مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
نافرمانی مقابله ای
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
557-578
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط محاوره ای مادر-کودک بر ایمنی دلبستگی پسرهای 6 تا 10 سال دچار اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری 148دانش آموز پسر پیش دبستانی و دبستانی ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر خمین در سال تحصیلی 96-95 بود. پس از غربال گری، از میان دانش آموزانی که بیشترین نمره را در پرسشنامه های علائم مرضی کودکان گادو و اسپرافکین نسخه والدین(2007) و طبقه های Q دلبستگی واترز 1987، به دست آوردند، 24 دانش آموز انتخاب و مادران آن ها در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند و بسته آموزش گروهی تحلیل ارتباط محاوره ای اریک برن 1961، در 8 جلسه 80 دقیقه ای یک بار در هفته در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در ایمنی دلبستگی(20/59 =F، 001/0 =P) و اختلال نافرمانی مقابله ای (42/15 =F، 001/0 =P) در مرحله پس آزمون و پس از سه ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش گروهی تحلیل ارتباط محاوره ای می تواند میزان تعامل ها و سطح ایمنی دلبستگی مادر-کودک را افزایش دهد؛ پیامدهای تحولی مهمی در پی دارد. از این رو به نظرمی رسد در موقعیت های بالینی با انجام مداخله هایی از این دست و با ارتقاء سلامت روانی والدین، بتوان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، تنیدگی و شیوه های فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
10.22051/psy.2019.23936.1818
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، استرس و شیوه های فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندانشان انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی با رفتارهای مخرب در شهرستان شیراز بود. جهت جمع آوری داده ها، 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از فرمهای معلم و والدین پرسشنامه علائم مرضی کودک، 105 مادر دارای کودک با رفتارهای مخرب انتخاب شدند. این مادران پرسشنامه های والدگری آلاباما و افسردگی، اضطراب، تنیدگی را تکمیل نمودند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد .یافته های همبستگی نشان داد که نشانه های افسردگی، اضطراب، تنیدگی، عدم ثبات رفتاری، و ضعف در نظارت مادران با نشانه های نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندان همبستگی مثبت و معنادار دارد. همچنین روشهای فرزندپروری مثبت مادران با نشانه های نافرمانی مقابله ای فرزندان، رابطه منفی و معنادار داشت. با توجه به نتایج رگرسیون، افسردگی مادران، قویترین پیش بینی کننده نشانه های نافرمانی مقابله ای فرزندان و ضعف در نظارت مادران نیز قویترین پیش بینی کننده نشانه های سلوک فرزندان بود. در مجموع نتایج نشان داد، افسردگی، اضطراب، استرس و روشهای فرزندپروری والدین با رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندان روابط معناداری دارند. این یافته ها می تواند در شیوه های درمانی و یا درآموزش والدین کودکان با اختلالات نافرمانی مقابله ای و سلوک مورد استفاده قرارگیرد.
اثربخشی مداخله دلبستگی محور بر کاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۲۳۳-۲۴۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان مبتلا به اختلال های رفتاری دارای رفتارهایی هستند که بر افراد و محیط پیرامون شان، تأثیر منفی می گذارند و مشکلات زیادی برای والدین و سایر اعضای خانواده خود ایجاد می کنند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی مدلی از مداخله دلبستگی محور بر کاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای ارجاعی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش گنبد کاووس در سال 1396 بود که 20 نفر از آنها بر اساس ملاک های ورود و خروج به مطالعه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مادر) و گواه (10 مادر) جایدهی شدند. گروه آزمایش مدل مداخله دلبستگی محور را به صورت هفتگی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در تنیدگی والدینی مادران (17/35=F، 0/001=P) و نافرمانی مقابله ای (17/65=F، 0/001=P) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: درمان دلبستگی مادران راهبردهای کارآمد و سودمندی را برای بهبود عملکرد رابطه والد-کودک و درمان مشکلات رفتاری کودکانی که از مشکلات دلبستگی رنج می برند، در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار می دهد.
اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
91-105
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز دارای اختلال نافرمانی مقابله ای به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان فرهنگسرای های شهرداری کرمانشاه در سال 1395 انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی کرشام و الیوت و سیاهه اختلال بی اعتنائی مقابله ای ساکوما بود. گروه آزمایش آموزش نظریه ذهن را در 10 جلسه یک ساعته دریافت نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: در پس آزمون میانگین مهارت اجتماعی، در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (01/0P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد کودک بر پرخاشگری ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند. کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی به صورت نمونه گیری در درسترس انتخاب شده و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای توسط معلمان این مدارس روی تمامی دانش آموزان اجرا گردید. پس از نمره گذاری پرسشنامه ها و غربال گری، تعداد 60 دانش آموز انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 20 نفری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری شهیم (1385) و ترس اجتماعی ماسیا و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث کاهش پرخاشگری و ترس اجتماعی در آن ها می شود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بازی درمانی بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان تأثیر بیشتری دارد. بنابراین به مشاوران مدرسه پیشنهاد می شود از قصه درمانی و بازی درمانی برای کاهش مشکلات روان شناختی کودکان استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی با و بدون آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی بر کاهش رفتار پرخاشگرانه در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
341 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی بازی درمانی با و بدون آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی بر میزان پرخاشگری کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 4 الی 6 ساله شهر تهران بود؛ روش نمونه گیری به شکل تصادفی چندمرحله ای بود که ابتدا از میان مناطق 22 گانه شهر تهران یازده منطقه به طور تصادفی انتخاب و سپس از بین مهدکودک های یازده منطقه با روش تصادفی ساده از هر منطقه یک مهدکودک انتخاب شد و پس از غربالگری با پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپیرافکین (1984) و مصاحبه بالینی 45 کودک انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 کودک) به صورت تصادفی کاربندی شدند. گروه آزمایش بازی درمانی تحت مداخله بسته آموزشی بارکلی (2006) و گروه آزمایش بازی درمانی آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از چک لیست اختلالات رفتاری کودکان آخنباخ (1990) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بازی درمانی (17/6=F، 021/0=P) و بازی درمانی آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی (89/5=F، 027/0=P) بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی موثرتر است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازی درمانی همراه با مداخلات دلبستکی محور در کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر است و می توان از این دو روش در کاهش پرخاشگری این کودکان استفاده کرد.
بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر پرخاشگری، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دانش آموزان پسر دوره دبستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
25 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف : از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر مشکلات رفتاری(پرخاشگری، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال نقص توجه-بیش فعالی) در دانش آموزان پسر مقطع دبستان شهر زرین شهر بود . روش : این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، از میان دانش آموزان پسر دبستان های شهر زرین شهر در سال تحصیلی 97-1396 تعداد 30 نفر که ملاکهای ورود به پژوهش را دارا بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های SNAP- IV و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر فرم والد(1964) بود که توسط والدین کودکان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 10 جلسه یکساعته بازی درمانی (4 جلسه انفرادی و 6 جلسه گروهی) شرکت داده شدند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد مداخله بازی درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری توانسته منجر به بهبود معنادار عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون گردد. متغیر مستقل در متغیرهای وابسته ی پرخاشگری، نافرمانی مقابله ای و نقص توجه-بیش فعالی به ترتیب 74، 68 و 92 درصد واریانس تغییرات را تبیین می نماید. توان آماری در هر سه متغیر گویای کفایت حجم نمونه در استفاده از تحلیل ها را دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری، سبب کاهش نشانه های پرخاشگری، نافرمانی مقابله ای و نقص توجه-بیش فعالی در کودکان مبتلا به این اختلالات می شود و می توان از این روش در موقعیت های بالینی و درمانی برای درمان یا کاهش نشانه های این اختلال سود جست.
رابطه دشواری در تنظیم هیجان و سبکهای والدگری مادران، با نشانه های رفتار مخرب فرزندان شان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
143 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی دشواری در تنظیم هیجان مادران و نشانه های رفتار مخرب فرزندان با واسطه ی سبکهای والدگری مادران (شامل: فرزندپروری مثبت، عدم ثبات در قواعد رفتاری با فرزند، و ضعف در نظارت و راهنمایی) انجام پذیرفت. روش: این پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی در شهرستان شیراز بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. این مدارس مجموعا 54 کلاس داشتند. از هر کلاس 4 تا 5 نفر به تصادف انتخاب شد و ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما فرم کوتاه، و سیاهه علائم مرضی کودک فرم والدین به صورت بسته های پستی به دانش آموزان داده شد تا پرسشنامه ها را به مادران خود بدهند. در مجموع 234 پرسشنامه جهت بررسی در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی مدلهای مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد دشواری تنظیم هیجانی در مادران هم به صورت مستقیم و هم به واسطه عدم ثبات رفتاری، ضعف در نظارت و راهنمایی و روشهای فرزندپروری مثبت مادران، رفتارهای مخرب فرزندان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، سبک های والد گری مادران نقش واسطه ای سهمی بین دشواری تنظیم هیجانی مادران و رفتارهای مخرب فرزندان دارد. تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت تنظیم هیجانی مادران، و سبکهای فرزندپروری می تواند باعث کاهش رفتارهای مخرب در فرزندان شود.
اثربخشی خوش بینی به سبک روان نمایشگری بر قلدری، روابط بین فردی و نشاط ذهنی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خوش بینی به شیوه روان نمایشگری بر قلدری، روابط بین فردی و نشاط ذهنی در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در دامنه سنی 14-16 سال دارای علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در شهر اصفهان در سال 1399 بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های قلدری، پرسشنامه کیفیت روابط، پرسشنامه نشاط ذهنی بود. گروه آزمایش به صورت روان نمایشگری به مدت 12 جلسه آموزش خوش بینی را دریافت کردند و پرسشنامه ها به عنوان پس آزمون و یک ماه بعد برای پیگیری اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. نتایج نشان دادند خوش بینی به سبک روان نمایشگری بر قلدری، کیفیت روابط بین فردی و نشاط ذهنی دانش آموزان دارای علائم اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر دارد؛ بنابراین، با کاربرد این مداخله می توان رفتار قلدری و کیفیت روابط و نشاط ذهنی دانش آموزان را با علائم اختلال نافرمانی بهبود بخشید.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
27 - 49
پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ساختار عاملی مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول شهر بوشهر بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 503 دانش آموز دختر و پسر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی سازه ای در نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. شاخص های نیکویی برازش مدل مذکور را تأیید کردند. نتایج پژوهش وجود چهار عامل اهمال کاری تحصیلی، بی صداقتی تحصیلی، نقض قانون تحصیلی و نافرمانی مقابله ای تحصیلی را در این مقیاس مورد تأیید قرار داد. شاخص های آلفای کرانباخ این مؤلفه ها نیز مطلوب محاسبه گردید. در مجموع مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی از همسانی درونی مطلوب و روایی مناسبی برخورداراست و می تواند در پژوهش های مرتبط با آسیب های تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی دو روش درمانی پذیرش/تعهد و روش رفتار درمانی دیالکتیکی بر نافرمانی مقابله ای در یک بیمارستان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
5 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رایج ترین اختلالات روان پزشکی در میان کودکان پیش دبستانی اختلالات رفتاری ایذایی هستند که عمدتاً شامل اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش درمانی پذیرش/تعهد و روش درمانی دیالکتیکی بر روی کودکان دارای نافرمانی مقابله ای است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. تعداد 30 کودک 7 تا 12ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی با تشخیص روان پزشک اطفال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و هر یک از گروه ها تحت 8جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. والدین کودکان یک بار قبل و یک بار بعد از ارائه متغیر مستقل پرسش نامه علائم مرضی کودکان را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو درمان تعهد/پذیرش و رفتاردرمانی دیالکتیکی به طرز معناداری در سطح 0/001 در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر هستند (0/001>P) و بین درمان ها تفاوت معناداری به لحاظ اثربخشی وجود نداشت (0/357
تاثیر درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مؤلفه های اجتناب شناختی رفتاری پسران نوجوان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مؤلفه های اجتناب شناخی رفتاری پسران نوجوان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت. روش: روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر دچار اختلال نافرمانی مقابله ای دوره دوم متوسطه منطقه دو آموزش و پرورش تهران در سال 1400 تشکیل داد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و سپس اعضای نمونه به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 20 نفر ) تقسیم شدند. برای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در یافت نکردند. بر روی هر دو گروه، پرسشنامه اجتناب شناختی رفتاری سکستون و داگاس اجرا گردید و داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به ترتیب با ضریب ایتای 44/0، 39/0 و 75/0 بر کاهش مؤلفه های اجتناب شناختی رفتاری شامل؛ جایگزینی تفکر مثبت به جای تفکر ناراحت کننده، روش برگرداندن توجه جهت قطع فرآیند نگرانی(پرت شدن حواس) و تغییر یافتن تصویرهای ذهنی به تفکر کلامی مؤثر است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، روشی مناسب جهت کاهش مولفه های اجتناب شناختی رفتاری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله ای است.
روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 29
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در میان کودکان دبستانی پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 533 نفر از کودکان 11 9 ساله تشکیل می داد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانش آموزان مدارس ابتدایی ش هرستان تبریز انتخاب شده بودند. کودکان با تکمیل پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ-K-P) و والدین آن ها نیز با پر کردن فرم والد پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان (CBCL)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعدادی از (نه همه) راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با این مشکلات رابطه دارند. برخی از راهبردها مرتبط با یک یا دو اختلال بودند، اما ملامت کردن دیگران و برنامه ریزی مجدد مثبت به عنوان راهبرد مشترک تنظیم شناختی هیجان در هر سه اختلال بود. راهبردهای دارای اثر منفی و مثبت در مورد هر یک از این اختلالات و همچنین تلویحات آسیب شناختی و درمانی این یافته ها درمورد اختلالات برونی سازی کودکان، و نقش آن ها در تبیین اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
بررسی نقش واسطه ای ذهنی سازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
123 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ا ز پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهنیسازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق جامعه آماری، کلیه نوجوانان پسر که در سال -١٤٠٠ ١٤٠١ در مدارس شهر ارومیه مشغول به تحصیل بودند می باشد. تعداد نمونه ٣٨٤ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تاملی فوناگی، سبک های دلبستگی هازن و شیور و رویدادهای آسیب زا احمدی و سیاهه رفتاری نوجوان اخنباخ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه، و همبستگی پیرسون و نرم- افزار SPSS نسخه ٢٦ و LISREL نسخه ٨.٨ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد ذهنی سازی در رابطه سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابل های نقش واسطه ای دارد. ضریب اثر مستقیم ذهنی سازی در سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا بر نشانه های نافرمانی مقابله ای ٠/٥٤ و آماره تی آن ٧/٩٥ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار و همچنین ضریب اثر غیر مستقیم ٠/٣٨ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار است. و نیز اثر کلی ٠/٩١ است که در سطح ٠/٠٠١ معنادار می باشد. و تمامی مسیرها از معناداری و مدل از برازش مناسبی برخوردار میباشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد ذهنی سازی نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نشانه های نافرمانی مقابله ای دارد.
تأثیر هنر درمانی با تأکید نقاشی درمانی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی، ترس از مدرسه و اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان دختر دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
135 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی هنر درمانی با تکیه بر نقاشی درمانی در ک اهش نشانههای اختلال اضطراب جدایی، ت رس از مدرس ه و اخ تلال نافرم انی مقابله ای دانشآموزان دختر شهرستان رفسنجان در س ال -١٤٠١ ١٤٠٠ بود. روش: ای ن مطالع ه از ن وع ش به آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این مطالعه جامعه آماری شامل کلی ه دانشآم وزان دخت ر دوره اول ابت دایی ب ود ک ه ٣٠ دانشآم وز بص ورت تص ادفی ب ا نش انه های اض طراب ج دایی، ت رس از مدرس ه و نافرم انی مقابلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش(١٥نف ر) و کنت رل(١٥نف ر) ج ای داده شدند. گروه آزمایش به صورت گروهی ١١ جلسه ٤٥ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. تمامی شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزم ون و پس آزم ون ب ه وس یله پرسش نامه علائم مرضی کودک و ترس از مدرسه تحت ارزیابی قرار گرفتن د. داده ه ا با استفاده از آم ار توص یفی و تحلی ل کوواری انس در ن رم اف زار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نش ان داد علائ م اض طراب ج دایی، ت رس از مدرس ه و نافرم انی مقابل های ب ه ط ور معن اداری ک اهش یافت ه اس ت (٠/٠٠١>P(. نتیج ه گیری: نقاش ی درم انی باع ث ک اهش نش انههای اض طراب ج دایی، ت رس از مدرس ه و نافرم انی مقابل های میش ود و ب ر مقبولیت و استفاده بیشتر از مداخله نقاشی درمانی برای ترس و اضطراب و نافرمانی اشاره دارد.
اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 41
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش پسران 12-18 ساله تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران در سال 1402 بودند که 30 نفر به عنوان حجم نمونه از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه 45 دقیقه ای توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای انجام شد که تحریک آندی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی چپ و تحریک کاتدی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست قرار داده شد. از مقیاس مشکلات رفتاری، آزمون استروپ ماه و خورشید و خطرپذیری بادکنکی بارت استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان بازداری پاسخ و خطرپذیری دو گروه تفاوت معناداری داشت. با توجه به نتایج این مطالعه، می توان ادعا کرد این مداخله به بهبود بازداری پاسخ و خطرپذیری در نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.