مطالب مرتبط با کلیدواژه

مطابقه


۲.

تحلیل نحوی ساخت کنایی بر پایه شواهدی از زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تطابق مطابقه ساخت کنایی گروه الحاقی فعل غیر مفعولی حالت ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲ تعداد دانلود : ۷۲۵
هدف از نگارش این مقاله، به­دست دادن تحلیلی جامع از نحو ساخت کنایی برپایه مشاهدات داده­های زبان کردی است. در این پژوهش، با استناد به سیر تاریخی فعل های کنایی و همچنین ذکر شواهدی از ساخت­های شبه­کنایی، مانند گزاره­ «داشتن»، گزاره «خواستن»، شکل مجهول تز فعل های دو مفعولی و نمونه­های مشابه از لهجه هورامی، استدلال کرده ایم که الگوی کنایی، در ساخت هایی نمایان می شود که فعل متعدی (کنایی) نتواند به مفعول، حالت مفعولی بدهد و فاعل توسط یک هسته الحاقی، با گروه فعلی ادغام شود. در این تحلیل، گروه اسمی مفعول، با وجود فعل متعدی غیر مفعولی، با هسته گروه زمان، ارتباطی از نوع تطابق می­یابد و از این طریق، حالت فاعلی می گیرد. گروه اسمی فاعل نیز در جایگاه مشخصگر گروه الحاقی، وارد مرحله اشتقاق می شود و پس از تطابق با هسته گروه الحاقی، حالت «به­ای» می­گیرد. در روی کرد مورد نظر در این مقاله، ساخت کنایی، الگویی جداگانه و یا زبان ویژه نیست؛ بلکه پدیده ای ثانویه و پیامد منطقی و طبیعی تعامل فرایند های مستقل در نحو زبان­های کنایی است.
۴.

توصیف و بررسی دستگاه فعل در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقه دستگاه فعل گویش دلواری وند فعلی پی بست ضمیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۸۵۶
هدف از این تحقیق توصیف دستگاه فعل در گویش دلواری است. داده های مورد نیاز تحقیق را یکی از نگارندگان که خود گویشور دلواری است، جمع آوری کرده است. روش انجام کار به صورت معرفی و توصیف عملکرد ستاک های حال و گذشته، صفت مفعولی و مصدر، پیشوندهای فعلی تصریفی، و پیشوندهای اشتقاقی است. گویش دلواری دارای دو نوع علامت مطابقه فعلی است. در افعال زمان گذشته متعدی، از پی بست های ضمیری و در سایر افعال از شناسه های فعلی استفاده می شود و، در تمام موارد، فعل از نظر شخص و شمار با فاعل منطقی جمله مطابقت می کند.
۵.

بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینگی محدودیت مطابقه کمینگی جستجوگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۲ تعداد دانلود : ۹۰۶
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
۶.

ارتقای گره راست: ساختاری ناهمگن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حذف مطابقه ارتقای گره راست حرکت متوازی اشراف چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۵۵۳
هدف از انجام این پژوهش، تبیینی مناسب از ساختار ارتقای گره راست در زبان فارسی است. در پیشینه تحقیق مرتبط، سه تحلیل متفاوت از این ساختار پیشنهاد شده است که عبارت اند از: «ارتقای گره راست به منزله حاصل حرکت متوازی»، «ارتقای گره راست به منزله حاصل فرآیند حذف» و «ارتقای گره راست به منزله اشراف چندگانه». استدلال هایی مانند ناسازه ها به عنوان هدف ارتقای گره راست، عدم تبعیت از جزیره ها، تخطی از محدودیت سقف راست و عدم امکان حرکت برخی از سازه ها، نشان می دهند که ارتقای گره راست زبان فارسی حاصل عملکرد حرکت متوازی نیست. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساختار ارتقای گره راست زبان فارسی همگن نیست و می توانیم این ساختار زبان فارسی را به دو گروه متفاوت تقسیم کنیم؛ بنابراین، برای تبیین آن به بیش از یک رویکرد نیاز داریم. استدلال هایی ازقبیل مطابقه جمعی، خوانش درونی صفات رابطه ای و سور «هریک»،نشان می دهند که برخی از نمونه های ارتقای گره راست حاصل اشراف چندگانه هستند و استدلال هایی ازقبیل ناسازه ها به عنوان هدف ارتقای گره راست، نحوه مطابقه در برخی نمونه ها، برخی نمونه ساخت های نظارت و همسان نبودن هم پایه ها در قطبیت، نشان می دهند که برخی نمونه های دیگر حاصل عملکرد فرآیند حذف هستند.
۷.

تمایز روابط دستوری در گویش شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مطابقه روابط دستوری ترتیب سازه ها نظام نشان گذاری حالت گویش شوشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۴۷۰
در زبان های دنیا دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم که آن ها را روابط دستوری نیز می نامند، در جمله از طریق سه راهکارِ ترتیب واژه ها، مطابقه و نظام نشانه گذاری حالت قابل تمایز از یکدیگرند. زبان های دنیا ممکن است یک یا دو راهکار و گاهی در برخی موارد هر سه راهکار را برای تمایز روابط دستوری به کار گیرند. هدف از پژوهش حاضر تعیین راهکارهای اتخاذ شده برای تمایز بین دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم در جمله های دارای فعل گذرا در شوشتری است. به همین منظور داده های پیکره پژوهش از طریق مصاحبه از گویشوران شوشتری بر اساس پرسش نامه ای حاوی 62 جمله، گردآوری و تحلیل شدند. در گویش شوشتری برای تمایز دو رابطه دستوریِ فاعل و مفعول مستقیم از دو راهکار نظام نشانه گذاری حالت و مطابقه استفاده می شود. راهکار ترتیب واژه ها در این گویش بدین منظور کاربردی ندارد. از آنجا که این گویش با زبان فارسی در یک گروه گویشی قرار دارد، تصور می شود که راهکارهای مشابهی با فارسی به کار گرفته شوند و تحلیل داده های پیکره نیز صحت این موضوع را تأیید می کند.
۸.

مطابقه، مقوله ای معنامند در ساخت غیرشخصی: تحلیلی در چارچوب دستور شناختی

کلیدواژه‌ها: مطابقه دستور شناختی برجستگی ساخت غیرشخصی موقعیت فاعل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۵۷۴
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل یک نوع از ساخت های غیرشخصی معلوم در زبان فارسی در چارچوب انگاره دستور شناختی می پردازد. این نوع ساخت خود مشتمل بر دو نمونه است. هر دو نمونه دو بند پایه و پیرو دارند که بند اول در هر دو فاقد سازه ای در جایگاه فاعل است. علاوه بر این، فعل بند اول همیشه به صورت سوم شخص مفرد می آید، در حالی که فعل در زبان فارسی بدون هیچ گونه محدودیتی در هر شش صیغه صرف می شود. این واقعیت در حالی است که در اغلب پژوهش های زبان شناختی چنین فرض می شود که مطابقه در زبان مقوله ای صرفاً دستوری است و ظهور آن در سطح جمله هیچ پایگاه معنایی ندارد. در پاسخ به چنین دیدگاهی، در این پژوهش تحلیلی از مطابقه سوم شخص مفرد در یکی از انواع ساخت های غیرشخصی در زبان فارسی در قالب انگاره دستور شناختی ارائه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ساخت های غیرشخصی مورد نظر ما برجسته ترین سازه که به عنوان فاعل (tr) قلمداد می شود، موقعیت فاعل است که نمایانگر موقعیتی عام و فراگیر است که رویداد یا حالت مورد نظر درون آن روی می دهد. همچنین نشان داده خواهد شد که حضور نشانه سوم شخص مفرد در این ساخت ها پدیده ای قراردادی نیست، بلکه با موقعیت انتزاعی موجود در جمله (موقعیت فاعل) مطابقت می نماید. از همین روی، مطابقه را در ساخت های غیرشخصی زبان فارسی مقوله ای معنامند و نه صرفاً دستوری تلقی می نماییم.
۹.

رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کمینه گرا مطابقه بازبینی مشخصه گویش دشتستانی نفی جمله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۶ تعداد دانلود : ۵۷۱
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
۱۰.

بررسی زمان و مطابقه در گفتار بیماران دستور پریش فارسی زبان بر اساس فرضیۀ کوتاه شدن درخت نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور پریشی فرضیۀ کوتاه شدن درخت نحوی زمان مطابقه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف از این پژوهش توصیف و تحلیل گفتار بیماران دستورپریش فارسی زبان در چارچوب فرضیۀ کوتاه شدن درخت نحوی ( (Friedmann & Grodzinsky, 1997 است. ب ر اساس این فرضیه، ارتباط مستقیمی میان جایگاه هر عنصر در درخت نحوی و تعداد خطاها وجود دارد و هرچه عنصر مورد نظر در گره بالاتری واقع شده باشد، در برابر تضعیف آسیب پذیرتر خواهد بود. در این پژوهش توصیفی تحلیلی، نگارندگان در صدد پاسخ به این پرسشند که آیا تأثیر این نقص زبانی بر روی تمام تکواژهای نقشی یکسان است یا اینکه نقص زبانی شامل همۀ تکواژ ها نمی شود. فرضیۀ ما این است که در تولید گفتار بیماران دستور پریش ، زمان بیشتر از مطابقه آسیب می بیند. برای انجام این پژوهش دو بیمار مورد مطالعه قرار گرفته اند که بر اساس آزمون زبان پریشی فارسی، گزارش تصویر برداری، پروندۀ پزشکی و از میان نمونه های در دسترس انتخاب شده اند. نمونه های گفتاری این بیماران به وسیلۀ نگارندۀ اول و طی سه آزمون، گفتار خود انگیخته، تکمیل جمله و آزمون تکرار در بهمن ماه 95 به دست آمد. بررسی ها نشان می دهد که میزان آسیب پذیری تکواژهای صرفی در این عارضه یکسان نیست؛ به عبارت دیگر، تصریف مطابقه کاملا ً دست نخورده باقی مانده است؛ اما تصریف زمان به شدت آسیب می بیند. یافته های این تحقیق همسو و مؤید نظریه های زبان شناختی به خصوص نظریۀ بازبینی برنامۀ کمینه گرای چامسکی ( 1992 ) و تصریف دو جزئی پولاک ( 1989 ) هستند.
۱۱.

بررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقه فاعلی - مفعولی معرفگی - نکرگی ارجاعی - غیر ارجاعی بودن مبتدایی - غیر مبتدایی بودن انضمامی – غیر انضمامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۶۵
زبان ها از سه سازوکار برای بازنمایی نقش های دستوری استفاده می کنند که عبارت اند از ترتیب سازه ها، حالت نمایی و مطابقه. در پژوهش حاضر نظام مطابقه و عوامل مؤثّر بر آن در کردی ایلامی بررسی شده است. برای انجام این کار، از روش توصیفی، مصاحبه و ضبط صدای گویشوران بومی به منظور استخراج داده های لازم استفاده شده است. عوامل مؤثّر بر مطابقه که گیون (2004) آن ها را بیان کرده است و همچنین روش کار دبیرمقدم (1392) به عنوان دو منبع مهم مورد استناد قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کردی ایلامی از نظام مطابقه فاعل مفعولی برای بازنمایی روابط دستوری فاعل و مفعول استفاده می شود؛ همچنین مشخّص شد که نظام مطابقه در کردی ایلامی گذرایی محور و زمان محور نیست. دستاورد دیگر این است که در کردی ایلامی، مطابقه ابزار مهمّی برای بازنمایی فاعل دستوری است ولی کاربرد مطابقه برای بازنمایی مفعول هم اختیاری است و هم متأثّر از چندین عامل. ازجمله عوامل مؤثّر بر مطابقه پی بست های مفعولی با مفعول می توان به عوامل معرفگی - نکرگی، ارجاعی - غیر ارجاعی بودن، مبتدایی - غیر مبتدایی بودن، انضمامی - غیر انضمامی بودن اشاره کرد؛ در حالی که این عوامل در مطابقه مفعولی در کردی ایلامی تأثیرگذار هستند، امّا در صورت بندی فاعل مؤثّر نیستند. سرانجام اینکه در کردی ایلامی، نمود جملات و نقش های معنایی در نحوه مطابقه وندها و پی بست های نشانه مطابقه، عوامل تأثیرگذاری نیستند.
۱۲.

مطابقه، ساخت اطلاع و مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقه ساخت اطلاع مفعول نمائی افتراقی کردی کلهری مبتدا کانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۴۲۲
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛  نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
۱۳.

نظامِ «فعل» در گویشِ «انارکی»: مقوله های «واژمعنایی» و، نظامِ مطابقه «انشقاقی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش انارکی نظام فعلی مطابقه نمود وجه زمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۹۴
انارک، از بخش های شهرستان نائین، در شرق استان اصفهان است. داده های انارکی حاکی اند که در این گویش، نشانه هر سه وجه امری، اخباری و التزامی، یکسان و پیشوندe- است. نشانه های زمان گذشته و نفی در این گویش به ترتیب پسوند-tو پیشوندna- هستند، با این توضیح که زمان گذشته در بسیاری از افعال انارکی، با «نظام مطابقه انشقاقی» این گویش نیز رمزگذاری می شود. با این نظام دو شقی و نادر، جایگاه و مقوله ساختواژی نشانه های مطابقه نسبت به زمان تغییر می کند، به طوری که در زمان حال، صورت پسوند و در زمان گذشته، صورت پیش بست دارند. واکاوی وضعیت حاضر در این گویش از آن رو اهمیت دارد که نشانه های مطابقه، در غالب زبان های دنیا، وندهای تصریفی هستند و به دلیل اصل «وابستگی» گرایش به کسب آخرین جایگاه در فعل دارند. با وجود این، مشاهده می شود که داده های انارکی، اصل جهانی «وابستگی» را نقض و مطابقه فاعلی را در زمان گذشته با واژه بست و نیز در نزدیک ترین نشانه به پایه برقرار می کند.
۱۴.

قافیه و صنعت مطابقه

کلیدواژه‌ها: قافیه مطابقه نقد و علماى بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۰۶
در فایل اصل مقاله موجوداست
۱۵.

گسترش پذیری واژه بست های مطابقه در گزاره های تک مفعولی کُردی اردلانی (نظریّه فاز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسترش پذیری واژه بست گزاره های تک مفعولی نظریه فاز مطابقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۴۲
نظریه فاز به عنوان آخرین دستاورد برنامه کمینه گرا در جهت بهینه ساختن محاسبات و اقتصاد اشتقاق زبانی مطرح شده است. چامسکی برای اطمینان از کاهش بار محاسباتی حافظه معتقد است که اشتقاق ساخت های زبانی برمبنای عملکرد فازهای مختلف انجام می شود و هرساخت نحوی در یک فازمشخص شکل می گیرد. به اعتقاد وی فازها باید تا حد امکان کوچک باشند تا بارحافظه کاهش یابد. در این نظریه، اشتقاق نحوی ساخت های زبانی به صورت مرحله به مرحله انجام می شود و پس از کامل شدن هر فاز، اشتقاق حاصل به دو سطح صورت آوایی و صورت منطقی جهت خوانش آوایی و معنایی منتقل می شود و در نهایت براساس شرط نفوذناپذیری چامسکی(2000)، تنها هسته فاز و مشخص گرهای آن برای ادامه محاسبات قابل دسترسی خواهند بود. بسیاری از زبان شناسان بر این باورند که فرآیندهای نحوی ادغام و مطابقه از شرط نفوذناپذیری فاز تبعیت می کنند. از آنجائی که نظام  واژه بست افزایی ضمیری اغلب در طول تاریخ با نظام مطابقه مورد در ارتباط بوده اند ، لذا نویسندگان این مقاله برآنند تا شیوه میزبان گزینی واژه بست ها رادر زبان کردی اردلانی بر اساس نظام مطابقه مطالعه کنند. در این مقاله با بررسی داده های زبان کردی اردلانی و توصیف و تحلیل نظری میزبان گزینی واژه بست های مطابقه در آن نشان خواهیم داد که  تبیین مطابقه ای واژه بست ها با اصل شرط نفوذناپذی فاز در ارتباط است.
۱۶.

بررسی نظام جنسیت در گویش وفسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام جنسیت مطابقه طبقه واژگانی رده شناسی زبان دستور وفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
در این مقاله نظام جنسیت در گویش وفسی بررسی شده است. مبنای نظری برگرفته از دیدگاه کوربت (1991) است که طبق آن جنسیت یک نظام خارج از اشتقاق واژگانی و در سطح روابط بین واژگان است و معیار ارزیابی و معین کردن تعداد جنس دستوری یا همان طبقات واژگانی در یک زبان، مطابقه است. علاوه بر معین نمودنِ تعداد جنس در گویش وفسی، پارامترهای معنایی/ صوری دخیل در تعیین جنسیت واژه ها در گویش وفسی نیز بررسی شده است. روش انجام پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهدکه براساس معیار مطابقه تنها دو طبقه واژگانی یا جنس دستوری مؤنث و مذکر در این گویش وجود دارد: 1- واژگانی که به واکه فاقد تکیه –æ̀ ختم می شود (مؤنث)؛ 2- سایر واژگانی که پایانه آنها –æ̀ فاقد تکیه نیست (مذکر). همچنین وضعیت همزمانی گویش وفسی نشان می دهد که تعیین جنسیت واژه ها در این گویش مبتنی بر معیاری معنایی ازجمله جنس زیستی مؤنث/ مذکر یا جان داری نیست و تنها معیار آوائی مذکور موجب تشکیل طبقه مجزائی از اسامی در این گویش است. به این ترتیب، گویش وفسی در رده زبان های دارای جنسیت از نوع غیرزیستی قرار دارد که تعیین جنسیت واژه ها در آن صوری است، نه معنایی.
۱۷.

ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرایش واژگانی حالت نمایی عربی فارسی مطابقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۸۸
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
۱۸.

ارجاع متقابل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارجاع متقابل مطابقه کلام پارامتر ضمیراندازی هسته نشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۳
مطابقه را می توان رخدادی دانست که طی آن، کلمه ای مشخصه های صرفی ای می گیرد که از جای دیگر نشئت می گیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانه های دستوری ای است که توسط ناظر نظارت می شود. از سوی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشان دار شدن فعل) را غالباً می توان، در مورد زبان های ضمیرانداز، برای سازوکاری به کار برد که از رهگذر آن، فعل با عناصری مقید نشان دار می شود تا موضوع های خود را بیان کند. این فعل به تنهایی می تواند بیانگر موضوع هایش باشد، زیرا از لحاظ تصریف غنی است. ازآنجاکه فارسی نیز، به عنوان زبانی ضمیرانداز، دارای ویژگی های مذکور است، پس قاعدتاً این عنوان را می توان برای نظام فعلی فارسی معیار به کار برد؛ اما ظاهراً ارجاع متقابل، در این کاربرد، در زبان فارسی، به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار می رود؛ بنابراین، این پژوهش بر آن شد تا با بررسی 43 فیلم نامه فارسی (معیار، گونه محاوره ای) دریابد: آیا می توان اصطلاح ارجاع متقابل را برای وضعیت رده شناختی نظام مطابقه فعل فارسی نیز به کار برد؟ اجزای ارجاع متقابل و شروط حاکم بر آن چیست؟ آیا برای اصطلاح مزبور می توان حوزه ای مناسب معرفی کرد؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب رده شناختی، بر مبنای آرای سیویرسکا و بیکر (2005) و کوربت (2006)، اجزای ارجاع متقابل فعل، شروط حاکم بر آن و حوزه فنی مربوط به آن را معرفی کرده و برای انتخاب از میان دو اصطلاح ارجاع متقابل و مطابقه، پیوستاری دوسویه ارائه داده است. 
۱۹.

مطابقه فعل و فاعل در دو زبان فارسی و انگلیسی

کلیدواژه‌ها: مطابقه شناسه شخص شمار گروه اسمی نهاد فعل مفرد جمع اسم هسته گروه اسمی شمارش پذیر شمارش ناپذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
یکی از مواردی که به هنگام نوشتن، احتمال وقوع اشتباه یا خطا در آن بسیار است - به ویژه در زبان فارسی - مطابقه فعل و فاعل است. در این مقاله سعی شده است این مقوله با نگاهی تطبیقی در دو زبان فارسی وانگلیسی، و بیشتر از زاویه ویرایش، بررسی شود. 
۲۰.

حالت دهی گروه های اسمی در ساخت های مفعولی در هورامی: تقابل رویکردهای کمینه گرای ساختاری و ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالت دهی مطابقه برنامه کمینه گرا رویکرد نحوی رویکرد ساختواژی فاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۳
چکیده تبیین فرایند حالت دهی گروه های اسمی همواره یکی از چالش های برجسته صورت های مختلف دستور زایشی بوده و به همین دلیل تا کنون رویکردهای نظری گوناگونی برای تحلیل صوری این پدیده در چارچوب این سنت زبان شناختی ارائه شده است. در این میان رویکرد ساختاری، برگرفته شده از آرای چامسکی و رویکرد ساختواژی، ارائه شده از سوی مارانتز، بیکر از مهم ترین آن ها محسوب می شوند. مقاله حاضر درصدد است تا روند اشتقاق نحوی و به تبع آن فرایند حالت دهیِ موضوعات فعلی را در ساخت های متعدیِ مفعولی در زبانی هورامی در چارچوب دو رویکرد کمینه گرای پیش گفته بررسی نماید و از این رهگذر نقاط ضعف و قوت هر یک از دو رویکرد مذکور را در ارائه تبیینی منطقی و نظریه بنیاد از داده های هورامی برجسته کند. تحلیل داده های برگرفته شده از هورامی در نهایت نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد نحوی و ساختواژی به تنهایی نمی تواند خصوصیات ساخت های مفعولی را در این زبان به شکلی کامل و موجه تبیین کنند و به همین دلیل اتخاذ دیدگاهی ترکیبی و متشکل از هر دو رویکرد برای بررسی خصوصیات متنوع این ساخت ها منطقی تر به نظر می رسد. نتایج این جستار در مقیاسی کلان تر کفایت تبیینی رویکردهای نظری ترکیبی را برای تحلیل الگوهای حالت دهی در چارچوب دستور جهانی تأیید می نماید. واژگان کلیدی: حالت دهی، مطابقه، برنامه کمینه گرا، رویکرد نحوی، رویکرد ساختواژی، فاز.