مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
وجودشناسی صفات
حوزههای تخصصی:
معناشناسی اسما و صفات الهی از مباحث مهم اعتقادی در حوزة فلسفة دین، فلسفه، کلام، عرفان، و دین پژوهی معاصر است. این بحث در حوزة علوم اسلامی بیش تر با عنوان تشبیه و تنزیه مطرح میشود. ابن عربی تشبیه را در عین تنزیه و تنزیه را در عین تشبیه میداند. از دید وی، شباهت صفاتِ خداوند و ممکنات در این است که صفات خداوند تجلیات او و صفات ممکنات نمودهای صفات اویند. به اعتقاد او تشبیه در اصل وجود و تنزیه در حدودِ تجلیات است، اما ملاصدرا، بر اساس نظریة صدور و سنخیتِ علّی و معلولی، کمالات مخلوق را، به کامل ترین نحو، در خداوند موجود میداند. از این رو، او با درپیش گرفتن رویکرد اثباتی (بر اساس سه اصل بنیادین در این مکتب، یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود) قائل به اشتراک معنوی و تشکیک در باب وجود و صفات الهی شده است و بدین طریق، میکوشد تا خود را از دو محذور تعطیل و تشبیهِ مطلق رها کند.
علامه طباطبایی در برخی مواضع همان نظریة ملاصدرا را بیان میکند، اما در برخی مواضع دیگر، معانی صفات را قابل انطباق بر خدا نمیداند، زیرا بر این باور است که محدودیت ها، از جمله عدم عینیت صفات با هم و نیز با ذات، را نمیتوان از آن سلب کرد.
با بررسی و نقد این دیدگاه ها خواهیم دید که همة این دیدگاه ها مبتنیبر مبانی وجودشناختیایاند که هرچند تشبیه مطلق را نفی میکنند، اجازة کنارگذاشتن مطلقِ تشبیه را نمیدهند، البته دیدگاه دوم علامه تشبیه معناشناختی را رد میکند.
بررسی روایاتِ نفی صفات از ذات الهی و دلالت های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
147 - 169
حوزههای تخصصی:
برخی از مهم ترین مسائل کلامی و فلسفی در حوزه اسماء و صفات به ماهیّت وجودی و تکوینی صفات و رابطه آن با ذات الهی باز می گردد. این مسائل که گاه ذیل عنوان کلی «توحید صفاتی» دسته بندی می شوند، در هستی شناسی دینی اهمیّت بسیار دارند و به ویژه در برهه ای از تاریخ، مجادلات فراوانی را درباره شرک و توحید در میان اندیشمندان مسلمان برانگیخته اند. این گونه مباحث را در اصطلاح، مباحث وجودشناختی صفات می نامند. این نوشتار قصد آن دارد نشان دهد که بررسی روایت های فراوان در این زمینه روشنگر نفی صفات از خداوند بوده، گویای مخلوق بودن اسما و صفات الهی است. به دیگر سخن، «صفت» درباره خداوند به معنای «نشانه» به کار رفته است و موصوف بودن خداوند تنها به این معناست که حق تعالی این مخلوقات را صفت و نشانه خویش قرار داده، نه چیزی بیش از آن. بنابراین، اسماء و صفات [همگی] مخلوق اند و مقصود از آنها همان «الله» تعالی است که اختلاف سزاوار او نیست.
مبانی و ادله نفی صفات در کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
73 - 98
حوزههای تخصصی:
آموزه نفی صفات به صراحت در روایات اهل بیت(ع) آمده و در مدارس کلامی امامیه مورد پذیرش اکثر متکلمان امامیه بوده است. با وجود این، امروزه براساس مبانی فلسفی، و به خصوص حکمت متعالیه مورد نقد و انکار قرار می گیرد. در تحقیق حاضر، مبانی و ادله آموزه نفی صفات از متون کلامی امامیه در مدارس گوناگون کلامی شناسایی و استخراج و نشان داده شده است که این آموزه دارای مبانی عقلی و کلامی خاص خود است. این مبانی و ادله به طور خلاصه عبارت اند از: آموزه توحید ذاتی با سه تقریر نفی تعدد، نفی ترکیب، و نفی شبیه، اتحاد وصف و صفت، امتناع توصیف ذات، امتناع محدودیت، مخلوقیت صفت و موصوف و آموزه خلقت. در کنار آنچه گفته شد، تعداد زیادی از روایات ناظر بر نفی صفت هم پشتوانه نقلی این دیدگاه هستند.
تفسیر مستندات الهیات سلبی در روایات علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
71 - 94
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد واکاوی برداشت های قایلان به الهیات سلبی در مواجهه با روایات امام علی7 در باره صفات الهی است. در تفسیر این روایات، سه دیدگاه مشاهده می شود؛ سه گروه، با نگرش وجودشناسی صفات به تفسیر این روایات پرداخته اند: گروهی این صفات را ناظر به صفات مخلوقی دانسته اند؛ گروه دوم، وجود هر گونه صفتی را برای حق تعالی منکر شده اند و گروه سوم، صفات را به صفات ذات و زاید بر ذات تقسیم کرده و قایل به نفی صفات زاید بر ذات شده اند. منشأ این گرایش ها، عدم تأمل کافی در مجموعه روایات و زمینه های معرفتی و فرهنگی دوران صدور روایات است. دیدگاه صحیح در تفسیر مستندات الهیات سلبی، اثبات صفات از بُعد وجودشناختی صفات و نفی تشبیه در بُعد معناشناختی آن است. در این نظریه، هر چند نمی توان در باره ماهیت صفات توصیف اثباتی ارائه داد، لیکن علاوه بر سلب نقایص، می توان توصیف کارکردگرایانه از صفات ارائه داد.
بررسی و نقد دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجود شناسی صفات و رابطه صفات با ذات خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
139 - 162
حوزههای تخصصی:
وجودشناسی صفات خداوند و نحوه ارتباط صفات با ذات او، از جمله مباحث کهن در بحث های کلامی و اعتقادی و جزو مسائل بسیار مهم و اختلاف انگیز می باشد. از آنجا که قاضی الجبار معتزلی، از جمله شخصیت های صاحب نظر در این گونه مباحث محسوب می شود، پژوهش حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه وی در این مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گرچه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجودشناسی صفات خدای متعال، از طریق قیاس شاهد به غایب، صفات کمالی خداوند را اثبات کرده، لیکن این قیاس، با نقدها و چالش های جدی مواجه می باشد، مهم ترین چالش آن است که، این قیاس، قیاس مع الفارق است. قاضی عبدالجبار گرچه در بحث ارتباط ذات خداوند با صفات او، هیچ گونه تمایزی میان ذات با صفات خداوند قائل نشده و صفات را اعتبارات ذهنی دانسته، که نه حقیقتی در ذات دارند، و نه هم متمایز از ذات اند، بلکه صفات را خود ذات دانسته، چالش مهم دیدگاه وی این است که طرح این دیدگاه از جانب وی، ناشی از ناتوانی او در تصور صحیح دیدگاه عینیت است، زیرا لازمه دیدگاه وی آن است که ما خداوند را موجودی ممکن و محدود فرض کنیم که فاقد صفات کمالی است، درحالی که خدای متعال واجد صفات کمالی است.