تحلیل تطبیقی کاربرد استعاره دستوری در رمان بلندی های بادگیر و دو ترجمه از آن توسط رضا رضایی و نوشین ابراهیمی از منظر دستور نظام مند نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
162 - 135
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق در تحلیلی تطبیقی، نحوه کاربرد و میزان ترجمه استعاره دستوری را در رمان «بلندی های بادگیر»[1] نوشته امیلی برونته[2] و دو ترجمه از آن توسط رضا رضایی (1390) و نوشین ابراهیمی (1391) به لحاظ کمی و کیفی بررسی شد. برای انتخاب تصادفی داده ها، سه فصل از اول، وسط و آخر رمان و ترجمه های آن، یعنی فصل اول، فصل پانزدهم و فصل سی و چهارم بررسی شده اند. چارچوب نظری پژوهش دستور نظام مند نقشی هلیدی و متیسن[3] (2004) انتخاب شد و سپس انواع استعاره دستوری با توجه به سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی به لحاظ کمّی و کیفی بررسی شدند. ازآنجاکه ساخت های نشان دار حاوی استعارات دستوری می باشند و این ساخت ها در انتقال مفهوم معنامند بوده و گفتمان مدار هم محسوب می شوند، لذا تحلیل نحوه و میزان کاربرد آن ها مخصوصاً در متون ترجمه شده حائز اهمیت است؛ چراکه درک خواننده درچارچوب توانش زبانی و دانش دایره المعارفی اوست، لذا همان طور که در ترجمه استعارات واژگانی لازم است مترجم با در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و فرهنگی خواننده متن مقصد، معادل یابی صحیح و مناسبی برای استعارات داشته باشد، درترجمه استعاره های دستوری نیز لازم است مترجم به استعاره های دستوری متن مبدأ توجه آگاهانه بیشتری داشته باشد تا به جای حذف استعاره دستوری و ترجمه آن به صورت غیر استعاری، معادل یابی معنایی و کاربردی درست تر و مناسب تری ارائه دهد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که در ترجمه های ابراهیمی و رضایی، استعاره دستوری کمتری نسبت به متن اصلی رمان، به کار رفته است. مقایسه ترجمه ها نیز نشان می دهد که در ترجمه ابراهیمی، استعاره های دستوری بیشتری نسبت به ترجمه رضایی به کار رفته است.