فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
54-62
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس انجام شد. مواد و روش کار : روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 40 نفری از میان دانش آموزان (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه و انتصاب تصادفی آن ها به گروه های آزمایشی و گواه، از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون انجام شد. پس از آن تاب آوری را در دوازده جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده و پس از پایان این مدت به منظور مقایسه اثر این مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه گرایش به مواد افیونی، مقیاس تاب آوری کونور – دیویدسون و آزمون عزت نفس آیزنک استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله SPSS استفاده شد یافته ها : یافته ها نشان داد مقدار F بدست آمده در منبع تغییرات گروه، در سطح (0.05 p< ) در راستای آموزش تاب آوری برای تمامی فرضیات معنی دار بوده است . بحث و نتیجه گیری : آموزش تاب آوری بر افزایش تاب آوری، اعتماد به نفس و کاهش گرایش به مواد بطور معناداری اثربخش بوده است همچنین آموزش تاب آوری بر کاهش انتظارات منفی کلی و افزایش تغییرات انتظاری مثبت در خود و نفوذ در دیگران و افزایش انتظارات مثبت اندیشی و روانی در دانش آموزان به طور معناداری اثربخش بوده است.
دقتمندی در تحقیقات کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
67 - 95
حوزههای تخصصی:
انجام مطالعات اجتماعی تجربی به روش کیفی و فضای تکوینی و درحال جافتادن این روش ها بحث ارزیابی این تحقیقات و اعتبار و دقتمندی یافته های این پژوهش ها را مطرح کرده است. به خصوص این مسئله در کشور ما با حجم پایین مقالات چاپ شده در این زمینه، بسیار نمایان بوده و جست وجوی منابع و مقالات مرتبط با بررسی استاندارهای ارزیابی تحقیق کیفی و انگشت شمار بودن آن ها گواهی بر مسئله مند بودن این موضوع است. کنکاش در این موضوع، دغدغه نویسندگان این نوشتار است. در این کار پژوهشی سه بخش مولفه های تحقیق، معیار تحقیق و استراتژی های تحقیق از هم تفکیک گردیده اند. با بررسی مولفه هایی همچون ویژگی های محقق، چهارچوب مفهومی، عوامل زمینه ای، اهداف و سئوالات تحقیق، رویه های جمع آوری داده، مدیریت و تحلیل داده ها، بر اهمیت رعایت معیارهای دقتمندی در هر یک از این مولفه ها تاکید می شود. این مقاله به تفکیک معیارهای دقتمندی از استراتژی های دقتمندی و البته ارتباط بین این دو اصرار دارد. برای حصول دقتمندی، معیارهای متنوعی توسط اندیشمندان ارائه شده است که برخی از آن ها عبارتند از: قابل قبول بودن، قابلیت انتقال، قابلیت اتکاء، قابلیت تاییدپذیری، انسجام، کفایت نمونه گیری، اعتبار کاربرپذیری و اعتبار اخلاقی. این معیارهای با شدت و ضعف هر یک با استراتژی هایی همچون تفحص همتا، بازتاب پذیری، توصیف فربه، کنترل عضوها، مشاهده کننده بیرونی، پیچیدگی تحلیل و کفایت مرجع در ارتباطند.
کشمکشها و سازواریهای مالی در زوجهای شاغل؛ یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۸۶-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته زوجهای شاغل از مسائل مالی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران 12 زوج شاغل دارای رضایت زناشویی را با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی و 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را نیز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر که دارای ماهیت تیمی بوده و در پدیدارشناسی تفسیری مرسوم است، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 2 مضمونِ اصلی تحت عناوینِ کشمکش مالی (با مضامین فرعی: ترجیح مالی، روابط نامناسب مالی، عدم تعهد مالی، ضعف در مهارتهای مالی، مدیریت منفردِ مالی و خشونت مالی) و سازواری مالی (با مضامین فرعی: عدم ترجیح مالی، روابط بهینه مالی، تعهدِ مالی، زندگی مالی مشترک و مهارتهای مالی زوج) شد. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد مسائل مالی در سبک زندگی زوج شاغل چیزی بیش از صحبت کردن و مشاجره پیرامون پول و بودجه است. این مطالعه ضمن مقایسه کیفی دو گروه زوجهای شاغل راضی و متعارض از نقطه نظر مسائل مالی، این نکته را نیز بر مطالعات قبلی افزود که آنچه از چالشهای مالی و منازعات مرتبط با پول مهم تر است، نحوه ادراک و مقابله زوج شاغل برای حل وفصل این معضلات و تعارضات مالی است. زوج شاغل می توانند با کمک شاخصه های اولویت بندی مناسب، روابط مالی مناسب، مسئولیت پذیری مالی، زندگی مالی تیمی و کسب مهارتهای مالی به سمت سازواری مالی در حرکت باشند.
رابطه بین قاچاق کالا و سرمایه های اقتصادی، انسانی و اجتماعی مرزنشینان (شهرستان بانه در استان کردستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
139-105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیک به مناطق مرزی و تأثیرات مرزی توجه بسیاری صورت گرفته است. این رغبت و علاقه وافر به مناطقی که در امتداد مرزهای همگرایی کشورها قرار گرفته اند به طور مشخصی از این تصور نشئت گرفته که این مناطق جغرافیایی ویژه، ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها شوند. مردمی که در مناطق مرزی مقیم هستند مناطقی که به عنوان نقاطی استراتژیک و عرصه انواع مبادلات مرزی مطرح هستند؛ آیا با وجود پدیده ای به نام قاچاق کالا معیشتشان تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت؟ و اگر تحت تأثیر این پدیده هستند این تأثیر در چه جهتی خواهد بود؟ در این تحقیق اثرات قاچاق کالا بر معیشت مرزنشینان و سبک زندگی موردبررسی قرار گرفته یا به عبارتی اثرات قاچاق کالا بر میزان سرمایه اقتصادی، انسانی و اجتماعی ساکنان روستاهای مرزی بررسی شده است. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. جامعه آماری را خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان بانه که در عمق حداکثر 25 کیلومتری مرز قرار داشتند را شامل می شد. در انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای در سه سطح فاصله 5 ، 15 و 25 کیلومتری استفاده شد که تعداد 380 خانوار به عنوان نمونه آماری موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از تفاوت معنادار ضریب نفوذ قاچاق، در سطوح مختلف مرزی، حکایت داشت و هرچه فاصله از مرز، کمتر، میزان تکرار قاچاق افزایش پیدا می کرد. با توجه به نتایج می توان گفت افرادی که معیشت وابسته با قاچاق کالا داشتند ازلحاظ سرمایه اقتصادی در سطح بالاتری قرار داشته اما ازلحاظ سرمایه انسانی و اجتماعی از میزان پایین تری برخوردار بودند. همچنین عموم مرزنشینان بر این باور بودند که قاچاق کالا بر وضعیت معیشتی آنها تأثیر مثبت داشته و در صورت مسدود شدن مرزها وضعیت اقتصادی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. بحث: درواقع قاچاق کالا یا کولبری به عنوان یک شیوه معیشتی جایگزین، موجب ارتقای سطح سرمایه های معیشتی، خصوصاً سرمایه اقتصادی خانوارهای وابسته به قاچاق شده بود، هرچند که به طور ضمنی در لابه لای این پژوهش به این امر اشاره شده که قسمت اعظم سود انواع تجارتهای غیررسمی همچون قاچاق، نصیب افراد متنفذ و کسانی شده که به طور غیرمستقیم در این امور درگیر و یا تا حدی نقش نظارتی داشتند.
ارائه مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
289 - 299
حوزههای تخصصی:
هدف: تجربه برند نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارائه مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بود.روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کارشناسان حوزه بازاریابی ورزشی به ویژه فوتبال، مسئولان و اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و باشگاه های لیگ برتر و بازیکنان و مربیان شاغل در سطوح حرفه ای فوتبال بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بودند که به صورت آنلاین توسط نمونه ها تکمیل و روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی مناسب ارزیابی شد. داده های با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS3 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که پرسشنامه 16 نفر از نمونه ها به دلیل ناقص بودن از تحلیل ها حذف شد و تحلیل ها برای 384 نفر انجام شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تجربه برند تیمی دارای 10 مولفه در 4 بعد نقش باشگاه (با 4 مولفه عملکرد باشگاه، عملکرد تیم، عملکرد بازیکن و تلاش و پیگیری مدیریت)، تصویرسازی برند تیم (با 2 مولفه توسعه وجهه مثبت باشگاه و تداعی برند باشگاه)، نقش مسئولین ورزشی (با 2 مولفه برگزاری بهتر لیگ و کیفیت ارائه خدمات) و حفظ برند تیم (با 2 مولفه وفاداری هواداران به باشگاه و توقعات هواداران) و تجربه برند حامی دارای 12 مولفه در 4 بعد معرفی برند حامی (با 2 مولفه مفهوم سازی برند حامی و فرهنگ سازی حمایت از برند)، سازماندهی برند حامی (با 3 مولفه تدوین برنامه های حمایتی، توسعه ارتباطات حامی و تطابق حامی و جامعه هدف)، ارتقای برند حامی (با 5 مولفه بازاریابی تخصصی، تبلیغات برند حامی، نقش رسانه های اجتماعی، بهره وری از فناوری اطلاعات و توسعه درآمدزایی و سهم بازار) و نهادینه سازی برند حامی (با 2 مولفه ایجاد رضایت و وفاداری و خلق ارزش برند) بود. بار عاملی همه سوال ها بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراج شده همه ابعاد بالاتر از 40/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه ابعاد بالاتر از 80/0 به دست آمد. علاوه بر آن، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی برازش مناسبی داشت و هر دو متغیر تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بر مدل کلی و مولفه های مربوط به خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجه گیری: مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی پژوهش حاضر می تواند برای متخصصان و برنامه ریزان حوزه ورزشی مورد استفاده قرار بگیرد و با استفاده از ابعاد و مولفه های آن می توان زمینه را برای ایجاد مزیت رقابتی فراهم کرد.
مطالعه عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان شهری (موردمطالعه: شهربابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
97 - 120
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : از دیرباز امنیت یکی از نیازهای اولیه بشر بوده است که به عنوان حق بنیادین و پیش نیازی برای ابقا و ارتقای رفاه و سلامت مردم مطرح می شود. هدف اصلی پژوهش پیش رو این است که عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهری بابل را مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی : پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری متشکل از زنان بالای 18 سال شهر بابل است که براساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 374 نفر برگزیده شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای همه متغیرها بالای 0/74 برآورد شد. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSSبا استفاده از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که میزان احساس امنیت گروه نمونه در حد متوسط رو به پایین (میانگین 2/26 از 5) بوده است. هم چنین بررسی فرضیات تحقیق نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی (0/322=r)، ارزیابی زنان از عملکرد نیروی انتظامی(0/328=r)، سطح اقتصادی- اجتماعی (0/149=r) و میزان استفاده از رسانه های ارتباطی(0/357-=r ) با احساس امنیت اجتماعی زنان شهری رابطه ای معنادار دارد. نتیجه گیری : با توجه با وضعیت نامطلوب احساس امنیت زنان در شهر بابل و احتمال اثرات نامطلوب آن در بلندمدت مانند کاهش مشارکت و حضور آنان در حوزه عمومی و در نتیجه سوق یافتن به سمت حوزه خصوصی، باید اقدامات و برنامه ریزی هایی جامع و کارآمد در راستای افزایش و ارتقای آن صورت پذیرد.
سنجش رضایتمندی زنان از کیفیت فضاهای عمومی انحصاری با تأکید بر حس ایمنی نمونه مطالعاتی: پارک بوستان مادران، شهر جدید اندیشه، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با آنکه عموم مردم، فضاهای انحصاری زنان همچون پارک بانوان را پذیرفته اند؛ لیکن با انتقاداتی نیز روبرو بوده است. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات میدانی، رضایتمندی زنان در پارک بانوان به عنوان پروژه فضاهای انحصاری با تأکید بر مقوله ایمنی در بعد فراکالبدی آن و با هدف بازتعریف و سنجش عوامل زمینه ای مؤثر بر ارتقای آن، بر پایه معیارهای کیفیت مکانی مطالعه می شود. روند انجام دادن کار، شامل بررسی مبانی و تجربه های مرتبط و تدوین مدل نظری، مفهوم سازی و استخراج ابعاد و شاخص ها و متغیرها بوده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون T و همبستگی رگرسیون انجام شده است. بررسی نتایج نشان می دهد در بعد اجتماعی، شاخص میزان تعامل پذیری افراد در فضا و متغیر شبکه های گروهی زنان (بتای 0.527) و در بعد عملکردی، میزان استفاده از فضا (بتای 0.691) و در بعد محیط طبیعی، شاخص دسترسی به امکانات و تجهیزات محیطی و متغیر تأسیسات عمومی و بهداشتی و خدمات خاص برای بانوان (بتای 0.299) بیشترین اهمیت را در افزایش رضایتمندی زنان براساس متغیرهای زمینه ای داشته است.
هویت بیماری در رویارویی با شبکه های جدید اطلاعاتی: بررسی موردی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای زنان مبتلا به سرطان سینه دنیای مجازی به مکانی تبدیل شده است که در آن با تعامل و گفتگو هویت جدید خود را کشف می کنند؛ بنابراین، این پژوهش میان زنان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان های شهید قاضی و بین المللی تبریز به صورت کیفی و بر پایه راهبرد نظریه زمینه ای با گروه نمونه 20 نفر انجام شده است. هدف، بررسی این مسئله است که زنان مبتلا به سرطان سینه در فرایند درک و تجربه بیماری خود چگونه از شبکه های جدید اطلاعاتی استفاده می کنند. نتایج پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با گروه نمونه و با ارائه چهار مقوله تجربه و تعریف بیماری، هویت بیمار آگاه و توانمند، پارادوکس شبکه های اطلاعاتی و معنابخشیدن به هویت خود در فضای مجازی، نشان می دهند شبکه های جدید اطلاعاتی ازجمله اینترنت به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به عرصه ای هستند که زنان مبتلا به سرطان سینه در آنها اطلاعاتی درباره بیماری شان دریافت می کنند. همچنین روایت های خود را درباره سرطان سینه به وجود می آورند و آن را به منبعی برای حمایت های احساسی، عاطفی و هویتی تبدیل می کنند. زنان مبتلا به سرطان سینه به طور عمیق به تعریف هویت خود و توانمندسازی علاقه مندند و برای این منظور از اینترنت به منزله عرصه ای برای خلق اشکال جدید دانش، آگاهی و عاملیت درباره بیماری استفاده می کنند.
تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان (پژوهشی بر مبنای رویکرد حوزه عمومی هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159-185
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان با توجه به رویکرد حوزه عمومی هابرماس می باشد. جامعه آماری تحقیق شهروندان ساکن در مناطق شمال و جنوب تهران بوده که تعداد 550 نفر از شهروندان به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. جهت سنجش سلامت اجتماعی از مقیاس کییز و مقیاس الگوی ارتباطی گفت و شنود و همنوایی فیتنرپاتریک و ریچی برای بررسی الگوهای ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و میزان مشارکت اجتماعی و انطباق اجتماعی به ترتیب به مقدار 0.13 و 0.10=r رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سلامت اجتماعی شهروندان با ضریب همبستگی (0.14=r و 0.001=sig) می باشد. بر این اساس، تعاملات اجتماعی ناشی از حضور فعال در شبکه های اجتماعی مجازی باعث ایجاد حس مشارکت و انطباق با گروه های خودی می شود و بدین ترتیب موجبات تقویت و افزایش سلامت اجتماعی افراد را فراهم می آورد.
نابرابری های اقتصادی-اجتماعی در تجربه درد مزمن با تأکید بر فقر: پژوهشی کیفی در منطقه موکریان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن تصریح بر اهمیت تعیین کننده های اجتماعی سلامت و بیماری، مناسبات بین درد مزمن و فقر را به مثابه مهمترین تعیین کننده اقتصادی و اجتماعی آن مطالعه می کند. برای تحقق این هدف، روش های های پژوهش کیفی و به طور مشخص اتنوگرافی رِوایی، و حدود نه ماه حضور مستمر در میدان و انجام مشاهده و مصاحبه روایی با بیماران اسکلتی دارای درد مزمن بکار گرفته شده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون و از مدل سیال میلز و هابرمن استفاده شده است. یافته های این جستار نشان می دهد که نوعی درهم تنیدگی یا هم افزایی در شرایط محیطی، شاخص های جمعیت شناختی و دیگر تعیین کننده های احتماعی در خصوص درد مزمن وجود دارد. به طور مشخص، شرایط جغرافیایی خاص منطقه موکریان به همراه نظام های فرهنگی و اجتماعی فقر گستر با سوق دادن افراد ساکن در منطقه به انجام فعالیت ها و شغل های سخت و فرسایشی، آنان را مستعد ابتلا به بیماری-های اسکلتی دارای درد مزمن می نماید. همچنین فقر اقتصادی حاصل از مشاغل کم درآمد و ناپایدار و غیرایمن و بیکار شدن بر اثر درد و بیماری و ضعف یا فقدان حمایت اجتماعی کافی از یک سو، و عدم توسعه یافتگی، در حاشیه بودن و فقدان امکانات و تسهیلات خدمات بهداشتی و درمانی از سوی دیگر، بیماران اسکلتی دارای درد مزمن را در شرایط خطیر جسمانی و روانی و رنج روزافزون اجتماعی قرار داده است.
بررسی عومل کلان تأثیرگذار بر ارتباط متقابل علم و صنعت و ارزیابی وضعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
32 - 66
حوزههای تخصصی:
در راستای بررسی ارتباط متقابل علم و صنعت (ا.م.ع.ص) یک مدل سیستمی در قالب چارچوب نظام های چهارگانه پارسونز در سطح کلان ارائه شده است. سپس با استفاده از داده های مربوط به 128 کشور، همبستگی و رگرسیون میان عوامل اساسی ارزیابی شده است. در انتها با استفاده از داده ها و پیمایش های ملی، ارزیابی موشکافانه تری از وضعیت فعلی ایران انجام شده. یافته حکایت از اثرگذاری مستقیم و بسیار بالای شرایط اقتصادی و آموزش عالی بر ا.م.ع.ص، و اثرپذیری بسیار بالای شرایط اقتصادی از عملکرد دولت، عملکرد دولت از ساختارهای سیاسی و ساختارهای سیاسی از ساختارهای فرهنگی داشته است. بررسی وضعیت ایران نمایان ساخت که شرایط کلان ایران در رابطه با عوامل اقتصادی و سیاسی برای توسعه ا.م.ع.ص (ارتباط متقابل علم و صنعت ) به هیچ وجه مناسب نبوده اما عوامل فرهنگی و اجتماعی وضعیت نسبتاً خوبی برای ا.م.ع.ص دارند.
تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط ارتقای سلامت روانی و اجتماعی در جامعه، داشتن تغذیه سالم و فرهنگ مصرف آن است که هدف اساسی آن، فراهم آوردن شرایط جسمی و روانی لازم ازنظر رشد و تکوین ارگانیسم، تحرک و کارایی انسان ها در زندگی اجتماعی است. فرایند تغذیه انسان ها به شرایط محیطی و جغرافیایی و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی آنها بستگی دارد؛ به گونه ای که تغذیه صحیح و مصرف درست باعث سلامت پایدار جامعه می شود. پژوهش حاضر در پی بررسی تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان است. پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بود و جامعه آماری آن، همه مادران دو شهر راز و جرگلان (خراسان شمالی) بودند که فرزند دانش آموز دبیرستانی دوره دوم (1139 نفر) داشتند. حجم نمونه با جدول مورگان، 290 نفر به دست آمد. یافته ها نشان داد بین تغذیه مادر در منزل و میزان سلامت روانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی، مشارکت، انسجام، پذیرش و شکوفایی و انطباق اجتماعی فرزندان، رابطه معنی دار وجود دارد. 19 درصد تغییرات در میزان سلامت روانی و 25 درصد تغییرات در میزان سلامت اجتماعی با تغذیه تبیین می شود. در مدل معادله ساختاری نیز تأثیر متغیر تغذیه در مؤلفه های سلامت روانی و اجتماعی تأیید شد؛ درنتیجه، انتخاب سبد غذایی توسط مادر خانواده، نقش بسزایی در کاهش نابسامانی های روانی و اجتماعی در جامعه مورد مطالعه داشته است.
عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین در طبقه متوسط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۱۲۹-۸۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خشونت نمادین نوعی از خشونت علیه زنان است که در آن خشونت از جنبه های آشکار و بدنی خارج شده و به صورت پنهان و نمادین درآمده است. از آنجا که پژوهشهای صورت گرفته در خصوص خشونت خانگی در داخل کشور عمدتاً به روش کمی انجام شده و به خشونتهای مستقیم و آشکار می پردازد، نیاز به انجام پژوهش حاضر، وجود داشته است. مبانی حساسیت برانگیز نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه منابع، نظریه انتخاب عقلانی کلمن و خشونت نمادین بوردیو بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به شیوه نظریه مبنایی است که حاصل 15 مصاحبه عمیق در میان زنان تحصیل کرده در شهر مشهد است. یافته ها: 20 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها در این پژوهش استخراج شد. مفهوم هسته «عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین» نامیده شد و مقولاتی مانند دخالت اطرافیان شوهر، جهت گیری سوگیرانه کنش زناشویی همسر، ناپایداری در هنجارهای زندگی زناشویی، دسترسی پذیری پشتیبان های مکمل، آگاهی یابی فزاینده زنان، همسان همسرگزینی اقتصادی- اجتماعی به عنوان شرایط علی؛ همچنین پایداری/ تزلزل زندگی خانوادگی، فراز/ فرود منزلتی زنان در خانواده، تحدید/ تزاید در سطح خشونت خانگی و آرامش/ آشفتگی جو خانوادگی به عنوان شرایط پیامدی از داده های این پژوهش استخراج شدند. بحث: برخورداری زنان طبقه متوسط از منابعی چون تحصیلات عمومی و دانشگاهی و دسترسی بهتر به منابع مالی، حمایت اجتماعی و مراجع قانونی موجب شده است تا پتانسیل و امکان اعمال خشونت به گونه ای آشکار و مستقیم توسط همسرانشان توان بروز نیابد، اما در معرض نوعی خشونت غیرملموس تر و پنهانی تر، قرار گیرند. در این میان نوعی مدیریت و بروز عاملیت زنانه در راستای زدودن و یا حداقل تعدیل خشونت نمادین در عرصه زندگی زناشویی به گونه ای هوشمندانه و به گونه ای که انعکاس رفتارهای مذکور کمترین هزینه را متوجه طرف مقابل کند، توسط زنان بروز می یابد.
سالمندی مشقت بار: پیامد سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان بدره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۳۵۵-۳۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه:در دهه های اخیر جمعیت جهان با چالش عمده ای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت» یا «سونامی سالخوردگی» مواجه شده است که ریشه در عواملی همچون کاهش نرخ رشد جمعیت و مهاجرت جوانان به شهر دارد. مشاهدات میدانی در مناطق روستایی شهرستان بدره نشان می دهد که سالخوردگی روستایی تبدیل به یک مسئله اجتماعی پنهان شده است که تاکنون مطالعه جامعی روی آن انجام نشده است. از همین رو، این پژوهش قصد دارد تا به بررسی ابعاد این پدیده بپردازد. روش: از روش نظریه زمینه ای و تکنیک های آن از جمله مصاحبه به عنوان تکنیک اصلی و مشاهده همراه با مشارکت و داده های آماری به منزله تکنیکهای مکمل جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. با 21 نفر (شامل 12 زن و 9 مرد) از سالمندان 65 ساله و بالاتر ساکن در شهرستان بدره مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: سالمندان مناطق روستایی از نوعی سالمندی مشقت بار رنج می برند. روابط اجتماعی اندک، فقدان سواد، وابستگی شدید اقتصادی به دیگران و نهادهای حمایتی، تنزل منزلت اجتماعی، سطح پایین سلامتی، تعلیق زمانی و تداوم شغلی مهم ترین شاخصهای این نوع از سالمندی به شمار می روند. بحث: پدیده سالمندی روستایی در شهرستان بدره با ادعاهای نظریه های غربی همچون نظریه های مشارکت، عدم مشارکت و استمرار همخوانی ندارد. چراکه در این مناطق روستایی اگرچه افراد سالخورده در حد توان خود همچنان به فعالیتهایی می پردازند که استمرار فعالیتهای قبلی آنها به شمار می رود اما این نوع از فعالیت دلالت بر دوران سالمندی موفق ندارد. اکثر این افراد ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی وابسته به سایر اعضای خانواده خود بوده و هدف آنها از استمرار فعالیتهای خود نیز تا حد زیادی تسکین این نوع از وابستگی است.
رضایتمندی مهاجران روستا-شهری از زندگی در کلان شهرها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۳۰۰-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهاجرت روستا- شهری یکی از ویژگیهای معمول نواحی روستایی کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران است. کلان شهرها به عنوان مکان تمرکز جمعیت، سرمایه، امکانات و خدمات همواره کانونهای اصلی جذب مهاجران روستا- شهری بوده اند. تبیین اثرات و پیامدهای مهاجرت بر مهاجران در قالب رضایتمندی از زندگی در شهر، چشم اندازی از احتمال ادامه سکونت در شهر یا تغییر مکان مجدد مهاجران به دست دهد که در پس زمینه آن، مسائل اصلی محیط های روستایی در دفع جمعیت نیز قابل استنتاج است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان آن دسته خانوارهایی است که در آخرین تحرک مکانی خود جهت اقامت دائم از نقاط روستایی به شهر اصفهان مهاجرت کرده اند. داده های موردنیاز تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری t تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه، t دو نمونه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و بهره گیری از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: رضایتمندی کلی مهاجران از انجام مهاجرت بالا است. رضایت از کیفیت زندگی، وضعیت شغلی و هزینه-درآمد خانوار بالاتر از حد متوسط است. رضایت از کیفیت زندگی و وضعیت شغلی اثر مثبتی بر رضایتمندی از مهاجرت دارند. میانگین رضایتمندی مهاجرانِ درون استانی و برون استانی تفاوت معناداری با هم ندارد. سطح رضایتمندی از وضعیت شغلی و هزینه-درآمد خانوار در سنین بالاتر، کمتر است. بین مدت اقامت پاسخگویان در شهر و ابعاد سه گانه رضایتمندی رابطه ای وجود ندارد. بحث: احساس رضایتمندی از زندگی برای همه افراد جامعه ازجمله جمعیت مهاجر، به خودی خود امری مطلوب و یکی از اهداف غایی همه برنامه ریزیهاست. ولیکن، نکته مهم این است که سیاستگذاریها و برنامه ریزیها باید به گونه ای باشد که عوامل زمینه ساز رضایتمندی، در نواحی روستایی نیز ایجاد و توسعه یابند. در غیر این صورت، با مهاجرت جمعیت روستایی، بر مسائل و مشکلات روستاهای مهاجرفرست و شهرهای مهاجرپذیر افزوده خواهد شد.
تحصیلات، فرهنگ سیاسی و مشارکت انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرساله شاهد انتخابات متنوع و متعددی در ایران هستیم؛ اما در مقایسه با پدیده سیاسی دیگر مانند انقلاب که به ندرت اتفاق می افتد و در این زمینه با ادبیات غنی سروکار داریم، بررسی انتخابات ضعف های عمده نظری و تجربی دارد. ناسازگاری بین یافته های پژوهش ها در زمینه رابطه تحصیلات و مشارکت انتخاباتی در طول 4 دهه اخیر در ایران، نشان می دهد در این زمینه اجماع نظری وجود ندارد و دلیل آن هم نبود تحلیل انتقادی در این زمینه است. این مقاله، با استفاده از دیدگاه انتقادی و تحلیل در فضای کنش درصدد است تبیین جامعه شناختی از مشارکت انتخاباتی براساس سواد و تحصیلات و درمجموع آموزش ارائه کند. از آنجا که تحصیلات و سواد و به صورت کلی آموزش در چارچوب و فضای کنش امری فرهنگی قلمداد می شود، از نظریه های مدرنیزاسیون و فرهنگ سیاسی برای تبیین آن استفاده شده است. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. جامعه آماری مدنظر شامل همه داده های اسنادی در 31 استان کشور و 429 شهرستان در سال 1395 و میزان مشارکت در انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است. نتایج نشان دادند بین مشارکت انتخاباتی و مشارکت سیاسی تمایز اساسی وجود دارد و برخلاف نظریه مدرنیزاسیون، بین سواد (تحصیلات) و مشارکت انتخاباتی (نه مشارکت سیاسی) رابطه خطی وجود ندارد. با افزایش تحصیلات تا سطح دیپلم، مشارکت انتخاباتی افزایش و با افزایش تحصیلات دانشگاهی، میزان مشارکت انتخاباتی کاهش می یابد. همچنین در سطح نظری، فرهنگ سیاسی تأثیر سواد و تحصیلات بر مشارکت انتخاباتی را توضیح می دهد.
مطالعه اخلاق کار و ارتباط آن با منبع کنترل بین کارکنان ایرانی و ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پژوهش های جالب توجهی در زمینه اخلاق کار در ایران انجام شده اند، به ندرت این موضوع به صورت بین فرهنگی بررسی شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرده است اخلاق کار را در ایران (به منزله کشوری اسلامی، در حال توسعه و با فرهنگ جمع گرایانه) با ایتالیا (به منزله کشوری کاتولیک، توسعه یافته و با فرهنگ فردگرایانه) مقایسه و رابطه آن را با منبع کنترل درونی، بررسی کند. این پژوهش در چارچوب پیمایش بین فرهنگی و روی 306 نفر از کارکنان دو دانشگاه دولتی در ایران (132 نفر) و ایتالیا (174 نفر) انجام شده است. ابزار پژوهش برای سنجش اخلاق کار، فرم اخلاق کار چندبعدی مریاک و همکاران (2013) است و برای سنجش منبع کنترل، از مقیاس درونی - بیرونی راتر (1966) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند اخلاق کار بین کارکنان ایتالیایی از کارکنان ایرانی قوی تر است و علاوه بر آن، در هر دو گروه، رابطه معناداری بین منبع کنترل درونی و اخلاق کار وجود دارد. یافته های پژوهش با بخش عمده ای از پژوهش های بین فرهنگی در این حوزه منطبق نیست؛ اما تلاش شده است تبیین های لازم در توجیه آنها ارائه شوند.
مطالعه ی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر کیفیت زندگی زنان در خانواده های نابارور شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که می تواند کیفیت زندگی زنان را تحت تأثیر قرار دهد، ناباروری است. ناباروری، چیزی بیش تر از یک تشخیص پزشکی است ؛ و نوعی داغ اجتماعی محسوب می شود. پژوهش حاضر به کیفیت زندگی زنان در خانواده های نابارور توجه می کند و به عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر آن می پردازد. در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایشی و پرسش نامه ی استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، تعداد 400 نفر از زنان در خانواده های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری، با علت های (زنانه، مردانه، هردو و ناشناخته) با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که سن پاسخگو، درآمد خانوار، دینداری، سلامت عمومی و انتظار نقش با کیفیت زندگی زنان در خانواده های نابارور، رابطه دارند. تبیین متغیر وابسته بر حسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که سه متغیر سلامت عمومی، دینداری و انتظار؛ نقش قوی ترین پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی زنان نابارور هستند و قادرند 48/0 درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
سیاست گذاری قواعد و نهادهای ورزشی در عصر جهانی شدن و جامعه شبکه ای
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرایندی است که طی آن، قواعد و نهادهای محلی، ملی و منطقه ای در فضای شبکه ای و جهانی قرار می گیرند. چنین فرایندی در نگرش «شولت و گیدنز» به مفهوم عام گرایی هنجاری و نهادی تلقی می شود. در فرایند جهانی شدن، شاهد ظهور طیف گسترده ای از حوزه های تحول فرهنگ و کنش بازیگران هستیم که در فضای جهانی قرار گرفته و نقش خود را تحت تأثیر نهادهای فراملی ایفا می کنند. در سال های پایانی قرن 20، مانوئل کاستلز مفهوم جامعه شبکه ای را در ارتباط با ساختار اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و خانوادگی قرن 21 به کار گرفت. ارزیابی های تاریخی و نهادی بیانگر این واقعیت است که اولین حوزه تحول نهادهای جهانی مربوط به عرصه های اقتصادی می باشد. نهادهای سیاسی و امنیتی نیز به گونه تدریجی در فضای قواعد و سیاست های عمومی نظام جهانی قرار گرفتند. پرسش اصلی مقاله آن است که «سیاست گذاری قواعد و نهادهای ورزشی در عصر جهانی شدن دارای چه ویژگی ها و فرایندی خواهد بود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «سیاست گذاری ورزشی در عصر جهانی شدن مبتنی بر عام گرایی قواعد و نهادهای ورزشی بوده و در فضای جامعه شبکه ای ایفای نقش می کند.» در تبیین مقاله از « رهیافت جهانی شدن و سیاست گذاری نهادی شولت» استفاده می شود که معطوف به یکپارچه سازی الگوهای کنش و قواعد رفتاری بازیگران خواهد بود. در انجام پژوهش از روش تحلیل داده ها و تحلیل محتوا استفاده می شود.
بازسازی معنایی کولبری، مطالعه کیفیِ کولبران غیر رسمی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
175 - 215
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه ی زیسته ی کولبران و بازسازی معنایی این تجربه است. بدین منظور از نظریه ی زمینه ای و تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونه ی مورد مطالعه کولبران غیررسمی شهرستان سقز است و نمونه گیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام و 21 نفر انتخاب شده اند. متن مصاحبه ها در قالب بیش از 125 مفهوم، 17مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کدگذاری شده است. مقوله های عمده شامل: «تعلق و تعهد گروهی»، «مناسک خاص گروه»، «خطرات جسمی»، «آسیب های روحی روانی»، «انزوا و طرد اجتماعی»، «عکس العمل به برچسب ها»، «خطرات طبیعی»، «خطرات غیر طبیعی»، «فقر و فشار اقتصادی»، «بی اعتمادی اجتماعی»، «پذیرش و دسترسی آسان»، «توجیه و مشروعیت دادن به کار خود»، «مهارت و توانایی کنترل مخاطرات»، «تمایل به ترک»،«تضعیف تولید سنتی»، «تعاملات قومی و فامیلی برون مرزی» و« مشخصات خاص» می باشد. مقولات در قالب مدل پارادایمی بر اساس شرایط علی، استراتژی ها و پیامدها دسته بندی شد و در نهایت، مقوله ی هسته ایِ این پژوهش، «کولبری، حرفه ای پرمخاطره در تنگنای توسعه نیافتگی مرزها» است. به عبارت دیگر از دید و خوانش آنان، کولبری واکنشی به وضع معیشتی و محیطی نامناسب منطقه است.