ارائه ی مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط (کاربرد تحلیل مسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
239-257
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط است. پژوهش حاضر، کاربردی و به لحاظ گرد آوری داده ها کمی مبتنی بر رویکرد همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی استادان دانشگاه های پیام نور در سراسر کشور بودند که بنا به خوداظهاری، در یک یا چند دوره برخط در سال تحصیلی 401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه 350 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شد. از پرسشنامه های سواد تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون(2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهایSPSS نسخه 24 و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همبستگی بین سواد تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط 68/0، همبستگی بین سواد تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 70/0 و ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 بود که در سطح معناداری01/0>P معنادار است. یافته ها همچنین نشان داد که 28 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 33 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. یافته ها همچنین نشان داد ضرایب مسیر سواد تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، سواد تدریس برخط به خودکارآمدی تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، معنادار می باشند. بنابراین و بر اساس نتایج مطالعه حاضر، پیشنهاد می شود که مسئولان ذیربط به موضوع خودکارآمدی در راستای میانجی گری رابطه بین اثربخشی تدریس برخط و سواد تدریس برخط توجه خاصی داشته باشند.