رویکردی نو بر آموزش کودکان (رویکردی نو در علوم تربیتی سابق)
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال 6 زمستان 1403شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در کارکنان هر سازمان ها، از زمان شروع اشتغال در هر پست سازمانی، ب ا انب وهی از عوامل استرس زا روبه رو هستند که علاوه بر اینکه بر بهداشت روانی و جسمی آن ها را تحت ت أثیر قرار می دهد، پیامدهای نامطلوبی مانند ناخشنودی شغلی، نداشتن احساس مسئولیت، غیبت، کم کاری، بی توجهی ب ه ش غل و اختلال در روابط بین فردی را ب ه ب ار می آورد. یک ی از اق داماتی ک ه سازمان ها می توانند برای کاهش این عوامل مخرب انجام دهند، توانمندسازی روان شناختی کارکنان است.بر همین اساس هدف و مسئله اصلی موردبررسی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران است.منافع آنی و آتی: منافع آنی این پژوهش شامل اصلاح طرح واره ها و ذهنیت مدیران در تصمیم گیری و تصمیم سازی و منافع آتی که برای این پژوهش متصور است این است که استفاده از نتایج و اثبات یا رد فرضیه های این پژوهش، می تواند زمینه مناسبی برای مدل یابی توانمندسازی معلمان فراهم کرده و تحقیقات آنان را تسریع بخشد.روش شناسی پژوهش: با توجه به اینکه این تحقیق می تواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام آموزشی به کار رود، در زمره تحقیقات کاربردی است. پژوهش حاضر ازنظر روش؛ توصیفی از نوع پیمایشی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر بعد زمانی، تحقیقی مقطعی و ازنظر نوع داده ها، رویکرد کمی است. روش گرداوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه، جامعه آماری شامل آموزگاران ناحیه ۳ استان قم در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ و نمونه آماری شامل ۳۴ آموزگار مشغول به تدریس در ناحیه ۳ استان قم است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش تحلیل آماری-استنباطی با SPSS است. بر اساس فرضیات این پژوهش، عوامل: شایستگی، ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری، ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری، معنی دار ﺑﻮدن و اﻋﺘﻤﺎد بر اساس سنجه های سن، مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه کاری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.ابزار پژوهش: برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا که توسط تیمور نژاد و همکاران (۱۳۸۹) طراحی شده است استفاده می گردد. ﺟﻬﺖ اﻓﺰایﺶ روایی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات کﺘﺒی و ﺷﻔﺎﻫی اﺳﺎﺗیﺪ ﻣﺘﺨﺼﺺ ایﻦ رﺷﺘﻪ و کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن وزارت اﻣﻮر اﻗﺘﺼﺎدی و دارایی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ و ﺿﻮاﺑﻂ ﺣﺎکﻢ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪه اﺳﺖ. ﻫﻢﭼﻨیﻦ به منظور ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی پرسشنامه ها، اﺑﺘﺪا ۳۰ ﻧﻔﺮ از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در اﺧﺘیﺎر آن ها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺳﭙﺲ از روش آﻟﻔﺎی کﺮوﻧﺒﺎخ ﺟﻬﺖ ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ کﻪ ﻣﻘﺪار آﻟﻔﺎ آن ﺑﺮاﺑﺮ ۰٫۹۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ کﻪ می توان ﮔﻔﺖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﺛﺒﺎت و ﭘﺎیﺎیی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ.
واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به انجام رسیده است.روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به تعداد 1425 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 302به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.در این پژوهش برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته(1402) شامل چهار مولفه خلاقیت در شعرخوانی،کیفیت شعرخوانی، نوع شعر و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 33 گویه استفاده گردید.پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 71/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار آماری SPSS26 انجام پذیرفت.یافته ها:نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خلاقیت در شعرخوانی با 652/0، کیفیت شعرخوانی با 641/0،نوع شعر با 359/0 و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 399/0 با بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارد.این بدان معناست که با افزایش میزان هر یک از مولفه های مورد مطالعه؛ مهارت های خواندن در دانش آموزان نیز بهبود پیدا می کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه صورت گرفته در داخل و خارج از کشور باید گفت شعرخوانی یکی از ابزارهای کارآمد برای تقویت و بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان است که با استفاده درست از آن در نظام آموزشی کشور می توان به درست خوانی و بهبود یادگیری دانش آموزان کمک شایان توجه کرد.
تحلیل روان شناسی اتوریته بر مبنای آزمایش استنلی: مطالعه موردی دانشجویان روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تکرار مفهومی آزمایش اطاعت از اتوریته ی استنلی میلگرام(1963-1974) با کنترل تأثیر متغیرهای مزاحم مطرح شده توسط منتقدین نظیر(نقش شرایط آزمایشگاه، اجرای باورپذیر فریب، تاثیر اعتماد به شخصیت بهنجار آزمایشگر، اثر جای پا باز کردن، استفاده از جملات محرک و اجبار) در یک طرح جامع و همچنین بررسی میزان همبستگی دو متغیر سن و جنسیت با میزان اطاعت از اتوریته بود.روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون تک گروهی و همچنین از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی رشته ی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1401_1402 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک کلاس 30 نفره از گروه روانشناسی به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته بود. جهت تحلیل داده ها از نسخه ی 26 نرم افزار spss استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود 84% آزمودنی ها به صورت معنی داری(p=0) از دستورات اتوریته اطاعت کردند. همچنین بین متغیرهای سن و جنسیت و میزان اطاعت رابطه ی همبستگی(r=0.008- 0.047) وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر تأثیر متغیرهای مزاحم که به نظر منتقدین نتایج پژوهش میلگرام را تحت تأثیر قرار داده بود کنترل شد، نتایج به دست آمده همسو با پژوهش میلگرام میزان بالای اطاعت را نشان داد.
الگوی راهبردها و پیامدهای توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی راهبردها و پیامدهای توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی در عراق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه ی جمع آوری اطلاعات توصیفی– تحلیلی و از نظر شیوه ی اجرا از نوع تحقیقات کیفی بود. در پژوهش حاضر، به منظور جمع آوری داده ها از 16 مقاله و مصاحبه با 9 نفر از نخبگان، و سپس از روش استراوس و کوربین به منظور تحلیل داده های به دست آمده، استفاده شد. یافته ها: بر پایه ی یافته های حاصل از نتایج کیفی، برای راهبردها 72 مفهوم، 7 مقوله ی فرعی و 3 مقوله ی اصلی (توسعه ی دانش شخصی، توجه به آموزش و کلاس درس و رشد و توسعه ی دانشجویان) و برای پیامدها 24 مفهوم، 6 مقوله ی فرعی و 3 مقوله ی اصلی (توسعه ی تربیت بدنی و علوم ورزشی، بهبود کیفیت زندگی و پرورش صفات اخلاقی) و مجموعاً 374 مفهوم، 39 مقوله ی فرعی و 15 مقوله ی اصلی مربوط به توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی در عراق شناسایی شدند. نتیجه گیری: بنابراین، می توان دریافت که معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور عراق علاوه بر رشد، بهبود و توسعه ی شایستگی های آموزشی خود، باید رشد و توسعه ی دانشجویان را نیز مدنظر قرار داده و همواره تلاش نمایند تا با توسعه ی دانش شخصی خود، بهترین و تازه ترین مطالب آموزشی را در اختیار آنان قرار دهند.
پیش بینی مدیریت دانش بر اساس تسهیم دانش با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش مبحثی با اهمیت در مدیریت امروزه محسوب می شود و همچنین یک استراتژی مستمر برای اکتساب دانش مناسب، برای افراد مناسب و در زمان مناسب است. هدف اصلی این پژوهش پیش بینی مدیریت دانش بر اساس تسهیم دانش با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر بود. روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی می باشد.. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر در سال تحصیلی 1403-1401 بود. حداقل نمونه لازم در روش حداقل مربعات جزئی( PLS)، حداقل 200 نفر بود که به خاطر افت آزمودنی ها و احتیاط برابر با 230 نفر به روش نمونه گیری انتخاب و در نهایت 216 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش فونگ و چوی (2009)، تسهیم دانش لین (2007) توانمندسازی روانشناختی اسپیریتز (1995) بود. آزمون فرضیه های آماری به روش تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس اسمارت استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ تسهیم دانش با نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد؛ تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی مدیران تاثیر دارد؛ تسهیم دانش بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد؛ توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی نقش میانجی در رابطه بین تسهیم دانش و مدیریت دانش مدیران شهر ملایر داشت. همچنین تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی مدیران، توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش و تسهیم دانش بر مدیریت دانش مدیران تاثیر مستقیم داشت.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران طراحی و اجرا شد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود که در قسمت کیفی از روش روایت پژوهی و در قسمت کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دختران نوجوان بودند. از این جامعه در قسمت کیفی پس از مصاحبه با نمونه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در قسمت کمی به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در قسمت کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در کمی مقیاس خودشفقتی نف استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، آزمودنی های گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی روانی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودشفقتی تفاوت معناداری وجود دارد .نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
بسترها و الزامات طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریزوماتیک شیوه ای از تفکر است که رویکرد سنتی تر، هژمونیک و خطی را که به طور سنتی بر نظام آموزشی حاکم است را مختل می کند و به تغییرات مفهومی که می تواند از تفکر (خلاق) برگرفته شود می پردازد. هدف پژوهش حاضر شناسایی بسترها و الزامات طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک بود. روش اجرای پژوهش کیفی (تحلیل مضمون) بود. جامعه آماری 12 نفر از اساتید و متخصصین برنامه درسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مطالعه شرکت نمودند، ابزار مورد نظر مصاحبه بود که روایی با مثلث سازی و پایایی با شاخص کاپا بررسی شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل براون و کلارک و سه نوع کدگذاری مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده، مضامین فراگیر انجام شد. یافته ها نشان داد بسترها و الزامات طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در مدارس ابتدایی کشور تحت تاثیر 176 مضمون پایه و 23 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر (1- توجه به فلسفه و مبانی رویکرد ریزوماتیک 2- تحول بنیادین در نظام برنامه ریزی درسی 3- نوآوری در اهداف و استراتژی های آموزش و تدریس 4- در نظر گرفتن ویژگی های فردی و عملکردی دانش آموزان) است. برای داشتن برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک می بایست بسترها و الزاماتی که در طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک شناسایی شدند مدنظر نظام آموزشی و برنامه ریزان درسی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش ها در کار کردن با کودکان، در مقایسه با بزرگسالان این است که کودکان وبزرگسالان در دنیای متفاوتی زندگی می کنند. مشکلات کودکان در جریان رشد اغلب با عدم توانایی بزرگسالان برای درک آنها، پاسخ به احساساتشان و یا تلاش آن ها برای ایجاد ارتباط توام است.پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجهای مادر-کودک پنج تا شش ساله دختر و پسر دارای اضطراب جدایی بود که در منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مراکز پیش دبستانی و یا مهدکودک های شهر تهران ثبت نام کرده بودند، تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش بازی درمانگری دلبستگی محور(شامل بازی هایدرمانی، فرزندپروری مثبت با استفاده از پسخوراند ویدئویی (ژافر، باکرمنز-کرانبرگ و ایزن دورن،2008)، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (شامل روش لندرث مبتنی بر بهبود روابط والد-کودک و ایجاد همدلی و پذیرش از جانب والدین برای کودک، براتون و دیگران، ۲۰۰۶).نیز 10 جلسه 120 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل خود انتقادگری (تامپسون و زاروف، 2004) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بودند. یافته ها:تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss-v24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافتهها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود بخشند (0/05< P). با این تفاوت که میزان تغییر در مؤلفه خود انتقادی درونی در گروه بازی درمانی دلبستگی محور کاهش بیشتری (60/22=F و 0/05< P). در نسبت به بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد (33/343=F و 0/05< P) داشته است. نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی مداخله های انجام شده می توان گفت هر دو آموزش با به کارگیری تکنیک های ویژه هر مداخله توانسته خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود دهند.
هرزه نگاری کودکان از منظر جرم شناسی پیشگیری در حقوق کیفری ایران با نگاهی به آموزش های روانشناختی به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوران کودکی از دوران های حساس در زندگی هر فرد محسوب می شود؛ هرگونه آسیب روحی و جسمی به کودک می-تواند اثر نامطلوبی بر آینده او داشته باشد. تأثیرات منفی گسترده هرزه نگاری اینترنتی از لحاظ روا ن شناسی و حقوقی به عنوان یک معضل در حال رشد در دنیای امروز، پرسش های زیادی درباره عوامل مؤثر در گرایش به آن ایجاد کرده است. در این تحقیق قوانین ایران را که در این زمینه مورد تصویب قرار گرفته بررسی کرده، خلأهای آن را بیان شده، به این امید که در آینده نزدیک قانون گذار نیز نسبت به این قشر حساس جامعه توجه بیشتری مبذول داشته و آن ها را زیر چتر حمایتی خویش قرار دهد. با تکیه بر نظام عدالت کیفری ایران به بررسی حقوقی و جرم شناختی هرزه نگاری رایانه ای می پردازد. لذا، هدف از تحقیق حاضر، هرزه نگاری کودکان از منظر جرم شناسی پیشگیری در حقوق کیفری ایران با نگاهی به آموزش های روانشناختی به کودکان بود.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع تحلیلی بود. روش جمع آوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانه ای از جمله کتاب، مقاله، قوانین، پایان نامه و ... بود.یافته ها: هرزه نگاری در مفهوم عام، به معنای محتویّات حاوی صحنه های آشکار جنسی که عمدتاً به قصد تحریک جنسی ارائه می شوند؛ پدیده ای است که، به لحاظ پیامد های مخرِّب بی شمار بر عفّت و اخلاق عمومی و فردی و نیز کانون خانواده، در قوانین بسیاری از کشور ها جرم انگاری شده است. در نظام حقوقی ایران تا پیش از تصویب قانون جرایم رایانه ای در سال 1388 با خلأ قانونی در حیطه جرایم رایانه ای روبرو بودیم تا اینکه پس از تصویب این قانون ایرادهای مذکور مرتقع گردیده و در مواد 14، 15، 16 از قانون مذکور، قانون گذار هرزه نگاری شبکه مجازی را جرم انگاری کرده است؛ هرچند بیشتر کشورها اصولاً هرزه نگاری را تنها در زمینه کودکان جرم-انگاری شمرده اند، اما بعضی از کشورها با نگرشی متفاوت هرزه نگاری بزرگسالان را نیز جرم انگاری دانسته اند، قانونگذار ما نیز با رویکرد اخیرالذکر موافق بوده و هرزه نگاری را به صورت مطلق جرم انگاری نموده است.نتیجه گیری: در نهایت، رویکرد پیشگیرانه به عنوان رویکرد کارآمد و مطلوب به متولیان سیاست جنایی پیشنهاد می گردد. در نتیجه با توجه به آثار ناکارآمد پاسخ های دولتی از قبیل؛ اقتدارگرایی، امنیت گرایی، تورم کیفری، برچسب زنی و... ورود نهادهای مدنی و پاسخ های جامعوی نسبت به پدیده ای که اَساساً جزء رفتارهای غیراجتماعی و بیمارگونه است، ضروری به نظر می رسد. همچنین لازم است به کودکان، آموزش های لازم داده شود تا در فضای مجازی و فضای واقعی در گرداب نابودی گرفتار نشوند.
بررسی مبانی و اصول اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اختلالات شخصیتی که شیوع بسیار بالایی دارد، اختلال شخصیت مرزی است. نیاز به پژوهش در زمینه اختلال شخصیت مرزی به دلیل تأثیرات گسترده ای که بر فرد، خانواده و جامعه دارد، بسیار محسوس است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول اختلال شخصیت مرزی هست.روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و از منابع کتابخانه ای استفاده شده است.یافته ها: بررسیها نشان داد عوامل زمینهساز بسیار زیادی برای اختلال شخصیت مرزی بیان شده است. در برخی پژوهشها سوءرفتارهای دوران کودکی، به ویژه سوءرفتارهای هیجانی، عاملی مهم در آسیبشناسی اکثر اختلالات شخصیت، همانند اختلال شخصیت مرزی مطرح شده است. همچنین محیط خانوادگی به شدت ناکارآمد و آشفته نیز میتواند منجر به بروز ویژگیهای اختلال شخصیت مرزی گردد. همچنین در مطالعات دیگری نشان داده شد که در ابتلا به اختلالات درونیسازی و فعالیت بالای سیستم فعالساز رفتاری، فعالیت بالای سیستم بازدارنده رفتاری میتواند به عنوان عامل مستعد کننده فرد، منجر به تکانشگری شده و زمینه بروز اختلالات برونیسازی شده را فراهم خواهد ساخت.نتیجه گیری: با توجه به اینکه احساس پوچی و اضطراب دائمی در اختلالات درونیسازی و تکانشگری، رفتارهای بی محابا و اقدام به خودکشی در اختلالهای برونی سازی وجود دارد، به نظر میرسد که حساسیت بالای هر دو سیستم مغزی-رفتاری، در افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی وجود دارد.
بررسی رابطه سبک های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکه های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسشنامه سبک های والدگری بامریند (1991) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین سبک های والدگری قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان بودند (05/0p<). با توجه به نقش سبک های والدگری در پیش بینی گرایش به اعتیاد، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 18-12 ساله مبتلا به اختلال انفجاری متناوب در سال تحصیلی 1402-1403 بود که در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در گروه های گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، آموزش تنظیم هیجان اجرا شد در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب (کوکارو و همکاران، 2017)، پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس ابزار هیجان (پنزا-کلیو و زیمن، 2002) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-27 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با آموزش تنظیم هیجان فراهم می کند و روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب از این مداخله استفاده نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی مؤثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تأکید گردیده است.
ارزیابی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه درکودکان پیش_دبستانی دارای تاخیر رشد مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه درکودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح مقایسه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 4 تا 5 ساله دارای تاخیر رشد مغز شهر تهران بود که در سال 1403-1402 به کلینیک تخصصی مغز و اعصاب روان مهر مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش 24 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته (هر هفته 2 جلس ه 45 دقیق ه ای) در برنامه تمرینات ادراکی -حرکتی اسپارک شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل در این مدت، هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. داده های پژوهش با استفاده از نسخه پیش دبستانی پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم والدین جیویا و همکاران (2003) و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز (1978) گردآوری شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با کمک نرم افزار SPSS-27 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز تأثیر داشته و این اثرات در طول زمان ثابت مانده است(05/0P <). لذا، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک می تواند به عنوان ابزاری مفید برای بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش نقص توجه در کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان مضطرب دارای مشکلاتی در زمینه تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی هستند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب انجام شد.روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قرچک در فصل بهار سال 1403 بودند که 40 کودک با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تنهایی راسل و همکاران (1980)، پرسشنامه روابط میان فردی هادسون (1997)، پرسشنامه سازش یافتگی هیجانی رابیو و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) بودند. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان مضطرب گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون از نظر هر سه متغیر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش کوتاه مدت راه حل محور باعث کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب شد (001/0P<).نتیجه گیری: طبق نتایج، برای کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب می توان از روش آموزش کوتاه مدت راه حل محور در کنار سایر روش های آموزش استفاده کرد.
رابطه بازی های رایانه ای و میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه بین بازی های رایانه ای بر میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان در مقطع دوره دوم ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان در مقطع ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز تشکیل می داد که تعداد آن ها 960 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 275 نفر بدست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسش نامه بازی های رایانه ای وانگ و چانگ (2002)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (2000) و پرسش نامه رفتارهای خشونت آمیز منصور(1394) بود. در بخش اجرایی این پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با آموزش و پرورش در خصوص اهمیت و اهداف مطالعه صحبت شد. پس از جلب همکاری مسئولین، پرسشنامه در اختیار دانش آموزان مقطع ابتدایی قرار داده شد و توضیحات لازم در زمینه تشکیل پرسشنامه ها داده شد و از آنان خواسته شد تا به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه پاسخ دهند. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تجمعی و نمودار) و روش های آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون) برای آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SPSS26 انجام شد. توصیف جنسیت پاسخ دهندگان نشان داد 117 نفر (5/42 درصد) از پاسخ دهندگان دختر و 158 نفر (5/57 درصد) از پاسخ دهندگان پسر بودند. توصیف پایه تحصیلی پاسخ دهندگان نشان داد 50 نفر (2/18 درصد) از پاسخ دهندگان پایه چهارم ابتدایی، 114 نفر (5/41 درصد) پایه پنجم ابتدایی 111 نفر (4/40 درصد) پایه ششم ابتدایی بودند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی ساده نشان داد بازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 72/0 می تواند به طور معناداری رفتارهای خشونت آمیز را در بین دانش آموزان پیش بینی کرده ونیزبازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 89/0- می تواند به طور معناداری میتواند رفتارهای عزت نفس را در بین دانش آموزان پیش بینی نماید.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش ، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دختر مقطع متوسطه دوره اول شهر تهران که تعداد آنها حدود 3000نفر بود. نمونه آماری برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد،301 دانش آموز دختر دوره اول(پایه هفتم و هشتم) متوسطه بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.دانش آموزان بهزیستی تحصیلی تومنین-سوینی و همکاران (2012)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون(2008) ،خودکارآمدی تحصیلی جنینگر و مورگان (1999)و اهمال کاری تحصیلی سولمون وراث بلوم( 1984)تکمیل کردند . روایی پرسشنامه ها از طریق روایی ظاهری با استناد به دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تأیید شد؛ همچنین پایایی پرسشنامه ها نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای چهار پرسشنامه به ترتیب80/0، 70/، 70/0 و 71/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار AMOS نسخه 26 اانجام شد. نتایج نشان دهنده این بودضریب مسیر کل بین هویت تحصیلی دنباله رو و بهزیستی تحصیلی وضریب مسیر کل بین خودکارآمدی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی معنادار بود. هویت تحصیلی دنباله رو و اهمالکاری تحصیلی 16/متغیر بهزیستی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی ۱8/ از واریانس متغیر بهزیستی تحصیلی را تبیین می کنند. برای بهبود بهزیستی تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر وبرگزاری کلاس های آموزشی در مدرسه میزان خودکارآمدی تحصیلی ،هویت تحصیلی را در آنها تقویت نمود و میزان اهمال کاری تحصیلی را کاهش داد.
نقش تعدیل کنندگی سن و وضعیت تاهل در رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت در دانشجویان دانشگاه بابل عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین نقش متغیرهای مختلف برای اهداف پیشرفت در دانشجویان از موضوعات پژوهشی مهم است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت با توجه به نقش تعدیل کننده سن و وضعیت تاهل در دانشجویان شهر بابل در کشور عراق اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی در قالب تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان شهر بابل در کشور عراق بود. از جامعه آماری مورد اشاره، 258 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 2008)، پرسشنامه اهداف پیشرفت (میدگلی و همکاران، 1998)، سن و وضعیت تاهل جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی از طریق نرم افزار 26.SPSS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وظیفه شناسی و سن با اهداف پیشرفت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که سن رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل نمی کند، اما وضعیت تاهل رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل می کنند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که وظیفه شناسی در کنار سن و وضعیت تاهل متغیرهای با اهمیتی برای افزایش سطح اهداف پیشرفت در دانشجویان عراقی هستند.
اثربخشی فعالیت های هنری (نمایش، شعرخوانی و داستان گویی) در یادگیری مفاهیم کسر درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی فعالیت های نمایشی، شعرخوانی و داستان گویی در یادگیری مفاهیم کسر درس ریاضی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی است. روش انجام آن نیمه آزمایشی با سه گروه آزمایش و یک گروه گواه همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم شهرستان کرج در سال تحصیلی 1403-1402 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین 4 ناحیه شهرستان کرج، 2 ناحیه و از هر ناحیه 2 مدرسه و از بین کلاس های پایه چهارم هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی با حجم نمونه 120 نفر انتخاب و در چهارگروه (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون محقق ساخته درس کسر ریاضی بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با فرمول کودرریچاردسون 82/0 به دست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(آزمون کلوموگروف اسمیرنف و تحلیل کوواریانس یک راهه) تحلیل شد و با استفاده از آزمون تعقیبیLSD اثربخشی مداخلات بر مولفه های پژوهش با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها نشان داد میانگین پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه فعالیت های نمایشی، شعر خوانی و داستان گویی افزایش یافته است و میانگین نمرات پس آزمون مفهوم کسر به طور معناداری در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل(001/0>p، 290/58=f) است.
شناسایی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا میزان خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان بود.روش پژوهش: در این پژوهش که از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام، توصیفی - پیمایشی است و روش انجام به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های طراحی محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مریبان مهد کودک های شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش در دو بخش نظرخواهی از کارشناسان و میدانی انجام شد، که 15 مؤلفه و 85 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته ای که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه شده، در سال1403 موردنظرسنجی قرارگرفته است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مربیان مهد کودک های منطقه یک شهر تهران بودند.که بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری آن برابر با 165 نفر از مربیان مهدکودک ها می گردد. تجزیه وتحلیل داده ها پس از گرداوری اطلاعات حاصل از توزیع پرسشنامه ها و واردکردن آن ها در نرم افزار SPSS و Smart pls انجام پذیرفته است. یافته ها: بر این اساس از 85 شاخص اولیه شناسایی شده، 71 شاخص از دید نخبگان تایید و شناسایی شد که مبنای تجزیه و تحلیل در بخش کمی قرار گرفت.که پرسشنامه اصلی پژوهش بر اساس آن تدوین و در اختیار جامع آماری نمونه موردی بررسی قرار گرفت. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی محیط تعاملی موثر بر ارتقا خلاقیت کودکان در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی.بحث و نتیجه گیری: مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان می باشد که این مولفه با توجه به نتایج جامع آماری که مربیان ومدیران مهدکودک های منطقه یک شهر تهران بودند در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت که به ترتیب عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی