، 2002)، علائم خلقی و اضطراب (واردینار و همکاران، 2010)، سازگاری روانشناختی (سینها و سینگ، 1993) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999) بود و داده های آن با روش ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که نمره علائم خلقی و اضطراب و نمره سازگاری روانشناختی با نمره اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان همبستگی مثبت و معنادار و نمره خودکارآمدی تحصیلی با نمره اعتیاد به بازی های آنلاین در آنان همبستگی منفی و معنادار داشت (01/0P<). همچنین، علائم خلقی و اضطراب، سازگاری روانشناختی و خودکارآمدی تحصیلی توانستند 41 درصد از تغییرهای اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان را پیش بینی نمایند (001/0P<).نتیجه گیری: طبق نتایج، برای کاهش اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان می توان علائم خلقی و اضطراب را کاهش و سازگاری روانشناختی و خودکارآمدی تحصیلی را افزایش داد.
اعتباریابی سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اعتبار یابی سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر است. جامعه آماری پژوهش 269 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع بارز ۱۵۰ نفر از آنان انتخاب شدند. از روش سنتز پژوهی به منظور بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که پژوهشگران بر اساس یافته های حاصل از روش سنتز پژوهی تنظیم کردند. برای تعیین اعتبار پرسش نامه از بازبینی با همکاری و مثلث سازی منابع داده ها استفاده شد. برای سنجش پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب 0/94 حاکی از پایایی بالای ابزار بود. برای تأیید یافته های حاصل از اجرای پرسش نامه از تحلیل عاملی یک مرحله ای و دومرحله ای استفاده شد. یافته ها بر اساس سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر شامل چهار مؤلفه اصلیِ شایستگی فردی، شایستگی انگیزشی، شایستگی اطلاعاتی فناوری و شایستگی کنشگری تبیین کننده معنی داری سازوکارهای کالبدی بوده و اعتبار آن ها تأیید می شود.
بررسی ابعاد و مؤلفه های جامعه یادگیری هیئت علمی (FLC)، طراحی مدل با روش آمیخته (مطالعه موردی: پردیس دانشگاه فرهنگیان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
173 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های جامعه یادگیری هیئت علمی به منظورِ ارائه مدل توسعه حرفه ای در دانشگاه انجام گرفته است ازنظرِ هدف کاربردی و ازنظرِ ماهیت داده ها آمیخته اکتشافی است. داده ها ازطریق مصاحبه و مشاهدات میدانی جمع آوری شد. در بخش کیفی پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. مطالعات برحسبِ داده ها جمع آوری و با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی 15نفر انجام شد. در بخش کمیِ مطالعات هم بستگی جامعه آماری پژوهش را اعضای هیئت علمی (موظف غیرموظف) پردیس های دانشگاه فرهنگیان تهران (۵22 نفر) تشکیل دادند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 220 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته بود. آلفای کرونباخ و روایی سازه ابزار اندازه گیری تعیین اعتبار بودند. در بخش کیفی از مقایسه مکرّر کدها و مشاوره خبرگان و در تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و داده های کمی از شاخص های توصیفی، تحلیل عاملی تأییدی و برازش استفاده شد. ۴ بعد اصلی یافته های پژوهش در بخش کیفی عبارت اند از 1) اهداف و چشم انداز مشترک؛ 2) یادگیری جمع؛ 3) عمل حرفه ای مشترک؛ 4) بازتاب حرفه ای مشترک) و 9 بعد فرعی که مدل نهایی پژوهش بر اساس آن ها ارائه شد. در بخش کمی نتایج حاصل از آزمون یومان ویتنی نشان داد وضعیت موجود مؤلفه های جامعه یادگیری در بین استادان مطلوب نیست. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از این بود که ابعاد برای پیش بینی جامعه یادگیری اعضای هیئت علمی بار علمی کافی دارند و شاخص های برازش الگوی تدوین شده از برازش مطلوبی برخوردارند.
ارائه مدل علّی اشتیاق تحصیلی بر اساس ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط با نقش واسطه ای خودکارآمدی یادگیری برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
109 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی اشتیاق تحصیلی بر اساس ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط با نقش واسطه ای خودکارآمدی یادگیری برخط صورت گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، بینادی و به لحاظ نوع داده های گردآوری شده، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی است. شرکت کنندگان شامل 375 نفر از دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور استان لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط Bangert (2008)، خودکارآمدی یادگیری برخط Zimmerman and Kulikowich (2016) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی دانشجویان توسط Gunuc and Kuzu (2015) بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار AMOS-26 انجام شد. یافته ها نشان داد که، با توجه به مقادیر شاخص های برازش بدست آمده، داده ها با مدل پژوهش برازش دارد. مطابق با یافته ها، ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط، متغیرهای خودکارآمدی یادگیری برخط و اشتیاق تحصیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. همچنین، متغیر خودکارآمدی یادگیری برخط قادر است اشتیاق تحصیلی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کند. علاوه بر این، ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط از طریق خودکارآمدی یادگیری برخط، اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج به دست آمده، از طریق افزایش ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس برخط می توان خودکارآمدی یادگیری برخط را بهبود و اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقاء داد.
آسیب شناسی و مدل سازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، آسیب شناسی و مدلسازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه در شهرستان جهرم بود. به این منظور برای 35 نفر از معلمین، یک دوره تربیت معلم (TTC) برگزار شد تا ضمن ارتقای کیفیت آموزش، معلمین بتوانند تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و در مورد معضلات و موانع موجود تبادل نظر کنند. همچنین، 10 کلاس درس زبان انگلیسی مورد مشاهده قرار گرفت و از معلمین این کلاس ها مصاحبه بعمل آمد. پس از جمع آوری و آنالیز داده ها، با استفاده از روش کیفی کدگذاری کوربین و استراوس (۲۰۰۸ )، مدلی از مشکلات تدریس زبان انگلیسی ارائه گردید. در این مدل، مشکلات آموزش و یادگیری به دو گروه اصلی مشکلات فردی و محیطی تقسیم گردید. همچنین نمودار میله ای بسامد هر یک از انواع مشکلات نشان داد که معضلات مربوط به سطح دانش زبان آموزان و سیستم آموزشی بالاترین بسامد را به خود اختصاص دادند.
ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی از کار تیمی در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ: پیگیری کیفی یک مطالعه پیش آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این مطالعه تعیین ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی نسبت به تأثیر کار تیمی بر نگرش به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ (متاکوو) بود. روش شناسی پژوهش: این مطالعه در مرحله کمی بصورت طرح یک مرحله ای از نوع پیش آزمایشی انجام شد. هفده دانشجوی کارشناسی ارشد به عنوان گروه آزمایش پرسش نامه «در این کلاس چه می گذرد؟» را تکمیل نمودند. پیشرفت تحصیلی آنان توسط آزمونهای مستمر و پایانی اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد کار تیمی روی نگرش دانشجویان به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر مثبت دارد. برای پیگیری این داده ها و شناسایی چگونگی تأثیر کار تیمی، 15 نفر از 17 دانشجوی گروه آزمایش به صورت داوطلبانه در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas/ti ، دو مقوله اصلی شامل محیط کلاس و کیفیت یادگیری شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند انگیزه معلمان را برای اجرای کار تیمی در محیطهای ترکیبی آنلاین افزایش دهد و مدیران را ترغیب کند تا بستر مناسبی را برای اجرا فراهم سازند.
ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این تحقیق با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس دبیرستان های غرب مازندران در آموزش و پرورش شهرستان تنکابن صورت گرفته است.روش شناسی پژوهش: ازنظر دسته بندی تحقیقات برحسب هدف یک تحقیق کاربردی می باشد، ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- غیرآزمایشی است و در میان انواع روش های تحقیق توصیفی در زمره مطالعه موردی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 10 نفر از خبرگان آموزش و پرورش شهرستان تنکابن را شامل شده است که پرسشنامه خبرگان در میان آن ها پخش شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد ANP-DEMATEL صورت گرفته است.یافته ها: بر اساس مطالعات صورت گرفته معیارهای اصلی تحقیق شامل "ایجاد خط مشی"، " توسعه فردی افراد"، "طراحی مجدد اصول مدارس"، "بهبود برنامه های آموزشی" و "بهره گیری از شیوه های رهبری مناسب" می باشد. بر اساس نتایج تحقیق اثبات شد، معیار " ایجاد خط مشی " با وزن نهائی 222/0 در اولویت اول میان معیارها و تأثیرپذیرترین معیار، زیرمعیار " چالش و تغییر " با وزن نهائی 083/0 در اولویت اول میان زیرمعیارها و معیار "توسعه فردی افراد" از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار است. معیار "بهبود برنامه های آموزشی" بیشترین تأثیرپذیری و تعامل را در میان معیارها داشته است.بحث و نتیجه گیری: این نتایج می توانند به عنوان راهنمایی برای ارتقای شایستگی های مدیریت مدارس در سال های آینده مورد استفاده قرار گیرند.
مدلسازی ارتقاء کیفیت مدرسه پژوهنده، سازه ای نوین در چشم انداز مدیریت آموزشی (مطالعه آمیخته در مدارس متوسطه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
132 - 156
حوزههای تخصصی:
Background and Objective: The aim of this study was providing a model for upgrading the quality of research-oriented school in the perspective of educational mamagement in secondary schools of Hamedan province.research methodology: The purpose of research was applied, implementation method was mixed, method of the qualitative part was sequential exploratory, the participants were 19 education specialists, that were selected with a targeted non-random method. Data collection was done by triangulation method: Theoretical literature, semi-structured interview, and questionnaire. Validity was calculated with Lincoln and Goba's four criteria. Reliability was calculated with Kendall's tie coefficient (p<0.01) and Analysed with maxqda. The quantitative method was descriptive-survey and sample was 305 employees (principals, assistants, and teachers) of schools in Hamedan province 2022, who were selected by a random-stratified method. The data collection tool was ROSQ (research oriented school questionnaire). Construct validity and reliability were significant (with the methods of internal similarity and Split off). Data were analyzed with AMOS & SYSTATE.Findings: The Results showed that the research oriented school has 3 dimensions (human resources- general atmosphere of school- rules and instructions) and 26 effective factors (providing student needs, teacher creativity, satisfying student curiosity, student creativity, student accuracy, professional teaching method, student thinking, researcher teacher, teacher's accuracy, practical content by the teacher, parents' thinking, parents' accuracy, quality based school, process oriented, research-based evaluation, critical thinking in school, team work in school, problem-oriented, thinking oriented, targeted incentive system, science production, empiricism, scientific decision-making, researcher assistant, research indicators, research-oriented discourse).Conclusion: in order to qualitatively and quantitatively improve the position of research in the school, 5 components of teachers, students, parents, rules and regulations, and the general atmosphere of school should be considered by the education systems.
ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای است. روش پژوهش اکتشافی و استنباطی بوده، و جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و بیانات مقام معظم رهبری است. نتایج حاکی از آن است که مربی و معلم در اندیشه های تربیتی رهبر انقلاب و سند تحول بنیادین، رکن اصلی تحول در نظام آموزشی به شمار می آیند. همچنین تحول آفرینی نیازمند کسب شایستگی ها و صلاحیت های علمی، اخلاقی و عملی- مهارتی و حرفه ای است. تحول آفرینی نیازمند برخورداری معلم از شادابی و سرزندگی درونی و باطنی است که رابطه مستقیمی در آفرینش تحول دارد. در نتیجه می توان گفت، برای اینکه نظام آموزشی و تربیتی در جامعه اسلامی کشور ایران شاهد تحولات آموزشی و تربیتی در مقام عمل باشد، نیازمند دو امر مهم است، امر اول این است که رویکرد حاکم در آموزش، رویکرد تلفیق علم و دین در بستر هم آوایی آموزش و تربیت در سایه یکدیگر است. امر دوم این است که تربیت متربی به صورت تربیت تمام ساحتی در ساحت های شش گانه تربیتی باشد، تا تربیت تعالی و تکاملی فرد محقق گردد.
بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود زیرساخت های تکنولوژیکی و آموزش معلمان می تواند به افزایش تأثیرگذاری تکنولوژی آموزشی بر انگیزش و خودکارآمدی دانش آموزان کمک کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند در سال تحصیلی 1402-1401 بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق تمام معلمان مقطع ششم ابتدایی و دانش آموزانشان در شهر فراشبند بود که طبق جدول مورگان تعداد نمونه آماری 237 نفر محاسبه شد. اما به دلیل نوع روش آماری و محدودیت دسترسی به نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تکنولوژی آموزشی یاکووز(2005)، انگیزش یادگیری کاشیف و همکاران(2013) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) بوده است.یافته ها: یافته ها نشان داد بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 137/0 وجود دارد. بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 156/0 وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب تعیین نشان داد تکنولوژی آموزشی به میزان 2 درصد، انگیزش یادگیری دانش آموزان را تبیین و پیش بینی می کندنتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که نگرش معلمان به تکنولوژی آموزشی می تواند تأثیر مثبتی بر انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان داشته باشد، اگرچه این تأثیرات نسبتاً ضعیف هستند. برای بهبود نتایج و بهره گیری کامل از تکنولوژی آموزشی، توجه به عوامل دیگر و تلاش برای ایجاد یک محیط آموزشی حمایتی و جامع ضروری است.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
201 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پ س آزم ون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش م ادران دارای ک ودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گ روه آزم ایش و گ واه ق رار گرفتن د (هر گروه 15 نفر). از مقیاس تنظیم شناختی هیجان توسط گرانفسکی و کرایچ (2002) و تنظیم رفتاری هیجان توسط گرانفسکی و کرایج (2019) استفاده شد. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که استرس ادراک شده و تنظیم رفتار هیجان در گروه آزمایش به طور معناداری (01/0>P) از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت طرح واره درمانی می تواند جهت تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری مورداستفاده قرار گیرد.