مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
توحید عملی
حوزه های تخصصی:
از یک سو قرار گرفتن تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در بطن گفتمان اسلام با محوریت اصلی این گفتمان یعنی توحید و طبق قانون اساسی، این رسانه رسالتی خطیر در تعمیق این گفتمان دارد. از دیگرسو سریال ها باتوجه به ژرف ساخت و با خصوصیت ممتاز لایه بندی ها و شخصیت های داستانی، همجواری با زندگی مردم و همذات پنداری مخاطب توانایی خاصی در گفتمان سازی دارند. باگره زدن گفتمان توحیدی و تمرکز بر شخصیت های سریال، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال است که شخصیت های داستانی سریال ستایش مطابق گفتمان توحیدی به چه نحو ی چینش شده اند؟ برای پاسخگویی به این سؤال از نظریه برساخت گرایی بازنمایی و به طور اخص نظریه گفتمانی فوکو و با استفاده از روش ترکیبی تحلیل گفتمان فرکلاف، بشیر و سلطانی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شخصیت ها در یک طیف از شخصیت های نسبتاً توحیدی تا شخصیت های کاملاً مشرک چینش شده اند؛ که در این طیف شخصیت های کمتر توحیدی برخلاف شخصیت های توحیدی به گونه ای کاملاً سیاه بازنمایی شده اند.
واکاوی اضلاع توحید عملی در سپهر سیاست متعالیه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیاست متعالیه اسلامی سیاستی است که اساس تعالی آن توحید، و کارویژه اش بسط توحید در عرصه فردی و اجتماعی است. از این حیث، توحید عملی دارای اضلاع متعدد اجتماعی و اقتضائات سیاسی و مدنی است که تبیین آن، مسئله تحقیق است. نویسنده درصدد است با واکاوی اضلاع آن، مهم ترین بسامدها و برون دادهای آن را در سپهر سیاست متعالیه اسلامی تحلیل نماید که در ضمن آن، زوایای تعالی و نیز نقطه تمایز و چالش آن با سیاست متدانیه (غیرتوحیدی و ضدتوحیدی) روشن می گردد. یافته برآمده آن است که توحید عملی به نحو مستقیم یا غیرمستقیم، دارای نقش حقیقی، مبنایی، الهام بخش، تعیین کننده و حاکمیتی در تمامی شئون سیاست، اعم از حیث رفتاری، کارکردی، ساختاری، سیاست گذاری، نظامات سیاسی اجتماعی، سبک زندگی، الگوی توسعه و الگوی تمدنی است. ارتقای توحید نظری به عملی و کاربست اقتضائات آن در سیاست، زمینه ساز بسط عینی خداپرستی در ساحت مدنیت، یگانه شدن سیاست و هم جهتی آن با اراده و حاکمیت الهی است. نویسنده با اتکا بر عقل و نقل، و با استفاده از روش تحلیل محتوا در حوزه مباحث کلامی و دینی به تحلیل مسئله پرداخته است.
بازپژوهی معیارها و فواید تقسیم توحید به نظری و عملی،با تأکید بر کلام امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
56 - 90
حوزه های تخصصی:
برخی از اندیشوران معاصر امامیه در آثار کلامی خود مراتب توحید را به دو قسم «نظری» و «عملی» تقسیم کرده ، تعریف ها و شاخص هایی را در تبیین این تقسیم بندی مطرح کرده اند. بررسی این آثار نشان می دهد که مفاد تعریف و ضوابط تقسیم، اشکال هایی دارد که رفع آنها به واکاوی دقیق تری نیازمند است. همچنین عدم کاربست این تقسیم در برخی دیگر از آثار، می طلبد که فواید آن بررسی مجدّد شود. در نتیجه این تحقیق کتابخانه ای تحلیلی مشخص گردید که الف) توحید نظری تنها در حوزه بینش مطرح است، ولی توحید عملی در ساحت های کشش، منش و کنش وجود دارد؛ ب) مبتکر این تقسیم در کلام امامیه، شهید مطهری است و پیش از ایشان تقسیم مزبور به کار نرفته است؛ ج) اگرچه می توان درباره اِعراض اغلب متکلمان امامیه از تقسیم توحید به نظری و عملی توجیه هایی ارائه کرد، این تقسیم فوایدی نیز دارد که در مجموع مفید بودن آن را اثبات می کند.
نقد ایده جانمایی «توحید عملی» در مباحث دانشِ «کلام»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
34 - 59
حوزه های تخصصی:
تعبیر نوساخته «توحید عملی» برخی را بر آن داشته است که تقسیم توحید به نظری و عملی را یکی از تقسیماتی بدانند که جایش در مباحث علم کلام خالی است و باید در کلام، جانمایی شود. مقاله حاضر با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی بر اساس منابع کتابخانه ای در صدد نقد ادعای پیش گفته است و با نقد شواهد و مستندات این ایده نتیجه گرفته است که توحید عملی در هیچ یک از سه معنای «رفتار موحدانه»، «معرفتِ منتهی به رفتار موحدانه» و «گزاره های انشایی برگرفته از توحید نظری» نمی تواند موضوعی از مسائل علم کلام باشد. نویسنده مقاله حاضر تقریری از معنای دوم توحید عملی ارائه داده است که می تواند در علم کلام گنجانده شود؛ اما این تقریر مرادِ ایده پرداز نبوده است. کلامی دانستن این تعبیر با استناد به کاربرد معاصران، مردود دانسته شده و قیاسِ دوگانه توحید نظری عملی به دوگانه های مشابه در حکمت، اخلاق، عرفان و دوگانه عقل نظری عملی، قیاس مع الفارق شمرده شده است. در نهایت، با اشاره به موضوع و رسالت علم کلام و ملاک تمایز علوم، ثابت شده است که توحید عملی با تعریفِ پیشنهادیِ «هرگونه گرایش، خلق و رفتار به مقتضای توحید نظری یا کشش، منش و کنش موحدانه مطابق با بینش توحیدی»، نمی تواند در علم «کلام» جانمایی شود؛ همچنان که توحید به معنای «اعتقاد به یکتایی خداوند، در همه مراتب و عمل به مقتضای این اعتقاد» موضوع علم کلام نیست.
تأثیر توحید و عدل بر هندسه زندگی اجتماعی از دیدگاه آیات و روایات اسلامی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
181 - 166
حوزه های تخصصی:
نحوه نگرش و اعتقادات انسان، ارتباط مستقیمی بر زندگی اجتماعی او دارد. در این نوشتار سعی شده تا به بررسی اعتقادات اسلامی از دریچه توحید و عدل بپردازیم که آیا توحید و عدل باوری تأثیری بر روند زندگی انسان دارد یا خیر؟ آیا می توان با وارد کردن اعتقاد به توحید و عدل در زندگی انسان ها، مدینه فاضله ای در این دنیا بنا کرد و راه نوع بشر را به سمت تعالی و رستگاری هموار ساخت؟ توحید جزء اساسی ترین و بنیادی ترین اعتقادات انسان است که می بایست در حوزه نظری توحید ذاتی، توحید صفاتی و توحید افعالی را به صورت دقیق شناخت و در حوزه عملی یا همان توحید عملی باید اعتقاد به حوزه نظری را به منصه ظهور رساند. از آن جایی که قرآن کریم، احکام گوناگونی برای تعامل انسان ها با یکدیگر وضع کرده و زندگی اجتماعی را تأیید کرده است و اجتماع را به طور کلی به چهار نهاد (خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصادی، حکومت) تقسیم کرد؛ شاهد آن هستیم که اعتقاد به توحید در هر یک از این نهاد ها تأثیر بخصوصی دارد و برای هریک هدف و مسیر معینی را مشخص می کند.
تحلیل رابطه توحید عملی و تاب آوری اجتماعی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
84 - 101
حوزه های تخصصی:
افزایش سازگاری و تاب آوری در برابر حوادث طبیعی یا انسانی و بررسی عوامل دخیل در آن یکی از دغدغه های دیرین بشر است. از آنجا که باور توحیدی انسان نقش مستقیم در انعطاف و تاب آوری او در مواجهه با رویدادهای زندگی دارد، این مقاله درصدد بررسی رابطه توحید در عمل و میزان تاب آوری انسان با تکیه بر نظرات آیت الله مصباح برآمد. شیوه داده پردازی این پژوهش، کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی و تحلیلی است. بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی، مظاهر توحید در عمل در جهت افزایش تاب آوری یک اجتماع، در سه محور کلی «تعامل سازنده با افراد جامعه» و «تواصی به مکارم اخلاقی و ارزش های انسانی» و «توجه به معناداری و هدفمندی زندگی» طرح می شود. تعامل، ناظر بر مشارکت های عملی اجتماعی بر مدار توحید است که از طریق «حفظ وحدت جامعه»، «رعایت حقوق و مصالح اجتماعی خود و دیگران» و «تأمین کرامت و عزت نفس نیازمندان» منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی می گردد و تواصی نیز ناظر به مشارکت های کلامی بر مدار توحید است که با نظارت رهبران دینی از طریق توجه دادن مردم به امیدواری به الطاف الهی و تواصی افراد جامعه به حق، صبر و ترحم موجب تاب آوری بیشتر می شود و در نهایت توجه به معناداری و هدفمندی زندگی که بر مبنای توحیدی با توجه به قضا و قدر و حکمت های الهی جهت تدبیر عالم و موقتی دانستن دنیا و اصالت آخرت همراه خواهد بود، عوامل افزایش تاب آوری یک اجتماع را فراهم می آورد.