مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روابط مفهومی
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر معناشناسی واژه ی نساء و بررسی روابط معنایی این واژه با واژگان مرتبط با آن در قرآن با الگوگیری از کتاب خدا و انسان در قرآن نگارش ایزوتسو یا همان مکتب «معناشناسی اولمان» است. افزون بر این، در این مقاله تلاش شده است سیمای کلی زن در قرآن و جایگاه وی با رویکردی به معنا شناسی- زبان شناختی واژه ی نساء ارائه شود. روش فهم آیات در این مقاله، صرفاً بر ظاهر لفظ و جغرافیای نزول آیات است.
روابط مفهومی علم و ایمان در آثار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی معناشناختی در آثار ملاصدرا، مفهوم ایمان با شبکه گسترده ای از مفاهیم مرتبط است. مهمترین این مفاهیم، علم است. ملاصدرا علم را به اقسام شرعی و عقلی، دراستی و وراثتی، و مکاشفه ای و معامله ای تقسیم می کند. علم حقیقی از نظر وی، علم شرعی و عقلی، وراثتی و مکاشفه ای است. این علم در اکثر مواضع در آثار ملاصدرا معادل ایمان دانسته شده است. او دلایلی نقلی، عقلی و لغوی بر این مدعا اقامه می کند. با این حال، در عبارات وی علم گاهی شرط ایمان و گاهی شطر آن است. گاه ایمان شرط علم است و گاه علم و ایمان دو مقوله کاملا متباینند. معرفت از نظر برخی مغایر علم است اما ملاصدرا آنرا مرادف علم می داند. بدین ترتیب مفاهیم کفر و جهل در آثار وی به عنوان مفاهیم مقابل ایمان به کار می روند. کفر گاه معادل جهل و گاه شدیدترین مرتبه آن است. این شبکه مفهومی را می توان با توجه به دیدگاه ملاصدرا درباره نقش قوه عاقله در ایمان تبیین کرد. قوت عاقله علت ایمان، علم و معرفت است و ضعف عاقله علت جهل و کفر. در بینش او سایر قوای انسان مانند واهمه نیز در ایمان و کفر نقش دارند.
نقش روابط مفهومی در توسعه و دگرگونی معنایی نشانه ها ی زبانی (مطالعه موردی نیاز در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرینندگان متون ادبی برای بیان نگرش خود به پدیده ها، گاه معانی برخی نشانه ها را گسترش می-دهند تا آنجا که گاه این معانی را دگرگون می کنند. این نشانه ها واژگان کلیدی هستند که دسترسی به معانی آن ها دشوار به نظر می رسد. امروزه معناشناسی و روابط مفهومی میان واژگان و جملات، می تواند امکان تحلیل عینی روند گسترش یا دگرگونی معنایی نشانه ها را فراهم کند و با بررسی روابط مفهومی نشانه ها، به نگرش آفرینندگان این متون نیز دست بیابد. در میان روابط مفهومی تضاد معنایی و شمول معنایی میان واژگان و از میان روابط مفهومی میان جملات، تضمن معنایی از کارآیی ویژه ای در تحلیلِ معنای نشانه های زبانی در متن برخوردارند. برای بیان نقش روابط مفهومی درگسترش و دگرگونی معنایی نشانه های زبانی، «نیاز» در شعر حافظ برگزیده شد. یافته ها نشان می دهند؛ روابط مفهومی میان واژگان و میان جملات، پیوندهای معنایی میان؛ «زهد» و« عُجب»، «خودبینی»، «کبر»، «فریبکاری» و «ریا»، معنای «زهد» را گسترش داده چنانکه با «ریا» شمول معنایی پیدا کرده و ترکیب «زهد ریا» را پدید آورده است. معانی بافتی کلید واژگان؛ «زهد» و «ریا» و «نیاز» نشانگر آن است که حافظ در کنار روند آسیب شناسی اجتماعی و فردی «زهد»، پیوندهای پیچیده ای از دلالت ها و ارجاعات معانی ضمنی مبتنی بر تقابل میان «نیاز» و «زهد» آفریده که معنای نشانه ی «نیاز» را گسترش داده است و با پیوند و همپوشانی معنایی « نیاز» با اصطلاح «فقر عرفانی» مفهوم «زهد حافظانه» را در آن گنجانده است. بنابراین روابط مفهومی علاوه بر توان دستیابی بر نگرش شاعر، زمینه ی شناخت معانی گوناگون واژگان کلیدی متن را نیز فراهم می کند.
بررسی معناشناختی کاربرد مفهوم «رزق» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم پرکاربرد در قرآن کریم مفهوم «رزق» است. رزق در برخی اوصاف خدا ازجمله «الرزّاق» تجلی می یابد و با برخی مفاهیم اساسی در نظام معنایی قرآن کریم پیوند دارد. در این نوشتار سعی شده است با روش اسنادی - کتابخانه ای و با توجه به بافت زبانی و دقت در مقتضای آیات، روابط مفهومی رزق با دیگر مفاهیم همنشین و جانشین در قرآن کریم، تحلیل و تبیین معناشناختی شود. روابط همنشینی مفهوم رزق براساس فاعل رزق، متعلَّق یا مصداق رزق و دریافت کننده رزق در سه گروه جای می گیرند و روابط جانشینی آن نیز نخست براساس ساختارهای مشابه و دوم براساس روابطی مفهومی همچون شمول معنایی و هم معنایی شناسایی می شوند؛ درنتیجه، در این پژوهش علاوه بر تبیین جایگاه رزق در پیوند با دیگر مفاهیم قرآن کریم در محور همنشینی، مفاهیم جانشین آن نیز در قرآن کریم معرفی شده است.
صوری سازی رابطه ی مفهومی تقابل معنایی در سطح واژه از منظر زبانشناسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
193 - 217
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاشِ نگارنده بر آن است تا امکانِ صوری سازیِ رابطه مفهومیِ تقابلِ معنایی را در سطحِ واژه بررسی کند. برای دست یابی به هدفِ تعیین شده، از ابزارهای ریاضی، به ویژه، ابزارهای نظریه مجموعه ها و مفهوم تابع ریاضی استفاده شده است تا برگردان های صوری مرتبط با رابطه مفهومیِ تقابل، در سطح واژه به دست داده شود. مطالعه تعریف های به دست داده شده، برای رابطه مفهومی تقابل معنایی واژه ها در فرهنگ های تخصصی زبان شناسی و همچنین درس نامه های معتبرِ معنی شناسی، نگارنده را بر آن داشت تا گونه های مختلف تقابل معنایی را برای صوری سازی در نظر بگیرد. روش کار در پژوهش حاضر، به این ترتیب است که نخست، تعریف متناظر با هر یک از انواع تقابل معنایی واژگانی به طور جداگانه، به استناد فرهنگ ها و درس نامه های تخصصی، به دست داده می شود. در مرحله بعد، برگردان صوری متناظر با هر نوع تقابل، با استفاده از ابزارهای مناسب از نظریه مجموعه ها و تابع ریاضی معرفی می شود. در گامِ پسین، کارآیی هر یک از رابطه های صوری، با به دست دادن نمونه هایی از زبان فارسی، مورد آزمون قرار می گیرد و در پایان، نشان داده می شود که برگردانِ صوریِ متناظر با هر نوع از تقابل در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
روابط معنایی در تعریف نگاری در فرهنگ های یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
177 - 200
حوزه های تخصصی:
تعریف نگاری، شاید مهم ترین نقشِ فرهنگ های یک زبانه باشد که بسته به هدف های نگارشِ آن ها و مخاطب هایشان، به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. یکی از شیوه های تعریف نگاری، بهره گیری از روابط مفهومی در فرهنگِ لغت است. پژوهش حاضر، بر آن است تا بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، اهمیت استفاده از روابط معنایی در تعریف نگاری را برجسته نماید. به این منظور، با به کارگیری چارچوب نظری کاساگراند و هِیل (Casagrande & Hale, 1967)، روابط معنایی در تعریف نگاری نمونه های استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002) مورد واکاوی قرار گرفته اند. نمونه های پژوهش، با در نظر گرفتنِ این نکته که بتوانند حوزه های معنایی گوناگونی را در برگیرند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف از این بررسی، آن است که ببینیم آیا به کارگیری روابط معنایی به کارآمدی بیشتری در تعریف نگاری می انجامد و آیا به کارگیری روابط معنایی در تعریف نگاری، نیازمند کاربرد شیوه های متفاوتی در فرهنگ نویسی است؟ بررسی طبقه بندیِ سیزده گانه روابط معنایی در چارچوب نظری پژوهش نشان داد که الگوی نظری مورد اشاره به دلیل دقت و ظرافت در مرزبندیِ میانِ روابط معنایی، شایستگیِ آن را دارد که در فرهنگ های موضوعی با محوریت عناصر فرهنگ محورِ زبان، به کار گرفته شود. بررسی داده های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از روابط مفهومی در تعریف نگاری های فرهنگ بزرگ سخن، بیشتر به صورت ترکیبی مرسوم بوده است.
معنا شناسی «اغواء» در قرآن با تأکید بر روابط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
107 - 130
حوزه های تخصصی:
تحلیل معنایی واژگان و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راه های دست یابی به دقایق معناست، این امر در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام بوده ضرورتی ویژه می یابد. در این پژوهش، معنای واژه إغواء برحسب روابط بینامتنی میان واحدهای زبان، با روش تحلیلی و توصیفی بررسی گردید. در پرتو شناخت روابط مفهومی این واژه و بسامد بالای همنشینی «ربّ» و «إغواء» نظامی تصویری، نمایان می شود که موجی از تفکر را می آفریند. محورهای دوگانه ای که اشتقاقات واژه «إغواء» در آن استعمال شده یعنی صحنه إعتذار مجرمان در پیشگاه الهی و داستان ابلیس و خروج او از بهشت، تصویرگر نظام فرمانروایی مطلق خداوند است. مفهوم این ریشه واژه، قدر مشترک معانی سامی و عربی یعنی فرو افتادن، طرد شدن است. این واژه علاوه بر داشتن رابطه همنشینی با إضلال و عصی، نوعی هم معنایی نیز با واژگان مذکور دارد. تقابل معنایی این واژه با مفهوم «رشد» نیز حاکی از نوعی بار عاطفی در آن است، به این مفهوم که فرو افتادن و ساقط شدن معنوی و مقامی را تأکید می کند.
آسیب شناسی ترجمه ده جزء آخر قرآن از معزّی و پاینده بر اساس اصل تقابل معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، دریایی از معناست و به همین خاطر، برگردان آن از زبان عربی به فارسی و دیگر زبان ها، نیازمند درک ظرافت های زبانیِ آن است. امروزه دانش معنی شناسی، روش هایی را ارائه می دهد تا خواننده به کمک آن ها بهتر بتواند متن را بخواند و معناهای پنهان در آن را بفهمد. در سطح واژگان، روابط مفهومی واژگان در معنی شناسی مطرح شده است که روش هایی را پیش روی خواننده می نهد تا به کمک آن ها روابط میانِ واژگان یک متن را دریابد و دلالت های آن ها را کشف کند. یکی از این روابط، تقابل معنایی بین واژگان است. در این جستار، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اصل تقابل معنایی، سعی شده تا دلالت های واژگان متقابل قرآن در ده جزء آخر، فهم شود و با نقد معادل یابی معزّی و پاینده از این واژگان، آسیب های این معادل ها تبیین گردد. ضرورت و اهمیت این پژوهش از این رو است که مترجم را با گوشه ای از ظرافت های متون ادبی آشنا می کند و چالش های احتمالی را به او نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی توجهی به تقابل و تأکید بر معنای بنیادین واژه ها، عدم دقت در دلالت های چندگانه واژه های متقابل در بافت متن، غفلت از ساختار فرمی متقابل ها، عدم توجه به بافت و هم آیی دیگر واژه ها با واژه های متقابل و برگردان تقابل با معناهای ناقص، مهم ترین آسیب های دو ترجمه فوق است که سبب شده، معادل یابی ها در برخی مواضع، با نقص در انتقال معنا یا حشو همراه گردد.
بررسی زبان شناختی روش کاربست ترادف در قرآن (با محوریت آراء علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترادف از جمله روابط مفهومی است که مورد توجه اصولیون، عالمان علوم قرآنی و نیز زبانشناسان قرار گرفته است. شناخت روش های کاربست ترادف در تعامل با نوع هم پوشانی واژگان و ترسیم میدان معناشناسی واژگان مترادف و بررسی تمایزات و فروق آن، برای فهم صحیح معانی آیات، ضرورت بسیار دارد؛ لذا سوال اصلی این پژوهش، آن است که روش کاربست ترادف در قرآن به لحاظ زبان شناختی چه صورت هایی دارد؟ بررسی روش کاربست ترادف در قرآن با روش تحلیلی و رویکرد معناشناسی، بیانگر آن است که عنایت به وحدت سیاق و پذیرش فرق بین اصل معنایی واژگان، حاکی از وجود نوعی ترادف نسبی در قرآن است که علامه از آن با عنوان «کالمترادف یا شبه ترادف» یاد می کند؛ بنابراین ترادف به معنای انطباق در هسته اصلی معناشناختی با وجود تفاوت در جنبه های عاطفی، در واژگان متقابل در وسعت معنا و شمول معنایی در جانشین سازی و تفاوت در هم نشین ها امری محقق و واقع است اما به معنای جایگزینی دقیق واژه ها نیست؛ بنابراین با تبیین روابط مفهومی در سطح واژه و با تفکیک بین هم معنایی مطلق و نسبی، وجود هم معنایی مطلق پذیرفته نیست.
معناشناسی ساختگرای مفهوم «سیّئه» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سیئه» از واژه های پربسامد قرآنی است که بیشتر در پیوند با حوزه معنایی «نافرمانی خدا» در نظر گرفته شده است حال آنکه کاربردهای فراوان دیگری هم در قرآن دارد که تاکنون با رویکرد جامع معناشناسانه بدان پرداخته نشده و جایگاه آن در نظام معنایی قرآن تبیین نگشته است. در این پژوهش از روش معناشناسی ساختگرا استفاده شده است و با بررسی روابط مفهومی «سیئه» با دیگر مفاهیم به کاررفته در قرآن اعم از روابط مفهومی ترکیبی (همنشینی) و بدلی (جانشینی) به تحلیل معنایی این مفهوم و حوزه های معنایی آن پرداخته شده است. با توجه به روابط همنشینی روشن می شود که در قرآن «سیئه» در دو حوزه معنایی «عمل بد با پیامد عقاب» و «پیشامد ناخوشایند» به کار رفته است. بر محور جانشینی، «سیئه» در حوزه معنایی اول با «ذنب»، «منکَر»، «ظلم»، «فاحشه»، «خطیئه»، «فساد در زمین» و «کید» قرابت معنایی و با «حسنه»، «عمل صالح»، «خیر» و «برّ» تقابل معنایی دارد؛ و در حوزه معنایی دوم با «عذاب»، «ضرّ»، «مصیبه»، «هلاک»، «شرّ» و «خوف» قرابت معنایی دارد و در تقابل معنایی با واژه های «حسنه»، «رحمه» و «خیر» است. در نتیجه این پژوهش مهم ترین مؤلفه های معنایی «سیئه» در هر دو حوزه معنایی حاصل شده و تعریفی جامع از آن در نظام معنایی قرآن کریم ارائه شده است.
صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در سطح واژه از منظر زبانشناسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی امکان ارایه برگردان صوری برای روابط مفهومی در سطح جمله است و این مهم را با به کارگیری منطق ریاضی به ویژه منطق محمول ها در محدوده نمونه های کارآمد برای زبان فارسی انجام می دهد. به این ترتیب که ابتدا روابط مفهومی در سطح جمله که شامل «استلزام معنایی»، «تضاد معنایی»، «استنتاج» و «پیش انگاری» است، معرفی می شود و سپس، به وسیله ابزارهای صوری منطق دانان و به ویژه منطق محمول ها برای هر کدام از قاعده ها برگردان صوری به دست داده می شود. در گام بعد، تبعیت هر رابطه مفهومی از برگردان صوری متناظر با آن نشان داده می شود و در پایان کارآیی هر قاعده با مثال هایی از زبان فارسی ارزیابی می شود. لازم به ذکر است که به نظر نگارنده، رابطه مفهومی «هم معنایی» را نمی توان صوری سازی کرد. آن هم به یک دلیل عمده و آن این است که اساساً نمی توان هیچ دو جمله ای را در معنی شناسی زبانی «هم معنی» فرض کرد و بر این باور بود که می توان به شکلی صوری ساخت گزاره ای دو جمله را به دست داد.
بررسی متون کتاب های فارسی (بخوانیم) اول تا سوم دبستان بر اساس نظریه شبکه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
153 - 182
حوزه های تخصصی:
شبکه ی معنایی تعداد زیادی واژه را در شبکه ای مرتبط به هم نمایش می دهد. وجود شبکه های معنایی در یک متن نشانگر انسجام آن متن و در نتیجه، خوانش و یادگیری بهتر آن است. هدف این پژوهش، بررسی شبکه های معنایی، حوزه های عینی و انتزاعی و روابط مفهومی در متون کتاب های فارسی سه سال اول دوره ی ابتدایی بود. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی – تحلیلی از نوع کیفی است. نتایج به دست آمده عبارتند از: واژه های متون اغلب دروس یا با توجه به عنوان و یا بدون توجه به عنوان، دست کم یک شبکه ی معنایی قابل ترسیم داشتند. روابط مفهومی موجود در بین واژه ها نیز عبارت بودند از: باهم آیی، هم معنایی، تقابل معنایی، شمول معنایی، جزء واژگی و عضوواژگی. در میان این روابط، باهم آیی بیشترین کاربرد و عضوواژگی کمترین کاربرد را داشتند. فراوانی حوزه های عینی نیز از کتاب اول تا سوم به نصف کاهش یافت و حوزه های انتزاعی نیز تقریبا بسامد یکسانی داشتند.
معنا شناسی «تأویل» در قرآن با تأکید بر روابط مفهومی
حوزه های تخصصی:
تحلیل معنایی واژگان و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راه های دست یابی به دقایق معناست، این امر در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام بوده ضرورتی ویژه می یابد. در این پژوهش، معنای واژه تأویل برحسب روابط معنایی میان آیات قرآن، با روش تحلیلی و توصیفی بررسی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در پرتو شناخت روابط مفهومی این واژه و بسامد بالای همنشینی « تأویل» و «علم» نظامی تصویری، نمایان می شود که موجی از تفکر را می آفریند. محورهای چندگانه ای که واژه « تأویل » در آن استعمال شده تصویرگر نظامی که ناظر به تحقق حقائق عینی است. این واژه علاوه بر داشتن رابطه همنشینی با إتیان و علم، نوعی هم معنایی نیز با واژگان مذکور دارد. تقابل معنایی این واژه نیز حاکی از وجود نوعی بار عاطفی در آن است که ضرورت علم لدنّی جهت درک حقیقت تأویل را به نوعی تأکید می کند.
بررسی برگردان تقابل های معنایی غزل های حافظ در ترجمه علی عباس زلیخه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزل های او واژگان با دقت و ذوق زیبایی شناسانه سرشاری انتخاب شده اند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیده اند. یکی از ویژگی های زبانی حافظ، هم آوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیت های حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند با دیگر واژگان نیز مرتبطند. از این رو، فهم رابطه مفهومی واژگان و به شکل خاص واژگان متقابل، نقش زیادی در کشف معناها و زیبایی های شعر حافظ دارد. به همین خاطر، در این پژوهش سعی شده است که نمونه هایی از تقابل های معنای «مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، ضمنی» در غزل های حافظ انتخاب، رابطه مفهومی آن ها با دیگر واژگان بیت تحلیل و کارکرد معنایی و زیبایی شناسانه آن تبیین شود. سپس ترجمه علی عباس زلیخه از تقابل های معنایی و کارکردهای آن نقد شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که تقابل های مورد بحث -به شکل خاص تقابل های ضمنی- معانی بلاغی روشن و پنهان بسیاری را در شعر خلق کرده اند و کوچک ترین تغییری در تقابل و تعادل واژگان، سبب می شود که معناها و انسجام بیت، تا حد زیادی فروکاسته شود.
تأثیر گفتمان حقوقی بر کاربرد واژگان در دادگاه مدنی بر اساس طبقه بندی روابط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
325 - 344
حوزه های تخصصی:
کارآمدی واژگان در محیط دادگاه مدنی با استفاده از گفتمان کلامی و غیرکلامی نقش مؤثری در تأیید ادعای طرفین دعوی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تأثیر گفتمان حقوقی بر کاربرد واژگان در دادگاه مدنی بر اساس الگوی طبقه بندی روابط مفهومی واژگانی صفوی (1390) است. داده های تحقیق از فایل های تصویری پانزده پرونده به صورت روش تصادفی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل روابط مفهومی واژگانی شامل هم معنایی، تضاد، چندمعنایی، تأویل معنایی، ابهام، هم نشینی واژگانی و پیش انگاری متأثر از گفتمان و ژانر دادگاه های مدنی بود. از هر فایل تصویری طلاق، بیست دقیقه تجزیه و تحلیل توصیفی گردید. نتایج نشان داد، استفاده صحیح از ساختارهای واژگانی و الگوهای دستوری ارتباطات میان فردی را درجهت مثبت سوق می دهد. در اغلب موارد متهم در انتخاب واژگان ناهنجاری دارد که این مسئله متناسب با آداب و رسوم، هنجارهای فرهنگی، وظایف فردی و موقعیتی او نیست و این امر در رأی قاضی بسیار مؤثر است. نتایج این تحقیق نشان داد که قاضی از ناهنجاری کلامی و غیرکلامی کمتر استفاده کرده و در برخی موارد حتی ناهنجاری مشاهده نگردید. نتایج همچنین نشان داد که در محیط دادگاه، قضات برای تأثیرگذاری بیشتر پیام ترجیح می دهند از چندمعنایی، هم معنایی، تضاد معنایی و تأویل معنایی بیشتر استفاده کنند و با واژگان و جملات متفاوت از تکرار بپرهیزند. هم قضات و هم زوجین، از فضاهای ذهنی و راهبردهای ارجاعی به منظور رفع ابهام و توجیه خود استفاده می کنند.
بررسی دلالت های معنایی واژگان مرتبط با «زمان» در قرآن کریم (بر مبنای نظریه معناشناسی رابطه ای)
حوزه های تخصصی:
مطالعه معناشناسانه واژه های قرآن کریم منجر به بررسی منسجم، نظام مند و هم چنین استخراج مفاهیم دقیق به همراه شمارش کاربرد مختلف واژگان منتخب از قرآن کریم می گردد. در رویکرد ساخت گرا، واژگانِ زبان، انباشته ای از واژه ها نیستند، بلکه شبکه ای از الفاظ اند که برحسب تنوعی از پیوندهای معنایی، در رابطه متقابل با یکدیگرند. اهمیت مقوله «زمان» به حدی است که می توان آن را ابزار درک هستی دانست. ازاین رو نوشتار حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی روابط مفهومی واژگانِ مرتبط با «زمان» در قرآن کریم مبتنی بر رویکرد ساخت گرا و معناشناسی رابطه ای پرداخته است. برای کشف و استخراج این روابط میان واژگان، از معنای معجمی و تفاسیر مربوط به واژگان، استفاده شده است. دسته بندی واژگان مرتبط با «زمان» موجود در قرآن در سه محور «سنجشگرهای مبهم زمان»، «سنجشگرهای کلی و دقیق زمان» و «سنجشگرهای جزئی و دقیق زمان» از جمله یافته های پژوهش است؛ هم چنین می توان به ترسیم شبکه معنایی و روابط مفهومی میان این واژگان همچون شمول معنایی، هم معنایی، تضاد معنایی و جزءواژگی در هر محور به صورت جداگانه، اشاره نمود. از دیگر دستاوردهای پژوهش آن است که تنها رابطه ای که می توان میان «واژگان مبهم زمان» و «واژگان دقیق زمان» برقرار نمود، رابطه اشتمال میان دو واژه « مده » و « وقت » با سایر سنجشگرهای کلی و جزئی «زمان» است.
صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در سطح واژه از منظر زبان شناسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
37 - 57
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش بر آن بوده تا امکان صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در بین واژه ها بررسی شود. به این منظور، ابزارهایی از نظریه مجموعه ها، تابع ریاضی و برخی مفاهیم جبری به کار گرفته شده است. برای مطالعه امکان صوری سازی این رابطه مفهومی، ابتدا تعریف هایی که از شمول معنایی در فرهنگ های تخصصی زبان شناسی و درس نامه های معتبر معنی شناسی به دست داده شده، معرفی و مطالعه شده است. با مطالعه این تعریف ها، امکان تدقیق رابطه مفهومی شمول معنایی فراهم شده؛ به این ترتیب که شمول معنایی برحسب زمان و نوع (و هر دو) برای صوری سازی در نظر گرفته شده است. در ادامه، با استفاده از ابزارهای ریاضی که عمدتاً برگرفته از نظریه مجموعه ها هستند، برگردان صوری برای رابطه مفهومی موردبحث به دست داده شده است. در پایان، صحت و طرز کار رابطه صوری پیشنهادشده با مثال هایی از زبان فارسی مورد آزمون قرار گرفت و نشان داده شد که رابطه صوری متناظر با شمول معنایی در سطح واژه در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
طرح نقشه نمایی مفاهیم طبّ سنّتی ایران در ساختار ابراصطلاحنامه و شبکه معنایی«نظام زبان واحد پزشکی (UMLS)»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت ۱۳۸۹ شماره ۴۱
۶۲-۵۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش ارائ هی طرحی برای تعیین جایگاه واژگان و مفاهیم طبّ سنّتی ایران در ساختار زبان مشترک و تبیین (Unified Medical Language System = UMLS) ابراصطلاحنامه و شبکه معنایی نظام زبان واحد پزشکی جایگاه و سهم واژگان طبّ سنّتی ایرانی در واژگان و مفاهیم دانش جهانی پزشکی بود. روش بررسی: این طرح پژوهش سه بخش است: در بخش الف، نظام زبان واحد پزشکی جهت شناسایی ساختار کلی آن و شناسایی دقیق خلأ های آن در مورد مفاهیم طبّ سنّتی ایران، تحلیل م یشود. در بخش ب، متون و منابع اطلاعاتی مربوط به داروی مفرده » و « نشان هی رنگ ادرار » ،« بیماری صرع » : مفاهیم طبّ سنّتی ایران مطالعه؛ و نمون ههایی از مفاهیم کلی شامل با زیر شاخ ههای آ نها استخراج م یشود. در بخش ج، نمونه مفاهیم استخراج شده از میان مفاهیم پزشکی رایج « سنبل الطیب (غربی) ترسیم شده در ساختار نظام زبان واحد پزشکی- در خ لأهای مربوط به مفاهیم طبّ سنّتی ایران، درون ساختار ابراصطلاحنامه و شبکه معنایی این نظام، گنجانده م یشود. یافته ها: پیش نمونی از ساختار کلان طبّ سنّتی ایرانی که جایگاه آن در زبان پزشکی واحد ترسیم شده است با چگونگی تبادلات مفهومی طبّ سنّتی ایرانی با نظام زبان پزشکی واحد ارائه شد. نتیجه گیری: دامن هی فعلی یو ام ال اس تعداد قابل قبولی از مفاهیم مرتبط با طبّ سنّتی ایران را پوشش داده است. ولی جایگاه و دامن هی کامل و رسمی از دانش طبّ سنّتی ایران ارائه نم یکند. این پژوهش، موفق به تحلیل رد ههای کلان طبّ سنّتی ایرانی شده، و شیو هی برقراری تبادلات مفهومی را بین طبّ سنّتی ایرانی با طب امروزه جهانی، تحلیل کرده است.
بررسی معادل یابی واژگان در تا سبز شوم از عشق (ترجمه گزیده ای از اشعار نزار قبانی به فارسی) براساس اصل هم معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازک کاری های زبانی و ظرافت های بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر می آیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر می شود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایه وار بسیاری را در خود دارند که فهم آن ها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راه های فهم معنای واژگان، بررسی آن ها از منظر نظریه روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی می شود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هم معنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هم معنایی، تلاش می شود که واژگان هم معنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژه های مترادف، مشخص تر و روشن تر شود. از اصل هم معنایی می توان در ترجمه شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هم معنایی، معادل یابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارنده گزیده ای از شعرهای عاشقانه نزار قبانی است که موسی اسوار آن ها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادل یابی ها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادل های هم معنا، هم خوان ترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادل یابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادل های ترجمه از حیث هم نشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادل ها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلی تر و شامل تر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادل ها نیز متن ترجمه را مبهم گردانده اند.
سمانتیک غیر تابع ارزشی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 166
حوزه های تخصصی:
مرتضی حاج حسینی در ویراست دوم کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق» دو نظام تابع ارزشی و غیر تابع ارزشی معرفی کرده است که دستگاه استنتاج طبیعی آن دو و سمانتیک نظام تابع ارزشی را در مقاله های دیگری بررسی کرده ام. در این مقاله به سمانتیک نظام غیر تابع ارزشی خواهم پرداخت و فرا قضایای صحت و تمامیت را که او اثبات کرده است مورد واکاوی قرار خواهم داد. نشان می دهم که 1. این سمانتیک مبتنی بر یک نظریه مجموعه های جدید است که تاکنون تدوین نشده است. 2. تعریف مدل در این کتاب مربوط است به «مدل کامل» در حالی که مدل های معرفی شده همگی «مدل ناقص» هستند. 3. شرایط صدق فرمول های غیر تابع ارزشی یادآور شرایط صدق فرمول های مشابه در منطق استلزام اکید سی. آی. لوئیس اما در سمانتیک موجهاتی لایب نیتزی است. 4. این سمانتیک با نظریه برهان کتاب هماهنگ نیست. 5. از این رو، قضایای صحت و تمامیت در واقع نادرست هستند و مثال های نقض دارند. 6. ادات ناقض در این سمانتیک تابع ارزشی شمرده شده است در حالی که باید غیر تابع ارزشی باشد. 7. تعداد روابط در این سمانتیک متناهی (دقیقاً پنج) معرفی شده است در حالی که این تعداد بی نهایت (ناشمارا) است. 8. به همین دلیل منطق غیرتابع ارزشی باید تصمیم ناپذیر باشد، در حالی که در نظام تابع غیر ارزشی تصمیم پذیر اعلام شده است