مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گزاره
حوزه های تخصصی:
در زبان روسی، وجه تمایز جمله، به عنوان یک واحد نحوی، از کلمه ترکیب (c?o?oco?e???e) بار خبری یا پیام آن است. نهاد و گزاره به عنوان ارکان اصلی جمله حامل این پیام ها هستند، که در ساختار ظاهری جمله، حداقل وجود یکی از آن ها ضروری است. رابطه نحوی نهاد و گزاره یعنی مطابقت در شخص، شمار و جنس را می توان بر حسب نوع نهاد در جمله، تعیین نمود. چنانچه در جمله، نهاد گرامری باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی برقرار است. که در این رابطه، گزاره تابعی از نهاد است و در مقوله های گرامری جنس، شخص و شمار از نهاد پیروی می کند. اگر نهاد این ویژگی های گرامری را نداشته باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی نیز میان نهاد و گزاره وجود نخواهد داشت. و چنانچه در جمله نهاد منطقی باشد، رابطه آن با گزاره، از نوع هدایت نحوی است. یعنی به گونه ای است که حالت گرامری نهاد را گزاره فعلی مشخص می کند و در این صورت، نهاد تابعی از گزاره است.
بررسی «نهاد» در زبان ایتالیایی بر اساس نظریة مارتینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه نقشگرای آندره مارتینه، نهاد مفهومی جهانی نیست، اما در بسیاری از زبان ها می توانیم به نقش نهاد اشاره کنیم. به هر حال در هر زبان باید وجود احتمالی آن و ویژگی هایش بررسی شود. در زبان ایتالیایی کوتاهترین جمله از نهاد و گزاره تشکیل می شود، بنابراین وجود هر دو برای ساخت جمله لازم و بایسته است. مهمترین نقش نهاد، تحقق بخشیدن به گزاره است، به همین دلیل امکان حذف آن وجود ندارد. جایگاه نهاد اجباری در این زبان ثابت است و در شمار کثیری از جمله ها به صورت شناسه فعل ظاهر می شود. به همین دلیل نمی توان آن را از گزاره جدا کرد. افزون بر این نهاد، در مواقع زیادی عنصر دیگری هم در جمله ها ظاهر می شود که از حیث شمار و شخص و گاه از نظر جنس با نهاد اجباری مطابقت دارد و مشخصه اصلی آن اختیاری بودن آن است. نهاد اختیاری قابل حذف است و جایگاه ثابتی در جمله ندارد.
شیوههای بیان گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی می پردازد. مفهوم گزاره و انواع آن مدت زمان مدیدی است که مورد بررسی دانشمندان و دستورنویسان می باشد. به هنگام بررسی گزاره اسمی در زبان روسی می بایست این نکته را خاطرنشان ساخت که در رابطه با ابن موضوع اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. در بحث مربوط به تئوری گزاره در زبان فارسی همچون زبان روسی، نقاط ضعف و نارسایی هایی نیز وجود دارد. در این مقاله، انواع تقسیم بندی افعال ربطی در زبان روسی، بیان تفاوت های اساسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی و همچنین ارائه نظرات مختلف در خصوص شیوه های بیان گزاره اسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی و تحلیل ساختاری روایت یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت و روایت شناسی، که در روزگار ما توجه پژوهشگران و منتقدین بسیاری را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده، در عرصه ادبیات نیز بخش وسیعی را به خود اختصاص داده است. بررسی متون ادبی از دیدگاه روایت شناسی، پژوهشگر را متوجه نکات ظریف و ارزنده ای می کند که جز از این راه، دستیابی به آنها میسر نیست. حال اگر یافته های روایت شناسان و ساختار گرایان را با نظر به این که از دل مکتب ساختارگرا نوعی دانش روایت شناسی ظهور کرده است، با هم در این بررسی به کار بریم، تجزیه و تحلیلی راهگشا و دقیق حاصل خواهد شد...
فکت، دهشت و سکوت، تاملی بر چهارشنبه سوری
حوزه های تخصصی:
فیلم چهارشنبه سوری یکی از موفق ترین فیلم های سال 85 بود که با استقبال مردم و منتقدان روبرو شد. از آنجا که هر اثر هنری دارای رگه ای از حقیقت است، نویسنده مقاله می کوشد که بنیان های فلسفی این فیلم را روشن سازد و این رگه ها را روشنایی بخشد. چهارشنبه سوری خود تاملی است بر این بنیان ها و نتایج فردی و اجتماعی ای که به دنبال آن می آید. گفتمان «علم» در دهه های هفتاد و هشتاد مدعی شد که می تواند مسایل فردی و اجتماعی در ایران را حل کند. چهارشنبه سوری تاملی است بر این ادعا. نویسنده می کوشد که با برجسته ساختن این تامل نقش علم و قدرت را در زندگی روزمره ایرانیان در این دو دهه بررسی کند.
بازسازی نگره های «گزاره» و «وضعیّت» براساس آرای جان پالک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی ما در این مقاله، واکاوی دو مفهوم «گزاره» و «وضعیت» است. ابتدا، حداقلِّ انتظارهای خود را از یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» ارائه می کنیم و به سراغ آرای جان پالک، نگره پرداز معاصر درباب «گزاره» و «وضعیّت»، می رویم و آرای مهم وی را برمی شمریم. سپس به بازسازی یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» بر اساس آرای پالک می پردازیم. در این نگره بازسازی شده، «گزاره ها» و «وضعیّت ها» هویّت های ضروری مستقلّ از ذهنی هستند که معنای «عملگرهای منطقی»، معنای «مفهوم ها» و معنای «دلالت گرها» می توانند اجزای آنها باشند. این اجزا با قرار گرفتن در یک شکل منطقی، گزاره ها یا وضعیّت ها را تشکیل می دهند. میان «گزاره» و «وضعیّت» تفاوت هست شناختی ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در شکل منطقی آنهاست. در انتها، توانایی نگره خود را در برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره «گزاره» یا «وضعیّت» می سنجیم.
کارکرد شاعرانه گزاره ها در شعر فروغ فرخزاد
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاری تحقیقی درباره ساختار گزاره های شاعرانه و چگونگی کارکرد هنری آن ها در شعر فروغ فرخزاد است. بخش اول مقاله به طرح مباحث نظری درباره کارکرد گزاره ها یا واحدهای گفتاری پایه اختصاص دارد. شیوه ارائه بحث ها در این بخش به نحوی است که ضمن تأملی انتقادی بر مباحث مطرح شده در معانی و بیان کلاسیک درباره خبر یا واحد گفتاری پایه، دستاوردهای مطالعات ادبی معاصر را به ویژه در زبانشناسی، نظریه شعری در آرای فرمالیست های روسی و ساختارگرایان مورد توجه قرارمی دهد. بخش دوم، کاربرد مباحث مطرح شده در بخش اول در اشعار فروغ فرخزاد است. در این بخش گزاره های شعر فروغ به چند دسته اصلی تقسیم شده و شیوه ارائه تحلیل ها در مورد کارکرد این گزاره ها به نحوی است که تا حدود زیادی چگونگی تحولات هنری گزاره ها را در شعر او به کمک جدول های آماری نمایش می دهد.
بررسی و نقد رابطة خدا و جهان آفرینش در آرای مقدم ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش گری از خدا و جهان آفرینش توسط لودیگ ویتگنشتاین یکی از پر رمز و رازترین و در عین حال کم دامنه ترین کنش های فلسفی اوست که واکاوی حدود و ثغور آن می تواند در روشن شدن بسیاری از زوایای فکری این فیلسوف مؤثر باشد. خدای ویتگنشتاین، در دیدگاه اولیة او، آشکارگی در عالم ندارد. او در بررسی دقیقی به بی نسبت بودن زبان و تعابیر متافیزیک، اخلاق و مواردی از این سنخ، با جهان پیرامون می رسد و وجود هرگونه سخن محصلی را در این باره مردود می داند. اما تدقیق مرزهای جهان و زبان توسط وی و نوع چیدمان نسبت های زبانی تسری داده شده به رابطة خدا و جهان، علی رغم پی ریزی بنیانی موضوع، چندان کاربرد عملی ندارند. به نحوی که شیوة پردازش ویتگنشتاین در این عرصه تبدیل به نسخه ای شده که وی آن را بر اساس دل خواسته های زبان خویش ترسیم کرده است. می توان گفت که جدا از دعوی واقع گرایی و غیر واقع گرایی در تحلیل موضع وی، رویکرد او در این عرصه رویکردی انتزاعی و البته از حیث مفهومی معنویت گرایانه به شمار می آید.
گزاره های زبانی و ادبیت کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مسئله معنا در متن ادبی را به بحث می گذارد. نخست «معنی زبان شناختی» گزاره را تعریف می کند و تفاوت گزاره های زبان با ادبیات را مطرح می کند. در زبان هیچ گزاره ای نیست که معنی زبان شناختی نداشته باشد؛ اما در ادبیات گزاره های فراوان تولید می شود که یا مصداق ندارند یا مصداق آن ها پذیرفتنی نیست. سه عامل سبب می شود که معنیِ زبان شناختی یک متن پذیرفتنی نباشد: 1. عامل ناهُشیاری: اگر در متن نشانه ای وجود داشته باشد که گزاره ها در حالتی از ناآگاهی به وجود آمده اند. 2. عامل مصداق ستیزی: آنگاه که معنی زبان شناختی متن به سبب دلالت بر مصادیقی مُغایر با عادت های تجربی ما انکار می شود.
3. ناسازگاری معنی گزاره با شخصیت گوینده: آنگاه که معنی زبان شناختی گزاره ها با شناختی که از گوینده داریم سازگار نمی نماید. مقاله در نهایت گزاره های فراهم آورنده یک متن را به سه نوع تقسیم کرده است:
الف. گزاره هایی که معنیِ زبان شناختی آن ها پذیرفتنی است و به مصداقی تجربی دلالت دارند.
ب. گزاره هایی که اگرچه در نظام نخستین زبان، معنی زبان شناختی آن ها پذیرفتنی نیست اما دریافتِ معنی ثانوی آن ها که منظور نظر اولیه گوینده بوده است و در این معنی دارای مصداق تجربی نیز هستند به آسانی میسر است.
ج. گزاره هایی که علی رغم اختلاف علت در پدید آمدن آن ها معنی زبان شناختی آن ها قابل قبول نیست و به مصداقی سازگار با عادت های تجربی ما دلالت ندارند و صرف نظر از آنکه چه عامل بافتی و چه علتی سبب نهفته شدن معنایی در آن ها شده باشد، این معنی به آسانی قابل دریافت نیست.
هیدگر و پژوهش ششم از پژوهش های منطقی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیدگر همواره تاکید بر آن داشته است که پژوهش های منطقی هوسرل سهم عمده ای در فراهم آوردن زمینه برای طرح مسائل اساسی در وجود و زمان داشته است. این مقاله، با توجه به پرسش اساسی در وجود و زمان که پرسش از وجود است، گزارشی است از چگونگی مدد رسانی پژوهش های منطقی به شرح و بسط این پرسش اساسی. در این میان پژوهش ششم برای هیدگر بیشتر از سایر پژوهش ها اهمیت دارد، به طوری که هوسرل، که این پژوهش را در چاپ دوم کتاب در سال ١٩١٣ از کتاب حذف کرده بود، به درخواست مصرانة هیدگر، مجدداً آن را در چاپ سال ١٩٢٢ به کتاب اضافه می کند، چرا که به نظر هیدگر، درست در همین فصل است که هوسرل امکان طرح پرسش از وجود را به وجود آورده است. موضوع این پژوهش ""شهود مقولی"" است. چه نسبتی میان شهود مقولی هوسرل و پرسشِ وجود هیدگر برقرار است؟در شهود مقولی با ""مازادی"" از انفعالات حسی سر و کار داریم که در مرحلة انتقال ادراک حسی به گزاره ای محمولی بدان افزوده می شود. در همین ""مازاد"" است که امکان طرح پرسش از وجود مهیا می گردد.
تعریف گزاره در «دربارة عبارت» ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تفسیر مشهور، ارسطو در فصل چهارم «دربارة عبارت»، گزاره را بر اساس صدق و کذب تعریف می کند. با این حال وی در پایان فصل پنجم، «بیان» دیگری را از گزارة «ساده» مطرح می کند. در این مقاله با توجه به فصل های چهارم و پنجم استدلال می شود که آن بیان دیگر، درواقع تعریفِ گزاره به صورت مطلق بر اساس تعلق گرفتن و تعلق نگرفتن، به عنوان مؤلفه هایی در حوزة واقعیت، است. برای این منظور ابتدا تفسیرِ برخی از مفسران از بخش پایانی فصل چهارم و فصل پنجم تقریر می شود. سپس نادرستیِ تعریف گزاره بر اساس صدق و کذب و ناسازگاری های این تفسیر با متن ارسطو مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه تفسیر پیش نهادی از متن ارسطو تقریر می شود و پس از اشاره به نحوة متفاوت تعریف مفاهیمِ تقسیم کنندة نشان گرها، تعریف پیش نهادی از گزاره شرح داده می شود و به شباهت های این تفسیر با تفسیرِ فرفریوس اشاره می شود.
تطبیق گزاره های اخلاق در متون اسلامی و متون حسابداری
حوزه های تخصصی:
تحقیقات انجام شده در حسابداری عمدتا به موضوعات جنبی پرداخته است. تحقیقات اندکی نیز به بررسی ریشه های اخلاقی حسابداری پرداخته اند. این تحقیق سعی بر برداشتن گامی جدید در زمینه اثبات فرض اخلاقی بودن حسابداری دارد. طبق آموزه های دینی، ملاک نهایی اخلاقی بودن، رعایت حقوق انسانها و رضایت خداوند می باشد. هر منشی که مقرب به خدا باشد، شاخص خوبی و فضیلت است. این تحقیق، در گام اول به معرفی گزاره های مشهور اخلاقی در متون اسلام از قبیل عدالت، انصاف و افشاء، تقوا وحقیقت گویی، پاسخگویی و حسابگری و شناسایی عادلانه سود پرداخته و سپس به به نظرات اندیشمندان حسابداری رجوع شد. در این تحقیق تلاش شده است تا به روش تحلیلی و توصیفی به تایید فرض اخلاقی بودن عمل حسابداری با تطبیق گزاره های اخلاقی در متون اسلامی و متون حسابداری پرداخته شود. یافته های تحقیق حاضر حاکی از انطباق گزاره های اخلاقی موجود در متون اسلامی و متون حسابداری دارد. این تحقیق یک رویکرد جدید در تایید اخلاقی بودن حسابداری است.
واقع گرایی و صدق گزاره های دینی با کدام ساز وکار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی و معرفت بخشی گزاره های متافیزیکی، دینی و اخلاقی از مسائل چالش بر انگیز میان پوزیتیویست ها و دین باوران در چند دهه اخیر است. مناقشه در صدق این سنخ قضایا به فلسفه علم پوزیتیویستی ارجاع می شود که مناط اثبات هر نوع واقع را وابسته به تحقیق تجربی نمود. واقع چیست؟ واقع گرایی چیست و پارادایم های آن کدام است؟ منطق و مناط اثبات صدق گزاره های گوناگون چیست؟ در این مقال ضمن بیان مفهوم واقع گرایی، یعنی اذعان به واقعیت های مستِقل از فاعل شناسا واشاره به پارادایم های واقع گرایی، واقع گرایی انتقادی نقد می شود و از واقع گرایی خاص، یعنی دیدگاهی که متعلق شناخت را غیر از فاعل شناسا دانسته، سهم عین و ذهن را به تناسب در معرفت ملحوظ داشته، بر جامعیت مبادی معرفتی اذعان و علم را بر اساس سنجه پذیری به قطعی و معتبر تقسیم کرده و بر کمال پذیری معرفت انسان باور دارد، حمایت می شود. آن گاه با اشاره به تنوع گزاره ها و تکیه بر مفهوم واقع- در هر مورد به تناسب خود- و همین طور تبیین معیار صدق و فلسفه علم مبتنی بر تطابق گزاره با واقع یا خارج و نظر به اینکه هر نوع گزاره متضمن نوعی خاص از واقعیت است، این رویکرد تأیید می شود که «هر نوع واقعیتی منطق خاص خود» و «شرایط صدق» مناسب خود را دارد و نمی توان منطق اثبات گزاره های تجربی را بر تمامی گزاره ها تعمیم داد. بر اساس معیار فوق، روش تحقیق در «گزاره های دینی» و اثبات صدق آنها نیز به حسب نوع گزاره معلوم می شود.
پیشگذارده و تناقض: تعریفِ پیشگذارده در آثار منطقی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو در آثار منطقی خود، علاوه بر گزاره، مفهوم پیشگذارده را مطرح می کند و در تحلیلات اولیآن را بر اساس ایجاب و سلب تعریف می کند. دو مساله مهم درباره پیشگذارده از دیدگاه ارسطو مطرح است: تفسیرِ تعریفِ آن و رابطه آن با گزاره. در این مقاله ابتدا سه تفسیرِ، از جمله تفسیرِ اسکندر افرودیسی و تفسیر کلاسیک، در این زمینه تقریر و نقد می شود. و از آنجا که ارسطو به رابطه تناقض با پیشگذارده اشاره می کند، ابتدا تعریفِ تناقض از دیدگاه ارسطو بررسی می شود و سپس رابطه تناقض و پیشگذارده مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجام تفسیر پیشنهادی از پیشگذارده مطرح می شود: پیشگذارده گزاره ای است که رابطه آن با تناقض مورد توجه قرار گرفته است و توجه به این رابطه به معنای پذیرش قاعده تناقض است که بنیاد هر گونه استنتاجی است. معنای لغوی پیشگذارده هم با این تفسیر سازگار است: پیشگذارده پیش گذاشتن یکی از دو طرف تناقض است. و از این رو پیشگذارده جدلی دو صورت دارد: پرسش از مخاطب و فرض در استنتاج جدلی.
از فهم گزاره تا شناخت عصر (واکاوی ویژگی های دوره گذار در اواخر قرن نهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تحوّلاتی نوشته شده که ادبیات فارسی در اواخر قرن نهم بر خود دیده است. در جستار پیش روی، ابتدا مقدّمه ای درباره آرای صاحب نظران اعم از منطقیون، بلاغیون و ادبا درباره شعر و حقیقت آن آمده است. سپس بر اساس روش های مرسوم در تاریخ اندیشه، تاریخ گرایی نوین و انسان شناسی، به بررسی و تحلیل گزاره ای از بهارستان که درباره شعر و حقیقت آن بیان شده، پرداخته شده است. سعی بر آن بوده که این گزاره با استفاده از توصیف انبوه، نسبت به پس زمینه ای که در آن بیان شده است معنا شود. یافته ها نشان می دهد که منطقیون «تخیّل» را عنصر سازنده و حقیقت شعر معرّفی کرده و به تمایز نگاه خویش با نگاه جمهور که حقیقت شعر را وزن و قافیه می شمرده اند، تأکید ورزیده اند. البتّه همواره نظرگاه منطقیون مورد توجه نبوده است؛ بلکه در نظر بعضی از ادبا مانند جامی که اشعارش مملو از تخیّل است، نگرش جمهور در برابر نگرش منطقیون برکشیده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، سبب این تفوّق را برخاسته از ویژگی های دوره ای می داند که جامی در آن می زیسته است و می توان از آن با عنوان دوره گذار یاد کرد.
مفهوم سازی گفتمانی جنبش دانشجویی در ایران (مطالعه موردی دفتر تحکیم وحدت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
219 - 249
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله آن است که با اتکا به نظریات گفتمانی فوکو و استفاده از ظرفیت های دیرینه شناسانه و برخی از امکانات تبارشناسانه وی و نیز با اتخاذ سطح تحلیل گفتمانی در فهم سنت و تجدد و نسبت میان آن ها، به مفهوم سازی و دوره بندی گفتمانی دفتر تحکیم وحدت از آغاز شکل گیری تاکنون بپردازد و افزون بر مشخص نمودن ویژگی های گفتمانی هر دوره از حیث نسبت با گفتمان سنتی و تجددی، نشان دهد که در هر دوره چه نوع صورت بندی گفتمانی در دفتر تحکیم صورت گرفته و این صورت بندی ها تا کدامین آستانه پیش رفته اند. در این مسیر، روش دیرینه شناسانه فوکویی و استراتژی های روش شناختی وی مبنای کار قرار گرفت و پس از تعیین گزاره ها (کنش های کلامی و غیرکلامی مؤثر) به عنوان جامعه آماری، نمونه گیری هدفمند تا آنجا ادامه یافت که به اشباع رسید و داده های برآمده از نمونه های جدید، چیزی بر اطلاعات پیشین ما نیفزود. با توجه به چنین مبنای نظری و روشی ، مشخص شد که پنج دوره «تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان اسلام ناب»، «بازتولید گفتمان اسلام ناب»، «تطور از گفتمان اسلام ناب به سمت گفتمان روشنفکری دینی»، «تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان تجددی و تشدید نقاط تفرق گفتمانی» و «صورت بندی و تعمیق دو گفتمان متعارض (گفتمان مدرن و اسلام ناب) در دو تحکیم وحدت مجزا» را می توان از هم جدا نمود.
هیدگر و منطق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
5 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که هیدگر از همان سال های اوّلیّه تحصیل دانشگاهی خود و بعد از آن در سال های تدریس به آن پرداخته است مسأله منطق است. البته هر کجا او از منطق سخن می گوید منظورش منطق فرادادی (سنّتی) است و نه منطق ریاضى- سمبلیک که اصطلاحاً به آن منطق جدید مى گویند. آنچه او درباره منطق جدید گفته و نوشته است بسیار کم و غالباً همراه با توصیفاتی منفى است. در منطق فرادادی (سنّتی) نیز او به دنبال دستیابی به روش هاى درست فکرکردن و رسیدن به استدلال ها و استنتاجات درست نیست. اینکه آیا قیاسى درست ساخته شده است، یعنى نتیجه به درستى از مقدّمات به دست آمده است، پرسشى است که به صورت جملات آن قیاس و نسبت صورى میان آنها مربوط مى شود. اعتبار استدلال، ربطى به مضمون جملات ندارد. منطق به نزد او نخست با سخن و به تبع آن با حقیقت سر و کار دارد. بر خلاف قول شایع که گزاره را جای صدق/ حقیقت می داند هیدگر آن را مبتنی بر گشودگی (Erschlossenheit) دازین می داند. بر اساس گشودگی دازین است که اصولاً مواجهه با موجود ممکن می شود. بنابر این بازسازى مفهوم حقیقت، به نظر هیدگر، نباید محدود به تحلیل هاى صورى از ساختار جمله باشد، بلکه باید نحوه عمل انضمامى و زنده اى که با آن به چیزها نسبتِ صدق/ حقیقى مى دهیم نیز مدّ نظر قرار گیرد.
حکم، گزاره و جمله-نشانه از کانت تا هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به تبارشناسی مفاهیم حکم، گزاره و جمله-نشانه و نحوه موضوعیت یابی آنها در منطق در خلال دو جریان اصلی مطالعات منطقی در قرن نوزدهم میلادی می پردازیم. این دو جریان را می توان سنت جبری، که منطق را نوعی از جبر و حساب قلمداد می کند، و سنت نظریه استنتاجی، که استنتاج را جدا از جبر و بنیادی تر از آن می داند، نامید. ما در این مقاله از کانت آغاز می کنیم که تلاش او برای تفکیک منطق از متافیزیک نقش عمده ای بر هر دو جریان داشته است و همچنین پژوهش های او در مورد حکم و انواع آن را می توان نقطه شروع نظریه سنت اسنتاجی دانست. نشان می دهیم که چگونه در یک سنت منطقی مفهوم حکم و در قدم بعدی گزاره مفاهیم مرکزی منطق قلمداد می شوند و در سنتی دیگر مفهوم جمله و به تبع آن مفهوم فرمول درست ساخت و قواعد معطوف به آن محور مطالعات منطقی را شکل می دهد. سیر این تحولات را درآرای کانت، بولتزانو، بول و فرگه پی خواهیم گرفت و نهایتا به تحلیل دیدگاه پدیده شناسانه هوسرل از ماهیت مفاهیم مذکور و نسبت آنان با منطق خواهیم پرداخت.
تحلیل و نقد رویکرد گزاره ای به وحی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
5 - 37
حوزه های تخصصی:
رویکرد گزاره ای یکی از مهم ترین رویکردهای غیرزبانی به وحی قرآنی است. در این رویکرد مراد از «گزاره» که کلیدی ترین کلمه در آن است، معانی و حقایقی است که مستقل از زبان های طبیعی اند. بر پایه رویکرد گزاره ای این حقایق بی صورت اند و پیامبر به آنها صورت و لباس زبان خاصّی می پوشاند. در گذشته افرادی همچون زرکشی و سیوطی بدون اینکه ذکری از قائل یا قائلان این رویکرد داشته باشند، نامی از این قول برده اند. در دوران معاصر این رویکرد را برخی به بعضی از دانشمندان و فیلسوفان مسلمان نسبت داده اند. نوآوری جُستار حاضر این است که این نسبت ها را به مثابه مسئله خود واکاوی کرده و نادرستی آن را نشان می دهد؛ همچنین دلیل این رویکرد را به نقد گرفته و به پیامدها و لوازم آن که از اهمّیت وحی قرآنی می کاهند، اشاره می کند. افزون بر همه به ادله درون و برون متنی زبانی بودن وحی قرآنی می پردازد که اینها رویکرد گزاره ای را نفی و رویکرد زبانی را تأیید می کنند. تحقیق حاضر با استفاده از منابع مکتوب، بر شیوه تحلیلی- توصیفی و انتقادی سامان یافته است.
مقایسه و نسبت سنجی فقه و اخلاق از منظر گزاره و هدف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای مهم فلسفه های ناظر به علوم اسلامی، به ویژه علم اخلاق و فقه، شناخت مؤلفه های معرفتی هر دو علم و نیز تعامل و تأثیر متقابل چنین رشته های علمی است. این دو علم، هرچند هر یک عهده دار ساحت خاصی هستند، شباهت ها و تفاوت هایی دارند که شایسته بررسی و تحلیل است. براین اساس، این پژوهش به بررسی و مقایسه مؤلفه های مهمی مانند شناخت گزاره (موضوع، محمول و مسئله) پرداخته است؛ امری که پرداختن به آن، قبل از ورود در هر علم و مباحث و دستیابی به مسائل آن، ضروری است. نگارنده با روش مقایسه ای و با بهره گیری از منابع مکتوب، به تحلیل و نسبت سنجی این مؤلفه ها پرداخته و شباهت ها و تفاوت ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر یک از این دو دانش فقه و اخلاق را آشکار کرده است.