مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زبان شناسی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه در دهه های اخیر گویشهای ایرانی در جهت همگرایی با زبان فارسی به سرعت دستخوش تحول بوده اند، مطالعه و ثبت ویژگیهای اجتماعی آنها اهمیت بسیار دارد. از نتایج این مطالعات، علاوه بر شناخت خصوصیات منحصر به فرد این گویشها، می توان در سیاستهای کلان اجتماعی و آموزشی، برنامه ریزیهای زبانی و مطالعات تطبیقی گویش شناسی سود جست. این مقاله به بررسی جبنه های اجتماعی واژگان خویشاوندی و جنسیتی در گویش گیلکی رشت و نواحی اطراف آن می پردازد. گستردگی روابط و تعاملات خانوادگی، نامطبوع بودن خویشاوندی ناتنی، گستردگی و اهمیت چند همسری، و خانواده های گسترده مرد مَدار، از مسائل قابل تاملی هستند که در واژگان گیلکی بازتاب یافته اند. همچنین واژگان و اصطلاحات گیلکی از نظر ارجاع و خطاب، کاربرد افعال در حوزه همسرگزینی، بخش کنایی و... با ارزش گذاری جنسیتی همراه اند.
بررسی تاثیر جنسیت بر زبان زنان شاعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر محققان رشته های زبان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی زبان و منتقدان فمینیست بر این باورند که بین زبانِ زنان و مردان، تفاوت های آوایی، واژگانی و نحوی وجود دارد. گروهی این تفاوت را ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی زنان و مردان و اختلاف پایگاه اجتماعی و عوامل فرهنگی مسلط بر جامعه می دانند و گروهی دیگر، منشأ آن را اعمال نفوذ و دخالت مردان در زبان، تلقی کرده اند که منجر به پیدایش نوعی زبان مرد سالار شده است؛ از این رو در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر جنسیت بر زبان ده شاعر زن معاصر ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا یک یا دو مجموعه ی شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس شعرشان در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ پایگاه اجتماعی و ممیّزه های زیست شناختی، زنان شاعر به شکل قابل توجّهی از واژگان جنسیت زده استفاده می کنند و در اغلب موارد، از این نوع واژگان برای بیان مضامین حسی- عاطفی و اعتراض به وضعیت زنان در جامعه بهره می برند. در سطح آوایی، با توجّه به بافتی خاص ، به همراه واژگانی که نشانی از جنسیت گرایی دارد و مضامین رمانتیکی که معمولاً از سوی زنان مورد توجّه قرار می گیرد، صامت ها و مصوت هایی خاص در شعرشان زنانه جلوه می کند. سطح نحوی با توجه به نقش بینافردی در چارچوب نظریه ی نقش گرای هالیدی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زنان شاعر اساساً از جمله های پرسشی، تأکیدی و دستورمند استفاده می کنند؛ هرچند نمی توان به وضوح، مشخص ساخت که آنان این نوع جمله ها را برای منتقل کردن چه مضامین و اندیشه هایی به خواننده به کار گرفته اند، وقتی رویکرد محتواگرایانه است، جمله ها بیشتر دستورمند هستند.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
تحلیل و توصیف گویش شناختی یک زبان رمزی خانوادگی خاص در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ عامیانه گاهی این تمایل وجود دارد که گویشوران در میان خود به گونه ای سخن بگویند تا بیگانگان به راز و رمزشان پی نبرند. از این رو، برخی از خرده فرهنگ های محلی یا گروه های اجتماعی درصدد ساخت زبان رمزی1 (لوترا) برمی آیند تا از آن در میان گروه خود استفاده کنند. این زبان رمزی بیشتر بر پایه گویش غالب و رایج در هر منطقه ساخته می شود، قواعد صرف و نحو آن بر اساس همان گویش یا شبیه آن است و فرمول های خاص آوایی مهم ترین ابزار ایجاد رمز در آن هاست. در این مقاله ضمن مطالعه این پدیده در فرهنگ عامه مردم ایران، ویژگی های یک زبان رمزی خاص- که در میان یک گروه نسبتا گسترده خویشاوندی در مشهد رایج است- بررسی می شود و البته هنوز نام خاصی برای آن تعیین نشده است؛ اما با عنوان «زبان خانواده برومند» از آن یاد می شود. این زبان که حدود چهار تا پنج نسل از عمر آن می گذرد، زبان رمزی زنده ای است که در میان گویشوران خود نسل به نسل انتقال یافته و بیشتر ویژگی های زبان های رمزی را داراست. برخی از واژگان این زبان عربی است؛ برخی واژگان فارسی هستند که تغییر شکل یا تغییر آوایی یافته اند، و نیز برخی از آن ها واژگان ساختگی اند و ریشه مشخصی ندارند. این زبان تنها در میان همین گروه از مردم مشهد دیده شده است و در هیچ کجای ایران و جهان گویشور ندارد.
بررسی فرآیندهای واجی در گفتار کاربران لهجه مشهدی با تحصیلات مختلف در مقایسه با زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان شناسی اجتماعی، همواره نقش عواملی همچون سطح تحصیلات در جنبه های مختلف زبان افراد مورد توجّه بوده است. هدف اصلی این تحقیق که در شهر مشهد صورت گرفته، بررسی فرآیندهای واجی در گفتار افراد تحصیل کرده و غیرتحصیل کرده در مقایسه با فارسی معیار است. داده های تحقیق، به روش میدانی و با مصاحبه گردآوری شده و فرآیند های واجی از قبیل همگونی، هماهنگی واکه ای، واک رفتگی، قلب، افزایش و حذف مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان داد که تحصیلات عامل بسیار مهمی در تفاوت های زبانی در میان کاربران لهجه مشهدی است. افراد تحصیل کرده، دقّت بسیاری در استفاده از واژه ها دارند و بیشتر از گونه معیار استفاده می کنند. در حالی که فرایندهای واجی موجود در گفتار افراد در سطوح پایین تر، زبان آن ها را از گونه معیار متفاوت می سازد. تنها فرآیند واجی که در این تحقیق، چندان متأثّر از تحصیلات تشخیص داده نشد، فرآیند حذف است که در میان تمامی گویشوران بسامد بالایی داشت. تحلیل داده های تحقیق به صورت تفصیلی و با روش های مختلف، ارائه شده است.
بررسی تأثیر جنسیت بر کاربرد تشبیه و استعاره در شعر زنان شاعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر محققان رشته های زبان شناسی اجتماعی، جامعه شناسی زبان و منتقدان فمینیست پژوهش هایی در زمینة زبان معیار انجام داده اند که نشان می دهد بین زبان زنان و مردان تفاوت هایی وجود دارد. در اینجا این پرسش مطرح می شود که آیا برای زبان ادبی (شعر) نیز می توان جنسیت قائل شد؟ آیا علاوه بر سطح آوایی، واژگانی و نحوی زبان، صورخیال مثل تشبیه و استعاره هم می توانند تحت تأثیر ذهنیت زنانة شاعران، نشانی از جنسیت گرایی داشته باشند؟ ازاین رو این پژوهش کوشیده است تأثیر جنسیت را بر کاربرد تشبیه و استعاره در شعر ده شاعر زن معاصر ایرانی بررسی کند. ابتدا یک یا دو مجموعة شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس دو رکن اصلی تشبیه و استعاره از لحاظ جنسیت گرایی در شعرشان تجزیه و تحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان ازلحاظ پایگاه اجتماعی و ممیزه های زیست شناختی، زنان شاعر به شکل برجسته ای از تشبیهات و استعارات مربوط به جنس خود استفاده می کنند که این جنسیت گرایی بیشتر در دو رکن مشبه به و مستعارمنه به چشم می خورد. وانگهی آنان از این نوع تشبیهات و استعارات بیشتر برای بیان مضامین رمانتیک و حسی عاطفی بهره می برند.
بررسی زبان شناختی به گویی در گویش کردی ایلام
حوزه های تخصصی:
به گویی سبکی از کاربرد زبان است که گویشوران از آن به منظور جایگزین کردن واژه ها و عبارت های تابو استفاده می کنند و در تمام فرهنگ ها مورد استفاده قرار می گیرد؛ از این رو، کاربرد آن در زبان های مختلف امری متداول است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا حوزه های کاربرد به گویی در گویش کردی ایلام بررسی شود. بدین منظور، نویسنده با استفاده از روش مصاحبه حضوری و نیز شیوه کتابخانه ای به گردآوری داده های این گویش پرداخته و برای مصاحبه حضوری به صورت تصادفی 35 گویشور را از سنین مختلف انتخاب نموده است. در روش کتابخانه ای هم به بررسی دو فرهنگ لغت موجود از واژگان این گویش پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به گویی های به کار رفته در گویش کردی ایلام در حوزه های هراس، بدن، مواد مخدر و الکلی، تجارت و ناسزا است و بیشترین واژه های به گویانه مربوط به اندام ها و مسائل جنسی هستند. همچنین، در این گویش در حوزه سیاست به گویی وجود ندارد.
تاثیر جنگ تحمیلی برتغییرات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان نظامی وابسته به فرهنگ جامعه، از دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی تاثیر می پذیرد. جنگ به عنوان یکی از مهمترین دگرگونی های اجتماعی، توانایی تاثیر گذاری بر تغییرات زبانی دارد. پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر جنگ و پیامدهای آن مانند مهاجرت بر تغییرات و تداخل زبانی با بهره گیری از تئوری های مهاجرت و زبان شناسی اجتماعی است. روش این پژوهش مطالعه میدانی (مشاهده مشارکتی، جمع آوری مستندات، مصاحبه روایتی) است که منطقه مورد تحقیق (شهرستان سرپل زهاب) را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهاجرت به عنوان یکی از پیامدهای جنگ تحمیلی نقشی اساسی در تغییرات فرهنگی داشته و تغییر جنبه ای از فرهنگ، دیریا زود به تغییراتی در جنبه های دیگر می انجامد. این نکته را می توان در مورد همه تغییرات فرهنگی به عنوان یک کل یکپارچه مانند زبان نیز در نظر گرفت. جنگ با دگرگونی های عظیم خود باعث تغییرات زبانی و فرهنگی و یا تداخل رسوم فرهنگی، اجتماعی در منطقه مورد مطالعه شده و در نتیجه ما با شکل نوینی از مفاهیم تغییریافته ی زبان شناختی، تداخل های زبانی، گاه مرگ زبانی و باز آفرینی تازه ای از ادبیات شفاهی در حوزه ارتباطات میان فرهنگی در این منطقه روبه رو هستیم.
بررسی پدیده دو زبان گونگی در شهراردبیل از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی پدیده دوزبانگونگی در حوزه های رسمی و غیررسمی و همچنین، بررسی تأثیر عوامل سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل، بر کاربرد دو زبان فارسی و ترکی در شهر اردبیل است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری تحقیق از میان جامعه آماری (جمعیت شهر اردبیل) به روش نمونه گیری مرحله ای و براساس جدول مورگان ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشی پاراشرو برای تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t دو نمونه وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. مقایسه کاربرد زبان فارسی با ترکی در شهر اردبیل نشان داد که : جوانان نسبت به سالمندان،زنان نسبت به مردان،دارندگان تحصیلات بالا نسبت تحصیلات پایین و حوزه های آموزشی و اداری نسبت به دیگر حوزه ها بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند.
راهبردهای کارگفت عذرخواهی در زبان کردی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عذرخواهی یک پدیده اجتماعی کاربردشناختی مهم در مطالعات مربوط به ادب کلامی است. این مقاله به بررسی راهبردهای عذرخواهی در زبان کردی می پردازد. در این پژوهش از روش کمی)پیمایشی( و کیفی)مصاحبه( استفاده شده و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه تکمیل گفتگو با شرکت 120 نفر و نیز مصاحبه با 22 گویشور زبان کردی سورانی، با تعداد برابر از هر دو جنس مذکر ومونث در سال 1395شمسی صورت پذیرفته است. علاوه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر اجتماعی مهم در فرهنگ کردی، این پژوهش به بررسی تأثیر متغیرهای سن و جایگاه اجتماعی افراد در مفهوم سازی کارگفت عذرخواهی پرداخته است. اهمیت کاربرد خرده راهبردهای عذرخواهی در راستای تقویت عذرخواهی نیز در مطالعه حاضر نشان داده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده استفاده مشابه هر دو جنس از راهبردهای عذرخواهی در موقعیت های مختلف، اما با بسامدهای متفاوت است، جز در چند موقعیت خاص. یافته های پژوهش نشان می دهد که تنوع راهبردهای عذرخواهی بر اساس ماهیت و شدت خطا و با توجه به هنجارهای اجتماعی غالب در فرهنگ کردی، بسیار است. مطالعه حاضر جمع گرا بودن فرهنگ کردی را که سبب تفاوت در کاربرد راهبردهای عذرخواهی می شود، روشن می سازد.
بررسی کارکرد اجتماعی- فرهنگی ماشین نگاره ها بر اساس مدل قوم نگاری زبانی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر در طول تاریخ برای ارتباط مؤثر با سایر افراد جامعه، راهکارهای متفاوتی را آزموده است. ازنگاره های اولیه بر دیوار غارها تا دیوار نوشته ها و ماشین نگاره ها همگی سعی دارند تا مانند آیینه ای تمام نما، گزارشگر ذهنیّات، احساسات و عواطف، آمال و آرزوها و دردهای بشری باشند. ماشین نگاره (ماشین نوشته) یکی از نمادهای مهم زبان، در جوامع شهری است که کمتر توجه محققان ایرانی شده است. در این پژوهش، ارتباط از طریق ماشین نگاره ها و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آنها بررسی شد. از میان تعداد فراوانی از ماشین نگاره ها که به طور تصادفی در سالیان متمادی از سطح شهرهای مختلف جمع آوری شدند؛ مجموعه ای شامل 2312 ماشین نگاره به شیوه تحلیل محتوایی طبقه بندی، کدگذاری و بررسی شد. پراکندگی و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آنها بر اساس مدل قوم نگاری زبانی هایمز[1]معروف به SPEAKING نیز تحلیل و از نظر محتوایی به 15 مقوله تقسیم شد. بررسی فراوانی داده ها نشان داد که آموزه های مذهبی، نوشته های پند آموز و توصیه های اخلاقی بیشترین فراوانی و گونه های انتقادی و سیاسی دارای پایین ترین فراوانی بودند. نتایج ازمون خی2 نیز نشان داد که این تفاوت ها با سطح اطمینان 99 درصد معنا دارند. بررسی ماشین نگاره ها در مدل هایمز نشان داد که ماشین نگاره ها نیز مانند دیگر رویدادهای ارتباط کلامی بشر، با هشت عنصر موقعیت مکانی، ماهیت نویسندگان ، هدف، قالب زبانی، لحن کلام، نوع کانال ارتباطی ، هنجارها و ژانر خاص خود، پیام های اجتماعی و فرهنگی را به راحتی منتقل می کنند. [1]. Hymes
بررسی لقب گذاری دانش آموزان مشگین شهراز دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، القاب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مشگین شهر با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. القابْ آن دسته از نام های غیررسمی و ثانویه اند که افزون بر نام اصلی و قانونی فرد به وی داده می شود. در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه، القاب شصت دختر و شصت پسر دبیرستانی گرد آوری شد که، از این تعداد، درحدود347 لقب استخراج گردید. ازاین میان (52درصد)، 181 لقب برای پسران و 166 لقب (48درصد) ویژه دختران بود. در مرحله بعد، با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی، داده ها بررسی شدند و القاب ازنظرِ زبان به کاررفته در تولیدشان، به چهار دستهزبان های ترکی، فارسی، عربی و سایر تقسیم شدند که، در این مؤلفه، گروه پسران (درصد46.69) از زبان ترکی برای لقب دهی به طور گسترده استفاده کرده بودند و گروه دختران(52.40درصد) زبان فارسی را به طرز چشمگیری به کار گرفته بودند. ازمنظر هویت مورد اشاره القاب، آن ها به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی شدند که، در این مؤلفه نیز، بیشترین القابِ (42.54درصد) گروه پسران مربوط به هویت محلی و بیشترین القاب (46.38درصد) گروه دختران مربوط به هویت ملی بود. همچنین، دلایل لقب گذاری به زیردسته های تحقیر، تحبیب، طنز و بی دلیل دسته بندی شدند که در هردو گروه دختر و پسر، دلیلِ تحقیر بیشترین کاربرد (70.16درصد گروه پسران و 53.61درصد گروه دختران) را داشت. درنهایت، گفتمان ورای القابْ به گفتمان های روزمره، رسانه ای، تابو و مذهبی دسته بندی شدند که نتایجْ نشان داد شمار بسیارِ القاب دانش آموزان پسر و دختر به ترتیب به گفتمان های روزمره و رسانه ای مربوط می شود؛ حال آنکه در دو گفتمان دیگر، در گروه پسران، گفتمان تابو و سپس مذهبی پیشتاز بود و درگروه دختران عکس این ترتیب دیده شد. در تمام مؤلفه های مذکور، متغیرِ جنسیت و مقادیرِ آن مؤلفه ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند.
روند نام گذاری فرزندان در شهر مهاباد از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله جهت بررسی سیر تحول نام گذاری در دوره ای 12 ساله ، در شهر مهاباد تهیه و تدوین گشته است. بدین منظور، 4682 نام متولدین سال های ۱۳۷۴ الی 1385 از مدارس این شهر گردآوری شد. نام ها از منظر هویت، در چهار گروه هویتی دسته بندی شدند. داده ها در هر یک از گروه های هویتی هم به صورت کلی و هم به تفکیک جنسیت با روش های آمار توصیفی و آزمون استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که نام های برگرفته از هویت ملی بالاترین فراوانی را داشته و پس از آن نام های مذهبی قرار دارند. نام های کردی سومین گروه از نظر فراوانی بوده و پس از آن، نام های برآمده از هویت فراملی قرار دارند. با این وجود، بررسی سیر تحول نام ها نشان داد نام های با هویت ملی و هویت مذهبی، در هر دو جنس، در طول این دوره زمانی روندی کاهشی داشته اند. پژوهش همچنین نشان می دهد گرایش به نام های با هویت کردی، در هر دو جنس سیری افزایشی داشته و گرایش به استفاده از نام های فراملی در نام گذاری دختران، افزایش و در نام گذاری فرزندان پسر، روندی کاهشی در پیش گرفته است. در خصوص نام های با هویت کردی و ملی که به زیرمقوله نام های کهن، مشاهیر، طبیعت و مفهومی تقسیم شد، مشاهده گردید گرایش به استفاده از نام های کهن، در این دو گروه هویتی، برای هر دو جنس افزایش یافته است.
بررسی نام گذاری اشخاص در بانه از دیدگاه نام شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد نام شناسی اجتماعی، به بررسی تأثیر تحوّلات اجتماعی – فرهنگی، بر انتخاب نام های خاص در میان گویشوران کردزبان شهر بانه طی صد سال اخیر، از سال 1300 تاکنون، می پردازد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و داده ها، از پیکره اداره ثبت احوال گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها براساس عنصر اجتماعی هویت (ملّی، مذهبی، قومی و فراملّی) صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش بیانگر این است که در این دوره صدساله، رواج نام های مذهبی روندی کاهشی و درعوض، گستردگی نام های ملّی و قومی، روندی صعودی داشته اند؛ البتّه در چند سال اخیر نام های قومی مردانه کمابیش رو به کاهش بوده است؛ همچنین نام های عربی مفهومی نیز روند کاهشی چشمگیری داشته اند و از سوی دیگر، به ویژه از اوایل دهه 1390، نام های فراملّی بیش ازپیش به چشم می خورند. این تحوّلات در نام گزینی، نشان می دهد در جامعه مورد مطالعه، گرایش به سنّت زدایی و درنتیجه فردگرایی افزایش یافته است و افزون بر این، تغییر ذائقه در نحوه نام گذاری و انتخاب نام برای فرزندان نشان دهنده تغییرات ساختارهای فرهنگی - اجتماعی است.
ساخت واژگان خویشاوندی تالشی با رویکرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه های خویشاوندی از اساسی ترین عناصر زبان اند که به آنها از منظرهای گوناگون نگریسته اند. در این جستار، ضمن گردآوری واژگان خویشاوندی تالشی جنوبی (شفت)، آنها را به بنیادی، ترکیبی، ناتنی و ساختگی بخش کرده ایم. ساخت و ارجاعی یا خطابی بودن آنان را بررسیده و از ساختار زبانی راه به ساختار اجتماعی برده ایم؛ استواری یا سستی پیوند خویشاوندی، ارجمندی و بی ارجی، خوشایندی یا ناخوشایندی برخی خویشان، جنسیت، برترنهادن خویش پدری یا مادری، ساختار قدرت در خانواده، تأثیر خانوادة گسترده و هسته ای بر واژگان خویشاوندی، تنوع واژگانی یا نبود واژه برای برخی خویشان را پژوهیده ایم. شیوة مقاله توصیفی و تحلیلی است، هم از پژوهش کتاب خانه ای بهره برده ایم، هم میدانی. در تالشی جنوبی شفت پیوند خویشاوندی گسترده و استوار است، الگوی قدرت پدرسالارانه، تنوع واژگانیِ پدر بسیار، و الگوی اقامت پدرمکانی است. جنسیت برجستگی دارد و دگرگونی اجتماعی برخی واژگان خویشاوندی را برانداخته است. پدر، مادر و خواهر گونة اهریمنی هم دارند. برخی پیوندهای خویشاوندی واژه ندارند و صرفاً توصیف می شوند.
نقد و بررسی کتاب جنسیت و زبان دین، جولی، آلیسون، همپشایر: انتشارات پالگریو مک میلان، ۲۰۰۵
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۱۷۴- ۱۶۶
حوزه های تخصصی:
فمینیست ها در مورد جنسیت خدا بحث می کنند، دانشجویان مؤنث در کلاس های مذهبی در کانادا، ساکت می مانند، بیماران سندروم تورت1 فحاشی های غیرقابل کنترل را به نمایش می گذارند و شرکت کنندگان در انجمن های دینی آمریکا، در مورد خدا، والدین، جنسیت و تمایلات جنسی بحث می کنند. در نگاه اول این موضوعات نامرتبط به نظر می رسند اما در این کتاب، آلیسان جولی سعی می کند تا تصویری از تقاطع زبان، جنسیت و دین را به نمایش بگذارد. برخی از موضوعاتی که در این مقالات ظهور می کند، برای درک ما از جنسیت و زبان اساسی هستند: اهمیت قدرت در عدم تقارن زبان جنسیت زده، استفاده ی زبان در هویت های جنسیت افراد، اهمیت بررسی محلی زبان و جنسیت در جوامع، تفاوت های جنسیتی در آموزش زبان دوم و تعامل گفتمان ها در مورد جنسیت و تمایلات جنسی. این کتاب درک ما را در مورد این موضوعات افزایش داده و دین را به عنوان دیدگاه جدیدی که از طریق آن نیز می توان موضوعات زبانی را مشاهده کرد، معرفی می کند.
بررسی جایگاه و کاربرد زبانهای فارسی و کردی در اورامانات از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
133 - 164
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی جایگاه و کاربرد زبان های فارسی و کردی در اورامانات (شهرستان های چهارگانه پاوه، ، جوانرود ، روانسرو ثلاث باباجانی) از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی پرداخته شده است. براین اساس از میان جامعه آماری (شهرستان های چهارگانه منطقه ی اورامانات) ، 450 آزمودنی به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. در این مقاله از پرسشنامه ی اصلاح شده الگوی پژوهشی پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنی ها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و کردی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه»، «اغلب»، «بعضی وقت ها» و «هیچ وقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سئوال است که براساس درجه رسمیت حوزه ها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطّلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون ت جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و کردی توسط گروه های مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متأهل با همسر کرد و غیر کرد از نظر آماری معنی دار می باشد. به نوعی که افراد جوان و تحصیل کرده نسبت به بقیه در حوزه های اداری، آموزشی و دوستی از زبان فارسی نسبت به بقیه حوزه ها بیشتر استفاده می کنند.
بررسی علل رمزگردانی و انواع آن در بین دبیران مرد و زن دوزبانه ترکی آذری- فارسی زبان در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل قابل توجه در حوزه زبان شناسی اجتماعی و دوزبانگی، پدیده رمزگردانی است. از جوامع بزرگ دوزبانه در ایران می توان به جامعه دوزبانه های ترکی آذری-فارسی زبان اشاره کرد که وقوع این پدیده در میان بسیاری از آنان امری معمول است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی علل عوامل رمزگردانی و انواع آن در میان تعدادی از دبیران دوزبانه ترکی آذری-فارسی زبان در شهر ارومیه می باشد. بدین منظور ابتدا داده های مرتبط با رمزگردانی این دبیران، از طریق مشاهده مستقیم گردآوری شد. این داده ها پس از آوانگاری، مورد تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر، از چارچوب نظری بلوم و گامپرز (1972) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که 15 عامل مختلف در وقوع رمزگردانی در میان این دبیران مؤثر بوده اند. همچنین مشخص گردید این دبیران دوزبانه در سه بافت اتاق دفتر، جلسات شورای دبیران، و کلاس های ضمن خدمت، در هنگام گفتگو درباره موضوعات آموزشی و غیرآموزشی از هر دو نوع رمزگردانی (استعاری و موقعیتی) استفاده می کنند.
دگردیسی هویت و تغییر نام اشخاص: یک بررسی نام شناختی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد نام شناسی اجتماعی، به پدیده جهانی شدن و ارتباط آن با تغییر نام دانشجویان می پردازد و هدف آن بررسی تمایل به هویت جدید در دو جنس مذکر و مؤنث و شناسایی انگیزه های تغییر نام است. روش پژوهش پیمایشی-کمی و با رویکرد توصیفی بوده است. روش نمونه گیری در انتخاب دانشگاه ها هدفمند و در انتخاب دانشجویان نمونه دردسترس است. جمعیت آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه های شهر تهران است که از میان آن ها، ده دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین از ۱۶۰۹ پرسشنامه گردآوری شده، انتخاب نام دوم از سوی ۴۵۹ دانشجوی دانشگاه های شهر تهران که نام دوم برای خود برگزیده اند، بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، از میان کسانی که نام خود را تغییر داده اند، ۵/۲۲ درصد پسر و ۵/۷۷ درصد دختر بوده اند. براساس نتایج به دست آمده، تمایل به هویت ملی در دانشجوهای پسر و هویت فراملی در دانشجوهای دختر بیشتر وجود دارد. همچنین تغییر نام از نام های مذهبی کهن به مذهبی جدید و توجه به نام های ملی در دانشجویان پسر بیشتر دیده شده است؛ درحالی که دانشجوهای دختر بیشتر به تغییر نام از ملی و مذهبی به فراملی گرایش داشتند. در میان انگیزه های تغییر نام در میان دانشجوهای پسر، علاقه شخصی و ایرانی بودن نام (انگیزه درونی و بیرونی) و در میان دانشجوهای دختر، ارتقای جایگاه و زیبابودن نام (انگیزه درونی) مهم ترین عامل بوده است.
تحلیل جامعه شناختی مصرفِ سلامت (مطالعه مراجعان مراکز پزشکی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
251 - 277
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین پیامدهای جامعه مصرفی همین کالایی شدن سلامت است. پیشرفت تکنولوژی های پزشکی، گسترش داروها و کالاهای پزشکی و انواع جراحی ها و دستکاری ها به یکی از شیوه های شایع مراقبت از بدن و سلامت تبدیل شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که زمینه ها و دلایل شکل گیری میل به مصرف داروها و کالاهای پزشکی را در بین مردم سنندج دریابد و همچنین این مصرف چه دلالت ها، کارکردها و پیامدهایی را به دنبال داشته است. داده های این پژوهش طی مصاحبه عمیق با افرادی که در سال 97 به مراکز پزشکی مراجعه نمودند، گردآوری شده است. بنابر ماهیت موضوع پژوهش، از میان روش های کیفی، نظریه زمینه ای انتخاب گردید. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 26 نفر از مراجعین مراکز پزشکی مصاحبه صورت گرفت تا اشباع نظری حاصل شد و در پایان داده های گردآوری شده در قالب 50 مقوله فرعی، 12 مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که «انتظارات اجتماعی و هنجاری» و «چالش های مالی و فرهنگی» به عنوان زمینه تسهیل گر، و «بازار سلامت و زیبایی» و «مصرف زدگی جامعه» به عنوان شرایط مداخله گر عمل می کنند. مصاحبه شوندگان در راهبردهای خویش مصرف دارو و کالاهای پزشکی را به مثابه ابزار دست یابی به «تایید اجتماعی»، «کسب فرصت های اجتماعی»، «کانالی برای هویت یابی» و «پادزهر مشکلات روحی و نواقص» درک و تجربه کرده اند و «پزشک محورشدن سلامتی»، «شی واره شدن بدن»، « فردی شدن هویت» و «اختلالات روحی» را از مه ترین آثار و پیامد مصرف داروها و کالاهای پزشکی عنوان کردند. مقوله مرکزی در برگیرنده سایر مقولات پژوهش نیز «سبک زندگی سلامت محور» است.