آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

اشتراکِ لفظی و معنوی وجود در فلسفه متأخر اسلامی (از زمان میرداماد تا عصر حاضر) همواره یکی از بحث برانگیزترین مسائل فلسفی بوده است. عده ای همچون ملاصدرا و شاگردانش به اشتراک معنوی وجود و عده ای همچون تبریزی و برخی از شاگردانش به اشتراک لفظی وجود قائل شدند. در این میان یکی از فیلسوفان گمنام عصر صفوی یعنی علیقلی بن قرچغای خان که از شاگردان ملارجبعلی تبریزی است، دیدگاه سومی را در این باره با عنوان اشتراک لفظی مُتَشَبَّح مطرح کرده است. وی کوشیده است با توجه رابطه مدرَک و مدرِک و علم الهی این نظر را به اثبات برساند. مسئله اصلی در این مقاله توصیف و تحلیل نظریه اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به عنوان قول سوم در بحث اشتراک لفظی و معنوی وجود است که البته از جنبه های انتقادی خالی نخواهد بود. هدف از این مقاله، بحث درباره این نظریه ابداعی و شناساندن آن به جامعه دانشگاهی و اندیشمندان است. روش مقاله، توصیفی تحلیلی خواهد بود. نتیجه اجمالی که نویسندگان در مقاله به آن دست یافته اند این است که هر دو استدلال قرچغای خان برای اثبات اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به دلیل ابهام، نقص استدلال، پیش فرض های نادرست، تقریر غیرروش مند به هدف خود دست نمی یابند و نظریه تا حد قابل توجهی مبهم و غیرموجه است.

Examining the Incorporated (Mutashabbaḥ) Equivocation of Existence from the Viewpoint of Ali Quli bin Qarachaghai Khan

The equivocation ( ishtirāk-i lafẓī ) and shared meaning ( ishtirāk-i ma‘nawī ) of existence in late Islamic philosophy (from the time of Mirdamad to the present era) has always been one of the most controversial philosophical issues. Some like Mulla Sadra and his disciples believed in shared meaning of existence and some others like Tabrizi and some of his disciples believed in equivocation of existence. Meanwhile, one of the unknown philosophers of the Safavid era, named Ali Quli bin Qarachaghai Khan - one of the disciples of Mulla Rajabali Tabrizi - has brought up a third assertion by the title incorporated ( mutashabbaḥ ) equivocation. He tries to prove this view by paying attention to the relationship between perceived and percipient and divine knowledge. The main issue in this article is the description and analysis of the theory of incorporated equivocation of existence as the third assertion in this issue; however, the analysis will not be free from critical aspects. The purpose of this article is to discuss and introduce this innovative theory to the academic community and thinkers. The research method in this article is descriptive-analytical. The summary result that the authors have achieved is that both arguments of Qarachaghai Khan to prove the incorporated equivocation of existence, due to ambiguity, lack of reasoning, incorrect presuppositions, and non-methodical presentation, do not attain the goal and the theory is vague and unjustified to a considerable extent.

تبلیغات