ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
۱۴۱.

رابطه ایمان و اختیار از نگاه علامه طباطبایی و پل تیلیخ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ایمان اختیار علامه طباطبایی پل تیلیخ دلبستگی نهایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۲
رابطه ایمان و اختیار انسان، همواره در جوامع غربی و شرقی مورد بحث بوده است. در این پژوهش، به رابطه ایمان و اختیار و مقایسه دیدگاه های علامه طباطبایی و پل تیلیخ پرداخته شده است. علامه طباطبایی، در عین قائل شدن اختیار در کسب ایمان، آن را مرتبه ای قلبی و رتبه بعد از شناخت اولیه دین و مقدمه عمل و اطاعت می دانند در حالیکه پل تیلیخ ایمان را غایت قصوا یا دلبستگی نهایی تعریف کرده و آن را حاصل عمل همه وجود آدمی همچون عقل و اراده و احساس، دانسته و مرحله اول ایمان که یافتن متعلق ایمان است را امری اختیاری و مرحله تسلیم و دلبستگی به آن را امری غیر ارادی دانسته است.علامه طباطبایی در مباحث مفصل پیرامون ایمان و نقش اختیار انسان در نیل به ایمان را تبیین نموده اند. در تفکر اسلامی، علامه طباطبایی، حقیقت ایمان را تصدیقی قلبی می داند که شدت و ضعف پذیر است و مومن امنیت و اطمینانی کسب می کند که هرگز در اعتقاد خودش دچار تردید نمی گردد و ایمان را امری اختیاری می دانند.پل تیلیخ فیلسوف و الهی دان پروتستان نیز، در کتاب های خود از جمله، پویائی ایمان و الهیات سیستماتیک، به بحث پیرامون عقل و ایمان و اختیار با آن پرداخته است. ایمان از دیدگاه تیلیخ نه علم به حقیقتی است، نه علم به گزاره ای است و نه اختیار عقیده ای است.
۱۴۲.

انگاره تشکیک پذیری علم حصولی بر پایه مبانی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تشکیک علم حضوری علم حصولی تصور تصدیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۲
بر پایه تشکیک در وجود و مسانخت وجود و معرفت که از مهمترین مبانی و بنیادهای وجودشناختی فلسفه صدرا هستند، «تشکیک در معرفت»که از مهمترین نتایج و فروع فلسفه صدراست و دارای تبعات معرفت شناختیِ قابل توجهی است، امری مستدل و قابل دفاع است.تشکیک پذیری معارف حضوری انسان، امری مسلّم و مقبول است؛ چه این قبیل معارف، برخاسته از سطح و مرتبه وجودی انسان هستند و هرچه این سطح و مرتبه در جایگاه برتری قرار داشته باشد، طبعاً معارف حضوری او که از سنخ وجودی هستند نیز در مرتبه برتری جای خواهند داشت. اما طبق دیدگاه رایج، علوم حصولی انسان، تشکیک ناپذیر و غیر قابل اتصاف به شدت و ضعف اند؛ چه این علوم، از سطح و مرتبه وجودی انسان برنمی خیزند، بلکه برخاسته از تصورات یا مفاهیمِ منطبق با ظرف واقعیت خارجی هستند و تشکیک در تصورات راه ندارد. با این حال، مدعای پژوهش حاضر این است که بر پایه مبانی و برخی یافته های فلسفه صدرایی، ممکن است بتوان انگاره تشکیک پذیری معارف حصولی انسان را نیز مطرح کرد و توجیهاتی برای آن پیشنهاد نمود. در این راستا و با هدف تبیین تشکیک در معارف حصولی، به لحاظ وجودشناختی و معرفت شناختی، به کیفیت سریان تشکیک در اقسام تصورات و تصدیقات پرداخته شده است.
۱۴۳.

بررسی و نقد دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجود شناسی صفات و رابطه صفات با ذات خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجودشناسی صفات رابطه صفات با ذات نیابت و احوال عینیت قاضی عبدالجبار همدانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۷
وجودشناسی صفات خداوند و نحوه ارتباط صفات با ذات او، از جمله مباحث کهن در بحث های کلامی و اعتقادی و جزو مسائل بسیار مهم و اختلاف انگیز می باشد. از آنجا که قاضی الجبار معتزلی، از جمله شخصیت های صاحب نظر در این گونه مباحث محسوب می شود، پژوهش حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه وی در این مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گرچه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجودشناسی صفات خدای متعال، از طریق قیاس شاهد به غایب، صفات کمالی خداوند را اثبات کرده، لیکن این قیاس، با نقدها و چالش های جدی مواجه می باشد، مهم ترین چالش آن است که، این قیاس، قیاس مع الفارق است. قاضی عبدالجبار گرچه در بحث ارتباط ذات خداوند با صفات او، هیچ گونه تمایزی میان ذات با صفات خداوند قائل نشده و صفات را اعتبارات ذهنی دانسته، که نه حقیقتی در ذات دارند، و نه هم متمایز از ذات اند، بلکه صفات را خود ذات دانسته، چالش مهم دیدگاه وی این است که طرح این دیدگاه از جانب وی، ناشی از ناتوانی او در تصور صحیح دیدگاه عینیت است، زیرا لازمه دیدگاه وی آن است که ما خداوند را موجودی ممکن و محدود فرض کنیم که فاقد صفات کمالی است، درحالی که خدای متعال واجد صفات کمالی است.
۱۴۴.

واقع نمایی اثر هنری به مثابه منشأ انتزاع خارجی داشتن با تکیه بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماده اثر هنری صورت اثر هنری واقع نمایی اثر هنری منشأ انتزاع خارجی نسبیت هستی شناختی علامه مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۱
درباره نحوه محاکات اثر هنری، این سؤال اصلی مطرح است که حکایت اثر هنری از واقع چگونه است؟ جریان کلان نظریات با حصر معنای واقع نمایی در محاکات از شیء، کنش یا پدیده بیرونی، دچار برخی اشکالات است؛ ازجمله: عدم جامعیت این نظریه برای برخی هنرها (نظیر موسیقی)، عدم تفاوت محاکات هنری با محاکات معرفتی صرف و نیز عدم تفاوت هنر با فن. این نوشتار با تدقیق در معنای «واقع نمایی» و استمداد از مفهوم «معقول ثانی فلسفی» در فلسفه اسلامی به طرح واقع نمایی اثر هنری به مثابه داشتن منشأ انتزاع خارجی پرداخته است. علامه مصباح یزدی از فیلسوفانی است که به طور ویژه اثر هنری را برآمده از انتزاع ذهنی هنرمند می داند، البته انتزاعی که به نحو معقول ثانی فلسفی و با کندوکاو در روابطی رخ می دهد که منشأ انتزاع خارجی دارد. ایشان نسبیت اثر هنری را نسبیت هستی شناختی و در ارتباط با کمال مدرِک و انتزاع وی می بیند. حاصل این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به تبیین واقع نمایی و نیز ماده و صورت اثر هنری پرداخته، نشان داده که نسبیت هنر از نوع نسبیت هستی شناختی است و با واقع نمایی اثر هنری منافاتی ندارد و با آن در تلائم است.
۱۴۵.

تحلیل تطبیقی اثر نظریه علیت اشرابی بر غایت شناسی طبیعی دکارت و سوارز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت غایت شناسی نظریه اشراب دکارت فرانسیسکو سوارز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۹۰
فرانسیسکو سوارز با ابداع نظریه علیت اشرابی ادعا کرد که علل اربعه وجود را به معلول اشراب می کنند. بدین ترتیب، نظریه اشرابی علّیت مفهوم هر چهار علّت -به ویژه علّت غایی- را شبیه علّت فاعلی می گرداند. از این رهگذر، سوارز می توانست در فلسفه خود اراده آزاد و بی غایت الهی را با کنش غایتمند او در طبیعت جمع کند. دکارت نیز، با تأثیرپذیری از نظریه اشراب، علت غایی را از فلسفه خود حذف کرد تا راه را برای توضیح مکانیکی طبیعت هموار نماید. بدین نحو نظریه ای که با اهدافی الهیاتی ابداع شده بود، مبنای توضیح علمی طبیعت قرار گرفت. در این پژوهش تفاوت ها و شباهت های غایت شناسی طبیعی را در متافیزیک دکارت و سوارز بررسی می کنیم. مطالعه تطبیقی این دو نظام مابعدالطبیعی نشان می دهد که چگونه ممکن است دو نظریه از مبانی واحدی متأثر باشند، اما به نتایج متضادی بینجامند. بنابراین، در ابتدا مفهوم نظریه اشرابی علیت را تحلیل خواهیم کرد، پس از آن با تکیه بر شواهد متنی تأثیر نظریه اشراب بر غایت شناسی سوارز و دکارت را آشکار خواهیم ساخت. سپس بررسی می کنیم که چگونه دکارت، با بسط نظریه علیت سوارز، ضرورت علّی (فاعلی) را تنها خیر در طبیعت در نظر گرفت.
۱۴۶.

تحلیل و تطبیق تاریخی از مسئله خیر و شر در حکمت ایرانی، اشراقی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیر شر حکمت ایرانی حکمت اشراقی حکمت صدرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۵۸
شناخت دقیق و تحلیل صحیح افکار و آرای حکمای اسلامی، وابسته به شناسایی و زمینه ها و عوامل پیدایش اندیشه ها و اثرپذیری آنان از خردورزی پیشینیان است. انسان شناسی یکی از مواریث حِکمی ایران باستان است که بن مایه های آن در آرای حکیان مسلمان و فلسفه آنان (فلسفه مشاء، فلسفه اشراق و حکمت صدرایی) مشاهده می شود؛ ازاین رو، تحلیل فلسفی خیر و شر در حوزه انسان شناسی ، ناظر به معنای خیر و شر در حکمت ایران باستان است که اهمیت بسزایی داشته است. در این نوشتار برای تأیید و صدق این گفتار، مبانی فلسفی برگرفته از خیر و شر در حکمت ایرانی با حکمت اسلامی بررسی تحلیلی تطبیقی شده است. روی آوردی که حاصل آن، گواه از وجود نقاط مشترک فلسفی در تطبیق تاریخی مبانی حکمی ایرانی ، اشراقی و صدرایی دارد؛ اشتراکاتی چون، اشتراک مفهوم خیر و شر (نور و ظلمت)، وجود اختیار انسان و مختاربودن وی در پیداش خیر و شر و اینکه فرشتگان مصادیق خیر و شیاطین مصادیق شر هستند، به تمامی گواه بر سیر تاریخی اندیشه خیر و شر به لحاظ وجودشناسی و معرفت شناسی از حکمت ایرانی تا صدرایی است.
۱۴۷.

بررسی تطبیقی شبهات قاعده لطف در سه دوره تاریخی کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلام امامیه تاریخ کلام قاعده لطف شبهات قاعده لطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۲
قاعده لطف جایگاه مهمی در علم کلام امامیه داشته و در اثبات برخی مسائل مهم کلامی به این قاعده استناد شده است. مسأله پژوهش حاضر این است که قاعده لطف در کلام امامیه، با چه شبهاتی روبه رو بوده و موضع متکلمان در مواجهه با این شبهات چه بوده است؟ و هدف پژوهش، شناخت عمیق تر جایگاه قاعده لطف در تاریخ کلام امامیه است. یافته های این پژوهش، که با رویکرد تاریخی- تطوری و روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، سه دوره متمایز برای قاعده لطف در مواجهه با شبهات را نشان می دهد: دوره تکوین (دوره پیش از شیخ مفید)، دوره رشد و توسعه (دوره شیخ مفید تا ابتدای قرن یازدهم)، و دوره تردید (از قرن یازدهم تا زمان حاضر). در دوره تکوین، به جز ابن نوبخت، سایر متکلمان نگاه استقلالی به قاعده لطف نداشتند، و تنها شبهه ای که در کتاب «الیاقوت» ابن نوبخت درباره وجوب قاعده لطف مطرح، و به آن پاسخ داده شده، شبهه عبث بودن لطف است. در دوره رشد و توسعه، با بسط و تفصیل مباحث مربوط به قاعده لطف، شبهات متعددی بر این قاعده وارد شد، که البته متکلمان این شبهات را پاسخ داده و از قاعده لطف دفاع کردند. ویژگی دوره تردید اولاً شبهات جدید و تردیدهایی است که در آثار غیر کلامی- به ویژه آثار اصول فقهی- طرح شده است، و ثانیاً اینکه برخی متکلمان بعد از ذکر برخی شبهات، به آنها پاسخ نداده اند و گویی در اعتبار این قاعده دچار تردید شده اند
۱۴۸.

بررسی تطبیقی فهم علامه طباطبائی و ابن تَیمیّه از احادیث اولین مخلوق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبائی ابن تیمیه اولین مخلوق حقیقت محمدیه عقل نقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۵
بر اساس روایاتی که اولین مخلوق الهی را عقل، قلم، عرش، روح و یا نورِ پیامبر می دانند، ضرورت پرداختن به دلالت های این احادیث، صحت و سقم آن ها و نحوه تحقق این عناوین بر مصادیقش قابل بررسی است. اما این پژوهش با هدف آشکار سازی فهم علامه طباطبائی (1360-1281 ش) و ابن تیمیه (728-661 ق) از احادیث اولین مخلوق به عنوان نمایندگان جریان عقل گرای شیعی و جریان نقل گرای اهل تسنن، کوشید تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی همراه با رویکرد تطبیقی، نشان دهد که علامه، نسبت به دیدگاهی که اولین مخلوق الهی را حقیقت محمدیه می داند نظر مساعد داشته، اما با نقد برخی از تبیین های صدرائی، مشائی و اشراقی، دیدگاه مستقلی ارائه داده است. علامه طباطبائی با تبیین نظام علی و معلولی، روایات مربوط به اولین مخلوق را با خوانشی متفاوت از حقیقت محمدیه، از شائبه شرک در امان نگه داشت. از طرف دیگر به باور ابن تیمیه ، احادیثی که در آن از عقل به عنوان اولین مخلوق یاد شده است، با توجه به ظاهر و یا شروحی که توسط برخی حکما و فلاسفه از آن ها شده، جعلی و دارای محتوای شرک آلود است. وی بدون در نظر گرفتن سایر مباحث در زمینه نقد و تحقیق در احادیث، تمامی آن ها را باطل دانست.
۱۴۹.

تحلیل رفتار حرکتی در نگرش هستی شناسانه فلسفه اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار حرکتی حرکت بازی اِگزیستانسیالیسم اصالت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۴
در اندیشه فلسفه اصالت وجود، رفتار حرکتی  و تربیت بدنی به منظور کسب مهارت و ورزیدگی و قهرمانی تلقی نمی شوند، بلکه به آنها به مثابه هماهنگی با هستی و جریان زندگی نگریسته می شود. این نگرش فلسفی، برای رفتار حرکتی بروندادهایی چون تعمیق معنای وجودی و خودشکوفایی متصور است. از آنجا که یکی از اصول بنیادین اگزیستانسیالیسم، تقدم وجود بر ماهیت و آزادی انسان در شکل دهی به سرنوشت خویش است، رفتار حرکتی نه تنها بازتابی از هستی انسان است بلکه در شکل دهی به آن نقش دارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل رفتار حرکتی در نگرش هستی شناسانه فلسفه اصالت وجود بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استنتاج منطقی بوده است. با توجه به مبانی، در مکتب اصالت وجود، رفتار حرکتی، به عنوان پدیده ای وجودی انسان را در ارتباط با هستی خود یاری داده و به خودشکوفایی می رساند. با عنایت به موضع اختیارگرایانه فلسفه اصالت وجود در مسئله جبر و اختیار، فعالیت های حرکتی به عنوان انتخاب های آگاهانه، بیانگر آزادی و اختیار انسان هستند. در این مکتب، واقعیت توسط تجارب شخصی معین می شود و از همین جهت، بازی به عنوان تجربه ای ارزشمند در شناخت مفاهیم و محیط است. در این راستا ورزش های انفرادی به دلیل آزادی عمل بیشتر، مهم تر از ورزش های گروهی اند. علاوه بر این، اجرای حرکات می تواند به شناخت بهتر از وجود خویش منجر شود. با این حال، اگزیستانسیالیست ها با ورزش قهرمانی چندان موافق نیستند و آن را باعث اختلال در ماهیت انسان و گرایش او به سوی کمال مرتبط می دانند. به طور کلی در دیدگاه فلسفه اصالت وجود، رفتار حرکتی فراتر از یک فعالیت فیزیکی صرف در نظر گرفته شده که  با وجوه وجودی و هستی شناختی و مفاهیمی چون خودشکوفایی، اختیار، آزادی و مسئولیت پذیری ارتباط و پیوند عمیقی دارد.
۱۵۰.

کاربستِ ساختار منسجم زبانی و واژگانی در منتخبی از مناظرات امام رضا (ع) (فرآیندی در راستای اقناع گری مخاطب با تکیه بر گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام رضا (ع) تحلیل گفتمان انتقادی ساختار و واژگان مناظره گفت وگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۲
گفتمان انتقادی در واقع، روند تکوینی تحلیل گفتمان به شمار می رود که در آن با عبور از توص یف صِرف داده های زبانی بر فرایندهای مؤثر در شکل گیری گفتمان توجه می شود. در این نوع تحلیل گفتمان، به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی پرداخته می شود. در رویک رد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. مناظرات امام رضا (ع) سرشار از مضامین سیاسی، دینی و اجتماعی است که امام (ع) آن ها را در شرایط گوناگون حاکم بر زمان، برای آگاهی و هدایت مردم به سوی حق وعدالت، با کمال بلاغت بیان کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیلِ تعامل زبانی و ساختاری مناظرات رضوی با فضای مسلطّ بر جامعه و اندیشه های طرف گفت وگو پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی است که امام (ع) توانسته اند با بهره گیری از سبک ها و واژگان سازگار با فضای مناظره، پیوند وثیقی میان فرهنگ حاکم بر جامعه و انحراف فکریِ مخاطبان ایجاد کنند. آن حضرت از واژگانی استفاده کرده که بار معنایی ژرفی داشته و در راستای برجسته سازی مفاهیم مد نظر، از دلالت های مختلف زبانی بهره جسته اند. گاهی نیز با کاربرد استفهام، به نوعی اعتقادات طرف مقابل را زیر سوال برده و گفتمان او را به چالش کشیده و به حاشیه رانده است.
۱۵۱.

تبیین و تحلیل اقدامات امام سجادعلیه السلام در مقابله با چالش های دینی دوران امامت خود

کلیدواژه‌ها: امام سجاد سیره دین چالش های دینی بنی امیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۰
در زمان امام سجاد علیه السلام در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چالش هایی بس عمیق و گسترده علیه اساس دین و باورهای دینی و تشیع و نیز هویت امت اسلامی شکل گرفته بود. بی گمان، برای ناکام گذاشتن این چالشگری ها در دستیازی به اهداف اصلی، نیاز به یک جریان توانمند و برخوردار از تدبیر اجتماعی و عقلانی بود که با هوشمندی بتواند چالشگران را از دستیازی به اهدافشان ناکام کند و با بهره وری از فرصت های فراهم شده، سنت دین رسول الله (ص) را در جامعه پایدار نماید و امت اسلامی را از بحران عبور دهد. این مهم با اندیشه بالنده سیدالساجدین علیه السلام و تدبیر باکفایت و پایداری سترگ حضرت و تشکل همراه ایشان با اقداماتی همچون بیدار کردن افکار عمومی و افشای ماهیت چالشگران، تحلیل و ترسیم صراط مستقیم، تبیین معارف والای عقیدتی و نیروسازی و تربیت شاگردان زبده، به بهترین وجه ممکن سامان یافت. در این مقاله تلاش شده با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر تاریخی، مهم ترین اقدامات حضرت در مقابله با چالش های دینی آن عصر تبیین و تحلیل شود که نتایج حاصل از آن می تواند به عنوان راهبردهای مؤثر برای پیشگیری و مقابله با چالش های دینی عصر حاضر به کار آید.
۱۵۲.

تحلیل رابطه توحید عملی و تاب آوری اجتماعی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید توحید عملی تاب آوری اجتماعی معنای زندگی علامه مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
افزایش سازگاری و تاب آوری در برابر حوادث طبیعی یا انسانی و بررسی عوامل دخیل در آن یکی از دغدغه های دیرین بشر است. از آنجا که باور توحیدی انسان نقش مستقیم در  انعطاف و تاب آوری او در مواجهه با رویدادهای زندگی دارد، این مقاله درصدد بررسی رابطه توحید در عمل و میزان تاب آوری انسان  با تکیه بر نظرات آیت الله مصباح برآمد. شیوه داده پردازی این پژوهش، کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی و تحلیلی است. بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی، مظاهر توحید در عمل در جهت افزایش تاب آوری یک اجتماع، در سه محور کلی «تعامل سازنده با افراد جامعه» و «تواصی به مکارم اخلاقی و ارزش های انسانی» و «توجه به معناداری و هدفمندی زندگی» طرح می شود. تعامل، ناظر بر مشارکت های عملی اجتماعی بر مدار توحید است که از طریق «حفظ وحدت جامعه»، «رعایت حقوق و مصالح اجتماعی خود و دیگران» و «تأمین کرامت و عزت نفس نیازمندان» منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی می گردد و تواصی نیز ناظر به مشارکت های کلامی بر مدار توحید است که با نظارت رهبران دینی از طریق توجه دادن مردم به امیدواری به الطاف الهی و تواصی افراد جامعه به حق، صبر و ترحم موجب تاب آوری بیشتر می شود و در نهایت توجه به معناداری و هدفمندی زندگی که بر مبنای توحیدی با توجه به قضا و قدر و حکمت های الهی جهت تدبیر عالم و موقتی دانستن دنیا و اصالت آخرت همراه خواهد بود، عوامل افزایش تاب آوری یک اجتماع را فراهم می آورد. 
۱۵۳.

واکاوی تجرد نفس ابن سینا در بوته نقد فیزیکالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا فیزیکالیسم تجرد نفس نقد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۳
درباره ساحت های وجودی انسان دو دیدگاه کلی مطرح شده است. طرفدارانِ دیدگاه اوّل، به دو ساحت وجودی جوهر غیرمادی (نفس) و بدن مادی باور دارند و افعال انسان را اصالتاً به جوهر غیرمادی نسبت می دهند. پیروانِ دیدگاه دوم، انسان را تک ساحتی و منحصر در وجود جسمانی می دانند. آن ها تمام اعمال انسان را به فیزیک او به ویژه مغز، فرومی کاهند و منکر جوهر غیرمادی هستند. پژوهش حاضر با هدف تبیین دیدگاه اول، به واکاوی تجرد نفس ابن سینا در بوته نقد دیدگاه دوم پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها و نتایج نشان می دهد ابن سینا با ارائه عناصر حجّت و انواع براهین در مقام اثبات تلاش نموده با تبیین چگونگی افعال نفس، تجرد نفس را نتیجه گیرد. بر این اساس، تجرد نفس در پارادایم ابن سینا بر سه محور تعقل، حلول و استقلال استوار است. فیزیکالیست ها معتقدند اعتقاد به وجود ماهیتی مستقل از جسم برای تبیین و توضیح ادراکات انسان، ناشی از عدم آگاهی لازم نسبت به عملکرد مغز و اعصاب و پیچیدگی های آن است. افزون بر این، این ادعا که تغییرات جسمانی به واسطه رابطه ابزاری جسم برای نفس است، قابل اثبات نیست. از این رو، انکار و اشکالات فیزیکالیستی بر سه محور توانایی مغز و اعصاب، ابهام فلسفه در تبیین منطقی رابطه نفس و بدن و جهل شناختی شکل گرفته است. ابن سینا با اقامه هفت استدلال در اثباتِ تجرد نفس، پاسخگوی اشکالات فیزیکالیستی متناظر است؛ امّا پاسخ به دو اشکالِ فیزیکالیستی در پارادایم ابن سینا مبهم باقی می ماند: اشکالِ تبیین ناپذیریِ پیوندِ نفس و بدن و اشکالِ مبتنی بر مقدمه مبتنی بر درک وجدانی.
۱۵۴.

بررسی انتقادی نظریه «انکشاف» و ارائه نظریه «انفطار» درباب حصول علم بر اساس آثار و مبانی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه انکشاف علم وحدت شخصی وجود بساطت وجود نفس جزئی نفس کلی نظریه انفطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۴
چگونگی تحقق علم در نفس ناطقه انسان از محوریترین مباحث معرفت شناسی است. این مهم، بر اساس مبانی صدرایی، بویژه اصل نظام توحیدی ذات مظاهر یا همان وحدت شخصی وجود ، تبیینی نو بخود گرفته که نظریه «انکشاف» جدیدترین نظریه در اینباره است. اما بر نظریه «انکشاف» نقدهایی وارد شده که عبارتند از: خلط میان نفس کلیه و نفوس جزئیه؛ عدم بساطت تام نفوس جزئی، نقض بساطت با بطون و ظهور، عدم استکمال نفس، تبیین ناپذیری علم اجمالی و تفصیلی، منافات بساطت با وجود حجابها. مقاله حاضر، با بازخوانی دقیق آثار صدرایی و توجه خاص به نوآوریهای وی در موضوع نفس، ضمن رفع نقد وارده بر نظریه «انکشاف»، به نظریه یی جدید رسیده که آن را «انفطار» نام نهادیم. تقریر کلی نظریه «انفطار» چنین است: نفس انسان بر اساس تجرد، بساطت و اشتداد وجودی حاصل از حرکت جوهری، وجود واحد سیال اتصالی است که هر «آن»، در صیرورت است؛ بهمان نحو که خود نیز صیرورت و نمودی از نفس کلیه الهی است. هر مرحله از این صیرورت، نحوه یی از حصول علم است که با نظر به نوع معدات، حصولی یا حضوری خوانده میشود. «انکشاف»، ناظر بر «بودن» است اما «انفطار» مبین «شدن و شکوفایی» خواهد بود.
۱۵۵.

فلسفه در ساحت عمل؛ از مهارت های فکری تا زیست فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه ساحت عمل مهارت های فلسفی فلسفه ورزی زیست فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۵
یونانیان باستان با استفاده از تمثیل پرکردن ظرف و برافروختن شعله، میان دو گونه یا دو معنای آموزش تمایز نهاده اند. قبول این تمایز و رجحان معنای دوم، توجه اندیشمندان را به ساحت های مختلف آموزش (به ویژه ساحت عمل) و ارائه الگوهای متناسب با آن معطوف نموده است. تطبیق این امر بر فلسفه و تعیین قلمرو ساحت عمل در این دانش محور تحقیقات فزاینده ای است که نتایج آنها را میتوان در دو حوزه مهارتهای فکری و زیست فلسفی سامان داد. مقاله حاضر به منظور ارائه تبیینی جامع از ساحت عمل در فلسفه در دلالت اول (مهارتهای فکری) به بررسی دو فهرست پیشنهادی و تلاش جهت سامان بخشی به اختلاف نظرها و در دلالت دوم (زیست فلسفی) به توضیح انگاره فلسفه به مثابه روش زندگی و جریانهای برخاسته از آن مانند مشاوره فلسفی و فلسفه درمانی می پردازد. در پایان ساحت عملی فلسفه به مثابه هرمی مشتمل بر مهارتهای فلسفی در سطح پایین، زیست فلسفی در سطح بالا و سایر کنش های مرتبط با فلسفه ورزی در سطوح میانه ترسیم می شود.
۱۵۶.

بازسازی نظریۀ ظهور آلستون با الهام از تمایز وجود رابط و رابطی در فلسفۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی نظریه ی ظهور آلستون خطای و توهّم حسّی تأخیر زمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۵
یکی از نظریه های ادراک حسّی نگره ی ظهور است که بر اساس آن به هنگام ادراک حسّیْ اشیاء خارجی برای ما ظهور می یابند. اما همچون دیگر نظریه های واقع گروی مستقیم نگره ی ظهور نیز با چالش های متعدّدی روبروست، که مهم ترین شان چالش خطا و توهّم حسّی و چالش تأخیر زمانی اند. آلستون، که از برجسته ترین مدافعان متأخر نگره ی ظهور است، تااندازه ای چالش نخست را مهار می کند. در این مقاله، با تحلیل فلسفی، از جمله تحلیل زبانی، نشان می دهیم که می توان همچنان تقریر بهتری از این دیدگاه پیش کشید. در این مقاله با الهام از مینو [=ایده]های وجود رابط و رابطی و دو گونه ی وجود رابط دو گونه ظهور به میان آورده می شود. افزون بر این، نشان داده می شود که درست همانگونه که در ظهور عوامل ذهنی فاعل دخیل اند، تمامیت محیط_شامل خودِ شیء، آب/هوا/غیر اینها، نور با درجات و رنگ های مختلف اش، و منظر و زاویه ی دید_می تواند ظهورهای گوناگونِ عینی را رقم زند. به این ترتیب، هم دو چالش پیش گفته بسیار قدرتمندتر تبیین خواهند شد هم معرفت زایی حواسّ.
۱۵۷.

تبیین «اتیان انباء» و رابطه سنجی آن با عصر ظهور با تأکید بر قرآن و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: واکاوی تهدید کافران اتیان اَنباء تحقق حتمی عصر ظهور متعلق استهزاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۰
در برخی از آیات قرآن کریم، خدای سبحان، گروهی از کافران را تهدید به«إتیان أنباء» می کند. از آن جا که آگاهی بر خبر، تناسبی با مقام تهدید ندارد، مفسران در توجیه آن برآمده و نظرات مختلفی همچون مجازگویی، تقدیرِ محذوف و تعمد در ابهام بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بهره گیری از احادیث اهل بیت؟عهم؟ و قرینه سیاق و نیز تکیه بر روش تفسیر قرآن با قرآن، در پی پرده برداری از معنای پنهان این آیات است. یافته ها حاکی است که احادیث تفسیری، در مقام بیان لایه های معنایی واژگان قرآن کریم، در آیات متعددی، کلمه«اَنباء» را به ولایت امامان حق معنا کرده اند. همچنین این احادیث در موارد متعددی، متعلق استهزاء کافران را حکومت اهل بیت؟عهم؟ در عصر ظهور دانسته اند. نتایج این تحقیق، نشان می دهد تهدید خداوند در آیات قرآن به«إتیان أنباء» در واقع اشاره به تحقق دولت امامان حق در عصر ظهور دارد. کافران با تکذیب و استهزاء نسبت به این ولایت در دوران غیبت امام، در حقیقت این حقیقت را به تمسخر می گرفتند. اما خداوند در مقام تهدید به آنها اعلام می کند که تحقق این خبر الهی و برپایی دولت حق در عصر ظهور اجتناب ناپذیر است.
۱۵۸.

ارزیابی دلایل عقلی معاد جسمانی عنصری نزد متکلمین سده های 7 تا 11 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلایل معاد جسمانی دلایل عقلی معاد مثلیت یا عینیت معاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۶
کیفیت بدن انسان در معاد از مسائل اختلافی میان فلاسفه و متکلمین است؛ به این بیان که مُعاد در مَعاد آدمی چگونه است. اقوال در این زمینه به سه دسته تقسیم می شوند: بدن مثالی، بدن عنصری غیر از بدن دنیوی، و عینیت بدن دنیوی. دیدگاه اخیر معتقد به این همانی بدن مُعاد با بدن دنیوی است. اینان غالباً به آیات قرآن تمسک کرده اند؛ اما برخی دلایل عقلی نیز اقامه کرده اند. ظلم بودن ثواب و عقاب، رسیدن به لذّت ها، دوام حرکت افلاک و. از جمله دلایل عقلی هستند که پیروان عینیّت اقامه کرده اند. اثر حاضر با بررسی و نقد دلایل موجود، این فرضیه را مطرح می کند که دلایل مذکور توانایی اثبات مدعای پیروان عینیت در بدن مُعاد را ندارند و صرفاً ظهوری بدوی در عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی دارند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است؛ بدینگونه که پس از جمع آوری دلایل مورد نظر، آن ها را مورد نقد و بررسی قرار داده و میزان دلالت آنان بر مدعای مقصود، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است.
۱۵۹.

Fakhr al-Dīn al-Rāzī on “Conception” and “Assent”(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Fakhr al- Rāzī Ṭūsī conception assent non-acquisitive knowledge Ashʿarite

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۵۰
According to the orthodox view in Aristotelian tradition concerning the division of knowledge (ʿilm), some knowledge in the form of conception (taṣawwur) and assent (taṣdīq) is attainable (al-ʿilm al-ḥuṣūlī). The attainable knowledge is divided into primitive and theoretical. Regarding primitive knowledge, concerning “the conception”, knowing the language and noticing the word is enough to understand it without asking anyone,and concerning “the assent”, the assertion of which its ingredients are already knownis primitive and hence non-acquisitive if the knower immediately and without any investigation finds its truth-value. On the other hand, acquisitive knowledge is the knowledge about which the above conditions are not enough and the thinker should make some effort to obtain it, hence it is theoretical. However, according to Fakhr al-Dīn al-Rāzī, a famous Muslim philosopher, logician, and theologian, all “concepts” and all “assents”, are non-acquisitive although they may be divided into primitive and theoretical. His view leads to the conclusion that all sciences are non-acquisitive, that is, mankind does not have the power to acquire them, which is a counterintuitive view. Ṭūsī is the most famous critic of Rāzī. In this paper, first, I have examined Rāzī’s views and arguments and Ṭūsī’s criticisms. Secondly, I have suggested that Rāzī’s view is rooted in his theological viewpoint, which is coherent with Ashʿarite doctrine.
۱۶۰.

تمثیل و استعاره و نقش آن ها در بیان تجربه عرفانی

کلیدواژه‌ها: تمثیل استعاره بیان ناپذیری تجربه عرفانی شهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۲۰
یکی از مباحث عمده در عرفان اسلامی تجربیات عرفانی و در اصل دیدار باطنی و ارتباط با عالم غیب است. برخی از اندیشمندان، این تجارب را بیان ناپذیر می دانند و معتقدند در زبان منطق نمی توان آن را بیان کرد. برخی هم بر این باور هستند، که این تجارب را می توان در قالب تمثیل و استعاره بیان و گوشه ای از معما را حل نمود. این تحقیق درصدد است تا بیان نماید که:تمثیل و استعاره چه نقشی در بیان تجربه های عرفانی می توانند داشته باشد؟ این پژوهش که بر اساس روش تحلیلی توصیفی و روش تحقیق کتابخانه ای صورت پذیرفته است به دنبال آن است تا با ارائه مدلی از تاثیرگذاری تمثیل و استعاره، در بیان تجربیات عرفانی، بتواند علاوه بر تبیین هویت تجربه عرفانی، الگویی شفاف برای بیان پذیری تجربه های عرفانی در قالب تمثیل و استعاره ارائه دهد. با کنکاش عمیق صورت گرفته بدست آمد که: نقش زبان مجازی در تبیین و بیان شهودات عرفانی با توجه بر مستندات، اقوال عرفا، ادبیات عرفانی می باشد و از آنجایی که شهود، ورای طور عقل است، تجارب عرفانی را نمی توانیم بدون تمثیل و استعاره تعریف و انتقال دهیم؛ از این رو تمثیل و استعاره به عنوان دو فناوری نرم انتقال تجربیات عرفانی و ابزار بیان پذیری معنویت درونی در ورای طور عقل بکار می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان