مهرداد نغزگوی کهن

مهرداد نغزگوی کهن

مدرک تحصیلی: دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران
رتبه علمی: استاد تمام، زبان شناسی همگانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

رد ه شناسی ساخت های ربطی در متون گورانی و بازتاب نظام کنائی در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون گورانی ساخت های ربطی ساخت وجودی نظام کنائی فعل ربطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
در پژوهش حاضر، ساخت های ربطی در متون گورانی و نحوه بازتاب نظام کنائی در آنها بررسی می شود. پیکره زبانی این پژوهش، دیوان مولوی (مشهور به مولوی کُرد)، یکی از معتبرترین متون گورانی است. داده های این پژوهش، براساس چارچوب رده شناختی دیکسون (2010) استخراج و توصیف شده است . در متون گورانی چهار ساخت ربطی وجود دارد: ساخت اسمی، وصفی، وجودی ظرفی و وجودی ملکی. همچنین، به جز ساخت وجودی از فعل واژگانی «داشتن» برای بیان مالکیت استفاده شده است. الگوی مطابقه فعل ربطی با CS در ساخت های اسمی، وصفی و ظرفی از همان الگوی S در گذشته پیروی می کند و در ساخت وجودی ملکی از الگوی A در گذشته در نظام کنائی پیروی می کند. باوجوداینکه نظام کنائی در فعل های واژگانی به صورت گسسته است و صرفاً در زمان گذشته رخ می دهد، در ساخت وجودی ملکی در زمان حال و گذشته به صورت یکنواخت نظام کنائی حاکم است. هرچند در زبان متون گورانی و زبان فارسی نو متقدم هر دو از ساخت وجودی ملکی برای بیان مالکیت استفاده شده است، در فارسی نو متقدم نظام فاعلی-مفعولی به کمک پس اضافه «را» بازتاب یافته است؛ درحالی که در متون گورانی نظام کنائی به کمک واژه بست ها بازنمایی شده است.
۲.

بررسی طرحواره های ساخت موصولی در زبان فارسی با رویکرد پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت موصولی نمونه خوشه های نمونه ای طرحواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
ساخت موصولی به عنوان یک ساخت پیچیده همواره در مطالعات زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، ساخت موصولی در زبان فارسی گفتاری مورد بررسی قرار گرفته است و هدف آن شناسایی و توصیف طرحواره های است که به دلیل کاربرد فراوان در ذهن گویش ور شکل گرفته و بنابراین پردازش ساده تری دارند. به این منظور، حدود 1400 جمله موصولی از داده های گفتاری زبان فارسی گردآوری شده و با استفاده از برخی روش های داده کاوی و آماری مطرح شده در زبان شناسی پیکره بنیاد (Gries, 2009 Wiechmann, 2015;) مورد توصیف و تبیین قرار گرفته اند. این روش ها در نهایت خوشه هایی از ساخت موصولی را بر اساس میزان شباهت به یک دیگر در نمودارهایی درختی نشان می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی گفتاری، گویشوران ترکیب بندی های معنایی و نحوی معینی از ساخت موصولی را در موقعیت های گوناگون به کار می برند. در این پژوهش، همچنین برخی از ترکیب بندی های نحوی و معنایی ساخت موصولی به عنوان ساخت ه ای پادگونه ی موصولی در زبان فارسی معرفی شده اند.
۳.

نقشه معنایی مالک واژه بستی در ساخت اضافی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
پژوهش حاضر به بررسی تحول معنایی واژه بست های ضمیری در ساخت ملکی اسمی فارسی نو، قرن چهارم تا چهاردهم هجری، می پردازد. اگرچه مالکیت از منظر ساختی موردتوجه پژوهش هایی بوده، اما تاکنون تحولات معنایی ساخت ملکی مطالعه نشده است. به این دلیل که مالک واژه بستیِ وابسته اسم تا پیش از فارسی نو مشاهده نمی شود، بررسی تحولات رخ داده در این ساخت برای فهم تحول معنایی مالکیت راهگشا خواهد بود. پیکره ای تاریخی متشکل از پانصد هزار واژه از متون نثر این دوره بررسی و از آن میان 1952 نمونه شامل واژه بست های ضمیری ملکی استخراج شد. برمبنای چارچوب نظری هاینه (1997)، نیکیفوریدو (1991)، کوپچوسکایاتم (2002) و لمان (2002)، 21 رابطه معنایی در ساخت ملکی با مالک واژه بستی معرفی شد و بسامد هر یک در پیکره و به تفکیک قرن ارائه شد. بررسی های درزمانی نشان داد که روابط معنایی در طول فارسی نو توزیع یکسانی نداشته، بلکه مسیری را از روابط عینی تر به انتزاعی تر به نمایش می گذارند. دو رابطه خویشاوندی و اعضای بدن بیشترین بسامد را دارند که در کنار تملک به عنوان معانی بنیادین مالکیت معرفی شده اند. برپایه نقشه گسترش معنایی ساخت اضافی در نیکیفوریدو (1991)، نقشه تحولات معنایی ساخت مذکور با اصلاحاتی ارائه شد. همچنین نشان داده شد که در میان انواع شخص و شمار، «ش» و پس از آن «م» بیشترین بسامد را دارند. یافته های پژوهش نه تنها به فهم اشتقاق معانی مالکیت کمک می کند، بلکه معیارهایی زبان شناختی برای بررسی سبک شناختی و زمان بندی متون فارسی نو ارائه داده است. Heine Nikiforidou Koptjevskaja Tamm Lehmann
۴.

ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامعین تکیه کاربردشناسی دستور ساختی نقش گرایی فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
۵.

تأثیر سلسله مراتب رده شناختی شخص و شمار در تحول تاریخی ضمیرهای انعکاسی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده شناسی تاریخی ضمایر انعکاسی تاکیدی واژه بست ضمیری فارسی نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
این مقاله، به بررسی تحول تاریخی ضمایر انعکاسیِ مبتنی بر «خود»، در زبان فارسیِ نو می پردازد. همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» در همه قرن های این دوره مشاهده نشده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر بر آن است که از منظر رده شناختی و با بهره گیری از سلسله مرتبه های جهانی نمایه سازی شخص و شمار، به بررسی ترتیب ظهور و چگونگی تحول این ضمایر بپردازد. به این منظور، پیکره ای منتخب از سه متن روایی از هر یک از یازده قرن این دوره تهیه شد و جمله های دربردارنده ضمایر انعکاسی شخصی استخراج گردید. فراوانی رخدادِ شخص ها و شمارهای مختلف این ضمایر و همچنین فراوانی نقش های گوناگون آن ها در هر قرن در جداولی نمایش داده شده است. بر مبنای پیکره مورد بررسی، نخستین نشانه همراهی ضمیر شخصی با «خود» در قرن هشتم هجری اتفاق افتاده است. همچنین بررسی پیکره نشان می دهد که همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» چه از منظر ترتیب ظهور و چه فراوانی رخداد دارای اولویت سوم شخص بر اول شخص و اول بر دوم شخص است و در نتیجه جان داری نقشی در این تحول ندارد. همچنین در مشخصه شمار اولویت با شمار مفرد است. افزون بر این، نخستین همراهی ضمایر پی بستی با «خود» در نقش ملکی و پس از آن در سایر تأکیدی ها و سپس انعکاسی بوده است.
۶.

دستوری شدگی حرف تعریف نکره در فارسی باستان از منظر دستور ساخت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارسی باستان عدد یک حرف تعریف نامعین دستور ساختی مجاز بسط استعاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
در این مقاله، به شناسایی ساخت های دستوری بیانگر «مفهوم نکره» در زبان فارسی باستان می پردازیم. براساس داده های موجود از این دوره زبان فارسی، می توان بیان داشت قبل از فارسی باستان عنصر دستوری «حرف تعریف نکره» وجود نداشته و پیدایش «حرف تعریف نکره» از رهگذر دستوری شدگی عدد aiva «یک» به وسیله بازتحلیل این عنصر زبانی براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری به «حرف تعریف نکره» رخ داده است. این دستوری شدگی در ساخت مشخصی (تنها یک « X » وجود دارد، این « X » معرف انسان است) رخ داده که نتیجه آن تغییر حوزه مفهومی به بیان «مفهوم نکره» در فارسی باستان است، به منظور تبیین تکوین «حرف تعریف نکره»، الگوی دستور ساخت مدار برگزیده شده است. داده های این پژوهش، مستخرج از پیکره جمع آوری شده کنت ( 1953 ) است. بسامد وقوع «حرف تعریف نکره» در بین 4130 گروه اسمی موجود در پیکره 0.5 درصد است. این مقدار بسامد وقوع که چندان زیاد نیست، مبین جدید بودن مقوله «حرف تعریف نکره» یا به عبارتی مراحل اولیه دستوری شدگی این مقوله دستوری در فارسی باستان است.
۷.

بررسی ساخت بند موصولی در کردی کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بند موصولی موصولی نما هسته اسنادی کرمانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۵۱۸
بند موصولی در زبان های ایرانی به طور معمول به صورت بند پیرو در جمله ظاهر می شود و در نقش توصیف گر، اسم یا گروه اسمی پیش از خود را توصیف می کند. در پژوهش حاضر ساخت بند موصولی در کردی کرمانجی بررسی شده است؛ به این منظور، نظرات آر ام دبلیو دیکسون (2010) مبنای انجام پژوهش قرار گرفت. از نظر دیکسون این ساخت را به طور کلّی می توان به دو گونه متعارف و نا متعارف تقسیم کرد که هریک مشخّصه های نحوی خود را دارند. وی همچنین بند های موصولی را به لحاظ اطّلاعی که درمورد هسته پیش از خود می دهند، به بند های تحدیدی و غیر تحدیدی تقسیم می کند؛ از آنجا که بندهای تحدیدی اطّلاع لازمی درمورد هسته ارائه می دهند، غیر قابل حذف هستند و بندهای غیر تحدیدی را چون اطّلاع اضافه می دهند، می توان حذف کرد. در کرمانجی افزون بر این دو نوع، ساخت موصولی دیگری باعنوان ساخت اسنادی وجود دارد که در آن بر هسته اسمی تأکید می شود. در این گویش هیچ بند موصولی ای وجود ندارد که بدون هسته اسمی به کار رود و باید به طور قطع دارای هسته اسمی باشد. بند های موصولی در کرمانجی برونی هستند و پس از هسته واقع می شوند. داده های پژوهش حاضر از راه مصاحبه با چند گویشور و کتاب ئه ز ئنسانم (قلیکی میلان، 1380) جمع آوری شده اند.  
۸.

رده شناسی ساخت شرطی در زبان فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده شناسی ساخت شرطی شرطی باز بسامد زبان فارسیِ نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۴۶
طبقه بندیِ انواعِ ساختِ شرطی در زبان های گوناگون از جنبه معنایی، نحوی، صوری، رده شناختی و موارد مشابه انجام گرفته است. در این مقاله، به بررسی انواع ساختِ شرطی در زبان فارسی نو، بر اساس رده شناسی دکلرک و رید (Declerck & Reed, 2001) پرداختیم. بر پایه این رده شناسی معنایی، جهانِ ممکنِ بندِ شرط، به دو دسته حقیقی و نظری گروه بندی می شود. جهانِ ممکنِ نظری، می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار گونه بسته، باز، غیرِ قطعی و ضدِ حقیقی دسته بندی می شود. در این پژوهش، جمله های شرطی برگرفته از 110 کتاب، از قرن های چهارم تا چهاردهم هجری قمری مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیلِ جمله هایِ شرطی زبان فارسیِ نو نشان داد که کاربرد ساخت شرطی در قرن های متقدم نسبت به قرن های متأخر بسیار بیشتر بوده است. همچنین، جمله های شرطی این زبان، مشتمل بر گونه های حقیقی، خنثی، بسته، باز، غیرِ قطعی و ضدِ حقیقی هستند و جمله های شرطی از نوع باز، بالاترین فراوانی رخ داد را دارند. بنابراین، ساخت شرطیِ زبان فارسیِ نو با رده شناسی موردِ اشاره همخوانی دارد. بالاتر بودن فراوانی رخ داد جهانِ ممکن دوباره از آن جا ناشی می شود که در این جهانِ ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی درباره وقوع آن وجود ندارد. این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین همخوانی را دارد.  
۹.

جمع همراهی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمع جمع همراهی جان داری زبان های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
جمع همراهی ناظر بر یک اسم (با مصداق انسانی) به همراه یک فرد یا چند فرد دیگر است. جمع همراهی مجموعه ای را می سازد که اعضای آن همگون نیستند و با یکدیگر تفاوت هایی دارند. این نکته مهم، جمع همراهی را از جمع معمولی متمایز می سازد. در زبان های جهان جمع همراهی با امکانات ترکیبی و تحلیلیِ مختلفی بیان می شود. هدف ما در این مقاله استخراج و توصیف این امکانات در منتخبی از زبان های ایرانی است. جمع همراهی بیشتر در زبان گفتار کاربرد دارد و کمتر به زبان نوشتار راه یافته است، بنابراین در متون رسمی کمتر منعکس شده است. به همین دلیل، داده های این تحقیق به صورت میدانی و ازطریق شبکه های اجتماعی با پرسش از گویشوران بومی استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در زبان های ایرانی از شش روش مختلف برای بیان جمع همراهی استفاده می شود. در بعضی از زبان های ایرانی از دو روش جایگزین یا تکمیلی برای بیان جمع همراهی استفاده شده است و گزینش هریک از دو روش گاهی به خصوصیات ذاتی اسم مورد نظر و گاهی به دیدگاه ارزشی گوینده نسبت به مجموعه مورد نظر بستگی دارد.
۱۰.

جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمله شرطی بند شرط کلمه شرطی جهان ممکن شرطی باز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۰۹
جمله شرطی جمله ای مرکب است که از دو بند شرط و جزای شرط تشکیل شده است. هدف ما در این پژوهش، بررسی جمله های شرطی زبان فارسی معاصر بر اساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) است. بر اساس این رده شناسی معنایی، جهان ممکنِ بند شرط به دو دسته حقیقی و نظری تقسیم می شود. جهان ممکن نظری می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار نوع بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی تقسیم می شود. در تحقیق حاضر، تلاش می شود این انواع با توجه به پیکره ای بالغ بر 286 جمله شرطی که از 10 کتاب داستانی معاصر استخراج شده است بررسی شود و بسامد وقوع هر یک به تفکیک مشخص شود. تحلیل جمله های شرطی فارسی نشان می دهد که ساخت شرطی فارسی با رده شناسی مذکور مطابقت دارد و جهان ممکن نظری باز، بالاترین بسامد وقوع را دارد و جهان های ممکن خنثی، بسته، حقیقی، غیرقطعی و ضدحقیقی به ترتیب، بیشترین بسامد را بعد از جهان ممکن باز به خود اختصاص داده اند. بالاتر بودن بسامد وقوع جهان ممکن باز از آنجا نشئت می گیرد که در این جهان ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی درباره وقوع آن وجود ندارد و این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین تطابق را دارد. همچنین، این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کلمات ربط شرطی معمول مانند «اگر، اگه، به شرطی که، والاّ، وگرنه و حتی اگر، که، تا و چنانچه» کلمات ربط دیگری مانند «چه ... چه؛ همچین که، وقتی که، به مجرد اینکه، حالا که، فرضاً، ولو، وقتی، آنگاه که، هروقت، همین که» نیز در نقش کلمه ربط شرطی به کار می روند.
۱۱.

نقش کمیت نماها بر حضور بند موصولی در زبان فارسی گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بند موصولی دیدگاه نمونه محور وابسته های پسین و پیشین اسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۷
علاوه بر سنگینی سازه و نقش موضوعی هسته در پردازش بند موصولی که در مطالعات پیشین فراوان به آنها پرداخته شده است، عوامل دیگری نیز در پردازش بند موصولی تأثیرگذار هستند. در مقاله حاضر رخداد کمی نماها با هسته بند موصولی در داده های گفتاری بررسی شد. داده های پژوهش از مکالمات گفتاری رادیویی و تلویزیونی گردآوری شد و رخداد کمیت نماها با بند موصولی براساس رویکرد نمونه محور وایشمن (2015) تحلیل شد؛ وی معتقد است که ویژگی های اجزای مختلف بند موصولی بر حضور اجزای دیگر تأثیر دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد که کاربرد بیشتر بند موصولی تحت تأثیر وجود ابهام در کمیت نما و هسته، استفاده در ساخت های ویژه و عوامل دیگری است. این نتیجه مؤید نظریه نحوی نمونه محور و تأثیر همزمان چند عامل است. نتایج این پژوهش می تواند در تبیین میزان ابهام کمیت نماها و هم چنین پردازش بند موصولی کمک کند.
۱۲.

طرح واره های مالکیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالکیت محمولی مالکیت اسمی رویکرد شناختی طرح واره اصطلاح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۸۴
مقاله حاضر از منظر شناختی به بررسی طرح واره های مالکیت محمولی و اسمی در زبان فارسی می پردازد. منظور از طرح واره ساخت هایی است که امکانات دستوری از آنها به وجود آمده اند. در این راستا، رویکرد شناختی هاینه (1997) در مورد طرح واره های مالکیت با توجه به داده های فارسی محک می خورد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زبان فارسی از طرح واره های کنش، مکانی، همراهی، هدف و منبع برای رمزگذاری مالکیت محمولی استفاده می کند. در این زبان برای بیان مالکیت اسمی از طرح واره های مکانی، همراهی، اضافی، منبع، اتصالی و مبتدائی استفاده می گردد. مشخصه مهمی که زبان فارسی را از زبان های مورد مطالعه هاینه متمایز می سازد، استفاده از طرح واره اتصالی برای رمزگذاری مالکیت اسمی است. این طرح واره برای اولین بار در این تحقیق معرفی شده است. مشخصه برجسته دیگر زبان فارسی استفاده از طرح واره منبع در بیان مالکیت محمولی است که در زبان های جهان دیده نشده است.
۱۳.

سیر تغییرات ساخت های سببی صرفی و نحوی در فارسی نو؛ پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت سببی فعل سببی سببی صرفی سببی نحوی زبان شناسی پیکره بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۳۸
پژوهش حاضر برای نخستین بار، ساخت های سببی صرفی و نحوی زبان فارسی نو را براساس رده شناسی دیکسون (2012) بررسی پیکره بنیاد کرده است ؛ ازآنجاکه تاکنون پژوهشی که در گذر زمان و براساس پیکره، به این ساخت ها توجّه کرده باشد، صورت نگرفته است، برآن شدیم تا در نوشتار پیش رو، درزمانی ساخت های سببی زبان فارسی نو را بررسی کنیم. برای این منظور، سی کتاب و از هر کتاب به طور تقریبی ده هزار واژه از قرون چهارم تا هفتم و همچنین دو قرن اخیر انتخاب شد؛ سپس ساخت های سببی صرفی و نحوی آن ها استخراج و براساس چارچوب یادشده، ازنظر صوری تحلیل شده و قرن های مختلف نیز ازنظر نوع فعل سببی و بسامد وقوع با یکدیگر مقایسه شده اند. پیکر ه این پژوهش شامل 772 ساخت سببی صرفی و نحوی بوده است. نتایج تحلیل پیکره نشان داد که کاربرد سازوکار نحوی محدود به قرن های اخیر است و در قرون اوّلیه، نمونه ای از این نوع ساخت یافت نشد. این مسئله با سیر تغییر زبان فارسی از زبانی ترکیبی به زبانی تحلیلی هم سو است. نتیجه دیگر پژوهش آن است که کاربرد ساخت هایسببی از ابتدای فارسی نو به بعد کمابیش با سیر نزولی همراه بوده است به طوری که در قرن سیزدهم به کمترین میزان خود می رسد و سپس دوباره در قرن اخیر، افزایش می یابد؛ همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد کهبرخلاف ساخت های سببی نحوی که با افزایش بسامد روبه رو بوده اند، از شمار سببی های صرفی کاسته شده است؛ به طوری که در فارسی نو متأخّر فعل هایی نظیر میراندن، آگاهاندن، شنواندن، گنداندن، فسراندن، پزاندن، بُراندن و فراموشاندن که در قرون اوّلیه کاربرد داشته اند، کنار گذاشته شده اند.
۱۶.

مطابقه متعارف فعلی در گویش زین آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقه متعارف ادب گویش زین آبادی ضمیراندازی‌

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۴۷۸
یکی از مهم ترین مقولات صرفی - نحوی در حوزه زبان شناسی مطابقه است که به هماهنگی نظام مند بین ویژگی های صوری و معنایی یک عنصر و ویژگی های صوری عنصر دیگر اشاره دارد. در مطابقه مفاهیمی چون کنترل کننده، هدف، حوزه مطابقه، مشخصه، ارزش و شرط مطرح است. عوامل زبانی و فرازبانیِ مختلفی می توانند بر این عناصر تأثیر بگذارند و باعث گوناگونی های مطابقه شوند. میزان این گوناگونی ها بسته به عوامل خاصی، از زبانی به زبان دیگر متفاوت است که با توجه به بافت مطابقه می تواند اجباری، اختیاری و یا اجتنابی باشد. با توجه به اهمیت شناسایی و مطالعه این عوامل، هدف ما در این پژوهش، بررسی پیکره بنیادِ دستگاه مطابقه فعلی در گویش زین آبادی است که بر اساس آرای کُربت (2001) انجام می گیرد. در این راستا به عوامل زبانی و فرازبانی اشاره می کنیم که در چگونگی مطابقه نقش دارند. داده های این تحقیق نشان می دهد در 05/34 درصد بندهای فعلی، هدف با کنترل کننده دارای تطابق نحوی و معنایی است و در بقیه ی موارد، هدف با کنترل کننده تطابق نحوی یا معنایی ندارد. بنابراین مطابقه در زین آبادی به سمت نامتعارف آن میل دارد. در بین بندهای فعلی دارای مطابقه نامتعارف، عامل ضمیراندازی و پس از آن به ترتیب عامل جانداری و شرط ادب باعث تشکیل صورت های نامتعارف مطابقه در این گویش هستند.
۱۷.

زمان دستوریِ جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت شرطی زمان دستوری رده شناسی جهان ممکن زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۳۵۰
در این پژوهش زمان دستوری افعال بندهای شرط و جزای شرط در جملات شرطی زبان فارسی معاصر، براساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) بررسی شد. پیکره، 286 جمله شرطی از 10 کتاب داستانی معاصر بوده است. با بررسی جملات شرطی به این نتیجه رسیدیم که ساخت شرطی زبان فارسی معاصر، متشکل از انواع حقیقی، خنثی، بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی است. از این تعداد جمله شرطی، شرطی از نوع باز و ضدحقیقی به ترتیب بالاترین و پایین ترین بسامد را در داده های پیکره داشتند. با بررسی زمان های دستوری افعال بندهای شرط و جزای شرط به گرایش های قوی در این زمینه دست یافتیم. براین اساس، اگر زمان دستوری فعل بند شرط، گذشته باشد، شرطی با احتمال زیاد از نوع حقیقی خواهد بود و اگر زمان دستوری فعل بند جزای شرط، غیرگذشته باشد، شرطی به احتمال زیاد، از نوع باز خواهد بود.
۱۸.

تکوا ژ تصر یفی «ی» و کارکرد آن در گذر تاریخی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود وجه وجه التزامی فارسی نو دستوری شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۳۴۴
این مطالعه به بررسی کارکرد پسوند تصر یفی «- ی» در فارسی نو اختصاص دارد. هدف مقاله شناخت مفاهیمی است که در فارسی متقد م با این تکوا ژ کد گذاری شده و تغییراتی که اکنون در آن صورت گرفته است؛ به علاوه علت تغییر و تشخیص عنصر یا عناصر زبانی جایگزین آن را نیز پیگیری می کند. نتیجه مطالعه حاکی از این است که تکوا ژ مورد بررسی در موارد ی که بیانگر دو مقوله دستوری نمود تکرار شونده و وجه شامل وجوه التزامی، شرطی، تمنا یی و خیالی بوده دستخوش تغییر گردیده است. نشانه جایگزین آن در مقوله نمود پیشوند «می» است که علاوه بر بیان نمود ناقص، نقش جدید نمود تکرار شونده را نیز یافته و به خاطر پذیرش نقش دستوری تازه، معین فعل «داشتن» هم برای تقویت نقش اولیه اش دستوری شده است. نشانه جایگزین آن در مقوله وجه نیز صورت انتزاعی وجه التزامی است بدین معنا که کارکرد یک و ند صوری و آوایی به یک مقوله انتزاعی واگذار گردیده است. علت این تغییرات را نیز باید در فرایند دستوری شدگی جستجو کرد چون طی آن، در صورت نمودی، پیشوند «می» علاوه بر حفظ نقش پیشین خود، نقش جدید نیز پذیرفته و دستوری تر شده و در صورت وجه نمایی، یک مقوله دستوری، دستوری تر و انتزاعی تر گشته است.
۲۰.

حالت غیرفاعلی در تالشی: موردی از هم آیندی حالت، چندمعنایی و دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم آیندی حالت حالت غیرفاعلی گویش های ایرانی شمال غربی حالت اضافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۶۲۲
هم آیندی حالت هنگامی رخ می دهد که حالت های مختلف دستوری در یک صورت واجیِ واحد تظاهر یابند. با آنکه برخی زبان شناسان بر اتفاقی بودن آن توافق دارند، از دیدگاه درزمانی، صورت واجی مذکور، بازمانده یک نظام حالت چندعضوی است که به اعتقاد نگارندگان با وجود تمایزات صوری و نقشی، همگی از یک هسته معنایی مشترک برخوردار بوده اند. در این مختصر برآنیم تا با بررسی نقش های معنایی متفاوتی که حالت غیرفاعلی در گویش تالشی به نمایش می گذارد، چندمعنایی را به عنوان انگیزه رخداد هم آیندی، و نقش معنایی مالک را به عنوان هسته معنایی مشترکی معرفی نماییم که در بازنمایی دیگر حالت ها دستخوش بسط استعاری شده است. پیرو رویکرد بسط استعاری هاینه و همکاران (1991) و نقشة معناییِ نروگ و ملچوکف (2009) این روند بسط استعاری و در نتیجه چندمعناشدگی حالت را شاهدی بر حضور فرایند دستوری شدگی می دانیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان