فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رده شناسی از شاخه های پویای زبان شناسی است که به کمک آن می توان با مقایسه زبان ها به تعمیم های گوناگون دست یافت. هدفی که در این رویکرد دنبال می شود مقایسه دست ور زبان های مختلف و آشکارکردن الگوهای نظام مند تنوع های موجود درمیان آن ها است. بررسی ترتیب سازه ها یکی از مهم ترین بحث های رده شناسی زبان است که تنوع هایی به همراه دارد؛ مانند توالی هسته و بند موصولی که با آرایش سازه های اصلی زبان ها هم بستگی دارد. هدف اصلی پژوهش پیشِ رو بررسی بند موصولی در زبان ترکی و مقایسه آن با بند موصولی فارسی است. برای کارآمدی این پژوهش، داده ها از جمله های طبیعی گفتاری و نوشتاری ترکی آذری معیار و رمانی با عنوان شامان گردآوری شده است. مثال های ارائه شده برای تأیید درستی و روانی در معرض قضاوت شمّ زبانی گویشوران زبان ترکی قرار گرفته اند؛ سپس بندهای موصولی تحلیل شده اند. در این پژوهش که بر روش توصیفی-تحلیلی مبتنی است تلاش شد تا در چارچوب نظریه رده شناختی باتکیه بر تعمیم های رده شناختی کُمری (1989) به این پرسش ها پاسخ داده شود که چه راهکارهایی در موصولی سازی زبان ترکی به کار برده می شوند و موصول نما کجای بند موصولی قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد زبان ترکی برای موصولی سازی از راهبرد «حذف» استفاده می کند و این زبان فاقد موصول نمایی مانند «که» است.
طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی ساخت هایی وجود دارند که بیانگر مفهوم تغییر مرحله در درون یک رویداد اصلی هستند. این ساخت ها به جهت معنایی یک «رویداد واحد» محسوب می شوند و به جهت ساختاری نیز دارای ترکیب قالب «فعل-فعل» هستند. در پژوهش حاضر چگونگی مفهومی سازی این ساخت ها مورد نظر است، چرا که معنی حاصل فرایند مفهومی سازی است. جهت نیل به این مقصود از چارچوب پیشنهادی نولان (۲۰۱۷) به نام «موقعیت» بهره برده می شود. موقعیت به عنوان یک چارچوب شناختی، دربردارنده تمام اطلاعات ساخت واژی-نحوی و معنایی یک ساخت است. همچنین در مطالعه حاضر جهت تحلیل داده ها به طور عمده از نظریه های «ساختار لایه ای بند» و «روابط الحاق-پیوند» در دستور نقش و ارجاع استفاده شد. تحلیل داده ها مؤید آن است که در زبان فارسی می توان قائل به وجود دو نوع ساخت مرحله ای ساده و مرکب بود. ساخت های مرحله ای مرکب نیز دارای سه گونه اضافی، صریح و غیر صریح هستند که در قالب انواع الحاق هسته ای ارائه می شوند. نگارندگان در نهایت طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای زبان فارسی را ارائه می دهند.
مقایسه چگونگی جایگزینی واکه های کوتاهِ وام واژه های انگلیسی و عربی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 107
حوزههای تخصصی:
جایگزینی یک واجِ زبان وام دهنده با نزدیک ترین آوای موجود در زبان وام گیرنده «جایگزینی واج» نامیده می شود. زبان های انگلیسی و عربی به طور مشترک دارای واکه های افراشته کوتاه /I/ و /U/ هستند که زبان فارسی فاقد آن هاست. هدف این پژوهش توصیفی-تحلیلی که در چارچوب نظریه بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی جایگزینی این دو واکه در وام واژه های انگلیسی و عربی است. یافته های پژوهش پیشِ رو نشان می دهد دو واکه کوتاه /I/ و /U/ در وام واژه های انگلیسی به ترتیب به نزدیک ترین واکه ها یعنی واکه های افراشته کشیده [i] و [u] تبدیل می شوند. ولی این دو واکه کوتاه در وام واژه های عربی به ترتیب به واکه های نیم افراشته کوتاه [e] و [o] تبدیل می شوند؛ زیرا شیوه تلفظ دو واکه کوتاه /I/ و /U/ به نشانه های نویسه ای کسره و ضمه در زبان فارسی بستگی دارد؛ درحالی که کسره و ضمه در زبان عربی به ترتیب به صورت دو واکه افراشته کوتاه /I/ و /U/ تلفظ می شوند، در زبان فارسی به ترتیب به صورت دو واکه نیم افراشته کوتاه [e] و [o] تبدیل می شوند. بنابراین تحلیل تلفظ کسره و ضمه با بهره گیری از محدودیت های نویسه ای که به اطلاعات نویسه ای دسترسی دارند انجام شد. این محدودیت ها ایجاب می کنند که کسره و ضمه در زبان فارسی همیشه به ترتیب باید به صورت [e] و [o] تلفظ بشوند.
جایگاه طب سنّتی و گیاهان دارویی در بوستان سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه مطالعه در فرهنگ عامّه، مطالعه و برّرسی نوع باورها و چگونگی عقاید مردم در مواجهه با بیماری هاست. از آنجا که بسیاری از عناصر فرهنگ عامّه همچون: آداب و رسوم، اعتقادات و باورها، بازی ها و سرگرمی ها، پوشاک و خوراک، طب سنّتی و عامیانه و سایر موارد دیگر در ادبیّات فارسی انعکاس یافته است، در این جستار کوشش شده تا به برّرسی طب سنّتی در کتاب بوستان سعدی که تأثیر انکارناپذیری بر فارسی زبانان گذاشته و منعکس کننده آیین و سنّت ملّی می باشد، بپردازیم. شاعران پارسی زبان نه تنها بر علوم ادبی که برخی از آنها در علوم مختلف زمان از قبیل فقه و کلام، عرفان و تصوّف، تاریخ و جغرافیا، طب و نجوم از عالمان و دانشمندان معاصر خود بوده اند، و با به کارگیری علوم مزبور، به ویژه علم طب، به آثار خویش، روح و لطافتی خاصّ بخشیده اند. گروهی از این بزرگان نیز گرچه طبیب نبوده اند، با طبیبان حاذق زمان خود مجالست داشته و یا اینکه از نحوه طبابت مرسوم در آن دوران با خبر بوده اند. به طوری که تأثیر شگرف این دانش در اشعار لطیفشان به خوبی تجلی کرده است.
بعضی ویژگی های تمایزبخش مهم گویش های خراسانی زبان فارسی از گویش های گروه افغانی و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پنج ویژگی گروه گویش های فارسی خراسانی می پردازد که آن را از گروه افعانی-تاجیکی متمایز می کند. این ویژگی ها که از دو ویژگی آوایی و دو ویژگی صرفی و همچنین یکی مربوط به حروف اضافه تشکیل شده ، علی رغم اینکه همه وجوه تمایز بین گروه ها را نشان نمی دهد، توسط مؤلف به عنوان پایدارترین ویژگی ها مشخص شده است. مقاله مبتنی بر طیف گسترده ای است از منابع، که شامل تحقیقات میدانی مؤلف و آثار متعدد پژوهشگران روسی، غربی، ایرانی، تاجیکی و افغانی است. متون (افسانه ها و داستان ها راجع به مسائل روزمره) به لهجه هراتی که در نتیجه کار میدانی مؤلف در افغانستان به دست آمده اند از گویندگان بی سواد و کم سواد لهجه مذکور جمع آوری شده اند. این افراد به خاطر عدم تحصیل، تحت تأثیر لهجه کابلی یا زبان ادبی قرار نگرفته، لهجه بومی خود را به خالص ترین شکل حفظ کرده بودند. پژوهش حاضر ثابت می کند ویژگی های موردبحث جزء ویژگی های اصلی متمایزکننده گروه گویش های فارسی خراسانی از گروه افغانی- تاجیکی است.
بررسی جنبه های اجتماعی و ارتباطی استعاره در مناظره های انتخاباتی: کاربست نظریه نظام های پویا در تحلیل گفتمان استعاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظام های پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه می دهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزه ها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظام های در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل می شود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظره های انتخاباتی در زبان فارسی در چارچوب نظریه نظام های پویا می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های تحقیق از طریق مشاهده مناظره های مردمی مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 و از برنامه تلویزیونی به اضافه یک جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که در کنش استعاری به عنوان فرایندی خودسازمانده، جنبه های بدنمند مربوط به تجارب پرتکرار زیستی از قبیل طرحواره های ذهنی دوری-نزدیکی (دور شدن از بحث) یا استعاره های اولیه ای نظیر مقاومت، ایستادن به صورت عمودی است(قد عَلم کردن) نقطه تعادل و بستر ظهور عبارات استعاری محسوب می شوند. به علاوه، تنوع در مفهوم سازی یک موضوع واحد (انتخابات) با استفاده از واژه های حامل متفاوت (قمار، حق)، باعث فهم و استدلال متفاوت از دنیای پیرامون و ظهور عبارات استعاری متنوع (تغییر فاز) در گفتمان می شود. ضمناً، بکارگیری استعاره های مفهومی(سیستان جسد نیمه جان یک انسان است)، استفاده از طرحواره نیرو (سنگین کردن بار طرح) و کاربرد عبارات استعاری بدیع (تقدیم کادو به مخالفین شرکت در انتخابات یا رقیب انتخاباتی) در کنار مؤلفه های فرهنگی و عناصر بافتی-شناختی به صورت غیرخطی و در مقیاس های زمانی و اجتماعی متفاوت شرایط مقتضی برای بیان نگرش و اقناع مخاطبین جهت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را فراهم می آورد.
برگردان فارسی مقدمه دادستان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
18 - 42
حوزههای تخصصی:
دادستان دینی نام کتابی به زبان پهلوی، شامل مقدمه و 92 پرسش و پاسخ است. مقدمه کتاب با حمد و سپاس دادار اورمزد و همه ایزدان و آفریدگان نیک آغاز می شود. سپس منوچهر، نویسنده کتاب، به تقدیر مؤمنان زردشتی می پردازد و با فروتنی آزردگی خود را به سبب القاب و صفاتی که در مدح او به کار برده اند بازگو می کند. او با اشاره به فرصت اندک برای پاسخ گویی، به بیان دیدگاه های خود در برابر احکام و اقوال مختلف دینی می پردازد. مقدمه با دعای خیر منوچهر پایان می یابد. نثر مقدمه دادستان دینی همچون متن کتاب بسیار پیچیده و خوانش آن دشوار است. سال ها پس از ترجمه وست (1882)، کرینبروک در 1995، مقدمه دادستان دینی را، براساس متن مُصَحَح تهمورث دینشاه انکلساریا، بررسی و به انگلیسی ترجمه کرد. در مقاله پیش رو، با نگاهی به کارهای پیشین، براساس همان متن مُصَحَح انکلساریا، آوانویسی و ترجمه ای به فارسی ارائه شده و اختلاف قرائت ها، ترجمه ها و یادداشت های دیگر در پانویس درج شده است. در پایان مقاله، گزیده ای از واژه ها همراه با برگردان فارسی فهرست شده است.
تدوین و اعتبارسنجی آزمون تعیین سطح آنلاین زبان فارسی براساس مجموعه آموزشی «فراز فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
159 - 129
حوزههای تخصصی:
آزمون تعیین سطح، آزمونی است با هدف فراهم کردن اطلاعات که با توجه به توانایی های زبان آموزان، سطح مناسب آن ها را در یک دوره آموزشی مشخص می کند. با توجه به پیشرفت سریع فناوری و کاربرد آن در حوزه آموزش، رویکرد آزمون سازی از آزمون مبتنی بر قلم و کاغذ به آزمون مبتنی بر رایانه تغییر یافته است. هدف پژوهش حاضر طراحی آزمون تعیین سطح آنلاینی است که از اعتبار لازم برای تعیین سطح مناسب فارسی آموزان در مراکز آموزشی و همچنین وب- اپلیکیشن در دست طراحی (برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان) برخوردار باشد. این آزمون براساس محتوای مجموعه دوازده جلدی آموزشی «فراز فارسی» (میردهقان فراشاه و همکاران، 1402) و برای سه زیرمهارت واژه، دستور و کارکرد تهیه و به صورت آزمایشی اجرا شده است. برای اجرای آزمون، از میان محیط های آزمون ساز آنلاین موردبررسی، «دیجی فرم» با توجه به ویژگی های برتر ازجمله امکان نمایش تصویر آزمون دهنده و امنیت بالاتر انتخاب شد. به منظور تعیین پایایی، لینک شرکت در آزمون از طریق یک گروه تلگرامی در اختیار 178 نفر از فارسی آموزان غیرفارسی زبان مرکز آزفای دانشگاه شهید بهشتی قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل، با استفاده از فرمول 20 کودر و ریچاردسون پایایی 0.93 آزمون را نشان داد. در تعیین روایی محتوایی آزمون، پرسشنامه 10 گویه ای تهیه شده در اختیار 20 نفر از مدرسان (18 زن و 2 مرد) مجموعه آموزشی فراز قرار داده شد. همه مدرسان دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دانشجوی دکتری آزفا و با سابقه تدریس بیش از پنج سال بودند. نتایج این پرسشنامه نمایانگر روایی محتوایی مطلوب آزمون می باشد.
Typology of Negation in the Ardalani Variety of Sorani Kurdish(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to explore negation patterns in Ardalani, a variety of central Kurdish (Sorani) spoken mainly in Sanandaj, within the typological framework proposed by Miestamo (2005). This framework explains the main negation patterns found in the languages of the world as symmetric, asymmetric, and symmetric-asymmetric. Although Miestamo applied this stypological framework to analyze a wide range of languages, none of the Kurdish dialects are represented in his study. The data used in the present study comprises 263 negative sentences with their affirmative counterparts, which were obtained from the spoken Sorani material broadcast on Kurdistan Radio and Television. The results indicate that Ardalani follows a symmetric-asymmetric pattern. It reveals a symmetric pattern in the past tense with perfective and imperfective habitual aspect but displays an asymmetric pattern in the imperfective continuous aspect and modal structures. For the sentences in the imperfective continuous aspect, the speakers apply either A/Fin/Neg-LV or A/Cat/ATM. In the former, the verb loses finiteness and the features move to the available copula in the structure. In the latter, the aspect changes from continuous to habitual, a more common strategy. Modal structures also follow A/Cat/ATM, in which the modal marker is removed and replaced with the negation marker. However, the modal content remains semantically the same as its affirmative counterpart.
حالت نمایی و نظام حالت در ترکی خلجی رایج در آبادی های استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موضوع نشانه گذاری حالت و نظام حالت با رویکرد رده شناختی در زبان ترکی خلجی می پردازد. پیکره پژوهش مستخرج از داده های موجود در سامانه اطلس زبانی ایران است که از طریق مصاحبه رو در رو با گویشوران توسط پرسشنامه اطلس گردآوری شده اند. در سامانه اطلس یاد شده داده های زبانی خلجی از 16 آبادی خلج زبان در استان قم در دسترس است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس چارچوب نظری پژوهش یعنی چگونگی نشانه گذاری حالت در زبان ها و رده بندی نظام حالت در آن ها، نشان می دهد که در زبان خلجی حالت های دستوری و معنایی با استفاده از پسوند های حالت و حروف اضافه نشانه گذاری می شوند. حالت فاعلی در زبان خلجی بدون نشانه است. نشانه های حالت در حالت های مفعولی (معرفه)، به/برایی (بهره ور/ مفعول غیرصریح) ، مکانی، ازی (مبدأ مکانی) و اضافی (ملکی) به صورت پسوند حالت هستند. اما در حالت همراهی و ابزاری پس اضافه وابسته /-lɑ/ و /-læ/ به صورت پی بست به گروه اسمی متصل می شوند. از سوی دیگر یافته های پژوهش حاکی از این است که نظام حالت در زبان خلجی از رده زبان های فاعلی-مفعولی است.
پیشنهادی در باب وجه اشتقاق برخی از جاینام های منطقه ارسباران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله به بررسی برخی از اعلام جغرافیایی منطقه ارسباران از جمله جاینام هایی که در ساختار آنها جزء -dil، siγ-، -kalā و xū/ōy- وجود دارد، پرداخته و کوشیده است تا بر پایه داده های زبانی و اطّلاعات جغرافیایی وجه اشتقاقی برای این جاینام ها به دست دهد.
بررسی حوزه واژگانی و جهانی های زبان در ارتباط با اعضای بدن در فارسی و انگلیسی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی رده شناختی، به بررسی تطبیقی واژگان مرتبط با اعضای بدن در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو زبان در نام گذاری و طبقه بندی اندام های تحتانی بدن انسان و همچنین ارزیابی اعتبار جهانی های زبان در این حوزه است. یافته ها حاکی از آن است که زبان های فارسی و انگلیسی، علی رغم تفاوت های زبانی و فرهنگی، در طبقه بندی کلی اندام های تحتانی بدن انسان اشتراکات قابل توجهی دارند. در هر دو زبان، شش بخش اصلی برای این اندام ها شناسایی می شود، اما در جزئیات نام گذاری و طبقه بندی تفاوت هایی مشاهده می گردد. این تفاوت ها می تواند نشانگر تأثیر فرهنگ و جهان بینی هر زبان بر درک و توصیف بدن باشد. همچنین، بررسی جهانی های زبان نشان می دهد اکثر جهانی ها در هر دو زبان صدق می کنند، اما نام گذاری مجزای انگشتان دست وپا، در زبان فارسی صدق نمی کند. این یافته ها مؤید این نکته است که زبان ها، در عین داشتن اشتراکات، می توانند نظام های معنایی متفاوتی برای توصیف بدن انسان داشته باشند.
ضمیر مشترک «خود»، کاربردها و معانی متنوع آن (مطالعه موردی: دیوان شرف الدین شفروة اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از انواعِ کلمه در زبان فارسی، مانندِ ضمایر مشترک گاه کاربردها و معانی متنوعی دارند که اغلب چندان توجهی به آنها نشده است. ازجمله این ضمایر در دیوان شرف الدین شفروه اصفهانی، شاعر زیسته در قرن ششم هجری، ضمیر مشترک «خود» است. این ضمیر ظاهرا از تکیه کلام های گفتاری این شاعر است که به زبان شعر وی نیز راه یافته است. معانی متنوع «خود»، کاربردهای آن و نقشی که در تصحیح متن دیوان دارد، قابل توجه است. در این مقاله، به معانی متنوع این ضمیر و نقش های آن می پردازیم و سپس نقش ضمیر «خود» را در تصحیح متن، به عنوانِ عنصری درون متنی، با ذکر نمونه هایی بررسی می کنیم.
نمود تقریب و ساخت افعال متوالی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
66 - 51
حوزههای تخصصی:
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میان بندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان می دهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان می دهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ساخته می شود که بیانگر نمود ناقص دستوری است و باتوجه به بافت در صورتی که فعل اصلی از افعال لحظه ای یا ایستا باشد بیانگر نمود واژگانی تقریب است. در پژوهش حاضر نمود تقریب ساخت افعال متوالی زبان فارسی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن تعیین نوع عمل فعل اصلی و رابطه الحاق پیوند نمود تقریب افعال متوالی زبان فارسی است. در راستای دستیابی به این هدف داده ها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی، پایگاه دادگان زبان فارسی، سایت ها و سایر آثار پژوهشی گردآوری شدند و پس از تعیین متوالی بودن آنها بر مبنای معیارهای آیخنوالد، در چارچوب دستور نقش و ارجاع نوع عمل و رابطه الحاق-پیوند آنها توصیف و تبیین شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ساخت متوالی نمود تقریبی دارای رابطه الحاق-پیوند ناهمپایگی هسته ای است.
حوزه مفهومی شکار و بازنمایی منفی آن در مقوله عشق: تحلیلی شناختی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۶
101 - 119
حوزههای تخصصی:
استعاره به منزله فرایندی شناختی، مقوله های ذهنی را در حوزه ای ملموس، عینیت می بخشد و امکان مطالعه ساختار ذهنی انسان را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی کلان استعاره «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در حوزه عشق (همسرگزینی و ازدواج) براساس نظریه استعاره مفهومی و زبان شناسی فرهنگی (پالمر، 1996؛ شریفیان، 1392) است. با استناد به پیکره دادگان زبان فارسی و ضرب المثل های فارسی، استعاره «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در این حوزه را بررسی کردیم. سه خرده استعاره «همسرگزینی و ازدواج، شکار است»، «همسرگزینی و ازدواج، سرقت است» و «همسرگزینی و ازدواج، اسارت است» به دست آمد. این خرده استعاره ها در قالب استعاره های زبانی «شکارکردن»، «به چنگ آوردن»، «عقل و هوش ربودن»، «قاپ دزدیدن»، «قرزدن»، «تورکردن»، «گرفتارکردن»، «به دام انداختن»، «اسیرکردن»، «به بندگی گرفتن» و «درکمندکشیدن» با بار عاطفی منفی درباره مرد یا زن به کار می روند. یافته ها نشان داد که در زبان فارسی بازنمایی استعاری منفی حوزه شکار درزمینه «همسرگزینی و ازدواج» درمورد زن و مرد مشاهده می شود. گاه زن صیدی ارزشمند و طعمه مرد است و گاه نقش صیاد را پیدا می کند و مرد به عنوان طعمه شکارچیِ زن معرفی می شود. نتایج نشان داد که عواملی مانند جنسیت، تعهد نسبت به زندگی مشترک و تناسب زوجین به لحاظ ظاهری، اقتصادی، سن، تجرد و اخلاق مداری بر بازنمایی های استعاری تأثیرگذار هستند.
نقش خر در فرهنگ مردم لای زنگانِ داراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 112
حوزههای تخصصی:
لای زنگان روستایی کوهستانی از توابع شهرستان داراب، واقع در استان فارس است که شغل اهالی آن تا دو سه ده پیش به دام داری و باغ داری محدود می شد و خر در این دو حوزه نقشی کلیدی داشت. رابطه ی تنگاتنگ مردم لای زنگان با این حیوان ارزشمند موجب شده است که این حیوان نقشی اساسی و مهم در میان مردم این روستا داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشِ حاضر به بررسی جایگاه خر در فرهنگ مردم لای زنگان اختصاص یافت. روش پژوهش این جستار تحلیل محتوا با رویکرد تحلیلی-توصیفی بوده است. در این پژوهش واژه ها و اصطلاحاتِ مربوط به خر، گردآوری و طبقه بندی گردید. بیماری های رایجی که خرها بدان مبتلا می شدند مورد بررسی قرار گرفت و شیوه ی درمان هر یک از آن ها بیان شد. با بررسی ضرب المثل ها و کنایاتِ لای زنگانی مشخص شد که می توان خر را نمادی از حماقت، بی عرضگی، نامنظم بودن، قدرناشناسی، مناسب برای بیگاری و نظیر آن دانست.
تحلیل مقابله ای ساختار هجای فارسی و کره ای برمبنای جهانی های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
106 - 83
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقابله ای که الگوهای اولیه آن بر پایه زبان شناسی ساخت گرا شکل گرفته عمدتاً به بررسی سطوح دشواری جنبه های واجی، صرفی و نحوی زبان ها می پردازد تا از طریق تأکید بر تفاوت های بین زبان ها، آموزش زبان دوم را تسهیل کند. در پژوهش حاضر با تکیه بر سه معیار جهانیِ رده شناختی سعی شده تحلیلی مقابله ای از ساختار هجای فارسی و کره ای ارائه شود تا از این طریق اطلاعاتی برای علاقه مندان به یادگیری زبان کره ای، به عنوان زبان دوم، فراهم گردد. گسترش صنعت موسیقی، فیلم و سریال های کره ای نقش اصلی در ایجاد علاقه به زبان و فرهنگ کره ای در ایران را داشته و این تأثیر به ویژه روی نوجوانان و جوانان به حدی بوده است که برخی را به سمت یادگیری زبان کره ای سوق داده است. ازاین رو، انجام پژوهش های مقابله ای بین فارسی و کره ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد هر دو زبان دارای واکه های ساده مشابه هستند که اجازه حضور در جایگاه قله هجا را دارند و محدودیتی در این مورد دیده نمی شود. همچنین، با مقایسه 22 همخوان کره ای و 23 همخوان فارسی مشخص شد که در هر دو زبان محدودیت هایی برای ورود برخی همخوان ها در برخی جایگاه های هجا وجود دارد که هیچ کدام مشابه با هم نیستند. نتایج مربوط به نحوه هم نشینی واج ها به منظور ساخت هجا براساس جهانی ها در دو زبان نیز نشان داد در فارسی برای ساخت هجای غیرمسطح، هسته و پایانه با هم یک سازه می سازند و سپس با آغازه ترکیب می شوند. این در حالی است که در کره ای، آغازه و هسته با هم تشکیل سازه داده و سپس با پایانه ادغام می شوند. علاوه بر این، بخش دیگری از نتایج نشان می دهد فارسی دارای ساختار هجایی CV(CC) است؛ درحالی که کره ای ساختار هجایی CVC(C) دارد.
واج آرایی پایانه ی هجا در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
109 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اصول واج آرایی حاکم بر زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی می پردازد. هدف این است بر اساس محدودیت های واجی حاکم بر این زبان تعیین شود ساختار مجاز هجا در این زبان چگونه است؟ همچنین مشخص شود آیا توالی واکه ها در ترکی گونه اردبیلی مجاز است یا خیر؟ در تحقیق حاضر از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در مطالعات مربوط به پیشینه نظری و توصیفی به طور عمده از روش کتابخانه ای استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه و مصاحبه با گویشوران اردبیلی بدون دخالت دادن متغیر جنسیت صورت گرفته است. گویشوران از افراد مسن انتخاب شده اند، تا افرادی باشند که کمتر تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته اند و به زبان اصیل صحبت می کنند. اصول واج آرایی عبارتند از چهار اصل: اصل توالی رسایی، اصل مرز اجباری، قانون مجاورت هجا و اصل آغازه بیشینه. این اصول در زبان ترکی گونه اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی موردبررسی قرار گرفته است. با بررسی داده های زبان ترکی گونه اردبیلی مشخص شد هر چهار اصل در این زبان فعال بوده و از اصول حاکم بر این زبان هستند؛ بدین صورت که اصل توالی رسایی از اهمیت و اولویت بسیار بالایی در این زبان برخوردار است. همچنین، اصل مرز اجباری نیز در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و اگر به هنگام وند افزایی، التقای واکه ها رخ دهد، با اعمال فرآیند درج همخوان بین دو واکه، از نقض اصل مرز اجباری پیشگیری می شود. علاوه بر این، قانون مجاورت هجا در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و پایانه هجای قبلی از آغازه هجای بعدی رسا تر است. با توجه به الگوی هجایی گونه ترکی اردبیلی که وجود آغازه ضروری است، به هنگام وند افزایی و هجابندی مجدد این اصل رعایت می شود و حتماً یک همخوان در جایگاه آغازه قرار می گیرد. اگر در مواردی مانند وام واژه هایی که وارد این زبان شده اند، این اصول نقض شوند، با اعمال فرآیند های واجی از قبیل درج و حذف از بروز ساختار های غیر مجاز در این زبان پیشگیری شده و ساختار مجاز در این زبان را به خود می گیرند.
تحلیل پیکره ای بر حرف اضافه «از» در کتب درسی پایه های اول تا ششم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
31 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی حرف اضافه «از» در کتاب های درسی است. چندمعنایی حرف اضافه موجب اشکالاتی در دریافت و درک بسیاری از دانش آموزان می شود. در این پژوهش از پیکره متنی کتب درسی فارسی، علوم، هدیه های آسمانی و مطالعات اجتماعی از پایه اول تا ششم ابتدایی بهره گرفته ایم. در تحلیل داده ها از رویکردهای پیش نمونه راش (Rosch) (1975) و چندمعنایی نظام مند تایلر و ایوانز (Tyler & Evans) (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی استفاده شده است. ابتدا جملات شاهد حاوی حرف اضافه «از» از پیکره جداسازی شدند. مجموعه معانی به دست آمده از مطالعه این زیرپیکره عبارتند از: «نوع»، «جزء کل»، «منشأ»، «زمان»، «قیاس»، «به وسیله، به کمک، با»، «درباره»، «جهت»، «حرکت»، «مجاز» و «متمّم». توزیع آماری معانی در کلّ زیرپیکره (دامنه عام) به معنی «جزء کل» تعلق دارد. معانی این حرف اضافه در میان درس ها و پایه های تحصیلی (دامنه خاص) یکسان به دست نیامد. در میان سه پایه اول تا سوم تحصیلی معنی «متمّم» و سه پایه چهارم تا ششم تحصیلی معنی «جزء کل» سرنمون شد. این یافته ها نشان داد که معنای سرنمون دروس فارسی و هدیه های آسمانی «مجاز» و دروس علوم و مطالعات اجتماعی «جزء کل» است.
ماهیت ویژگی تدریجی بودن تغییرات مشخصه های جایگاه تولید واکه ها در بهینگی متوالی با تکیه بر شواهدی از سه زبان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی اولیه نظریه بهینگی که پرینس و اسمولنسکی (1993/2004) مطرح کرده اند، بخش مولد مجاز است بیش از یک فرایند را بر صورت درونداد اعمال کند. این نسخه از نظریه بهینگی که به بهینگی موازی شهرت دارد، قادر نیست اشتقاق و صورت های میانی را تشخیص دهد. ضرورت به رسمیت شناختن صورت های میانی زمینه را برای شکل گیری انگاره جدیدی با عنوان «بهینگی متوالی» فراهم کرد. در بهینگی متوالی، بخش مولد مجاز است که صرفاً یک فرایند را بر درونداد اعمال کند. در پژوهش حاضر تلاش می شود با تحلیل همگونی واکه پیش از غلت /w/ در کردی کلهری، کردی سورانی و لری بختیاری مشخص شود که آیا این فرایند باید یک مشخصه واجی را هدف قرار دهد یا کل گره جایگاه تولید را. داده های کردی در این مطالعه از مصاحبه با 10 گویشور کلهری و 10 گویشور سورانی و داده های لری بختیاری از پژوهش آنونبی و اسدی (2014) گرد آوری شده است. تحلیل های پژوهش حاضر نشان می دهد که برای تبیین همگونی در چارچوب بهینگی متوالی، بخش مولد حتماً باید گره هندسه مشخصه ها را هدف قرار دهد و صرفاً هر مشخصه واجی واحد را هدف قرار ندهد.