ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۱۸۱.

مقایسه مبانی فلسفی گزاره های اخلاقی در اندیشه کانت و حایری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت حائری یزدی گزاره اخلاقی عقل عملی عقل نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۷
هر مکتب اخلاقی بنا بر اصول موضوعه مقبولش، بایدها ونبایدهای اخلاقی متفاوتی ارائه می دهد. از نظر کانت، علم، معرفتى است که واجد قضایاى تألیفى پیشینى و لذا کلی و ضروری است. هر معرفتى که عارى از آنها باشد، شایسته اطلاق نام علم نیست. اخلاق نیز به عنوان یک علم، واجد احکام تألیفى پیشینى است. «باید»های اخلاقی هیچ گاه از تجربه ناشى نمى شود؛ یعنى از «هست» نمى توان «باید» را استنتاج کرد. او این اصول را ناشی از صورت های ذهنی و قواعدى عقلی می داند. برخلاف وی، متفکر معاصر مسلمان حائری یزدی همه بایسته ها را به هستی ها ارجاع داده و آنها را به عنوان وجوب بالغیر تفسیر می کند. در بحث انقسام عقل به نظری و عملی نیز، کانت منشأ اخلاق را عقل عملی یعنی مابعدالطبیعه ای غیر تجربی و حقیقی دانسته که متعلق خود را به گونه ای واقعیت می بخشد؛ اما به باور حائری یزدی تنها یک قوه عقل نظری وجود دارد که گاهی در خارج منتهی به عمل شده و به نام عقل عملی موسوم می گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل و مقایسه طرحی از مبانی فلسفی این دو فیلسوف که سبب تفاوت در دیدگاه آنها شده است، مورد بررسی قرار گیرد.
۱۱۸۲.

برهان عینیت ذهن و ذهنی بر اتحاد عاقل و معقول(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول ذهن امور ذهنی وحدت نفس با قوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۲۹
حکیم سبزواری در فضای حکمت متعالیه و با مبانی مسلّم متعالی و گذر از چارچوب مماشات با مبانی فلاسفه پیشین، به اقامه براهینی در اثبات اتحاد عقل و عاقل همت گماشته است. برخی مبادی این براهین در پوسته و ظاهر، نه در مغز و محتوا، همان مبادی حکمای پیشین است. از جمله این براهین، تکیه بر عینیت ذهن و ذهنی است. این برهان بر مبانی مسلّم و متقن حکمت متعالیه مبتنی است. از جمله این مبانی است: شناخت دقیق ذهن و رابطه وجودی آن با ذهنیات، نیز چیستی و هویت علم و رابطه نفس و قوا که همه از مبانی خاص حکمت متعالیه است. این برهان در گام اول به عنوان تأییدیه ای بر اتحاد عاقل و معقول مطرح شده است زیرا به نظر می رسد از تشبیه رابطه ذهن و ذهنی با رابطه خارج و خارجی و تمثیل آن دو به یکدیگر کمک می گیرد. اما در گام واپسین، استناد به مبانی ویژه حکمت متعالیه و فضای حاکم بر آن، به قوت خود می گراید و به عنوان برهان مطرح می گردد و شائبه تشبیه و تمثیل ذهن به خارج را می زداید، از این منظر که ذهن از مراتب خارج است و رابطه خارج و خارجی بر همه مراتب عین حاکم است.
۱۱۸۳.

رابطه عاطفه و جزء عقلانی نفس ازنظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عاطفه نفس ذهن عقلانیت ارسطو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
جایگاه عواطف در اندیشه ارسطو اغلب با نظریه وی درباره ضعف اراده شناخته می شود؛ لیکن مطالعه آثار وی نشان می دهد که عواطف نقش گسترده تر و پیچیده ای در فعالیت های ذهنی دارند. ازنظر او بین عواطف و دیگر کارکردها و فعالیت های ذهنی رابطه عمیق و دوسویه ای وجود دارد؛ به این نحو که هم عواطف بر کارکردهای جزء عقلانی نفس تأثیرگذار است و هم کارکردهای جزء عقلانی بر عواطف و شدت و ضعف آن ها تأثیرگذار است. در این مقاله برای تبیین مدعای رابطه دوسویه عاطفه و جزء عقلانی بعد از بیان چیستی عاطفه و نحوه عملکرد آن در ذهن، از یک سو، به تأثیر عاطفه بر جزء عقلانی نفس خواهیم پرداخت و نقش آن را در اراده، قدرت تشخیص و داوری و ادراک حسی بررسی می کنیم. ازنظر ما، برخلاف تصور رایج، عواطف تنها تهدیدی خطرناک برای اخلاق و عقلانیت به شمار نمی آیند، بلکه آن ها می توانند در تقویت عقلانیت نیز نقش جدی بازی کنند. از سوی دیگر، برای فهم تأثیر جزء عقلانی بر عواطف، نقش برخی فعالیت های ذهنی در ایجاد لذت و درد و عواطفی چون دوستی، ترحم و نیز مقاومت در برابر نیروی انگیزشی عواطف را بررسی خواهیم کرد. همچنین توضیح خواهیم داد که کارکردهای ذهنی در ایجاد عواطف به یک میزان عمل نمی کنند، همچنین بین شدت و ضعف کارکردهای ذهنی و شدت و ضعف عواطف نسبت مستقیم برقرار است.
۱۱۸۴.

بررسی انتقادهای علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا درباره «تعریف حدی شیء به وسیله فصل»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعریف حدی جنس فصل اخیر ملاصدرا علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
یکی از نوآوری های منطقی ملاصدرا بر اساس نظریه اصالت وجود، این است که «تعریف حدی شیء منحصر در فصل اخیر آن است» که البته این فصل، نحوه وجود خاص آن شیء است و همه اجناس و فصول پیشین را به نحو بساطت و اجمال دربر دارد. علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین شارحان ملاصدرا این دیدگاه او را نپذیرفته و سه اشکال را نسبت به آن مطرح کرده است: 1) اکتفا به فصل با مقام تفصیل حد مناسب نیست 2) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء مستلزم انقلاب در ذات و ذاتیات شیء است 3) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء با «لبس بعد از لبس» در حرکت جوهری منافات دارد. این مقاله پس از اشاره مختصر به دیدگاه ملاصدرا درباره انحصار تعریف حدی شیء به فصل اخیر، انتقادهای سه گانه علامه طباطبایی را با نگرشی انتقادی بررسی کرده است. بررسی این انتقادهای سه گانه به این نتیجه منتهی شد که هیچ یک از اشکال های علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا وارد نیست و مقصود ملاصدرا از خارج بودن اجناس و فصول پیشین از ماهیت شیء، خارج بودن اجناس و فصولِ حاضر در مرتبه تفصیل است، نه اجناس و فصول مندمج در مرتبه اجمال و بساطت فصل اخیر. همچنین در خلال بررسی و پاسخ گویی به انتقادهای علامه طباطبایی، برخی از ابعاد پنهان دیدگاه ملاصدرا نظیر فعلیت ثبوتی اجناس و فصول پیشین در مقابل فعلیت وجودی آنها روشن شد.
۱۱۸۵.

آیا معرفت اخلاقی ممکن است؟ (ارزیابی دیدگاه انتقادیِ راس شیفرلندو در باب نظریه ی خطا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی خطا معرفت اخلاقی راس شیفرلندو شکاکیت اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۳
مدافعان نظریه ی خطا بر این باورند که هیچ گونه معرفت اخلاقی ای نمی توان یافت. آن ها اخلاق را تنها افسانه ای دلنشین می دانند که از نیاکان ما به ارث رسیده است. راس شیفر لندو، فیلسوف اخلاقِ نامدار معاصر معتقد است مدافعان نظریه ی خطا به مسئله ای ناچیز و یا تنها یک دیدگاه اخلاقی حمله نمی کنند، آن ها با ایده خود تمامی دیدگاه های اخلاقی را به یک اندازه شکست خورده می دانند. به باور شیفرلندو، پیروان نظریه ی خطا برای دفاع از مدعای خود باید باید نشان دهند که نخست، پذیرش اخلاق در گروِ التزام به عینیت اخلاقی و مطلق بودن دلایل اخلاقی است و دوم آنکه حتی در فرضی که اخلاق بر این دو پیش فرض بنا شده باشد، دست کم یکی از این دو پیش فرض کاذب است. در این مقاله با بررسی قوی ترین استدلال ها علیه عینیتِ معیار های اخلاقی از منظر شیفرلندو و آشکار ساختن نا کارآمدی آن ها، نشان می دهیم که استدلال های مدافعان نظریه ی خطا علیه اخلاق عینی، در بهترین و قوی ترین حالت، عقیم اند و بنابراین شکاکیت و عدم امکان معرفت اخلاقی نباید موضع اولیه ی افراد در باب اخلاق باشد.
۱۱۸۶.

پدیدارشناسی ایدئولوژی و نسبت آن با اتوپیا بر پایه آراء ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریکور پدیدارشناسی تکوینی پدیدارشناسی هرمنوتیک ایدئولوژی اتوپیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۹۵
این مقاله درصدد ابهام زدایی یا تناقض زدایی از مفهوم ایدئولوژی از طریق ارجاع به آراء ریکور است. ریکور روش بررسی خود از ایدئولوژی را پدیدارشناسانه می نامد؛ زیرا اصطلاح ایدئولوژی زمانی که در یک چارچوب جدلی قرار گیرد، هم از «استفاده بد» و هم از «سوءاستفاده» رنج خواهد برد. فقط با یک رویکرد معنا شناسانه جدی و یک توضیح صحیح از شرایطی که این مفهوم بدان وابسته است، می توان نقطه اختتامی بر این سوءاستفاده نهاد. چنین امری در پرتو رویکردی میسر است که ریکور آن را «پدیدارشناسی تکوینی»، «تحلیلی اوج گیرنده از مفهوم» و «تلاشی برای کاوش در زیر سطح معنی آشکار ایدئولوژی برای رسیدن به معانی بنیادی آن» می نامد. این مقاله با مبنا قرار دادن اثر پل ریکور با عنوان سخنرانی هایی درباره ایدئولوژی و اتوپیا که در سال ۱۹۷۵ در دانشگاه شیکاگو ایراد شد و سایر مقالات و آثار او درباره ایدئولوژی و پدیدارشناسی، تلاش کرده است تا همراه با ریکور به دو پرسش اصلی این حوزه پاسخ گوید: الف) تئوریسین های اصلی مفهوم ایدئولوژی چه کسانی بودند؟ ب) چند نوع تعریف عمده از بررسی پدیدارشناسانه ایدئولوژی قابل استخراج است؟ عصاره پاسخ در هم تنیده به دو پرسش مذکور این است که ریکور ضمن بررسی آثار کسانی مانند مارکس، آلتوسر، مانهایم، وبر، هابرماس و گیرتز، برداشت های رایج و منفی از ایدئولوژی را مورد تردید قرار می دهد و بر اساس بررسی دقیق و عمیق آثار متفکران مذکور، به سه تعریف عمده و مشخص یا به عبارت دیگر سه مرحله یا کارکرد از ایدئولوژی می رسد که اولی بر پایه تعریف مارکس، دومی بر پایه نگرش وبر و آخری براساس دیدگاه های گیرتز به این اصطلاح شکل گرفته است. ریکور به ترتیب این سه تعریف، مرحله یا کارکرد را ایدئولوژی به مثابه «کژتابی واقعیت»، ایدئولوژی به مثابه منبع «مشروعیت قدرت» و بالاخره ایدئولوژی به عنوان منبع «انسجام اجتماعی» می نامد. برپایه چنین تحلیلی از ایدئولوژی، مقاله در قسمت دوم خود به کارکردهای مختلف اتوپیا پرداخته است و ضمن تاکید بر وجوه مثبت اتوپیا، همزبان با ریکور نتیجه گرفته است که جامعه بدون اتوپیا جامعه ای مرده است.
۱۱۸۷.

آگامبن و دیرینه شناسی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادایم امضا آرخه دیرینه شناسی تاریخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۴۴
جورجو آگامبن فیلسوفی است که به دلیل تحلیل های متفاوتش، مخصوصا از پدیدههای تاریخی _سیاسی، در زمره فیلسوفان مناقشه برانگیز قرار گرفته است. به نظر می رسد که بسیاری از انتقاداتی که بر او وارد شده ناشی از بی توجهی یا درک نادرست از روش شناسی خاص او بوده است که هرچند در آثار گوناگونش به کوتاهی بدان اشاره می کند اما به تفصیل در امضای همه چیزها آن را تقریر می کند. از این رو، روش شناسی او که از آن با عنوان دیرینه شناسی فلسفی یاد می کند نیازمند بررسی و پژوهشی عمیق است. این مقاله در پی آنست تا با بررسی سه مفهوم کلیدی این روش شناسی، یعنی پارادایم، امضا (نشانگر) و آرخه، نخست نشان دهد که مراد آگامبن از هرکدام چیست و چه جایگاهی را برای آنها تعیین می کند و سپس روشن سازد که این هر سه چگونه در پیوند با هم نوعی روش شناسی فلسفی را شکل می دهند. در این میان با توجه به جایگاه اساسی اندیشه های فوکو، روند تحلیل همواره در پیوند و پیوستگی است با آرای او درباره دیرینه شناسی و تاریخ.
۱۱۸۸.

شرح برندم از معطوف بودگیِ قصدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معطوف بودگیِ قصدی انقباض گرایی استنتاج گرایی مثلث بندی اسناد جهت شیء اسناد جهت جمله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۷۷
ادعای اصلی برندم این است که بُعدِ بازنمودیِ زبان (معطوف بودگیِ قصدی) ریشه در بُعدِ اجتماعیِ زبان دارد و منعکس کنند ه آن است. برندم مدعی است که تحلیل او از کارکردِ بیانیِ عبارتِ «درباره» در اسنادهایِ جهتِ شیء ادعای اصلی او را تأیید می کند. تفسیر انقباض گرایانه منکر این است که عبارت «درباره» ویژگی ای را به حالات ذهنی اسناد می دهد. در این مقاله، ابتدا، با اشاره به تحلیل استنتاج گرایانه برندم از عبارات مفرد و انگاره عین، نشان می دهیم که چگونه دسترسی به عین ازطریقِ مثلث بندیِ استنتاجی حاصل می شود. سپس، با اشاره به هدفِ کلیِ تبیینیِ برندم، به نقد تفسیر انقباض گرایانه می پردازیم. درنهایت، نشان می دهیم که برندم در پی انکار شهود های ما نیست، بلکه در پی تبیین و معقول ساختن آن هاست.
۱۱۸۹.

حقیقت نفس در مدرسۀ کلامی اصفهان و بازتاب آن در جنسیت مندی نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت نفس مدرسه کلامی اصفهان نفس شناسی میرداماد نفس شناسی صدرا نفس شناسی فیض کاشانی نفس شناسی علامه مجلسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۰
رابطه حقیقت انسان و جنسیت از مسائل چالش برانگیز چند دهه اخیر بوده است که پاسخ به بسیاری از مسائل زنان در گرو حل این مسئله است. با ورود فعالان فمینیسم به مباحث فلسفی و کلامی این پرسش جدی تر مطرح شد و برخی مانند لیبرال فمینیسم ها با انکار هویت زنانه، قائل به تساوی و برابری جنسیتی شدند و دسته دیگری از فمینیسم ها اختلاف های جنسیتی را به رسمیت شناختند. اگرچه این پرسش در مباحث نفس شناسی و انسان شناسی حکما و متکلمان مدرسه کلامی اصفهان جایگاهی نداشته است، می توان با تحلیل مباحث عمیق نفس شناسی آنها پاسخی سلبی یا ایجابی به این پرسش داد. این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی و با استنطاق مهم ترین مباحث نفس شناسی میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه مجلسی مانند حدوث نفس، رابطه نفس و بدن، چگونگی تدبیر بدن توسط نفس، به دنبال بررسی جایگاه جنسیت در نفس است و در نهایت به این نتیجه رسیده است که با توجه به مبانی نفس شناسی آنها دیدگاه «جنسیت مندی نفس» به صواب نزدیک تر است. نفس در نحوه حدوث، تشخص، فعلیت و چگونگی عمل در این عالم نمی تواند از خصوصیات جنسیتی عاری باشد
۱۱۹۰.

بازخوانی تفسیر حکمت متعالیه از ملاک نیازمندی به علیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علت معلول ملاک نیازمندی به علت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
موجودیت، حدوث، امکان ماهوی و امکان فقری از جمله ملاک هایی است که برای توجیه نیازمندی برخی از امور به علت مطرح شده است. هر کدام از این ملاک ها توسط دیگران نقد و انکار شده است. برخی از اندیشمندان معاصر نیز آخرین دیدگاه، یعنی امکان فقری را نقد و رد کرده و امکان معنایی را به عنوان تنها ملاک درست نیازمندی به علت معرفی کرده است. در این مقاله، با توجه به دو معنای ملاک (علت و دلیل) اقوال فوق بررسی و نشان داده شده که همگی آنها با چالش مواجه اند. با تقسیم علت به تحلیلی و خارجی، امکان معنایی، به عنوان ملاک نیازمندی به علت در علیت تحلیلی و خود علت به عنوان ملاک نیازمندی به علت در علیت خارجی معرفی گردیده است. هم چنین با تقسیم علیت به فاعلی، غایی، مادی و صوری؛ تامه و ناقصه؛ مباشر و غیر مباشر؛ طولی و عرضی؛ حقیقی و اعدادی، ملاک نیازمندی به هر کدام از آنها به صورت جداگانه تعیین گردیده است.
۱۱۹۱.

مبانی مابعدالطبیعی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی نور تجلی وحدت و کثرت اصول مابعدالطبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۸۲
در این مقاله سعی داریم مبانی فلسفی یا مابعدالطبیعی هنر اسلامی را با تکیه بر جریان های اصلی فلسفه های اسلامی مثل فلسفه های مشایی و اشراقی و حکمت متعالیه بر تمرکز بر چند مفهوم کلیدی مثل مفاهیم اصل نور، اصل وحدت و کثرت، اصل قوه خیال و اصل تجلی و غیره تبیین نماییم و نشان دهیم که فهم فلسفه هنر یا زیبایی شناسی به معنای عام کلمه در فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ غربی از مبانی فلسفی و دینی و حتی عرفانی تغذیه می کند. مساجد به عنوان مصداقی از معماری اسلامی به مثابه یک اثر هنر بزرگ اسلامی در طول تاریخ تمامی این چهار اصل را با اشکال مختلف خود در خود جمع کرده است. هنرمند اسلامی قبل از دست زدن به آفرینش هنری ذهن و روان خود را به آموزه های دینی و عرفانی ملبس می سازد. در این نوشته با تکیه بر گفته های فیلسوفان و عرفایی مثل سهروردی یا ابن عربی یا ملاصدرا سعی داریم عناصر یا بهتر بگوییم اصول مابدالطبیعی چهارگانه مذکور را با استناد به آثار این متفکران و مفسران این اندیشمندان نشان دهیم که محتوای هنر اسلامی امری کاملاً معنوی است و جوشش این امر معنوی مایه جوشش هنر اسلامی در طول تاریخ طولانی آن گشته است. شماره ی مقاله: ۱۷
۱۱۹۲.

مبانی پارادایمی رویکرد میان رشته ای و نسبت آن با سنت نظری حکمت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: میان رشتگی میان رشتگی متعالیه مبانی میان رشته ای پارادایم علم اسلامی انسجام گروی سیستم های پیچیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۷۱
علوم انسانی اسلامی کارآمد، برای حل مسائل و معضلات عینی که عموما چندتباری اند، نمی تواند در تک رشته ها متوقف شود و نیازمند بهره گیری از رویکرد میان رشته ای است. درحالی که میان رشتگی خود رویکرد نوینی در مغرب زمین است و از ابهامات پارادایمی و فقر مبانی رنج می برد، استفاده از این روش در پارادایم علم اسلامی، بدون توجه به لوازم و مبانی آن امکان پذیر نیست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای در سه گام نسبت میان میان رشتگی و پارادایم علم اسلامی را روشن می سازد که آیا این پارادایم، ظرفیت مطالعات میان رشتگی را دارد یا خیر؟ در گام اول ضمن بررسی نسبت میان سیستم و میان رشتگی، می کوشد اصلی ترین مبانی معرفت شناختی، روش شناختی و هستی شناختی میان رشتگی را استخراج و معرفی نماید. در گام بعدی، با عرضه ی این مبانی به پارادایم علم اسلامی، استقبال این پارادایم از مبانی میان رشتگی روشن می شود. در گام سوم، نشان داده می شود که این پارادایم، به گونه ای این مبانی را ارتقا می دهد که میان رشتگی تعالی یافته ای را هدف قرار می دهد و در حد میان رشتگی مرسوم متوقف نمی شود.
۱۱۹۳.

بررسی تقریر نوین سوئینبرن از برهان دکارت بر اصالت نفس و بازسازی آن براساس برهان «انسان معلق در فضا»ی ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس تجرد نفس خودآگاهی انسان معلق در فضا ابن سینا دکارت سوئینبرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۹
برهان دکارت بر اثبات اصالت نفس (به تقریر سوئینبرن) چنین است: 1) من جوهری هستم که می اندیشد. 2) این قابل تصوّر است که «من می اندیشم و بدنی ندارم». 3) این قابل تصوّر نیست که «من می اندیشم ولی وجود ندارم». نتیجه: من نَفْس ام، یعنی جوهری که ذاتِ آن اندیشیدن است. از آنجا که این استدلال تنها اثبات می کند که نفس شرط کافی برای وجود داشتن من است و نه شرط لازم، سوئینبرن تقریری نوین به این شرح از این استدلال ارائه می دهد که به باور او شرط لازم بودن وجود نفس را نیز ثابت می کند: 1) من جوهری هستم که می اندیشد. 2) این قابل تصوّر است که «درحالی که من می اندیشم، بدنم ناگهان نابود می شود». 3) این قابل تصوّر نیست که «من می اندیشم ولی وجود ندارم». 4) غیرقابل تصوّر است که جوهری بتواند همه اجزای خود را با هم از دست بدهد و در عین ِ حال همچنان وجود داشته باشد. نتیجه: من جوهری هستم که برای وجود داشتنِ آن، داشتنِ نَفْس هم لازم است و هم کافی. این استدلال با اشکال ها و ابهام هایی مواجه است، لذا با الهام از آنچه ابن سینا درباه «انسان معلق در فضا» گفته، به گونه ای بازسازی شده است که از اشکال های یادشده مصون باشد.
۱۱۹۴.

مقایسه تحلیل های ارسطو و فرگه از «گزاره حملی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو فرگه اجزاء گزاره حملی مقایسه و تطبیق موضوع و محمول تابع و متغیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۷۰
پرسش اصلی پیش روی این مقاله این است که چه تفاوت ها یا شباهت های مهمی میان تحلیل های ارسطو و فرگه از گزاره حملی وجود دارد؟ بر اساس دیدگاه مشهور و رایج، ارسطو گزاره حملی را به سه جزء موضوع، محمول و رابطه تحلیل می کند؛ درحالی که در اندیشه فرگه، گزاره حملی به دو جزء متغیر (بخش اسمی) و تابع (بخش محمولی) تحلیل می شود؛ لذا این دو تحلیل، به کلی متفاوت از یکدیگرند و هیچ شباهت قابل ملاحظه ای میان آن ها وجود ندارد. من در مقاله ای دیگر استدلال کرده ام که در اندیشه ارسطو گزاره حملی در تحلیل منطقی، برخلاف تحلیل زبانی، همواره به دو جزء اصلی موضوع و محمول تجزیه می شود. در اینجا نشان داده ام با پذیرش و مبنا قرار دادن این تحلیل آشکار می شود: اولاً شباهت های مهمی میان تحلیل های ارسطو و فرگه از گزاره حملی وجود دارد؛ 1) هر دو تحلیل، دوجزئی است 2) ارسطو هم مانند فرگه «گفته شدن به چیزی دیگر» را ویژگی اساسی محمول می داند. ثانیاً و درعین حال، این دو تحلیل تفاوت های مهم و سرنوشت سازی با یکدیگر دارند؛ 1) ارسطو «گفته شدن به چیزی دیگر» را صرفاً ویژگی ذاتی جایگاه «محمول» می داند؛ اما فرگه آن را نه تنها ویژگی ذاتی «تابع» بلکه ویژگی ذاتی مفاهیم کلی که در جایگاه تابع قرار می گیرند، هم می داند و بر همین اساس 2) فرگه برخلاف ارسطو معتقد است مفاهیم کلی از نظر منطقی هرگز نمی توانند موضوع قرار گیرند. این دیدگاه فرگه مبتنی بر قول به «تمایز بنیادی شیء و مفهوم» است. بنابراین، ریشه اصلی تفاوت های میان این دو تحلیل را باید در همین قول جستجو کرد..
۱۱۹۵.

نقد و بررسی «ایمان گرایی ناواقع گرا» با قرائت «دان کیوپیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایمان گرایی ناواقع گرایی واقع گرایی دان کیوپیت عمل گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۷۹
دان کیوپیت در جهان جدید مسیحی با تأثیرپذیری از اندیشه های پست مدرن و اخذ رویکرد ناواقع گرا، تبیین جدیدی از مسیحیت ارائه می دهد. او با طرح نظریه ایمان گرایی ناواقع گرا قصد دارد در دنیای جدید میان دین و مدرنیته وجه جمعی ایجاد کند. اساس نگاه دان کیوپیت بر عقل گرایی انتقادی و رویکرد عمل گرایانه بنا شده است و دین را گونه ای معنویت خالی از ساختارهای نظری و متافیزیکی معرفی می کند. بر این اساس با تقدم ماهیت ایمان بر متعلق آن، ادعا می کند تصور اساطیری کهن که نظمی عقلی و جاودانی و از پیش موجود برای ما در جهان قایل بود، باید کنار گذاشته شود. او با نفی پشتوانه های نظری و متافیزیکی دین از جمله مبدأ و معاد به عنوان مهم ترین رکن ادیان الهی، همچنان خویشتن و پیراونش را در فضای مسیحیت تعریف می کند و با تأکید بر ماهیت ایمان مدعی است مسیر صحیح ایمانی را نشان می دهد. رویکرد دانکیوپیت، قرائت واژگون و نادرست از دین است که هیچ قرابت ذهنی با ادیان الهی ندارد و بیش از آنکه بتواند شورانگیزی ایمانی داشته باشد، پیروانش را گرفتار رنج خودفریبی و تغافل از متعلق ایمان می کند. به لحاظ مبانی فکری نیز بر پوزیتیویسم بنا شده است و منجر به نسبیت گرایی مطلق خواهد شد.
۱۱۹۶.

معناشناسی الهیات عملی بر مبنای متافیزیک عمل در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی متافیزیک عمل عمل دینی علامه طباطبائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۵۲
معناشناسی الهیات عملی متوقف است بر انگاره عمل و نسبت آن با الهیات. متافیزیکِ عمل به بررسی شأن هستی شناختی عمل، جایگاه آن در میان سایر امور و نسبت آن با سایر اشیاء می پردازد. با نگاهی منظومه وار به آثار علامه طباطبائی، می توان دیدگاه ویژه ای در باب متافیزیک عمل از آن استخراج کرد. از نظر طباطبائی، عمل -به مثابه یک هویت خارجی- نوعی حرکت است، حرکتی که دارای یک سلسله مبادی در درون آدمی است. مشخصه عامل مختار این است که با وساطتِ افکاری برساخته (امور اعتباری) عمل می کند. حرکت انسان چیزی بر اشیای بیرونی نمی افزاید، بلکه صرفاً نحوه نسبتِ انسانِ بدن مند با بیرون از خود را تغییر می دهد. هر تغییری در جهان به تغییرات دیگر و در نتیجه به تغییر وضع جهان می انجامد. پس انسان جهان را از طریق افکار برساخته تغییر می دهد. هر آن چیزی که از سنخ اندیشه است و می خواهد به گونه ای به ساحت کنش آدمی وارد شود باید از معبر امور اعتباری گذر کند. روشن است که الهیات در وهله اول ساحتی نظری و مربوط به حوزه باورها است. مسئله این است که الهیات چگونه وارد این معبر می شود، چگونه مبنا و مبدأ عمل واقع می گردد، و به دیگر سخن چگونه مبدأ تغییر جهان می گردد، و چه مزیتی بر سایر مبادیِ نظری عمل دارد. به باور طباطبائی دین ترجیحات همسو با هستی و آفرینش را به انسان گوشزد می کند. بر این اساس می توان به معناشناسی الهیات عملی رسید: الهیات عملی دانشِ تبیین و توجیه نحوه ترجح مبدأ الهیاتیِ عمل در شکل گیری کنش های فردی و اجتماعی آدمی است. آدمی مادامی که عملی را راجح نیابد دست به انتخاب آن نمی زند. دنیای جدید انسان را به ترجیحات گوناگونی دعوت می کند، و الهیات عملی در این میان می تواند نقش سرنوشت سازی داشته باشد، بدین صورت که نشان دهد چگونه عمل دینی، قطع نظر از تکلیف بودنش، با وضع بشر هماهنگ است.
۱۱۹۷.

بررسی تطبیقی هستی هستنده ها در اندیشه پدیدارشناسی هایدگر با وجود لابشرط مقسمی در نظام معرفتی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر عرفان اسلامی فلسفه تطبیقی پدیدارشناسی هستی هستنده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۱
در بین علوم شرقی، تنها علمی که موضوع آن از هر تقیدی رهاست و درباره هستی طلق بحث می کند، علم عرفان است. موضوع علم عرفان، وجود لابشرط مقسمی است که حتی از قید اطلاق نیز مطلق است. مراد از وجود لابشرط مقسمی، همان هویت غیبیه ذاتیه حق تعالی است که در علم عرفان در مورد آن و شئونات وی بحث می شود. شاید کسی گمان کند که موضوع علم فلسفه نیز از هر قید وجودی رهاست؛ ازاین رو می تواند عدل علم عرفان واقع شود و حال آنکه این تصور ناصحیحی است؛ زیرا در الهیات بالمعنی الاعم فلسفه، درباره وجود لابشرط قسمی و در الهیات بالمعنی الاخص در خصوص وجود بشرط لا بحث می شود که هر دو نسبت به وجود لابشرط مقسمی ضیق وجودی دارند. در میان علوم غربی نیز تنها کسی که توانست در دیدگاه پدیدارشناسی خود در جهت برون رفت از بحران مدرنیته از حصر قیود هستنده ها آزاد گردد و موضوع علم خود را هستی صرف قرار دهد مارتین هایدگر است. این مقاله در مقام تطبیق این دو رویکرد با یکدیگر است که در هر دو مکتب ذهاب به هستی طلق شده است، علی رغم اینکه نگارندگان اذعان دارند که هستی هستنده ها در دیدگاه معرفت شناسی هایدگر این همانی با وجود لابشرط مقسمی در نظام هستی شناسی عرفان ندارد. البته این تمایز لطمه ای به بحث ما وارد نمی کند؛ زیرا هدف تطبیق فقط تأکید بر همسانی ها نیست، بلکه برجسته کردن اختلاف ها نیز حائز اهمیت است.
۱۱۹۸.

واکاوی و تأملی بر فلسفه آموزش و پرورش اشتاینر والدورف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه آموزش و پرورش والدورف انسانیت رشد معنویت رشد اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف اولیه آموزش قرن نوزدهم کسب دانش بود. اما اشتاینر والدورف این اصل را نفی کرد و اظهار داشت که دانش تنها یکی از ابزارهایی است که فرد به وسیله آن آموزش می دهد، لذا یکی از اشکال تغذیه ذهنی و اخلاقی برای تربیت تمام ساحتی کودک توجه به ابعاد فکری، احساسی و ارادی کودک است. با این تفسیر، پژوهش حاضر باهدف واکاوی و تأملی بر فلسفه آموزش و پرورش اشتاینر والدورف با روش کیفی تحلیل محتوا انجام شد. جامعه موردمطالعه؛ اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های پژوهشی و جستجو در شبکه های جهانی اینترنت بود که از روش هدفمند در دسترس مرتبط با موضوع استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که هدف فلسفه آموزش و پرورش والدورف ایجاد تعادل و هماهنگی بین جنبه های مختلف روح (تفکر، احساس و امیال) و جسم است و به همین دلیل بر بازی های سازنده خلاق، داستان، ریتم، حرکت و موسیقی تأکید دارد. والدورف ماهیت انسان ها را بر انسانیت و رشد معنویت کودک استوار دانسته و به سه دوره رشد سر، قلب و دست ها اشاره دارد. رویکرد سر به یادگیری شناختی، رویکرد قلب به درگیری و یادگیری عاطفی و رویکرد دست به فعالیت عملی تأکید دارد که در آن مهارت دستی و قدرت بدنی با عقل سلیم و قدرت اراده در عمل مولد ترکیب می شود؛ درنتیجه، با توجه به این معنا بخشی در فلسفه آموزش و پرورش والدورف که تأکید بر عنصر معنویت و اخلاق دارد، هیچ پیشرفت اخلاقی چه از نظر شخصی و چه از نظر اجتماعی نمی تواند بدون توجه به عنصر معنویت و اخلاق وجود داشته باشد.
۱۱۹۹.

اراده باوری مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده باوری مستقیم باور اراده کنترل ارادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۳۰۹
اراده باوری مستقیم مدعی است که همه یا برخی از حالات مربوط به باورهای ما، یعنی شکل دهی، حفظ، توجیه و تعلیق داوری های ما، تحت کنترل ارادی مستقیم ما قرار دارد. پیروان این دیدگاه هر یک بر طبق مبانی فکری خود بر نقش مهم اراده تأکید نموده و به نوعی بر فاعلیت فرد از منظر معرفتی اصرار می ورزند. پژوهش حاضر ضمن تحلیل آرای برخی از معرفت شناسانی که قایل به اراده باوری مستقیم هستند درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا باورها و داوری های ما تحت سیطره مستقیم اراده شکل می گیرد؟ ارزیابی اراده باوری مستقیم نشان می دهد که گرچه این رویکرد به خاطر نقش افراطی که برای اراده در شکل گیری همه انواع باورها، تأیید و تعلیق داوری متصور است، چندان موجّه نیست و همین امر باعث شده است که اراده باوری مستقیم، با قرائت عام و جهانی اش به صورت رویکردی قابل قبول برای اغلب معرفت شناسان مطرح نباشد، بااین همه با محدودکردن دایره شمولش، به دلیل سازگاری آن با تجارب شناختاری افراد، درمورد برخی از باورها قابل دفاع است. مقاله حاضر با پذیرش قرائتی با جهان شمولی کمتر، با بررسی آرای برخی اراده باوران مستقیم در عین نفی گستره افراطی اراده، بر نقش و جایگاه معقول آن در موضوع موردبحث تأکید می کند.
۱۲۰۰.

الهیات طبیعی معاصر و خدای رخنه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فعل خدا در طبیعت پرسش های مرزی طبیعت گرایی فلسفه اسلامی علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۲
الهیات طبیعی در دوره معاصر وارد مرحله جدیدی شده و بر شواهد تجربی و یافته ها یا تنگناهای تبیینی علوم جدید در این پروژه تأکید تام می شود. از سوی دیگر، خداباوری زخم خورده راهبردی است که در آن از مجهولات معرفتی زمانه به نفع وجود خدا و نقش مباشر آن در تحقّق آن پدیده مجهول استدلال می شود (خدای رخنه ها). از آنجاییکه راهبرد خدای رخنه ها به یک اندازه میان خداباوران و منتقدان آنها مردود است، محققان پروژه الهیات طبیعی معاصر تلاش می کنند تا نشان دهند که خدای پروژه آنها از سنخ خدای رخنه ها نیست. در این مقاله چهار ایراد اصلی که راهبرد خدای رخنه ها با آنها مواجه است و راه حل های پیشنهادی آنها، گزارش و نهایتاً تکلیف دو مسئله تعیین شده است: 1) تفکیک مسائل یا پرسش های مرزی از مسائل علمی به رسمیت شناخته شده و معیاری با درنظر داشتن تعریف حکمای مسلمان از مسائل فلسفی برای آن تفکیک ارائه شده است. 2) نحوه فاعلیت عوامل فراطبیعی و از جمله خداوند در جهان طبیعت از منظر حکمت اسلامی به صورت جامع تصویر شده و مبتنی بر آن، هم پروژه الهیات طبیعی معاصر مردود اعلام شده و هم پروژه رقیب آن (طبیعت گرایی). نوآوری اصلی مقاله، تبیین و تأکید بر نقش مباشر فاعل فراطبیعی در تحقق هر رویداد طبیعی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان