خدیجه سفیری

خدیجه سفیری

مدرک تحصیلی: دكتري جامعه شناسی، دانشگاه تربیت مدرس
رتبه علمی: استاد جامعه شناسی دانشگاه الزهرا(س)
پست الکترونیکی: kh.safiri@alzahra.ac.ir
وب سایت شخصی: http://staff.alzahra.ac.ir/safiri/

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۶ مورد.
۱.

«بررسی نقش خانواده های خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، با رویکرد نظریه زمینه ای» (مورد مطالعه: زنان دانش آموخته آموزش عالی ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی زنان دانش آموخته آموزش عالی خانواده نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده های خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان دانش آموخته آموزش عالی است. این هدف به دلیل تأثیر کارآفرینی زنان بر بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه اهمیت دارد و به دلیل نیاز پژوهشی، تحقیق آن ضرورت می یابد. روش مطالعه: پژوهشی کیفی با روش نظریه زمینه ای، رویکرد طبیعت گرایی توصیفی- تحلیلی و ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام شد. مشارکت کنندگان شامل زنان کارآفرین دانش آموخته آموزش عالی ساکن تهران و مطلعین است که از طریق نمونه گیری هدفمند و متوالی با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه پژوهش با 52 تن به اشباع رسید. برای تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و گزینشی)، مفاهیم ، مقولات و مضامینی به دست آمد که محتوای مدل پارادایمی و روایت داستان را تشکیل داد. برای تعیین روایی و پایایی از تکنیک های بازاندیشی، تکرارپذیری و تأیید استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از تأثیر خانواده خاستگاه در ایجاد سرمایه های فرهنگی-توسعه ای، ارتباطی- انطباقی و عاطفی در فرد کارآفرین است؛ همچنین با ایفای نقش های تربیتی، الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی خواسته یا ناخواسته آنان را به سوی کارآفرینی هدایت می کنند. خانواده های خودساخته نیز با ایفای نقش-های الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی بر کارآفرینی آنان مؤثر هستند. نتیجه گیری: با توجه به چگونگی تأثیر دو نوع خانواده، خانواده های خاستگاه می توانند با اصلاح سبک« ارتباطی- انطباقی» و گسترش فرهنگ «توسعه مدارانه»، بستر جامعه پذیری مناسبی را برای زنان فراهم آورند. خانواده های خودساخته نیز با حمایت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فرصت های برانگیختگی را برای آنان مهیا می کنند.
۲.

تجربه زیسته کودکان مهاجر افغان از مخاطره «مطالعه موردی دانش آموزان افغان محصل در مؤسسه یاری گران کودکان کار پویا »

تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۴
مهاجرت امروزه به پدیده ای شایع در جهان تبدیل شده است و همه کشورها به نوعی با این پدیده درگیر هستند. ایران نیز از این وضعیت مستثنا نیست و سال هاست که پذیرای مهاجران افغان است. با توجه به این که چندین دهه از ورود مهاجران به کشور می گذرد، امروزه بحث از نسل های بعدی این مهاجران و مسائل و مخاطرات پیشروی آنان مطرح شده است. کودکان افغان که به واسطه شرایط والدین خویش مجبور به زندگی در ایران و شهر تهران شده اند، جامعه آماری پژوهش حاضر هستند. با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها این کودکان از شرایط ویژه ای برخوردارند و با ترس ها و خطرات زیادی دست به گریبان اند. این پژوهش به روش نظریه مبنایی سیستماتیک (SY-GTM) انجام شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 18 کودک 8 تا 13 ساله که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، گردآوری شده است. یافته ها حاکی از این است که مقوله هسته در این پژوهش زیست در بستر مخاطره است که با 14 مقوله اصلی در قالب شرایط علی (عدم وجود قوانین حمایت کننده، عدم وجود آموزش مناسب)، شرایط زمینه ای (مهاجرت غیرقانونی، عدم جذب در جامعه مقصد، ویژگی های فردی)، شرایط مداخله گر (نابسامانی خانوادگی، نابسامانی محله، هم جواری های نامناسب)، راهبردها (ترس، استفاده از خشونت، عدم مدارا، عدم تعلق محله ای، رویاپردازی برای مقابله با ترس) و پیامد (احساس ناامنی) مدل پارادایمی برای تحلیل آن ارایه شده است.
۳.

طرد زنان در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرد اجتماعی زنان فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۶۹
زنان به عنوان بخشی از نیروهای اجتماعی جامعه همواره بر اساس ایستارهای حاکم در جامعه در حاشیه قرار گرفته اند. با پیدایش و گسترش شهرنشینی در ایران این مسئله (طرد زنان) مورد توجه قرار می گیرد. بدین ترتیب این پژوهش تلاش کرده است به مطالعه طرد اجتماعی زنان در فضای شهری بپردازد. این پژوهش از روش نظریه زمینه ای استفاده و از طریق نرم افزار مکس کیو دی ای اقدام به کدگذاری کرده است و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 29 نفر از زنان تهران در فاصله سنی 20 تا 45 سال انتخاب شدند و با آنها مصاحبه انجام گرفت. یافته های این پژوهش حاکی از این است که بی پناهی اجتماعی زنان ناشی از ساختار مردسالارانه پدیده مرکزی است و در این پدیده شرایط ساختاری، زمینه ای و علی دخیل بوده اند. استراتژی این امر شامل مقولاتی نظیر عدم حضور یا حضور کمرنگ زنان ناشی از حس ناامنی در شهر، کمرنگ شدن ارتباطات اجتماعی ناشی از داغ ننگ اجتماعی و خودمراقبتی در زنان ناشی از شکسته شدن حریم زنانه گردیده است و پیامدهای این پدیده به مقولاتی نظیر آسیب دیدن زنان، بی تفاوتی و عادی انگاری و بروز احساسات ناخوشایند منتهی گردیده است.
۴.

استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسائل زندگی زناشویی (مقایسه دو گروه از کودک همسران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی کودک همسری تحلیل تماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۳۸۸
پژوهش پیش رو در پی مطالعه استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسائل برخاسته از ازدواج شان در دوران کودکی بوده است. جهت رسیدن به اهداف تحقیق از روش کیفی استفاده شده است. جمع آوری داده ها با کاربست مصاحبه نیمه ساختاریافته با دو گروه صورت پذیرفت. گروه نخست شامل کودک همسرانی است که هنوز در سنین کودکی (زیر 18 سال) به سر می برند و گروه دوم کودک همسرانی هستند که دوران کودکی خود را طی نموده و در محدوده سنی 18 تا 35 سال قرار دارند. در این مطالعه که در پاییز و زمستان سال 1398 انجام شده، مشارکت-کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یا نظری از چهار شهر بجستان، بردسکن، تربت حیدریه و گناباد انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل تماتیک، نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق به صورت های مختلفی به مسائل پدید آمده در زندگی زناشویی خود واکنش نشان می دهند و استراتژی های مختلف و متفاوتی را برمی گزینند. این استراتژی ها در قالب دو مقوله اصلی 1. استراتژی های منفعلانه و 2. استراتژی های فعالانه مطرح شدند که نمایانگر غالب بودن استراتژی های منفعلانه در میان هر دو گروه بوده است. از طرفی غالب استراتژی ها در سطح فردی لحاظ شدند.
۵.

تجربه زیسته دختران حاشیه نشین از مفهوم «محرومیت»: مورد مطالعه منطقه حاشیه نشین دولت آباد-استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته پدیدارشناسی محرومیت دختران حاشیه نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
رشد ناهمگون و نامتوازن شهرنشینی و به تبع آن گسترش پدیده حاشیه نشینی یک معضل اجتماعی است که ساکنان این مناطق را با محدودیت های متعدّدی مواجه کرده است. در این میان، دختران به عنوان بخش وسیعی از جامعه از این امر مستثنی نیستند؛ بنابراین پژوهش حاضر برای رسیدن به درک عمیق تر از تجربه زیسته دختران حاشیه نشین از محرومیت، به صورت کیفی و با تأکید بر رویکرد پدیدارشناسی (به روش کولایزی) انجام شده است. برای گردآوری داده ها با هجده نفر از دختران حاشیه نشین بالاتر از هجده سال، مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق انجام شد. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند ازمیان دخترهای محروم منطقه حاشیه نشین دولت آباد (استان کرمانشاه) انتخاب شدند. همچنین، با استفاده از نرم افزار Maxqda داده های پژوهش تحلیل شد و برمبنای فایل های متنی وارد شده به نرم افزار، مضامین اصلی و خرده مضامین استخراج شدند. بر این اساس، تجربه زیسته دختران حاشیه نشین از محرومیت، در دو مضمون اصلی«باور های محدودکننده فردی» و «فضای نامطلوب جامعه حاشیه نشین» و با تعداد نه مورد خرده مضمون، دسته بندی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زندگی در منطقه حومه شهر، دختران را با مسائل متعدّدی رو به رو می کند که این امر نه تنها از بسترهای آسیب پذیر اقتصادی و اجتماعی فضای حاشیه شهری، تاحدودی از طرح واره های ذهنی آنها نشئت می گیرد.
۶.

مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته والدین از تنهایی (مطالعه موردی سالمندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازتولید روابط اجتماعی پدیدارشناسی تجربه زیسته تنهایی سالمندان حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه : با توجه به تغییرات اجتماعی مرتبط با مدرنیزاسیون مانند پیشرفت فناوری بهداشتی، توسعه اقتصادی و پیشرفت های آموزشی، موقعیت سالمندان در جامعه مدرن تغییر کرده است و این تغییرات موقعیت برای سالمندان، آن ها را با مسائلی روبه رو کرده که مهم ترین آن حول آشیانه خالی و نحوه مواجهه آن ها با تنهایی است. از این رو پژوهش حاضر درصدد واکاوی درک و برداشت سالمندان از تنهایی و نحوه مواجهه آن ها با این مسئله است. روش : در این مقاله، تجربه زیسته والدین از تنهایی ناشی از آشیانه خالی با رویکردی پدیدارشناسانه بررسی می شود. به این منظور 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد سالمند (9 مرد و 11 زن) انجام شده است. یافته ها : برآیند این مطالعه که از طریق تحلیل مضمون حاصل شده است، حاکی از سه مضمون اصلی (ادراک تنهایی، علل تنهایی و جبران تنهایی) و یازده خرده مضمون (ادراک تقدیرگرایانه، ادراک رضایتمندانه، ادراک منزجرانه، ادراک متضاد، ازدواج فرزندان و فوت همسر، فاصله مکانی، سبک های فرزندپروری، بازآفرینی روابط اجتماعی، ارتباط با خدا و پرداختن به برخی فعالیت های اجتماعی و کنشگری مبتنی بر مبادله) است. نتیجه گیری : اکثر شرکت کنندگان این مطالعه – افراد دارای فرزندان کم یا زیاد و زنان و مردان- احساس تنهایی را تجربه کرده اند، اما نوع ادراک آن ها از تنهایی با توجه به ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. همچنین تنهایی سالمندان و رفع آن نیازمند اتخاذ راهبردهای حمایتی از سوی اعضای خانواده، مراقبان سلامت و سیاست گذاران است.
۷.

رابطه شکاف نسلی با آسیب های اجتماعی در نوجوانان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شکاف نسلی آسیبهای اجتماعی خانواده نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: پدیده شکاف نسلی میان والدین و فرزندان، به منزله نسل دیروز و نسل امروز در دهه های اخیر، به یکی از مسائل اساسی در حوزه آسیب شناسی خانواده تبدیل شده است. به عبارتی، دگرگونی و تغییر در ساختار روابط بین والدین و فرزندان، در خانواده های امروزی به چشم می خورد. ازآنجایی که خانواده به عنوان نخستین کانون زندگی مشترک و جامعه پذیری فرزندان، همان گونه که می تواند در کنترل انحرافات اجتماعی نقش مؤثری داشته باشد، در صورت نابسامانی و بحرانی بودن روابط بین اعضاء، در بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی نیز تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه شکاف نسلی با آسیبهای اجتماعی در نوجوانان شهر صورت پذیرفت. روش: این پژوهش از نوع پژوهش توصیفی تحلیلی و ازلحاظ روش، کمی و از نوع پیمایش و با در نظر گرفتن معیار زمان، مقطعی است. جامعه آماری شامل خانواده های دارای فرزند 10 تا 19 ساله شهر تهران است که با ن مونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای در بازه زمانی نه ماهه (خرداد تا اسفند 1399) به تناسب خانواده های ساکن در مناطق دو، نه و شانزده با بهره برداری از فرمول کوکران، تعداد 374 نفر انتخاب شدند. ابزار، پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین روایی پرسشنامه از روش اعتبار صوری، برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است. یافتهها: شکاف نسلی با بروز آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد. همچنین، شکاف نسلی با بروز آسیبهای پرخاشگری، سرقت، ترک تحصیل، خودکشی، مصرف مواد و فرار از منزل نیز ارتباط معنادار و مستقیمی دارد. بحث: آسیبها و مسائل اجتماعی محصول فرایند مختل شده جامعه پذیری و بازتولید آن در خانواده ها و جامعه است. عدم مدیریت شکاف بین نسلها از یکسو زنگ خطری است برای فروپاشی نظام خانواده که در آئین اسلام و فرهنگ ایرانیان از جایگاه خاصی برخوردار است. از سویی دیگر این شکاف همراه با بروز آسیبهای اجتماعی، یکی از موانع اصلی توسعه اجتماعی کشور خواهد بود.
۸.

ترکیب جنسیتی در دسترسی به سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (زنان و مردان متأهل ساکن در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری سرمایه توسعه جامعه پذیری مردسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی ازجمله مهم ترین پایه های توسعه متوازن است، کاهش نابرابری در تمامی عرصه های جوامع امروزی جدا از کار صحیح، منطقی اقتصادی است، ازآنجاکه دستیابی به برابری در ترکیب جنسیتی پنجمین هدف توسعه پایدار و از اولویت های اصلی دولت ها است، لزوم توجه به این عرصه در کشور ما امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی ترکیب جنسیتی در سطوح دسترسی بر سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط تأثیرگذار بر آن است. تئوری های مورد استفاده ترکیبی از قشربندی اجتماعی چافتز، نظریه اقتصادی بلومبرگ و سرمایه های بوردیو است. جامعه آماری پژوهش زنان و مردان متأهل بالای 18 سال شهر تبریز است که 600 نفر از آن ها با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای موردمطالعه قرار گرفتند. بر اساس مهم ترین یافته های پژوهش میزان سرمایه پاسخگویان به تفکیک جنسیت متفاوت است، سرمایه اقتصادی (با میانگین 44/29) و اجتماعی (با میانگین 96/27) در بین مردان بیشتر از سرمایه زنان اقتصادی زنان (با میانگین 73/17) و سرمایه اجتماعی زنان (با میانگین 47/22) در مقایسه با همسرانشان است و از توزیع نابرابری برخوردار است، همچنین همبستگی معکوسی بین متغیر باورها و ساختار جنسیت زده و نابرابری در سرمایه زنان وجود دارد به طوریکه با افزایش باورهای جنسیت زده میزان دسترسی زنان به سرمایه کاهش پیدا می کند این همبستگی در بین مردان جهت عکس دارد و رابطه مثبت است. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره متغیرهای تصورات قالبی و مردسالاری توانسته اند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نابرابری در سرمایه بین زنان و حدود 50 درصد از تغییرات آن را بین مردان تبیین کنند و این دو متغیر با تأثیرپذیری مداخله گر جامعه پذیری جنسیتی 26 درصد بر متغیر نابرابری در سرمایه تاثیر گذار می باشند و در کل 56 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر های وارد شده در مدل تبیین شده است.
۹.

تحلیل محتوای کیفی مصوبات مجلس شورای اسلامی با محوریت زنان در بازه زمانی بیست ساله (1376 تا 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصوبات مجلس زنان عدالت جنسیتی برابری جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۸۱
کیفیت زندگی گروه های مختلف اجتماعی تابعی از قوانین و سیاست های جامعه است.جایگاه گروههای مختلف اجتماعی در قوانین کشور از مهمترین عوامل موثر بر شرایط و کیفیت زندگی آنها می باشد.این پژوهش با هدف بررسی قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ایران از سال 1376 تا 1396در حوزه مسائل زنان انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. مصوبات مذکور در نرم افزار MAXQDA2020 در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و بررسی شدند. جهت اعتبارپذیری دادهها از مرور مطالعات و تکنیک کسب اطلاعات موازی و تثلیث، ارائه تحلیلهای دادهای و برای کسب پایایی، از ضریب توافق کاپا استفاده گردید که با مقدار 68/0 پایایی نتایج مورد تایید قرار گرفت. پس از تحلیل داده ها، چهار مضمون اصلی استخراج شده: نابرابری در حقوق مرتبط با طلاق، عدالت جنسیتی،حمایت از منشور حقوق زنان،برابری جنسیتی در امتیازات گروههای خاص و تقویت نقش های سنتی زنان است. مدل استخراج شده، نشان می دهد که مصوبات بر تقویت نقش های سنتی زنان تاکید دارد. در ایران نگاه جامع نسبت به مساله زنان، خانواده و توسعه بعنوان یک برنامه همه جانبه کم رنگ است. برنامه ریزی برای زنان بدون مشارکت آنها میسر نمی شود و توانمندسازی بانوان مقدم بر ایجاد فرصت های برابر است. همچنین، آموزش مدیران سازمانی و همراه نمودن آنها جهت تسهیل گری و سوق دادن جامعه به عدالت بسیار حائز اهمیت است.
۱۰.

بررسی تأثیر سرمایه های کارآفرینی بر عملکرد کارآفرینی زنان دانش آموخته آموزش عالی، ساکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه های کارآفرینی عملکرد کارآفرینی زنان دانش آموخته آموزش عالی سرمایه تعهدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
کارآفرینی زنان به عنوان پدیده ای مرتبط با ارکان توسعه پایدار، برای رشد اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی یک جمعیت، حائز اهمیت است. به دلیل شرایط جمعیتی زنان دانش آموخته غیرشاغل و نیازهای تحقیقاتی مرتبط با آن، شناخت دقیق تر این موضوع ضرورت دارد. لذا پیش از این، پژوهشی کیفی با 52 مشارکت کننده، روش نظریه داده بنیاد و ابزار «مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس پژوهش پیمایشی حاضر به منظور سنجش یافته های آن انجام گرفت. یافته ها حاکی از تأثیر مستقیم و غیر مستقیم سرمایه های کارآفرینی بر عملکرد کارآفرینی است. جامعه آماری شامل زنان کارآفرین ودانش آموخته ساکن تهران است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته وروش نمونه گیری «اتفاقی- برخط» است. پرسشنامه ها توسط 150 پاسخگو تکمیل و داده های آن با استفاده از نرم افزار SPSS آزمون شد. ساختار مدل نیز به وسیله نرم افزار لیزرل بررسی گردید. نتایج حاکی از این است که سرمایه های کارآفرینی دارای رابطه مثبت و معنادار با عملکرد کارآفرینی هستند. و درمیان سرمایه های کارآفرینی، «سرمایه تعهدی» از بیشترین تأثیر مستقیم بر عملکرد کارآفرینی و مرکزیت در مدل ساختاری برخوردار است. پس از آن به ترتیب سرمایه های اقدامی و اعتباری- اقتصادی قراردارند. به لحاظ تأثیرکل، سرمایه های اقدامی دارای اولین رتبه، سپس به ترتیب سرمایه های تعهدی، اعتباری- اقتصادی و عملیاتی قرار گرفته اند. تحلیل مسیر نشان می دهد که سرمایه تعهدی تنها به طور مستقیم، سرمایه اقدامی و سرمایه اعتباری- اقتصادی به طور مستقیم و غیر مستقیم و سرمایه عملیاتی تنها به صورت غیرمستقیم بر عملکرد کارآفرینی مؤثرند. در مجموع نتایج تایید کننده فرضیات است و قابلیت انتقال و تعمیم به سایر جوامع آماری را دارد.
۱۱.

مطالعه تجربه زیسته مادری و همسری زنان سرپرست خانوار تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادران سرپرست خانوار پدیدارشناسی تیپ شناسی رنج مضاعف طرد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
خانواده نقش مهمی در سلامت روانی و اجتماعی اعضای خود و پس از آن در سلامت اجتماعی جامعه ایفا می کند. عدم حضور هر یک از والدین در محیط خانواده تعادل آن را به هم زده و موجب تضعیف کارکردهای آن می شود. خانواده های زن سرپرست علاوه بر وظایف و مسئولیت های مادری، نقش و وظایف جدیدی در خانواده پیدا می کنند. وخامت این شرایط زمانی مضاعف می شود که جایگاه فرودست زنانه با پایگاه فرودست طبقاتی همراه شده و این دو شکاف عمده بر هم متراکم می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسائل و دغدغه های مادران سرپرست خانوار و نحوه مواجهه آنها با چالش های پیش رو با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. به این منظور با 19 نفر از مادران سرپرست خانوار ساکن در شهر تهران، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد، و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. پس از تجزیه و تحلیل یافته ها 11 مضمون به دست آمد. این مضامین روند زندگی مادران سرپرست خانوار را در دوران پیش از سرپرستی و دوران سرپرستی نمایان می سازد. در نهایت به شناسایی 5 تیپ از زنان سرپرست خانوار (زنان آسیب دیده و مطرود، زنان با انگیزه برای بهبود و تغییر شرایط، زنان دارای حمایت نسبی خانواده، زنان پرستار همسر و فرزندان در خانواده، فرزندان حامی زنان و مادران سرپرست) با توجه به داده های تحقیق نائل آمدیم. رنج مضاعف، طرد و انزوای اجتماعی (اجباری یا خودخواسته)، بازسازی هویت از مقولات محوری و مشترک زنان سرپرست خانوار در این مطالعه است.
۱۲.

تحلیل جامعه شناختی بطالت شغلی (مورد مطالعه کارمندان دانشگاه شریف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بطالت شغلی اتلاف وقت ک‍ارم‍ن‍دان نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۳۰۲
بطالت در سازمان یک رفتار عامدانه و نوعی تقلب شایع است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح به نوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینه های بوجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 35 نفر از کارمندان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردیده است. از مجموع 665 داده ی خام، 385 مفهوم، 35 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم "اتلاف وقت سازمان یافته" ، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل به وجود آوردن حس بطالت و فرسودگی شغلی در مشارکت کنندگان، "بی انگیزگی و بی هویتی شغلی؛ تنوع وظایف و روتین و تکراری بودن کار"، می باشد. این نارضایتی در نتیجه تبعیض سازمانی؛ فساد اداری سازمان یافته؛ مدیریت بیمار و دیوانسالاری پر هزینه به وجود می آید که پیامدهایی مانند؛ پیامدهای بطالت (خیانت، تورم پرسنلی، در جا زدن)؛ زیر پوستی شدن بطالت و پایین آمدن راندمان سازمان را در پی دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، اصلی ترین و بنیادی ترین عامل به وجود آمدن بطالت در سازمان ها، اتلاف وقت سازمان یافته می باشد که مربوط به عدم بازنگری در قوانین و آیین نامه ها و بخشنامه های مرتبط با سازمان می باشد.
۱۳.

تحلیل محتوای کیفی مصوبات هیات دولت با محوریت زنان در بازه زمانی بیست ساله (1376 تا 1396)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مصوبات هیات دولت زنان عدالت جنسیتی برابری جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۵
مقدمه: کیفیت زندگی گروههای مختلف اجتماعی تابعی از قوانین و سیاستهای جامعه است. چگونگی پرداختن دولتها به موضوعات مرتبط با بانوان از مهمترین عوامل موثر بر شرایط و کیفیت زندگی زنان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مصوبات هیئت دولت ایران از سال 1376 تا 1396 در حوزه مسائل زنان انجام شد. روش: روش مورداستفاده در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. مصوبات مذکور در نرم افزار MAXQDA2020 در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و بررسی شدند. جهت اعتبارپذیری داده ها از مرور مطالعات و تکنیک کسب اطلاعات موازی و تثلیث، ارائه تحلیلهای داده ای و برای کسب پایایی، از ضریب توافق کاپا استفاده شد که با مقدار شد 68/0 پایایی نتایج مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: پس از تحلیل داده ها سه مضمون اصلی و هفت مقوله اصلی شناسایی شد؛ تقویت نقشهای سنتی زنان شاغل (تقلیل ساعات کاری در راستای حمایت از نقش سنتی زنان، ضمانت حقوقی تقلیل ساعات کاری زنان)، عدالت جنسیتی در حقوق زن ایرانی (عدالت جنسیتی در حمایت از زنان با مشکل سرپرستی، حمایت از نقش زنان در توسعه، عدالت جنسیتی در الگوی ازدواج و طلاق زن ایرانی)، حقوق نابرابر زنان (حقوق نابرابر شهروندی زنان، مرخصی بدون حقوق با هدف تابعیت از همسر). بحث: در ایران نگاه جامع نسبت به مسئله زنان، خانواده و توسعه به عنوان یک برنامه همه جانبه کم رنگ است. برنامه ریزی برای زنان بدون مشارکت آنها میسر نمی شود و توانمندسازی بانوان مقدم بر ایجاد فرصتهای برابر است. همچنین، آموزش مدیران سازمانی و همراه کردن آنها جهت تسهیلگری و سوق دادن جامعه به عدالت بسیار حائز اهمیت است.
۱۴.

عملکرد کودکان در فعالیت های مشارکتی محیط زیستی؛ موردکاوی محلۀ سنبلستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت عملکرد مشارکتی مشارکت کودکان محیط زیست محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
مطابق ادعای ایده پردازان جامعۀ ایرانی، مشارکت اجتماعی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مسائل مربوط به توسعۀ ایران است. اگر گام نخست نهادینه کردن مشارکت را تمرین آن بدانیم، باید بپذیریم که کودکان بهترین گروهی هستند که می توانند مشارکت را تمرین کنند و در خانواده و جامعه اشاعه دهند؛ ازاین رو، این پژوهش به مبحث مشارکت کودکان پرداخته و در فرایند پژوهشی اقدام پژوهانه، کنش های مشارکتی - غیرمشارکتی کودکان را در فعالیت های عملی بررسی کرده است. چارچوب مشارکت، محلۀ سنبلستان اصفهان و زمینۀ انتخاب شده برای مشارکت، محیط زیست محله است. داده های این پژوهش در چارچوب روش اقدام پژوهی ازطریق مشاهده و مصاحبه با 14 کودک دختر در خلال انجام 8 فعالیت علمی به دست آمد و ازطریق روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند این کودکان در 3 مرحلۀ ورود، اجرا و اتمام فعالیت عملی تمایل دارند در قالب یک جمع قرار بگیرند؛ ولی به صورت انفرادی عمل کنند. پژوهشگران این وضعیت را «جمع طلبی غیرمشارکتی» نام نهاده اند. معنادارنبودن مشارکت برای کودکان، نبود الگوهای مشارکتی در خانه و مدرسه، مرزبندی های پررنگ جنسیتی در خانواده ها و ناتوانی در قدرشناسی، بخشی از دلایلی اند که کودکان نمی توانند عملکرد مطلوبی در یک فعالیت مشارکتی داشته باشند؛ البته یافته های این پژوهش که در طول بیش از یک سال کار با کودکان به دست آمده اند، نشان می دهند استمرار در تمرین مشارکت، بسیاری از موانع بر سر راه کار مشارکتی مانند اصرار بر آشناگزینی، وجودنداشتن مسئولیت پذیری، ناتوانی در ارزیابی سهم و ... را تخفیف می دهد.
۱۵.

پدیدارشناسی تجربه زیسته مادری (مورد مطالعه مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی باز اندیشی هویت یابی فشار اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
اهداف: هدف اصلی این پژوهش توصیف عمیق درک مادران از تجربه ی مادریشان است. روش مطالعه : روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه ی موردمطالعه ی این تحقیق، مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک است و جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفته است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام 24 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. پس از ضبط مصاحبه ها، داده ها مکتوب شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش کولایزی (1978) که موستاکاس (1994) نیز آن را تشریح کرده، کمک گرفته شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مادران شرکت کننده باوجود تفاوت هایشان در تحصیلات و شغل، به اشکال مختلف سه مقوله ی اصلی بازاندیشی، هویت یابی و فشار اجتماعی را در تجربه ی مادریشان داشته اند. نتیجه گیری: بازاندیشی با خرده مقولاتِ: مادری همدلانه، جبرانی، آگاهانه، رقابتی و مادری به معنای برنامه ریزی، نشان می دهد که مادران امروز در مورد چگونگی مادریشان بازبینی می کنند. هویت یابی نیز با خرده مقولاتِ: خلق فراغت و تلاش برای ایجاد یا گسترش شبکه های ارتباطی، نشان می دهد که مادران در جریان کنش مادری درصدد کسب بسته های جدید هویتی نیز هستند. همچنین فشار اجتماعی با خرده مقولاتِ: فقدان نهادهای حمایتی و مادر مسئول اصلی در قبالِ فرزند، اشاره به فشاری می کند که مادر از جانب جامعه در ارتباط با چگونگی ایفای نقش خود حس می کند.
۱۶.

بررسی روابط انسجام کارکردی و ارزشی و ساختار خانواده از منظر فرزندان ازدواج کرده تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام خانوادگی انسجام کارکردی مادران و پدران انسجام کارکردی فرزندان ازدواجکرده انسجام ارزشی ساختار خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۲ تعداد دانلود : ۵۶۳
انسجام خانوادگی بهعنوان مفهومی که نشاندهنده رابطه میان والدین و فرزندانی است که خانه پدری خود را پس از ازدواج ترک کردهاند، توسط بنگستون و رابرت، در رد نظریه فروپاشی خانواده هستهای، مطرح شد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری بر دو بعد انسجام (ارزشی و کارکردی) در این نظریه است. با روش نمونهگیری خوشهای، 256 نفر از فرزندان ازدواجکرده سه منطقه شهر تهران که حداقل یکی از والدین آنها در قید حیات بودند، انتخاب و تحقیق به روش پیمایش به اجرا درآمد. نتایج نشان میدهد اگرچه میزان انسجام ارزشی و کارکردی در خانوادههای تهرانی در حد متوسط است، ولی با شرایط بحرانی فاصله دارد. بهعلاوه، این مقادیر نشان میدهد که جامعه ما با وضعیت معمول خود که در آن حمایتهای متقابل خانوادگی بسیار بالاست، تفاوت زیادی کرده است. همچنین، روابط دومتغیره حاکی از آن است که از میان مؤلفههای ساختار خانوادگی که متغیر مستقل تحقیق محسوب میشوند، فقط متغیر برخورداری والدینی با انواع انسجام ارزشی و کارکردی رابطه معناداری برقرار کرده است. روابط همبستگی موجود نشانگر آن است که پسران نسبت به دختران کمتر حمایت والدین را دریافت میکنند، ولی در حمایت از والدین و انسجام ارزشی یا باور به مسئولیتها و وظایف، تفاوت معناداری با دختران ندارند. همچنین، براساس مدلرگرسیونی، 4,25 درصد واریانس متغیر انسجام کارکردی مادران، 4,11 درصد تغییرات انسجام کارکردی پدران، 2,11درصد تغییرات متغیر انسجام کارکردی فرزندان ازدواجکرده و 4,55 درصد واریانس متغیر انسجام ارزشی، توسط مؤلفههای ساختار خانواده تبیین شدهاند. درنهایت، تحلیل مسیر متغیرهای وابسته نشان میدهد که ضرایب تأثیر غیرمستقیم متغیرهای ساختاری بسیار ضعیف است.
۱۷.

واکاوی جامعه شناختی زمینه ها و عوامل اجتماعی و فردی خشونت خانگی (مورد مطالعه قربانیان خشونت خانگی شهرهای زلزله زده تازه آباد و جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی ناسازگاری خانوادگی قربانی خشونت نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
خشونت خانگی یک رفتار عامدانه و نوعی فرافکنی نادرست احساسات درونی است که ممکن است همه افراد در شرایط و موقعیت های مختلف، مرتکب آن شوند. رفتارهای خشونت آمیز به ویژه در چارچوب خانه، همواره قربانیانی داشته که بنا به دلایلی ترجیح به سکوت و تحمل شرایط خشونت آمیز را داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی علل به وجود آورنده و پیامدهای ناشی از آن، در میان قربانیان خشونت خانگی در شهرهای تازه آباد و جوانرود بعد از زلزله سال 1397، می باشد. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های موردنیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 15 نفر از مشارکت کنندگانی که سابقه قربانی بودن خشونت خانگی را داشتند، به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 468 داده ی خام، 298 مفهوم، 39 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم محوری "ناسازگاری خانوادگی"، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل به وجود آوردن خشونت خانگی در مشارکت کنندگان، نارضایتی ناشی از مقایسه؛ ارتباطات منفی و پرخاشگری بیمارگونه می باشد. شرایط مداخله گر این پدیده عبارت است از خشونت ناشی از احساس محرومیت نسبی و سرکوبگری مردانه می باشد. استراتژی های مشارکت کنندگان، مبارزه و انتقام جویی یا انزواگزینی بود که پیامدهای آن گسست در روابط عادی خانواده و اثرات منفی روانی و ارتباطی می باشد.
۱۸.

ارائه مدل سبک رهبری زنان در پست های مدیریتی بخش عمومی با تأکید بر نقش فرهنگ ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زنان سبک رهبری فرهنگ ملی فمینیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف: این اواخر، حضور زنان در رده های مدیریت چشمگیرتر شده است که موضوع های بسیاری را به همراه داشته است. یکی از موضوع های بسیار مهمی که در رده های مدیریتی به چشم می خورد، سبک رهبری زنان است. روش: در این پژوهش، فلسفه پژوهش فمینیستی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد و نسخه گلدکل و کرونهلم انتخاب شده و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی که شامل تمامی زنان مدیری بودند که در بخش دولتی در پست های مدیر کل به بالا پس از انقلاب مسئولیت بر عهده داشتند، نمونه گیری نظری صورت گرفت و از این طریق، با 35 نفر از زنان مصاحبه هایی انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل سبک رهبری زنان، سبک رهبری مادرانه است که عواملی مانند زمینه های فرهنگی، بسترهای حمایتی، موانع ارتباطی و ساختاری در آن تأثیرگذار است و در نهایت به پیامدهای اجتماعی و سازمانی متعددی منجر می شود. نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که رهبران زن به دلیل نقش هایی همچون مادر، زن و دختر دارای هویت اجتماعی می شوند که این هویت روی تعریف آنها از خود و محیط اجتماعی که با دیگران در ارتباط هستند، تأثیر می گذارد. بنابراین زنان در مدیریت کردن و رهبری سازمان ها از این ویژگی که هم فرهنگ مردسالار آن را ستایش می کند و هم به رسمیت شناخته ترین ویژگی زنانه طی تاریخ است، استفاده کنند.
۱۹.

نگرش زنان تهرانی به تغییر در آگاهی به حقوق شهروندی خود و رابطه آن با سرمایه فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نگرش به حقوق شهروندی سرمایه فرهنگی شهر تهران زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۳۴۸
مقاله حاضر با هدف نگرش زنان تهرانی به تغییر در آگاهی به حقوق شهروندی خود و رابطه آن با سرمایه فرهنگی انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 می باشد که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین مناطق 22 گانه شهر تهران و با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. چارچوب نظری برای سرمایه فرهنگی طبق نظریه بوردیو شامل سرمایه فرهنگی تجسم یافته- عینیت یافته و نهادینه شده و برای نگرش به حقوق شهروندی نیز از مدل ژانوسکی در ابعاد سیاسی و مشارکتی- مدنی- اجتماعی است. وضعیت نگرش به حقوق شهروندی زنان 55 درصد و میزان سرمایه فرهنگی آنها 59 درصد بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین مولفه های سرمایه فرهنگی با نگرش به حقوق شهروندی رابطه متوسط و مستقیم 0/52=r وجود دارد (0/05>P). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که در مجموع شاخص های سه گانه سرمایه فرهنگی به میزان 27 درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین می کنند که بیش ترین سهم مربوط به سرمایه فرهنگی عینیت یافته می باشد.
۲۰.

تحلیل جامعه شناختی نقش فرسودگی شغلی در ایجاد بطالت شغلی؛ مورد مطالعه کارمندان دانشگاه صنعتی شریف

کلیدواژه‌ها: فرسودگی شغلی بطالت شغلی ک‍ارم‍ن‍دان نظریه داده بنیاد بی انگیزگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۵۳۴
فرسودگی شغلی نوعی خستگی هیجانی میباشد که این خستگی باعث شخصیت زدایی و ایجاد نگرشهای منفی، بیعاطفه و بدبینانه به مراجعهکنندگان و ماهیت شغل میگردد. از سوی دیگر، بطالت شغلی یکی از دغدغههای سازمانها دولتی و خصوصی میباشد. بطالت رفتاری است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح بهنوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینههای به وجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف، انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد میباشد که دادههای مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از کارمندان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکتکنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 665 دادهی خام، 385 مفهوم، 35 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از دادههای اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم محوری فرسودگی شغلی، بهعنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش میداد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل به وجود آوردن حس بطالت و کمکاری شغلی در مشارکتکنندگان، 1- بیاعتمادی ادراک شده،2 - بطالت آموختهشده و 3- بیانگیزگی میباشد. این عوامل در نتیجه 1- نا همنوایی ساختاری در شغل ؛ 2- شخصیت زدایی شغلی و 3- نهادینهشدگی بطالت به وجود میآید که پیامدهایی مانند؛ 1- بطالت ناشی از اثر مدیران؛2 - ناهمنوایی اهداف و 3- عملکرد ضعیف را در پی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان