فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
229 - 261
حوزههای تخصصی:
شفاعت و توسل از مباحث اعتقادی مهمی است که بی تردید خاستگاه آن، قرآن و سنت قطعی است. رشیدرضا با تلاش های عقلی، تفسیر و تأویل برخی مفاهیم قرآنی، سیره نبوی و صحابه، توسلات مسلمانان را بدعت آمیز، شفاعت را تسلط اراده شفیع بر اراده الهی، خالقیت و عبادت مشفوع و توسل را نفی ولایت خداوند می داند. نظر به جایگاه رشیدرضا و آرای او در میان اهل سنت، ارزیابی مبانی فکری و تحلیل رویکرد وی به خصوص در تفسیر المنار ضروری به نظر می رسد. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی، کارکرد اخبار رضوی را از سه جهت، مورد تدقیق واقع قرار داده است؛ اول آنکه با توجه به جایگاه و مرجعیت امام رضا (ع) در تبیین باورهای امامیه، بسیاری از اخبار رضوی می تواند در مقام دفع شبهه و نه رفع شبهه به کار آیند. به عبارت دیگر، تبیین صحیح باورها بر پایه نصوص مرجع معصوم دینی، جایی برای بسیاری از شبهات باقی نمی گذارد. دوم آنکه بسیاری از اخبار رضوی، ناظر به قواعد محکم عقلی یا تفسیر آیات قرآنی است که فارغ از معصوم دانستن یا ندانستن ایشان، مقبول جمیع مذاهب خواهد بود. سوم آنکه امام رضا (ع) در بسیاری از اخبار خویش، نقش راوی را ایفا کرده اند که به نقل خبر از پیامبر (ص) می پردازند؛ بنابراین برای اهل سنت نیز بنا بر عدم قائلیت عصمت برای امام (ع) نظر به صادق دانستن ایشان، معتبر خواهد بود. در این راستا، نتایج حاصله، عقل گرایی افراطی رشیدرضا، تحمیل ذهنیات وی بر آیات و روایات و و در پی آن تناقض گویی ها و ... موجب واگرایی وی از کتاب و سنت و سبک وی بر خلاف اعتقاد بر بازگشت به باورهای مسلمانان متقدم و ملاک های ضروری تفسیر از منظر المنار است.
بررسی ماهیت اورینتالیسم در نظرگاه فلسفی - تاریخی، مبتنی بر نسبت سوژه و ابژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اورینتالیسم به عنوان وجهی مهم از مدرنیته، تاریخی به وسعت تاریخ مدرنیته دارد و با ظهور سوژه انسانی در دوره رنسانس و بسط و گسترش آن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی و سپس تثبیت آن در دوره روشن نگری قرن هجدهم همراه و همزاد بوده است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، روند ظهور سوژه انسانی به عنوان محور تفکر مدرن در دوره رنسانس و دوره روشن نگری بررسی شده است. سپس بنیان های فلسفی اورینتالیسم و اصول مدرنیته که همان اصول اورینتالیسم است، در نظر آورده و در ادامه، ماهیت تاریخی مدرنیته و و نسبت اورینتالیسم با آن مدنظر قرار گرفته و بر این اساس، مهم ترین تحول فکری فلسفی دوره روشن نگری قوام درک ابژکتیو تبیین شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد سوژه انسانی با درکی ابژکتیو به دین و فرهنگ قبل از رنسانس و سپس با درکی اورینتال به فرهنگ ها و ادیان غیر غربی نظر کرد و به تفسیر آنها پرداخت. ماهیت اورینتالیسم یا درک اورینتال در نسبت جدید شکل گرفته میان سوژه و ابژه فهم پذیر است. درک ابژکتیو و استیلاگر سوژه، همان فاهمه کانتی است که با ابتناء بر معلومات پیشینی خود، مستقل از هر مرجعیت بیرونی و الوهی، هیچ چیزی را بیرون از خود نمی شناسد و با انحلال ابژه ها در خویش، طرح و صورت فاهمه خود را بر ابژه ها تحمیل می کند.
تحلیل هستی شناختی ارتباط قوا با جنسیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
23 - 38
حوزههای تخصصی:
بحث درباره قوای زن و مرد از مباحثی است که فیلسوفانی همچون سقراط، افلاطون و ارسطو متناسب با مباحث فلسفه سیاسی خود، ذیل عناوینی همانند «دولت شهر، شهروندی، تدبیر منزل و آموزش» بدان پرداخته اند. فیلسوفان مسلمان نیز ضمن بیان مطالبی در باب نفس و ارتباط آن با قوا، اشاراتی به بحث مذکور داشته اند. در این میان، با اتکا به نوآوری های صدرالمتألهین در بحث قوا، به ویژه قوه واهمه، بحث وحدت نفس و قوا و مانند آن و تحلیل مبانی هستی شناختی حکمت وی، ازجمله تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود می توان تفاوت قوا بر اساس جنسیت را نتیجه گرفت. این مسئله در هریک از قوای نباتی، حیوانی و انسانی جاری است. اصلی ترین قوه انسان قوه عاقله است که گرچه با نظر ابتدایی در توضیحات صدرا در باب عقل، به نظر می رسد وی تفاوتی میان زن و مرد در طی مراحل عقلانی وجود قائل نیست و این امر برابری قوای دو جنس را به ذهن تبادر می کند، اما از عبارات صریحی که درباره زن بیان می کند و نیز مبانی وی، برمی آید که به چنین تفاوتی باور داشته است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در پی تبیین این تفاوت در کلام اوست.
جایگاه آموزه های نقلی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
39 - 58
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق که با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده، شناخت جایگاه آموزه های نقلی در فلسفه اسلامی با تأکید بر متون فلسفی سه مکتب اصلی فلسفه است. یافته های تحقیق نشان می دهد آموزه های نقلی از دو جهت می تواند در فلسفه بررسی گردد: به عنوان مبدأ برهان یا کارکردی غیر مبدأ برهان. قول معصوم نمی تواند مبدأ برهان قرار گیرد؛ زیرا علاوه بر مباحث سندی، باید مدلول یقینی داشته باشد، جهت صدور روشن باشد و در نهایت، با یک قیاس واقع نمایی کلام معصوم اثبات شود. بنابراین نیازمند تلاش برای به دست آوردن استدلال است. آموزه های نقلی در مقام گردآوری در مسئله سازی برای فلسفه و ارائه تصویر صحیح از برخی مسائل فلسفی و ارائه جهت دهی های کلی به فیلسوفان مسلمان مدد رسانده است. در مقام داوری، فیلسوفان در کشف برخی برهان ها یا برخی مغالطات در استدلال های فلسفی که در ظاهر برهانی بوده اند یا به عنوان مؤید برهان های فلسفی خود، از آموزه های نقلی بهره برده اند.
پیامدهای کلامی تشکیک در وجود: مطالعه موردی توحید ذاتی و توحید صفاتی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در فلسفه اسلامی، به ویژه در حکمت متعالیه، بعد از اصالت وجود موردتوجه قرارگرفته است، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در منطق و عرفان هم سابقه دارد. در راستای لزوم بهره گیری از مسائل فلسفی در مباحث کلامی، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلِ عقلانی، پیامدهای کلامی تشکیک در وجود را واکاوی کند؛ ازاین رو با پیش فرض قراردادن بحث تشکیک در وجود، توحید ذاتی و صفاتی اثبات می شود. درنهایت، باتوجه به تأثیرگذاری تشکیک وجود در نفی تسلسل و اثبات عله العلل بودن خداوند، وجود محض و واجب بودن خداوند استنتاج می شود.
تحلیل رویکرد ارتباطات امام باقر (علیه السلام) با سران فرقه غلات (با الگوگیری از روش تحلیل گفتمان روایی پدام (PDAM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
295 - 324
حوزههای تخصصی:
دوران امام باقر (علیه السلام) یکی از دوره های پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریان ها و فرقه های مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقه ها تلاش می کردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهم السلام – به ویژه در دوران صادقین علیهم السلام- با این فرقه ها از جایگاه مهمی برخوردار است. تحلیل رویکردشناسی امام باقر علیه السلام با فرقه های منحرف از ضروریات تاریخ اسلام به شمار می رود، زیرا گفتمان امام با مسئله امامت و حاکمیت مرتبط است. هدف این پژوهش، تحلیل مواجهه امام باقر علیه السلام، با یکی از مهم ترین فرقه های انحرافی شیعه یعنی، فرقه غلات، بر اساس رویکردی نوین است. در مقاله پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام و با بهره گیری از توانایی های این گفتمان در قالب متغیرها و مقوله های عملیاتی، نحوه برخورد امام باقر (علیه السلام) با غلات، بررسی و تحلیل شده است. در این تحلیل رویکردهای: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی، بیشتر مشاهده می شود. دال های اصلی و فرعی در این گفتمان، نهی از غلو و تقصیر در مورد اهل بیت (علیه السلام)، نهی از زیاده روی در ولایت اهل بیت (علیهم السلام)، نفی علم غیب از خود، رد سخنان سران غالی، لعن و نفرین ابوالخطاب و برائت از او، بدتر دانستن غالیان از مجوس، کافر دانستن غالیان و بیرون کردن غالیان از نزد خود است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد، در رویکردهای امام علیه السلام، روش تحلیل گفتمان پدام، به وضوح قابل کشف است.
نقد و بررسی فرایند واژه گزینی و اشکال آن در نیایش های امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
165 - 185
حوزههای تخصصی:
آثاری که از خاندان اهل بیت پیامبر(ص) در میان ما به ودیعه نهاده شده، از برجسته ترین و زیباترین متون در هر عصر و زمانی به شمار می رود؛ بنابراین می طلبد هر یک از پژهشگران به فراخور توان علمی خود به کشف زیبایی ها و بیان جنبه های متعدد این میراث بزرگ اسلامی بپردازند. از آنجا که واژگان سهم بسیاری در شناخت سبک نویسنده، ارزیابی صناعت و فصاحت متن ادبی و شناخت اندیشه ها و مضامین درونی و پنهانی متن دارند، واکاوی آن ها به عنوان مؤلفه یک متن ادبی کمک شایانی به پژوهشگر می کند تا جهات مختلفی از اثر تنها با بررسی در یک مقوله کاوش شود. در میان انواع مختلف عناصر زبانی، شناخت واژه ها راهی برای تشخیص دقیق هنرنمایی ها و فصاحت و بلاغت نوشته های معصومین (ع) و تمایز آن با سبک غیر معصومین است. از آنجا که نیایش ها و ادعیه معصومین(ع) به عنوان یکی از مهم ترین انواع ادبی و دینی به شمار می رود که از جهت زبانی و گفتاری از اهمیت ادبی بالایی برخوردار است؛ این مقاله به روش توصیفی تحلیلی مقوله واژه گزینی و اشکال مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) بررسی کرده است. هدف پژوهش پاسخ به پرسش هایی همچون چگونگی نحوه کاربست واژگان و انواع و کارکردهای مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) و میزان بسامد آن ها در تنوع سبک ها و تناوب مضامین است. ایشان در دعاهایشان از واژگان انتزاعی، نشاندار، صریح و خاص بیشتر بهره گرفته و به اصل سازگاری واژگان با موضوع نیایش و موقعیت ها و مضامین به کار رفته در آن ها توجه کرده است.
بررسی سندی حدیث رضویِ شرح صدر و واکاوی در دلالت آن برای اثبات قاعده تسامح در ادله سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
113 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های هدایت گری حضرت امام رضا (ع)، تبیین و تفسیر آیات الهی است. در میان میراث گرانبهای حدیثی برجامانده از آن پیشوای معصوم، روایتی در تفسیر آیه 125 سوره انعام وجود دارد. محدثان شیعی این خبر را در زمره اخباری با عنوان «اخبار من بَلَغ» جای داده اند و دانشورانی دیگر به این حدیث، در عرصه های اصولی استناد جسته اند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با بهره از منابع کتابخانه ای در پی ارتباط سنجی این حدیث با قاعده ای است که با عنوان تسامح در ادله سنن شهره است. برای این منظور، ابتدا میزان اعتبار سند این حدیث کاویده شده است. در گام پسین، میزان دلالت این حدیث بر رویکرد اصولی به قاعده تسامح در احکام غیر الزامی، تبیین و نقد شده است. پس آنگاه، برداشت دانشورانی دیگر از این روایت، در رویکردی کلامی بررسی شده است. رویکرد برگزیده نوشتار آن است که حدیث پیش گفته در مقام بیان هدایت ویژه الهی بر بندگان است که پذیرای هدایت تکوینی و تشریعی بوده اند. در این حالت، هدایت الهی سبب توفیق ایشان در فهم و پذیرش آموزه های دین شده و افق فکری و سپهر عملی ایشان را می گستراند. به دیگر سخن، برداشت کلامی برخی از این حدیث، تنها یکی از مصادیق ایجاد دل آرامی و سکون نفس در هنگامه تردید به مطابقت خبر معتبر با واقع خواهد بود.
بازخوانی انسان شناسی ملاصدرا بر اساس خداشناسی و جهان شناسی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت متعالیه صدرایی یک نظام فلسفی واحد است که ارتباط معقول و منسجمی میان سه حیطه خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی برقرار می کند به طوری که شناخت یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست و همین پیوستگی میان این سه مفهوم این امکان را به ملاصدرا می دهد تا انسان شناسی متفاوتی از دیگر مکاتب فلسفی ارائه دهد. ملاصدرا از اصول هستی شناختی خود به نام اصالت وجود، تشکیک وجود، وحدت شخصی وجود و حرکت جوهری کمک می گیرد و مباحث اساسی علم النفس خود را همچون حقیقت نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا و... را شرح می دهد. و از طرف دیگر او نفس انسان را مثال خداوندی دانسته که در ذات، صفات و افعال شبیه باری تعالی است و از اصول خداشناسی خود همچون بساطت، جامعیت و سعه وجودی، فرای ماهیت، صفتی همچون علم باری تعالی و فاعلیت خداوند برای بیان شباهت نفس انسان به خداوند کمک می گیرد و انسان را وجودی بسیط، جامع و بدون ماهیت، دارای علمی نظیر علم الهی و توانایی خلاقیت معرفی می کند. ثمره معرفتی ارتباط خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی، نظریه انسان کامل است که هم جامع تمامی اسماء و صفات الهی است و هم جامع تمامی حقایق هستی و به همین مناسبت می تواند خلیفه خداوند بر روی زمین باشد و واسطه فیض الهی در تمامی عوالم وجود باشد.
کارآمدی فقه سیاسی در کاربست دکترین حقوق بشری «آرتوپی» در اجرای حمایتگرایی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
کنش حمایتگرایانه در سیاست خارجی، پیوسته نقطه کانونی چالش هایی قلمداد شده که جمهوری اسلامی ایران در حکمرانی بین المللی خود در مواجهه با هژمونیک گرایی اراده های مستبد نظام بین الملل با آن درگیر بوده است. فقدان چارچوب گفتمانی متناسب جهت تبیین و صورت بندی این راهبرد متعالی انسانی، به گونه ای که در ضمن تقارن و تناسب حداکثری با موازین اسلامی و قانون اساسی، از قدرت اِقناعی و اِعمالی لازم برخوردار باشد وضعیتی را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم زده که می توانیم از آن به «تاخر گفتمانی» تعبیر کنیم. بر اساس این ضرورت تحقیق پیش رو بر این فرضیه ابتنا دارد که «با تدقیق در اجزاء، ارکان و عناصر دکترین حقوق بشری «آرتوپی» و تطبیق آن با آموزه های فقه سیاسی -اعم از احکام فقه سیاسی و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان امرِ معاصرِ متبلور از فقه سیاسی شیعه- می توان این مهم را تامین نمود». بنابراین تحقیق حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که «فقه سیاسی شیعه از چه ظرفیت هایی جهت کاربست دکترین نوظهور آرتوپی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟». پرسش مزبور با رویکردی تحلیلی و توصیفی و از رهگذر مطالعه کتابخانه ای در قلمرو آموزه های فقه سیاسی و اسناد بین المللی مرتبط دنبال شده و نگارنده کارآمدی گفتمانی فقه سیاسی در کاربست این مبنای حقوق بشری را در سه ساحت «مفهوم شناختی»، «مبناشناختی» و «راهبردشناختی» تبیین نموده است.
بررسی انتقادی رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیرة الانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرید الاعتقاد نصیرالدین طوسی از مهم ترین متون آموزشی علم کلام است و شروح و حواشی بسیاری بر آن نگاشته شد. یکی از مهمترین شروح، شرح قوشچی و تعلیقات خفری بر این شرح است. علوی نیز سه شرح بر حاشیه خفری نگاشته است که حظیره الانس یکی از آن سه شرح است. پرسش اصلی این جستار این است: «رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیره الانس قرین توفیق بوده است؟» دستاوردهای این مقاله عبارتند از: یکم. علوی تلاش می کند تا برهان خواجه را برهانی لمّی و در مدار رویکرد وجودی و با نظر به وجود بداند؛ دوم. زمانی می توان از تفکیک وجود نفسی حدّ اکبر و وجود رابطی حدّ اکبر و در پی آن از عدم احتیاج اکبر در اصل وجود، و نیازمندی آن به علّت در کیفیتی از کیفیات و عرضی از اعراض حدّ اکبر سخن گفت که وجود محمولی غیر از واجب باشد. چون واجب همان طور که در مقام ذات، واجب است، در جمیع صفات و احوال، واجب است و حالت منتظره و نیازمندی ندارد؛ سوم. هرچند علوی در رساله حظیره الانس از نظر در وجود و موجود مطلق سخن می گوید و اظهار می کند که نظر به وجود، غیر از نظر در امکان است. اما آنچه در دستور کار او قرار گرفته است، موجودی است که به دو قسم واجب و ممکن، تفکیک شده است و تفکیک پذیری و انقسام، وصف امر ذهنی است، نه عینی.
تحلیل و بررسی چالش ها و موانع مهم، در ایجاد حکومت مهدوی با تأکید بر روایات مفسرل آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
158 - 183
حوزههای تخصصی:
جهان هستی و گردش گیتی، همه برمدار وجود یگانه منجی ای است که خدا و معصومین وعده ظهورش را در آخرالزمان داده اند. در همه ادیان آسمانی به ظهور این انسان الهی بشارت داده شده است؛ تا جهان آکنده از ستم را به عدل و داد برساند. طبیعتاً ظهور ایشان مخاطرات و دشواری های فراوانی را به دنبال خواهد داشت و این مخاطرات می تواند چالش زیادی برای برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) ایجاد کند. پرسش اساسی این است که قرآن کریم به کدام یک از چالش های ایجاد حکومت جهانی مطرح شده، توجه داشته است؟ و حضرات معصوم(ع) کدام آیات را به آن چالش تأویل برده اند؟ با بررسی انجام شده از طریق روش توصیفی _ تحلیلی به نظر می رسد شناخت این حوادث و چالش ها برای منتظرین حضرت خصوصاً چالش های حتمی؛ بسیار لازم و ضروری است. یافته ها نشان می دهد بعضی از این حوادث برای امام مزاحمت زیادی ایجاد می کند و روند ظهور و برپایی حکومت را مختل می کند. قرآن کریم به کمک روایات تفسیرکننده اش به سه چالش مهم اشاره دارد که خروج سفیانی ذیل 11 آیه و خروج دجال ذیل 5 آیه از جمله آنهاست که احادیث آن آیات را به این دو حادثه تأویل برده اند؛ اما چالش سوم و مهم دیگری هم هست که پیوسته دغدغه حضرات معصومین؟عهم؟ و اصحاب آنها بوده است؛ چراکه بیش از یازده قرن از غیبت امام مهدی؟عج؟ می گذرد و بیشتر انسان ها آن حضرت را ندیده اند و با ایشان معاشرت نداشته اند، که با یک نگاه، ایشان را شناخته و با او بیعت نمایند و آن چالش(طولانی شدن غیبت امام و فراموشی یاد حضرت در ذهن مردم) جایگزین شود؟ شناخت و معرفی امام است که در روایات به عنوان مهم ترین چالش معرفی شده است که حضرات معصوم؟ع؟ یک آیه را به این مسئله تأویل برده اند.
بررسی اعتبار سندی دعای عهد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
286 - 306
حوزههای تخصصی:
دعا در فرهنگ اسلامی، به ویژه در میان شیعه جایگاه برجسته ای دارد؛ دعاهایی که از معصومین(ع) صادر شده است بخش مهمی از میراث حدیثی شیعه را تشکیل می دهد و بخشی از این دعاها، مربوط به آموزه های دعایی برای عصر غیبت امام زمان(عج)، به جهت آمادگی معرفتی و عقیدتی برای ظهور آن حضرت می باشد. یکی از این دعاها، دعای عهد است که توصیه شده است در صبحگاهان بعد از نماز خوانده و بر خواندن آن مداومت شود. هر چند در مستحبات نیاز چندانی به اعتبارسنجی سندی به جهت عمل به آنها نیست، اما از آن جا که صحت سند بر اعتماد برای مداومت بر خواندن دعا می افزاید؛ در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به کتب رجالی معتبر و برررسی احوال راویان سند دعای عهد، اعتبار سندی آن مورد بررسی قرار گرفته است. سند دعای عهد با وجود فقها و محدثان بزرگ و اصحاب و یاران ائمه؟عهم؟ در ابتدا و انتهای آن به دلیل وجود دو راوی مجهول الحال در میانه سند دچار ضعف شده است؛ که وجود این دعا در کتب معتبر بزرگان شیعه و این که پذیرش آنها مبتنی بر قرائن و شواهدی بوده که دلالت برصحت آن داشته است و این قرائن به دست ما نرسیده است؛ ضعف سند آن جبران می شود.
تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن انقلاب اسلامی
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی است که هریک مختصات و ویژگی های خاص خود را ازمنظر متفکران این دو حوزه مفهومی دارد. پژوهش پیش رو با هدف کشف تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن نوین انقلاب اسلامی بانام تأثیر تمدن مهدویت بر تمدن انقلاب اسلامی انجام شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر چگونگی تأثیرگذاری تمدن مهدوی و اثرگیری تمدن انقلاب اسلامی از آن است که با روش تطبیقی و براساس مقایسه شعارها، شاخص ها و نسبت بین تمدن مهدوی و تمدن انقلاب اسلامی دیدگاه امامین انقلاب یعنی، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) انجام شد. تشابهات زیادی از جمله شباهت شعارها، شاخص ها، اهداف و فرضیه های نسبت سنجی بین این دو تمدن مانند همسانی مطلق و همسانی غایت شناختی بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است، بین این دو تمدن وجود دارد.
واکاوی عناصر مؤثر معرفتی در تعیین گرایش های هیجانی ، معنوی جامعه عربی اسلامی (مبتنی بر تحلیل علل گرایش کاربران جهان عرب به دنبال کردن سه نمونه از صفحات اینستاگرامی)
حوزههای تخصصی:
تاثیر شبکه های اجتماعی بر زندگی مردم در یک بومزاد خاص اجتماعی، فرهنگی، ایدئولوژیک؛ گرچه می تواند به سبب مشهوریت صاحبان این صفحات باشد امّا مدّعای این مقاله که نوعی تحلیل روایی تصویری است، آن است که اقلیم های فرهنگی اجتماعی می تواند در سلیقه زیباشناختی مردمان یک ناحیه تغییر ایجاد کند. پژوهش حاضر با بررسی عناصر زیباشناسی مؤثر در سه صفحه اینستاگرامی پرمخاطب جهان عرب معتقد است نوستالژی فرهنگی جمعی، نوعی فرهنگ عربی اسلامی را در شبکه های مجازی بازسازی و بازنمایی می کند که در نمادگرایی های عربی اسلیمی نمود یافته است و همین نوستالژی جمعی یک فرهنگ اجتماعی مشترک میان مخاطبان این صفحات ایجاد می کند. عوامل مؤثّر بر ذوق هنری مخاطبان عرب بر اساس تحریک محتوایی، شکلی سه عنصر لذّت، هیجان و نوستالژی شکل می گیرد و هر پدیده هنری که بتواند این سه گانه را تحریک بیشتری بکند، می تواند در گرایش و ماندگاری دنبال کنندگان آن اثر هنری اثرگذارتر باشد. انسجام محتوا و قالب، تم و پیرنگ مشترک در مورد پستهای با مضمون یکسان، مسسائل فرمی مثل دانش قاب بندی، رنگ شناسی، افکت و حرکت، بافت و حجم شناسی و از سویی بهره برداری از محرّکهای ذوق و هیجان محتوایی مثل حسّ وطن گرایی و ناسیونالیسم، تحریک عنصر نوستالژی مشترک میان یک امّت و ذوق لذّت شناسی مشترک یک فرهنگ از علل موفقیت در جذب مخاطب توسط این صفحات هستند. در نهایت می توان این علل گرایش را به هیجانات شکلی و نوستالژی های معنوی تقسیم کرد.
نقش عقل مصباحی در تفسیر قرآن با قرآن؛ با تکیه بر روش آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
5 - 28
حوزههای تخصصی:
در نظام معرفت شناختیِ حکمت متعالیه، «عقل مصباحی» ابزاری برای فهم معارف وحیانی به شمار می رود. این پژوهش، از سویی با تعریف «عقل مصباحی» و بیان چیستی و حجیت آن و از سوی دیگر با تبیین روشِ تفسیری قرآن با قرآن، به بیان نقش های مختلف عقل مصباحی در منهجِ تفسیری موردنظر پرداخته است. تمرکزِ مقاله بر دیدگاه حکیم و مفسر معاصر، آیت الله جوادی آملی در کتاب تفسیرتسنیم است. یافته های تحقیق آن دسته ازاین نقش ها را که بیانگر تأثیر مستقیم و بی واسطه عقلِ مصباحی در روشِ تفسیری قرآن با قرآن هستند، استخراج کرده است؛ این نقش ها شامل: تبیین مجمل به مبین؛ تفسیر عام به خاص؛ تفسیر مطلق به مقید؛ تفسیر متشابه به محکم؛ تشخیص و تفسیر آیات ناسخ و منسوخ؛ تعیین مصداق آیه با آیات دیگر می شوند. در نتیجه تحقیق، تلاش شد تا با تعریف و اثباتِ «عقل مصباحی» از منظر استاد جوادی، و بررسی حجیت آن، نسبتِ عقل و وحی از دیدگاه ایشان تبیین شود.
تطور میمِسیس به محاکات در اندیشۀ فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطور مفهوم محاکات از فلسفه یونان تا فارابی و نسبت محاکات با هنر در اندیشه فارابی مسأله اصلی مقاله پیش رو است. مفهوم میمِسیس در فلسفه یونان نقشی کلیدی در تبیین افکار افلاطون و ارسطو پیرامون مباحث هنری داشته است. همین نقش کلیدی را می توان در فلسفه هنر فارابی پی گرفت. چرا که میمِسیس با ورود به مباحث فلسفه اسلامی به محاکات ترجمه شد و ذیل همین عنوان نقشی قابل توجه در تبیین نحوه شکل گیری آثار هنری و تأثیرات آن ایفا نمود. مسأله این است که مفهوم محاکات در فلسفه فارابی چگونه نسبت به میمِسیس در فلسفه یونان تطور یافت و چه تفاوتی در تبیین فارابی نسبت به آثار هنری ایجاد کرد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است: پرسش اصلی را به متون فارابی ارائه کردیم و در جستجوی پاسخ آن از لابلای سطور وی برآمدیم و تفسیرهای مرتبطی را که در این راستا به ذهن می رسید ارایه نمودیم. پس از بررسی مساله حول متون فارابی این نتیجه حاصل شد که تبیین فارابی از محاکات واجد مختصاتی جدید و منحصر به فلسفه اوست. این مختصات و ویژگی های جدید مشخصاً در مفهوم محاکات از معقول خودنمایی می کند. به دیگر سخن در فلسفه فارابی، علاوه بر محاکات از محسوسات و مخیلات، محاکات از معقولات نیز به میان آمده است که در ارتقای سطح آثار هنری مدینه فاضله تأثیر عمیقی به دنبال دارد.
خداباوری فطری و روش های اثبات آن در قرآن کریم با رویکرد پاسخ به شبهات آتئیست ها در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
209 - 230
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در حوزه دین پژوهی و علم کلام، مسئله فطرت است. این موضوع از زوایای متفاوتی مورد توجه اندیشمندان دین قرار گرفته است؛ از جمله فطرت و دین، فطرت و گرایش به خدا، و همچنین پاسخ به این سؤال که آیا گرایش به خدا در ضمیر انسان نهاده شده است یا خیر؟ در نحوه نگرش به هستی، دو دیدگاه مهم وجود دارد: یکی با نگرش مادی، آفرینش را از ماده و به طور کاملاً تصادفی عنوان می کند که بر اساس آن نیازی به آفریننده نیست. آتئیست ها طرفدار این دیدگاه هستند. دیدگاه دوم آفرینش را مجموعه ای از پدیده ها می بیند که نیازمند آفریننده است. خداباوران طرفدار این دیدگاه هستند. بر پایه نگرش آن ها، گرایش به خدا مقوله ای صرفاً اکتسابی نیست؛ بلکه با سرشت آدمی هماهنگ بوده و بر پایه برهان و استدلال عقلی استوار است. آن ها برای اثبات جهان بینی خود استدلال هایی آورده اند که به دو دسته کلی قابل تقسیم است: برخی مبتنی بر برهان عقلی و برخی ریشه در فطرت انسان دارد. نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است، تلاش می کند با مقوله خداباوری فطری یا گرایش فطری به خدا و روش های اثبات آن از منظر قرآن کریم، مثل روش استدلال شهودی، روش تذکر، روش مقایسه، و روش تفکر، به شبهاتی چند از آتئیست ها مانند «همه کودکان آتئیست هستند و خداناباور به دنیا می آیند» و «با رشد علم و تکنولوژی شاید در آینده دینداری و اعتقاد، نوعی اختلال روانی قلمداد شود» در فضای مجازی پاسخ دهد.
مالیخولیا و شیوه درمان آن از دیدگاه ابن سینا (رویکردی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه نفس ناطقه با بدن و واسطه بودن روح بخاری، به شکل گیری مباحث فلسفی فراوانی در این زمینه منجر شده است. یکی از این مواردْ علل و نشانه های بیماری های روانی، مانند افسردگی مالیخولیائی است که از دیدگاه ابن سینا مهم ترین دلیل به وجود آمدن آن و مؤثرترین شیوه درمان آن را باید در رابطه نفس ناطقه با بدن جست و جونمود. افسردگی مالیخولیا به معنای انحراف افکار و صورت های ذهنی انسانی از مسیر صحیح است که در این حالت انطباق مفاهیم علمی با خارج مختل می شود و لذا شخص در افکار و پندارهای نادرست خود غرق می گردد. این بیماری روانی دارای مراتب مختلفی است که در شدیدترین حالت آن، یعنی مانیا، ادراکات فرد بیمار تا حد زیادی از عالم واقعیت منحرف می گردد، دائماً به مردگان می اندیشد و ممکن است خود را فوت شده تلقی نماید. ازنظر ابن سینا علت اصلی این بیماری را باید در ضعف روح بخاری جستجوکرد که این ضعف موجب ضعف ارتباط نفس با بدن می شود. ریشه این ضعف نیز غلبه مزاج سودائی در مغز است که باعث اختلال در عملکرد روح بخاری به عنوان رابط نفس و بدن می شود. درمجموع نحوه مواجهه ابن سینا با افسردگی مالیخولیا نشان دهنده روی کرد جامع وی در مواجهه با اختلالات روانی است. روی کردی که هم در مبانی فلسفی وی و هم شواهد و مطالعات تجربی ریشه دارد.
بررسی معنا و کاربرد عقل در فلسفه یونان باستان با تأکید بر افلاطون و ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم عقل یکی از واژه های پرکاربرد در دوره های مختلف فلسفه بوده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که در دوره آغازین فلسفه در یونان باستان فیلسوفان چه تعاریفی از مفهوم عقل داشتند؟ هدف این نوشتار بررسی و تحلیل تاریخی مفهوم عقل نزد نخستین فیلسوفان یونان با تاکید بر افلاطون و ارسطو است. ادعای این مقاله این است که مفهوم عقل در ریشه های نخستین خود معانی متکثری در سه حوزه مختلف معرفت شناسی، هستی شناسی و اخلاق شناسی دارد، بنابراین دقت نظر فیلسوفانه ایجاب می کند که در استعمال این مفهوم و تعریف آن در متون به تکثر معانی مختلف آن توجه نماییم. در واقع تاکید اصلی ما بررسی کثرت معنایی عقل و اثبات نگاه کثرت گرایانه به معنای آن است که البته این دیدگاه در برهه ای کوتاه از تاریخ فلسفه و با تاکید بر دو فیلسوف آن دوره، بررسی می شود. منظور از تکثرگرایی عقلی این است که مفهوم عقل معانی و کاربردهای مختلفی را در برمی گرد که هر کدام به جای خود می توانند از اعتبار یکسانی برخوردار بوده و به کار بیایند. روش ما در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی است تا با نگاه به منابع معتبر تاریخ فلسفه و متون اصلی به کاربردهای نخستین عقل پی ببریم.