فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گونه های مختلف فارسی گفتاری که امروزه در خراسان ایران، تاجیکستان و شمال افغانستان صحبت می شود، بازمانده زبان فارسی دری هستند که در آغاز دوره اسلامی در این منطقه شکل گرفته و رواج پیدا کرده است. در این گونه ها واژه هایی دیده می شوند که بر پایه اصول زبان شناسی زبان های ایرانی نمی توانند فارسی اصیل محسوب شوند، بلکه وام واژه هایی هستند که در اثر تماس زبانی فارسی با دیگر زبان های ایرانی که در گذشته و حال در این مناطق رواج داشته اند، وارد این گونه های فارسی شده اند. در این مقاله پس از مقدمه ای درباره چگونگی شکل گیری زبان فارسی در منطقه خراسان و زبان های کهنی که قبل از فارسی در این منطقه رواج داشته اند، خاستگاه احتمالی وام واژه ها در فارسی خراسان بررسی شده است، سپس با برشمردن تعدادی از وام واژه های ایرانی در فارسی خراسان، و بررسی ویژگیهای آوایی آن ها، سعی شده تا خاستگاه این وام واژه ها در زبان ها یا گویش های ایرانی نشان داده شود.
بررسی کمّی تغییر رفتار اجزای فعلی در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی همکردهای فعل مرکب یا بخش فعلی موجود در عبارت های فعلی، خودشان فعل های قاموسی ساده ای بوده اند که معمولا در این نقش جدید در معنای اصلی به کار نمی روند. این پژوهش به دنبال مشخص کردن این است که چه افعالی در زبان فارسی نو این روند را طی کرده اند و کدام دسته از آنها حضوری باثبات تر و کدام دسته گرایشی قوی تر داشته اند تا در ساخت های فعلی جدید نیز به شکلی زایا در این نقش حضور یابند. برای مشخص شدن این موضوع از یک معیار کمّی آماری به نام «ضریب تغییر» استفاده شده است. با استفاده از این معیار، رتبه بندی جدیدی برای این نوع افعال ترتیب داده شد که بازنمودی عددی از تغییر رفتار آنها را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد فعل «زدن» بیشترین تغییر رفتار را نشان می دهد و بسیار به مشارکت در ساخت های فعلی جدید تمایل نشان داده و فعل «داشتن» پایدارترین رفتار را داشته است .
بررسی کارکردهای پوشاک و زیورآلات در دیوان قانع بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیر گیرو ازجمله زبان شناسانی است که موضوع بررسی نشانه های اجتماعی برای فهم معنای پنهان و ضمنی متن را مطرح می کند. نشانه شناسی اجتماعی رویکردی است که به بررسی نشانه ها برای دریافت معنای پنهان در متون می پردازد. نشانه های اجتماعی آنگاه که در محور هم نشینی درکنار دیگر نشانه ها و واژه ها قرار می گیرند، معنایی فراتر از معنای صریح و ظاهری به مخاطب انتقال می دهند . پوشاک و زیورآلات به عنوان یکی از بارزترین پدیده های فرهنگی-اجتماعی در کلام و نوشته های نویسندگان و سرایندگان جایگاه ویژه ای دارد. سرایندگان کُردزبان نیز به پوشاک و زیورآلات محلّی خود به وفور توجه داشته اند و آن ها را با اهداف گوناگونی در سروده های خود به کار برده اند. قانع نیز در مقام یکی از سرایندگان نامدار کُرد در سروده های خود به پوشاک و زیورآلات بسیار اشاره کرده است؛ این اشارات او نیز کارکردهای مختلفی دارد. بررسی بازتاب پوشاک و زیورآلات محلّی در دیوان قانع ازدیدگاه نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو نشان می دهد هریک از انواع پوشاک و زیورآلات مردم کُرد در دیوان قانع نشانه ای است که با قرارگرفتن در محور هم نشینی درکنار دیگر واژه ها و در بافت متن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی جامعه کردستان، وطن پرستی مردم کُرد و احوال روحی و روانی شاعر اشاره می کند.
تحلیل انتقادی منظومه های «آقادار» و «فوخوس» شیون فومنی براساس ویژگی های گفتمانی و دال های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های نمادین شیون فومنی مملو از دال های هدفمند ارزشی گفتمان ساز مؤلف است. در دو منظومه «فوخوس» و «آقادار» شاعر از انواع نمادها جهت برجسته سازی گفتمان ها بهره می برد. کثرت گفتمان ها در این منظومه ها با بهره گیری از دال های ارزشی، محققان این پژوهش را به این امر ترغیب می کند که با برشمردن ویژگی های گفتمانی هریک از این آثار به ابعاد وسیعی از جهان بینی های ادراکی دست یابند. ازاین رو، رویکرد انتقادی لاکلائو و موفه، مدل پیشنهادی جهت بررسی دال شناسی ارزشی شخصیت های نمادین در این دو منظومه است. با استناد به داده های متنی منظومه ها، انواع دال های هدفمند با بهره گیری از روش کیفی شناسایی شد و در نهایت، کاربست مدل انتقادی نامبرده بر دو منظومه، یافته هایی را دربر داشت: منظومه آقادار علاوه بر پنج گفتمان اصلی از دو گفتمان فرعی انسان شناختی و طبیعی نیز بهره می برد. از نتایج دیگر این پژوهش، چرخش های گفتمانی است که در این دو منظومه یافت می شود. همچنین با بررسی انواع دال های مرکزی و شناور دو منظومه فوخوس و آقادار، دو دال مرکزی اصلی به ترتیب بختک و ازگیل هستند؛ دال اصلی منظومه فوخوس تک مدلولی، اما دال اصلی منظومه آقادار از منظر دو شخصیت اصلی، دومدلولی است.
تحلیل چند معنایی افعال مرکب با همکرد «دادن» در چارچوب معنی شناسی قالبی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی قالب های معنایی و طرح واره های ساختی افعال مرکب با همکرد «دادن» پرداخته شده تا چندمعنایی بین آن ها در چارچوب معنی شناسی قالبی (فیلمور، 1982) و صرف ساختی (بوی، 2010الف، 2010ب، 2018) مطالعه شود. داده های مورداستفاده شامل 382 فعل مرکب با همکرد «دادن» است که از منابعی همچون فرهنگ زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) گرد آوری شده اند. در دسته بندی معنایی داده ها از معنای افعال در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) کمک گرفته شده است. طرح واره های ساختی هر دسته معنایی، الگوهایی برای ساخت افعال مرکب جدید را ارائه می دهند. ازطرفی، قالب های معنایی مواردی همچون ظرفیت نحوی، ساخت دستوری و نقش های دستوری را در جملاتی نشان می دهند. یافته ها نشان می دهد که با استفاده از مفاهیمی که در نظریه های معنی شناسی قالبی و صرف ساختی مطرح است، می توان بین طرح واره های ساختی و قالب های معنایی ارتباط برقرار کرد و چندمعنایی موجود بین افعال مرکب همراه با همکرد «دادن» را شناسایی و واکاوی کرد. این تحلیل به ساختار شبکه ای و پایگانی از طرح واره ها منجر می شود که حالت سلسله مراتبی دارد و تصویری گویا از چندمعنایی انتزاعی در سطح طرح واره ها را می نمایاند.
بایگانی اسناد پهلوی هستیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار پس از ذکر تاریخچه کوتاهی از مجموعه اسناد پهلوی، روند تاریخ گذاری و محل کشف آنها، سه سند با نام های ناشناخته شماره 2، برکلی20 و برکلی223 بررسی می شود. فیلیپ ژینیو و دیتر وبر پیش تر این اسناد را یا واژه هایی از آنها خوانده و به زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه کرده اند. ابهام های فراوان موجود در خط پهلوی تحریری و ویژگی های جوهر و قلم به کار رفته در اسناد در کنار پیچیدگی شناخت دست خط و شیوه کتابت کاتبان کار بررسی و خوانش این اسناد را بی اندازه دشوار و بازبینی آنها را ناگزیر می کند. بر همین اساس، در این مقاله برای برخی از واژه ها خوانش و معنی تازه ای پیشنهاد می شود. افزون براین در هر سه سند، ساختار اضافی خاصی وجود دارد که کلید دریافت نکته اصلی اسناد است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این نوشته این ساختار اضافی بازشناسی، تجزیه و تحلیل و به بازمانده های آن در برخی زبان های شمال غربی اشاره می شود.
بررسی رویکردهای مثبت، منفی و بی طرفانه سفرنامه ها به فرهنگ عامه دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه از مهمترین منابع دست اول برای پژوهش های فرهنگی به شمار می آید و سفرنامه های اروپاییان در دوران قاجار، چه از دید کمی و چه از دید کیفی، دارای بیشترین ارزش برای شناخت و بررسی فولکلور ایران هستند. فرهنگ عامه، خلقیات، آداب و رسوم و آیین های ایرانی بازتاب گسترده ای در سفرنامه های دوران قاجار داشته اند. همچنین سفرنامه های اروپاییان منبع بزرگی برای ایران-شناسان بوده و از پایه های مهم ایران شناسیِ غربی قلمداد می شوند. از این رو چگونگی بازنمایی این فرهنگ در نوشته های اروپاییان دارای اهمیت کلیدی است. این جستار کوشیده است با بررسی این سفرنامه ها و انجام دسته بندی داده های مربوط به فرهنگ عامه ایران، سویه ها و جزییات برخی باورها، آیین ها و روحیات ایرانی را بیرون کشیده، ارزیابی و تحلیل نماید. این بررسی نشان می دهد که بیشتر داده ها با نگاه مثبت یا بی طرفانه و تنها گزراشی/توصیفی به فرهنگ عامه ایران گردآوری شده اند و بخش کوچکی از داده ها نیز با رویکرد منفی و شرق شناسانه انجام شده اند.
کاربردها، گونه ها و تحولات یک عامل ربط (هِن) در گویش قدیم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار بازمانده از گویش قدیم شیراز یکی از ارزشمندترین مجموعه های گویش های کهن ایرانی است که هنوز ابهامات واژگانی، دستوری و معنایی فراوانی دارد. یکی از کلمات مبهم این گویش که با تفاوت های بنیادین معنایی و کاربردی در گویش هروی کهن نیز به کار رفته، فعل «هن» است. این کلمه در فر هنگ های قدیم فارسی با قیدِ «در گویش قدیم شیراز» با معنی «است» مدخل شده است. در این مقاله با توجه به تفاوت های اساسی این فعل در گویش شیرازی و هروی، تنها به کاربردهای این فعل در گویش شیرازی خواهیم پرداخت. براساس اشعار شاه داعی شیرازی و با اشاره به برخی از ابیات دیگر بازمانده از این گویش سعی خواهیم نمود انواع، تکواژگونه ها، کاربردها، تحولات و درنهایت صورت اصلی آن را نشان دهیم. «هن» /h-en/ در گویش شیرازی کهن به سه صورت به کار می رود: 1. با h- آغازین (کامل با n): (هِن) /hen?/؛ 2. با h- آغازی (ناقص بیn): (هِه) /he/ (به ندرت ه /e/، مشابه فارسی گفتاری)؛ 3. بدون h- آغازین: (ِ ن) /-en?/ (به ندرت ن /n/). «هن» و «هه» در این گویش تنها به عنوان عامل (فعل) ربط به کار رفته است؛ اما گونه بدون h آغازی این فعل در فرایند دستوری شدگی تا مرحله تهی شدگی کامل نیز پیش رفته است. درنهایت با توجه به کاربردهای دستوری و معانی این واژه، به عنوان یک پیشنهاد ریشه شناختی که باید دقیق تر بررسی شود، شاید بتوان «هن» را محصول تحول صیغه سوم شخص قاعده مند فعل h- دانست: hēd/ hed > hen.
تنوع ساخت فعل در گونه های فارسی کابلی، هروی و هزارگی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مقایسه ای در زمینه زبان ها و گویش های ایرانی به دلیل «پیکره بنیاد» بودن آن، به گونه مقبولی در ایران صورت نگرفته و این موضوع انجام مطالعات تطبیقی بین گونه های معتبر زبان فارسی را دشوار می سازد. به جهت فقدان نهادهای نظارتی و حمایتی در مورد فارسی دری در افغانستان و نیز وجود جنگ های فرسایشی و همچنین مهاجرت های گسترده، به جایگاه زبان فارسی در آن سرزمین عنایت کافی مبذول نشده است. در غیاب چنین توجهی در آن کشور همسایه و مسلمان که پیوندهای عمیق فرهنگی با ایران دارد، ضروری می نماید تا زمینه مطالعات گویشی در مورد فارسی دری در دانشگاه های ایران تقویت شود. این پژوهش از نتایج یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرزی ایران است. برای مزید اطمینان، آثاری که به بررسی گویش های فارسی افغانستان پرداخته، مورد بازبینی قرار گرفته اند. به علاوه پژوهشگر برای امکان مقایسه تنوعات ساخت فعل در گویش های کابلی، هروی و هزارگی از طریق مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، داده های مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران در هر کدام از گویش های مورد نظر 5 نفر از دانشجویان افغانستانی واحد بین الملل دانشگاه بیرجند با میانگین سن 30 سال در 2 گونه جنسیتی است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از شباهت نسبی الگوی رده شناختی حاکم بر گویش های کابلی، هروی و کابلی با فارسی معیار و به ویژه گویش های مرزی خراسان در حوزه هایی چون زمان های فعل، ساخت های امر و نفی، مجهول و انواع سببی است. گویش هزارگی نسبت به گویش های فارسی هروی و کابلی از تفاوت های واژگانی و دستوری قابل توجهی با فارسی معیار در ایران برخوردار است.
برخی فرآیندهای مشترک تضعیف و تقویت در گونه های زبانی استان مازندران: رویکرد زایشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
گویش مازندرانی به لحاظ رده شناختی در گروه زبان های شمال غربی قرارمی گیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبان های جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگی های آن ها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از داده های این پژوهش از طریق مصاحبه، ضبط و ثبتِ گفتار 30 گویشور از 15 شهرِ استان مازندران شامل ساری، بابل، بابلسر، آمل، قائم شهر، سوادکوه، نور، نوشهر، چالوس، عباس آباد، محمودآباد، فریدون کنار، بهشهر، تنکابن، و کلاردشت جمع آوری، دسته بندی، توصیف و تحلیل شده اند. علاوه بر این از منابعی همچون مقالات، پایان نامه ها و واژه نامه های نوشته شده درباره این گویش نیز استفاده شده است. پژوهشگران مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده و اطلاعات مورد نیاز را ثبت و ضبط کرده اند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتنداز: 1. غلت کامی /j/ در وسط واژه در جایگاه پایانه هجا بعد از یک واکه در تمامی گونه های زبانی استان مازندران حذف می شود. 2. واکه های /a/، /e/ و /o/ به واکه مرکزی و نرم [ә] تبدیل می شود. 3. انسدادی واک دار /d/ به غلت کامی [j] در جایگاه بین دو واکه تبدیل می شود. 4. انسداد چاکنائی در آغاز برخی از واژه هایی که با /š/ یا /s/ شروع می شود، همراه با واکه درج می شود. 5. همخوان های /f/ و /v/ در جایگاه آغازه هجا یا واژه به [b] تبدیل می شوند.
متمم مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالش برانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبان شناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقوله متمم مفعول را بر اساس سه فرضیه اساسی تحت عنوان نظریه خرده جمله، نظریه محمول سازی و نظریه محمول مرکب مورد بررسی قرار می دهد. اغلب زبان شناسان و دستور نویسانی که تاکنون ساخت متمم مفعول را در زبان فارسی بررسی کرده اند، دیدگاهی مشابه نظریه محمولسازی ارائه نموده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل ساخت حاوی متمم مفعول بر اساس نظریه محمول سازی با اصول نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و برنامه کمینه گرا همچون معیار نقش معنایی، اصل فرافکن و فرضیه اعطای نقش تتای یکسان (یوتا) مغایرت دارد. همچنین تحلیل ساخت مذبور بر اساس نظریه محمول مرکب از یک سو، با افزایش تعداد افعال مرکب در زبان فارسی زایایی و اصل اقتصاد زبانی را نادیده می گیرد و از سوی دیگر رابطه گزاره ای بین متمم مفعول و گروه اسمی پیش از آن را از دست می دهد. در ادامه به پیروی از رویکرد خرده-جمله و با استناد به استدلال هایی نظیر تناوب موضوعی، محدودیت گزینشی، ابهام در جملات مرکب استفهامی، حضور در بافت های نحوی مختلف، اصطلاح پاره، رابطه تطابق، هم تعبیری، آزمون پاره جمله، قلب نحوی، خلأ نحوی، آزمون جایگزینی با ضمیر و توزیع انواع گروه اسمی به عنوان فاعل ساخت خرده جمله نشان داده می شود که ساخت دارای متمم مفعول را باید به همراه گروه اسمی پیش از آن به عنوان سازه ای مستقل تحت عنوان ساخت خرده جمله در نظر گرفت.
سرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه (معرفی و توصیف دو هنرسازه تازه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره انواع هنرسازه ها در آثار ادبی گوناگون نوشته های بسیاری به چاپ رسیده است، اما ازآنجاکه هنر و هنرسازه ها را نمی توان محدود کرد، پژوهشگر ادبی هنوز هم می تواند انواع دیگری از این ابزارها را کشف و توصیف کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند به دو هنرسازه بپردازند که ظاهرا تاکنون توجه ادب پژوهان را به خود جلب نکرده اند. این دو ابزار عبارت اند از سَرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه. در سرنام پنداری (تسامحا سرواژه پنداری)، شاعر/ نویسنده می کوشد هر یک از واج ها یا تک نگاره های یک واژه را واج یا تک نگاره آغازینِ واژه ای دیگر بپندارد و با این کار واژه بسیط را سرنام تلقی کند. درواقع با این حسن تعلیل، به صورتی هنری معانی دیگری به معنای اصلی واژه افزوده می شود که در ساختمان و ریشه آن واژه وجود ندارد. در ریشه شناسی شاعرانه (هنجارگریزی ریشه شناختی)، شاعر/ نویسنده برای واژه ریشه ای می سازد تا معنای موردنظر خود را بدان واژه تحمیل کند. برخلاف ریشه شناسی عامیانه، ریشه شناسی شاعرانه کاملا آگاهانه است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نگارندگان توصیفی تحلیلی است.
واژه نیهشتن (nīhaštan=دقت کردن، دیدن) در گویش بختیاری؛ ریشه و ساخت ائوریستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 126
حوزههای تخصصی:
گویش های ایرانی همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته هستند که هر یک شماری ویژگی های زبان های ایرانی باستان را به ارث برده اند. این گویش ها، دنباله زبان های ایرانی باستان هستند که ریشه در دوران هندوایرانی و هندواروپایی دارند؛ از میان این گویش ها، گویش لری بختیاری از گروه گویش های جنوب غربی، دنباله زبان های ایرانی میانه غربی و فارسی باستان است که ویژگی های دستوری، واژگانی و آوایی آنان را به ارث برده است؛ همانا، گویش ها اصالت و نیای خود را بهتر نشان می دهند و در کنار مباحث فرهنگی، ساخت دستوری و واژگانی آنان هم باید مورد پژوهش قرار گیرد؛ از این رو، هدف این پژوهش بررسی واژه نیهشتن( ماده مضارع نیهر، نییَر) در لری بختیاری است که در متون کهن نیامده، ولی در گویش لری بختیاری به جا مانده است. بر این پایه، روش کار، هم پیدا کردن ریشه واژه و هم ساخت دستوری این واژه است که از چه قانون دستوری کهن پیروی کرده است. در پایان، چنین نتیجه گیری شد که این واژه از ریشه har و ساخت این واژه با احتمال بسیار از ساخت ائوریست یا ماضی s دار پیروی کرده است.
واژگان باستانی بازمانده در ضرب المثل های تالشی شمالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 206
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها از مهمترین گونه های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب المثل ها موجب شده است که واژگان به کار رفته در آن ها با گذر زمان کمتر دچار تحولات زبانی شده، و اصالت خود را تا حدود زیادی حفظ کنند. بنابراین بررسی ضرب المثل های موجود در هر یک از گویش های ایرانی اهمیت ویژه ای دارد. به دلیل از بین رفتن تدریجی گویش ها، قسمت اعظمی از میراث فرهنگی و زبانی ایران زمین در معرض نابودی قرار گرفته است. بنابراین در راستای پاسداری از این میراث کهن ضرورت دارد که ضرب المثل های موجود در گویش ها از جمله گویش های زبان تالشی به صورت میدانی جمع آوری شود. لذا در پژوهش حاضر با بررسی چند ضرب المثل از تالشی شمالی، تعدادی از واژهای باستان را که تا حدود زیادی از تحولات زبانی مصون مانده اند، بررسی کرده و سیر تحول این واژه ها را مشخص نموده ایم، علاوه بر آن، به معادل فارسی هر ضرب المثل نیز، قبل از بررسی سیر تحول واژگان، اشاره شده است.
بازشناسی پراکندگی زبانی- جغرافیایی گونه های زبانی لُری در سه استان همدان، لرستان و خوزستان با استفاده از رویکرد گویش سنجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 169
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، داده های زبانی 80 جایگاه در محدوده ی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با به کارگیری بسته نرم افزاری نقشه نگاری و گویش سنجی گب مپ و استفاده از الگوریتم فاصله ی لونشتاین مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف از انجام این مطالعه، به دست آوردن تقسیم بندی دقیق از گونه های زبانی رایج در منطقه و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر با ترسیم نقشه، پلات، نمودار و در نهایت به دست آوردن تصویری از وضعیت زبان شناختی و قوم شناسی ساکنین منطقه ی مورد مطالعه است. داده های مورد استفاده در این پژوهش، 100 واژه را شامل می گردد که با روش های میدانی و کتابخانه ای از 80 گویشور بومی منطقه جمع آوری شده و در مجموع 8000 واژه در این مطالعه مورد گویش سنجی قرار گرفته اند. در نتیجه ی انجام این پژوهش، سه گونه ی اصلی لری شمالی، لری بختیاری و لکی در منطقه ی مورد مطالعه شناسایی شدند. همچینین، مشخص شد که گونه های فرعی به دست آمده (لری شمالی A، لری شمالی B1، لری شمالی B2، لری بختیاری A و لری بختیاری B) متفاوت از تقسیم بندی های پیشین گونه های لری هستند و به صورت پیوستاری زبانی در پهنه ی جغرافیایی مورد نظر پراکنده شده اند. بررسی تناوب های آوایی و واژگانی داده های این پژوهش نیز همگی ماهیت پیوستاری بودن این گونه ها را تایید می کند.
کاربردهای زبان شناسی پیکره ای در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش زبانِ مبتنی بر پیکره، موردِتوجه بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش زبان است و استفاده از پیکره های زبانی در این حوزه به شیوه های مختلفی صورت می گیرد. در این مقاله برآن بودیم تا ضمن معرفی انواع پیکره های مفید در امر آموزش زبان و اشاره به ویژگی های ساختاری آن ها، به کارآمدی پیکره ها و نقش آن ها در آموزش زبان بپردازیم. براساس این، به طورکلی، دو نوع پیکره، یکی پیکره آموزشی زبان و دیگری پیکره زبان آموز را معرفی کرده ، به نمونه هایی از این پیکره ها در زبان فارسی اشاره کرده ایم. علاوه برآن، برخی داده های زبانی برچسب خورده زبان فارسی را فهرست کردیم و نشان دادیم که چگونه می توان از آن ها در آموزش زبان فارسی بهره برد. مشخص است که پرسش اصلی این پژوهش بر نحوه اثرگذاری و کاربردهای پیکره ها در آموزش زبان متمرکز است و برای پاسخ به آن ناگزیر بوده ایم با نگاه جامع توصیفی به پیشینه مطالعات نظری و عملی این حوزه مراجعه کنیم. نتیجه بررسی های مروری و پژوهشی این مطالعه نشان داد که هریک از پیکره های مورداشاره باتوجه به زیرساخت محتوایی که دارند به شکل خاصی می توانند در آموزش زبان مفید باشند و بررسی داده بنیاد این مقاله بر تأثیر مثبت داده های زبانی بر تولید محتوای آموزشی مناسب صحه می گذارد.
تحلیل مقایسه ای نمود در زبان فارسی گفتاری و نوشتاری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولا صرف فعل در زبان ها با رمزگزاری سه نوع اطلاعات انجام می شود که عبارت اند از نمود، وجه، و زمان. هدف اصلی این مقاله طبقه بندی انواع نمود و یافتن تفاوت ها و شباهت های دو گونه نوشتاری و گفتاری فارسی با توجه به نظریات کروئگر، کامری و جکندوف است. داده های پژوهش حاضر از میان جملاتی که نگارنده یا با آنها در بافت برخورد نموده یا از خلاصه قسمت های 16-20 سریال تلویزیونی شهباز شنیده انتخاب شده اند. علاوه برآن نگارنده در صورت لزوم برای ارائه مثال به عنوان گویشور بومی زبان فارسی از مثال های خود استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشان داد که تحولی در زبان فارسی گفتاری معاصر رخ داده است. در گونه فارسی گفتاری نمود نقلی رو به اضمحلال است. به جز این مورد و تفاوت های واجی، تفاوت عمده دیگری بین وجود انواع گونه های نمود از جمله نمود کامل، نمود ناقص، نمود تقریبی و غیره در این دو گونه زبانی موجود نیست. در پایان تحلیل تازه ای از طبقه بندی نمود به صورت طیف نمود ارائه شده است.
توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی در گویش سه قلعه با رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی با رویکرد بهینگی در گویش سه قلعه است. گویش سه قلعه از گویش های کهن زبان فارسی واقع در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی -تحلیلی است. بدین منظور، ۱۰ گویشور مرد، مسن و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شده اند و داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار و مصاحبه جمع آوری شد. سپس، داده های موردنظر از جمله های ضبط شده استخراج و براساس الفبای آوایی بین المللی آوانگاری و انواع فعل ماضی در این گویش طبقه بندی، توصیف و واژه بست های ضمیری آن ها تعیین شدند. در گام بعدی، محدودیت های به کاررفته در پیکره زبانی بر اساس محدودیت های پشنهادی آندرسن (1994) جهت تعیین جایگاه واژه بست استخراج شدند. در نهایت، محدودیت های استخراج شده در تابلوهای مخصوص نظریه بهینگی توصیف و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت در همه انواع فعل ماضی به غیر از فعل ماضی التزامی، محدودیت «حضور واژه بست در چپ ترین لبه حوزه» Leftmost(cli))) بی رقیب است، اگرچه در فعل ماضی مرکب رتبه بندی محدودیت ها متفاوت با فعل ماضی ساده است. در فعل ماضی التزامی جهت تعیین جایگاه بهینه واژه بست، محدودیت «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه واجی» (NonInitial(cli)) دارای بالاترین رتبه و تخطی از آن مهلک محسوب می شود. بنابراین رقابت بین محدویت ها در این گویش نشان می دهد که واژه بست ها جهت میزبان گزینی در فعل ماضی از هر سه جایگاه استفاده می کنند که انعطاف پذیری این گویش را در مورد واژه بست گزینی در گونه فعل ماضی نشان می دهد.
بررسی رده شناختی قید حالت در زبان فارسی براساس چارچوب لوب دیل (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای چارچوب رده شناختی لوب دیل انجام شده است. لوب دیل (2005) در پژوهش خود قید حالت را در 120 زبان دنیا بررسی کرده و آن ها را در 10 راهبرد جای داده است. هدف از انجام این پژوهش، پیداکردن جایگاه رده شناختی قید حالت در زبان فارسی براساس چارچوب لوب دیل است. در پژوهش حاضر، ابتدا موارد ده گانه راهبرد های لوب دیل (2005) بررسی می شوند. سپس قیدهای حالت زبان فارسی به روش کتابخانه ای از منابع متعددی مثل کتاب خصوصاَ کتاب مشکلات را شکلات کنید و بلندی های بادگیر، مثال های مقالات متفاوت و در نهایت دانش زبانی محققین جمع آوری و با راهبرد های لوب دیل مقایسه می شوند. در نتیجه این پژوهش بیان می شود که راهبرد های همخوان با زبان فارسی راهبرد های پیش بینی کننده، عبارت حرف اضافه ای، افعال قیدگون، صفت غیرشخصی و قیدی هستند. همچنین در ارتباط با راهبرد هم پایه غیرشخصی که وی برای زبان فارسی در نظر می گیرد باید گفت که این راهبرد در این زبان استفاده نمی شود. در نهایت پژوهش می توان گفت که راهبرد های صفت شخصی، هم پایه شخصی و غیرشخصی، وصفی و وصفی ربطی در زبان فارسی استفاده نمی شوند.
بررسی واژه های مختوم به –ی فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی در چارچوب مدل زبان ماتریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش واژه های مختوم به –ی فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی در چارچوب مدل زبان ماتریس مطالعه شده است. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی در بافت های مختلف محاوره ای گردآوری شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. ابتدا صورت های مختلف تک واژ وابسته هم نام –ی فارسی طبق فرضیه دسترسی متفاوت، به تک واژهای نظام مند متقدم (- ی اشتقاقی و –ی نکره) و تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر (–ی دوم شخص مفرد فعل و –ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال) طبقه بندی و سپس تظاهر آوایی همین تک واژها در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی براساس اصول و فرضیه های مدل زبان ماتریس تحلیل شد. عدم ظهور تک واژهای وابسته -ی دوم شخص مفرد فعل و –ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی، به دلیل ماتریس بودن زبان ترکی آذربایجانی بوده است تا تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر آن زبان در سطح صورت بندی انتخاب شوند و چارچوب نحوی-ساخت واژی زبان ترکی آذربایجانی را بر جملات حاکم کنند. اما تک واژهای نظام مند متقدم فارسی (-ی اشتقاقی و –ی نکره) به دلیل تأثیرگذاری در معنا و مفهوم جملات، نقشی در تعیین ساخت نحوی جمله ها ندارند و به راحتی می توانند با ملحق شدن به سازه های محتوایی، در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی ظاهر شوند. بنابراین، بین انتخاب تک واژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار و ظهور یا عدم ظهور آن ها در گفتار گویشوران دوزبانه ارتباط وجود دارد و می توان در چارچوب این مدل، راه یابی یا عدم راه یابی سازه ها از زبانی به زبان دیگر را تبیین کرد.