فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۴۶-۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه درسی کار و فناوری با تأکید بر رویکرد تفکر طراحی بر عادتهای ذهنی دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر شهرستان بهارستان در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده اند. نمونه گیری به شیوه در دسترس به شکل گروههای طبیعی به تعداد 120 دانش آموز از 6 کلاس بوده است. دو کلاس پایه هفتم، دو کلاس پایه هشتم و دو کلاس پایه نهم در دو گروه آزمایش و کنترل هرکلاس 20 دانش آموز قرارگرفتند. داده ها از طریق پرسشنامه عادتهای ذهنی کاستا و کالیک (2000) گردآوری شده و پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه و با درصد 0/85 مورد تأیید قرار گرفته است. دوره آموزش مبتنی بر تفکر طراحی 12 جلسه 35 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شده است. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس بررسی شده است و یافته ها نشان می دهند که آموزش مبتنی بر تفکر طراحی بر افزایش عادتهای ذهنی مؤثر است. به طورکلی به کارگیری ظرفیت تفکر طراحی در آموزش کار و فناوری، می تواند در میان دانش آموزان زمینه مطلوبی را برای شکل گیری و تقویت توانایی ایجاد عادات ذهنی مثبت همانند حل مسئله و تفکر خلاق، تفکر انتقادی، فراشناخت، یادگیری مادام العمر، انعطاف پذیری در رفتار وتفکر، همدلی و درک متقابل فراهم کند.
راهکارهایی برای ارتقای کیفیت آموزش مهندسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
چه دانش ها، مهارت ها و نگرش هایی را دانشجویان باید در زمان فارغ ا لتحصیلی کسب نموده باشند؟ و چگونه می توانیم مطمئن شویم که دانشجویان به این توانایی ها دست یافته اند؟ اینها دو سؤال اساسی است که آموزش مهندسی در چند دهه اخیر، به دنبال پاسخ به آن بوده و قدم های ارزنده ای را برای پاسخ به آنها برداشته است. به طور هم زمان، دو سؤال عمده در آموزش مهندسی کشور عبارتند از: کاستی های برنامه های آموزش کارشناسی مهندسی ایران کدام است؟ و چگونه می توان با رفع این کاستی ها کیفیت آموزش مهندسی را ارتقا داد؟ در چند دهه گذشته، برنامه ریزی آموزش مهندسی ایران، به صورت متمرکز صورت گرفته است. در نتیجه، بخش قابل توجهی از نقاط قوت و ضعف برنامه های آموزشی مصوب کشور، مشترک هستند. هدف این پژوهش شناسایی کاستی های برنامه های آموزش مهندسی و ارائه راهکارهای اجرایی برای برطرف کردن آنهاست. به این منظور، با استفاده از دو الگوی معتبر جهانی، کاستی های برنامه ها شناسایی شد و در هر مورد، راهکار اجرایی برای برطرف نمودن آنها تدوین و پیشنهاد گردید. در ادامه، راهکارهای پیشنهادی مورد راستی آزمایی قرار گرفت و کارایی آنها به اثبات رسید. اجرای راهکارهای پیشنهادی، قدمی مثبت برای گذر از کمیت به کیفیت در آموزش مهندسی ایران است.
تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان شهر یزد انجام شد. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از متخصصان، به شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری و بررسی شدند. برای اطمینان از صحت یافته ها، از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط مشارکت کنندگان، و کنترل مداوم استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش منجر به شناسایی و دسته بندی سه مؤلفه انتخابی، شش مؤلفه محوری، و 34 زیرمؤلفه به عنوان راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی شد. یافته ها بر اهمیت عواملی چون ایجاد محیط های یادگیری غنی و باکیفیت، آموزش هدفمند شهروندی اجتماعی، و تقویت الگوهای نظام مند در مدارس تأکید داشت. همچنین، آموزش جامعه پذیری در مدارس به عنوان ضرورتی اساسی برای تربیت افرادی آگاه، مسئولیت پذیر، و توانمند در مواجهه با چالش های اجتماعی شناسایی شد. نتیجه گیری: تأکید بر نقش معلمان به عنوان عوامل کلیدی در شکل دهی به کنش های اجتماعی مطلوب در میان دانش آموزان برجسته شد. روش تدریس معلمان باید به گونه ای باشد که دانش آموزان را به مشارکت فعال، همکاری گروهی، و تبادل سازنده افکار ترغیب کند. همچنین، فرهنگ سازی در زمینه کار گروهی میان تمامی عوامل مدرسه به عنوان پیش شرطی حیاتی برای ایجاد محیط های یادگیری گروهی مؤثر مطرح شد. در نهایت، پژوهش بر ضرورت تربیت شهروندانی آگاه و مسئولیت پذیر از طریق طراحی محیط های یادگیری غنی و آموزش نظام مند در مدارس تأکید می کند.
تأثیر آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دوره های آزاد برخط انبوه (موک) در حال حاضر یکی از پیشرفته ترین و جدیدترین نسخه های فناوری آموزشی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا دانشجویان می باشد. روش کار: روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور آران و بیدگل در سال تحصیلی 98-97 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش در محیط آموزش از راه دور با استفاده از فناوری موک و گروه کنترل به روش سنتی در هشت جلسه سه ساعته آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد یادگیری یانگ، کلمز و مورفی (2003)، خودآگاهی هیجانی کائر و همکاران (2012)، تفکر سطح بالا سرمد و همکاران (1390) می باشد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا در دانشجویان تأثیر دارد (0/001>P). آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر مؤلفه های خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، حل مسئله) در دانشجویان تأثیر دارد (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک باعث افزایش و بهبود عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا می شود. با توجه به هزینه های کمتر، عدم محدودیت زمانی و مکانی آموزش از راه دور و فواید کاربرد فناوری موک بهتر است آموزش به این روش انجام گیرد، از این رو می توان از فناوری موک در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس مختلف استفاده کرد.
EFL teachers’ pragmatic awareness and classroom practices influenced by an in-service training course of meta-pragmatics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
14 - 44
حوزههای تخصصی:
The present study focused on the effect of an in-service meta-pragmatics training course on Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers’ pragmatic awareness and classroom pragmatic practices. A mixed methods design was used to achieve the objectives of the study. In the quantitative phase of the study, 300 EFL teachers were selected through convenience sampling and filled out the Pragmatic Awareness Questionnaire. In the qualitative phase, 60 of those teachers participated in a pragmatic training course. They were divided into experimental and control groups and underwent the processes of pretesting, intervention, and post-testing. Furthermore, 30 of these teachers were observed in terms of their teaching inter-language pragmatics both before and after the training course of meta-pragmatics. The results of the multivariate ANOVA (MANOVA) revealed that EFL teacher’s pragmatic awareness was relatively low. In addition, the findings unveiled a statistically significant difference between the EFL teachers’ meta-pragmatic awareness and their practices in terms of the 'language teacher' component. Moreover, the findings showed a statistically significant improvement in the EFL teachers’ pragmatic practices regarding teaching pragmatic features after receiving the instructions. The results of this study have some implications for stakeholders, namely EFL teacher trainers, EFL teachers, and EFL students.
اعتبارسنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی براساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اعتبار سنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بر بازی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین در سال 1401-1400انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی، با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 30نفر (20 نفر از مربیان پیش دبستانی که در مراکز پیش دبستانی تدریس می کنند و 10 از صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند و در دانشگاهها و در حوزه برنامه درسی و هم در حوزه بازی دارای تخصص ، تجربه و کار پژوهی داشتند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی فرانسیس کلاین، عناصر برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی مشخص و برای پاسخ به سوالات پژوهش، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاههای مربیان پیش دبستانی و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن، الگو طراحی گردید وسپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه پیش دبستانی، و صاحبنظران برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.
بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) انجام شد. اساتید ومتخصصان برنامه درسی به عنوان جامعه آماری بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری به تعداد 13 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی 375 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ی نسبی چندمرحله ای به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی از تحیل محتوای کیفی استقرایی و تحلیل داده های کمی از تحیل عاملی تاییدی و رگرسیون استفاده شد. درنتایج این پژوهش عناصر برنامه درسی مبتنی برموک در آموزش عالی شامل 22 مقوله اصلی و108 مقوله فرعی بود. یافته های پژوهش نشان داد مولفه ها از اعتبار کیفی وکمی لازم برخوردار میباشد وهمچنین ارزشیابی برنامه درسی مبتنی برموک تاثیر بیشتری نسبت به عناصر دیگر دارد.
تأثیر یادگیری و آزمون عملکردی اوریگامی محور بر خلاقیت و خودارجمندی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پپیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری و آزمون عملکردی اریگامی محور، بر خلاقیت و خودارجمندی دانش آموزان دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان اردل است. روش ها : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی شامل دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون و در دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان اردل است که نمونه ای به اندازه 30 نفر از داوطلبان واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند، بدون جای گذاری و در دو گروه آزمایش و گواه با درنظر گرفتن شرایط همگنی براساس ویژگی های جمعیت شناختی آن ها انتخاب گردیده است. از پرسشنامه تورنس فرم ب و پرسشنامه عزت نفس اسمیت به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به تأیید 10 نفر از متخصصان روان سنجی و اساتید روانشناسی رسیده است. برای سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ (با استفاده از نرم افزارSPSS) استفاده گردید که پایایی پرسشنامه تورنس فرم ب برابربا 69/0 و پایایی پرسشنامه عزت نفس کوپر91/0 به دست آمد. فرض مدل تحلیل کوواریانس با حداکثر سطح معنی داری 05/0 و با نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد تأثیرات یادگیری اوریگامی محور میزان خلاقیت (011/0P=) و خودارجمندی (0001/ 0P=) به طور معنادار افزایش یافته است. نتیجه گیری: آموزش اوریگامی و یادگیری آن در بین دانش آموزان پسر دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری می تواند بر روی خلاقیت و خودارجمندی تأثیر گذاشته و موجب افزایش توجه و تمرکز دانش آموزان در پاسخگویی به سؤالات آزمون های توجه، تمرکز و افزایش عملکرد آنان شود.
مروری بر رویکرد مبتنی بر تحلیل تاریخ و فلسفه علم در آموزش زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از تاریخ علم، البته نه صرفاً از منظر تقویمی و داستانی تاریخ علم، بلکه با رویکرد تحلیلی آن، با برانگیختن کنجکاوی و افزایش انگیزه یادگیرندگان، می تواند به درک بهتر دانش علمی پذیرفته شده منجر شود. این مطالعه از نوع مروری است. مطالب موجود در مقاله، با جستجوی متون مقالات اینترنتی، کتب و پایان نامه های پایگاههای اطلاعاتی همچون گوگل اسکولار، پاب مد، ساینس دایرکت گردآوری و بررسی شد. به منظور تسهیل فرایند یاددهی- یادگیری موضوعات درسی و کاهش کج فهمی ها، تحقیقاتی بر روی تاثیر تاریخ و فلسفه چگونگی شکل گیری نظریات و مفاهیم مختلف دروس علوم تجربی صورت گرفته است. مطالعه داستان های تاریخی شکل گیری نظریات و مفاهیم علمی، کلید و بستر بیان چگونگی تکوین نظریه های علمی هستند. هدف از این مطالعه، مروری بر نقش و پیامدهای رویکرد تاریخ و فلسفه علم در شکل گیری نظریات و موضوعات ارائه شده و نیز نحوه آموزش این مفاهیم در کتابهای درسی زیست شناسی است. به منظور استفاده بهینه از نقش تاریخ علم در پروسه یادگیری- یادهی، می توان از روش های مختلفی همچون بازتولید آزمایش های تاریخی، بازسازی نمایشی از وقایع تاریخی و زندگی نامه دانشمندان مطرح در زیست شناسی بهره برد.
نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
189 - 177
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش ها: این مطالعه کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و از نوع تحقیقات توصیفی بود. تمامی معلمان تربیت بدنی شاغل در استان گلستان به تعداد 557 نفر جامعه آماری این مطالعه بودند که 228 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های استاندارد تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه پاسخ دادند. روایی محتوایی ابزار مورد استفاده توسط 5 دکترای مدیریت ورزشی تأیید و پایایی پرسش نامه ها در یک مطالعه مقدماتی توسط آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرهای تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه مقادیر 77/0، 79/0 و 76/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به دو شکل توصیفی و استنباطی (مدل یابی معادل ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس) انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که رابطه بین تناسب فرد-سازمان با مالکیت روان شناختی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنی دار است (905/0=β، 603/49=t). بخش دیگری از نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی وجود دارد (289/0=β، 291/2=t). در نهایت، نتایج نشان داد رابطه بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی مالکیت روان شناختی مثبت و معنی دار است (528/0=β، 732/4=t). نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گیری کرد که تناسب معلمان با سازمان خود می تواند پیامدهای مثبتی مانند مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه را به همراه داشته باشد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر، در نظر گرفتن ویژگی های فردی به هنگام استخدام معلمان تربیت بدنی و همچنین ایجاد شرایط لازم برای معلمان تربیت بدنی که بتوانند خود را با نیازها و شرایط شغلی خود تطبیق دهند پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
192 - 204
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان مضطرب دارای مشکلاتی در زمینه تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی هستند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب انجام شد.روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قرچک در فصل بهار سال 1403 بودند که 40 کودک با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تنهایی راسل و همکاران (1980)، پرسشنامه روابط میان فردی هادسون (1997)، پرسشنامه سازش یافتگی هیجانی رابیو و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) بودند. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان مضطرب گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون از نظر هر سه متغیر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش کوتاه مدت راه حل محور باعث کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب شد (001/0P<).نتیجه گیری: طبق نتایج، برای کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب می توان از روش آموزش کوتاه مدت راه حل محور در کنار سایر روش های آموزش استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب شنوایی یا کم شنوایی از موانع و محدودیت های مهم موجود بر سر راه افراد برای برقراری و درک روابط اجتماعی موثر است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا صورت گرفت. روش: مطالعه حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه دانش آموزان کم شنوا مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر کرمانشاه بودند که از این میان به صورت هدفمند ۳۲ نفر وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۶ نفره قرار گرفتند. گروه آزمون تحت آموزش حل مسئله در هشت جلسه یک ساعت و نیمی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد ادراک تعامل اجتماعی کارول گلاس بود. در نهایت داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون t دو نمونه ی مستقل؛ نمرات پس آزمون در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل سطح بالاتری را نشان داد اما این تفاوت در نتایج از لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش حل مسئله در هر دو بعد افکار منفی و افکار مثبت، منجر به بهبود وضعیت ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا می گردد هرچند که این بهبود از نظر آماری معنی دار نبود. به طور کلی بر اساس آنچه در این مطالعه بدست آمد نمی توان نتایج را به خوبی تعمیم داد و به مطالعات بیش تری نیاز است. واژگان کلیدی: حل مسئله، ادراک تعامل اجتماعی، دانش آموزان کم شنوا
Identification of Performance Standards for Male High School Principals in Mashhad(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
Today, the success of organizations and institutions requires effective and efficient management; among them, management in education and schools, as the formal institutions of education, holds a special place. The effectiveness of educational management on the one hand, and the ability to monitor the activities of principals on the other, necessitate access to performance standards in this area. Given the lack of a formulated standard for school principals and the significance and status of high schools, the aim of this research is to identify the performance standards for high school principals. The research method is grounded theory, and the data collection tool is a semi-structured interview. The statistical population includes all male high school principals in the districts of Mashhad. Ten prominent principals were purposefully selected as a sample using the snowball method. After open coding the transcribed interviews and axial coding, 27 components of the performance standards for school principals were identified. Finally, with categorization, these components were classified into five dimensions: human relations, managerial tasks, principals' vision and attitude, school growth and progress, and principals' personal needs. The importance of human relations in high school management was defined as the main category, and other components were defined in relation to it. Ultimately, a model of performance standards for high school principals was obtained.
تقاطع جنسیت با هویت عاطفی زنان دانشجوی دوره دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
145 - 157
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت تجاربی که در طول دوره دکتری بر تقاطع هویت عاطفی و جنسیت دانشجویان زن تأثیر می گذارند، با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. یکی از کاربردهای پژوهش های پدیدارشناسانه، بررسی تکامل زندگی و روش هایی است که یک زن می تواند جهان را به عنوان یک زن تجربه کند. مشارکت کنندگان پژوهش، چهار تن از دانشجویان زن دوره دکتری در رشته های علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه های دولتی هستند. روایت های این زنان از تجارب زیسته شان به وسیله مصاحبه تلفنی جمع آوری و مراحل تکمیلی از طریق پیام رسان واتساپ انجام شد. داده های حاصل از شناسایی و جداسازی تم ها (مضمون ها) با بهره گیری از رویکرد تحلیل تفسیری، تحلیل شدند. یافته ها در قالب دو مضمون «نگاه غیر جنسیتی استادان مرد» و «نگاه جنسیت زده به دانشجو» ارائه شدند که نشان می دهد «فرهنگ دانشگاه در برابری جنسیتی» و « فراروایت اقتدار در استادان زن» بر هویت عاطفی این زنان در تقاطع با جنسیت تأثیرگذار است
پیامدهای اجرای برنامه درسی تلفیقی علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 112
حوزههای تخصصی:
روند کنونی در یادگیری برنامه درسی علوم بیشتر به سمت یادگیری میان رشته ای (تلفیقی) گرایش دارد. بنابراین، هدف این مقاله برداشتن گامی در جهت معرفی هرچه بیشتر این رویکرد نوین آموزشی و ارائه تصویری روشن، جهت عملیاتی کردن این چهارچوب در سیستم آموزشی است. این پژوهش از نوع توصیفی است و روش این پژوهش مرور نظام مند می باشد. جامعه پژوهش متشکل از 270 مقاله درباره پیامدهای اجرای برنامه درسی تلفیقی علوم تجربی بود، که بین سال های 2010 تا 2019 میلادی در مجلات معتبر علمی Indexed Scopus, Google Scholar, Springlink, Science Direct ارائه شده بودند. نمونه پژوهش، شامل 28 مقاله بود، که به صورت هدف مند و بر اساس غربال گری در مراحل مختلف، مورد مطالعه عمیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که علوم تلفیقی در کشورهای مختلف اجرا شده است؛ با وجود این، اجرای علوم تلفیقی آن طور که انتظار می رفت، موفقیت آمیز نبوده است. شناخت نداشتن دانش آموزان نسبت به تلفیق، مرتبط نبودن سوابق آموزشی معلمان با تلفیق، به روز نبودن کتاب های درسی و همچنین گسترده نبودن برنامه درسی در سطح وسیع، از جمله مشکلات در اجرای برنامه درسی تلفیق بوده است؛ بنابراین آگاهی از اجرای برنامه درسی تلفیق علوم در ارتقای مهارت های دانش آموزان مؤثر است.
واکاوی تاریخی جریان ها و گروه های فکری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مطالعه روند شکل گیری گروه های فکری و جریان های مطالعات برنامه درسی در ایران بوده است. طرح پژوهش کیفی که از دو روش کتابخانه ای ( مطالعه اسناد) و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی ) استفاده شده است. میدان آماری در روش کتابخانه ای، اسناد مربوط به رشته و از ابزار فیش برداری و پرسشنامه استخراج منابع بهره برده شده است. میدان آماری در روش دوم خبرگان و اساتید دانشگاه در رشته مطالعات برنامه درسی ایران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب، و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار مند داده ها گرد آوری شد. تعداد نمونه ها تا حد اشباع 15 نفر بود. سپس، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری و در نهایت تجزیه و تحلیل با استفاده از روش کلایزری انجام شد. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس قابلیت اعتماد و اطمینان پذیری، قابلیت انتقال و عمومیت و تاییدپذیری شاخص ها، بررسی و تأیید گردید.نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مهم ترین جریان و گروه های فکری بعد از شکل گیری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران، به ترتیب: کلاسیک، فرایند شناختی، عمل فکورانه، مطالعات تطبیقی، فناوری نوین، نو فهم گرایی، روش های نوین، بومی سازی و نوبستر سازی بوده است.
Evaluating the Impact of Reality Therapy on Temperament and Sleep Quality in Adolescents with Learning Disorders: A Randomized Controlled Trial(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۴ (۲۰۲۴) : Serial Number ۸
20-28
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this study was to evaluate the effectiveness of Reality Therapy in improving temperament and sleep quality among adolescents with learning disorders. This randomized controlled trial included 30 adolescents, aged 12 to 18, diagnosed with learning disorders. Participants were randomly assigned to either the intervention group (15 participants) or the control group (15 participants). The intervention group underwent twelve 60-minute sessions of Reality Therapy over a two-month period, while the control group received no therapeutic intervention. Temperament and sleep quality were assessed using the Revised Dimensions of Temperament Survey (DOTS-R) and the Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI), respectively, at three time points: pre-intervention, post-intervention, and two-month follow-up. Data were analyzed using analysis of variance (ANOVA) with repeated measurements and the Bonferroni post-hoc test, with SPSS-27 software. The results indicated significant improvements in both temperament and sleep quality in the intervention group compared to the control group. These improvements were sustained at the two-month follow-up. Specifically, the intervention group showed marked improvements in emotional regulation and sleep patterns, highlighting the efficacy of Reality Therapy in addressing these critical aspects of adolescent health. Assumptions for ANOVA were confirmed, ensuring the robustness of the findings. Reality Therapy significantly improves temperament and sleep quality in adolescents with learning disorders, with effects lasting beyond the intervention period. This study supports the use of Reality Therapy as a viable intervention for improving emotional and sleep-related outcomes in this population. Further research with larger sample sizes and extended follow-up periods is recommended to confirm these findings and explore additional benefits.
Exploring inner voice in the EFL classroom: From materials development perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
1 - 25
حوزههای تخصصی:
Several investigations in the psychology domain, educational psychology, and other related subjects have examined the inner voice. However, it has not been used as much in teaching foreign languages, particularly in developing learning materials. This study aimed to develop new English learning materials based on Tomlinson’s text-driven approach to enhance learners’ inner voice through instruction using the newly developed materials. The participants in this study were 40 intermediate female EFL learners, aged 20-35. All participants were selected through convenience sampling and were native speakers of Persian. The researchers then assigned the participants randomly into two experimental and control groups, each including 20 participants. Data were collected through an inner voice questionnaire and semi-structured interviews, utilizing both quantitative and qualitative methods to align with the study’s objectives, participant characteristics, and research questions. The quantitative data were statistically analyzed using SPSS (version 22), revealing that learners demonstrated a moderately high engagement with their inner voice after instruction with the newly developed materials. Qualitative insights emphasized key themes, including the natural use of English in internal thought processes, more frequent internal dialogues, and deeper mental engagement with the language. The study suggests that textbook developers and curriculum designers should consider new approaches to meet EFL learners’ psychological and cognitive needs, particularly in fostering inner voice processing for deeper engagement.
فراتحلیل اثربخشی آموزش مبتنی بر مغز بر شاخص های شناختی تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه روش های آموزش مبتنی بر مغز براساس تحقیقات علمی گسترده در مورد نحوه یادگیری مغز، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهش های متعدد و متناقض در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل در این حوزه را مورد تاکید قرار می دهد. پژوهش حاضر به روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینه تاثیر آموزش مبتنی بر مغز بر شاخص های شناختی تربیتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعاتی است که در سال های 1387 تا تابستان 1402 در ایران صورت گرفته و به صورت تمام متن در پایگاه های اطلاعاتی منتشر شده است. براساس ملاک های ورود و خروج 25 پژوهش و 85 اندازه اثر انتخاب شد که در نهایت پس از تحلیل حساسیت و حذف اندازه اثرهای افراطی 80 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج نشان داد اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تثبیت شده برابر با 08/1 و برای مدل اثرات تصادفی برابر 21/1 است که هر دو معنادار بودند. در این پژوهش، انواع روش های آموزش مبتنی بر مغز، پیامدهای چندگانه، نوع درس و انواع آزمودنی ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه از همه متغیرهای تعدیل کننده تاثیر می پذیرد. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که اندازه اثر تابع تعداد جلسات مداخله و سن آزمودنی هاست و آموزش مبتنی بر مغز در تعداد جلسات بیشتر و در سنین کم (دوره ابتدایی) موثرتر است. با توجه به نتایج فراتحلیل حاضر، ارائه برنامه-هایی در راستای پیاده سازی آموزش مبتنی بر مغز در نظام آموزشی ضرورتی است که باید بیش از پیش مورد ملاحظه قرار گیرد.