مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
درس علوم تجربی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تهیه مقیاسی برای اندازه گیری خودکفایتی دانش آموزان مقطع راهنمایی در علوم تجربی و تعیین اعتبار و پایایی آن بود. بدین منظور 319 دانش آموز سال سوم راهنمایی با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. این مقیاس بر مبنای پیشنهادهای باندورا(2006) در خصوص سنجش خودکفایتی در حیطه های ویژه تحصیلی تهیه شد. یافته ها نشان داد این مقیاس از سه بُعد خود کفایتی در حل مسائل علوم تجربی، در کاربرد علوم تجربی و در درس علوم تجربی تشکیل شده است. ضرایب همبستگی بین این ابعاد و نیز یکایک آن ها با نمره کل مقیاس حاکی از انسجام و روایی سازه ای مقیاس بود. وجود همبستگی مثبت بین ابعاد و کل مقیاس با نمره پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی روایی ملاکی مقیاس را نیز تأیید کرد. ضرایب آلفای کرونباخ برای ابعاد مقیاس از 88/0 تا 92/0 متغیر و ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 96/0 به دست آمد که نشانه همسانی درونی قوی و مستحکم آن بود. ضریب پایایی حاصل از بازآزمایی ابعاد مقیاس از 82/0 تا 86/0 متغیر و برای کل مقیاس برابر با 93/0 بود و ثبات زمانی نمرات آن را نشان داد. از یافته های دیگر این پژوهش تفوّق دختران در ابعاد خودکفایتی در علوم تجربی بر پسران بود. با توجه به این که مقیاس خودکفایتی در علوم تجربی، مقیاس معتبری در فرهنگ ایرانی است می توان در پژوهش های روان شناختی و تربیتی، مطالعات برنامه درسی و نیز مراکز مشاوره و مدارس به کار گرفته شود.
بررسی تأثیر آموزش به روش بدیعه پردازی بر تفکرخلاق دانش آموزان چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی شهرستان سلماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر روش تدریس بدیعه پردازی بر رشد تفکر خلاق دانش آموزان ابتدائ ی پای ه چهارم در درس علوم تجربی در شهرستان سلماس در سال تحصیلی 92-1391 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانش آموزان مقطع چهارم ابتدائی در سال تحصیلی 92-1391 می باشد که جمعاً 50 دانش آموز دختر از بین دبستان های دخترانه به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. این پژوهش به روش شبه تجربی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده و جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. گروه آزمایش به مدت 3 ماه تحت آموزش به شیوه روش بدیعه پردازی در درس علوم تجربی قرار گرفته و گروه کنترل نیز به شیوه معمول و سنتی مدارس به یادگیری پرداختند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون کواریانس تحلیل گردید. نتایج و یافته های پژوهش حاضر حاکی از تأئید فرضیه های اساسی این تحقیق می باشد. در این بررسی نتایج فرضیه ها نشان می دهد که روش تدریس بدیعه پردازی در رشد قابلیت اصالت، سیالی و بسط وانعطاف پذیری پاسخ ها و ایده های دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
اثربخشی تلفیق الگوی طراحی انگیزشی کلر با آموزش درس علوم تجربی بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
113 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تلفیق الگوی طراحی انگیزشی کلر با آموزش درس علوم تجربی بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی بود. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی مدارس دولتی ناحیه دو شهر سنندج در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای یک کلاس با 32 دانش آموز به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگری با 31 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش هیجان های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی(پکران و همکاران، 2007) استفاده گردید. برنامه آموزش با تلفیق عناصر الگوی انگیزشی کلر طی 8 جلسه 45 دقیقه ای برای دانش آموزان گروه آزمایش برگزار گردید، درحالی که گروه گواه تحت آموزش با شیوه رایج در کلاس درس قرار داشتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره و درسطح 05/0> p نشان داد بین دو گروه، از لحاظ متغیر وابسته ترکیبی(هیجان های تحصیلی کلاس) تفاوت معنی دار آماری وجود دارد. نتایج تحلیل کوواریانس در متن مانکووا نیز نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه، از لحاظ نمرات پس آزمون هیجان های مختلف کلاس درس تفاوت معنی دار وجود دارد و آموزش با تلفیق عناصر انگیزشی سبب افزایش هیجان مثبت لذت و کاهش هیجان های منفی اضطراب و خستگی در دانش آموزان شده است.
مقایسه تأثیر یادگیری ترکیبی خطی و غیرخطی بر پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة تأثیر یادگیری ترکیبی خطی و غیرخطی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. بدین منظور 50 نفر از دانش آموزان پسر پایة هفتم دورة اول متوسطة شهر اندیمشک با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (خطی و غیرخطی) قرار گرفتند. آموزش به شکل ترکیبی از آموزش حضوری (تدریس معلم در کلاس درس) و یادگیری از طریق محیط یادگیری برخط، به مدت 7 جلسة 90 دقیقه ای ارائه شد. یکی از گروه ها روش ترکیبی را به صورت خطی و دیگری روش غیرخطی را آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری، آزمون محقق ساختة سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی شامل 30 سؤال چهار گزینه ای و پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل 22 سؤال بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. پایایی آزمون محقق ساخته به روش باز آزمایی (75/.) و پایایی پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از طریق آلفای کرونباخ (78/.) محاسبه شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، گروه یادگیری ترکیبی خطی در مقایسه با گروه یادگیری ترکیبی غیرخطی پیشرفت تحصیلی بیشتری در درس علوم تجربی دارند. همچنین با کنترل راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باز هم تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده می شود. در مجموع گروهی که به شیوة یادگیری ترکیبی خطی آموزش دیده بودند، در درس علوم تجربی عملکرد بهتری داشته اند.
بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی بر عملکرد دانش آموزان در درس علوم تجربی کلاس چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
111 - 124
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر الگوی تدریس مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی بر عملکرد دانش آموزان و نقش تجربه و مدرک معلمان مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی این تأثیر از روش پژوهش شبه آزمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه چهارم مدارس عادی شهر تهران است. برای انتخاب نمونه، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، منطقه 5 آموزش وپرورش از میان مناطق شهر تهران انتخاب شد و از بین مدارس ابتدایی این منطقه، به صورت تصادفی، ابتدا 8 مدرسه انتخاب شد که 4 مدرسه به عنوان گروه گواه و چهار مدرسه به عنوان گروه آزمایشی انتخاب گردیدند. از مدارس گروه آزمایش نیز 8 کلاس و از مدارس گروه گواه نیز 8 کلاس به صورت تصادفی در نظر گرفته شد. معلمان گروه آزمایش، الگوی روش تدریس ساختن گرایی را در تدریس درس «آهن ربا»ی کتاب چهارم ابتدایی در سه جلسه به کار بردند. سپس عملکرد دانش آموزان گروه آزمایش و گروه گواه از طریق آزمون یکسان مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها نشان می داد بین میانگین نمره های دو گروه آزمایش و گواه اختلاف معناداری وجود دارد و عملکرد گروه آزمایش از عملکرد گروه گواه بهتر است. جنسیت دانش آموزان تأثیر معناداری بر میانگین نمرات دو گروه داشت و بین متغیر گروه و جنسیت تعامل معناداری موجود بود. تجربه معلمان تأثیر معنادار بر میانگین نمرات نداشت و بین متغیر گروه و تجربه معلمان تعامل معناداری دیده شد. مدرک تحصیلی معلمان نیز تأثیر معناداری بر میانگین نمرات نداشت و بالاخره بین متغیر گروه و مدرک تحصیلی معلمان هم تعامل معناداری یافت نشد.
میزان همسویی کتاب ریاضی پایه هشتم با دیدگاه ریاضیات واقعیت مدار
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
193 - 218
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی محتوای کتاب ریاضی پایه هشتم براساس انطباق آن با دیدگاه ریاضیات واقعیت مدار، انجام گرفت. پژوهش از نظر روش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، متن کتاب ریاضی پایه هشتم بود که کل محتوای کتاب یادشده تحلیل شد. بنابر این، سرشماری انجام گرفت. ابزار پژوهش، فرم های تحلیل محتوای محقق ساخته بود. به منظور اعتباریابی و بررسی روایی صوری و محتوایی ابزار، نظرها و دیدگاه های صاحب نظران و خبرگان به کار گرفته شد. همچنین، برای بررسی اعتبار نتایج، ضریب توافق 81 درصد از فرمول پایایی ویلیام اسکات به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد در کتاب ریاضی پایه هشتم، کمتر از مسائل زمینه مدار استفاده شده و محتوای کتاب در تطابق با اصول ریاضیات واقعیت مدار چندان موفق نبوده است. به کارگیری مسائل زمینه مدار در کتاب درسی، موجب درک بهتر دانش آموزان از مفاهیم ریاضی خواهد شد و می تواند نقطه شروع مناسبی برای تدریس موضوعات ریاضی باشد.
تأثیر رقابت گروهی بر مهارت های فرایندی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی
هدف این پژوهش بررسی" تأثیر آموزش رقابت گروهی بر مهارت های فرایندی دانش آموزان در درس علوم تجربی" بوده است. روش پژوهش شبه آزمایشی است که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه ی آماری را کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد ۲۹۲۹ نفر تشکیل می داد که از بین آنها ۶۰ نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش وکنترل به شکل تصادفی جایگزین شدند.در این پژوهش، از ابزار اندازه گیری چک لیست مشاهده مهارت های فرایندی با روایی محتوایی تأیید شده و ضریب پایایی ۹۱/۰ استفاده شد؛ نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان دو گروه آزمایش و کنترل در مهارت های فرایندی و هفت مولفه ی آن ، تفاوت معنی دار وجود دارد بنابراین، شیوه آموزش رقابت گروهی بر مهارت های فرایندی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر دیدگاه پیاژه بر میزان دانش، مهارت و نگرش دانش آموزان دختر پایه ی پنجم ابتدایی شهر سنندج در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
99 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر دیدگاه پیاژه بر میزان دانش، مهارت و نگرش دانش آموزان دختر پایه ی پنجم ابتدایی شهر سنندج در درس علوم تجربی بود. روش تحقیق در این مطالعه شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه ی پنجم ابتدایی شهر سنندج در سال تحصیلی 91- 1390 می باشد. حجم نمونه متشکل از 60 نفر دانش آموز دختر پایه ی پنجم ابتدایی است که30 نفر آن ها گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون (دانشی و مهارتی) و چک لیست نگرش سنج علوم تجربی بوده است. در ابتدا از هر دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمون پیشرفت تحصیلی به عمل آمد، سپس متغیر آزمایشی (آموزش علوم تجربی مبتنی بر دیدگاه پیاژه) در 8 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی گروه آزمایشی که با شیوه مبتنی بر دیدگاه پیاژه آموزش دیده بودند نسبت به گروه گواه که به روش سنتی آموزش داده شدند بیش تر و تفاوت بین میانگین های آن ها معنادار است. همچنین در بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر دیدگاه پیاژه بر میزان دانش ها، مهارت ها و نگرش های کسب شده دانش آموزان نیز نتایج نشان داد که آموزش علوم تجربی مبتنی بر دیدگاه پیاژه بر نگرش ها و دانش ها و مهارت های دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
چگونه توانستم به کمک طراحی نرم افزار«محتوای آموزشی علوم تجربی789» وروش های خلاق دیگر،دانش آموزانم رافعال تر وکلاس علوم تجربی راجذاب ترنمایم ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم تجربی یکی ازدروس پایه وجزویازده حوزه یادگیری دربرنامه درسی ملی است وبه علت ارایه مطالب این کتاب درزمینه های مختلف فیزیک،شیمی،زمین شناسی وزیست شناسی وهمچنین ارتباط بامحاسبات ریاضی ودیگردروس،نقش زیادی می تواند درایجادانگیزه ورشد ویادگیری دانش آموزان ایفانماید.والبته این امرمستلزم تلفیق مهارت ودانش معلمان وامکانات وابزارهای لازم آموزشی و حمایت مدیران و... درمدارس می باشد.درمدارس روستایی هدف این اقدام پژوهی به دلایل مختلف چون نبودامکانات مناسب،ضعف هایی درمسیراین رشد وجودداردکه برفعال نبودن مناسب دانش آموزان دردرس علوم تجربی متوسطه اول تاثیرگذاشته است.باتوجه به این موارد،دراین اقدام پژوهی سعی شده تاباطراحی نرم افزار:محتوای آموزشی علوم تجربی789 (هفتم وهشتم ونهم)توسط اقدام پژوه(دبیرعلوم تجربی)وروش های خلاقانه دراین راستا،تاحدممکن وشرایط موجود مدارس،دانش آموزان دردرس وکلاس علوم تجربی فعال تر گردند وکلاسی شاداب وبانشاط تر ایجادگردد.ونتایج نشان داد که راهکارهای اجراشده درفعال نمودن دانش آموزان دردرس علوم تجربی هرسه پایه وایجاد کلاس جذاب، تاثیرمطلوب وافزایشی داشته است.
بررسی تأثیر آموزش به روش یادگیری معکوس بر یادگیری پایدار مباحث زمین شناسی کتاب علوم تجربی متوسطه اول منطقه خزل شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معکوس بر یادگیری پایدار در آموزش بخش زمین شناسی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه هشتم است. روش پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ میزان نظارت و درجه کنترل متغیرها، در زمره پژوهش های میدانی است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه هشتم مدارس دخترانه منطقه خزل استان همدان در شهرستان نهاوند، تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، مبتنی بر هدف بوده و 30 نفر از جامعه آماری انتخاب و به صورت غیرتصادفی در دو گروه همگن 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارده شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه یادگیری پایدار زکی خانی و همکاران(1399) بود. ابتدا دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه ها را تکمیل و سپس در طی شش جلسه در کلاس های آموزشی حضور پیدا کردند. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که آموزش به روش یادگیری معکوس، بر یادگیری پایدار (استمرار یادگیری، تقویت حل مسئله، ایجاد تفکر خلاق و معناداری یادگیری) تأثیر معناداری دارد و منجر به افزایش در هرچهار مقیاس فوق می گردد. این یافته ها، به فرایند فعال شدن دانش آموزان در فرایند یاددهی-یادگیری و افزایش دانش آموزمحوری در کلاس درس -که در ماهیت این روش قرار دارد-، نسبت داده می شود. با توجه به نتایج پژوهش، به مسئولان توصیه می شود که در جلسات ضمن خدمت معلمان علوم تجربی، مراحل روش معکوس را آموزش و سایر روش ها را مورد بازنگری قرار دهند.
تأملی معرفت شناختی بر آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
15 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معرفت شناختی آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین در باب معرفت انسان است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی (ارزیابی ساختار مفهوم) و روش استنتاجی پیش رونده استفاده شده است و سعی شده تا از طریق تحلیل آرای ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی و درباب یقین، ماهیت علوم تجربی از منظر او مورد بررسی قرار گیرد و سپس دلالت های آن در زمینه آموزش این علوم در مدارس استنتاج شود. یافته های پژوهش نشانگر آن است که موضع ویتگنشتاین دوم در باب علوم تجربی مخالف اثبات گرایی بوده و از طریق ارائه تمثیل «بستر رودخانه» در باب معرفت انسانی، تلقی بدیعی در باب علم را شامل می شود که دور از نقدهای بنیادگرایی و نسبی گرایی است. بر اساس این نظریات، آموزش علوم تجربی باید با توجه به ارتباط پویای آن با علوم انسانی و سازه های اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و در آموزش این علوم باید به تاریخ و جامعه شناسی علم توجه ویژه داشت.