مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
متون پهلوی
حوزه های تخصصی:
سروش
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ لغات زبان فارسی«سروش» برابر با جبرئیل، رساننده پیام الهیبه پیامبران و مردان برگزیده خدا معرفیشده است. نوشته اند سروش فرشته ایاست که پیغام آور باشد و نیز فرشته ایکه پیغام و مژده آرد و یا خبر و پیغام خیر آورد و معانیازین دست. در اغلب قاموس ها با کم و بیش تفاوت، همه در همان معنیجبرئیل از او یاد کرده اند. اما سروش در ادبیات ایران پیش از اسلام و در فرهنگ اوستاییو ادبیات زرتشتیفارسیمیانه، تعریف و وظایفیدیگر را برعهده دارد که در متن مقاله به آن ها پرداخته شده است و با بررسیدقیق منابع پیش از اسلام در متون بازمانده پهلویو اوستایی، برایسروش بیش از بیست وظیفه این جهانیو آن جهانیرا میتوان برشمرد، که پیام رسانیسروش را میتوان تنها یکیاز آن ها دانست.
پژواک فرهنگ آزرم و ادب در شاهنامه و متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه، آیینة تمام نمای فرهنگ، حکمت و اندیشة ایرانیان و تجلیگاه باورها، آداب و رسوم اجتماعی آنان است که آن را میتوان با رویکردهای گوناگون واکاوید.این اثر سترگ مهمترین سند به جای مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است.
فردوسی که ستایشگر باورهای فرهنگی از جمله آزرم و ادب است، آن را زیبندة زنان میشمارد و در موارد بسیار مردان را نیز بدان میستاید.
بیگمان استاد توس در پرداختن به فرهنگ ایران کهن، برخوردار از منابع و مآخذی خود بوده است. او در پراهمیت جلوه دادن این شاخص فرهنگی به آثار پهلوی پیشِ رو، نظر داشته است؛ ازجملة آنها باید از رساله هایی چون: دینکرد، مینوی خرد، ارداویراف نامه، اندرزنامة بزرگمهر، اندرز آذرپادمارسفندان و...نام برد.
در این پژوهش کوشیده میشود به بررسی جایگاه رفیع آزرم و ادب در فرهنگ ایران باستان از دیدگاه شاهنامه و متون پهلوی پرداخته شود و بر این نکته تأکید گردد که فردوسی در پرداختن به این موضوع صرف نظر از علقه ها و باورهای فرهنگی خویش تحت تأثیر متون پهلوی بوده است.
مقایسة «رویین تنی و چشم آسیب پذیر اسفندیار» در متن های فارسی میانه (پهلوی) و شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویین تنی اسفندیار پاکدین و رواج دهندة دین مزدایی که بنابر ادبیات ایران باستان و متن های پهلوی و شواهد ذکر شده در وِجَر کرد دینی و سپس تأکید بر آن در زند وندیداد، به همت و دُعای اشو زرتشت و تقدیم ناری مقدس به او صورت پذیرفته، دارای ریشه ای بنیادین در فرهنگ ایران باستان بوده و زیربنای آن بر اساس منطقِ باورپذیریِ دینی و اندیشه های مزدیسنایی استوار است؛ در هیچ یک از متون اوستایی و پهلوی زردشتی کمترین نشانی ازآسیب پذیری چشم اسفندیار وجود ندارد. رویین تنی اسفندیار نیز در شاهنامه ـ علی رغم آن که افسانة تیرگز و چشم اسفندیار از جلوة خاصی برخوردار است ـ مورد تردید است. می توان احتمال داد «داستان آسیب پذیری چشم اسفندیار» از طریق راویان و ناقلان سنت های شفاهی کهن ماوراءالنهر و خراسان بزرگ و سیستان که محل پرورش داستان های اساطیری و حماسی بود، رواج پیدا کرد و سپس به تدریج با تغییر و تحولات گوناگونی به صورت یک روایت حماسی مدوّن که مجزّا و مستقل از خدای نامه بود، انعکاس یافت و مأخذی مورد وثوق و قابل استفاده برای نویسندگان شاهنامه های منثور شد. این داستانِ منفرد به شاهنامة ابومنصوری و سپس از آن طریق و یا به صورت جداگانه در کنار سایر مآخذِ فردوسی به شاهنامه راه یافت.
دست نوشته ای نو از اندرز اوشنر دانا (دست نوشتة TD26)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اندرزنامه ای که به نام اندرز اوشنر دانا مشهور است تاکنون پنج نسخة دست نویس یافت شده (K20، P33، M90، R410 و C165)، که همگی مضمونی یکسان دارند، به جز آن که دست نوشته های R410 و C165 فقط مشتمل بر 22 بند از سه دست نوشتة دیگر است. در این مقاله، دست نوشته ای نو منسوب به اوشنر دانا معرفی می شود (دست نوشتة TD26) که با پنج دست نوشتة دیگر بسیار متفاوت است. برخی از اندرزهای متن پیشین را ندارد و تعدادی اندرزهای دیگر دارد که به همان سبک نوشته شده است و به همین دلیل می توان یقین داشت که TD26 مشتمل بر بخشی از اندرزنامة اصلی اوشنر است که در پنج دست نوشتة پیشین باقی نمانده است.
مقایسة صفات و خویش کاری ها ی سروش در شاهنامه با متون مزدیسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروش یکی از مهم ترین ایزدان اوستایی است که در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی خویش کاری های مختلفی داشته و در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نام و نقش او بر جای مانده است. فردوسی (د 411 یا ۴۱۶ ق)، حماسه سرای چیره دست و بی بدیل ایران، در شاهنامه، در مقام گزارش باورهای دینی ایرانیان باستان، اوصاف و کارکردهایی را به سروش نسبت داده است. این مقاله، پس از بررسی تطبیقی ویژگی های سروش در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی، اوصافی همچون نگهبانی، دین یاری، افسونگری، پیام رسانی از سوی اهورامزدا، نجات بخشی، و خویش کاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامة باستان مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که گزارش شاهنامه با متون مزدایی همسویی اندکی دارد و فردوسی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائک، به ویژه جبرئیل، است و سروشِ او ترکیبی است از اوصاف دو سنّت ایرانی و سامی.
تفسیر در دین زرتشتی
حوزه های تخصصی:
تفسیر در دین زرتشتی، به طور اساسی شامل شرح اوستاست. با این حال، زند، نزدیک ترین معادل ایرانی آن، به طور کلی شامل متون پهلوی است که عقیده بر این است که از شرح و تفسیرهای پیرامون کتاب مقدس اوستا گرفته شده است، اما متون قدیمی ای که در دسترس اند، هیچ عبارت اوستایی ای ندارند. تفسیر زرتشتی با تفسیرهای مشابه ادیان دیگر تفاوت دارد چرا که در دین زرتشتی، تفسیر به عنوان بخشی از سنت مذهبی است که تا پیش از دوره ساسانی، در نوشتارها از آن استفاده نمی شد یا استفاده از آن محدود بود. مسلماً در این دوره طولانی که انتقال به صورت شفاهی بود، زند، به زبان فارسی میانه شکل بخشیده و دامنه آن را به نوعی محدود ساخته است. اگرچه سنت متأخرتر، بین متون اوستایی «گاهانی»، «حقوقی» و احتمالاً «مذهبی» تمایز رسمی قائل شده اند، اما به نظر می رسد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین تفسیر و شرح پهلوی از گات ها و متون حقوقی، مانند وَندیداد، هیربُدستان و نیرنگستان وجود ندارد. بنابراین، بنا بر هدف این مقاله، همه این متون به عنوان بخشی از تفسیر زرتشتی شناخته می شوند. از آن جایی که در سده ۱۹ و ۲۰ میلادی، آثار زرتشتیان دارای عنصری از تفسیر است و از سوی دیگر، ادبیات تفسیری به معنای دقیق کلمه، وجود نداشته است؛ در اینجا، پدیده تفسیر زرتشتی مدرن، بدون ارجاع دقیق به تک تک متون بررسی خواهد شد.
گناهان جنسی مردان در متون پهلوی
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از متون پهلوی، به مسئلهٔ گناهان مردان و زنان و مجازات های آن ها در دین زردشتی پرداخته شده است. یک بخش از گناهان در دین زردشتی، گناهان ویژهٔ مردان است و چنان که این متون نشان می دهند، مردان ایرانی بایستی از کارهای ناشایست و گناهان، سخت پرهیز می کردند که مبادا کرده ای ناشایست و ناپسند که در جامعهٔ دینی ایرانی گناه انگاشته می شد، از آنان سر زند. گناهان مردان از دیدگاه آیین زردشتی چندین گونه بودند و برای هرکدام از آن ها مجازاتی تعیین شده بود. در این پژوهش به آن گناهانی که می توان آن ها را «گناهان جنسی مردان» نامید، به ویژه گناهانی چون لواط، همخوابگی با زنان در دوران دَشْتان (= قاعدگی)، با شهوت به سوی زنان دیگر رفتن و یا زنا، و احتلام در خواب، پرداخته خواهد شد.
بررسی ساختار های اقتصادی ارداویرافنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارداویرافنامه یکی از متون پهلوی ساسانی است که شرح معراج موبدی به نام ارداویراف به بهشت و دوزخ در آن نگاشته شده است. هرچند این اثر دارای درونمایه ای دینی است ، اما بسیاری از ساختار های اقتصادی نظام ساسانی را می توان در آن یافت . این تحقیق به شیوه اسنادی کتابخانه ای بر پایه تحلیل محتوی انجام شده است و در پی یافتن ردپای ساختارهای اقتصادی نظام ساسانی در کتاب ارداویرافنامه می باشد ،وهدف آن اعتبارسنجی کتاب ارداویرافنامه است. در این تحقیق نخست ساختار های اقتصادی کتاب بررسی وسپس با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی مقایسه می شود و نتیجه تحقیق چنین است که ساختارهای اقتصادی کتاب کاملا هماهنگ و همسو با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی هستند و لذا کتاب ارداویرافنامه می تواند به عنوان یک منبع معتبر جهت بررسی ساختار های جامعه ساسانی مورد استفاده محققین قرار گیرد.
خْرَفْسْتَران در اندیشه ایرانیان براساس اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خْرَفْسْتَران موجودات زیان باری مانند اژدها، مار، مور، کژدم، موش، شیر و... هستند که اهریمن آنها را بر ضد جهان نیک آفریده است. در اوستا و متون پهلوی دستورهایی درباره مبارزه با این موجودات اهریمنی و از میان بردن آنها داده شده است. تأثیر فردوسی و شاهنامه بر فرهنگ و زبان ایرانی روشن است، امّا آنچه ضروری می نماید، آشکار کردن این نکته است که اندیشه های او و نگرشش درباره جانوران تا چه اندازه از این متون تأثیر پذیرفته است. نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه آن دسته از موجوداتی می پردازند که در متون دینی زرتشتیان خْرَفْسْتَر به شمار آمده اند و در شاهنامه هم از آنها نام برده شده است. این پژوهش نشان می دهد که در شاهنامه نه واژه خرفستر به کار رفته و نه به اهریمنی بودن جانوری اشاره شده است، امّا گاهی نگرش فردوسی در مورد زیانمند بودن برخی موجودات با آنچه در اوستا و متون پهلوی در این زمینه آمده، مشابه است و گاهی هم با آنها مغایرت هایی دارد. در پایان هر مبحث، به مفاهیم نمادین این جانوران در اسطوره های ملل دیگر نیز اشاره شده و اختلاف دیدگاه یا تشابهات آنها با اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه نموده شده است.
مقایسه ماهیت پری در ایران باستان با ماهیت آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پری در منابع و مراجع فارسی، مبهم و درهم آمیخته است. یونانیان، ایرانیان دورة باستان و ایرانیان بعد از اسلام، هرکدام باورهای خاصی در باب پری داشته اند. تداخل این باورها، سبب ابهام ماهیت و مدلول پری در اذهان گردیده است. هدف این نوشتار، به دست دادن تصویری روشن از ماهیت پری است که به درک و فهم بیشتر و صحیح تر از متون ادبی و دینی و تاریخی کمک خواهد کرد. برای این کار، مدلول این واژه از قدیم ترین ایام تا دورة جدید، در منابع مربوط مورد مطالعه قرار گرفته و مدلول و ماهیت آن در دورة باستان و مدلول و ماهیت و معانی حقیقی و مجازی آن در ادبیات فارسی، نشان داده شده است. بر این اساس، «پری» در دورة باستان، موجودی اهریمنی، شرور و دشمن روشنان و مزدیسنان بوده و انواعی داشته است. از دورة باستان و میانه که به ادبیات فارسی رسیده، از موجودی شرور و منفی به موجودی مثبت و نیکوکار تغییر ماهیت داده است. «پری» در ادبیات فارسی، عمدتاً بر «جنّ مسلمان» اطلاق شده که موجودی مؤمن و نیکوکار است. می توان گفت که پری، تنها واژة بدبختی است که خوشبخت شده است، چراکه از تاریکی به روشنایی، از زشتی به زیبایی، از بدکرداری به نیکوکرداری و از یاوری اهریمن به پیروی از یزدان رسیده است. نتیجه اینکه هم آموزه های اسلامی مثبت گرا بوده و هم زبان فارسی، ظرفیت مناسبی را برای گنجاندن اندیشه ها و تصورات نو در قالب واژه های اصیل خود داشته است.
معرفی دستگاه عددنویسی پهلوی و رهیافتی موثر به حساب اعداد پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعداد پهلوی برپایه حروف الفبای پهلوی نوشته می شوند و از یک دستگاه عددنویسی توانمند و درخور توجه برخوردارند، با آنکه در این عددنویسی نمادی برای صفر نداریم و در نگاه نخست، ناموضعی به نظر می رسد ولی شیوه نگارش آنها به گونه ای است که به سادگی می توان جایگاه یا مرتبه هر عدد را روشن ساخت. رویکرد ما به حساب این اعداد نشان می دهد، در جمع این اعداد نیازمند الگوریتم ویژه ای نیستیم، همچنین شمار حاصل ضرب هایی که یک کودک ایران باستان می بایست از بر می بوده در مقایسه با دیگر دستگاه های عددنویسی کهن بسیار کمتر است. افزون بر همه این ها برخی از اعداد بزرگ (بزرگتر از ده هزار) بیش از یک نمایش دارند و این خود توانمندی این دستگاه عدد نویسی را نشان می دهد.
بررسی و تحلیل متون منسوب به جاماسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
133 - 153
حوزه های تخصصی:
دو اثر جاماسب نامه و یادگار جاماسبی در برگیرنده پیش گویی های منسوب به جاماسب هستند. این دو متن همراه با متن زند بهمن یسن اصلی ترین منابع موجود در زمینه فرجام شناسی زرتشتی را تشکیل می دهند. متون جاماسب نامه و یادگار جاماسبی دارای بخش های مختلفی به فارسی میانه، پازند و فارسی بوده و در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده اند. در این مقاله پس از بررسی ساختار کلی و محتوای بخش های گوناگون این دو متن، تحلیل هایی در راستای شناخت دقیق تر و روشن کردن سیر تحوّلات تاریخی و چگونگی گسترش این متون ارائه خواهد شد. تأثیر آمدن اعراب بر تکوین و شکل گیری برخی مطالب موجود در جاماسب نامه و یادگارجاماسبی، مقایسه برخی مطالب این دو متن با دیگر متن آخرت شناسانه فارسی میانه یعنی زند بهمن یسن و بررسی برخی مطالب اساطیری و رویدادهای تاریخی موجود در این متون و همچنین احتمال وجود نوعی وزن در جاماسب نامه از دیگر مواردی است که در این مقاله به آنها پرداخته خواهدشد
جلوه های کودک و کودکی در متون پهلوی و هنر ایران ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰ (پیاپی ۷۸/۵)
147-174
حوزه های تخصصی:
بازشناسی حضور و نقش کودکان از خلال مدارک نوشتاری و مادی به جامانده تاریخی با توجه به پراکندگی و محدودیت این مدارک اغلب کار چندان آسانی نیست. از جمله ارزنده ترین اسناد در این باره، متون و مدارک مادیهستند که در آنها کودکان حضور دارند. از دوران ساسانی آثار مادی نسبتا فراوانی به جامانده و منابع نوشتاری قابل ملاحظه ای نیز در قالب متون پهلوی به این دوران منتسب است. در پژوهش حاضر تلاش شده است بر مبنای اطلاعات موجود در این منابع به مساله حضور کودکان و مقوله کودکی در جامعه ایران ساسانی پرداخته شود. پس از بررسی اولیه داده های مستخرج از مدارک نوشتاری و مادی، با تکیه بر یافته های مشترک و مفترق استنباط هایی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند حضور کودکان را می توان در قالب سه گروه کودکان خاندان سلطنتی، کودکان شهروندان عادی جامعه و کودکان اساطیری بررسی کرد. آنچه در متون پهلوی آمده است غالبا بر مبانی تعلیم و تربیت و آموزش کودکان تاکید دارد. کودکان خاندان ساسانی از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند تا جایی که نقش آنها در سنگ نگاره های سلطنتی، جاودانه شده است. کودکان عادی جامعه نیز تحت آموزش های دینی و مهارت های شغلی قرار می گرفتند و گاه به خدمت خاندان سلطنتی در می آمدند. در بعضی از آثار هنری ساسانی نیز نقشی نمادین برای کودک و کودکی غالبا در رابطه با اساطیر مربوط به ایزد آناهیتا یا آیین دیونیزوس لحاظ شده است.
برگوش ها و بر چشم ها در شاهنامه و متون پهلوی و مقایسه آنها با یاجوج و ماجوج در روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو واژه «برگوش» و «برچشم»، نام موجوداتی اسطوره ای است. بسیاری از پژوهشگران انها را به درستی نشناخته و درنتیجه به اشتباه معرفی کرده اند. نویسنده در این جستار می کوشد تا با واکاوی چند منبع پهلوی و فارسی مانند درخت اسوریک ، بندهش ، یادگار جاماسپ ، شاهنامه و برخی از فرهنگ ها، این موجودات را معرفی کند. درنتیجه این بررسی مشخص شد برگوش ها، همان گوش بستران، گوشوران یا گلیم گوشان هستند و کلمه «بزغوش» یا «بزگوش» دردست نویس ها و برخی از چاپ های شاهنامه فردوسی تصحیف کلمه برگوش است. با یک بررسی مقایسه ای میان مطالب منابع تاریخی و تفسیری فارسی در دوره اسلامی و مطالب روایت های پهلوی و شاهنامه اشکار شد این موجودات در صفت بزرگ گوشی و صفات دیگر با یاجوج و ماجوج یکسان اند و به گمان بسیار همان یاجوج و ماجوج در روایت های اسلامی هستند. در این نوشتار پس از یک بحث لغوی و پژوهش در متون فارسی و پهلوی، معنای کلمه برگوش معلوم شد و در مقایسه با ان برای برچشم نیز معنایی پیشنهاد می شود. همچنین ازنظر جغرافیایی به حوزه مشترک برگوش ها در روایت پهلوی و شاهنامه و یاجوج و ماجوج در روایات و منابع اسلامی اشاره خواهد شد.
جایگاه امشاسپندان در جهان شناسی مزدایی و نقش آنها در سلوک فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان شناسی مزدایی، امشاسپندان تجلیات اهورامزدا و کارگزاران او در آفرینش، پرورش و نگاهداری جهان اند و در هدایت انسان و راهیابی او به سعادت نیز نقش مهمی دارند. در سرتاسر متون دینی مزدایی به این فروزه های الهی که به دو گروه مونث و مذکر تقسیم می شوند، اشاره شده و آنان در همه جا موجوداتی دارای جنبه الوهی، هوشمند و در خور ستایش و نیایش به شمار آمده اند. افزون بر این، هر یک از این امشاسپندان با یکی از آفرینشهای اهورامزدا (همچون آسمان، زمین، آب، گیاه، جانور، انسان و آتش) پیوندی ویژه دارد و نگاهبان و موکل آن شمرده می شود. هر بخش از آفرینش نیز نماد یک امشاسپند یا صورت گیتایی او به شمار می آید و از همین رو، شایسته مراقبت و احترام است. در این پژوهش کوشش بر آن است که با بررسی اوستا و متون پهلوی نقش این تجلیات اهورامزدا در جهان شناسی زرتشتی، در کنار اهمیت هر یک از آنان در سلوک فردی مورد توجه قرار بگیرد.
دگردیسی های اسطوره جمشید در گذار از دوران هندواروپایی به دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
223 - 251
حوزه های تخصصی:
مهم ترین راز ماندگاریِ بسیاری از چهره های اساطیری، دگرگونی ها و تحوّلاتی است که هر شخصیّت یا روایت اسطوره ای در گذر زمان به خود دیده است. از جمله چهره های کهن در متون ادبی و اسطوره ای ایرانیان جمشید است که مجموعه وسیعی از روایت ها و مضامین اساطیری به او اختصاص دارد. در پژوهش حاضر آن گونه که از نظر خواهد گذشت، شالوده نخستین داستان جم به دوران هندواروپایی بازمی گردد و در روند تحول اساطیری به دوران اسلامی می رسد. در این دگردیسی، تمامی عناصر تحوّل اسطوره؛ یعنی شکستگی، دگرگونی و ادغام دیده می شود؛ به گونه ای که در این راستا مرزهای ایزدگونگی عصر ودایی تا قدم نهادن در وادی عرفان در دوران اسلامی را درمی نوردد. حاصل پژوهش حاضر، تمامی تحولاتی است که این اسطوره محبوب دوران هندواروپایی در بستر فرهنگ ایرانی به خود دیده است. شخصیتی که در پس نوآوری های زرتشت راه هبوط در پیش می گیرد امّا محبوبیت دیرپایش به بازآفرینی و عروج او می انجامد.
بررسی ساختار نهاد خانواده در دوره ساسانی به استناد کتاب ارداویرافنامه
حوزه های تخصصی:
ارداویرافنامه یک متن پهلوی است، که در دوره ساسانی حدود 1400 تا 1700 سال قبل نگاشته شده است ، این کتاب شرح معراج موبدی به نام ارداویراف می باشد که با خوردن می و منگ به جهان روحانی می رود و شرح سفرش را دبیری کتابت می کند ، این اثر احتمالا در عصر انوشیروان به زبان پهلوی نگارش یافته و جزو کتب دینی زرتشتیان به شمار می رفته است ، در این مقاله نهاد خانواده در ارداویرافنامه از نگاهی آماری مورد بررسی قرار گرفته است ، هدف از این تحقیق آن است که دیدگاه جامع و روشنی درباره این نهاد به دست آید تا در سایه آن، دیدگاه روشنتری درباره نهاد خانواده در دوره ساسانی و زرتشتیان آن دوره که معاصر با زمان نوشتار کتاب هستند حاصل شود. نتیجه ای که از این تحقیق گرفته شده است این است که نهاد خانواده در ارداویرافنامه مطابق مطالب مندرج در کتاب کاملا منطبق و همسو با نهاد خانواده در دوره ساسانی است و این نشان میدهد که کتاب ارداویرافنامه می تواند به عنوان یک منبع معتبر جهت معرفی دوره ساسانی مورد استفاده محققین قرار گیرد. ، شیوه تحقیق در این مقاله اسنادی کتابخانه ای و ابزار کار فیش برداری می باشد.
بررسی هستی شناسی متون پهلوی و استنتاج آموزه های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوگانه باوری در یزدان شناسی مَزِدِیَسْنا مفهومی بنیادین است که از لحاظ فلسفی حائز اهمیت می باشد. دوگانه باوری در گات های زرتشت با پیکار میان سپندمینو و انگره مینو آغاز می شود و سپس در خلال اوستای پَسین، به صورت تقابل میان اهورامزدا و اهریمن سازمان می یابد. در متون پهلوی، دوگانه باوری با هستی شناسی پیوند می خورد و جهان بینی دو بُن گرای زرتشت در قالب آفرینش و تکوین جهان هستی بر اساس پیکار میان اورمزد و اهریمن شکل می گیرد؛ این پیکار طی چهار دوره ادامه می یابد و سرانجام با پیروزی اورمزد و شکست اهریمن پایان می پذیرد. در این پژوهش، نخست بر اساس گزارش های سُنتی از آفرینش، مبانی دوگانه هستی شناسیِ متون پهلوی بررسی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیلی استنتاجی، آموزه های تربیتی موجود در این هستی شناسی استخراج شد. پرورش هوش هستی نگر (معنوی)، خردگرایی و نیک ورزی، پرورش توانایی داوری اخلاقی بر اساس دیالکتیک موجود در هستی، یگانگی انسان با جهان هستی و پاسداشت طبیعت و پدیده های طبیعی از جمله آموزه های تربیتی برگرفته از هستی شناسی متون پهلوی هستند.
مسئله دیوِ گاوپای و دانای دینیِ مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰۹
69 - 84
حوزه های تخصصی:
داستانِ «دیوِ گاوپای و دانای دینی» از مشهورترین و بحث برانگیزترین داستان های مرزبان نامه و داستانی بلند است که تمامِ بابِ چهارم را به خود اختصاص داده است. بُن مایه این داستان رنگ و بوی اساطیری دارد و روایتِ آن را می توان در پیوند با الگوهای روایی-اساطیریِ ایرانی دانست. همین موارد نظرِ پژوهشگران را به خود جلب کرده و باعث شده است نظرهای مختلفی در موردِ داستانِ «دیوِ گاوپای و دانای دینی» بیان و ارایه شود. در ادامه پس از خلاصه داستانِ «دیوِ گاوپای و دانای دینی»، نگاهی به نقد و نظراتِ ارایه شده در موردِ این داستان می اندازیم و پس از بررسیِ این نظرات؛ نظرِ خود را با تحلیلی تاریخی-اسطوره ای به روشِ کتابخانه ای و اسنادی ارایه می دهیم. نتیجه حاصل از پژوهش نشان می دهد که بُن مایه داستانِ «دیوِ گاوپای و دانای دینیِ» مرزبان نامه مناظره زرتشت و اهریمن است که از اوستا و منابعِ پهلوی گرفته شده و ساختارِ این داستان بر اساسِ کتابِ مینوی خرد پی ریخته شده است.