مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ابزارگرایی
حوزه های تخصصی:
رئالیسم علمی هدف تحقیق علمی را کشف حقیقت می داند؛ در مقابل، ابزارگرایی نظریه ها را صرفا ابزارهایی مفید می داند که برای نظم بخشیدن به داده ها و پیش بینی ساخته شده اند. مهم ترین چالش این دو، نزاع بر سر هویت های مشاهده ناپذیری است که نظریه ها جعل کرده اند. به نظر رئالیست های علمی، این هویت ها واقعا وجود دارند و همان گونه عمل می کنند که نظریه های جعل کننده آنها می گویند؛ اما از نظر ابزارگرایان، اظهار نظرهای دانشمندان در مورد هویت های مشاهده ناپذیر را نمی توان صادق یا کاذب دانست. در علم اقتصاد نیز مباحث ابزارگرایی و رئالیسم جریان دارند؛ اما بر خلاف فلسفه علم، رویکردها مقابل یکدیگر نبوده، به دوره های زمانی متفاوتی تعلق دارند؛ همچنین ابزارگرایی و رئالیسم اقتصاد متفاوت از ابزارگرایی و رئالیسم علمی در فلسفه علم هستند. رئالیسم علمی، برخلاف ابزارگرایی، تا دهه های اخیر، جایی در روش شناسی علم اقتصاد نداشت. از حدود دو دهه پیش، دو برنامه رئالیستی متفاوت با نوشته های دو پرچم دار اصلی آن، اوسکالی ماکی و تونی لاسن، وارد ادبیات روش شناسی اقتصاد شدند. در این مقاله چالش های موجود در این زمینه بررسی می شود.
مروری انتقادی بر مهم ترین نظریه های تکنولوژی رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی نظریه های مرتبط با تکنولوژی های رسانه ای، که در ادبیات فرا ارتباطی حاکم اند، می تواند درک درستی از ماهیت رسانه های مدرن را در اختیار محققان رسانه قرار دهد. از آن جمله رویکرد ابزارگرایی است، که به رغم منسوخ شدن در مطالعات معرفت شناختی رسانه، کماکان در نظریات ارتباطی نمود دارد. جبرگرایی اعم از خودمختاری تکنولوژیک، الزام تکنولوژیک، و تکامل گرایی تکنیکی، و تکنولوژی های رسانه ای را علت تمام تغییرات اجتماعی دانستنْ فقط در حد یک ادعا باقی مانده است؛ هرچند جبرگرایانی نیز وجود دارند که برای تکنولوژی های رسانه ای تا این اندازه اهمیت و تأثیر قائل نیستند و سهمی هم برای فضاهای رسانه ای در نظر می گیرند. ساخت گرایی اجتماعی، به مثابه آخرین نظریه پساجبرگرایی در صدد است که ابهامات و بعضاً گزافه گویی های مطرح شده از جانب هریک از حامیان ابزارگرایی و جبرگرایی طی قرن اخیر را رفع کند، و علاوه بر تصدیق تأثیرپذیری جامعه از تکنولوژی، تکنولوژی های رسانه ای را نیز برآمده از بستری تاریخی ـ اجتماعی بداند. در این مقاله دو پارادایم اصلی حاکم بر مطالعات ارتباطی نقدو بر ساخت گرایی اجتماعی در نقش نظریه جایگزین تأکید می شود.
سنجش دیدگاه دکتر سروش درباره تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی و سنجش دیدگاه دکتر سروش درباره مسأله تکنولوژی در مقاله صناعت و قناعت ایشان و بررسی امکان یا امتناع تکنولوژی دینی در نگاه وی است. در ابتدا به بررسی اجمالی مقاله خواهیم پرداخت و در گام بعد تلاش میشود استدلال اصلی نوشته مشخص و مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. سپس براساس بررسی های انجام شده و با توجه به نظریات حوزه فلسفه و جامعه شناسی تکنولوژی میکوشیم چارچوبی جدید برای مساله تکنولوژی به دست دهیم. و نهایتا به دنبال فهم این موضوع خواهیم بود که آیا در چارچوب جدید ارائه شده برای تکنولوژی امکان تکنولوژی دینی وجود دارد یانه.
تبیین رویکردهای قومیتی در شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر همدلی و همزیستی مسالمت آمیز و برادرانه گروه های زبانی و مذهبی در ایران را به عنوان قاعده تاریخی حاکم بر مناسبات آنها با همدیگر بدانیم، در کنار آن برهه هایی نیز وجود داشته است که همزیستی میان ملت ایران دست مایه رقابت های میان نخبگان برای دستیابی به فرصت های سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. در این بین انتخابات به عنوان پدیده ای سیاسی- اجتماعی عرصه خوبی برای مشاهده ورود نخبگان ابزارگرا در این زمینه بوده است.روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای (کتب، نشریات، آرشیو روزنامه ها و اینترنت) گردآوری شده است. همچنین نقشه ها و نمودارهای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel تهیه شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که طلیعه داران این جریان هی چگاه نتوانسته اند اقبال اکثریت ملت را با خود در کسب رأی همراه نمایند و میزان موفقیت افراد در کارزارهای انتخاباتی نه بر پایه شعارهای قوم گرایانه بلکه بسته به توفقیق آنها در طرح مسائل و معضلات ملی است از این رو مقاله حاضر در پی بررسی این مسئله است که ورود برخی از نامزدهای ریاست جمهوری به عرصه تحریک مسائل قومی از منظر گروه های زبانی- مذهبی در ایران چه بازخوردهایی داشته و آنها چه بهره ای از این موضوع برده اند.
نقد مؤلفه های فرهنگی مدرنیته در نوشته های وبر، لیوتار و فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بازخوانی نوشته های وبر و فراروی از خوانش پارسونزی از وی، سویه های نیچه ای رویکرد وی به مدرنیته و مؤلفه های فرهنگی آن نمایان می شود؛ آن گونه که به برجسته سازی نقش وی چونان میان جی انگاره های نیچه ای و رویکرد انتقادی پسامدرنانی چون لیوتار و فوکو به مدرنیته می انجامد. برای آزمودن این فرضیه، نخست باید شاخصی برای سنجش هم سانی ها و ناهم سانی های وبر و پسامدرنانی چون لیوتار و فوکو برگزید و پس از آن باید روشی برای کاربست آن شاخص به کار گرفت. شاخص سنجش در این مقاله سه بیماری مدرنیته است و چونان چهارچوب پژوهشی مقاله به شمار می رود. هم چنین، روش کاربست این شاخص نیز در این مقاله تاریخ ایده های «لاوجوی» خواهد بود. بر اساس این چهارچوب نظری و روش، چهار واحد انگاره، به عنوان مؤلفه های تجزیه ناپذیر بافت اندیشه این سه، برگزیده شده است. یافته های پژوهش نشان از برجستگی واحد انگاره های «ابزارگرایی» در وبر، «تمایزیابی ارزشی» و «هم سانی فرهنگی» در لیوتار و «خودآیینی» در فوکو دارد؛ البته این برجستگی به معنی نبودن سایر واحد انگاره ها در بافت اندیشه این سه تن نیست. هم چنین لیوتار و فوکو، برعکس وبر، بر امکان فراروی از آن پای می فشارند.
ابزارگرایی کیفری: قلمرو، مفهوم، شاخص ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه رابطه اخلاق و سیاست جنایی، بحث پیرامون اخلاق اعمال کیفر
است. همانند سیاست عمومی، در سیاست جنایی نیز کمابیش شاهد رویه ها و رویکردهایی هستیم
که در آن ها هر هدفی، توسل به ابزارِ کیفر را توجیه می کند که می توان نام آ نها را ابزارگرایی
کیفری نهاد که ما در نوشتار حاضر در پی مفهوم سازی و ارائه معیار هایی برای تشخیص آن در میان
مجموعه تدابیر سیاست جنایی هستیم. بدین منظور پس از انجام مرزبندی مشخصی میان این مفهوم
با مفاهیم مشابهی همچون عوام گرایی، پیامدگرایی، فایده گرایی و عمل گرایی، شاخص های یک
سیاست جنایی ابزارگرایانه را در دو دسته شاخص های عینی شامل توسل به مقوله کیفری به عنوان
ابزار، نادیده انگاشتنِ اصول مسلّم حقوقی، نادیده انگاشتنِ اصول مسلّم اخلاقی و « در دسترس ترین »
شاخص های ذهنی شامل قصد دستیابی به یک هدف، فایده یا مصلحت عملی و نهایتاً قصد تمسک
به ی ک راه حل یا تسکین سریع و آسان ارائه نموده ایم.
بررسی رویکرد ابزارگرا به حقوق کیفری ایران در پرتو قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه ابزارگرایی، حقوق کیفری وسیله ای در خدمت اهداف از پیش تعیین شده است و اگر بتواند ما را به این اهداف نایل سازد، در آنصورت صحیح و درست تلقی می شود ولی اگر در نیل به اهداف مقتضی ناکام باشد، ابزاری نامفید، ناکارآمد و نامناسب بوده و در استفاده از آن باید تجدیدنظر کرد. بنابراین نخستین گام در بررسی ابزارگرایانه ی حقوق کیفری ایران این است که مشخص نماییم در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، حقوق کیفری باید در خدمت چه اهدافی باشد؟ دومین گام این است که مشخص نماییم آیا در نظام کیفری ج.ا.ا. استفاده از حقوق کیفری تابع محدودیت هایی است یا اینکه هیچ گونه محدودیتی در استفاده از حقوق کیفری در نظام عدالت کیفری ایران متصور نیست؟ اهدف و ارزش هایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران برای نیل به آنها می توان از حقوق کیفری استفاده کرد، را باید با توجه به قانون اساسی و نیز موازین اسلامی که براساس اصل چهارم قانون اساسی بر همه قوانین و مقررات حاکم است، ترسیم کرد؛ که از جمله می توان به اهداف متعالی و تفصیلی مقرر در اصول 2 و 3 قانون اساسی، حفظ مصونیت فردی(اصل 22)، جلوگیری از اضرار به دیگران و منافع عمومی(اصل 40) و نیز اهداف شرعی چون حفظ مصالح ضروری و مصلحت عمومی اشاره کرد. همچنین استفاده از حقوق کیفری در نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به اصول 71 و 72 قانون اساسی بی حد و حصر نبوده بلکه این استفاده تابع اصول و محدودیت هایی است که در شرع و قانون اساسی مقرر شده است.
کارکردگرایی در موضوعات عرفیِ احکام شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواردی که در قانونگذاری و در دلیل شرعی موضوع حکم قرار می گیرند، یا مخترع شارع یا عرفی اند. موضوعات عرفی که از عرف عام یا خاص پدید آمده اند و شارع از آنها اصطلاح خاصی اراده نکرده است نیز به «عرفی مستنبط» و «عرفی ساده» تقسیم می شوند. مدعای مقاله این است که در موضوعات عرفی ساده به طور مطلق و در موضوعات عرفی مستنبط بسته به لسان دلیل، به طور قطع یا با احتمال عقلایی قابل توجه، «کارکردشان در مناسبات فردی و اجتماعی» وجه اصلی موضوعیت آنها برای احکامشان بوده است. از این رو، اگر با تغییرات زمان یا مکان، کارکرد اولیه آنها از میان برود، دیگر بر اساس ادله سابقه نمی توان دوباره احکام قبلی را برایشان ثابت کرد؛ زیرا اگر دلیل ثابت کننده حکم، لفظی باشد، به دلیل مخدوش شدن ظهورش قابل استناد نیست و اگر لبّی باشد، از دایره قدر متیقن آن خارج است؛ بنابراین برای تعیین حکم جدیدشان باید به دلایل دیگری مراجعه کرد.
راهگشایی منطق فازی در تبیین رابطه نظریه و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
167 - 187
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان نظریه و واقعیت یکی از مباحث جذاب در حوزه علوم اجتماعی است. یک دانش پژوه علوم اجتماعی ملزم به درک توأمان نظری- عملی است، تا در هنگام پژوهش و تحلیل بتواند با موفقیت پدیده های این دانش آشفته و گسترده را ارزیابی کند و سامان دهد. در این تحقیق تلاش می شود با تبیین سه پارادایم کلان روش شناسانه علم (پدیدارشناسی، تفسیرگرایی و ابزارگرایی)، ضمن تحلیل دیدگاه های متفکران این پارادایم ها، به تبیین رابطه نظریه و واقعیت بپردازیم و در همین زمینه، دیدگاه بدیلی بر مبنای «روش شناسی منطق فازی» ارائه دهیم.
شمول گرایی منطقی به مثابه روش عقلانیت نوین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
153 - 169
حوزه های تخصصی:
در مواجهه با تنوع نظام های منطق سه نظریه معرفی شده است؛ انحصارگرایی، کثرت گرایی و ابزارگرایی. انحصارگرایان تنها یک نظام منطق را صحیح می دانند، کثرت گرایان همه نظام های منطق را صحیح می دانند و ابزارگرایان هیچ نظام منطق را صحیح نمی دانند. (صحت منطق برای شان موضوعیت ندارد) نظریه ای که در این جستار معرفی می شود شمول گرایی است. شمول گرایی نه انحصارگرایی است؛ چون بیش از یک نظام منطق را صحیح می داند و نه کثرت گرایی است؛ چون همه نظام های منطق را صحیح نمی داند و نه ابزارگرایی است؛ چون صحیح و ناصحیح بودن نظام منطق برایش موضوعیت دارد. ابن سینا نیز با تنوع در دانش منطق روبرو بوده است: منطق ارسطویی و منطق رواقی-مگاری. او در این مواجهه انحصارگرا نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود یکی را انتخاب می کرد و دیگری را وامی نهاد. وی کثرت گرا هم نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود هر دو را بدون دخل و تصرف و بی کم و کاست بر می گرفت. ابن سینا ابزارگرا نیز نبوده است؛ زیرا صحت نظام منطق برای او موضوعیت داشته است.
الزامات بین المللی مالکیت فکری در جامعه بین المللی و کارکرد آن در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
271 - 286
حوزه های تخصصی:
مالکیت فکری یکی از شاخه های حقوق بین الملل است که به سرعت جایگاه خود را در موضوعات حقوق بین الملل تثبیت نموده است. اما نوع نگاه به این موضوع در کنشگران یکسان نیست؛ بنابراین پرداختن به آن ضروری است. با در نظر گرفتن این موضوع هدف مقاله پیش رو بررسی الزامات بین المللی مالکیت فکری در جامعه بین المللی و کارکرد آن در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا است. سؤال اصلی به این گونه تنظیم شده است: الزامات بین المللی مالکیت فکری در جامعه بین المللی چیست و کارکرد آن در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا چگونه قابل ارزیابی است. رویکرد پاسخگویی به این پرسش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در نظام حقوق مالکیت فکری آمریکا، به دلیل ماهیت و تحلیل اقتصادی ابزارگرا است و در مقابل، نظام حقوقی ایران، چه در مرحله اعطای حق و چه پس ازآن، نگاهی وظیفه گرایی آن هم در راستای سنت گرایی دارد.
نقد و بررسی مبانی فلسفی نظریۀ «اِم» بر اساس فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استیون هاوکینگ، فیزیکدان انگلیسی معاصر، با انتشار کتاب طرح بزرگ و ارائه نظریه «اِم»، نزاع دیرین علم و دین را وارد مرحله جدیدی کرد. به رغم ادعای هاوکینگ، مبنی بر «مرگ فلسفه»، او در نظریه اش از برخی مبانی فلسفی بهره برده که این مقاله در صدد ارزیابی و نقد آنها است. مهم ترین مبانی فلسفی ای که نظریۀ اِم بر آنها استوار است عبارت اند از (1) علم گرایی، که بنیادی ترین مبنای نظریۀ اِم تلقی می شود، و در آن مراد از علم به طور خاص علم جدید یا علم تجربی است؛ (2) ابزارگرایی، که مطابق آن قوانین و نظریه ها صرفاً ابزارهایی برای پیش بینی پدیده ها هستند و اساساً واقعیت فیزیکی موضوعیت ندارد؛ (3) نفی اصل علیت، که با استفاده از «اصل عدم قطعیت» و «اصل تصادف» صورت گرفته است. در این مقاله، که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است، پس از تبیین مبانی فوق نشان داده می شود که بر هر یک از این مبانی نقدهای جدی وارد است. علم گرایی، بدون توجه به محدودیت های روش تجربی، سایر منابع معرفتی و از جمله عقل را نادیده می گیرد. ابزارگرایی نهایتاً منجر به پذیرش نظریات متناقض می گردد و واقع گرایی علمی را نفی می کند. انکار اصل علیت نیز، که ریشه در فهم نادرست این مفهوم فلسفی دارد، مستلزم نفی هر گونه ارتباط واقعی میان موجودات جهان است. این نقدهای مبنایی در کنار اشکالات دیگری که در مقاله به آنها پرداخته شده حاکی از ضعف و بی اعتباری نظریه اِم است.
آیا فنّاوری از لحاظ ارزشی جهت دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، پاسخ به این پرسش مهم بود که آیا فنّاوری ابزاری خنثی است یا جهت و بار ارزشی و اخلاقی دارد. روش: روش نگارش مقاله، تحلیل اسنادی است. برای پاسخ، ضمن ارائه تعریف مختار از فنّاوری و جهت داری، با ذکر چهار دلیل از طرفداران خنثی بودن فنّاوری(ابزارگرایان) و نقد ادلّه آنان(مثل پیت، مطهری، رحیم پور) به ادلّه طرفداران جهت دار بودن فنّاوری با شش گرایش متفاوت پرداخته شده است(مثل هایدگر، فینبرگ، نصر، پستمن، گلشنی، آیدی، وندپول، کروز، سروش و...). سپس ادلّه کسانی مثل ذات گرایان و تعیّن گرایان را جبری و افراطی دانسته و در نهایت، با پذیرش سخن طرفداران تأثیر علوم پیشینی و فرهنگ در فنّاوری و پذیرش مشروط نظریه «وساطت فنّاوری» و «طرح کاربرد» فنّاوری، به موضعی میانه و معتدل می رسد. یافته ها و نتیجه گیری: نویسنده هم افراط ذات گرایان را رد می کند و هم تفریط ابزارگرایان را و خود موضعی اصلاحی در بین آن دو اتخاذ می کند.