مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
توالی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله داستان رستم و اسفندیار که از داستان های محوری شاهنامه است، بر اساس نظریه کلود برمون بررسی می شود. این دیدگاه با توجه به اینکه شکست و عدم توفیق قهرمان را نیز در نظر می گیرد، با داستان مورد بحث مطابقت بیشتری دارد. این داستان بر اساس نظر برمون سه کارکردِ امکان یا استعداد، فرایند و پیامد را در خود دارد و همچنین در آن، سه توالی زنجیره ای، انضمامی و پیوندی را می توان بررسی و تحلیل کرد. اسفندیار قبل از رفتن به زابلستان، اسفندیار در زابلستان و کشته شدن او سه توالی و پی رفت فرعی روایت هستند که در ضمن یک توالی اصلی بیان شده اند. دیباچه داستان، سخن گفتن اسفندیار با مادر و پدر در مرحله امکان قرار می گیرد. رفتن اسفندیار به زابل و مجادله و مبارزه او با رستم و استمداد رستم از زال و سیمرغ در مرحله فرایند، فعلیت، قطعیت یا گذار قرار می گیرد. کشته شدن اسفندیار و مکاتبه رستم با گشتاسب نیز در مرحله پیامد می گنجد که نشان دهنده عدم توفیق قهرمان (اسفندیار)است. دو نوع شخصیت مورد نظر برمون؛ یعنی کنشگر و کنش پذیر را در اسفندیار و رستم می توان دید و این روایت، تبدیل بهبودی به اغتشاش و برعکس آن است؛ یعنی تعادل اولیه برای اسفندیار و رستم به فقدان تعادل برای اسفندیار و نهایتاً برگشت تعادل برای رستم ختم می شود. از دستاوردهای این مقاله نشان دادن هنر روایتگری و شگردهای داستان سرایی بی نظیر فردوسی است، زیرا تمام اجزای نظریه برمون در این داستان رعایت شده است. فردوسی تمام عناصر روایی مانند تغییر و تنوّع موقعیت ها، تنظیم توالی پی رفت ها، توجه به حالات روانی و عملکرد شخصیت ها و اختیار انتخاب دادن به قهرمان و خصم در گزینش هدف را مدنظر قرار داده است.
روایت، ابزار تعلیم در گلستان (رویکردی روایت شناختی به باب نخست گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیش برنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قوی تری داشته باشد، روایت در آن پُرمایه تر و فعال تر است. گلستانسعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پویا و اثرگذار است. این پژوهش با مطالعة کتابخانه ای و یادداشت برداری می کوشد با تأکید بر نظریه های ساختارگرایان معروف (مانند تولان، ژنت، بارت)، تأثیرگذاری روایت را در تبیین مفاهیم تربیتی و اخلاقی گلستانبررسی کند و از مهم ترین اصول نظری ساختارگرایان در شناخت ساختار گلستانبهره برد. این پژوهش نقش درونمایه را در پربار کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش ها و رخدادهای روایی در حکایت های باب اول گلستانبررسی می کند. همچنین این مقاله بیانگر این مطلب است که سعدی به سبب برخورداری از فهم ادبی توانسته است حکایت های گلستانرا بر پایه ها و اصول و کُنش هایی بُنیان گذاری کند که قرن ها بعد در داستان نویسی و داستان کوتاه نویسی پایه و مبنای نگارش نوین قرار گرفته است. نظام باورهای سعدی ، بر گرداگرد گزاره شناخت هستی در پیرامون او شکل گرفته است که آنها را از راه تمثیل به مخاطب منتقل می کند؛ بنابراین گفتمان چیره بر حکایت ها یک گفتمان تعلیمی است .
توالی در روایت؛ بسط مدلِ پل ریکور برای روایت
پل ریکور در میان متفکرانی که به روایت و روایتمندی اندیشیده اند از دو نظر شاخص تر است. یکی اینکه او روشی فلسفی را انتخاب میکند و عمیق تر این موضوع را بررسی میکند و دوم اینکه او در نهایت مدلی برای روایت و میمسیس پیشنهاد می دهد که از جهاتی جدید و روشنگر است. روش فلسفی او پدیدارشناختی و هرمنوتیکی است و شامل دورهای بی پایان حول موضوع اصلی یعنی روایت و رابطه بین روایت و زمانمندی است. مدل او برای میمسیس دارای سه مرحله است شامل پیش درک، درک و برخورد ما با دنیای متن. مدلی هم که برای روایت ارائه می دهد "هماهنگی ناهماهنگ" می تواند تغریبا تمام انواع روایت از تراژدی تا داستانهای مدرن را شامل شود. در این مقاله ما سعی خواهیم کرد ضمن مروری مختصر بر پیشینه مطالعات انجام شده بر روی روایت، آراء ریکور را در این زمینه بررسی کنیم و با روشی آپروتیکال مثل خود ریکور در کنار مرور افکار او به طرح نکاتی جدید بپردازیم. همچنین مسائله ای را طرح خواهیم کرد که خود ریکور کمتر به آن پرداخته است، یعنی بحث توالی در روایت است. به نظر می آید برای نزدیک شدن به مفهوم و معنای روایت، توالی به عنوان اساسی ترین شاخصه روایت می تواند موثر باشد خصوصا اگر توالی را در ارتباط با سه حیطه اصلی تجربه بررسی کنیم یعنی زبان، رابطه علی و معلولی، و زمانمندی.
تحلیل و بررسی توالی های گفتمان نماها در شش ترجمه معاصر فارسی و انگلیسی (با محوریت سوره آل عمران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر نوعی بررسی تقابلی است که به معرفی انواع گفتمان نما و مقایسه کارکرد آن ها در سوره آل عمران اختصاص دارد. برای بررسی دقیق تر این شواهد، پیکره داده های واژگانی این سوره در قالب رویکرد نظری فریزر (2005) مورد تحلیل قرارگرفته و داده های منتخب از منابع ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم انتخاب گردیده اند. در ادامه، این عناصر براساس الگوی یادشده تحت عنوان گفتمان نماهای تباینی، تفصیلی و استنتاجی دسته بندی شده اند. همچنین مجموع توالی های یافت شده به صورت منسجم، پیکربندی شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مترجمان از گوناگونی گفتمان نما ه ا به عنوان عناصر یاری دهنده و تسهیل کننده در درک و فهم بهتر متن قرآن استفاده کرده و نقش فعالی را در این زمینه ایفا می کنند. در این پژوهش بیش ترین کارکرد گفتمان نماها در سطح تفصیلی بوده که بیش از هر چیز به توصیف، تبیین و تشریح موضوعات مطرح شده در این سوره می پردازند. مقایسه این ترجمه ها و شناسایی توالی های موجود آن ها، گامی مؤثر در جهت شناسایی بهتر ترجمه کلام خداوند برداشته شود و ترجمه ای با مقبولیت بهتر و نزدیک تر به کلام الهی در اختیار پژوهشگران قرآنی قرار گیرد.
تحلیل روایی حکایت های گلستان سعدی (مطالعه موردی، باب ششم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک های مختلف زمان روایی، جنبه های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت های زبانی، کوتاهی، تحریک پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش ها و واکنش ها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیل شدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویه دید، کارکرد و جنبه های بلاغی به خوبی بهره برده است. حکایت های گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشرده نویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایت های باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهش های بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیت های روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهش ها و نگاه هایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنی کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش ها و رخدادهای روایی در حکایت های آمده در باب ششم گلستان است . سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگی ها و مؤلفه های روایی خاص حکایت های باب ششم کتاب را از نقطه نظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایت های کتاب خود را بر پایه ها و اصول و کنش هایی بنیان گذاری کند که قرن ها بعد در داستان نویسی و داستان کوتاه نویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد.
اصل توالی رسایی در خوشه های انسایشی در واژه های بسیط در مقایسه با توالی های انسایشی در مرز ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور سنّتی تصوّر بر این است که سازمان دهی اجزاء در یک هجا و در میان هجاها از اصول رسایی پیروی می کند. عامل رسایی نه تنها در چینش واحدهای واجی در سطح هجا محدودیت ایجاد می کند، بلکه در حوزه واژه و در تعیین نوع توالی های موجود در مرز هجاها نیز تأثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تخطّی خوشه ها و توالی های انسایشی ها از اصل توالی رسایی است. به منظور پاسخ به این پرسش (15446) واژه مرکّب و مشتق - مرکّب برای بررسی توالی و (14336) واژه بسیط برای بررسی خوشه از فرهنگ های فارسی جمع آوری شده و اطّلاعات واج شناختی مربوط به هر واژه استخراج شده است. نتایج نشان می دهد که الف: بسامد انسایشی ها به مثابه عضو دوم در خوشه (7/5) برابر عضو اوّل و در توالی (3/2) برابر عضو اوّل است؛ ب: بسامد محدوده رسایی منفی در خوشه (82%) و در توالی (74%) است؛ همچنین میزان تخطّی از اصل توالی رسایی در خوشه (18%) و در توالی (26%) است؛ ج: همه موارد تخطّی از اصل توالی رسایی در خوشه های موجود در واژه های بسیط مربوط به وام واژه ها است.
نقش توالی گفتمان نماهای واژگانی در انسجام متنی ترجمه های تفسیری فارسی و انگلیسی(سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
139 - 170
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر نوعی بررسی و کنکاش تقابلی از منظر زبان شناسی متن بنیاد است که با تکیه بر حفظ انسجام و معرفی گفتمان نماهای واژگانی در سوره بقره اختصاص دارد. از این رو، کل سوره بقره با سه ترجمه تفسیری فارسی و انگلیسی بر اساس رویکرد نظری فریزر (2005) تحلیل گردیده است. همچنین این عناصر بر اساس مدل مذکور دسته بندی شده اند که متشکل از گفتمان نماهای تفصیلی، استنتاجی و زمانی می باشند. علاوه بر آن توالی های یافت شده به صورت ساختاری قاعده مند و منسجم پیکربندی گردیده اند. کارکرد این عناصر واژگانی در ترجمه های منتخب نشان می دهد که با یاری این عناصر زبانی در روابط متنِ ترجمه آیات به صورت یکپارچه و پیوسته عمل می کنند و بر اساس فرایند متقابل اطلاعات در بافت متون دینی و مذهبی ترجمه شده تأثیر بسزایی داشته و همچنین در خوانش آیات و انتقال مفاهیم از وجود این عناصر به طور مطلوب تبعیت می کنند.
مدل نمای لحظه ای و محتوای اتمی تجربه های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
139-121
حوزه های تخصصی:
تجربه های زمانی تجربه هایی هستند که جنبه های زمانیِ جهان را بازنمایی می کنند. به لحاظ پدیدارشناختی، تجربه های زمانیِ ما به طور مستقیم و بی واسطه به ویژگی های زمانی تعلق می گیرند. این حقیقت بدیهیِ پدیدارشناختی با مقدمات دیگری منجر به پارادکس می شود. برای حل این پارادکس مدل هایی برای تبیینِ امکانِ تجربه های ادراکی مستقیمِ ویژگی های زمانی ارایه شده است. سه مدل اصلی عبارتند از نمای لحظه ای (اتم گرایی)، امتدادی و نگهداشتی. براساس مدل نمای لحظه ای، تجربه های ادراکی چیزی بیش از رویدادهای آگاهانه آنی یا کوتاه مدت که در توالیِ یکدیگر قرار گرفته اند نیستند و توالی آنها برای تجربه زمانی کفایت تبیینی دارد. ما در این مقاله نخست پارادکسِ تجربه زمانی و مدل های تجربه زمانی را معرفی می کنیم. سپس به شرحِ اساسی ترین نقد علیه اتم گرایی، یعنی عدمِ کفایتِ توالیِ صرفِ تجربه های اتمی برای توضیح تجربه های زمانی، و ردّ آن می پردازیم. در نهایت کفایت تبیینیِ توالیِ تجربه های اتمی برای تجربه زمانی را نشان می دهیم.