مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه کانت


۱.

بررسی و نقد کتاب «فلسفه آلمانی» نوشته تِری پینکارد

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۹۱۲
این مقاله از دو منظر به بررسی و ارزیابی انتقادی کتاب فلسفه آلمانی نوشته تِری پینکارد با ترجمه ندا قطوریی میپردازد. منظر اول ناظر به محتوای کتاب است بدون توجه به متن ترجمه فارسی و منظر دوم ناظر به ترجمه فارسی کتاب و شیوه ترجمه مترجم از جهت محاسن و معایب. بهطور کلی این کتاب با طرح تناقض عقل کانتی در ساحت نظری و کشیده شده آن به ساحت عملی و تلاش فیلسوفان پساکانتی و پساهگلی برای یافتن راهحل عملی برای این تناقض نویسنده را وادار ساخته در مقدمه هر 4 بخش کتاب، مباحث مطرح درباره زمینه و زمانه تاریخی و اجتماعی را در قالب انقلاب اجتماعی جامعه آلمان در قرن 18 و 19 را مطرح کند. علیرغم تلاش مترجم در ترجمه روشن و خوب آن به زبان فارسی بازهم ایراداتی متوجه مترجم است که عدم آوردن مقدمه برای این کتاب از جمله آنهاست که در متن مفصل به آنها اشاره شدهاست. به هر روی این کتاب میتواند برای دانشجوی فلسفه در مقاطع تحصیلات تکمیلی مفید واقع شود. در این مقاله ضمن بررسی و تحلیل محتوای این کتاب به ارزیابی ترجمه فارسی و پیشنهاداتی برای بهتر شدن ترجمه پرداختهاست. این کتاب میتواند به عنوان یک منبع مهم مطالعه فلسفه آلمان بهویژه تفکر ایدهآلیستی برای علاقهمندان به فلسفه آلمان بسیار روشنگر و سودمند باشد.
۲.

کانت و مساله معنی داری یا بی معنایی متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه کانت نقد متافیزیک سطوح بی معنایی و معناداری با معنایی زبانی بی معنایی زبانی بی-معنایی غیرزبانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۸۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۱۳
اینکه آیا از نظر کانت متافیزیک، معنادار است یا نه، مسأله اصلی این نوشتار است. در اینجا برآنیم تا در راستای این مسأله کلی، نظر کانت را در ذیل دو سوال زیر مورد بررسی قرار دهیم: 1-اساساً معناداری و بی معنایی متافیزیک آنگونه که در فلسفه معاصر محوریت دارد، برای کانت نیز موضوعیت داشت؟ آیا معنی داری و بی معنایی متافیزیک مسأله اصلی و بنیادی کانت است یا تنها زمینه ها و دلالت هایی کلی در میان است؟ 2-در صورت وجود زمینه ها و استلزامات و دلالت های کلی در باب معناداری و بی معنایی متافیزیک در فلسفه کانت، دیدگاه های وی به چه جهات و چه سطوحی از معناداری و بی معنایی در باب متافیزیک مربوط می شود؟  پاسخ سوال نخست آن است که به نظر می رسد که اولاً رویکرد و نقد کانت از متافیزیک را می توان معرفت شناختی و البته از نوع استعلایی آن دانست و نه از منظر زبان (یعنی براساس متافیزیکِ زبان، فلسفه زبانی، فلسفه زبان متعارف یا زبان شناسی)، ثانیاً از حیث مسأله محوری، معنی داری یا بی معنایی متافیزیک، نه مسأله اصلی کانت است و نه آنکه فلسفه وی به نحو واضح و متمایز و مستقلی، متضمن چنین مسأله ای است. ثالثا می توان پذیرفت که فلسفه کانت از زمینه ها، دلالت ها و استلزام هایی در باب مسأله معنی داری و بی معنایی متافیزیک برخوردار است. اما سوال دوم، دو سطح از معناداری یا بی معنایی را می توان در فلسفه کانت به دست آورد: الف-سطح زبانی: از دو جهتِ اجزا (یعنی از جهت واژگان و جملات متافیزیکی) و کل (به عنوان نظام وعلم متافیزیکی ) و ب- سطح غیر زبانی. در سطح زبانی، اولاً واژگان و جملات متافیزیکی بی معنی نیستند؛ ثانیاً این ادعا که: متافیزیک یک علم است، بی معناست. در سطح غیر زبانی، مجموعه متافیزیک به دلیل عدم وصول به غایات و...، بی معنا دانسته می شود.
۳.

بررسی چهارمین قضیه جدلی الطرفین کانت بر اساس فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتی نومی جدلی الطرفین ماتقدم پیشین فلسفه کانت فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۵۸۰
کانت در فلسفه نظری خود مدعی است واجب الوجود نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیست. وی این مطلب خود را در قالب چهارمین آنتی نومی / قضیه جدلی الطرفین در بخش جدل استعلایی از «نقد عقل محض» مطرح می کند. ادعای کانت مبتنی بر پاره ای مبانی معرفت شناختی و هستی شناسی است که وی براساس آنها، قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی می نماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، به ویژه فلسفه صدرایی، چه در بعد شناخت شناسانه و چه در بعد هستی شناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت به طور عام، و رفع تعارض از چهارمین قضیه جدلی الطرفین مورد ادعای او را به طور خاص داراست. در این مقاله، شناخت شناسی و هستی شناسی کانت را به اجمال با آموزه های فلسفه صدرایی بررسی کرده ایم و درصددیم تعارض موردنظر او را با کمک آموزه های پیش گفته برطرف سازیم.
۴.

بررسی و نقد کتاب فلسفه آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
این مقاله از دو منظر به بررسی و ارزیابی انتقادی کتاب فلسفه آلمانی نوشته تِری پینکارد با ترجمه ندا قطوریی می پردازد. منظر اول ناظر به محتوای کتاب است بدون توجه به متن ترجمه فارسی و منظر دوم ناظر به ترجمه فارسی کتاب و شیوه ترجمه مترجم از جهت محاسن و معایب. بطور کلی این کتاب با طرح تناقض عقل کانتی در ساحت نظری و کشیده شده آن به ساحت عملی و تلاش فیلسوفان پساکانتی و پساهگلی برای یافتن راه حل عملی برای این تناقض نویسنده را وادار ساخته در مقدمه هر 4 بخش کتاب، مباحث مطرح درمورد زمینه و زمانه تاریخی و اجتماعی را در قالب انقلاب اجتماعی جامعه آلمان در قرن 18 و 19 را مطرح نماید. علی رغم تلاش مترجم در ترجمه روشن و خوب آن به زبان فارسی بازهم ایراداتی متوجه مترجم است که عدم آوردن مقدمه برای این کتاب از جمله آنهاست که در متن مفصل به آنها اشاره کرده ایم. به هر روی این کتاب می تواند برای دانشجوی فلسفه در مقاطع تحصیلات تکمیلی مفید واقع شود. در این مقاله ضمن بررسی و تحلیل محتوای این کتاب به ارزیابی ترجمه فارسی و پیشنهاداتی برای بهتر شدن ترجمه پرداخته ایم. این کتاب می تواند به عنوان یک منبع مهم مطالعه فلسفه آلمان به ویژه تفکر ایده آلیستی برای علاقه مندان به فلسفه آلمان بسیار روشنگر و سودمند باشد.
۵.

نقد نظریه «عدم امکان و عدم صدق گزاره های ترکیبیِ پیشین در ایدئال عقل محضِ کانت» بر اساس حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
جایگاه خدا و براهین اثبات واجب، یکی از مهم ترین مباحثی است که کانت می بایست بر اساس مبانی معرفتی-اش، موضع خود را نسبت به آن معیّن کند. کانت، شناخت را تنها در قلمرو امور مادی معنادار می داند، به همین دلیل در نظرگاه وی بحث از اموری چون نفس یا خدا که زمان مند و مکان مند نیستند، اساساً اشتباه است. او برای نشان دادن این اشتباه، در بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض، ایده «خدا» را ایده استعلایی عقل محض می نامد و به زعم خود اثبات کرده است که عقل را نه از راه تجربی و نه از طریق استعلایی، توفیقی برای رسیدن به این ایده نیست. این دیدگاه، پیامد چگونگی رویکرد کانت در شناخت شناسی و هستی شناسی است. کانت در رویکرد شناخت شناسی، به تفصیل به امکان و صدق قضایای ترکیبی پیشین می پردازد و بر این باور است که امکان دانش های پیشین در متافیزیک و فیزیک، به امکان قضایای ترکیبی پیشین بستگی دارند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه فلسفه صدرایی است که نه تنها قائل به تعطیلی عقل نظری در ما بعد الطبیعه نیست، بلکه بر این باور است که بسیاری از موضوعات فلسفی، از جمله مسئله اثبات وجود خدا، از طریق به کارگیری صحیح عقل نظری قابل حل است. به نظر میرسد فلسفه صدرایی هم در بُعد شناخت شناسی و هم در بُعد هستی شناسی، توانایی رفع تعارض ها و مغالطات را از ایدئال عقل محض دارا است. از این رو در این نوشتار، کوشیده ایم دیدگاه کانت را بر اساس فلسفه صدرایی نقد کرده و اشکالات وی را پاسخ گوییم.
۶.

نسبت فیشته با تاریخ معاصرش و چگونگی شکل گیری دغدغه و نوع خاص روش اندیشیدن فلسفی او(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فیشته انقلاب فرانسه فلسفه کانت تاریخ شولتسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
فلسفه فیشته به لحاظ شکل گیری تاریخی و همچنین ایجاد دغدغه او در تاریخ معاصری که در آن می زیست، فلسفه ای پیچیده است. نگارنده این مقاله معتقد است اگر بخواهیم از اندیشه فیشته درک درستی پیدا کنیم باید جایگاه تاریخی او در مناسبات سیاسی و نظری را بازیابیم. فیشته در چنین شرایطی است که نوع خاص روش اندیشیدن خویش را کشف می کند. در این پژوهش نگارنده می کوشد شکل گیری روش فلسفیدن فیشته را براساس چهار مؤلفه انقلاب فرانسه، وضعیت کشور آلمان، فلسفه کانت و در نهایت فهم او از ایده آلیسم آلمانی و نقدهای شولته بررسی و تحلیل نماید و سپس مبتنی بر این چهار مؤلفه، تفسیری از فلسفه فیشته ارائه دهد که مخاطب بتواند فلسفه او را در بستر تاریخ سیاسی، اجتماعی و اندیشه زمانه اش مورد درک قرار دهیم.