مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
کشش جبرانی
حوزه های تخصصی:
تشدیدزدایی فرایندی واجی است که در بعضی از زبان ها از جمله فارسی مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات تاریخی از گرایش زبان ها به این فرایند حکایت می کند و از سوی دیگر تاکنون در زبان فارسی، پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است؛ هدف این تحقیق، معرفی فرایند تشدیدزدایی و بیان ویژگی های آن در زبان فارسی و گویش های آن است. در این مقاله، رابطه تشدیدزدایی و تشدید با فرایندهای واجی نظیر تضعیف، تقویت، همگونی، کشش جبرانی و غیره بررسی شده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و با استفاده از کتاب ها و مقالات گویش شناسی و استناد به پیکره ای شامل 12 هزار داده (مشدد و غیر مشدد) مربوط به 33 گویش ایرانی انجام شده است. نگارندگان علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمی داده ها یعنی محاسبه بسامد مولفه ها نیز استفاده کرده اند؛ به عبارت دیگر تعداد کلمات مشدد (شده) و تشدیدزدایی شده و همچنین فراوانی همخوان هایی که تحت تاثیر این فرایندها قرار گرفته اند محاسبه شده است. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از: 1. تشدیدزدایی عکس تشدید عمل می کند؛ 2. در میان فرایندهای واجی، کشش جبرانی و درج همخوان، فرایندهایی هستند که بعد از حذف تشدید دارای بیشترین بسامد از لحاظ کاربردند؛ 3. تشدیدزدایی زمینه را برای عملکرد سایر فرایندهای واجی فراهم می کند؛ 4. گویی تمایل طبقات مختلف آواها به فرایند مشدد شدن و تشدیدزدایی در جهت عکس هم عمل می کند. تمایل طبقات همخوانی نسبت به فرایند مشدد شدن به صورت روان> انسدادی> خیشومی> غلت است.
تحلیل مورایی کشش جبرانی واکه در گویش کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی می کند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / Ö /،/ h /،/ ð / و/ x / تشخیص داده شده است. این مقاله نشان می دهد که نتیجه این فرایند، به خلاف آنچه که هیز (1989) ادعا کرده است، حفظ وزن هجا نیست بلکه، حفظ وزن کلمه است.
برخی از فرآیندهای واجی در گویش گیلکی رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به توصیف و تحلیل برخی از مهمترین فرایندهای واجی گویش گیلکی در شهرستان رودسر می پردازد. بدین منظور از ده گویشور بومی این گویش مصاحبه به عمل آمد. نیز از شمّ زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. همگونی (همگونی همخوان ها، هماهنگی واکه ها)، حذف (حذف همخوان پایانی، حذف همخوان میانی)، تبدیل خوشه های [-nn] به صورت [-nd-]، تضعیف، قلب، کشش جبرانی، تبدیل همخوان r به همخوان l و تبدیل واکه A به واکه o از فرایندهایی هستند که در این مقاله با شواهد کافی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. از بین فرایندهای بررسی شده، این نتیجه به دست آمد که قواعد همگونی، حذف و تضعیف از پربسامدترین فرایندها و تبدیل خوشه های [-nn] به صورت[-nd-] از کم بسامدترین آنها در این گویش به شمار می رود.
تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
توصیف و تحلیل دو فرآیند کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای در گویش پسیخانی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل دو فرآیند واجی کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای (ستاک امر) گویش پسیخانی در چهارچوب نظریة بهینگی پرینس و اسمولنسکی (1993 & 2004) است. روش این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش میدانی گردآوری شده اند. از پنج نفر گویشور، هریک به مدت یک ساعت مصاحبه به عمل آمد که در مجموع، پنج ساعت مصاحبه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهند فرآیند کشش جبرانی، پیوسته در گویش پسیخانی با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی در ساخت CVCC و نیز در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. همچنین کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز اتفاق می افتد. در فرآیند همگونی واکة کوتاه /e/ با واکة [u] ، گسترش مشخصة پسین بودن رخ می دهد و نیز تبدیل واکة افتادة //e به واکة افراشتة [ i] اتفاق می افتد که گسترش مشخصة افراشته بودن را نشان می دهد. همچنین بر اساس تحلیل داده ها، در پایان ثابت شد که فرآیند کشش جبرانی دارای بسامد وقوع بالاتری است.
همخوان انسدادی چاکنایی در پیوستار وضعیت چاکنای
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی گونه های همخوان انسدادی چاکنایی در جایگاه های مختلف واژه، در گونة گفتاری فارسی تهرانی، می پردازد. بررسی شواهد صوت شناختی نشان می دهد که تولید گونه های آوایی متنوع این همخوان، شامل انسداد چاکنایی، واک بازداشته یا جیرجیری و کشش واکه به جبران حذف یا تضعیف آن، در مجموع بافت های مستعد وقوع همخوان انسدادی چاکنایی در جایگاه های آغازی، میانی و پایانی واژه، منطبق بر پیوستار واک سازی در حنجره است. پرده های صوتی در حنجره، به هنگام عبور جریان هوای ششی، وضعیت های مختلفی به خود می گیرند که این امر، به نوبة خود، باعث تغییر در میزان باز بودن فضای چاکنای می شود. این تغییر به صورت پیوستاری است؛ به طوری که با تغییر وضعیت چاکنای، به تدریج از حالت کاملاً بسته به نیمه باز و سپس به کاملاً باز، به ترتیب، جلوه های آوایی انسداد کامل (وضعیت بی واکی)، واک جیرجیری، واک اصلی و در مواردی نیز واک نفسی بروز می کنند که هر یک متناظر با یکی از واجگونه های همخوان انسدادی چاکنایی است.
تبیین فرایند کشش جبرانی در گویش لکی دلفان در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و تحلیل فرایند کشش جبرانی با استفاده از چهارچوب بهینگی می پردازد. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری، رویکرد بهینگی است. داده ها، شامل ضبط 14 ساعت مصاحبه از 14 گویشور (زن و مرد) 35 تا 75 ساله، به روش جمع آوری میدانی است و براساس الفبای آوانگار بین المللی،آوانویسی شده اند. در گویش لکی، با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اوّل می شود و نیز در اثر حذف همخوان مشدّد در این گویش، فرایند کشش جبرانی رخ می دهد که حاصل تعامل دو فرایند همگونی و کشش جبرانی با هم است؛ همچنین حذف همخوان چاکنایی /?,h/ در ساخت cvcc در واژه های تک هجایی این گویش، نیز موجب وقوع فرایند کشش جبرانی پیوسته می شوند. کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز رخ می دهد. همخوان های چاکنایی مذکور در جایگاه عضو دوّم خوشه همخوانی واقع شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کشش جبرانی در گویش لکی دلفان فقط در واژه های بسیط رخ می دهد و این فرایند در واژگان مرکّب و یا در باهم آیی واژگان اتّفاق نمی افتد.
تجزیه و تحلیل کشش جبرانی واکه در گونه های کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
107 - 89
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی فرایند کشش جبرانی واکه در گونه های کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی می پردازد. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. کشش جبرانی در این گونه ها تنها به دلیل حذف همخوان رخ می دهد و همخوان های /?/ , /j/ , /h/ همخوان های مورایی هستند که در پی حذف آنها کشش واکه اتفاق می افتد. بدین منظور، بیست گویشور انتخاب شده و از طریقِ پرسشنامه با آن ها مصاحبه به عمل آمده است. به علاوه، نگارنده نیز خود گویشورِ گونه کردیِ فیلی و آشنا به سایر گونه هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر در مجموع ششصد داده را مورد بررسی قرار داده است که با توجه به محدودیت حجم مقاله داده های بارز را به عنوان نمونه ارائه کرده است. داده های مورد بررسی بر مبنای الفبای آوانگار بین المللی آوانویسی شده اند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برخی از مهم ترین دستاوردهای پژوهش عبارتند از: 1. انگیزه اصلی فرایند کشش جبرانی حفظ وزن مورایی کلمه است که تحلیل خطی در نشان دادن آن ناتوان عمل کرده و در تحلیل غیرخطی مورایی، این لایه ها به خوبی نشان داده شده اند. بنابراین، می توان گفت نظریه مورایی از کارایی کافی برای توصیف فرایند کشش جبرانی در داده های کردی ایلامی برخوردار است؛ 2. تنها سه همخوان /x/ ، /φ/ ، /h/حامل وزن هجایی هستند که حذف آنها منجر به کشش جبرانی واکه می شود؛ 3. هجاهای گونه های کردی ایلامی حداکثر می توانند سه مورایی باشند. 4. در گونه های کردی ایلامی، حذف همخوان های مورایی بعد از واکه های کشیده سبب تغییر ماهیت واکه می شود.
نظریه بهینگی لایه ای و کاربرد آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحقیقی توصیفی تحلیلی در باب کاربرد نظریه بهینگی لایه ای در زبان فارسی محاوره ای است. از آنجا که نظریه بهینگی موازی، قادر به بررسی لایه های میانی در فرایندهای صرفی واجی نیست، در این تحقیق برای نخستین بار لایه های میانی در فرایندهای واژ واجی زبان فارسی در نظریه بهینگی لایه ای تحلیل شده است. نمونه های این مقاله مبتنی بر زبان فارسی است که با استفاده از پایگاه داده های زبان فارسی و منابع مکتوب، انتخاب شده اند. نظریه بهینگی لایه ای انگاره ای جدید از ترکیب نظریه بهینگی موازی و صرف واج شناسی واژگانی است و شامل چندین نگاشت است که به طور متوالی از درونداد به برونداد مرتب شده اند. لایه های میانی در نظریه بهینگی لایه ای، ترتیب انجام فرایندهای صرفی واجی را بازنمایی می کند. در این مقاله، رخداد فرایندهای کشش جبرانی، درج و حذف بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظریه بهینگی لایه ای تحلیل شفاف تری از لایه های میانی در جریان اعمال فرایندهای واژ واجی زبان فارسی ارائه می دهد.
حذف همخوان های چاکنایی در نام ها در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کردی کلهری و زبان فارسی در تلفّظ نام های دارای همخوان چاکنایی تفاوت هایی دارند. نوشتار پیش رو حذف همخوان های چاکنایی /h/ و /ʔ/ پس از واکه در کردی کلهری را به مثابه یکی از این تفاوت ها بررسی کرده است. . بدین منظور، داده های مرتبط از راه مصاحبه با ده گویشور کردی کلهری جمع آوری شد و نام هایی که نسبت به فارسی، صورت آوایی متفاوتی دارند، شناسایی شدند. پژوهش حاضر نشان می دهد که یکی از تفاوت های عمده در صورت آوایی نام ها در این دو زبان، خود را در توالی واکه و همخوان چاکنایی نشان می دهد. در این حالت، همخوان چاکنایی حذف شده و واکه پیش از آن، یا به یک همخوان یا به واکه دیگری می رسد. مطالعه حاضر تنها مواردی را بررسی کرده است که در آن ها، واکه پیش از همخوان قرار می گیرد. پس از رسیدن واکه به همخوان، ممکن است سه فرایند جایگزینی واکه کوتاه با واکه بلند، کشیدگی واکه کوتاه، یا هماهنگی واکه ای رخ دهد. جستار پیش رو این تغییرات را در چارچوب نظریه بهینگی بررسی کرده است. بررسی داده ها در چارچوب این نظریه از تسلّط محدودیت نشانداری *V/GLOT بر محدودیت پایایی IDENT(V) حکایت دارد. این تغییرات تا جایی امکان پذیر است که از سوی نظام واکه ای کردی کلهری پذیرفتنی باشد.
نگاهی تازه به فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، تحقیقی در باب فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی است. روش این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. از آنجا که نظریه ی بهینگی موازی قادر به بررسی لایه های میانی در فرایندهای صرفی- واجی نمی باشد، در این تحقیق برای نخستین بار به تحلیل فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی در چارچوب نظریه ی بهینگی لایه ای پرداخته شد. نظریه ی بهینگی لایه ای، انگاره ای جدید از بهینگی موازی است و شامل چندین نگاشت می باشد که به طور متوالی از درونداد به برونداد مرتب شده اند. نظریه ی بهینگی لایه ای، دارای لایه های میانی است و ترتیب انجام فرایندهای صرفی- واجی مشهود است. در این پژوهش براساس نظریه ی بهینگی لایه ای، رخداد فرایند کشش جبرانی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب، فرایند جذب، حذف همخوان چاکنایی و فرایند کشش جبرانی به خوبی در سطوح مختلف نظریه ی بهینگی لایه ای قابل بازنمایی است؛ لذا بهینگی لایه ای تحلیل شفاف تری از رخداد فرایند کشش جبرانی ارائه می دهد، اگرچه این نوع تحلیل ممکن است اقتصادی نباشد.
بررسی فرایندهای کشش جبرانی و حذف در گویش کُرمانجی با تأکید بر نظریه مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«کُردی» یکی از زبان های پرگویشور در چهار کشور است. این زبان در ایران و در استان هایی نظیر کردستان، ایلام، کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و شمال خراسان دارای لهجه های گوناگونی است که دو گویش «کُرمانجی» و «سورانی» پرتکلم ترین گویش های آن به شمار می روند. در حقیقت «گویش ها» شاخه هایی هستند که از یک زبان واحد منشعب شده اند اما از نظر آوایی، واژگانی و ساختاری با یکدیگر تفاوت دارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی برخی از فرایندهای پربسامد در گویش کُرمانجی برحسب «نظریه مورایی» است. این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که آیا فرایندهای «کشش جبرانی» و «حذف» در این گویش و در نظریه مورایی قابل تبیین هستند یا خیر. به منظور پاسخ به این پرسش، داده ها با استفاده از روش میدانی، از طریق ارائه پرسشنامه به گویشوران بومی و همین طور بهره گیری از پایان نامه و منابع مکتوب گردآوری شد. در ادامه، پس از بیان پیشینه و معرفی نظریه مورایی، تحلیل داده ها از طریق گزینش نمونه های مناسب برای هر فرایند و بررسی آن ها در نظریه مورایی انجام شد. یافته ها نشان داد که این فرایندها قابلیت تبیین در نظریه مورایی را دارند.
فرایند حذف همخوان /ʁ/ در زبان ترکی آذربایجانی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر فرایند آوایی حذف همخوان / ʁ / در گویش تبریزی رایج در مناطق مرکزی تبریز، در محیط های واجی مختلف و در چارچوب نظریه بهینگی رویکرد موازی بررسی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر فهم این نکته است که این همخوان در کدام شرایط واجی حذف می شود. تعیین محدودیت های حاکم بر فرایند حذف از رهگذر بررسی تعامل بین محدودیت های نقض پذیر جهانی و رتبه بندی آن ها از دیگر اهداف نگارندگان این مقاله است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و میدانی انجام می شود. بررسی و تحلیل داده هایی که براساس جایگاه حذف همخوان / ʁ / طبقه بندی شده اند، بیانگر آن است که همخوان / ʁ / در مرز بین دو هجا – در جایگاه پایانه هجای اول و در جایگاه آغازه هجای دوم- همواره حذف می شود. البته لازم به ذکر است که این همخوان در آغازه واژه تظاهر ندارد و از پایانه واژه نیز حذف نمی شود. در هر دو جایگاه فوق، محدودیت های نشانداری MAX-ʁ≠ و *ʁ فعال هستند و در رتبه بالاتری نسبت به محدودیت پایایی MAX-IOقرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که در هر دو جایگاه، متعاقب فرایند حذف همخوان / ʁ /کشش جبرانی، حذف و تغییر در ساختار هجا روی می دهد. همچنین براساس یافته ها، محدودیت های معرفی شده با رتبه بندی ثابت به راحتی از عهده تبیین حذف این همخوان در هر دو جایگاه مذکور و عدم حذف آن از جایگاه پایان واژه برمی آیند.
بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
کشش جبرانی در ترکی آذربایجانی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشش جبرانی فرایندی دوبخشی است که در بخش اول آن عنصری حذف و در بخش دوم عنصر دیگری کشیده می شود. ارائه تحلیل یکپارچه از دو بخش این فرایند برای نظریه های واج شناسی مهم است. این پژوهش فرایند کشش جبرانی را در زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ که یکی از رویکردهای نظریه بهینگی است توصیف و تبیین می کند. معرفی و رتبه بندی محدودیت های دخیل در آن و ارزیابی کفایت رویکرد مذکور در تبیین این فرایند، از اهداف دیگر این پژوهش است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی و از طریق مصاحبه با30 گویشور گردآوری و با استفاده از آزمون خی2 تحلیل می شوند. بر اساس یافته های پژوهش، بین فراوانی مشاهده شده و موردانتظار در رابطه با کشش و عدم کشش واکه بعد از حذف همخوان غلت، تفاوت معنادار وجود دارد. داده های تحقیق در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ در قالب تعامل محدودیت ها و ترسیم تابلوی بهینگی بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در این گویش، همخوان های غلت/j/ و/w/ از جایگاه پایانه و آغازه هجا بعد از واکه های/ø, y, o/ حذف می شوند، با این تفاوت که حذف از جایگاه پایانه هجا بر خلاف آغازه، منجر به کشش واکه پیشین می شود. فعال بودن محدودیت glideCOND باعث حذف همخوان های غلت و فعال بودن محدودیت WBP باعث وقوع کشش جبرانی می شود. رتبه بندی محدودیت های دخیل در این فرایند به شکل زیر است:
WBP, *FLOAT >> MAX[µ] , glideCOND >> MAX, *μ/C >> DEP-L[µ], *SHARE