مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
کانون
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از میان عناصر داستان، به بررسی راوی، ویژگیها و زاویه دید وی در رمان آتش بدون دود، اثر «نادر ابراهیمی» پرداخته می شود. براین اساس، ابتدا تعریفی از روایت ارایه شده، پس از تعریف راوی -که از کلیدی ترین عناصر داستان به حساب می آید و سازمان بندی داستان تا حد زیادی در گرو آن است - از میان انواع زاویه دید، «تک گویی درونی» و انواع آن - که از راههای دسترسی به ذهن شخصیت های داستان است - بررسی می گردد. از آن جا که رمان آتش بدون دود را راوی «دانای کل» روایت می کند، ویژگیهای این راوی در رمان بیان شده است و سپس به چگونگی استفاده راوی دانای کل از انواع تک گویی ها و تغییر کانون دید به روایت داستان پرداخته و ویژگیهای خود را همچون یک شخصیت داستانی، آشکار ساخته است و آمیخته ای از روایت کلاسیک و مدرن را به صورتی به نمایش می گذارد که گاه، «آتش بدون دود» را به رمانهای پست مدرن نزدیک می کند.
بررسی نحوی و کار برد شناختی ساخت های اسنادیشده در زبان فارسی بر اساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، جمله های اسنادی شده در زبان فارسی را در چهار چوب نظریه ای نقش گرا، به لحاظ نحوی و کار برد شناختی بررسی کرده ایم. هدف از نگارش این مقاله، از یک سو، تبیین ویژگی های نحوی جمله های اسنادی شده در چهار چوب دستور نقش و ارجاع، و از سوی دیگر، یافتن ارتباط بخش ساخت اطلاع و به ویژه ساخت کانون این نظریه در استفاده از این گونه جمله ها و نیز پی بردن به عوامل مختلف اطلاعی در به کار گیری آن هاست. بدین منظور، داده های عینی گفتاری را در زبان فارسی معاصر، از رادیو، تلویزیون، مکالمه های روزمره و داده های نوشتاری را از روزنامه ها و رمان ها جمع آوری کرده و با توجه به مبانی نظری تحقیق، آن ها را تحلیل کرده ایم. مطالعه داده ها نشان می دهد که در فرافکنی سازه ای، ضمیر اسنادی، به عنوان گروه اسمی موضوع و سازه اسنادی شده، به عنوان هسته محمولی و فعل «بودن» به صورت فعل اسنادی ظاهر می شود و بند پیرو نسبت به مرکز اصلی، در حاشیه قرار می گیرد. از نظر ساخت اطلاع و کانون نیز مشخص شد که در این ساخت ها، سازه اسنادی شده، دارای ساخت کانونی محدود بی ابهام است و ساخت های اسنادی، قالب نحوی خاص خود را دارند و در گنجینه نحوی ذخیره می شوند. در نهایت، بررسی این ساخت ها نشان می دهد که علاوه بر تأکید، عواملی همچون تقابل و پرسش و پاسخ، در فرایند اسنادی شدن مؤثرند.
بررسی نحوی بندهای موصولی در زبان فارسی: فرآیند حرکت بند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مطالعة ساختاری و صوری بندهای موصولی (توصیفی و توضیحی) زبان فارسی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش، چگونگی حرکت بند موصولی از جایگاه اشتقاق در پایه به انتهای جمله و چگونگی اتصال آن به گروه های بالاتر است. به طور کلی، سه دیدگاه در خصوص حرکت بند موصولی در زبان وجود دارد: دیدگاه حرکت بند به سمت راست (جایگاه پس از فعل و انتهای جمله)، دیدگاه ادغام با تأخیر و دیدگاه حرکت عناصری مانند فعل به سمت چپ و سرگردانی بند در جایگاه پس از فعل. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش باید گفت تحلیل داده های زبان فارسی نشان می دهد با توجه به امکان داشتن بندهای موصولی متوالی در جایگاه پس از فعل، حرکت اجباری بند نتیجه از جایگاه متمم درجه به جایگاه پایانی و نیز امکان حرکت بند موصولی با هسته های همپایه، حرکت بند موصولی در فارسی فقط به جایگاه پس از فعل صورت می پذیرد. بند موصولی حرکت یافته به گروه زمان یا گروه کانون افزوده می شود تا بر ردّ خود تسلط سازه ای داشته باشد.
کانون های تولید دانش در پروژه های توسعه و عمران روستایی (مطالعه موردی: طرح های هادی روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای رویکرد تأثیرات پروانه ای، اگر شرایط مناسب ایجاد شود، حرکتی ضعیفی چون بال پروانه، منجر به تحولاتی بزرگ خواهد شد. با الهام از این ایده، در پژوهش حاضر تلاش شده است به تحلیل کانون های ایجاد دانش در جریان یک پروژه موردی پرداخته شود و با ایجاد مدل تحلیلی خاص حاصل ترکیب دو مدل نانوکا - تاکئوچی با DPSIRاین موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس، کانون های تولید دانش در فرآیند تهیه و اجرای طرح هادی به عنوان مصداق طرح های عمران روستایی شناسایی شده و چگونگی تولید و تبدیل دانش سازمانی و نحوه مدیریت فرآیندهای آن تبیین شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از آموزه های رشته های مدیریت دانش و برنامه ریزی جغرافیای روستایی در مورد اجرای طرح های هادی روستایی به نگارش درآمده است. به منظور گردآوری داده های لازم 30 نفر متخصص به عنوان خبره مرتبط با نظام برنامه ریزی، طراحی، اجرا و نظارت طرح های مذکور انتخاب شدند. صحت نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها با ضریب کرونباخ بررسی گردید که در پرسشنامه یکم و دوم معادل 84/0 و 79/0 به دست آمد. در نهایت نظام موجود برای شناسایی کانون ها و کسب دانش مورد بررسی قرار گرفت. بررسی صورت گرفته نشان داد که شکافی عمیق بین دانش ضمنی و عینی وجود دارد و نظام موجود به صورت گذرا و مقطعی به دانش تولیدی در کانون های دانش توجه دارد. به همین دلیل حجم بالایی از دانش ناخودآگاه از نظام و فرآیند تدوین و اجرای پروژه حذف می شود ک می تواند با ایجاد تغییرات شگرف بستر تحولات مهمی را در فرآیندهای طرح هادی فراهم سازد.
بررسی ساخت اطّلاع جملات پرسشی در فارسی نو با تأکید بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب می شوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسش واژه ها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دوره فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسش واژه ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب می شود تا علاوه بر کانونی سازی اطّلاعی، پرسش واژه ها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن به وجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجام شدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسش های دوره فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسش ها به دست داده شده است.
نقش کانونی سازة گسسته در جملات گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
کانونی سازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی ازجمله زبان هایی است که در آن کانونی سازی[1] رخ می دهد. درنتیجه رخ دادِ این پدیده، که نمونه ای از قلبِ نحوی[2] به شمار می رود، سازه نحویِ کانونی شده یا در سطح ساخت ظاهری جابه جا می شود و یا در سطحِ صورتِ منطقی به جایگاهِ شاخصِ فرافکنِ کانون. یافته ها نشان می دهد که: (الف) حرکت کانونی سازی، قبل از بازنمون[3]، ضرورتاً منجر به خوانشِ تقابلی نمی شود، (ب) کانونی سازی شامل حرکتِ کلِ سازة کانونی شده در سطح منطقی است، و فقط حرکتِ مشخصة کانون نیست، آن گونه که در ادبیاتِ مربوط ادعا شده است. (ج) در زبانِ فارسی، کانونی سازیِ تقابلیِ[4] دو سازه نحویِ ذاتاً غیرکانونی نیز امکان پذیر است.
تعامل نحو و واج شناسی: بررسی آهنگ بندهای موصولی توصیفی پسایندشده در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک مطالعة آزمایشگاهی، منحنی آهنگ دو دسته جملة مرکب ناهمپایه حاوی یک بند پایه و یک بند موصولی را با یکدیگر مقایسه کردیم. در یک دسته، بند موصولی در جایگاه اصلی خود بعد از هستة بند (خوانش بی نشان) قرار داشت و در دستة دیگر به پایان جمله حرکت کرده و بعد از فعل اصلی جمله قرار گرفته بود (خوانش پسایندشده). هدف اصلی تحقیق حاضر این است که تغییرات آهنگی حاصل از پسایندسازی بند موصولی در جملات پیچیده را تعیین کنیم. برای این منظور، دو پارامتر آهنگی دامنة زیروبمی و ترادف قله با زنجیرة آوایی، در تمامی سازه های بند پایه و بند موصولی در جملات بی نشان و جملات حاوی بند موصولی پسایندشدهاندازه گیری شد. نتایج نشان داد که زنجیره آواییِ بند موصولی در خوانش بی نشانِ جملات فاقد تکیة زیروبمی خیزان است و به صورت یک سطح ثابت پایین F0 که صورت آواییِ تحقق یافتهِ یک تکیة زیروبمی با نواخت پایین L* است، تولید می شود. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که پسایندسازی بند موصولی در زبان فارسی باعث کانونی شدن هستة بند می شود به طوری که 1) دامنة زیروبمی هستة بند موصولی نسبت به خوانش بی نشان به سرعت گسترده تر می شود؛ 2) تراداف قلة H تکیه زیروبمیِ هستة بند موصولی با زنجیرة آوایی به طور معناداری زودهنگام تر می شود؛ و 3) تکیة زیروبمی سازه های پس از هسته به طور کامل حذف می شود؛ ولی این ناحیه آوایی (زنجیرة پساکانونی) لزوماً به صورت یکنواخت ثابت پایین تظاهر نمی یابد، بلکه گاه بسته به ماهیت نحوی سازه ها (اینکه سازه ها متعلق به کدام یک از بندهای پایه یا موصولی هستند) به صورت توالی یکنواخت ثابت بالا و پایین ظاهر می شود.
مطابقه، ساخت اطلاع و مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛ نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
داوری اختلافات در بازار اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۷
397 - 408
حوزه های تخصصی:
هیأت داوری مذکور در قانون بازاراوراق بهادارمصوب1384 با ماهیت اجباری به عنوان مرجع شبه قضایی به اختلافات بازار اوراق بهادار رسیدگی می کند. دو نوع صلاحیت برای هیأت داوری پیش بینی شده است که یکی صلاحیت اشتراکی و دیگری صلاحیت اختصاصی است. قبل از رسیدگی هیأت داوری، باید الزاماً اختلاف مطروحه به کانونهای ذیربط جهت سازش ارجاع شود و در صورت عدم حصول سازش، هیأت داوری رسیدگی خود را آغاز می کند. ساختار، تشریفات، نحوه رسیدگی و صدور رأی جهت داوری اختلافات، هیأت را بیش از پیش به مراجع قضایی نزدیک می کند.
"روش شناسی فرمالیسم نظام مند" "الگویی پیشگام در تدوین مبانی نظری تاریخ ادبیات نویسی قرن بیستم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
174 - 206
حوزه های تخصصی:
با وجود تناقض اولیه میان رویکرد فرمالیستی و نگاه تاریخی، فرمالیسم نظام مند توانست با تدوین چارچوبه روش شناختی معین و طرح مفاهیمی چون تحول، پویش تاریخی، کانون مندی، عنصر مسلط و نظام، به عنوان جریانی پیشرو در تاریخ ادبیات نگاریِ نظری و قاعده مند در قرن بیستم شناخته شود و بر بسیاری از جریان های بعد از خود تاثیر گذارد. این جریان به رغم انتقادهایی که بر آن وارد آورده ا ند، اولین گام ها را در پل زدن میان مطالعات در-زمانی و هم زمانی برداشت و ادبیات را به کانون اصلی مطالعات تاریخی تبدیل کرد. این مقاله با نگاهی انتقادی به این جریان درصدد پاسخ به این پرسش است که اولاٌ سرچشمه های نظری الگوی فرمالیسم نظام مند کدام است و ثانیاً امکانات و محدودیت های آن برای تدوین تاریخ ادبیات چیست.
قاعده فقهی حمی در حقوق کیفری؛ از روایی نظری تا چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و مبانی حقوق اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 180
حوزه های تخصصی:
الگوی جرم انگاری و سزادهی در فقه، از قواعد، اصول و انگاره هایی بنیادینی تبعیت می کند که برخی از آن ها مختص به بعضی از جرایم و پاره ای دیگر در همه ابواب فقه کیفری قابل اجرا است. قاعد«حمی» با مضمون تسری حکم حرمت از کانون به محیط پیرامونی-به عنوان مهمترین قاعده در حوزه پیشگیری از جرایم مهم و حمایت از الگوهای ارزشی در جامعه اسلامی، مطرح است. تاکنون به تحلیل و آسیب شناسی فقهی و حقوقی و چالش یابی این قاعده پرداخته نشده است. مسئله اصلی این نوشتار چالش های اساسی فقیه و قانونگذار در تحریم و تجریم(جرم انگاری) اعمال مباح، بر پایه این قاعده است. بهره گیری از این قاعده به مثابه مبنای جرم انگاری، علیرغم روایی نظری، در صورتی که بدون توجه به برخی انگاره های پیراحقوقی و فراحقوقی مستند قرار گیرد، فلسفه حقوق کیفری اسلامی و عرفی و برخی دکترین های آنها را دچار چالش جدی خواهد کرد. چالش هایی از قبیل: رویارویی قاعده حمی با حقوق و آزادی ها، قبض و بسط تئوریک و مبنایی قاعده حمی، ناسازواری قاعده با اصل کمینه گرایی حقوق کیفری، انتاج قاعده به تورم قوانین کیفری. به عبارت دیگر هرچند مقتضی اجرای قاعده موجود است، اما در برخی موارد مانعش مفقود نیست. از همین رو ضرورت انضباط در تمسک و استناد به این قاعده مسجل می شود.
بررسی کانون و مبتدا در جمله های ساده زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
255 - 286
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ روشِ توصیفی-تحلیلی به بررسی مبتدا و کانون در جملات ساده زبان فارسی در چارچوب دستور واژی-نقشی برزنن و همکاران (۲۰۱۶) بر مبنای ساخت درون مرکز و برون مرکز زبان فارسی پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که طی فرایند کانونی سازی و مبتداسازی در جملات ساده؛ گروه اسمی دارای نقش فاعل، گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح «رایی» و گروه حرف اضافه ای دارای نقش مفعول متممی در ساخت سازه ای در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرند و بر اساس اصل اقتصاد الزامی به درنظرگرفتن مقوله تهی در جایگاه متعارف آن ها وجود ندارد. زیرا در ساخت نقشی، گزاره اسمی گروه های مذکور علاوه بر دریافت نقش دستوری خود به صورت برون مرکز از طریق مؤلفه های صرفی، نقش گفتمانی را نیز دریافت می کند و شروط خوش ساختی از این طریق رعایت می شود. گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح بدون پس اضافه «را» طی فرایند کانونی سازی در ساخت سازه ای نیز در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرد. اما به دلیل آنکه فاقد مؤلفه های صرفی برای دریافت نقش دستوری است و به صورت درون مرکز به جایگاه وابسته است، بر اساس اصل اقتصاد مقوله تهی در ساخت سازه ای در جایگاه متمم فعل در نظر گرفته می شود تا از طریق ابزار ارتباطِ نقش درون به بیرون، شروط خوش ساختی در ساخت نقشی رعایت شود.