مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هوش موفق
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی پرسشنامه هوش موفق انجام گرفت. روش: حجم نمونه این پژوهش 500 دانش آموز (175 دختر و 325 پسر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس دولتی شهر کرج انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش موفق پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی هوش موفق، سه عامل (هوش تحلیلی، خلاق و عملی) را برای پرسشنامه هوش موفق تأیید کرد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی عاملی آن از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ در زیر مقیاس های آن بین 74/0 تا 81/0 است. همچنین برای تعیین روایی عاملی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج تحلیل عاملی تأییدی مؤید این است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های نیکویی برازش، مدل را تأیید می کنند. بحث و نتیجه گیری: یافته های تحلیل عاملی، تقریباً مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی و ضرایب پایایی و روایی نیز به نتایج تحقیقات پیشین نزدیک بود. بنابراین با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، این پرسشنامه ابزار مناسبی برای تعیین هوش موفق دانش آموزان می باشد.
تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری صورت گرفته است. 112 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای انجام پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش مبتنی بر یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه های معادل بود. داده ها از طریق دو آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسشنامه سنجش نگرش به دانشگاه مک کوچ و سیگل(2003)، که هر دو دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند، گردآوری و با روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش هوش موفق بر درک، مهارت تحلیل، مهارت خلاق، مهارت عملی، ادراک خود تحصیلی، و نگرش به استاد و کلاس (05/0>P) تاثیر معنی داری دارد. اما بر یادداری، نگرش به دانشگاه، انگیزش/خودنظم دهی و ارزشگذاری هدف ها تاثیر معنی داری ندارد. از یافته های تحقیق می توان در آموزش و تربیت دانشجومعلمان استفاده نمود. پیشنهاد می شود از این روش به عنوان یک روش یاددهی-یادگیری مؤثر در تعمیق یادگیری دانشجو یان و بهبود مهارت های شناختی و عاطفه تحصیلی آنان استفاده نمود و آن را در استانداردهای آموزشی دانشجو معلمان در نظر گرفت.
هوش موفق، خرد و خلاقیت در دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تفاوت های موجود از لحاظ هوش موفق، خرد وخلاقیت در دانش آموزان تیز هوش وعادی بود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان کرجبود، که از این تعداد، نمونه ای به حجم 260 نفر(180عادی و 80 تیزهوش) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ، مقیاس سه بعدی خرد آردلت وخلاقیت عابدی جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی، وتحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از لحاظ متغیرهای خرد و هوش موفق بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد ولی از لحاظ خلاقیت تفاوت معناداری وجود ندارد وبه طور کلی میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش در خرد و هوش موفق بالاتر از دانش آموزان عادی است. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش وپرورش می تواند به عنوان یک اولویت پژوهشی، این متغیرها را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت بایک برنامه جامع، برای استفاده همه دانش آموزان پیشنهاد نمایند.
تأثیر آموزش هوش موفق بر انگیزه پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی معلم در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
159 - 176
حوزههای تخصصی:
هوش موفق ترکیبی از توانایی های تحلیلی، خلاق و عملی است که به افراد برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط بمنظور رسیدن به اهداف خود در زندگی، با توجه به بافت فرهنگی–اجتماعی کمک می کند. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر انگیزه پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی معلم در دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان، مرکز آموزش عالی امام جعفر صادق (ع) بهبهان است. به همین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 دانشجو انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 25 نفری به عنوان گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند و گروه آزمایشی، مورد آموزش بسته آموزشی هوش موفق مدل استرنبرگ قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسش نامه های انگیزه پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی معلم مورد سنجش قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند، آموزش مؤلفه های هوش موفق توانسته است انگیزه پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی معلم را در دانشجویان افزایش دهد. هم چنین، انگیزه درونی تحصیلی دانشجویان با آموزش مؤلفه های هوش موفق، افزایش یافته است، ولی نتوانسته است انگیزه بیرونی را افزایش دهد. نتایج این پژوهش مدیران دانشگاهی را به این نکته رهنمون می سازد که آموزش مؤلفه های هوش موفق و تدریس بر اساس این رویکرد در دانشگاه، باعث افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی می شود و بویژه در دانشگاه فرهنگیان با افزایش انگیزه درونی و خودکارآمدی تدریس، به بهبود صلاحیت حرفه ای دانشجو معلمان می انجامد.
تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله بود. بدین منظور 320 نفر(193زن، 127مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی95-94 به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریکورنکو (2002) و خودکارآمدی مقابله چسنی و دیگران (2006) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با بهره گیری از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد و اثر مستقیم هوش موفق بر خردمندی و خودکارآمدی مقابله و همچنین اثرخودکارآمدی مقابله بر خردمندی تأیید شد. این مدل همچنین نشان داد که خودکارآمدی مقابله نقش واسطه بین هوش موفق و خردمندی دارد. این نتایج نشان می دهد که هوش موفق با افزایش باورهای خودکارآمدی در مقابله با رویدادهای تنیدگی زا به افزایش خردمندی در دانشجویان منجر می شود. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود در محیط های آموزشی به جای هوش سنتی بر آموزش هوش موفق تاکید شود تا از طریق ایجاد محیط های آموزشی غنی با افزایش باورهای خودکارآمدی مقابله بتوان افراد خردمند را وارد بازار کار و جامعه کرد.
رابطه بین هوش موفّق و خِرَد با یادگیری زبان انگلیسی در زبان آموزان دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل، ساری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت هوش موفق و خرد، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش موفّق و خِرَد با یادگیری زبان انگلیسی در زبان آموزان دختر و پسر می باشد. آموزش هوش موفق و خرد می تواند مزایایی برای معلمان و یادگیرندگان داشته باشد و یادگیری را به خصوص در یادگیرندگان زبان انگلیسی تقویت کند . روش : روش این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلّیه زبان آموزان، زبان انگلیسی دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل، ساری که در سال 97 1396 مشغول به تحصیل می باشند، که از این تعداد، نمونه ای به حجم 625 نفر انتخاب گردید که از این تعداد351 نفر پسر و 274 نفر دختر بودند، که به شیوه طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های هوش موفق استرنبرگ، خرد آردلت نیز ابزار پژوهش را تشکیل می دهند. یافته ها : برای تحلیل نتایج از روش هبستگی پیرسون استفاده شد. در مجموع یافته های این پژوهش نشان داد که بین هوش موفّق و خِرَد در افزایش یادگیری یادگیرندگان زبان انگلیسی رابطه معناداری(0/01 > P ) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد که با بهره گیری از هوش موفق و خرد در یادگیری یادگیرندگان زبان انگلیسی می توان آموزش را سرعت بخشید و در نتیجه برای افزایش چهار مهارت اصلی در یادگیری زبان انگلیسی، تکنیک هایی جهت بهبود کیفیت آموزش آنها پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش هوش موفق بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هوش موفق، مجموعه ای از توانایی های مورد نیاز برای موفقیت در زندگی است که برای انتخاب و سازگاری و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود کمک می کند. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود. روش : دراین تحقیق، از طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل استفاده شده است. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم دختر شهر شهرکرد درسال تحصیلی 98-97 بود. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 50 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 نفری به عنوان گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، مورد آموزش بسته آموزشی هوش موفق قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران موردسنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس نشان دادکه آموزش هوش موفق بر اضطراب امتحان دانش آموزان دخترمتوسطه دوم شهر شهرکرد به طور معنا داری مؤثر می باشد. (p<0/001) . نتیجه گیری : این پژوهش مجریان آموزش و پرورش را به این نکته رهنمون می سازد که آموزش و تدریس بر اساس این رویکرد در مدارس باعث کاهش اضطراب امتحان می شود .
اثربخشی آموزش مولفه های هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
189 - 203
حوزههای تخصصی:
هوش موفق، مجموعه یکپارچه ای از توانایی های موردنیاز برای موفقیت در زندگی است که برای انتخاب، سازگاری و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی کمک می کند. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان شهرکرد در سال تحصیلی 97-1396 که تعداد آن ها 6323 نفر بود. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ،50 دانش آموز انتخاب و به تصادف در دو گروه ۲۵ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 12 جلسه تحت برنامه آموزش هوش موفق قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی والرلندوهمکاران (1992) موردسنجش قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (001/۰p<). براین اساس، می توان از برنامه آموزش هوش موفق برای بهبود انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده نمود.
نقش هوش موفق و همدلی عاطفی در رضایت زناشویی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر سن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
139 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هوش موفقیت و همدلی عاطفی بر رضایت از زندگی زناشویی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر سن بود که در افراد متأهل ساکن شهر قم در اردیبهشت ماه سال 1397 انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و تعداد حجم نمونه ۱۶۵ نفر با روش در دسترس انتخاب شده که به پرسشنامه های رضایت زناشویی اینریچ (1989)، مقیاس همدلی عاطفی مهرابی ان و اپس تین (1972) و مقیاس هوش موفقیت گریگورنکو و استرنبرگ (2002) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش موفقیت با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار داشت و از میان ابعاد هوش موفقیت تنها هوش عملی با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار داشت. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد هوش موفقیت قابلیت پیش بینی رضایت زناشویی را دارد. همچنین سن در رابطه بین هوش و رضایت نقش تعدیل گر ندارد. به این معنا که هوش موفقیت در هر سنی پیش بینی کننده رضایت زناشویی هست.
پیش بینی یادگیری زبان انگلیسی در دختران و پسران بر اساس هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
207 - 234
حوزههای تخصصی:
هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت را می توان از ویژگی های مهم موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی به شمار آورد. این پژوهش برای تعیین نقش پیش بینی کنندگی هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت در یادگیری زبان انگلیسی در دختران و پسران انجام گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی، و جامعه آماری کلیه زبان آموزان، زبان انگلیسی دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل و ساری که در سال97 1396 مشغول به تحصیل بودند، که از این تعداد، نمونه ای به حجم 625 نفر انتخاب گردید که 351 نفر از آن ها پسر و 274 نفر دختر بودند، که به سه پرسشنامه هوش موفّق استرنبرگ با مجموع (36) سؤال و ضریب پایایی 88/0 و پرسشنامه خِرَد آردلت(29) با ضریب پایایی 84/0 و پرسشنامه خلاقیت عابدی با (60) سؤال و ضریب پایایی 89/0،که در مجموع به (125) سؤال پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتایج نشان داد که مؤلفه های هوش موفق و خلاقیت می توانند در پیش بینی یادگیری زبان نقش داشته باشند.نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت از عوامل بسیار مهم در یادگیری زبان انگلیسی هستند که با اجرای صحیح آن ها در کلاس وآموزش آن ها به زبان آموزان می توان به طور مستقیم فرایند یادگیری را ارتقا بخشید.
نقش هوش موفق، خرد و خلاقیت در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۸
141-160
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سهم عوامل هوش موفق، خرد وخلاقیت در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیز هوش وعادی بود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان کرج بود که از این تعداد، نمونه ای به حجم 260 نفر (180عادی و 80 تیزهوش) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامههوش موفق استرنبرگ، مقیاس سه بعدی خرد آردلت وخلاقیت عابدی جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون معناداری ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش موفق وخرد با پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گامحاکی ازاین بود که17 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادیتوسط متغیرهای خرد وخلاقیت و 10درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش توسط هوش موفقتبیین شده است. در مجموع، یافته های این پژوهش، بر اهمیت نقش خرد، خلاقیت و هوش موفق در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزانعادی و تیزهوش تأکید دارد.
اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیز هوش
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه دوئیک به بررسی باورهای ذهنی که افراد در مورد هوش خود دارند، می پردازد. باور های ذهنی که دانش آموزان تیزهوش راجع به هوش خود دارند، می تواند در هوش خلاقانه، تحلیلی و عملی و همچنین جهت گیری هدف آن ها تأثیرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیزهوش بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان تیزهوش دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش تعداد ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری آزمون هوش ریون، پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گیرکور و پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو بود. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و نرم افزار spss نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر هر چهار مؤلفه جهت گیری هدف یعنی تسلط گرایشی (۰/۰۰۱= P )، تسلط اجتنابی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد گرایشی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد اجتنابی (۰/۰۰۱= P ) و همچنین هوش تحلیلی (۰/۰۰۳= P )، عملی (۰/۰۰۷= P ) و خلاق (۰/۰۴۶= P ) دانش آموزان تیزهوش تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل شده پیشنهاد می گردد برای افزایش سطح انگیزش شایستگی دانش آموزان تیزهوش از آموزش هوش افزایشی مبتنی بر نظریه دوئیک استفاده شود.
بررسی قدرت تمیزی کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعّال در مدرسه و هوش موفق در تفکیک دانش آموزان با و بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی قدرت تمیزی کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعّال در مدرسه و هوش موفق در تفکیک دانش آموزان با و بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 125110 نفر دختر بودند. به این منظور تعداد 100 نفر دانش آموز بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی و 100 نفر با رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای خودناتوان ساز جونز و رودوالت (1982) ، کمک طلبی تحصیلی ریان و پنتریج (1997) ، مشارکت فعال در مدرسه وانگ، ویلت و اسکلتس (2011) و هوش موفق گریگورنکو و استرنبرگ (2002) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تابع تشخیصی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که با کمک اجتناب از کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعّال در مدرسه و هوش موفق می توان رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 77/5 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان را به دو گروه با و بدون رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی طبقه بندی نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اجتناب از کمک طلبی تحصیلی، مشارکت فعّال در مدرسه و هوش موفق دانش آموزان سهم معنادار در پیش بینی رفتارهای خودناتوان ساز تحصیلی آنان دارند.
اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان در مدرسه دچار چالش های زیادی در تعاملات اجتماعی می شوند که برای رفع آن ها نیاز به توانایی حل مسئله اجتماعی دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی با کنترل اثر هوش هیجانی در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. با روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس ۳۰ نفره انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های حل مسئله اجتماعی (دروزیلا و همکاران، ۲۰۰۲) و هوش هیجانی صفت فرم کودکان (ماورولی و همکاران، ۲۰۰۸) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ۲۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای برنامه آموزش هوش موفق (استبرگ و گریگورنکو،۲۰۱۱) را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته: تحلیل کوواریانس بعد از کنترل اثر هوش هیجانی بر حل مسئله اجتماعی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه پس از مداخله در حل مسئله اجتماعی وجود دارد ( ). همچنین در پس آزمون و پیگیری اثربخشی برنامه هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی معنی دار بود ). نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش می توان از آموزش هوش موفق برای افزایش حل مسئله اجتماعی استفاده کرد و نتایج بسیار ارزشمند این برنامه آموزشی را در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانش آموزان مشاهده نمود.
بررسی رابطه بین انتقال دانش و عملکرد گروه های آموزشی دوره دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انتقال دانش دبیران با عملکرد گروه های آموزشی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دبیران مقطع متوسطه دوم شهر مشهد می باشد به تعداد 5598 نفر که در نهایت تعداد 360 نفر از آنان به عنوان نمونه نهایی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. روش پژوهش، توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه انتقال دانش که بر اساس مدل نوناکا ساخته شده و همچنین از فرم ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش و پرورش استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین انتقال دانش ضمنی دبیران با عملکرد گروه های آموزشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و همچنین بین میزان انتقال دانش در گروه های آموزشی تفاوت معنادار وجود دارد و درعین حال بین جنسیت و انتقال دانش رابطه معنی دار وجود دارد. درحالیکه بین انتقال دانش و متغیرهای سابقه خدمت و مدرک تحصیلی دبیران رابطه معنی داری مشاهده نشد.
بررسی و تحلیل وضعیت موجود رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی وضعیت موجود رهبری خدمتگزار، در دانشگاه فرهنگیان انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه اعضای هیت علمی دانشگاه فرهنگیان (707 نفر) می باشد، که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 356 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای سنجش رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان، از مقیاس چند بعدی اندازه گیری رهبری خدمتگزار دیرندانک و نئوجتن (2011) ([1]SLS) »، استفاده شده است. برای تعیین روایی و پایایی از روایی سازه، روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کران باخ، بهره گرفته شد. نتایج آزمون تی تک گروهی نشان داد که میانگین مشاهده شده وضعیت موجود رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان (3.971)، بیشتر از میانگین مورد انتظار (3.5) بوده است؛ هم چنین تفاوت بین میانگین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار (مطلوب) رهبری خدمتگزار در ابعاد هشت گانه، معنی دار است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین وضعیت موجود رهبری خدمتگزار از دیدگاه اعضای هیأت علمی مرد و زن، تفاوت معنی داری وجود ندارد. آزمون تحلیل واریانس[2]، نشان داد که متغیر سطح تحصیلات اعضای هیأت علمی تأثیری بر دیدگاه آن ها نسبت به وضعیت موجود رهبری خدمتگزار در دانشگاه ندارد. اعضای هیأت علمی شاغل در پست های اداری و مدیریتی، نسبت به اعضای هیأت علمی که به عنوان مدرّس فعّالیت دارند، وضعیّت موجود رهبری خدمتگزار را به طورکلّی در سطح بالاتری ارزیابی کرده اند. <br clear="all" /> [1]-Servant leadership survey [2] -ANOVA
نقش صبر در رابطه بین هوش موفق و خردمندی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش واسطه گری فضیلت اخلاقی صبر، در بین هوش موفق و خردمندی است. روش پژوهش از نوع همبستگی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری است. بدین منظور، تعداد 300 نفر (180 زن، 120 مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو (2002) و صبر (خرمائی و همکاران، 1393) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل برازش دارد و اثر مستقیم هوش موفق، بر خردمندی و فضیلت اخلاقی صبر به ترتیب، (57/0=β، 41/0=β، و 001/0=p) و همین طور، فضیلت اخلاقی صبر بر خردمندی (16/0=β و001/0=p) تأیید شد. همچنین، مدل نشان داد که فضیلت اخلاقی صبر، نقش واسطه ای بین هوش موفق و خردمندی (06/0=β و001/0=p) دارد. این نتایج بیانگر این است که متغیرهای شناختی همچون هوش موفق، به همراه و واسطه فضیلت اخلاقی صبر برای رسیدن به خردمندی لازم هستند. براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش هوش موفق و فضیلت های اخلاقی همچون صبر مورد توجه قرار گیرد تا موجب تقویت و بروز خردمندی در افراد گردد.
اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش موفق مبتنی بر نظریه سه وجهی استرنبرگ بر افزایش استدلال سیال و درک کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1266-1251
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتقاء توانایی های شناختی ازجمله اهداف مهم برای بسیاری از نظام های آموزشی است. در این زمینه نظریه هوش موفق تلویحات آموزشی مختلفی دارد. پژوهش های گذشته اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش موفق بر متغیرهای مختلف را نشان داده اند اما در رابطه با اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش موفق بر افزایش توانایی های شناختی پایه خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش موفق بر افزایش استدلال سیال و درک کلامی دانش آموزان پایه هفتم بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر طرح تحقیق شبه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه هفتم شهرستان هلیلان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه هفتم بودند که ابتدا از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 15 جلسه تحت آموزش مؤلفه های هوش موفق (بسته محقق ساخته) قرار گرفتند سپس داده های مربوط به پس آزمون جمع آوری شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر (نسخه پنجم، 2014) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: بین گروه آزمایش و گواه از نظر استدلال سیال و درک کلامی تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 p< ). نتیجه گیری: آموزش مؤلفه های هوش موفق می تواند باعث افزایش نمرات استدلال سیال و درک کلامی شود؛ بنابراین می توان از برنامه آموزش مؤلفه های هوش موفق به عنوان یک روش آموزشی مؤثر در جهت افزایش استدلال سیال و درک کلامی استفاده کرد
تدوین الگوی شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای مدیران مدارس استثنایی بر اساس هوش مدیریتی و موفق با نقش واسطه ای هوش شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل الگوی شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای مدیران مدارس استثنایی متوسطه اول مناطق 23 گانه دولتی شهر تهران در نیمه اول سال تحصیلی 98-99 بر اساس هوش مدیریتی و هوش موفق با نقش واسطه ای هوش شخصیتی انجام شد. روش شناسی: پژوهش از لحاظ روش در زمره پژوهش های آمیخته (کمی –کیفی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی از پژوهش، خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش بود. 15 نفر برای انجام بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند و در فرآیند مصاحبه با استفاده از روش دلفی شرکت کردند، روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مدیران مدارس استثنایی بودند نمونه به دست آمده از این جامعه براساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر بود که در این پژوهش 100 نفر در نظر گرفته شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس تحلیل محتوا و کدگذاری نظری بود. مراحل کدگذاری مورداستفاده در این تحقیق شامل کدگذاری باز، محتوایی و محوری بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش موفق، هوش تجاری، هوش شخصیتی و هوش مدیریتی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش موفق، ویژگی های شخصیتی، منافع دیگران، اصول بنیادین، اگاهی و دانش، تفکر انتقادی، ویژگی های تجاری، اصول بنیادین زندگی، زیرساخت شایستگی و ساختار فیزیکی مدارس به ترتیب بالاترین بار عاملی و وزن عاملی را بر روی عامل مرتبه دوم مدل نه عاملی الگوی شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای مدیران مدارس دارند
تأثیر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
35 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 15842 نفر ازدانش آموزان پسر کلاس چهارم در سال تحصیلی1399-1400 در شهر اصفهان تشکیل دادند که30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش ده جلسه آموزش برنامه ی هوش موفق استرنبرگ دریافت نمود. داده ها از طریق آزمون تفکر خلاق تورنس فرم B (2002) و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد . یافته ها : نتایج نشان داد که برنامه هوش موفق استرنبرگ بر افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان در مرحله پس آزمون اثربخش بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش برنامه هوش موفق استرنبرگ با فراهم کردن فرصت برای غنی کردن محیط آموزشی دانش آموزان با بهره گیری از روش هایی همانند کاربرد حل مساله، بازی های غیرساختاری،کاربرد غیر معمول اشیاء، مکالمه ی اعداد و طرح داستان های نیمه تمام می تواند به عنوان یک برنامه کارآمد جهت افزایش خلاقیت و تحمل ابهام دانش آموزان مورد استفاده گیرد.