مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
موقعیت زنان
حوزه های تخصصی:
در طى چندین دهه اخیر، رابطه بین توسعه اقتصادى و نابر ابرى جنسینى یکى از مهمترین مباحث هم در حوزهء سیاستگذارى و هم در علوم اجتماعى بوده است. سازمان هاى غیردولتى و سازمان ملل فعالانه به بررسى اثر سیاست هاى اقتصادى بر موقعیت زنان پرداخته اند و همچنین سازمان هاى دولتى در بیشتر نقاط جهان به تنظیم برنامه هاى هدفمند جهت ادغام موضوعات جنسیتى در برنامه هاى توسعه پرداخته اند و اغلب این سیاست ها در جهت کاهش نابرابرى بین زن و مرد بوده است.
بررسی اثر فناوری اطلاعات بر نابرابری جنسیتی (مطالعه مقطعی بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از داده های مقطعی بین کشوری به بررسی اثر فناوری به کلی و فناوری اطلاعات به طور اخص بر موقعیت زنان می پردازیم. برای این منظور مدل های رگرسیون خطی و غیر خطی به کارگرفته شده است. متغیرهای مستقل مدل شامل: شاخص های دسترسی به فناوری، مهارت های انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم وابداع فناوری، است. متغیرهای وابسته مدل: شاخص های موقعیت زنان، توانمندی زنان ونابرابری جنسیتی است. نتایج مدل از وجود یک رابطه یووارونه بین شاخص دسترسی به فناوری و اجزای آن {مهارتهای انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم و ابداع فناوری} و شاخص های موقعیت زنان و توانمندی زنان حمایت می کند. معهذا، رابطه بین شاخص های دسترسی به فناوری و نابرابری جنسیتی، خطی منفی و ضعیف می باشد. به طور خلاصه نتایج تحقیق نشان می دهد فناوری اطلاعات تنها در مراحل اولیه توسعه قادر به ارتقای موقعیت زنان و توان مندی زنان نبوده، ولی درمراحل بعدی توانسته است این شاخص ها را بهبود بخشد. ولی اثر آن در کاهش نابرابری جنسیتی معنی دار نیست
سن ازدواج در حال افزایش: بررسی عوامل پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"زمان ازدواج و تشکیل خانواده، چرخه زندگی خانوادگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. ساختارهای کلان اقتصادی و اجتماعی، ویژگیهای فردی و دسترسی به همسر مناسب، موجبات تعجیل یا تأخیر در ازدواج را فراهم میآورند. افزایش سن ازدواج در دوره معاصر، دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی را نیز به همراه داشته است. تحقیق حاضر با استفاده از دادههای طرح ”آمارگیری از خصوصیات اجتماعی - اقتصادی خانوار“ مرکز آمار در سال 1380، علل مؤثر بر زمان ازدواج مردان و زنان در ایران را مورد بررسی قرار داده است. ازدواجهای جدیدتر، در سنین بالاتری اتفاق افتادهاند. میزان تحصیلات، بهویژه در مقاطع بالای تحصیلی، با افزایش سن ازدواج همبستگی داشته است. شهرنشینی، مشارکت زنان در نیروی کار، ازدواجهای آزادتر، برابری بیشتر جنسیتی و نسبت خویشاوندی دورتر زوجین، اثر مستقیمی بر سن ازدواج داشتهاند. قومیت در افزایش و کاهش سن ازدواج تأثیر داشته است. در تحلیل چندمتغیره، مدت ازدواج، میزان تحصیلات، محل سکونت، نسبت خویشاوندی با همسر و قومیت، اثر معنیدار خود را حفظ کردهاند. این تأثیرات میتوانند با توجه به دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی جامعه در جهت تلاش برای ارتقای موقعیت زنان، تحول در نظامهای شغلی، تغییر سهم افراد آماده ازدواج و جویای کار در جمعیت، تحول در میزان دستیابی به همسر مناسب و تغییرات در هنجارها و ارزشهای مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده تفسیر شوند.
"
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
285 - 312
حوزه های تخصصی:
رمان، طرحی از زندگی است که دوره ای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت می ریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیت ها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف می کند. این وصف اما، خالی از ارائه طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزله بخشی از پیکره اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشته اند و نمایشی که از آن ها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجسته کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولت آبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائه داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاه های آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستی ها و عدم توجه به آموزه های منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبه رو دیده و کوشیده است تا پاره ای از کاستی های نگاه اجتماعی - فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
بررسی نقش زنان در فرایند تصمیم گیری مهاجرت خانوادگی به استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
477 - 498
حوزه های تخصصی:
عمده زنان در جریان مهاجرت های خانوادگی به عنوان مهاجر تبعی شناخته می شوند و نقش آنان در فرایند تصمیم گیری مهاجرت مغفول مانده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی نقش زنان در جریان مهاجرت های خانوادگی به استان تهران است. جامعه آماری همه زنان مهاجری است که در دوره 1385 تا 1395 وارد استان تهران شده اند. با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار پرسش نامه تعداد 500 نفر زن مهاجر دارای همسر در شهرهای تهران و ملارد پیمایش شدند. یافته ها از آن حکایت دارد که هر اندازه زنان از محل سکونت خود (شهر/ روستا) ناراضی بوده اند، در تصمیم گیری مهاجرت به استان تهران مشارکت بیشتری کرده اند. با افزایش قدرت زنان در خانواده، مشارکت آنان در جریان مهاجرت خانواده بیشتر شده است. زنان بیشترین مشارکت را به ترتیب در مهاجرت های زن محور، فرزند محور و شوهر محور ایفا کرده اند. مطالعه حاضر نشان می دهد که زنان مهاجرت را راهبردی فردی برای رهایی از محدودیت های مبدأ و نیز راهبردی خانوادگی برای بهبود وضعیت معیشت خانواده و تأمین آینده ای بهتر برای فرزندان خود می بینند. با ادامه روند بهبود وضعیت اجتماعی زنان، انتظار می رود نقش و مشارکت آنان در مهاجرت خانوادگی نیز بیشتر شود.
نقش و عملکرد نمایندگان زن در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
429 - 442
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران، زنان همواره نقش های مهمی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر عهده داشته اند. پس از پیروزی جنبش مشروطه، زنان در جامعه ایران به موقعیت های بالایی در نظام اجرایی و قانون گذاری دست یافتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، نقش زنان در حوزه های مختلف اجتماعی نه تنها کاهش نیافته، بلکه در برخی از حوزه ها افزایش چشمگیری داشته است. زنان در این دوره به نظام اسلامی تعهد سپردند. در این میان، زنان در مجلس شورای اسلامی با حمایت جامعه زنان نقش مهمی ایفا کردند. این مقاله به بررسی نقش و عملکرد زن در دو دوره اول مجلس شورای اسلامی می پردازد که چگونه به بهتر شدن موقعیت زنان کمک کرده اند. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که نمایندگان زن در دو دوره مجلس شورای اسلامی از طریق گسترش ظرفیت های حمایتی قانونی در جمهوری اسلامی، از جمله توجه به همه مبانی قانونی مورد احترام نظام جمهوری اسلامی به پیشرفت موقعیت زنان در ایران کمک کردند.
نقد و بررسی دیدگاه سیمون دوبووار: از مادری به سوی دیگری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمون دوبووار به عنوان مادر فمنیسم، مهم ترین عامل در مبارزات زنان در قرن نوزدهم است. او معتقد است زنان در هر دوره از زندگیِ خود، مورد ظلم واقع می شوند و این ظلم نتیجه فشاری است که از جامعه مردسالار بر آنها وارد می شود. دوبووار، زنان را دعوت به مبارزه علیه این ظلم می کند اما همه مشکلات وارد شده به زن ها را متوجه مردان نمی داند. او تحت تاثیر فلسفه هایدگر و سارتر و با بهره گیری از دیدگاه های اگزیستانسیالیستی، زنان را ابژه ای در برابر سوژه، دیگری در برابرِ من و «بودن» در برابر «شدن» می نامد. از نظر او زنان در هر دوره ای از زندگیِ خود به عنوان جنس دوم تلقی شده اند و برای دستیابی به منِ حقیقی و متعالی خود باید از آنچه که به آنها تحمیل شده است، فراتر بروند. دوبووار در یک فصل از جنس دوم ، با پرداختن به تأثیرات مادر شدن برای زنان، مصائب و مشکلات زنان را بازگو می کند. در این مقاله دیدگاه دوبووار در باب موقعیت زنان به عنوان ابژه، دیگری و جنس دوم در نقش مادری تحلیل و بررسی می شود و نشان خواهیم داد که چرا از دیدگاه او مادر شدن، نمی تواند زنان را از «دیگری» رها سازد.