مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
برخورد زبانی
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که بیش از یک زبان در آنها وجود دارد، شاهد تماس یا برخورد زبان ها به شکل های مختلف هستیم. از جمله پیامدهای برخورد زبانی، رمزگردانی است که به استفاده متناوب از دو یا چند زبان، در یک پاره گفتار، گفته می شود. افراد دوزبانه غالباً در حین گفت وگو از زبانی به زبان دیگر روی می آورند. یکی از جوامع دوزبانه در ایران را دوزبانه های ارمنی- فارسی تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی پدیده رمزگردانی در دوزبانه های ارمنی- فارسی تهرانی می پردازد. این بررسی بر اساس داده هایی است که از ده ساعت مکالمات روزمره ارامنه تهرانی گردآوری شده است. در بررسیِ رمزگردانیِ برون جمله ای، از دیدگاه بلوم و گامپرز (1972)، و در بررسیِ رمزگردانیِ درون جمله ای از مدل میرز- اسکاتن (1993، 2002) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که در مکالمات دوزبانه های ارمنی- فارسیِ تهرانی به زبان ارمنی، رمزگردانی از هر دو نوع اتفاق می افتد و رمزگردانیِ درون جمله ای از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
تحلیلی اجتماعی-زبانشناختی بر جایگاه و کاربرد مازندرانی و فارسی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119 - 145
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی جایگاهِ اجتماعیِ گونه زبانی مازندرانی در کنار فارسی و میزان کاربرد آن ها در حوزه های گوناگون، در استان مازندران می پردازد. در این بررسی، از شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (Fishman, 1996) بهره گرفته شده است و میزان کاربرد دو گونه زبانی بر مبنای موقعیت کاربرد، موضوع و مخاطب آن ها در شش حوزه خانواده، مدرسه، اداره، کوچه و بازار، مذهب، و هنر- سرگرمی گروه بندی شده و با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده بررسی شده است. تعداد 1200 آزمودنی از پنج شهر استان مازندران، در سه گروه سنی گوناگون و از بین دو جنس زن و مرد گزینش شدند تا به سؤال های پرسش نامه پاسخ دهند. علاوه بر این، نگارندگان، 240 موقعیت ارتباطی را از طریق مشاهده، ثبت کردند. بررسی داده ها نشان می دهد که به طور نسبی، بیشترین میزان کاربرد گونه مازندرانی، به حوزه خانواده تعلق دارد و هر چه حوزه کاربرد آن رسمی تر می شود، میزان بهره گیری از گونه زبانی مازندرانی کاهش می یابد. در حوزه آموزش رسمی، گونه زبانی، اغلب اجباری بوده و فارسی معیار بر گونه مازندرانی چیرگی دارد. در حوزه کوچه و بازار، موقعیت گفتار و یا جایگاه، سن، و جنسیت گوینده با مخاطب می تواند در انتخاب زبان مؤثر باشد. در حوزه اداری به دلیل اینکه رسمیت بیشتری دارد، میزان کاربرد فارسی بیش از سایر حوزه ها است. در حوزه هایی مانند مذهب، هنر و سرگرمی که بر مبنای موضوع تعریف شده اند، غلبه با زبان فارسی است و فقط در مورد حوزه موسیقی، اغلب گونه مازندرانی بر فارسی معیار ترجیح داده شد.
فرسایش و تغییرات زبانی در کردی کلهری ایلامی های مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان امروز، جابه جایی و مهاجرت گسترده افراد و گروه ها به نقاط دیگر است. این جابه جایی ها پیامدهای گوناگونی به دنبال دارند که ازجمله آن ها می توان به پدیده برخورد زبان ها اشاره کرد. برخورد و تماس زبانی می تواند به دوزبانگی و حتّی چندزبانگی افراد یا جوامع زبانی مهاجر بیانجامد یا در گذر زمان زمینه فرسایش، تغییر یا حتّی مرگ زبان اوّل (زبان مادری) مهاجران را فراهم آورد. پژوهش حاضر فرسایش و تغییرات زبان مادری کردهای ایلامی ساکن در تهران را بررسی می کند. هدف از این نوشتار بررسی میزان فرسایش و تغییرات زبانی از لحاظ جنسیت و گروه سنّی در میان ایلامیان مقیم ایلام و ایلامیان مقیم تهران در سطوح واژگانی و نحوی زبان کردی شاخه کلهوری می باشد. جامعه زبانی پژوهش حاضر را سی سخنور کلهری ساکن تهران و سی سخنور کلهری ساکن ایلام تشکیل می دهد. به همین منظور، پرسش نامه ای طرّاحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی آن، در میان آزمودنی ها توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین فرسایش و تغییرات زبانی به مهاجران گروه سنّی زیر بیست سال در تهران تعلّق دارد؛ فرسایش و تغییرات زبانی در هردو گروه، در میان زنان بیشتر از مردان صورت گرفته است و درنهایت بیشترین میزان فرسایش زبانی به سطح واژگان زبان و کمترین آن به نحو تعلّق دارد.
تاثیرپذیری واژگانی زبان مندایی از زبان های رایج در خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تاثیرپذیری واژگانی زبان مندایی نوین گونه اهوازی از زبان های رایج در خوزستان پرداخته است. در این بررسی از دو روش میدانی و اسنادی با استفاده از ضبط داده ها از گویندگان بومی مندایی نوین و کنترل داده ها در فرهنگ زبان مندایی استفاده شده است. با بررسی داده ها مشاهده شد که زبان مندایی بیشترین میزان واژه های قرضی را از زبان فارسی به عنوان زبان معیار کشور ایران و زبان عربی به عنوان زبان رایج بخشی از مردم منطقه داراست و این واژه ها در روند انتقال از زبان مبداء به زبان مندایی دچار تحولات آوایی نسبتا قابل ملاحظه و تحولات معنایی محدودی شده اند و بیشترین میزان این واژه ها را در حوزه معنایی ابزار واشیاء مورد استفاده در زندگی روزمره شاهد هستیم.
تداخل واژگانی دو زبانه های تالشی - فارسی و فارسی - تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
267 - 290
حوزه های تخصصی:
افراد دوزبانه به دلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال می دهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبان شناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده می شود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب آموزشی در جامعه چندزبانه ای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده می کند، بررسی نتیجه برخورد زبان ها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آن ها را در برآوردن نیاز های آموزشی کشور هدایت می کند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانه های تالشی فارسی و فارسی تالشی در میان جامعه تالشی زبان های روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسه ای بین دوگروه دوزبانه بررسی می شود. داده های پژوهش با پرسش نامه و ترجمه تعدادی جمله به وسیله افراد دوزبانه به هر یک از زبان ها به دست آمده است. افراد آزمون شونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانه غرب تهران انتخاب شده اند. به نظر می رسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
تداخل نحوی دوزبانه های تالشی-فارسی و فارسی-تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی برخورد زبانی و کشف انواع تداخل در میان دوزبانه ها به ما کمک می کند تا مشکلات و موانع آموزشی را شناسایی کنیم و به راه حل های علمی برای ایجاد و اجرای آموزش درست و به دور از تبعیض در میان گروه های قومی متفاوت با یک زبان رسمی دست یابیم. هدف این پژوهش، بررسی تداخل های نحوی فارسی و تالشی در میان دوزبانه های تالشی- فارسی، و فارسی- تالشی براساس تجزیه و تحلیل مقابله ای است. به علاوه، انواع تداخل ها، عوامل مؤثر بر رخداد آنها، و نیز نقش جنسیت در بروز این پدیده تبیین می شود. جامعه آماری این پژوهش بیست دوزبانه فارسی- تالشی، و بیست دوزبانه تالشی- فارسیِ هشت تا بیست ساله از دو جنسیت است که به روش نمونه گیری در دسترس از روستای تالشی زبان عنبران در استان اردبیل و مهاجران دوزبانه تالشی روستای عنبران در غرب استان تهران، شهرک آزادشهر و شهر قدس انتخاب شده اند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه ای حاوی پنجاه جمله فارسی و به همین شمار معادل تالشی آنها بوده است. داده های این پژوهش پس از گردآوری، آوانویسی و گلاس نویسی شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که جنسیت در ایجاد تداخل نحوی تأثیر معناداری ندارد. دوزبانه های دو گروه بیشتر تداخل ها را از زبان نخست به زبان دوم انجام داده اند و میزان تداخل در میان دوزبانه های فارسی-تالشی بیشتر از تالشی- فارسی است.
رمزگردانی و ارتباط آن با دیگر پدیده های حاصل از برخورد زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پویاترین گستره های پژوهشی در زبانشناسی اجتماعی، جستار در زمینه رمزگردانی، به ویژه در سه دهه گذشته بوده است. رمزگردانی یکی از پدیدارهای زبانی برآمده از هم کنشی زبان ها، به ویژه در جوامع دو یا چندزبانه است. تعریفهای گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده که بهسختی می توان میان آنها به نقطه مشترکی دست یافت. از این رو پرداختن به این تعاریف، با هدف رسیدن به تعریفی کاربردی و فراگیر یا دستهبندی نظاممند تعریفهای موجود ضروری مینماید. ارتباط میان رمزگردانی و دیگر پدیدههای زبانی برآمده از برخورد زبانها نیز درخور توجه است. در پژوهش پیش رو به موضوع رمزگردانی و تعریفهای گوناگون آن، پیشینه مطالعاتی آن، ارتباط آن با دیگر پدیده های حاصل از برخورد زبانی همچون دو/چندزبانگی، وامگیری، رمزآمیزی، تداخل، زبان آمیخته و نیز فواید مطالعه رمزگردانی و برخی از کارکردهای آن پرداخته میشود. این مقاله بخشی از یک کار پژوهشی گستردهتر درباره جنبههای گوناگون رمزگردانی است که دیگر بخشهای آن، در آینده-ای نزدیک، ارائه خواهد شد.
بررسی میزان فرسایش واژگان زبان اول در میان دوزبانه های کردی-فارسی شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درصد قابل توجّهی از جمعیت سرزمین ایران دوزبانه هایی هستند که زبان های اقلیت را در محیط خانواده و زبان رسمی، یعنی فارسی را در محیط های آموزشی یاد می گیرند. تماس دائمی غیر فارسی زبانان با زبان فارسی و یادگیری فارسی به مثابه زبان دوم، زمینه فرسایش زبان اوّل را فراهم آورده است. پژوهش حاضر به بررسی فرسایش واژگان زبان اوّل در میان دوزبانه های کردی - فارسی در شهر اسلام آباد غرب پرداخته است. نوشتار پیش رو با شرکت 120 نفر از زنان و مردان دوزبانه ساکن در شهر اسلام آباد بین دو گروه سنی 18 تا 30 و 65 سال و بالاتر انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که گویشوران مرد توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل (کردی کلهری) دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به زنان هم سنّ خود کمتر دچار فرسایش شده است؛ همچنین گروه سنّی بالا (65 سال و بالاتر) توانایی بیشتری در حفظ واژگان زبان اوّل دارند و توانش واژگانی آن ها نسبت به افراد جوان تر (18 تا 30) کمتر دچار فرسایش شده است. با توجّه به گرایش ها و انتخاب های زبانی زنان و جوانان و توجّه آن ها به زبان معتبر و رسمی، بالاتربودن درصد فرسایش واژگانی میان زنان و جوانان نشان گر درجریان بودن روند فرسایش زبان اوّل درمیان دوزبانه های کردی - فارسی اسلام آباد است.
اماله پایانی در کلمات دخیل عربی در متون کهن فارسی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
187 - 198
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی شواهدی از اماله پایانی (ساده سازی توالی عربی آغازینی *ayV به ē در پایان کلمه) در کلمات عربی دخیل در متون کهن فارسی، و مقایسه آن ها با برخی گویش های تاریخی عربی نشان می دهیم که اماله پایانی در این شواهد نشان دهنده ویژگی گویشی عربی، غیر عربی کلاسیک، موسوم به «عربی فتوحات اسلامی» است. ما به پیروی از تحقیقات احمد الجلاد (Al-Jallad 2017; 2020) و مارین فان پوتن (Marijn van Putten 2021) که به ترتیب گویش عربی فتوحات شام و مصر را بررسی کرده اند، «عربی فتوحات» واردشده به ایران را «شاخه ایرانی عربی فتوحات» نامیده ایم و سعی کرده ایم که جایگاه آن را از منظر «اماله پایانی» در بین گویش های تاریخی عربی مشخص کنیم. در نهایت نشان داده ایم که گویش عربی فتوحات ایران در زمینه اماله پایانی شباهت بسیار زیادی با گویش فتوحاتی شام و مصر دارد، هرچند براساس شواهدی از اشعار کهن و نیز گزارش سیبویه از گویش های عربی به نظر میرسد گونه هایی از شاخه ایرانی عربی فتوحات، رفتاری کهن گرا داشته اند و به جای اماله پایانی، توالی عربی آغازینی *ayV را به صورت مصوت مرکبِ «ay» حفظ کرده اند.
تحلیلی بر نتایج برخورد زبانی در شمال استان ایلام بر پایه گویش سنجی رایانشی و تحلیل انبوهه دادگان (مطالعه موردی زبان گونه «خِزِلی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه های زبانی رایج در نواحی شمالی استان ایلام از تکثر و تنوع چشم گیری برخوردارند، یکی از این گونه های زبانی «خِزِلی» است که در مقایسه با زبان گونه های مجاور خود از ویژگی های منحصربه فردی برخوردار است. پژوهش حاضر بر اساس تحلیل انبوهه دادگان، خصایص زبانی شاخص «خِزِلی» را از سایر گونه های زبانی رایج در حوزه پژوهش مشخص می سازد و بدنبال شواهدی زبانی دال بر گرایش این زبان گونه ، به سمت منطقه/ گروه گویشی خاصی است. روش پژوهش کمی و شیوه گردآوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی گویشوران 16 دهستان شهرستان های ایلام، ایوان، چرداول و سیروان را در برمی گیرد. نمونه های گویشی از تمامی روستاهای بیش از 100 خانوار حوزه پژوهش، از هر روستا یک نمونه گویشی (36 نمونه از 35 روستا)، جمع آوری شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه «طرح ملی اطلس زبانی ایران» است. با بهره گیری از بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/ L04، پراکنش مناطق گویشی، توزیع تنوعات آوایی، واژگانی و نحوی حوزه پژوهش تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سه گروه گویشی عمده «لکی»، «لری» و «کردی جنوبی» و مجموعاً شش زیرگروه گویشی در شمال استان ایلام وجود دارد. در این بین، زبان گونه «خِزِلی» به عنوان نخستین زیرگروه گویشی منشعب از گروه گویشی کردی جنوبی، با فاصله زبانی معنادار از سایر زیرگروه های گویشی، قرار می گیرد. همچنین به استناد نمودار «مقیاس گذاری چندبعدی» (MDS)، این زبان گونه هرچند به لحاظ تحلیل انبوهه دادگان در مجموعه زبان گونه های کردی جنوبی جای می گیرد؛ اما فاصله اندک و شباهت زبانی آن با گروه گویشی «لکی» قابل توجه است. مقایسه معادل های تلفظی اسامی، وند استمراری و ضمایر نشان داد که اگر چه مبنای شکل گیری «زبان گونه خِزِلی»، «لکی» است اما این انشعاب، خود ناشی از برخورد زبان گونه «لکی» با مجموعه گویش های رایج در غرب ایران از قبیل «کلهری» و «فیلی» است.
بررسی تکواژ «تا» فارسی در گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نمود آوایی تکواژ «تا» فارسی به عنوان حرف ربط و حرف اضافه در گفتار گویشوران آذربایجانی مطالعه می شود. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری شده است. نخست کاربرد تکواژ «تا» به صورت حرف ربط و حرف اضافه با معانی گوناگون از گفتار گویشوران استخراج و فراوانی کاربرد آنها مشخص شد. سپس داده ها بر اساس دیدگاه های مطرح در حوزه پدیده برخورد زبان ها تحلیل شد. بنابراین پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فراوانی کاربرد تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط (در معانی بیان علت، زمانی که، همین که و شرط) نسبت به فراوانی کاربرد همین تکواژ به صورت حرف اضافه، خیلی بیشتر است. همچنین تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در گفتار همه گویشوران، حتی گویشوران تک زبانه آذربایجانی به وفور یافت می شود. بنابراین دو معیار بسامد کاربرد و راه یابی عنصر زبانی به گفتار و زبان تک زبانه ها، شواهدی دال بر قرضی بودن تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در زبان آذربایجانی است. فراوانی کاربرد تکواژ «تا» در نقش حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص (تردید، از وقتی که) در گفتار گویشوران آذربایجانی پایین تر است؛ همچنین این نوع تکواژها فقط در گفتار دوزبانه های آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند. بنابراین تکواژ «تا» به عنوان حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص، هنوز به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نمود آوایی دارند و احتمال دارد با گذر زمان، به تدریج به گفتار تک زبانه ها نیز راه یابند و به عناصر قرضی در زبان آذربایجانی تبدیل شوند. اکثر دیدگاه های مطرح در پدیده برخورد زبان ها فقط به مطالعه نتایج قرض گیری بسنده کرده اند؛ در صورتی که پیوستار رمزگردانی- قرض گیری روند راه یابی و تثبیت عناصر غیربومی در زبان پذیرا را ترسیم کرده است. راه یابی تکواژ «تا» فارسی به گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی نیز مهر تائیدی بر روند انتقال تدریجی عنصر نقشی از زبانی به زبان دیگر است که در این پژوهش، طبق پیوستار رمزگردانی-قرض گیری تحلیل می شود.