مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
استعاره دستوری
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
استعاره دستوری به مثابه تنوع نحوی از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابه گونه های استعاری در نظر گرفته است که با نظریه تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونه ها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بالاتر قابل توصیف است. گونه های صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورت های متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنی ها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی انتخاب شده اند. پرسش های پژوهش عبارت است از: 1 )چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های استعاری وجهیت، اسم سازی و گذرایی چگونه است؟ داده های پژوهش نشان می دهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعاره دستوری گذرایی، وجهیت و اسم سازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقه اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورت های استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعاره دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیده قابل ملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقه متوسط (بر اساس تقسیم بندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعاره دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقه متوسط در کاربرد استعاره دستوری در تقلید از طبقه بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقه مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده می شود.
کارکردهای استعاره دستوری اسم سازی در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی: رویکرد ون دایک
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
82 - 59
حوزههای تخصصی:
هلیدی سه نوع استعاره دستوری را معرفی می کند. اسم سازی یکی از انواع استعاره های دستوری است که در فرانقش اندیشگانی مطرح است. در این پژوهش، سعی داریم که نقش استعاره دستوری اسم سازی را در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی از منظر تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به رویکرد ون دایک بررسی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1. آیا استعاره اسم سازی در ایجاد پیوستگی و انسجام در متن و نیز حاشیه رانی و برجسته سازی نقشی را ایفا می کند؟ 2. نقش ایدئولوژیک اسم سازی در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی چیست؟ 3. تعداد استعاره های دستوری اسم سازی در متون سیاسی فارسی بیشتر است یا در متون سیاسی انگلیسی؟ شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است و با بررسی 5/22 صفحه روزنامه انگلیسی (گاردین، یو اِس اِی تودی، تلگراف و نیویورک تایمز) و 5/22 صفحه روزنامه فارسی (کیهان، قدس و شرق) با موضوع مذاکرات هسته ای ایران دریافتیم که استعاره اسم سازی با تغییر ساخت اطلاعی جمله (مبتدا و خبر [Theme and Rheme] و مبتداسازی [Topicalization])، ارجاع به پیش فرض ها، استلزام معنایی [Entailment]، حذف عامل/ کنشگر و تغییر مدل های ذهنی خواننده می تواند باعث حاشیه رانی و برجسته سازی شود. با استفاده از استعاره اسم سازی، بخشی از اطلاعات بیان نمی شوند و با تغییر ساختار مبتدا و خبر می تواند بار تأکیدی جمله را تغییر دهد. اسم سازی باعث می شود که نویسنده بدون اینکه نیاز باشد اطلاعات تکراری را مرور کند، به دانش پیش زمینه ای خواننده ارجاع دهد (انسجام) و نیز از اسم هایی استفاده شود که معنای مفهومی مشابهی دارند (پیوستگی). همچنین، مشخص شد که بسامد این نوع استعاره در روزنامه های فارسی بیشتر از تعداد آن در روزنامه های انگلیسی است.
مقایسه سازوکارهای استعاری زبان علم فارسی در مقاله های علمی رشته های فیزیک، شیمی، زبانشناسی و علوم سیاسی در سه دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه میزان کاربرد انواع استعاره دستوری در مقالات علمی فیزیک، شیمی، زبانشناسی و علوم سیاسی نوشته شده به زبان فارسی در چارچوب نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی (1985) به صورت علمی و پیکره بنیاد است. برای این منظور، 60 مقاله مربوط به رشته های مذکور موردمطالعه قرار گرفتند. بررسی پیکره موردپژوهش، نشان می دهد که در هر دو گروه از متون، فرایند اسم سازی بیشترین میزان از انواع فرایندها را به خود اختصاص داده است. علاوه براین، نتایج نشان می دهد که در مقالات شیمی و فیزیک (علوم تجربی) به ترتیب بیشتر از علوم سیاسی و زبانشناسی (علوم انسانی) از انواع استعاره دستوری استفاده شده است. همچنین بر اساس نتایج این پژوهش، میانگین استفاده از انواع استعاره دستوری در سه دهه موردمطالعه افزایش معناداری نداشته است. این نتیجه نشان می دهد که رشد نگارش مقالات علمی به زبان فارسی در سی سال اخیر کند بوده و برنامه ریزی و توجه بیشتری را می طلبد .
بررسی جریان معکوس استعاره دستوری در روند همگانی سازی مقالات علمی در رسانه های گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی چگونگی استفاده از ساخت استعاره دستوری و کاربرد آن در دو گونه متون علمی تخصصی و متون علمی همگانی در یک صد مقاله علمی پژوهشی پزشکی و یک صد مقاله علمی همگانی با موضوعات مشابه در رسانه های گروهی می پردازیم. هدف از این پژوهش یافتن وجه تمایز ساختارهای زبانی مورد استفاده خبرنگاران علمی و نویسندگان متون علمی آکادمیک برای انتقال نظرات متخصصان موضوعی در متن بر پایه دستور نظام مند نقش گراست. مفهوم استعاره دستوری اصطلاحی است که هلیدی به کار می برد و منظور از آن تغییر مقوله ای دستوری به مقوله ای دیگر است؛ بدین ترتیب که در جریان این فرایند فعل و صفت به اسم و بند به گروه اسمی تبدیل می شود که در نتیجه آن تراکم واژگانی متن و میزان انتزاع و پیچیدگی آن افزایش می یابد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان متون علمی همگانی که بیشتر گزارش گران علمی رسانه های گروهی هستند در روند ساده سازی مقالات علمی تخصصی برای انتشار در رسانه های گروهی علاوه بر پرداختن به واژه ها، در سطحی دیگر به ساده سازی ساختارهای دستوری نیز می پردازند. در راستای انجام این امر مهم، به منظور انطباق متن ساده شده با روند طبیعی انتقال معنا از طریق زبان و کاهش تراکم واژگانی جمله ها، پرهیز از به کارگیری استعاره دستوری یا تبدیل فرایند به ماهیت از مواردی است که آشکارا از سوی نویسندگان متون علمی ساده شده، رعایت شده است.
کاربست استعاره دستوری در تحلیل متون نمونه موردی: داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری به معنای جایگزینی یک طبقه دستوری یا یک ساختار دستوری با طبقه یا ساختاری دیگر است؛ این استعاره در فرا نقش های اندیشگانی و بینا فردی نمودِ بیشتری دارد. استعاره دستوری در هریک از این فرا نقش ها می تواند کنشگران و معانی فرایندها را دگرگون نماید. هرچند برخی معتقدند این استعاره مختص متون علمی است که از عینیت بیشتری برخوردارند اما کاربست این استعاره در تحلیل دیگر متون، همانند متون تاریخی که مدعی گزارش واقعیت اند، نیز کارا است. یکی از متونی که مؤلف بر بیان واقعیت تأکید می نماید تاریخ بیهقی است. به نظر می رسد استعاره دستوری می تواند برای سنجش مدعای این اثر کارا باشد. در این پژوهش برای بررسی ادعای بیهقی، داستان حسنک وزیر را از منظرِ استعاره دستوری بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای مادی بیشترین فرایند این متن اند؛ استعارات دستوری اسمی، معانی دیگر، به کارگیری جملات در نقش های غیرمعمول و به کار بردن فرایندها به جای یکدیگر در فرا نقش بینا فردی، حذف عامل یا کنشگر فرایند و... از دیگر نتایج این پژوهش است. بر اساس یافته ها می توان گفت بیهقی در عین اینکه بر گزارش امرِ واقع تأکید می نماید، واقعیت را کامل گزارش نمی کند بلکه بخشی از واقعیت را که بی خطر یا کم خطر است بازگو می کند و در مقابل بخشی را نیز وامی نهد.
استعاره دستوری از منظر آموزش و یادگیری زبان فارسی: تحلیلی بر پایه دیدگاه زبان بنیاد هلیدی
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از مفاهیم اساسی در دستور نظام مند- نقش گرا است که در سال های اخیر توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از مسائل مطرح در مورد استعاره دستوری بحث آموزش و یادگیری این نوع استعاره هاست. هلیدی( 1993) یادگیری استعاره دستوری را بیستمین ویژگی زبان آموزی می داند که دست کم تا نه سالگی نمود نمی یابد و در مرحله ثانویه یادگیری فراگرفته می شود. در پژوهش حاضر تلاش می شود چگونگی آموزش و یادگیری استعاره های دستوری در منابع درسی و نوشته های فارسی آموزان غیرفارسی زبان سطح پایه مورد بررسی قرار گیرد؛ برای این منظور، کتاب خواندن و نوشته های فارسی آموزان سطح پایه مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه امام خمینی(ره) بررسی شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میزان و نوع استفاده از استعاره ها در کتاب و نوشته های زبان آموزان بسیار به هم شبیه است. استعاره های اسم سازی و وجهیت به ترتیب بالاترین میزان وقوع را در کتاب درسی و نوشته های فارسی آموزان داشته اند (هم در کتاب درسی و هم در نوشته فارسی آموزان اسم سازی و وجهیت بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند). همچنین، هیچ نمونه ای از استعاره های وجه و گذرایی در نوشته های فارسی آموزان ملاحظه نگردید؛ در حالی که در کتاب درسی چند مورد از استعاره گذرایی دیده شد.
استعاره دستوری اسم سازی و بازنمایی ایدئولوژیک در گفتمان سیاسی برجام: رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی کنش ها و واکنش ها در بازنمایی ایدئولوژیک متن، به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که یک گفتمان سیاسی، چگونه از فرایند اسم سازی برای توصیف وقایع و رخدادها بهره می برد و این کاربرد در خدمت چه اهدافی است. بدین منظور متون سخنرانی رؤسای جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پس از امضای توافق هسته ای برجام در سال 2015 از نگاه گفتمان شناسی انتقادی انتخاب شده است. در بخش اول تحلیل داده ها تعداد 508 بند شناسایی و تحلیل شده است، که شامل متن کامل سخنرانی طرفین مذاکره است. در بخش دوم تحلیل ها، کاربرد استعاره دستوری اسم سازی در پوشش اخبار تحولات پیرامون توافق هسته ای، در بازه زمانی پس از خروج آمریکا از توافق لغایت گام پنجم ایران در کاهش تعهدات برجامی، در دو رسانه داخلی و دو رسانه خارجی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است نقش اسم سازی در بازنمایی های متفاوت از رویدادی واحد در رسانه های گفتمان های رقیب، نمایان شود. داده های این بخش نیز شامل 8 عنوان خبری از رسانه های چهارگانه فوق در پنج مقطع زمانی خاص است، که در آن ها تحولی عمده پیرامون توافق برجام صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد هم در تنظیم متن سخنرانی دو رئیس جمهور و هم در پوشش تحولات سیاسی پیرامون توافق هسته ای توسط رسانه ها، استعاره های دستوری اسم سازی بیش از آنکه به دنبال حذف کنش گر از کانون توجه مخاطب باشد، به دنبال برجسته سازی خود کنش است و گفتمان های رقیب با این برجسته سازی ها به دنبال القای معنای موردنظر خود به مخاطب هستند.
اسم سازی و استعاره دستوری در داستان «شلغم میوه بهشته» از علی محمّد افغانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
عامه، واقعیت ذهنی را با تجربه عینی بیان می کنند و برای انتقال، از جایگزینی یک ابزار دستوری به جای یک ابزار دیگر بهره می گیرند. بسامد این جایگزینی استعاری می تواند نشانه ای سبکی باشد. این جستار توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه نقش گرایی، فرایندها و استعاره های دستوری داستان «شلغم میوه بهشته» نوشته علی محمّد افغانی را، بررسی نموده است. این داستان از آثار رواییِ واقع گراست که بر محور زبان استعاری می چرخد و هر سه نوع استعاره دستوری (ا ندیشگانی، بینافردی و متنی) در آن دیده می شود. بازنمایی تجربه در گفتگوی مشارکان این داستان، بیشتر بر پایه انتقال فرایند ذهنی به مادی است؛ زیرا نویسنده می داند که با استفاده از نظام گذرایی استعاره دستوری، مفاهیم انتزاعی و ذهنی، برای مخاطب عام قابل فهم تر می شود؛ اما، انتقال و جابه جایی فرایندهای مادی به ذهنی در کمترین مقدار خود در این اثر نمود دارد و دلیل انعکاس افعال به شکل مادی، شفافیت و صریح بودن است و نویسنده نخواسته است که تجربه خود را نیازمند تأویل و تفسیر کند (جدول فراوانی ارائه شده است). افغانی با توجه به معنای ذهنی و نمود تجربه بیرونی آن، از فعلی عملگرا که بار معنایی کنش را به درستی انتقال دهد، استفاده می کند و در بازنمایی حالات حاکم بر کنشگران متأثر از گفتگوی موجود طبقه کاربران است. در این رمان، بیشتر با اسم سازی که اصلی ترین نمود استعاره گذرایی است، فرایندها (افعال)، به صورت استعاری به اسم تبدیل شده اند و نویسنده با این انتقال در نوع دستوری، باعث برجستگی پیام و سخن مشارکان شده است. در این اثر، معنای اندیشگانی هم ناظر بر تجربه های نویسنده از دنیای بیرون است.