مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
واج شناسی زایشی
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان زایشی واج شناسی را بخش مهمی از دستور هر زبان می دانند. واج شناسی زایشی که می توان آغاز آن را اثر چامسکی و هله (1968) دانست، در گذر زمان در قالب انگاره های نظری خاصی مطرح شده است. پژوهش حاضر، که پژوهشی میدانی است، به بررسی و توصیف فهرست واجی (شامل همخوان ها و واکه ها) گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین در چارچوب نظریة واج شناسی زایشی می پردازد و هویت واجی هر واج را با استفاده از انگارة برکوئست (2001) به اثبات می رساند. بدین منظور، داده های زبانی گویش بلوچیِ سرحدّی بر اساس پیکرة زبانی گردآوری شده از منطقة گرنچین از توابع شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار می گیرد. گردآوری داده ها و تدوین پیکره های زبانی از طریق مصاحبه و ضبط گفتار آزاد انجام شده است. جامعة زبانی این پژوهش را 10 گویشور ساکن گرنچین با رده های سنی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انگارة واجی برکوئست (همان) برای شناسایی فهرست همخوانی و واکه ای گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین کارآمد است. نتایج همچنین حاکی از آن است که این گویش در نظام واجی خود 21 همخوان شامل 8 همخوان انفجاری، 5 همخوان سایشی، 2 همخوان انسایشی، 2 همخوان خیشومی، همخوان لرزشی، 1 همخوان کناری و 2 غلت و 9 واکه شامل 6 واکة ساده و 3 واکة مرکب دارد.
فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری و ثبت داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد و با سواد از زن و مرد در سنین بین 30 تا 80 سال در حدود 5 ساعت بهره گرفته شده است. از شمّ زبانی یکی از نگارندگان که گویشور بومی این گویش است و همچنین منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. داده ها در چارچوب نظریه واج شناسی زایشی تحلیل و بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی « IPA» آوانگاری شده اند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با بررسی داده ها انواع فرایندهای واجی همخوانی از قبیل همگونی، حذف، درج، تقویت، تضعیف و قلب مورد بررسی قرار گرفته اند. پر بسامدترین فرایندهای واجی همخوانی به ترتیب حذف، تضعیف و همگونی و کم بسامدترین آنها، درج، قلب و تقویت هستند.
تعیین هویت واجی چهار همخوانِ گرفته در ترکی آذری (گونه های تبریزی و گوگانی ترکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یی از مسائلی ی آذری بر سر آن اختلاف نظر دارند، تعداد همخوان های این زبان است. اجزای همخوانیِ مسئله ساز در تحلیل ها عبارتند از [Ρ]، [γ]، [] و []. نگارندگان با ارائة داده هایی از دو گونة تبریزی و گوگانی و تحلیلِ آنها بر اساسِ انگارة واج شناسی زایشیین اختلاف نظر در سایر پژوهش ها به این دلییین هویت واجیِ همخوان هاییی (مجموعه هایینه) بوده است و معیار پیش بینی پذیری و گرایش های همگانیِ نظام های آوایی را در نظر نگرفته اند. داده های این پژوهش به دو شیوه گردآوری شده اند: یی در محیط طبیعی ادای پاره گفتار و دیگری به شیوة هدایی گفتارهایبه اعتقاد نگارندگانِ پژوهش حاضر، گونه های مورد مطالعه، بیست ویی دارند. به ای[Ρ] و [γ] واج گونه هایی از واجِ // محسوب می شوند، // واجی دییع ناقص دارد و فقط در آغازة هجا نمود آوایی دارد، و [] واج گونه ای از همخوان انسدای- سایشیِ /δζ/یانة هجا نمود آوایی می یابد. همچنین، ییش قوی به نرم شدگی در پایانة هجا در این گونه ها مشاهده می شود.
بررسی برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی در مقایسه با فارسی معیار با تلفیقی از رویکرد واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از مهم ترین فرایندهای واجی موجود در گویش بروجردی است. این گویش یکی از گویش های لری است که به همراه زبان فارسی، به شاخه جنوبی زبان های ایرانی غربی تعلّق دارند. داده های مورد استفاده در پژوهش از میان واژه ها و عبارات گفتگوهای محاوره ای گردآوری شده از تعداد هجده گویشور این گویش استخراج شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی، به توصیف و تبیین برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی می پردازد. در این مقاله به فرایندهایی چون همگونی، ناهمگونی، تضعیف و حذف اشاره شده است. بررسی های انجام گرفته نشان داد که برخلاف فرایند تقویت، موارد بسیاری از فرایندهای همگونی، تضعیف و کشش جبرانی در این گویش دیده می شود که این امر، بیان گر آن است که گویشوران لری بروجردی، نسبت به گویشوران زبان فارسی معیار، تمایل بیشتری به استفاده از اصل کم کوشی دارند. در بررسی این گویش از چارچوب نظریه بهینگی مشخّص شد که در واژه های بررسی شده لری بروجردی، محدویت های حذف همخوان پایانی (NO CODA)، اصل مرز اجباری (OCP)، محدودیت مجاورت همخوان انسدادی دندانی و همخوان سایشی (FRIC DENT STOP) و کم کوشی (LAZY) رعایت شده که در گونه فارسی معیار این محدودیت ها نقض شده اند.
ناسوده شدگی انفجاری های لثوی در هورامی گونه پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیبان و دستورنویسان قدیم در توصیف قاعده مندی های تلفظی فارسی از همخوانی با نام «ذالِ مُعجَمه» یا «ذالِ مُعجَم» یاد کرده اند که با آن چه ایشان «دال» تشخیص می داده اند در توزیع تکمیلی بوده است. این همخوان که از قرار معلوم جزو آواهای شایان توجه فارسی و برخی دیگراز زبان های ایرانی بوده، به تدریج در تداول محدود و محدودتر شده، تا بدان جا که گویش شناسان دوره معاصر بازمانده آن را صرفاً در جمعی از گونه های زبان های ایرانی جنوب غربی و برخی از گونه های پراکنده در استان فارس یافته ند، و ظاهراً به همین دلیل به آن [d] زاگرسی گفته اند. به هر حال، هیچ یک از آثار در دست رس، از حضور این همخوان در هورامی سخنی به میان نیاورده اند؛ و این در حالی است که اتّفاقاً این همخوان، هم در مختصّه های آواییش، هم در کاربرد گسترده ای که دارد، و هم از جنبه همخوان های زیرساختی ای که با آنها در تناوب است، از آواهای شایان توجّه هورامی است. توصیف این همخوان هم جنبه ای منحصر به فرد از نظام آوایی زبان های ایرانی را به زبان شناسان معرفی می کند، هم پرتوی تازه را بر جغرافیای [d] زاگرسی می اندازد. پژوهش حاضر، توصیفی است از [d] زاگرسی در هورامی پاوه، که به شکل یک ناسوده لثوی نرم کامی شده مشاهده می شود. استدلال های ارائه شده که در چهارچوب واج شناسی زایشی معیار و براساس پیکره ای برگرفته از گفتار گویش وران این گونه از هورامی تدوین شده اند، نشان می دهند که این آوا با انفجاری های لثویِ بی واکِ دمیده و واک دار تناوب دارد و در هر یک بازنمایی آوایی ای است که با دخالت قاعده ای واجی ناظر بر نرم شدگی تولید می گردد.
التقای واکه میان پیشوند استمرار /mi-/ و ستاک حال در زبان فارسی: واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
23-47
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای واژ- واجی موجود در فعل های سادۀ واکه آغازین زبان فارسی معیار، پس از افزودن پیشوند استمراری «می» /mi-/ است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، درروش گردآوری داده ها، از 323 ستاک حال بر اساس طباطبائی (1376)، فرهنگ دهخدا (1390) و فرهنگ سخن (1382)، 50 فعل وجود دارد که با واکه آغاز می شوند. داده ها بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی، پی، ای» آوانگاری شده و سپس در چارچوب نظریه واج شناسی زایشی تحلیل می شوند. نتایج نشان می دهد که در زبان فارسی در ابتدای فعل هایی که با واکه آغاز می شوند در روساخت گفتار رسمی «همزه» یا انسداد چاکنایی [ʔ] درج می شود. پس از افزودن پیشوند استمرار/mi-/، دیگر «همزه» در گفتار غیررسمی درج نشده و به جای آن فرآیند کوتاه شدگی واکه پیشین، افراشته /i/ به صورت، توالی واکه کوتاه و غلت [-ej-] رخ می دهد. سپس ارتقاء واکه پیشین، میانی [e] در محیط پیش از غلت [j] به صورت توالی واکه و غلت[-ij-] مشاهده می شود. در چنین ساخت هایی دیگر «همزه» در التقاء واکه در گفتار غیررسمی مشاهده نمی شود.
تحلیل فرایندهای واجی در فارسی زبانان 2 تا 4 ساله شهر تهران بر پایه نظریه واج شناسی تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودک درسال های اولیه رشدگفتار،برای ساده کردن تلفظ واژگان بزرگسال, ازفرایندهای واجی بهره می گیرد.پژوهش حاضر،فرایندهای واجی رابه هنگام بیان واژه های تک هجایی ودو هجایی کودکان2تا4ساله فارسی زبان بررسی می کند،نتایج حاصله نشان می دهن دکه ب راساس نظریه واج شناسی زایشی،نمی توان توجیه دقیق ودرستی برای وقوع این فرایندها درتلفظ کودک ارائه داد.درصورتی که واج شناسی تولیدی،تلفیقی از واج شناسی وآواشناسی است و درآن بابستارهای تولیدی مواجه ایم که درواحد زمان فعال می شوندوبه همین علت زمان و مکان دقیق تولید هر یک از بستارها در شاخص های بستاری قابل مشاهده اند. این پژوهش به دو روش تحلیلی و میدانی انجام شده است. کلیه فرایندها از جمله حذف هجای بی تکیه، حذف همخوان پایانی، مضاعف سازی، همگونی، کاهش خوشه، انسدادی شدگی، پیشین شدگی، غلتان شدگی، واج افزایی، حذف همخوان آغازین و غیره در بیان واژه های تک هجایی و دو هجایی توسط کودکان به کار گرفته می شود. بررسی حاضر، میانگین درصد وقوع فرایندها و بیشترین و کمترین آنها را در هر گروه سنی به تفکیک نشان می دهد و رابطه بین هر کدام را با متغیر سن بررسی می کند.
هماهنگی واکه ای در صرف افعال گویش مشهدی: واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هماهنگی واکه ای پیش وندهای فعلی در گویش افراد میان سال غیرمهاجر شهر مشهد در چارچوب واج شناسی زایشی بررسی می گردد. بدین منظور بیش از 120 فعل بسیط گویش مشهدی صرف شده و تناوب های واجی واکه ها در پیش وندهای فعلی استمرار، التزام و نفی در محیط آوایی خود استخراج و از نظر هماهنگی مشخصه های واجی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که هماهنگی واکه ای در گویش مشهدی در مشخصه های پسین بودن، افراشتگی و یا هر دو با هم رخ می دهد و همخوان های تیغه ای در صورتی که واکه ستاک پسین افتاده باشد تیره هستند و اجازه هماهنگی نمی دهند. یافته ها، همچنین، نشان می دهد که واکه پیش وند نفی کمتر از پیش وندهای استمرار و التزام در فرایندهای هماهنگی شرکت می کند.
فرایندهای تضعیف و قلب در گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای تضعیف و قلب مشترک بین فارسی معیار و گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا» یکی از زبان های ایرانی جنوب غربی است. بدین منظور، ابتدا 150 کلمه از پرسشنامه و واژه نامه گویشی انتخاب و سپس از هشت گویشور بومی بی سواد و کم سواد در سنین 40 تا 80 سال مصاحبه شده است. همچنین از شم زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش بهره برده است. داده ها در چارچوب این نظریه تحلیل شده و آوانگاری بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی پی ای» انجام شده است. روش پژوهش نیز به صورت توصیفی تحلیلی است. در تحلیل هر یک از فرآیندها، جدولی از داده ها و قاعده مربوط به آن ارائه گردیده و درنهایت بازنمایی غیرخطی از طریق مشخصه های واجی در برخی از موارد صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرآیند تضعیف در این گویش در چارچوب واج شناسی زایشی قابل تبیین است همچنین بررسی داده های نشان می دهد که انواع فرآیند تضعیف مانند فرآیندهای همگونی و حذف و ویژگی های فرونوا و برنوا در این فرآیندها قابل مشاهده است.
بررسی عملکرد فرایندهای تضعیف در گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به فرایندهای تضعیف بر اساس چارچوب نظری واج شناسی زایشی می پردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که فرایندهای واجی چگونه به عنوان تضعیف در گویش های ایرانی عمل می کنند؛ به بیان دیگر، داده ها چگونه می توانند عملکرد فرایندهای تضعیف را در گویش های ایرانی نشان دهند و فرایندهای تضعیف در چه بافت هایی اتفاق می افتند. بدین منظور یک انگاره ترکیبی از فرایندهای تضعیف بر اساس الگوی واجی زبان فارسی مطالعه شد و در نهایت پربسامدترین فرایندهای تضعیف انتخاب شدند. شش گویش از 25 گویش مورد تحقیقی که در آن ها فرایندهای تضعیف بیش تر دیده می شد به همراه گونه معیار فارسی انتخاب شدند. نحوه جمع آوری داده ها بر اساس مطالعه میدانی شکل گرفت. برای پی بردن به چگونگی عملکرد فرایندهای تضعیف در زبان فارسی و به منظور تشخیص صورت زیربنایی و به تبع آن صورت روساختی و همچنین بافت هایی که فرایندهای تضعیف در آن ها رخ می دهند، هر یک از این فرایندها در گونه های منتخب مطالعه شد. داده ها علاوه بر نشان دادن چگونگی عملکرد فرایندها، بیانگر تمایل فرایندهای تضعیف به قرارگرفتن قبل از واکه، بین دو واکه و در موقعیت پایانی هستند. همچنین از بین این سه موقعیت، موقعیت پایانی از بسامد بالایی در گویش های منتخب زبان فارسی برخوردار است. این موضوع با نظر کنستوویچ هم راستا می باشد که بیان می کند پایان کلمه موقعیت خوبی برای تضعیف است.