ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۲۲۱.

خوش بینی دیوید هیوم در قبال حضور دین در زندگی آدمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدبین افراطی خوش بین معتدل مباحث مابعدالطبیعی دین دیوید هیوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۲
آیا هیوم می کوشید بشریت را به تمامه از یوغ دین و گرایشات دینی رها سازد؟ اغلب چنین می انگارند. مقاله حاضر ضمن بیان مناقشه-برانگیز بودن فرض رایج، می خواهد نشان دهد رویکرد هیوم نسبت به حضور دین در زندگی آدمی، لااقل در شکل حداقلی و ناگزیر آن، یک رویکرد خوش بینانه است. زیرا این فیلسوف، در درجه نخست، بلند پروازی برای تنزیه به تمامه بشریت از تمام اشکال دین را، به عنوان مثالی ناگوار از خیره سری فلسفی، رها کرده است. ثانیاً، به رغم ملاحظات طبیعت گرایانه هیوم درخصوص منشاء و ریشه های دین تنها راه ما در برابر منشاء، علل و محرِّک دین نوعی سکوت و یا پذیرش منفعلانه آن نیست. دو فقره متأخر چیزی است که ما از آن با عنوان خوش بینی معتدل هیوم نسبت به حضور دین در زندگی آدمی یاد کرده ایم. *این مقاله از طرح پسادکتری دانشگاه تبریز با شماره قرارداد 940 به تاریخ  14/ 12/ 1400 و مصوبه هیأت رئیسه به شماره 43 و تاریخ 16/12/1400 استخراج گردیده است. مایل هستیم از دانشگاه تبریز به دلیل حمایت سازمانی آن در راه اندازی دوره پسادکتری تشکر بکنیم.
۱۲۲۲.

تحلیل فلسفی-تفسیری نقش توبه اخروی در نجات از خلود عذاب دوزخیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلود عذاب انقطاع عذاب نجات دوزخیان توبه اخروی توبه دوزخیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۰
دقت در آیات و روایات نشان می دهد که گرچه در مقاطعی از عوالم بعد از مرگ، راه توبه اجمالا بسته می شود؛ اما در سایر مراحل آخرت، این باب رحمت خداوند همچنان باز است؛ و انسانهای گرفتار عذاب می توانند توبه حقیقی کنند؛ بلکه خداوند با رحمت واسعه اش تمهیداتی را در عوالم بعد از مرگ فراهم می کند تا انسانهای مجرمی که در دنیا مؤمن نگشته اند آگاهانه و مختارانه توبه کرده و مؤمن شوند و از این طریق، حتی از خلود عذاب جهنم رهایی یابند؛ از جمله آیاتی که بر جواز یا وقوع توبه در نشآت بعد از مرگ دلالت دارند آیات 85 تا87 سوره مریم و نیز آیات 22 تا 24 سوره فرقان است؛ و از جمله آیاتی که بر انقطاع عذاب و رفع خلود عذاب دلالت دارند آیاتی است که دلالت دارند کیفر اعمال ناشایست مجرمان در قیامت، عینا همان گناه عملی یا اعتقادی آنها است که در دنیا انجام شده است؛ چون لازمه یگانگی گناه و کیفر این است که با توبه و اعراض از این گناه عملی یا اعتقادی، عذاب نیز که عین گناه است برداشته می شود. .
۱۲۲۳.

تاثیر آموزه های فلسفی بر دانش فیزیولوژی جالینوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جالینوس فیزیولوژی آناتومی سنخیت سه گانه افلاطون پنوما پزشکی یونان باستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
هر علمی مبتنی بر پیش فرض های متافیزیکی و فلسفی است و پزشکی نیز از این امر مستثنی نیست. در پزشکی اخلاطی جالینوس فلسفه و منطق را جزو مقومات طب می داند و نظریه پزشکی خود را بر آن بنیان می نهد. از این رو جالینوس آناتومی و فیزیولوژی را نه تنها برای مطالعه اندام ها و فرآیندهای درون بدن، بلکه منبع مهمی برای پاسخ به سوالات فلسفی می دانست. از این رو مساله پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزه های فلسفی جالینوس بر دانش آناتومی و فیزیولوژی او است. بدین منظور مقاله از چهار بخش تشکیل شده است: دربخش نخست تاریخچه فیزیولوژی پیش از جالینوس بررسی شده است و بخش دوم به آموزه های فلسفی و مفاهیم مهم دانش فیزیولوژی و نگاه فلسفی جالینوس می پردازدو در بخش های بعدی تاثیر آموزه های فلسفی جالینوس بر شناخت فیزیولوژی مغز و اعصاب، قلب، تنفس، هضم، تولید مثل و جنین شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با اتکا بر آثار منتسب به جالینوس انجام شده است. بررسی آثار مربوط به فیزیولوژی جالینوس نشان می دهد که او تحت تاثیر نظریه سنخیت سه گانه افلاطون معتقد بود که سه اندام اصلی بدن: مغز، قلب و کبد هستند، از این رو سیستم فیزیولوژی جالینوس شامل مجموعه ای از فعالیت های متمرکز بر کبد، قلب/ریه ها و مغز است، فرآیندی که برای ادامه زندگی فرد باید دائماً تجدید شوند. همچنین هدف جالینوس از تشریح و شناخت آناتومی و فیزیولوژی بدن، پی بردن به ماهیت پنوما بود.
۱۲۲۴.

تدقیق در «می اندیشم هستم» (cogito sum)؛ راهی به جانب مبانی پرسش از وجود نزد مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرسش گری فلسفی کوگیتو سوم وجود دکارت هیدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۹
هنگامی که از cogito sum سخن می گوییم مرادمان چیست؟ اشاره این الفاظ در به کار بردنشان به چه چیزی است؟ نخستین بار به چه صورتی به دیده آمده اند؟ چه طور پیشرفت کرده اند؟ و هم زمان پیشرفت چه مفاهیمی هستند؟ مقاله حاضر بر آن است تا کوگیتو سوم را در ابعادی صوری و مفهومی موردبررسی قرار دهد. لذا از ساختار صوری و مفهومی کوگیتو سوم و چرایی و چگونگی آن ها می پرسد تا بر مدار آن بتوان به سوی وجه پرسش برانگیز پرسش کوگیتو سوم یعنی «وجود» حرکت کرد. ازاین رو این مقاله گامی است در راستای فراهم آوردن امکان گفت وگو با این مفهوم فلسفی یعنی امکان پاسخ به آن بر مدار وجه ضروری پرسشگری فلسفی. مراد یافتن مجموعه ای از مشارکت هایی در این مفهوم فلسفی است، از خلال متونی که بر وجه پرسش گری کوگیتو سوم دلالت دارند. بر اساس فرادهش، مطلوب مورد نظر نزد مارتین هیدگر جمع آمده است. از این رو امعان نظر در بخشی از مواجهه هیدگر با این پرسش، پیمودن این گام را ممکن می سازد.
۱۲۲۵.

مساله فیض در آثار فارابی؛ از آثار ارسطومآبانه تا مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک مساله فیض عقل ارسطو فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
بررسی مساله فیض در متافیزیک فارابی، با دشواری هایی همراه است؛ آیا مساله فیض از آموزه های اصلی متافیزیک فارابی است یا باید آن را جنبه ای فرعی تلقی کرد؟ در این بحث با دو مشکل اساسی مواجه هستیم: در انتساب دو رساله به فارابی (فصوص الحکم و عیون المسایل) که دیدگاه های وی درباره مساله فیض را می توان پی گرفت، تردید شده است. همچنین، آموزه های متافیزیکی فارابی درخصوص مساله فیض، از رساله ای تا رساله دیگر متفاوت هستند. برخی رساله های فارابی آموزه های خود او در این بحث را نشان می دهند در حالی که برخی دیگر دیدگاه های ارسطو را مطرح می کنند. مشکل دیگر این است که فارابی مساله فیض را تنها در رساله های متافیزیکی خود مطرح نمی کند؛ بلکه، در نفس شناسی فلسفی اش نیز او به این مساله می پردازد. برای یافتن برون رفتی از این مشکلات، با بررسی آثاری از فارابی که او در آنها به مساله فیض توجه نموده، سعی خواهیم نمود تا به دیدگاه های خود فارابی بیشتر نزدیک شویم.
۱۲۲۶.

پدیدارنگاری برنامه فلسفه برای کودکان(P4C) در آموزش ابتدایی ایران (سیاستگذاری، راهبردها و عمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان آموزش ابتدایی سیاستگذاری راهبردها و عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
هدف اصلی این مطالعه کیفی، پدیدارنگاری برنامه فلسفه برای کودکان(P4C) در آموزش ابتدایی ایران (سیاستگذاری، راهبردها و عمل) است. هدف ثانویه بررسی تجربیات اطلاعاتی و عملی، ادراکات و احساسات متخصصان و معلمان ابتدایی از بازنمایی و امکانسجی اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در آموزش ابتدایی ایران است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. داده ها طی دو هفته با مصاحبه فردی با 8 متخصص و صاحب نظر و 13 معلم درگیر با برنامه فبک بودند، جمع آوری شد. یافته ها در سه مقوله توصیفی سه سطحی؛ سیاستگذاری، راهبردها و اجرا و عمل فضای نتیجه را تشکیل می دهد. اکثر مصاحبه شوندگان این سه سطح را در اجرای برنامه فبک لازم و ضروری دانسته اند. در نتیجه، این مطالعه حاکی از آن است که پدیده نگاری می تواند به عنوان ابزار ارزیابی برای شناسایی سیاست ها، راهبردها و عمل و توصیف جنبه های ساختاری آن ها مورد استفاده قرار گیرد، که ممکن است به عنوان چارچوب اجرایی برنامه فبک از حاشیه به هسته موضوعی و حساسیت آن حرکت کند که تاکنون به آن اندیشیده نشده است. در نتیجه، شناسایی چالش های فوق در سه سطح توصیفی در یافتن راهکارها و حل موانع و مشکلات، باعث تسهیل روند پیاده سازی و کمک به تحقق اهداف برنامه فبک در آموزش ابتدایی خواهد شد..
۱۲۲۷.

بازنمایی اهم اصول شناختی در شناخت شناسی حکیم سهروردی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حصولی و حضوری شیخ اشراق علامه طباطبایی معقولات نفس اشراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۰
در مقایسه روشی بین کار این دو حکیم ممکن است گفته شود که از اهم مباحث معرفت شناختی اشراقی، تأکید بیشتر بر بحث از علم حضوری و روش اشراقی اوست. وی علم حضوری را علمی خطاناپذیر و حقیقی می شمارد، اما علم حصولی را تصور ذهنی محض می داند که بهره ای از حقایق اشیا ندارد؛ بلکه آن چه دارد فقط، صورت و مثالی از شئ در ذهن به همراه واقع نمائی از خارج است، البته در بحث صدق و کذب، موافق «تئوری مطابقت» و در بحث ارزش معرفت، «مبناگرا» است. بر خلاف شیخ اشراق، علامه با روش عقلی محض معتقد است که أولاً؛ منشأ همه علوم و ادراکات حتی بدیهیات، حس و صور حسی است و انتزاع بدیهیات از تصورات حسی بلا مانع است؛ هم چنین وی تشکیل معقولات بدیهی را به فعالیت دیگر ذهن که انتزاع و اعتبار معقولات ثانیه فلسفی است، نسبت می دهد، ثانیاً؛ علم حصولی یک اعتبار عقلی به دست آمده از یک معلوم حضوری است که عقل به ناچار به آن تن داده است و آن معلوم حضوری یک موجود مثالی و عقلی است که با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر می آید و این پایه ی است برای ورود علامه به بحث علم حضوری. علامه نیز همانند سهروردی معتقد به «تئوری مطابقت» و «مبناگروی» است. روش بحث این نوشتار به روش عقلی و به شکل تحلیلی- توصیفی و در قالب تحقیق کتابخانه ای ارائه شده است
۱۲۲۸.

اوصاف عقل گرایی اعتدالی و انتقادی نظام باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل دین عقل گرایی اعتدالی و انتقادی نظام باورهای دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۹۹
عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، رویکرد جایگزینِ مناسبی به جای دو رویکرد ایمان گرایی و عقل گرایی حداکثری است، زیرا تلاش دارد تا از معایب آنها مصون بوده، واجد مزایای خاص خود باشد. اعتدالی بودن آن به این معناست که در توانِ شناخت و سنجش گری عقل افراط نمی کند، بلکه می پذیرد که عقل محدودیت هایی دارد. انتقادی بودن آن به این معناست که عقل، خود، انتقاد کننده خویش است و با اجتناب از جزم باوری، با سنجش و نقادی مداوم خود در تکامل تاریخی خود هر روز تقرب بیشتری به حقیقت می یابد. این رویکرد هم بر توامندی عقل بعنوان مبنا، محور، معیار و ابزار کسب و ارزیابی نظام اعتقادات دینی تاکید دارد، و هم اصالتا بر تقدم هستی شناسانه و معرفت شناسانه آن بر وحی و نقل تاکید دارد؛ طوری که حجیت بخشی به نصوص دینی و شناخت اولیه و کلی آموزه های بنیادی دین، صرفا بر عهده عقل است. این رویکرد، همچنین نگاه متواضعانه ای درباره محدودیت های عقل دارد، یعنی خود عقل تصدیق می کند که شناخت و ارزیابی همه قلمروها و زوایای پنهان دین بر عهده او نیست. عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، علاوه براین، بر ضرورت و اهمیت خودانتقادگری، تکامل مداوم، تنوع و تکثر در عقلانیت، انسجام پذیری نظام باورهای دینی، تنوع ابعاد و زبان دین و لزوم تنوع عقلانیت های ناظربه آنها نیز توجه خاص دارد. در این مقاله، ضمن بررسی فهم های مختلف از عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، اوصاف مختلف این رویکرد با نظر به توان مندی ها و محدودیت های عقل و نگرش های جدید نسبت به آن، مورد تحلیل قرار می گیرد.
۱۲۲۹.

اهمیت تناسب در هنر معماری و موسیقی با تمرکز بر اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون معماری موسیقی زیبایی شناسی تناسب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف : یافتن ارتباط بین دیدگاه های افلاطون و مشترکات زیباشناختی موسیقی و معماری است. روش پژوهش : تحلیلی توصیفی. نسبی بودن نظریات و اختلاف آراء، از بزرگترین موانع و محدودیت های این پژوهش بشمار می رود. پرسش اصلی پژوهش: آیا می توان با توجه به دیدگاه های افلاطون مشترکاتی بین معماری و موسیقی یافت. در این پژوهش فرضیه خاصی وجود ندارد و پاسخگویی به پرسش نمی تواند به منزله یک فرضیه بدیع مطرح باشد. وجود ریتم، هارمونی و تقارن در معماری و موسیقی به ما نشان می دهد این دو هنر دارای اشتراکات زیادی هستند. بناهای بجا مانده از دوران باستان تا بناهایی که امروزه وجود دارند؛ بیانگر پیوندی مفهومی میان موسیقی و معماری هستند و می توان گفت در هر برهه ای از زمان هر دو هنر، پیام آور مفاهیمی واحد بوده اند. این ارتباط تا اندازه ای است که بعضاّ از معماری بعنوان موسیقی منجمد یاد کرده اند. این پیوندها دارای ارتباطات و نقاط اشتراکی می باشند که این وجوه تشابه و اشتراکات در این رده ها قابل تعریف و دسته بندی است: کالبدی، بصری، مفهومی، شناخت شناسی، عملکردی، زیباشناختی، ساختاری، فرهنگی، زمینه ای ...
۱۲۳۰.

وحدت به مثابۀ ایده آل فلسفۀ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت این همانی این نه آنی مطلق نظرورزانه دوپاره گی یا ثنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۷۶
این مقاله بر آن است تا وحدت مورد نظر هگل، «وحدتِ این همانی و این نه آنی» (The Unity of Identity and Difference) یا «وحدتِ ویژگی های ظاهراً متضاد در یک کلِ منسجمِ واحد» را در راستای مسأله اصلی فلسفه هگل یعنی غلبه بر دوپاره گی ها یا ثنویت ها، بعنوان راه حل و راه کار فلسفه وی، بررسی و تشریح کند. هدف و غایت فلسفه هگل، وحدت (Einheit/Unity)، ایده آل است. به نظر هگل کل فلسفه، چیزی جز مطالعه تعریف وحدت و تحقق آن در جامعه نیست؛ از این رو همواره ردپای جستجوی وحدت در کل نظام فلسفی او و در دوره های مختلف زندگی فکری اش آشکار است؛ از وحدت زیبای هنری در یونان تا وحدت مورد نظرش که وحدتی عقلی، نظرورزانه، فلسفی، مطلق و با واسطه است؛ وحدتی که بجای حذف دیگری یا جذب آن، با قبول و به رسمیت شناختن دیگری در یک کلیت منسجم واحد به حفظ و رفع تکثرات و تفاوت ها تلاش می کند. وحدتی که در آن، تفاوت ها و دوگانگی ها از بین نمی روند؛ بلکه بعنوان مؤلفه های ضروری و اجتناب ناپذیر حفظ می شوند؛ وحدتی که نه حاصل شهودِ بی واسطه بلکه محصول و نتیجه گذر از مراحل وگذرگاه های مختلف و یک امر بین الاذهانی است. برای هگل، نه اتمیسم و فردگرایی های افراطی در جهان مدرن -که گسیختگی به بار می آورد- مطلوب است نه وحدت گرایی های صرفِ عارفانه و انتزاعی که همه تفاوت ها را در دیگ ذوب، محو و نابود می کند، وحدت و کلیتی مطلوب هگل است که در آن همه تمایزات و تفاوت ها حفظ می شوند.
۱۲۳۱.

شهر در حکمت متعالیه و جایگاه آن در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر کمال انسان حکمت متعالیه حرکت جوهری وحدت و کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۳۱۸
شهرها عصاره تمدن بشری در بستر زمان هستند که امروزه مهمترین سکونتگاه انسان معاصر به شمار می روند. ابعاد مختلف فرمی و محتوایی شهر، جایگاه بالایی در سیر تکامل یا انحطاط انسان داشته و کیفیات محیطی در مقیاس های مختلف شهر، بر کیفیت زندگی انسان و تعالی وی تاثیر بسزایی می گذارد. بررسی شهرها و جایگاه آن ها در نظام های فکری گوناگون در راستای دستیابی به یک چهارچوب جامع در خصوص بهبود شرایط فعلی می تواند موثر واقع گردد. سوال این پژوهش «جایگاه شهر در کمال و تعالی انسان از منظر حکمت متعالیه چیست؟» است. در راستای این مهم، به تبیین جایگاه شهر در سیستم فکری صدرایی پرداخته شده و نقش آن در کمال انسان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر بنیادی-نظری می باشد. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی می باشد. با توجه به نوع تحقیق و راهبرد آن، مقاله حاضر را می توان از جمله مقالات کیفی نامید. شهر به عنوان، محل زندگی، رشد و تعالی انسان، و یک اثر هنری ساخته دست هنرمند (شهرساز) می تواند در زمینه سازی بستری برای کمال انسان در صورت توجه به اصول کمال، بسیار کارا و موفق عمل نماید. در این راستا توجه به اصل وحدت و کثرت در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شهرها و تلاش در ساماندهی آن ها هماهنگ با نظم الهی، راهبردی مهم در خلق بستری مناسب برای کمال انسان ها محسوب می شود. همچنین تجلی زیبایی های خداوندی در شهر و انعکاس آن ها در زندگی اجتماع با الگوهایی همچون باغ ایرانی از دیگر راهکارهای این دیدگاه است.
۱۲۳۲.

در مقوله کم و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مقولات عشر کم کمیت جوهر و عرض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۵۹
این مقاله دو هدف اساسی را پی می گیرد. نخست تشریح فشرده مفهوم کم و کمیت از هر دو منظر فلسفی و علمی با هدف برقراری نسبت علمی و ارتباط معنائی فیمابین آنها. و دوم پیشنهاد اصلاح مفهوم فلسفی کم به گونه ای که هم سازگار با مفهوم علمی آن باشد و هم توانائی توصیف واقعیت های کمی را از منظر عقلی و فلسفی بیابد. شرح این معنا، حرف تازه مقاله است. این مقاله تأکید دارد که مفهوم «کم»، همانند کثیری از مفاهیم مشترک فلسفی و علمی، باید با نگاه جدید تحلیل شود. این معنا در این واقعیت ریشه دارد که کثیری از مفاهیم مندرج در فلسفه طبیعی اسلامی از تحولات گسترده و ژرف علوم طبیعی طی چند قرن اخیرتأثیر نپذیرفته اند. در این مقاله نشان داده می شود که تعریف اولیه حکما از مقوله کم دقیق است و به نیکی می توان آن را برای تعریف کلی و عمومی کمیت در دانش تجربی جدید نیز به کار گرفت، اما توصیف و انقسام آن باید اصلاح و کامل شود.
۱۲۳۳.

بازخوانی مدل الهیاتی دیوید تریسی؛ تاملی بر موقعیت پلورالیستی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تریسی الهیات عمومی تخیل تشبیهی و موقعیت پلورالیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۹
بی شک مواجهه انسان دیندار با دنیای نوین یکی از مهمترین چالشهای متالهان است.تلاشهای آنان در جهت شرح و توصیف این چالش و همچنین راهکارهای به جهت فائق آمدن بر این امر بی نتیجه نمانده است و همچنان ادامه دارد. دیوید تریسی به عنوان یکی از این متالهان تلاش کرده است تا پروژه الهیاتی خود را در جهت همزیستی انسان دیندار و دنیای مدرن طراحی کند. او در این پروژه از متالهان متقدم خود تا فیلسوفان هرمنوتیکی بهره وافی جسته تا بتواند مدل الهیاتی خود را شرح و تبیین کند. او تلاش کرده است تا با بازخوانی منابع سنت مسیحی بتواند از مفاهیم خودساخته از جمله تخیل تشبیهی ،مفاهیم کلاسیک و کامل موقعیت پلورالیستی الهیات را تشریح کند. از این رهگذر او الهیات را در عصر حاضر الهیات عمومی می داند. مقاله علاوه بر توصیف دقیق مدل تریسی تلاش می کند تا از زوایای مختلف جان مایه تفکر وی را تقریر کند.در این مسیر پس از ملاحظات کلی در باب منظومه فکری تریسی ، مفاهیم و ساختارهای اساسی اندیشه وی و همچنین برخی از انتقادات به او تلاش شده است تا نگاه وی برای فائق آمدن بر موقعیت پلورالیستی عصر حاضر برای الهیات معین گردد. شماره ی مقاله: ۱۸
۱۲۳۴.

تحلیل و رد استدلال های تسلسلی و عدم امکان شناخت در گفت وشنود پارمنیدس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون گفت وشنود پارمنیدس نظریه صورت ها استدلال انسان سوم معرفت شناسی خوداسنادی خودمشارکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
در این مقاله بخش نخست گفت وشنود پارمنیدس موردبررسی قرار می گیرد. این گفت وشنود دو چالش عمده را پیش روی نظریه صورت ها قرار می دهد که عبارت اند از: «استدلالات تسلسلی» یا «استدلال انسان سوم» و «عدم امکان شناخت.» ابتدا می کوشیم تا شرح دقیقی از بخش نخست این گفت وشنود به دست دهیم و در ادامه با تحلیل استدلالات پارمنیدس، نشان می دهیم که استدلال های وی برفرض های «خوداسنادی»، «یکی بالاتر از بسیاری» «اصل ناهمانندی» و «اصل یکتایی» استوار است. سپس روشن می کنیم که پارمنیدس در به کاربستن فرض ناهمانندی موجه نیست و نمی تواند استدلال تسلسلی خود را اقامه کند. پس ازآن به مسئله جدایی صورت ها از اشیاء این جهانی و در پی آن «عدم امکان شناخت» می پردازیم و با تحلیل استدلال وی نشان می دهیم که پارمنیدس در حکم به عدم امکان شناخت، مرتکب دست کم دو خطای منطقی شده است و از صرف اینکه صورت ها از جهان ما جدا هستند، نمی توانسته نتیجه بگیرد که ما از صورتِ دانش بهره نمی بریم.
۱۲۳۵.

عقلانیت اهداف از دیدگاه نیکلاس رشر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقلانیت اهداف جهانی بودن نسبی گرایی خوداتکایی عقلانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۳۱۵
فلسفه رشر دفاع از عقلانیت اهداف در برابر عقلانیت ابزاری است. رشر عدم توجه به جامعیت مفهوم عقلانیت را موجب درک ناقصی از عقلانیت می داند. عقلانیت عملی علاوه بر جنبه ابزاری، جنبه ارزش شناختی دارد که مناسب بودن اهداف را تعیین می کند و این دو مولفه به صورتی منسجم و هماهنگ درهم آمیخته اند. رشر شکاف بین واقعیت و ارزش را مهم می داند و برآن است که با گام کوتاه بدیهیات می توان از آن گذر کرد. با غیر منطقی دانستن نسبی گرایی و اثبات عقلانیت اهداف و اصول بنیادی عقلانیت به جهانی بودن عقلانیت اصرار می ورزد. وی با معرفی سلسله مراتب هنجاری برای انتخاب یک راه حل عقلانی در یک موقعیت معین، وابسته بودن تصمیم های عقلانی به محیط پیرامونی، نیز نسبیت عقلانیت در لایه های پایینی را می پذیرید. در پژوهش حاضر بعضی از ارکان نظریه رشر: بهینه سازی، مفهوم آدمیت، تعهد وجودی به درک نفس و رابطه واقعیت و ارزش مورد نقد قرار گرفته است.
۱۲۳۶.

نسبت دین شناسی رضا بابایی با الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی رضا بابایی دین و رنج انسان دین و نیاز انسان روشنفکری دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
رضا بابایی از دین پژوهان معاصر است که بیشترین التفات را به الهیات عملی دارد، به نحوی که می توان رویکرد الهیاتی او را الهیات عملی دانست. او دغدغه رنج و درد انسان را دارد و مسیر درست دین شناسی را حرکت از انسان و جامعه به سوی دین می داند و تصریح دارد که بقا و زوال ادیان در گرو حقانیت یا عدم حقانیت نیست، بلکه به توانایی ادیان در پاسخگویی به نیازهای خاص انسان برمی گردد. در آثار او جهت گیری های کلانی وجود دارد که می توان آنها را مؤلفه های الهیات عملی در دین پژوهی رضا بابایی نامید، که از آن جمله است: تأکید بر لزوم التفات الهیات به نیازهای انسان، دردمندی و غمِ درد و رنج انسان داشتن، التفات جدی به معرفت های برون متنی، اولویت دادن به قرائت عرفانی-اخلاقی از دین، و جزم گریزی و پرهیز از قرائت های انحصارگرایانه. در متن مقاله سعی شده است که شواهد دال بر وجود این مؤلفه ها در آثار او به تفصیل بررسی شود.
۱۲۳۷.

رویکرد تحت اللفظی یا داروینی در معرفت شناسی تکاملی از نگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی تکاملی رویکرد تحت اللفظی یا داروینی قواعد اپی ژنتیک استعدادها یا ظرفیت های فطری مایکل روس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۶۷
دو رویکرد اصلی در معرفت شناسی تکاملی وجود دارد: رویکرد تمثیلی یا اسپنسری، و رویکرد تحت اللفظی یا داروینی. در رویکرد دوم، که پژوهش حاضر به بررسی آن از نگاه مایکل روس خواهد پرداخت، مدعا آن است که نه تنها رشد و تکامل بدن حیوانات و انسان ها محصول و نتیجه انتخاب طبیعی است، بلکه رشد ساختارهای ذهنی آنها نیز محصولِ انتخاب طبیعی است. حامیانِ این رویکرد خود به دو دسته تقسیم شده اند: نخست، معرفت شناسانی چون لورنز، ریدل و ووکتیتس، که معرفت شناسی تکاملی را مکمِّلِ فلسفه انتقادی کانت می دانند؛ دوم، معرفت شناسانی چون کِلارک که معرفت شناسی تکاملی را به شکّاکیت هیومی مرتبط می کنند. روس نیز همچون کِلارک معرفت شناسی تکاملی را مکمِّلِ فلسفه هیوم می داند و بر این باور است که ذهن انسان مانند لوحی سفید نیست، بلکه به واسطه استعدادها و ظرفیت های فطری یا قواعد اپی ژنتیکِ ثانوی مجهز شده است. بنابراین، روس نیز نظیر کواین تمایزی میان گزاره های تحلیلی و ترکیبی نمی گذارد، بلکه همه آنها را از سنخ گزاره های ترکیبی و پسینی می داند، با این تفاوت که کواین برای تأیید مدعای خود به دلایل فلسفی تمسّک جسته است، اما روس به دلایل زیست شناختی استناد می کند. دیدگاه روس با نقدهای گوناگونی مواجه شده و روس به آنها پاسخ داده است. در این مقاله، ابتدا گزارشی از دیدگاه های مذکور ارائه و مبانی و مؤلفه های نظریات فوق استخراج می شود، و سپس مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. در نهایت این نتیجه حاصل می شود که هرچند معرفت شناسی روس نسبت به معرفت شناسی کواین از وجوه برتری برخوردار است، اما خود اشکالاتی از جمله دوری و خودشکن بودن دارد.
۱۲۳۸.

مبانی فلسفی جرم انگاری؛ تحلیل رذایل اخلاقی از چشم انداز نظریه خودحاکمیتی و اصل آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت رذیلت اصل آسیب خودحاکمیتی جرم انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۴۴۸
در عرصه فلسفه حقوقِ فضیلت، نظریه اخلاق فضیلت برای توجیه فلسفی جرم انگاری به کار می رود. از همین رو، به منظور مطرح کردن نوعی نظریه جرم انگارانه فضیلت گرا به گرانیگاه این نظریه، یعنی رذایل اخلاقی، توجه ویژه می شود. جرم انگاری رفتارهایِ رذیلانه با دشواری هایی مواجه است، از جمله تهدید خودمالکیتی و توجیه این رفتارها در ترازوی اصل آسیب. اکنون پرسش اصلی این است که: گستره جرم انگاریِ رذایل اخلاقی در بستر نظریه خودحاکمیتی تا کجا است؟ همچنین، می توان این پرسش را مطرح کرد که: چگونه نظریه جرم انگار فضیلت گرا می تواند بنا بر خوانشی از اصل آسیب توجیه شود؟ نوشتار حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به این رهیافت نائل شده است که جرم انگاری بعضی از رذایل اخلاقی موجب می شود حق خودمختاری شهروندان نقض شود. از این رو جرم انگاری این رفتارها موجه نخواهد بود. از دیگر سو، از چشم انداز نظریه جرم انگاری فضیلت گرا، رذیلت اخلاقی شرط کافی و حتی لازم برای جرم انگاری نیست. به همین دلیل، با فرض اینکه جرم انگاری رذیلتی، بر اساس خوانشی از اصل آسیب، موجه باشد، آنگاه الزاماً نمی توان ادعا کرد که به کارگیری حقوق کیفری علیه این رفتار کارآمد است. افزون بر این، هدف از پژوهش پیش رو، تبیین حدود و دشواری هایِ نظریه جرم انگاری فضیلت گرا در بستر نظریه خودحاکمیتی و اصل آسیب است.
۱۲۳۹.

مسأله «من» در نگاه گلن استراوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: من خود پدیدارشناسی فیزیکالیسم استمرار طولانی مدت شخصیت عاملیت گلن استراوسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۲
یکی از مباحث مطرح در فلسفه ذهن بحث از «من» است که فلاسفه با تعابیر مختلف خود، هویت شخصی، نفس و روح از آن یاد کرده اند. نظریات متفاوت فلاسفه درباره هستی و حتی چیستیِ این مفهومِ به نظر ساده و بدیهی، آن را به یک مسئله فلسفی تبدیل نموده است. استراوسن فیلسوفی فیزیکالیست است که با تعبیر«خود» به این مسئله پرداخته است. وی از یک سو قائل به وجود «من تجربی» است؛ اما از سوی دیگر، ویژگی هایی چون استمرار، شخصیت و عاملیت را منکر شده است. درحالی که به نظر می رسد این مؤلفه ها، ویژگی هایی اساسی برای معنای «من» می باشند. نوشتار حاضر با روش تحلیلی-انتقادی سعی می کند از بستر تحلیل مؤلفه های مفهوم «من» مورد نظر استراوسن، به این سؤال بپردازد که وی چگونه با عدم پذیرش این سه ویژگی، وجود «من» را باورکرده است. در این راستا، ابتدا دیدگاه استراوسن درباره ماهیت و وجود «من» تحلیل شده و پس از ارزیابی دیدگاه او این نتیجه حاصل می شود، که حذف این سه ویژگی ناشی از نقاط ضعفی چون اتخاذ مبنای فیزیکالیستی، رویکرد تجربه گرایی و روش پدیدارشناسانه و نگاه ذهنی صر ف به «من»، نیز خلط دو مقام ثبوت و اثبات و ضعف در تبیین ویژگی وحدت درطول زمان است.
۱۲۴۰.

بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی- سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین رسمی دین باطنی وضع مدنی دموکراسی مدارا اقتدار سیاسی آزادی تئوکراسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۳۴
نگارندگان این مقاله می کوشند تا در بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی سیاسی نشان دهند که باروخ اسپینوزا با آنکه در پی جداسازی دو نهاد دین و سیاست از هم نیست، هم هنگام، می کوشد دین رسمی را تحت قیمومت اقتدار سیاسی درآورد. از این رو، رابطه دین و سیاست را از یک سو، با جدایی دین رسمی از باورهای باطنی و از دیگر سو، با تبیین چرایی تفوق اقتدار سیاسی بر سلسله مراتب دین رسمی برمی رسیم. اسپینوزا با قائل شدن به آزادی دینی و عبادت مذهبی ذیل آزادی اندیشه و بیان، رساله الهیاتی سیاسی را تبدیل به منظومه ای برای ترویج مدارا کرده است. دین رسمی نزد اسپینوزا باید ناظر به غایتی عملی و شکل گیری فضایلی چون مدارا باشد. مدارا آن ابزارِ کارسازی است که بالمآل در خدمت ثبات سیاسی و اعتلای اجتماعی قرار می گیرد. در دفاع از این نتیجه، اسپینوزا استدلال می آورد که نخست، اقتدار دینی بایستی تحت قیمومت قدرت سیاسی باشد. یعنی تنها یک اقتدار حاکم در دولت می تواند وجود داشته باشد و آن بایستی اقتدار سیاسی باشد نه اقتدار دینی. دوم، او معتقد است که دامنه قدرت اقتدار حاکم مسلماً تا اعمال شهروندان ادامه می یابد نه تا اعتقاد آنها. حاکم صرفاً حق انجام آن چیزی را دارد که در حیطه قدرت او باشد، هیچ قدرتی نمی تواند دیگران را به موجب باورها و عقایدش مجازات کند. سوم، در نظرگاه اسپینوزا دموکراسی طبیعی ترین نوع حکومت است که می تواند حافظ آزادی های طبیعی آدمیان از جمله آزادی اندیشه و بیان باشد. در مقابل و در بررسی دوگانه دین و سیاست، حکومت تئوکراتیک با تقویت انفعالات و کم فروغ کردن نور طبیعی عقل در میان آدمیان می تواند آنها را به بندگی کشاند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان