فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
عدالت یکی از مهم ترین محورهای حکمرانی در گام دوم انقلاب اسلامی است. اجرای عدالت امری فرایندی و دارای مؤلفه های مختلفی ازجمله تربیت انسان عدالت خواه است. از آنجایی که اساساً رسالت آموزش وپرورش تربیتی بوده، رویکرد عادلانه به تربیت مطابق با محور حکمرانی انقلاب اسلامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه عدالت در اسناد بالادستی آموزش وپرورش، با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم عدالت در قالب عدل مهدوی، عدالت گستری جهانی، عدالت اخلاقی، آموزشی، توزیعی، اقتضایی و جنسیتی در محورهای مختلف اسناد به کاررفته، و عدالت تربیتی با رویکرد حقوقی مورد بررسی قرار گرفته، و زیرنظام های سند تحول، ارتباط معناداری با مفهوم عدالت در اهداف سند برقرار نکرده است. هرچند گرایش به عدالت امری فطری است؛ اما فهم، بینش و کنش عادلانه نیازمند آموزش و تربیت و نقشه راه اجرایی است. پیشنهاد شده است که سند تحول بنیادین با تمرکز بر تربیت انسان عدالت پرور مورد بازنگری قرار گیرد و برنامه جامع تربیتی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری تدوین و عملیاتی گردد. اصل عدالت می تواند بر همه شئون نظام تعلیم وتربیت تأثیرگذار باشد و در فرایندهای آن نقش مهمی ایفا کند.
اثربخشی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مک درموت (1999) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0 p<). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی می توان میزان یادگیری دانش آموزان را افزایش داد و پیشنهاد می شود با برگزاری نشست تخصصی با عنوان آموزش برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی برای معلمان، یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشید.
ارائه الگوی جامع سرآمدی مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه سرآمدی مدرسه و ارایه الگوی عملی برای مدارس بوده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی و رویکرد پژوهشی نیز آمیخته (کمی و کیفی) است جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش و اعضای هیات علمی واحدهای پژوهشی وزارت آموزش و پرورش ودر فاز کمی شامل مدیران،معاونین و معلمان و سایر کادر مدرسه منطقه 6آموزش وپرورش تهران بوده است . جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، تدوین پیشینه تحقیق، شناسایی شاخص ها و تعاریف عملیاتی آنها از روش مطالعه ی کتابخانه ای و در نهایت پس از بررسی نظرات خبرگان و مبانی نظری، الگوی مفهومی اولیه ارائه گردید. پس از آن پرسشنامه مبتنی بر شاخص ها و مولفه های به تایید رسیده در فاز دلفی تدوین و پس از تایید روایی و پایایی آن برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طراحی الگوی سرآمدی مدرسه، مولفه های کلیدی الزامات درونی مدرسه (با 3 بعد الزامات زیرساختی مدرسه، الزامات رهبری مدرسه، الزامات منابعی مدرسه)، الزامات بیرونی مدرسه (با 2 بعد الزامات حاکمیتی و الزامات اجتماعی)، الزامات فرآیندی مدرسه (با 3 بعد فرآیند تصمیم گیری،فرآیند نظارت و ارزیابی و فرآیند اجرایی) و نهایتا نتایج کلیدی (با 2 بعد نتایج ذینفعان و نتایج سیستم آموزشی) تاثیر داشته و در مجموع الگوی معادله ساختاری سرآمدی مدرسه متاثر از این مولفه های کلیدی و ابعاد مرتبط با آنها مورد تأیید بوده و برازش معنادار دارند.
تحلیل عوامل آموزشی و محیطی تأثیرگذار بر انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه تحلیل عوامل آموزشی و محیطی تأثیرگذار بر انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای شهرستان سنندج) مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش، از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل دانش آموزان رشته حسابداری دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهر سنندج به تعداد 674 نفر بوده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای جهت انتخاب نمونه ها استفاده شده است و 280 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 259 پرسشنامه برگشت داده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سه متغیر: 1- عوامل فردی 2- عوامل محیطی و 3- عوامل آموزشی بیشترین نقش را در انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان را دارد. نتیجه: نتایج این پژوهش عواملی از قبیل استعداد، فرصت های شغلی، امکانات آموزشی و مسائل مالی و شخصی را در انتخاب رشته حسابداری در بین دانش آموزان را به عنوان عوامل تأثیرگذار شناسایی کرده است. بنابراین، متولیان آموزش از قبیل وزارت آموزش وپرورش می تواند به این شاخص ها به دلیل اهمیت موضوع توجه نماید.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۰ – ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد ۷۷ دانش آموز که نمره بیشتری از نمره برش مقیاس اضطراب امتحان داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون بود. بسته آموزش مهارت های زندگی تحصیلی در گروه آزمایشی اول و بسته آموزش راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر روی گروه آزمایشی دوم انجام شد. بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی تحصیلی و راهبرد های خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان (01/0P< ، 67/8 = (48 و 1)F) متفاوت بوده است. می توان نتیجه گرفت که تأثیر راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان بیشتر از آموزش مهارت زندگی تحصیلی بوده است.
بررسی و شناسایی ضرورت های طراحی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی در استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط است که باعث افزایش بیماری های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می شود. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می کند و در پرتو آن دانش آموزان می توانند خود را ساخته و قله های سلوک و پله های ترقی را بپیمایند. پژوهش حاضر با هدف استخراج و شناسایی مؤلفه های ضرورت های طراحی الگوی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی انجام شد. روش و مواد: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه متخصصان در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و از 20 نفر از متخصصین درحوزه علوم تربیتی مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش از 26 مقوله تشکیل شده که شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی می باشد. نتیجه گیری: حاصل نشان داد که مدرسه های شاد همراه با شور، شوق، هیجان و با بازی کردن دانش آموزان همراه است. بررسی ها نشان داده وقتی بچه ها از مدرسه ای که شاد نیست بیرون می آیند انرژی خودشان را در بیرون تخلیه می کنند. چه بهتر،که فضای مدرسه شاد بوده و همراه با بازی در محیط و شادابی سرکلاس باشد تا جو مدرسه همراه با صمیمیت باشد. چرا که شاد بودن و شاد زیستن به اندازه ی تغذیه مناسب، ضرورت دارد.تغذیه مناسب در یادگیری بهتر و شادابی دانش آموز نقش بسزایی دارد.
تدوین بسته ی آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تعیین اثربخشی آن بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی فرزندان با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده هدف این مطالعه بود که به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 42 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول دبیرستان و مادران آن ها با توجه به هدف مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند. مادران گروه آزمایش، مداخلات آموزشی را بر اساس بسته ی آموزشی تدوین شده طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. قبل از شروع فرایند مطالعه و پس از پایان جلسات آموزشی، خودکارآمدی دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی بندورا موردسنجش قرار گرفت. پکیج آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای/ اسنادی به روش سنتز پژوهی تدوین و روایی آن به روش روایی محتوایی، مدل لاوشه (1975)، نظر جمعی گروه خبرگان تعیین شد. CVI محاسبه شده بین 9/0 تا 1 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتبار بسته ی آموزشی است. نتایج نشان داد که مداخلات آموزشی روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده بر خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است ( ). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک فن های مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان استفاده کرد.
تبیین رویکرد زمینه محور در برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
177 - 189
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رویکرد زمینه محور در برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم انجام شد و از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نظر نوع پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی شهرتهران به تعداد750 نفر است، حجم نمونه با جدول کرجسی– مورگان، تعداد 256 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد 34 سوالی استفاده شد. این پرسشنامه هفت بعد(یادگیری معنا دار، کسب شایستگی علمی، ایجاد موقعیت های واقعی حل مساله، درگیرنمودن دانش آموزان در کارهای گروهی، ایجاد زمینه جهت رشد و توسعه استدلال های علمی دانش آموزان، برقرای ارتباط بین چهار عرصه خود، خالق، خلق و خلقت، ارزشیابی به عنوان یک فرایند) را مورد بررسی قرار داد. روایی پرسشنامه به وسیله روایی صوری مورد تایید خبرگان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفا کرانباخ(86/ 0) تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس، آمار توصیفی(شاخص های آماری فراوان، میانگین، انحراف استاندارد و نمودار) و آمار استنباطی(آزمون تی تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج نشان داد که در اجرای برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم با رویکرد زمینه – محور، امکان یادگیری معنا دار، کسب شایستگی علمی، ایجاد موقعیتهای واقعی حل مساله، ایجاد زمینه لازم جهت رشد و توسعه استدلال های علمی و برقرای ارتباط بین چهار عرصه خود، خالق، خلق و خلقت فراهم شده است ولی امکان ارزشیابی به عنوان یک فرایند برای دانش آموزان فراهم نشده است و این رویکرد دانش آموزان را درگیر در کار گروهی نکرده است.
روند تحول مفهوم سازمان آموزشی: از پریشانی تا تکاپوآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 50
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش استنتاج منطقی روند تحول مفهوم سازمان آموزشی از زمان یونان باستان تاکنون مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه بر پایه رویکرد عصب پدیدارشناسی معنای بدیل سازمان آموزشی ارائه شده است. بنابراین نخست تصریح شده است سازمان آموزشی در طول تاریخ دو دوره سایه (پریشانی) و وابستگی را پشت سرگذاشته است. در دوره اول که پیش از انقلاب صنعتی است سازمان آموزشی هنوز مشخصه های معین خود را ظاهر نکرده و آموزش به صورت پراکنده توسط نهادها و افراد مختلف صورت می پذیرفت. بعد از انقلاب صنعتی و پیدایش سازمان های مختلف، سازمان آموزشی متاثر از نظریه های مدیریت و سازمان دولتی و صنعتی، ساختار و تعریف نسبتاً مشخصی دارد. در نتیجه مفهوم آن با پایه همین نظریه ها تبیین شده است. در ادامه با بررسی سازمان آموزشی تکاپوآفرین که برآمده از نظریه عصب پدیدارشناسی به یادگیری و شناخت است، به مفهومی بدیل از سازمان آموزشی پرداخته شد. در این تعریف عنصر «مکان» در محیط و جامعه بسط یافته، عنصر«زمان» محدودیت خود را از دست داده، عنصر «یادگیرنده» مبتنی بر شرایط، مسیر، زمان و مکان یادگیری تعریف شده ، عنصر «معلم» صرفاً یک انسان استخدام شده تلقی نشده و هر کس یا حتی چیزی است که فرایند یادگیری را برای شاگرد تسهیل کند و «روش آموزش-رهبری سازمان آموزشی» با تغییر از ایستایی به پویایی، از تک صدایی به چند صدایی و از تمرکز گرایی به تمرکز زدایی دچار تحول می شود. سازمان آموزشی تکاپوآفرین در پی آن است که عنصرهای «انسانیت» و «زندگی» را به عرصه آموزش و پرورش برگرداند.
بررسی هندسه مفهوم عاملیت انسان در دیدگاه جان دیویی و پیامدهای تربیتی آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
60 - 68
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم عاملیت انسان در فلسفه جان دیویی و پیامد های تربیتی آن می پردازد. دیویی انسان را موجودی پویا و خلاق می داند که از طریق تعامل مستمر با محیط به رشد و تکامل می رسد. وی با رد دوگانه انگاری های سنتی، بر یگانگی ذهن و بدن و پیوند نزدیک انسان با محیط اجتماعی و طبیعی تأکید می کند. این مقاله با رویکرد کیفی و تحلیل فلسفی، ابعاد عاملیت انسان را در اندیشه دیویی تحلیل کرده و آن را به عنوان قابلیتی اکتسابی و پویا معرفی می کند که در فرایند تجربه و یادگیری شکل می گیرد. در فلسفه دیویی، مفهوم رشد به عنوان افزایش ظرفیت تعامل هوشمندانه با محیط و بازسازی تجربیات، جایگاه محوری دارد و با مفاهیمی همچون دموکراسی، که بستری برای مشارکت اجتماعی و یادگیری خلاق فراهم می آورد، پیوندی تنگاتنگ دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عاملیت انسان در نگاه دیویی، پیش نیاز تحقق رشد فردی و اجتماعی بوده و در جوامع دموکراتیک، به شکل گیری شهروندانی آگاه و مسئول می انجامد. این یافته ها، چارچوبی کاربردی برای بازاندیشی در نظام های آموزشی فراهم می آورد.کلمات کلیدی: جان دیویی، عاملیت انسان، رشد، تجربه، دموکراسی.
طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
77 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مشاوره مدرسه و علوم تربیتی بودند که تعداد 15 نفر از آن ها بر اساس اصل اشباع نظر به صورت نظری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2600 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 335 نفر از آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته منتج از مفاهیم پالایش شده به دست آمده از کدهای اولیه بودند. مجموعه داده های به دست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 156 کد باز، 146 مفهوم، 12 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامان مند سازمان دهی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل تحت مقولات ویژگی های فردی و روان شناختی، مهارت های حرکتی، مهارت های اجتماعی، اختلال نقص توجه، راهبردهای آموزشی در سطح فردی، راهبردهای آموزشی در سطح بین فردی و ارتباطی، مداخلات دارویی و تغذیه ای، مداخلات فیزیولوژیکی و رفتاری، کنترل روان شناختی، تقویت توانایی های حرکتی و جسمانی، رشد روان شناختی و مشارکت اجتماعی دسته بندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد می شود از نتایج یافته های این پژوهش به عنوان یک راهنما و مسیر کلی برای بهبود نقص توجه و بیش فعالی توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز همچون مراکز خدمات روان شناختی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی، مراکز بهزیستی، دانشگاه ها و ... متناسب با موقعیت ها و زمینه های موجود استفاده شود.
کاربست برنامه گفت وشنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
145 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اجرا و سنجش میزان اثربخشی «برنامه آموزشی گفت و شنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان»، به روش روایی هنرمحور انجام شد. ده تن از دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی را تجربه و داده های خود را در کارپوشه های شخصی ثبت کردند. به منظور سنجش میزان اثربخشی برنامه، نخست کارپوشه دانشجو-معلمان مجموعاً توسط پنج تن از صاحب نظران موضوعی در حوزه هنر که با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شده بودند ارزیابی شدند. سپس پژوهشگر به ارزیابی کارپوشه ها پرداخت. با استناد به داده های موجود در کارپوشه هر یک از دانشجو-معلمان، نشانه های اثربخش بودن یا نبودن تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک در ارتقای ادراک زیباشناختی، با در نظر گرفتن چهار مقیاس چهار رتبه ای (بسیار زیاد، زیاد، محسوس و ناچیز) مورد قضاوت نهایی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی مبتنی بر تعلیم و تربیت گفت وشنودی، با تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک، ب ه خوبی از سوی دانشجو-معلمان مورد پذیرش واقع شد و توانست ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان را در این ابعاد افزایش دهد: دقت به جنبه های فرمال؛ توان بازنمایی و رمزگذاری جنبه ای از تجربه های زیسته در آثار هنرهای بصری و مسئولیت پرده برداشتن یا رمزگشایی از آن با شرحی به شکل مکتوب و شفاهی؛ قدرت ابراز خویشتن و تبدیل احساسات به کلمات؛ تأمل و واکاوی خویشتن؛ تعامل و درک جهان دیگران.
الگوی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه مناطق کم-برخوردار: نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان می دهد دانش آموزانی که در مناطق کم برخوردار زندگی می کنند در مقایسه با سایر گروه ها موفقیت های کمتری دارند، در حالی که موفقیت تحصیلی شاخص اشتغال، رفاه و کاهش حساسیت به فقر است. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی فرایندهای فردی و خانوادگی موثر بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه است. روش ها: این پژوهش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد است. نمونه پژوهش حاضر را 49 نفر شامل دانش آموزان متوسطه اول و دوم، معلمان و والدین شهرستان رشتخوار در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. نمونه مطالعه حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن نقطه اشباع نظری انتخاب شد. داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل پارادایمی داده بنیاد استراوس و کربین انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج 180 مفهوم، 105 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی انجامید. شرایط علّی از 6 مقوله اصلی شامل (عبرت آموزی تحصیلی، افتخارآفرینی تحصیلی، تجارب کارآمد تحصیلی، کارکرد فرهنگی خانواده، کارکرد تربیتی خانواده، کارکرد تحصیلی خانواده)، پدیده اصلی از مقوله چشم انداز مثبت تحصیلی، شرایط مداخله گر از 4 مقوله اصلی (کارکرد ساختاری خانواده، کارکرد عاطفی خانواده، کارکرد ارتباطی خانواده، کارکرد مذهبی خانواده)، شرایط زمینه ای از 4 مقوله اصلی (معنویت تحصیلی، خلق و خوی تحصیلی، احساس رضامندی، کارکرد خود ارتقایی خانواده)، راهبردها از 4 مقوله اصلی (والایش تحصیلی، کنش وری تحصیلی، مهارت های زندگی تحصیلی، سماجت تحصیلی) و پیامدها از 6 مقوله اصلی (غلبه بر کلان روایت های مخرب، سبک زندگی تحصیلی، بستر پیشرفت، مؤانست به موفقیت، برازندگی نقش، خلاقیت تحصیلی) تشکیل شده است. نتیجه گیری: داده های کیفی تحلیل شده نشان می دهد موفقیت برای همه قابل دستیابی است و برای ارتقای موفقیت تحصیلی دانش آموزان با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین، رشد موفقیت آمیز عوامل فردی و نقش آفرینی کارکردهای خانوادگی حائز اهمیت است.
بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم می پردازیم. در این پژوهش تعداد 53 نفر از دانش آموزان پایه های دهم (27 نفر) و یازدهم (26 نفر) دبیرستان هیئت امنایی آزادگان واقع در منطقه 17 شهر تهران مشارکت داشتند. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی و تحقیق میدانی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات، از یک پرسش نامه شامل پنج تست چهار گزینه ای استفاده شده است؛ در هر یک از تست ها، چهار استدلال پیشنهادی نیز ارائه شده است که دانش آموز می تواند به دلخواه یکی از این استدلال ها را انتخاب نماید. بررسی نتایج حاصل از پرسش نامه ها به روش طبقه بندیِ چالیک و ایاز انجام شده است. بنابر پژوهش انجام شده، دانش آموزان در مفاهیم تشخیص زیرلایه مناسب برای قرار دادن الکترون در آن طبق اصل آفبا، نوشتن آرایش الکترونی برخی از عناصر واسطه، تشخیص دسته عناصر، مفهوم جرم اتمی و عدد جرمی، وابستگی خواص شیمیایی و فیزیکی به ذرات زیر اتمی، تفاوت و ماهیت پیوند های کوالانسی و یونی دچار کج فهمی های بسیاری هستند.
An analysis of professional learning standards in Iranian secondary schools (case study: Kurdistan province) based on Learning Forward(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۱, Spring ۲۰۲۴
109 - 125
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to analyze the professional learning standards in Iranian secondary schools (case study: Kurdistan province). This research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical population includes all schools in Kurdistan province, which consist of 101 schools. According to the Cochran formula, 12 schools were selected as the sample size through multi-stage cluster sampling. A researcher-made questionnaire was used to collect data. This 47-item questionnaire was designed by researchers to measure professional learning standards in schools in three main areas: conditions for the success of the professional learning program, processes of transforming the professional learning program, and comprehensive and accurate content. According to the research results, the subscale of equity and justice in the conditions for the success of the professional learning program is in a desirable state, while the collaborative culture is in the worst state. The drivers of educational equity are in the best desirable state, and the educational plans are in the worst state in the domain of the processes of transforming the professional learning program. Regarding the area of comprehensive and accurate content in schools, the curriculum, planning, and teaching are reported to be in the best desirable state, while the professional expertise of teachers is in the worst state. Finally, the results indicate that the average status of professional learning in schools is at a moderate level.
طراحی الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روی کار آمدن فناوری های نوین به خصوص هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء، تعریف دانشگاه در قرن بیست و یکم را به سمت دانشگاه هوشمند تغییر داد. در دانشگاه هوشمند فضاها با استفاده از اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی به محیطی امن و تحت کنترل و هوشمندانه برای فراگیران تبدیل می شود. با توجه به اهمیت هوشمندسازی دانشگاه همگام با سایر کشورها، پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی بود و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان اطلاعات لازم جمع آوری و با هدف استخراج عناصر و اجزای مدل، این اطلاعات براساس روش تحلیل مضمون کدگذاری شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی از رشته های تکنولوژی آموزشی، مدیریت آموزش عالی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی به تعداد 23 نفر بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. برای اعتباریابی شبکه مضامین از تکنیک دلفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی دارای 15 مولفه و 70 زیرمولفه است.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.
تعیین و اولویت بندی مؤلفه ها و شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته شیمی با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
49 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین و اولویت بندی شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته آموزش شیمی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است که به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. داده های بخش کیفی به شیوه اسنادی گرد آوری شدند و پنجاه تن از اساتید شیمی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان علوم تربیتی و دبیران شیمی که به صورت هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شده بودند، آنها را امتیازبندی کردند. در این بخش شش شایستگی شامل تفکر، ارتباط مؤثر، مدیریت، کارآفرینی، یادگیری مادام العمر و توسعه سواد علمی-فناورانه و پنج مؤلفه شامل دانش، نگرش، مهارت، توانایی و ویژگیهای شخصیتی تعیین شدند. شایستگیها با توجه به عناصر پنجگانه الگوی هدف گذاری در حوزه یادگیری و مؤلفه ها با توجه به جایگاه شایستگی حرفه ای مورد انتظار از معلمان در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران انتخاب شدند. در بخش کمی، شایستگیها و مؤلفه های تعیین شده با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که ضروری ترین مؤلفه و شایستگی حرفه ای مورد نیاز دانشجو-معلمان شیمی به ترتیب دانش و کارآفرینی است. همچنین شایستگیهای تفکر و یادگیری مادام العمر و نیز شایستگیهای ارتباط مؤثر و مدیریت، فاصله نسبی نزدیکی از حالت ایده آل دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند گامی مؤثر در آموزش مبتنی بر شایستگی دانشجو-معلمان شیمی و پیشبرد اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
تأثیر آموزش ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه بر خود کارآمدی ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه برخودکارآمدی ریاضی دانش آموزان رشته علوم انسانی است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه دهم رشته علوم انسانی شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۶ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده و به طور تصادفی در دو کلاس23 نفره به عنوان گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 7جلسه آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی متلب را دریافت کرده و در مقابل گروه کنترل آموزشی داده نشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی رودریگز (2003) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ بیش از 90/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و روش آنالیز کوواریانس تحلیل شده است. به دلیل معنادار شدن اثر تعامل گروه و پیش آزمون از رگرسیون هایس برای رفع این مشکل استفاده شده است. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در خودکار آمدی ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد. اندازه اثر۳۲/۰=۲ ɳ می باشد.
اثربخشی بازی آموزشی تعاملی بر مهارت ارتباطی و حل مسئله ریاضی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: درس ریاضی به دلیل نقش و اهمیت انکارناپذیرش چنانچه مورد توجه واقع نشود، ضعف های زیادی متوجه یادگیری دانش آموزان خواهد شد و دانش آموزانی که دارای ضعف در این رشته هستند، در ادامه تحصیل خود و مسائل مربوط به انتخاب رشته و همچنین حیطه کاری خود دچار مشکل خواهند شد. بر این اساس این مطالعه با هدف اثربخشی بازی آموزشی تعاملی بر مهارت ارتباطی و حل مسأله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرکرمانشاه، انجام شده است. روش ها: روش این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا، جزء پژوهش های نیمه آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون می باشد. جامعه این مطالعه، شامل کلیه دانش آموزان پایه اول دبستان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود؛ بدین صورت که از میان مدارس شهرکرمانشاه، مدارس ابتدایی و از میان مدارس ابتدایی، یک مدرسه و از میان کلاس های ابتدایی، یک کلاس و از میان آنها، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15نفره (آزمایش وکنترل) قرارگرفتند. به منظورگردآوری داده ها، از آزمون حل مسئله ریاضی و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کودکان بارتون جی (1990) استفاده شد و روایی بر اساس روش روایی صوری و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 87% گزارش شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، بازی آموزشی تعاملی بر مهارت ارتباطی و حل مسئله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهر کرمانشاه، اثربخش بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، بازی آموزشی تعاملی، بر مهارت ارتباطی و حل مسئله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرکرمانشاه مؤثر بود و بر همین اساس پیشنهاد می شود که از بازی های تعاملی در آموزش دانش آموزان استفاده شود.