مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مدرسه ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و مجله های فارسی کودکان در میزان پرداخت به نمادهای ایرانی بود. جامعه آماری کلیه کتاب های درسی این دوره و مجله های فارسی کودکان منتشره در سال 1386 بود. با توجه به نتایج پژوهش میزان توجه کتاب ها به نمادهای ایرانی به ترتیب فراوانی: تعلیمات اجتماعی، فارسی، ریاضی، تعلیمات دینی و علوم بود، در حالی که این میزان در مجله ها به ترتیب فراوانی: دوست کودکان، سروش، پوپک، رشد نوآموز، رشد دانش آموز، ملیکا، شاهد، سه چرخه، رشد کودک و کوشش بود. رتبه بندی نمادهای ایرانی در کتاب های درسی عبارت از جغرافیای ایران، علایم رسمی ایران، شخصیت های ایرانی، فرهنگ ایرانی، ادبیات ایرانی، تاریخ ایران و هنرهای ایرانی بود. در مجموع سهم نمادهای ایرانی در مجله ها به ترتیب فراوانی عبارت از: جغرافیای ایران، شخصیت های ایرانی، فرهنگ ایرانی، ادبیات ایرانی، علایم رسمی ایران، تاریخ ایران و هنرهای ایرانی بود.
مدرسه به مثابه بستر رشد خلاقیت (رهیافت الگوهای معماری فضاهای باز آموزشی مبتنی بر تقویت خلاقیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
81 - 107
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش هدف آن بوده است که به بررسی مفهوم خلاقیت و علل و عوامل پرورش یک فرد خلاق و نیز بررسی کارکردها و اجزای فضای باز مدرسه با تأکید بر مدارس ابتدایی و خصوصیات و نیازهای کودکان این دوره، پرداخته و راهکارهایی برای معماری فضاهای باز آموزشی مبتنی بر تقویت خلاقیت فراگیران به عنوان ساکنین مدرسه ارائه شود . پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی و از نظر ماهیت، کمی کیفی است . در مجموع 10 مدرس ه ابتدایی ( 5 مدرسه دخترانه و 5 مدرسه پسرانه) به طور تصادفی انتخاب گشتند که حجم نمونه آن 204 نفر به بررسی مدل اولیه و مدل اصلاح شده Amos بوده است. سپس محقق با استفاده از نرمافزار پرداخته است. در مدل اصلاحشده تمام ضرایب مسیر(به استثنای ضریب مسیر انعطافپذیری عملکردها و کنجکاوی و کنجکاوی و بازی مشارکت) دارای مقادیر بالا و معناداری بودهاند. در انتها پژوهشگر بر اساس یافته ها راهکارهایی را ارائه داده است.
ارائه مدلی جهت ارتقا نقش معاونین مدارس ابتدایی استان مازندران به رهبری آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی است که نقش معاونان مدارس ابتدایی را به رهبری آموزشیی ارتقیاد دهید، تیا معاونان از انبوه وظایف غیر آموزشی که انجام میدهند، به سوی انجام وظایف مرتبط با آموزش سوق یابند. نوع پژوهش کمی- کیفی و روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. حجم نمونه شامل 610مدیر، معیاون و معلم بود که با روش طبقه بندی دو مرحلهای تعیین شد، بدین صورت که استان مازندران به 3طبقه شرقی، مرکزی و غربی تقسیم شد و از هر طبقه تعدادی شهر انتخاب، و سپس این شهرها نیز به دو ییا سیه طبقیه تقسیم شدند و بطور تصادفی در هر طبقه تعدادی مدرسه انتخاب و تمام مدیران، معاونان و معلمان آنهیا بیه عنوان نمونه انتخاب شدند، برای تعیین تعداد نمونه در هر طبقه، از روش انتسیاب متناسیا اسیتفاده گردیید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی وظایف معاونان استفاده شد، قسمت اول شیامل سیوا ت بسته در دو وضعیت موجود و ایده آل و قسمت دوم شامل سوا ت باز بیود. رتبیه بنیدی فرییدمن و تحلییل، دسته بندی و کمی سازی سوا ت باز اجزاد زیر را برای مدل رهبری آموزشی معاونان مشخص نمود: -1ایجاد آگاهی در مدیران، معاونان و معلمان، نسبت به وظایف معاونان؛ -2تهیه شرح وظایف با محوریت امور آموزشی و الزام به اجرای آن؛ -3تدارک دورههای دانشگاهی کوتاه مدت و کارآموزی پیش از تصدی معاونت؛ -4آگاه ساختن معاونان از قوانین و مقررات آموزشی در سطح ملی و منطقه ای؛ -5تشویق مدیران و معاونان به رهبری تیمی و ارائه آموزشهای زم در این زمینه؛ -6در نظر گرفتن فردی، برای کمک به معاون مدرسه؛ -7بهبود معیشت معاونان. به کار گیری این مدل و اجزای آن میتواند اقدامات و نقش معاونیان را بیه سیطحی بیا تر ارتقیا داده و در نهایت بهبود عملکرد مدارس و نظام آموزشی ایران را در پی داشته باشد.
واکاوی وضعیت موجود آموزش نیکوکاری در مدارس ابتدایی (مطالعه پدیدارنگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر باهدف بررسی وضعیت موجود آموزش نیکوکاری انجام شد. بدین منظور، روش تحلیل کیفی از نوع پدیدار نگاری با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد توجه قرار گرفت و نمونه آماری به صورت هدفمند از جامعه مدیران و معلمان 12 مدرسه دولتی، غیردولتی و قرآنی دخترانه و پسرانه مقطع ابتدایی شهر تبریز انتخاب شد. در بخش اول؛ به نوع و میزان فعالیت های آموزشی در مدارس مورد بررسی اشاره گردید و در بخش دوم؛ از روش تحلیل محتوای استقرایی جهت تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقوله های مربوط به استفاده از صندوق صدقات در مدارس و توزیع پاکت پول در پاسخ مدیران و مقوله انشانویسی در پاسخ معلمان بیشترین تکرار را داشته است. همچنین، طبق پاسخ اکثریت مدیران، زمان برگزاری غالباً در هفته نیکوکاری و مسئولیت اجرای آن در بخش مسئولین اغلب بر عهده معاون مدرسه و مربی پرورشی و در بخش دانش آموزی به صورت گروهی بوده است. طبق نظر اکثریت معلمان، مفهوم نیکوکاری از پایه دوم ابتدایی قابلیت درک بیشتری برای دانش آموزان داشته است و نقش فعالیت های عملی و محتوای کتب درسی را به یک میزان مؤثر و مکمل هم بیان نمودند. درنهایت، مصاحبه شوندگان به موانعی در مسیر آموزش این نوع محتوا اشاره کردند که بعد از تلخیص و طبقه بندی اطلاعات، چهار تم تحت عنوان برنامه درسی آشکار، پنهان، پوچ و فوق برنامه از آن استخراج گردید.
ارائه چارچوب مفهومی برای طراحی فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی بر مبنای نظریه یادگیری مشارکتی ویگوتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
27 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی برای طراحی فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی بر مبنای «نظریه یادگیری مشارکتی ویگوتسکی» است. رویکرد تحقیقی «روش پژوهش اسنادی» است و برای انجام آن از «تکنیک تحلیل محتوا» استفاده شد. قلمرو موردمطالعه این پژوهش اسناد و مدارک معتبر علمی، استانداردها و گزارش های بین المللی در طراحی مدرسه و نمونه های موردی مدرسه های طراحی شده بر مبنای رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. بنا بر یافته های پژوهش، مهم ترین مؤلفه های یادگیری مشارکتی عبارت اند از: ساختن دانش، نقش فعال یادگیرنده، تسهیل یادگیری، تنوع مواد و منابع یادگیری، زمینه و تعامل محوری که در ابعاد فضایی (رنگ، محوطه سازی و انعطاف پذیری)، روان شناختی (مناطق اجتماعی غیررسمی)، فیزیولوژی (دما، تهویه، نور و سروصدا) و رفتاری (پیکربندی U شکل، میزهای گرد، فضاهای بازی، فضاهای شخصی، فضای عمومی یادگیری (خیابان یادگیری)) می تواند بازنمایی مطلوبی از فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی ارائه دهد. همچنین نتایج نشان دادند که ایجاد محیط یادگیری مشارکتی در ابعاد ساخت دانش، تعامل، تنوع در منابع و مواد آموزشی، تسهیل یادگیری و نقش فعال یادگیرنده، نیازمند طراحی فضای فیزیکی با در نظر گرفتن تنوع رنگی، انعطاف پذیری در طراحی فضا و محوطه سازی و نیز ایجاد مناطق اجتماعی غیررسمی است. علاوه بر این، توجه به ویژگی های فیزیولوژی فضا موجب تأثیر بر سرعت یادگیری، کیفیت تدریس، ارتقای رفتار اجتماعی دانش آموزان، تسهیل در دستیابی به هدف های آموزشی، دسترسی به تجهیزات و تسهیلات متنوع یادگیری و ایجاد فضای یادگیری مشارکت محور می شود.
ارزیابی فضاهای سبز در مدارس ابتدایی با رویکرد احساس گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
165 - 135
حوزه های تخصصی:
فضاهای سبز در مدارس ابتدایی به عنوان بخشی از ساز و کار بهبود یادگیری دانش آموزان، زمینه ای ارزشمند برای طراحان و برنامه ریزان فراهم می آورد تا با مهیا سازی این فضاها، در تحقق این هدف نقش آفرین باشند. پژوهش حاضر تلاش می نماید، فضاهای داخلی و بیرونی مدارس سبز ابتدایی را از نظر رویکرد احساسی گرایی به صورت تجربی بیازماید. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر ماهیت داده، از نوع کیفی-کمّی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، متخصصین آموزش و پرورش و معلّمان تشکیل می دهند. از میان این افراد تعداد 180 نفر از متخصصین انتخاب شدند و بین آن ها پرسشنامه مقایسه ای زوجی، توسط محقق، طراحی و توزیع گردید. با استفاده از نظرات متخصصین، شش شاخص برای مطالعه فضای سبز مدارس ابتدایی یافت شد. این شاخص ها عبارتند از : فضای سبز ورودی، فضای بسته آموزشی، فضای پرورشی، فضاهای باز، فضاهای استراحت و نشستن، فضای آموزشی در طبیعت. برای رتبه بندی و تجزیه و تحلیل آماری از روش رتبه بندی AHP فازی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده از رتبه بندی، الویّت سبز بودن فضاها با در نظر گرفتن سه بعد: غریزی، رفتاری و انعکاسی می توان این گونه بیان نمود که شاخص های کتابخانه رتبه اول، سالن های ورزشی رتبه دوم و نهایتاً کلاس های درس رتبه سوم را به خود اختصاص دادند.
طراحی چارچوب مفهومی مدرسه دوستدار کودک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی چارچوب مفهومی مدرسه ابتدایی دوستدار کودک در ایران بود. پژوهش حاضر به روش پدیدار شناسی انجام شد. در این پژوهش ۱۶ نفر از معلمان دارای سابقه تدریس در دوره ابتدایی به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل دارا بودن حداقل دو سال سابقه تدریس در دوره ابتدایی و داشتن حداقل یک مقاله، کتاب و یا طرح پژوهشی در زمینه مدرسه دوستدار کودک بود. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بصورت ترکیبی استفاده شد. فرایند جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بدون ساختار بود. مصاحبه ها با استفاده از تماس تلفنی و یا شبکه مجازی در فاصله زمانی اردیبهشت تا مهرماه س ال ۱۴۰۰ صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به مراحل پیشنهادی گرینهایم و لاندمن صورت گرفت. یافته ها نشان داد که چارچوب مفهومی مدرسه دوستدار کودک از 6 بعد( محیط سالم و بهداشتی، محیط شاد، محیط سبز، آموزش و پرورش فعال، امنیت و ایمنی، فضای فیزیکی کودک محور) و 17 ملاک تشکیل شده است که بر مبنای این ابعاد و ملاک ها 6 گزاره برای تبیین ویژگی های مدرسه دوستدار کودک تدوین شد.
نقش رهبری آموزشی مدیران در پیش بینی یادگیری حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس در یادگیری حرفه ای معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد.
روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته، طرح کمی-کیفی استفاده شد. ابتدا در مرحله کمی، 50 مدرسه ابتدایی (50 مدیر و 236 معلم) در نواحی چهار، پنج و شش شهر مشهد به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. سپس انتخاب نمونه در مرحله کیفی براساس نتایج به دست آمده از مرحله کمی صورت گرفت و شش مدرسه(6 مدیر و 12 معلم) به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های کمی از روش تحلیل آماری معادلات ساختاری و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد الگوی رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای معلمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از شناسایی ویژگی های نظر به تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی، ارتقای جو یادگیری در مدرسه، دغدغه ارتقا یادگیری دانش آموزان،دغدغه رشد و پرورش همه جانبه و تأمین رفاه و امنیت دانش آموزان، انگیزش معلمان، زمینه یادگیری حرفه ای معلمان، جو همکاری در مدرسه، تغییر در روش تدریس معلمان و الگو بودن مدیر در مدارس مورد مطالعه می باشد.
طراحی الگوی پویایی مدرسه برای مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویایی مدارس ابتدایی به عنوان یک ابزار مهم برای بالا بردن سطح توانمندی و ارتقای آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین آموزش و پرورش باید نقش سازشی موجود را به نقش زایشی تغییر داده و برای هریک از دانش آموزان شرایط و موقعیت های پویا فراهم کند و محیط آموزشی را به نحوی مطلوب کنترل کرده تا به سهولت دسترسی به اطلاعات تازه، تسریع در کارها، تغییرات و بهبود مستمر داشته و درنهایت به برآورده شدن انتظارات جدید دانش آموزان بیانجامد..پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی مبتنی بر رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی (مدل توسعه تاکسونومی یا طبقه بندی) است. در مرحله اول از روش کیفی مبتنی بر داده ها (داده بنیاد) و تکنیک مصاحبه برای ساخت مدل استفاده شده است. منابع گردآوری داده ها در این بخش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته تاحد اشباع نظری (با 15 نفر) بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از این داده ها صورت گرفت و به شناسایی مؤلفه های مدرسه پویا در مدارس ابتدایی و ارائه الگو پرداخته شد. نتایج بخش کیفی، بر اساس ابزار اندازه گیری طبق مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 52 سؤالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید و در نهایت به ضریب پایایی 96% رسید. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه ی آماری در بخش کمی اساتید مدیریت آموزشی دانشگاه فرهنگیان و مدیران و معلمان فعال در آموزش ابتدایی و مدارس ابتدایی که مجری طرح مدرسه پویا در مدارس شهر تهران به تعداد 600 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جدول کرجسی و مورگان 230 نفر تعیین شدند و برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مطلعین در دو حوزه پویایی مدرسه و مدارس ابتدایی به صورت هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند و برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار Atlas.Ti استفاده شد.