ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۱۴۱.

مدل نمای لحظه ای و محتوای اتمی تجربه های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زمانی نمای لحظه ای ویژگی های زمانی توالی محتوای اتمی هم آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۲۶
تجربه های زمانی تجربه هایی هستند که جنبه های زمانیِ جهان را بازنمایی می کنند. به لحاظ پدیدارشناختی، تجربه های زمانیِ ما به طور مستقیم و بی واسطه به ویژگی های زمانی تعلق می گیرند. این حقیقت بدیهیِ پدیدارشناختی با مقدمات دیگری منجر به پارادکس می شود. برای حل این پارادکس مدل هایی برای تبیینِ امکانِ تجربه های ادراکی مستقیمِ ویژگی های زمانی ارایه شده است. سه مدل اصلی عبارتند از نمای لحظه ای (اتم گرایی)، امتدادی و نگهداشتی. براساس مدل نمای لحظه ای، تجربه های ادراکی چیزی بیش از رویدادهای آگاهانه آنی یا کوتاه مدت که در توالیِ یکدیگر قرار گرفته اند نیستند و توالی آنها برای تجربه زمانی کفایت تبیینی دارد. ما در این مقاله نخست پارادکسِ تجربه زمانی و مدل های تجربه زمانی را معرفی می کنیم. سپس به شرحِ اساسی ترین نقد علیه اتم گرایی، یعنی عدمِ کفایتِ توالیِ صرفِ تجربه های اتمی برای توضیح تجربه های زمانی، و ردّ آن می پردازیم. در نهایت کفایت تبیینیِ توالیِ تجربه های اتمی برای تجربه زمانی را نشان می دهیم.
۱۱۴۲.

بررسی قاعده نقض تالی در منطق سینوی در پرتو بحث ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاعده نقض تالی شرطی متصل جزئیه منطق سینوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
در سنت منطق سینوی قاعده ای وجود دارد که مطابق آن میان هر دو قضیه شرطی متصل با کمیت یکسان و کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده، نقض تالی نامیده شده است. منطق دانان سینوی در مورد این قاعده اختلاف نظر دارند. برخی از این منطق دانان این قاعده را اثبات کرده و برخی، این اثبات ها را مردود شمرده اند. در مقاله حاضر تلاش نموده ایم نشان دهیم که اختلافات در مورد این اثبات ها با ابهامات موجود در سنت منطق سینوی درباره ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه پیوند خورده است. برخی از شواهد موجود در منطق سینوی بر این مطلب دلالت دارد که ادات مناسب برای صورت بندی رابطه میان مقدم و تالی در شرطی های متصل جزئیه، عطفی است و برخی از شواهد این رابطه را شرطی نشان می دهند. در مقاله حاضر نشان داده ایم که این مطلب تاثیری جدی بر اختلافات موجود در مورد قاعده نقض تالی گذاشته است.
۱۱۴۳.

گذار از تعلیم و تربیت الحادی به الهیاتی؛ درآمدی تحلیلی بر فلسفه تعلیم و تربیت هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت (بیلدونگ) روح مطلق سکولاریزم هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
در عالم غرب مساله «بیلدونگ» بیش از هر کسی در اندیشه هگل مورد توجه قرار گرفته است. او در کتاب های پدیدارشناسی روح و عناصر فلسفه حق و همچنین خطابه های نورنبرگ بر این موضوع تمرکز بیشتری نموده است. در مقاله حاضر دو نکته محوری در اندیشه هگل مورد تاکید قرار گرفته است؛ الف) ضرورت تمایزنهادن میان گونه های مختلف بیلدونگِ «الهیاتی-اخلاقی»، «طبیعی-انسان شناسانه»، «سیاسی» و در نهایت بیلدونگ «فرهنگی-تاریخی» هگلی؛ و سپس رفع اتهام از سیستم هگلی، مبنی بر تلاش در جهت حذف خدا و نگره الهیاتی از مفهوم بیلدونگ، ب) اثبات این مطلب که از نظر هگل فرآیند تعلیم و تربیت همزمان «طبیعت»، «فرد» و «جامعه انسانی» را در بر گرفته و بر خلاف تصور رایج، محدود به فرد انسانی نخواهد بود. ازاین رو وی به هنگام بحث از آگاهی، آزادی، از خودبیگانگی و نظایر آن در واقع مراتب شکل گیری تعلیم و تربیت در این سه ساحت را تبیین می کند.
۱۱۴۴.

بررسی مفهوم مکان در مدارس با تکیه بر دیدگاه هایدگر در باب مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دازاین مکان رفع دوری مدرسه شاگرد یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۵
مدرسه به عنوان نهادی که شکل گیری اش با هدف یاد دادن مسائلی که انسان ها در طول زندگی با آن مواجه می شوند، انجام شده است، شایسته توجهی مضاعف است. چرا که مسیر در-جهان-بودن افراد بسیاری را نقش می زند و در ایفای وظایف آن ها نسبت به خود و جامعه شان نقش کم رقیبی دارد. علی رغم این، به نظر می رسد ظرایف بنیادین و تاثیرگذاری در خصوص مدرسه ناچیز و کم اهمیت تلقی شده و پرداختن به آن ها پس از گذشت سالیان نسبتا بلند از شکل گیری مدارس نوین، اتفاق نیفتاده است. این که مفاهیم فلسفی مهمی مانند مکان، زمان، یادگیری و ماهیت اجتماعی در خصوص مدارس تعریف و تبیین نشده اند، از نظر نگارنده موجب رخدادی است که زیستن شورانگیز را از شاگردان می گیرد. مدرسه نمی بایست مکانی خشک و متصلب به حساب آید که مجال هیچ عرض اندامی به شاگردان ندهد، بلکه باید کوشید تا مفهوم مکان در مدارس را به نحوی تبیین نمود که شاگردان و نسبت آن ها با شهر و جامعه و به طور کلی با زمانه شان را در نظر داشته باشد. لذا باید کوشید تا به جای پرسش های متداول، این بار از این جا آغاز کنیم که مدرسه کجاست؟
۱۱۴۵.

بازخوانی وجود و ماهیت عقل در اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل اثولوجیا ابداع مفهومی - مصداقی وجود ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۷
مسئله تمایز وجود و ماهیت در فلسفه اسلامی بطور آشکار مطرح شده است؛ اما درمورد ریشه های طرح این مسئله اختلاف نظر وجود دارد. این نوشتار مدعا بر این است در اثولوجیا در مبحث «عقل» می توان رگه هایی از طرح «مسئله تمایز وجود و ماهیت» را یافت. در میمر پنجم اثولوجیا اصطلاح  «ماهو» را با «لم هو» در عقل یکی می داند و آنرا در موجودات دیگر در مقابل و متمایز از هم می داند. پرسش این است یکی دانستن «ماهو» و «لم هو» در عقل به چه معناست؟ آیا می توان از دو اصطلاح «ماهو» و«لم هو» در اثولوجیا در مبحث عقل تلقی «وجودی» داشت که بتوان ریشه مسئله تمایز «وجود و ماهیت» را در آن بررسی کرد؟ در این نوشتار برآنیم این مسئله را از حیث مفهومی-مصداقی و ابداع بررسی کنیم. از حیث مفهوم از طریق تعریف،  و مصادیق آن در عالم عقل و ماده آنرا تبیین کنیم و از حیث ابداع هم با ابداع دفعی و تام مسئله را بررسی کنیم. براین اساس لازم است ابتدا اصطلاح و واژگانی که برای «وجود» و «ماهیت» در اثولوجیا بکار رفته است و تلقی ای که این کتاب ها از «وجود» و «ماهیت» دارند را تبیین کنیم سپس به بررسی «لم هو» و «ماهو» و مسئله وجود و ماهیت در عقل از حیث مفهوم و مصداق بپردازیم. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
۱۱۴۶.

اندیشه علمی- فلسفی تالس؛ خوانشی زمینه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تالس ملطی آرخه آب اسطوره متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۹
سرآغاز اندیشیدن فلسفی، گسست از تأمل اسطوره ای و به طور خاص در یونان و شهر ملط با اندیشیدن تالس درباره آرخه یا ماده المواد عالم بوده است. تأملات تالس به لحاظ ریشه های بین فرهنگی و بیناتمدنی و تأثیرپذیری از آگاهی ها و دانش تمدن های همجوار بسی حائز اهمیت است. سوال و دغدغه نوشتار حاضر با مفروض داشتن اینکه ملط به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی خود از سویی محل گذر بازرگانان و انتقال کالاهای تجاری مختلف بوده و سبب شده امثال تالس با سفرهای خویش به مناطق دیگر و یا آگاهی یافتن از دستاوردهای آنها اعم از مصر و بابل، مسیری نوینی در اندیشه ورزی علمی و عقلانی بگشاید، آن است که تأملات وی در توضیح وضعیت انضمامی عالم چه مسیری را طی نموده و به طور خاص هستی آدمی را چگونه صورتبندی نموده است؟ در پاسخ بدین سوال، فرضیه و مدعای مطرح شده آن است که تالس با طرح ایده آب به عنوان ماده تشکیل دهنده عالم، درصدد توضیح ساز و کارهای تطور امور هستی نه با علل و عواملی بیرون از پدیده ها بلکه از درون خود آنها برآمده و با آنکه هنوز رگه هایی اسطوره ای در اندیشه وی وجود دارد، مسیری را برای طرح تطور امور با فعل و انفعالات آنها گشوده است.
۱۱۴۷.

راه های وصول به حق تعالی در اندیشۀ ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۴
در اندیشه ملاصدرا راه های وصول به حق تعالی عبارت اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن ها می تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه گشا نبوده است. لذا می توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه های وصول به حق تعالی را تبیین کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
۱۱۴۸.

زبانمندی، صرفِ به بیان درآوردنِ تجربه ها نیست؛ (نسبت زبان و فهم نزد گادامر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فهم زبانمندی فهم تفسیر هرمنوتیک فلسفی گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
کانون بحث هرمنوتیک فلسفیِ گادامر مسئله فهم و به نحو دقیق تر، نحوۀ رخدادِ فهم در مواجهۀ ما با جهان همچون یک «متن» است. گادامر درصدد پدیدارشناسیِ فهم، بیان شرایطِ امکانِ فهم و چگونگیِ رخ دادنِ آن است. ادعای تحریک برانگیز او این است که «هرگونه» مواجهۀ ما با جهان، که از آن به فهم (یا تفسیر) تعبیر می کنیم، با وساطت زبان انجام می شود. فرایند تفسیر همانا فهمِ زبانیِ ما از جهان است. جهانشمولیِ این درک زبانی از جهان تا آنجاست که حتی در مواقعی که به ظاهر زبان «تعلیق» می شود، باز برای بحث از این نارسایی ناچاریم که به خود زبان پناه ببریم. این یکی از ابعاد «رازآلودِ» زبانمندی آدمی است. بُعد دیگر به این واقعیت بازمی گردد که زبان همانند جهان هیچ گاه به طور کامل تن به «عینیت بخشی» نمی دهد و به مث5ابه یک کلِ یکپارچه به آگاهی ما داده نمی شود، چراکه خودش شرط هرگونه آگاهی و فهم است. پرسش هایی که محور بحث این نوشتار را تشکیل می دهند، بدین قرار  است: آیا گادامر با تأکید بر درهم تنیدگیِ زبان و فهم (زبانمندی فهم)، صرفاً می کوشد همان ادعای دیرینه در باب نسبت زبان و تفکر را به ما یادآوری کند، یا ادعایِ بنیادی تری در ذهن دارد؟ آیا او با تمرکز بر زبانمندی ذاتیِ فهم آدمی می خواهد ناکرانمندی مرزهای زبان را به ما گوشزد کند یا بر مرزها و محدودیت های آن تأکید دارد؟ نهایتاً اینکه این ناسازگاری ظاهری در عبارات گادامر را چگونه می توان حل کرد که یک بار فهمِ زبانی و ویژگی زبانمندی را به خود انسان هنگام مواجهه با جهان نسبت می دهد و یک بار به شیوۀ پدیدارشناختی، زبان را «زبانِ خود چیزها» می داند؟ ما در طی این نوشتار، ضمن روشن نمودنِ دلالت زبان و فهم و نسبت آنها با هم نزد گادامر، کوشیده ایم به پرسش های مذکور به نحو ضمنی پاسخ دهیم با تأکید بر اینکه مقصود گادامر از زبانمندی به صرف به قالب کلمات درآوردنِ (به بیان درآوردن) تجربه ها محدود نمی شود، بلکه این امر تنها نمود بیرونی و انضمامیِ بُعد زبانمندیِ فهم ما را شامل می شود.     
۱۱۴۹.

جایگاه واهمه در عمل از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وهم واهمه عمل ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
از منظر ابن سینا، قوه واهمه یکی از مهم ترین مبادی عمل است. این قوه مبدأ ادراکی عمل است. ادراک پیشین عمل، به کارگیری متصرفه برای تصور عمل،  تحریک شوق شهوی و غضبی از طریق ادراک جزئی و تصوری نفع و ضرر، یاری رسانی به عقل عملی، پدیدآوردن برخی از کیفیات نفسانی مانند ترس یا آرزو، تولید گزاره های کاذب، تأثیر در خارج از بدن و واسطه گری بین وضعیت های بدنی و عمل از جمله کارکردهای این قوه است. این قوه برای کارکرد خود به همراهی سایر قوای ادراکی نیازمند است. واهمه انسان به دلیل همراهی با عقل، به کارکرد دیگری مانند اذعانات جزمی و ساخت برخی از گزاره های کلی دست یافته است. تشابه، تجربه، نیاز قوا و الهامات رحمانی الهی از جمله راه هایی است که از آن طریق، واهمه بدون کمک عقل به ادراکات خود دست می یابد. واهمه در اکثر موارد، بدون تصدیق و بلکه با ادراک تصوری نفع و ضرر را ادراک می کند. تصریحات ابن سینا درباره گزاره های مخیله و انفعال نفس از تخیلات بدون تصدیق این مدعا را اثبات می کند. علی رغم ابعاد مختلف اندیشه ابن سینا درباره وهم و جایگاه آن در عمل، اندیشه او دارای تعارضات و ابهاماتی است؛ مانند استناد ادراک کلی به قوه واهمه مادی در برخی موارد و عدم امکان تبیین بعضی کارکردهای وهم.
۱۱۵۰.

بررسی و مطالعۀ تطبیقی تفکر نیچه و دیلتای دربارۀ تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن نوزدهم نیچه دیلتای فلسفه تاریخ فلسفۀ حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۳۴
«تاریخ» تحت تأثیر تفکرات هگل در قرن نوزدهم، جایگاه رفیعی به خود اختصاص داد. سپس برخی از تاریخ نگاران با طرز تفکری پوزیتیویستی، ایدۀ تاریخ نگاری علمی را مطرح کردند تا بر مبنای آن، تاریخ به علمی یقینی تبدیل شود و همانند علوم طبیعی جدا از ذهنیات پژوهشگر قرار گیرد. مسئلۀ اساسی که در این مقاله سعی داریم تا به بررسی آن بپردازیم چگونگی رابطۀ میان فلسفه و تاریخ است.  مسئلۀ از اینجا آغاز می شود که تاریخ گرایی آلمان با اعتقاد به نیروی هنجاری تاریخ، بر این مهم تأکید داشت که مورخ باید با کشف واقعیت های محض و آشکارکردن معنای تاریخی آنها، جهت گیری ای برای جامعه و فرهنگ فراهم کند. براساس این تصور از تاریخ، عملکرد اجتماعی و فرهنگی فلسفه به چالش کشیده شد. در این اوضاع نابسامان که فلسفه را با بحران هویت روبه رو ساخته بود، طرح های نیچه و دیلتای، یعنی جنبش گسترده و متنوع «فلسفۀ حیات» به نیروی محرکۀ تجدید فلسفه در قرن 19 تبدیل شدند. نیچه و دیلتای در این موضوع اتفاق نظر داشتند که تاریخ نگاری جامع در درک خود از انسان، مسئلۀ نسبیت گرایی را به وجود آورده است که موجب «انحلال» و «بدبینی» می شود و نمی تواند آیندۀ فرهنگ بشریت را پیش بینی کند؛ ازاین رو، خواستار فلسفۀ جدیدی شدند که باید هدف فرهنگ بشری را آشکار و از پیشرفت آن در جهت رسیدن به هدفش حمایت کند. آنها با اینکه در برابر نتایج نقد تاریخی، مسیری مشابه برای تأیید اقتدار فرهنگی فلسفه انتخاب کردند، اما به یک راه حل کاملاً متفاوت رسیدند. نیچه پادزهرها علیه تاریخ گرایی را «فوق تاریخی» می خواند که شامل هنرِ نحوۀ فراموش کردن تاریخ و زندگی در افقی محصور و تعین شده است؛ یعنی داشتن این استعداد که چه وقت باید تاریخ را حس کند و چه وقت باید آن را کنار بگذارد. به عقیدۀ وی این هر دو روش به صورت همسان برای تندرستی فرد، سلامت یک ملت و فرهنگ لازم اند. دیلتای برخلاف نیچه، تاریخ را پادزهر و درمان شکست های فلسفۀ زندگی می داند: تاریخ اگر زخم ایجاد کند، باید آن را نیز درمان کند.
۱۱۵۱.

ارتباط حدوث و کثرت نفوس؛ چالش های سینوی پاسخ های صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث نفس وحدت و تعدّد نفوس امکان استعدادی ابن سینا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
دیدگاه قدم نفس گاه بر مبنای عکس نقیض قاعدۀ «کل حادث مسبوق بقوة و مادة» تبیین شده و گاه بر مبنای آن بر وحدتِ نفوس استدلال شده است.اصل این قاعده مورد اشکالاتی در فلسفه اسلامی قرار گرفته و زمینه ای برای معرفی بدن به عنوان وجه ترجیح حدوث روحانی نفس و ماده کثرت نفوس نزد ابن سینا بوده است.وی با اشاره به ویژگی های نفسانی نشان می دهد که جز با ارجاع به کثرتِ نفوس که خود مقدمه لازم برای اثبات حدوث نفس است قابل تبیین نیستند.امکانِ دفاع از مدعیات سینوی بر مبنای بنیان های فلسفی وی ناممکن و نیازمند تجدید نظرند. حکمت صدرایی در پی بازسازی مدعیات سینوی برمی آید. پژوهش حاضر تلاش می کند تا ضمن بیان دلایل وحدت یا کثرتِ نفوس بر مبنای قاعده عقلی مورد اشاره، اشکالات وارد بر دلایل قاعده و پاسخ های طرح شده بیان شود و راهی نو در حل چالش های سینوی در مسئلۀ حدوث نفس پیموده شود.
۱۱۵۲.

تبیین نظریه نمادین پل تیلیخ و واکاوی کارایی آن در ساحت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل تیلیخ زبان نمادین نمادهای دینی زبان قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۱۱
یکی از مسائل مهمّ امروزی فلسفه دین که با دانش های زبان شناسی، کلام و تفسیر گره خورده است، مسئله ی «زبان دین» یا «زبان دینی» است. در عصر حاضر متفکران غربی نوعاً با طرح نظریه هایی چون نمادانگاری، کارکردگرایی، تمثیل انگاری، و اسطوره پنداری زبان دینی را غیر شناختاری و فاقد بار معرفتی دانسته اند. در این میان، پل تیلیخ (1886 1965)، متکلم مسیحی آلمانی امریکایی، زبان دین را نمادین می داند. از نگاه وی، دین همان شناخت امر متعالی و پیوند قلبی با اوست و چون امر متعالی نامحدود و دست نایافتنی است گزاره های دینی نمی توانند با زبان عادی از آن سخن بگویند و ناچار زبان دین زبان نمادین خواهد بود. در مقالۀ حاضر، پس از تبیین و تحلیل دقیق نظریۀ نمادین پل تیلیخ، از چالش های فراوان این نظریه سخن گفته شده است؛ ابهام مفهومی، ابهام در نتایج، تناقض میان نظریه و عملکرد صاحب آن، خلط میان نماد و زبان نمادین، خلط مفهوم و مصداق وجود الهی، و به ویژه غیر معرفت بخش بودن گزاره های دینی از جملۀ این چالش هاست. افزون بر این، تفاوت ها به لحاظ بستر، آموزه ها، چالش ها، و راهکارها میان فضای «کتاب مقدس» و «الهیات مسیحی» از یک سو و «قرآن» و «الهیات اسلامی» از سوی دیگر چنان عمیق و اساسی است که به فرض کارآمدی نظریۀ تیلیخ در الهیات مسیحی نمی تواند در ساحت قرآن کارایی داشته باشد.
۱۱۵۳.

تأملی دوباره در «حکایت ذاتی» و «حکایت شأنی»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم عالم معلوم حکایت ذاتی حکایت شأنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۱
بسیاری از فلاسفه بر این باورند که در علم حصولی، حکایت مفهوم یا صورت ذهنی از محکی خود، ذاتیِ صورت ذهنی است؛ به این معنا که اولا خاصیت حکایت گری را نمی توان از مفهوم یا صورت ذهنی جدا کرد و ثانیا هر مفهومی صرفا با یک محکی خاص ارتباط دارد، و به اصطلاح، هر چیزی را نشان نمی دهد. اما برخی بر این باورند که نظریه «حکایت ذاتی» صحیح نیست و نظریة درست در زمینة حکایت گری علوم حصولی، دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی (ره) است که با عنوان «حکایت شأنی» شناخته می شود. در این نوشتار، با بررسی دو دیدگاه مزبور نشان داده ایم که اولا اشکالاتی که نسبت به «حکایت ذاتی» مطرح شده-اند، صحیح نیستند، ثانیا نظریة «حکایت شأنی» - دست کم بر اساس برخی خوانش های ارائه شده – نه قابل دفاع است و نه با مبانی دیگر علامه مصباح یزدی (ره) سازگار است.
۱۱۵۴.

"Death Must Have Become Terrifying": The Social Conditions of Anxiety

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Death Anxiety Hegel recognition finitude

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
While Hegel would agree with existentialist philosophers that anxiety testifies to an existential condition, applying to any human being as such, he believes that the experience of anxiety is shaped by social and cultural institutions and changes over history. The paper offers a reconstruction of Hegel’s account of the social conditions of anxiety. While my focus is the modern period, I use Hegel’s comments on death in previous epochs—and especially in ancient Greece—to bring out the peculiarity of modernity. In the first half of the paper, I discuss the nature and conditions of anxiety. In the second half, I trace Hegel’s critique of a common way to avoid—of flee from—anxiety in modernity, which results in social isolation, boredom, and emptiness. As long as the modern individual is only an economic actor in civil society, she is prone to anxiety. To confront her finitude, Hegel argues, she must endorse her political affiliation, namely, be an active and sacrificing citizen of the state.
۱۱۵۵.

Some Parallels between Phenomenology and Pragmatism. Intentionality, Attention and Precategorial Dimension in Husserl and Royce

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Phenomenology Pragmatism Intentionality Precategorial Attention

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
My aim in this paper is to show how Josiah Royce’s philosophy contains many themes that will be at the core of Husserl’s philosophical investigations. This paper is divided in two sections. The first one outlines the start point of these two philosophers, contextualizing their background and showing how they share a common purpose: put the experience at the center of their thought. For this reason, I want to analyze how they treat the concept of attention in relation to that of intentionality to argue that their philosophies are strictly anchored to the givenness of the experience. In the second one I deal with the rising of the precategorial dimension (prior to any objectivation), as a possibility of experience itself, making a parallel between the Husserlian concept of Lebenswelt and that Roycean of World of Appreciation. Through this distinction they both criticize the scientific, naturalistic and objectivistic Weltanschaung, showing how its method is founded in an intuitive and non-thematic relation with the world experience that comes ontologically before the scientific description.
۱۱۵۶.

بسط منطق زالتا بر اشیای معمولی انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق زالتا نظریه شیء زالتا اشیای اساطیری اشیای معمولی انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
در تقسیم بندی اشیا مطابق نظریه شیء نوماینونگی زالتا، اشیا یا معمولی هستند و یا انتزاعی. طبق این رویکرد، اشیای معمولی ویژگی ها را نمونه گیری می کنند و اشیای انتزاعی، ویژگی ها را کدگذاری می کنند. با این همه، به نظر می رسد که اشیایی نظیر اشیای اساطیری، ناقض این تقسیم بندی هستند. طبق دریافت های اسطوره شناسانه، هویات اساطیری وجود واقعی دارند و در تحقق بخش های متمایز داستانی و عینی قابل تحقق هستند. توضیح این امر با منطق زالتا ممکن نیست. با این همه، می توان با افزودن طبقه اشیای معمولی انتزاعی که از سویی، ویژگی ها را نمونه می گیرند و از دیگرسو، ویژگی هایشان ذاتی آنها هستند و بنابراین، به شکل ضروری واجد این ویژگی ها هستند، توضیح داد که چگونه اشیای داستانی می توانند تحقق بخش هویات اساطیری باشند. همچنین اعمال تمایز نحوه وجود شی عینی معمولی و شی انتزاعی معمولی بر منطق زالتا توضیح می دهد که چگونه شیئی عینی می تواند تحقق بخش هویات اساطیری باشد. به این ترتیب، این منطق بسط یافته با تغییرات مربوطه در نحو و سمانتیک منطق زالتا، قادر به توضیح دریافت های اسطوره شناسانه است.
۱۱۵۷.

نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امتناع تناقض موضوع پارادوکس گزاره وجود ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۵
در مقاله ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده ی فهم نادرست ساختار آن می داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
۱۱۵۸.

حصار پیش داوری ها و چالش ذهنیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت گرایی پیش دریافتی از تمامیت کاربرد دیالوگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
گادامر، هستی انسان را هستی افکنده شده در تاریخ و سنت میداند که دارای نحوهی دید خاص و پیش داوری است. پیشداوریها ریشه در موقعیت مفسر دارند و در فهم دخیل هستند. به همین دلیل، منتقدینی مانند بتّی (Betti) و هرش (Hirsch)او را متهم به ذهنیتگرایی میکنند. اما گادامر مدعی است که در دام ذهنیت گرایی نمیافتد؛ زیرا بر مبنای مفهومِ پیش دریافتی از تمامیت معتقد است که مفسر همواره پیشداوریهای خود را در مواجه با حقیقت متن مورد ارزیابی و اصلاح قرار میدهد و آنها را بر متن تحمیل نمیکند، ولی خود مفهوم پیشدریافتی از تمامیت در اندیشهی گادامر به سنتگرایی میانجامد بدین معنا که فهم متاثر از تاریخ و سنت است و مفسر دخالتی در آن ندارد. گادامر با استفاده از مفهوم کاربرد که طبق آن، مفسر معنای متن را با موقعیت هرمنوتیکی خودش ربط میدهد از سنتگرایی فاصله میگیرد. اما مفهوم کاربرد دوباره به ذهنیتگرایی میانجامد. به نظر میرسد گادامر در دوری باطل میان ذهنیتگرایی و سنتگرایی گرفتار میشود. در این پژوهش، ضمن توضیح دورِ میان ذهنیتگرایی و سنتگرایی با تمرکز بر ساختار دیالوگی فهم و ابتنای آن بر الگوی سوژه-سوژه نه سوژه-اوبژهی دکارتی نشان خواهیم داد که گادامر از این دور فراتر میرود و فهم هرمنوتیکی، فهمی ذهنی نیست.
۱۱۵۹.

بررسی انتقادی دیدگاه جان کاتینگهام پیرامون تجربه دینی و کارکرد آن در تشکیل باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جان کاتینگهام تجربه دینی عام تجربه دینی خاص رویکرد میانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
جان کاتینگهام، به دو نوع تجربه دینی توجه دارد: تجربه دینی عام و تجربه دینی خاص. ازنظر او تجارب عمومی، نیازی به آموزش خاص و پیچیده، تحقیقات علمی یا نظریه پردازی فلسفی ندارد، بلکه اقدامی ساده برای پذیرش یک هدیه است. البته، چنین تجاربی برخلاف مشاهدات روزمره در دسترس همگان نیست و تحقق آن نیازمند شرایط خاصی است. وی درباره تجارب دینی خاص نیز معتقد است در مواجهه با قسمت هایی از کتاب مقدس که مشتمل بر گزارش چنین تجاربی هستند، نه باید رویکردی طبیعت گرایانه یا اسطوره زدایانه داشت و نه رویکردی ظاهرگرایانه؛ بلکه باید به گونه ای این فقرات را تفسیر نمود که هم محتوای شگفت انگیز آن حفظ شود و هم این محتوا تقابلی با علم مدرن نداشته باشد. اثر پیش با استفاده از مبانی فلسفه اسلامی، مروری انتقادی بر هر دو قسمت دیدگاه وی دارد. حاصل این نقدها آنکه با توجه به شخصی بودن قرائن حاصل از تجارب دینی، تضمین معرفتی این تجارب به وسیله شیوه عقلی و وحیانی حاصل می شود و بر این اساس، این تجارب را نمی توان راهی مستقل در کنار راه عقلی و وحیانی دانست. همچنین مشاهده تجارب دینی خاص، مشاهده حسی نبوده و در ظرف خیال و واهمه بشری رخ می دهد بدون آنکه متعلق این تجارب، از ویژگی نفس الامری خود تبدل یافته باشند.
۱۱۶۰.

براهین اثبات وجود ماده اولی نزد ابن سینا؛ یک بررسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ماده اولی برهان قوه و فعل فصل و وصل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۱۳
ابن سینا، دو برهان «فصل و وصل» و «قوه و فعل» را بر اثبات وجود ماده اولی اقامه کرده است، در این مقاله نشان دادیم، بر هر دو برهان اشکالاتی وارد است. ادعای برهان فصل و وصل آن است که تغییر فصل و وصل ممکن نیست، مگر اینکه مؤلفه هیولا که حامل فصل و وصل است، موجود باشد، این مؤلفه، جزء مشترک و تأمین کننده عامل اینهمانی در طول دگرگونی و تغییر است، در این مقاله در طی استدلالی نشان دادیم، این برهان از عهده ادعایش یعنی اثبات وجود هیولا و نیز حل مسئله تغییر فصل و وصل بر نمی آید. دیگر برهان اثبات ماده اولی، برهان قوه و فعل است، در این مقاله نشان دادیم، بر اساس برهان قوه و فعل نیز امکان اثبات ماده اولی مشائین وجود ندارد. ادعای برهان آن است که از اثبات ویژگی بالقوه بودن، به اثبات وجود جوهر ماده اولی می رسد، این اثبات خود گامی است در جهت رسیدن به نظریه مختار ابن سینا در باب حقیقت اشیاء مادی که «ماده- صورت گرایی» نامیده می شود، اما؛ الف) اتصاف ویژگی بالقوگی را می توان در چارچوب نظریه رقیب ماده–صورت گرایی، یعنی نظریه «بسته ای» نیز تبیین کرد، بدون اینکه به سراغ ماده–صورت گرایی رفت، هرچند، برهان قوه و فعل، حتی در چارچوب این نظریه نیز دچار مشکل است. همچنین نشان دادیم، برهان قوه و فعل، حتی در چارچوب دیگر نظریه رقیب یعنی نظریه «زیرنهاد» نیز کارآمد نخواهد بود. حاصل آنکه نشان دادیم، هر دو برهان نمی توانند ماده اولی مد نظر ابن سینا را اثبات کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان