رویکردی نو بر آموزش کودکان (رویکردی نو در علوم تربیتی سابق)
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال 6 تابستان 1403شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در مدارس روستایی و کلاس های چندپایه کودکان با نیازهای ویژه با دانش آموزان دیگر دریک مدرسه و کلاس چندپایه، آموزش می بینند. به همین دلیل در این پژوهش در صدد بازنمایی تجارب معلمانی هستیم که در سال تحصیلی 1402-1401 در کلاس های چندپایه ای مشغول تدریس بوده اند که دانش آموز با نیازهای ویژه را نیز همزمان در این کلاس ها با دانش آموزان دیگر آموزش داده اند. پژوهش کیفی و راهبرد آن پدیدارشناسانه است. معلمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. گردآوری داده ها و فرآِیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. پس از ضبط مصاحبه ها، متن آن ها تهیه شده و قبل از تحلیل، متن مصاحبه رویت مصاحبه شونده رسیده است و سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا، کدهای باز، مضامین فرعی و مضامین اصلی استخراج گردید. از مصاحبه ها 120کد باز استخراج گردید که پس از دور دوم کدگذاری، این کدها و ضامین فرعی در هشت مضمون اصلی قرار گرفتند. مضامین اصلی پژوهش عبارتند از: راهبردهای تدریس، چالش ها، اداری-سازمانی، ویژگی های معلمی برای این تدریس، آموزش های دانشگاهی و شرایط محیطی. نتایج پژوهش نشان داد با توجه شرایط ویژه این کلاس ها و همراه بودن دانش آموزان نیاز های ویژه با دیگر دانش آموزان در کلاسی چندپایه چالش های خاصی را برای معلم و دانش آموزان به همراه داشته است و لازم است آموزش هایی در خصوص دانش آموزان با نیازهای ویژه به این معلمان داده شود، امتیازها و مشوق هایی نیز باید برای این معلمان در نظر گرفته شود و همچنین امکاناتی خاص متناسب با شرایط دانش آموز با نیاز ویژه در اختیار این مدارس چندپایه قرار گیرد.
مطالعه ای بر کاربردهای هوش مصنوعی در برنامه سلامت خانواده (مدیریت چاقی کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی دوران کودکی به عنوان یک چالش مهم بهداشت عمومی و سلامت خانوده با پیامدهای بلندمدت که اغلب تا بزرگسالی گسترش می یابد و استعداد ابتلا به بیماری های مزمن را افزایش می دهد، ظاهر شده است. هدف از این بررسی، تبیین کاربردهای هوش مصنوعی (AI) در پیشگیری و درمان چاقی کودکان، با تأکید بر پتانسیل آن برای تکمیل و تقویت روش های مدیریت سنتی است.روش پژوهش: ما یک بررسی جامع از ادبیات موجود را برای درک ادغام یادگیری ماشین و سایر تکنیک های هوش مصنوعی در استراتژی های مدیریت چاقی کودکان انجام دادیم.یافته ها: یافته های مطالعات متعدد نشان می دهد که نقش هوش مصنوعی در مقابله با چاقی کودکان به وضوح قابل مشاهده است. به ویژه، تکنیک های یادگیری ماشین کارآمدی قابل توجهی در تقویت رویکردهای درمانی و پیشگیرانه فعلی نشان داده اند.نتیجه گیری: تلاقی هوش مصنوعی با شیوه های مرسوم مدیریت چاقی، یک رویکرد جدید و امیدوارکننده، برای تقویت مداخلات هدف قرار دادن چاقی کودکان ارائه می دهد. این بررسی ظرفیت تحول آفرین هوش مصنوعی را برجسته می کند و از این طریق از ادامه تحقیقات و نوآوری در این حوزه به سرعت در حال تکامل حمایت می کند.
جستاری بر آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان (بر اساس تکنیک آنتروپی شانون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان بود تا از این رهگذر میزان توجه به استانداردها و مهارت های هر یک از عرصه های شش گانه سواد مالی مشخص گردد. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ انجام شد. واحد زمینه، کلیه ی متن های مجموعه ی 22 جلدی (752 صفحه) و واحد تحلیل در این پژوهش برابر با واحد زمینه بود. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، مجموعه کتب داستان سواد مالی و کتاب سنگ بنا جامپ استارت و استانداردها (15 مورد) و مهارت های (34 مورد) مالیه شخصی جامپ استارت بود. روایی فرم های تحلیل محتوا پس از چندین بار بررسی توسط متخصصین، تأیید گردید. هم چنین پایایی پژوهش نیز از طریق ضریب اسکات (733/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد به تمام عرصه ها و استانداردها و مهارت های مالیه شخصی به طور یکسان توجه نشده است. به طوری که در بین عرصه های سواد مالی، بیش ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه خرج و پس انداز و کم ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه مدیریت ریسک و بیمه تعلق دارد. سایر عرصه های مالی شخصی به ترتیب میزان اهمیت در کتب داستانی عبارتند از: عرصه کاریابی و درآمد، تصمیم گیری مالی، سرمایه گذاری و اعتبار و بدهی. در نتیجه طراحی الگویی غنی متناسب با فرهنگ و ویژگی های بومی ایران برای آموزش سواد مالی و تألیف کتاب های داستان و غیر داستان مبتنی بر چنین الگویی در همه عرصه ها و مهارت های مالیه شخصی به طور متوازن پیشنهاد می گردد.
فراتحلیل مطالعات رابطه بین سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج مطالعات انجام شده پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران با تکنیک فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخل ایران پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۱۰ مورد مشتمل بر ۳۲۳۳ آزمودنی به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فرم کدگذاری فراتحلیل بود. داده های به دست آمده از تحقیقات منتخب با استفاده از نرم افزار CMA3 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. فراتحلیل مطالعات منتخب نشان داد که میانگین اندازه اثر رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در مدل اثرات ثابت (۰/۵۹۸) و در مدل اثرات تصادفی (۰/۶۳۳) می باشد که بر اساس نظام تفسیری کوهن بالاتر از حد متوسط و قوی ارزیابی می شود. همچنین از میان ابعاد سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اندازه اثر (۰/۵۱۱)، بیشترین سهم و خوش بینی با اندازه اثر (۰/۴۵۳)، کمترین سهم را در رابطه با بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران دارد. بر اساس نتایج به دست آمده توجه به مؤلفه های سرمایه روانشناختی جهت بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
واکاوی نقش آموزش و مدرسه در ارتقای سلامت روان و تصمیم گیری آگاهانه نوجوانان در مورد جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش آموزش و مدرسه در ارتقای سلامت روان و تصمیم گیری آگاهانه نوجوانان در مورد جراحی زیبایی در سال 1403 انجام شد. روش پژوهش کیفی، جامعه آماری متخصصان جراحی زیبایی، روانشناسان فعال در حوزه سلامت و مشاوران جراحی زیبایی شهر شیراز در بهار سال 1403 و نمونه آماری تعداد 15 متخصص (اشباع نظری در مصاحبه 15م) و 35 پرونده مراجعین نوجوان یکسال اخیر کلینیک جراحی زیبایی پارسامهر شهر شیراز بوده که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه بود. تحلیل داده ها به شیوه کیفی با تکیه بر روش تحلیل مضمون انجام شد. طبق بررسی پرونده های مراجعین به کلینیک جراحی زیبایی و نیز مصاحبه با متخصصان نتایج حاکی از آن بود که شاهد افزایش مراجعه گروه سنی نوجوان به این مراکز هستیم. افزایش مراجعه نوجوانان به کلینیک های زیبایی نگران کننده است. عوامل متعددی مانند تصاویر غیرواقعی از زیبایی در رسانه ها، فشار همسالان و عزت نفس پایین در این امر نقش دارند. از این رو، راه حل های پیشگیرانه باید بر آموزش خطرات جراحی زیبایی، تقویت عزت نفس، آموزش سواد بصری و ایجاد فضای امن برای صحبت در مورد نگرانی های مربوط به ظاهر تمرکز کنند. در این بین مدارس می توانند با ارائه برنامه های آموزشی و ایجاد فضایی حمایتی، نقش مهمی داشته باشند. بنابراین گنجاندن آموزش بهداشت، سواد رسانه ای انتقادی و مشارکت فعال والدین در برنامه های مدرسه برای مقابله با اثرات نامطلوب رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن و ادراک خود ضروری است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان بود.روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. رویکردهای آموزشی و درمانی 14 مشاور خبره در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین شهر اهواز در سال 1402 طبق اصل اشباع نظری گردآوری شد. ابزار پژوهش مصاحبه با خبرگان بود؛ به طوری که پس از طراحی سازه اعتیاد به بازی های آنلاین، اهداف، تکنیک ها و تکالیف بسته آموزشی طراحی و برای ارزیابی روایی محتوایی نظر 12 هیات علمی و درمانگر دارای تحصیلات تکمیلی در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین بررسی شد. داده ها با روش های کدگذاری باز و محوری و ضرایب نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که محتوای هر جلسه شامل سه بخش اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی بود که شامل 10 جلسه 45 دقیقه ای است که 8 جلسه به صورت فردی و گروهی بر روی نوجوانان و 2 جلسه به صورت گروهی بر روی والدین اجرا می شود. علاوه بر آن، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای سه گام ایجاد آمادگی برای تغییر رفتار، رفع زمینه ها از طریق خانواده و محتوای آموزشی برنامه عملی به ترتیب با 83 و 75 درصد حاکی از روایی محتوایی مناسب بودند.نتیجه گیری: بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان می تواند در کنار سایر بسته های آموزشی به عنوان روشی موثر مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی و آموزش ترکیبی مهارت های زندگی و تمرینات بدنسازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر ناشنوا شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: شنوایی یکی ازحواس بسیارمهم برای یادگیری، کسب مهارت های زبانی و برقراری تعامل با دیگران است و زمینه مناسبی را برای تحول هر فردی فراهم می کند. کودکان ناشنوا نسبت به همسالان شنوای خود در شناسایی هیجان ها دچار اشتباهات بیشتری می شوند و در مهارت های تنظیم شناختی هیجان باچالش هایی مواجه هستند. پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی وآموزش ترکیبی مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی برتنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دخترناشنوا شهرزاهدان اجرا شد.روش پژوهش: این پژوهش، ازنظرهدف ازنوع تحقیقات کاربردی بوده که ازنوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون- پس آزمون –آزمون پیگیری باگروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دخترناشنوای 15 تا 18 ساله دوره متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 شهرزاهدان بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 52 نفر باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده درچهارگروه قرارگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وکرایج2006 ، استفاده شد. برنامه های مداخله ای برگروه آزمایش 1 آموزش مهارت های زندگی در ده جلسه ، گروه آزمایش2 تمرینات بدنسازی در12جلسه وگروه آزمایش3 ترکیب آموزش مهارت های زندگی و تمرینات بدنسازی به میزان 10 و 12جلسه توسط پژوهشگر برای دانش آموزان دخترناشنوا اجراشد. وگروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام آموزش ها برای گروه ها، پس آزمون و پس ازمدت چهارماه آزمون پیگیری اجرا شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و جهت بررسی مقایسه بین گروه ها، ازآزمون تعقیبی LSD استفاده شد. باتوجه به نتایج داده ها مداخلات متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته تنظیم شناختی هیجان اثرگزار بود و بیشترین تاثیر و پایداری درگروه آزمایش 3مشاهده شد.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری و مؤلفه های آن در زنان باردار نخست زای مبتلا به توکوفوبیا در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توکوفوبیا ترس شدید از زایمان است، که به عنوان یک هراس خاص ظاهر می شود؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری و مؤلفه های آن در زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیا در شهر اصفهان انجام شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود، که در جامعه آماری زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیای شهر اصفهان در پاییز 1401 انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 60 دقیقه ای تحت جلسات طرحواره درمانی قرار گرفت ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. کلیه آزمودنی های پژوهش در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سؤالات پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از spss-23 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد نمرات تاب آوری (01/0>p & 64/0=β) و مؤلفه های تصور از شایستگی فردی(01/0>p & 48/0=β)، اعتماد به غرایز فردی(01/0>p & 26/0=β) و پذیرش مثبت (01/0>p & 26/0=β) در مرحله پس آزمون نسبت به نمرات پیش آزمون افزایش داشته و میزان اثربخشی خود را در مرحله پیگیری حفظ نمود(05/0>p).نتیجه گیری: طرحواره درمانی با توجه به در مع رض قرار دادن طرح واره های ناسازگار اولیه که در شکل گیری تاب آوری پایین در زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیا موثر بوده است، از میزان آن کاسته و درنتیجه موجب افزایش تاب آوری در ایشان می گردد.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر آرام سازی حالت بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر آرام سازی حالت بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 18-12 ساله مبتلا به اختلال انفجاری متناوب در سال 1403 بود که در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 45 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در گرو ه های آزمایش و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی اول آموزش تنظیم هیجان طی 8 جلسه 60 دقیقه ای در طول چهار هفته و برای گروه آزمایشی دوم، درمان مبتنی بر آرام سازی حالت طی 8 جلسه 60 دقیقه ای در طول چهار هفته اجرا شد. در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب (کوکارو و همکاران، 2017) و سیاهه تنظیم هیجان (شیلدز و سیچتی، 1998) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر آرام سازی حالت بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب تاثیر دارد (05/0p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو روش درمانی بر تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p>). بر اساس یافته های پژوهش روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب از این مداخلات استفاده نمایند.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه رفتارهایی که می توانند بازدارنده سبک زندگی سالم تحصیلی فراگیران باشند، همواره مورد علاقه و توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه کمّی به روش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1402 بود؛ که 407 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شدند و بوسیله پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (بامریند، 1973)، خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982)، مقیاس های فریبکاری تحصیلی (فارنسه و همکاران، 2011)، اهمال کاری تحصیلی (سواری،1391) و پرسشنامه پرخاشگری (ویلیامز و همکاران، 1996) مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری بوسیله نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که الگوهای فرزندپروری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی اثر معناداری دارد (05/0>P)؛ و این نقش با میانجی گری خودکارآمدی برجسته تر نیز می شود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنادار الگوهای فرزندپروری با رفتارهای بازدارنده تحصیلی و تأیید نقش میانجی خودکارآمدی، در این زمینه پیشنهاد می شود به منظور کاهش رفتارهای بازدارنده تحصیلی دردانش آموزان ضمن توجه به الگوهای فرزندپروری، بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان نیز تمرکز شود. در این زمینه آشنایی خانواده ها با نقش الگوهای فرزندپروری بر زندگی تحصیلی دانش آموزان و برگزاری جلسات آموزشی دارای اهمیت است.
اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. از آن میان، آن ها تعداد 275 دانش آموز انتخاب شده و پرسشنامه اضطراب ساراسون در اختیار آن ها قرار گرفت تا تکمیل کنند. سپس از میان آن ها تعداد 40 دانش آموز که اضطراب بیشتری برای امتحان داشتند انتخاب شدند به صورت هدفمند، بر اساس مصاحبه واقعه گرا، با توجه به سطح رفتار اطلاع یابی انتخاب و به صورت هدفمند در دو گروه 20 نفره قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش در 5 جلسه یک ساعته آموزش مهارت های اطلاع یابی را دریافت کردند. مجدد هر دو گروه پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون را تکمیل کردند.. برای تحلیل داده ها نیز از روش آماری کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان اثربخشی معناداری دارد. نتیجه گیری: رفتار اطلاع یابی بالاتر، آمادگی بیشتری برای امتحان بود و این منجر به کاهش استرس و اضطراب دانش آموزان شده بود. بنابراین جهت کاهش اضطراب دانش آموزان بهتر است دوره های آموزشی سواد اطلاعاتی و رفتارهای اطلاع یابی گنجانده شود.
پیوند روش شناسی اخلاق و اخلاق روش شناسی در ارزشیابی مرتبط با کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به طور خاص، هدف، بررسی تأثیر دو مقوله اخلاق و روش شناسی در حوزه ارزشیابی مرتبط با کودکان بود. برای این منظور، ابتدا جایگاه رویکرد اخلاقی و روش شناسی در انجام فرآیند ارزشیابی موردبررسی قرار گرفت. سپس تأثیر متقابل اخلاق و روش شناسی ارزشیابی واکاوی شد. در آخر، برخی مطالعات به منظور استناد بر این پیوند میان روش-شناسی و اخلاق در ارزشیابی مرتبط با کودکان، موردبررسی قرار گرفت. این مطالعه به روش جستار نظرورزانه انجام شد. یافته ها نشان می دهد انتخاب معیارهای اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی در فرآیند ارزیابی، و ایجاد رهنمودها و همچنین اقدامات مرتبط با اصول اخلاقی ریشه در فلسفه اخلاق دارد. به علاوه، انتخاب روش شناسی مناسب نیازمند چارچوب نظری محکم و مشخصی است که می تواند رویکردی روش شناختی را در برگیرد که بدون شک در عمل با پیامدهای اخلاقی همراه است. نتایج حاکی از این است که نمی توان ملاحظات مربوط به رویکرد اخلاقی را نادیده گرفت و روشمند بودنِ مطالعه به تنهایی ماهیت اخلاقی آن را تضمین نمی کند. علاوه بر این، نمی توان رویکرد اخلاقی را از روش شناسی و روش، و از اقدامات و ابزارهای ارزیابی جدا کرد.
مقایسه اثربخشی حرکت درمانی و دارو درمانی بر کاهش علائم کمبود توجه در کودکان مبتلا به ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی حرکت درمانی و دارودرمانی بر کاهش علائم کمبود توجه در کودکان مبتلا به ADHD بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی به صورت طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کودکان پسر 12-7 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/کاهش توجه شهر قم بودند که در نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 که به مراکز مشاوره آموزش و پرورش و مراکز روانپزشکی مراجعه نمودند. نمونه ها شامل 45 کودک بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و در 3 گروه حرکت درمانی، دارودرمانی و کنترل به شکل تصادفی گمارش شدند. برای گروه دارودرمانی Reboxetine قرص Edronax چهار میلی گرمی استفاده گردید و گروه حرکت درمانی برنامه تمرینی شامل ۱۲ هفته را اجرا کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس(ANOVA) استفاده شد. یافته ها نشان داد با حذف تأثیر پیش آزمون تفاوت معنادار در پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در علائم کمبود توجه در کودکان مبتلا به ADHD وجود داشت.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب پذیر بودند که در بخش کیفی پس از مصاحبه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی نمونه گیری به روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از پرسشنامه نظم جویی هیجان استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 بود. روش پژوهش: روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی، کره ای و امریکایی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1095026 دانش آموز از 23895 مدرسه، حجم جامعه دانش آموزان کره جنوبی شامل 465626 دانش آموز از 3006 مدرسه، و حجم جامعه آمریکایی شامل 4059757 دانش آموز از 48557 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی، کره ای و آمریکایی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 1/14، 3861 دانش آموز پایه هشتم کره ای از 168 مدرسه با میانگین سنی 5/14 و 8698 دانش آموز پایه هشتم آمریکایی از 273 مدرسه با میانگین سنی 2/14 گزارش شده است.یافته ها: با استفاده از روش کیفی 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی برازش سه مدل دینا، دینو و جی دینا با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سؤالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد که مدل جی-دینا تا حدودی دارای برازش بهتری بود. هم چنین، در بلوک 1 براساس روش برآورد بیشینه درستنمایی در همه مهارت ها به جز مهارت R5 (تعمیم دادن) بیش از 50 درصد از آزمودنی ها به حد تسلط رسیده اند.
فراتحلیل مطالعات گرایش به اعتیاد نوجوانان دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربا جمع آوری و ترکیب پژوهش ها انجام شده در زمینه گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک می پردازد. پژوهش به روش فراتحلیل صورت انجام شد که به عنوان یک تکنیک آماری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه نمودن یافته های پژوهشی مرتبط با نقش اختلال سلوک در گرایش به اعتیاد صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران و جهان در حوزه اختلال سلوک و اعتیاد می باشد و نمونه آماری شامل کلیه پایگاههای اطلاعاتی داخلی و جهانی از قبیل پرتال جامع ، پایگاه مرکز اطلاعات علمی دانشگاهی ، پایگاه مجلات تخصصی ، گوگل اسکولار و بانک اطلاعات نشریات کشورشامل ۵۰ پژوهش بود. براساس نتایج این پژوهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک را میتوان پیش بینی نمود. با توجه به سطح معناداری و نمرات بدست آمده گرایش در افراد دارای اختلال سلوک وجود دارد یعنی افرادی که مبتلا به سلوک می باشند به سمت مصرف مواد و اعتیاد کشیده می شوند.
تعیین اثربخشی بسته ی آموزشی پیشگیری از خودکشی بر افکار خودکشی و تکانشگری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افکار خودکشی و تکانشگری از عوامل خطر مهم خودکشی هستند که یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در میان نوجوانان است. این مطالعه به دنبال تعیین اینکه آیا یک برنامه آموزشی پیشگیری از خودکشی می تواند به طور موثر افکار خودکشی و اقدامات تکانشی نوجوانان را کاهش دهد یا خیر.روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده است. 60 نوجوان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر)– که آموزش را دریافت کردند – یا گروه کنترل(30 نفر) با استفاده از روش آزمایش کنترل شده قرار گرفتند. افکار خودکشی و تکانشگری هم قبل و هم بعد از مداخله ارزیابی شد. از مقیاس سنجش افکار خودکشی بک برای ارزیابی افکار خودکشی و از پرسشنامه ی تکانشگری بارت و همکاران به منظور ارزیابی تکانشگری استفاده شد. جلسات آموزشی شامل 10 جلسه بود که ترکیبی از رویکرد های هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود.یافته ها: از آزمون کوواریانس چند متغیره برای بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی پیشگیری از خودکشی در نوجوانان دختر استفاده شد. نتایج نشان داد در مقایسه ی انجام شده بین گروه آزمایش با گروه کنترل، نتایج حاکی از بهبود قابل توجهی در هر دو متغیر تکانشگری و افکار خودکشی بود که در هر دو کاهش معناداری قابل مشاهده بود(01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، درمان های خاص و سازمان یافته ممکن است بتواند با موفقیت متغیرهای خطر مهم مرتبط با خودکشی نوجوانان را کاهش دهد. به عنوان بخشی از یک رویکرد بزرگتر سلامت روان، این مطالعه تاکید می کند که چقدر مهم است که اینگونه بسته های آموزشی در برنامه های پیشگیری از خودکشی در مدارس و سایر محیط های جوان باشد. مطالعات آینده بهتر است تناسب و اثرات بلندمدت این مداخلات را در طیف وسیعی از زمینه های جمعیتی بررسی کنند.