سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ مفهومی پیچیده و چندوجهی، در متون جامعه شناسی به موضوعی فراگیر و متبین تبدیل شده است؛ ولی دربارۀ اعتبار و ارزش تبیین کنندگی آن در حوزۀ خودکشی کمتر مطالعه شده است. این مقاله سعی دارد با مرور انتقادی منابع دردسترس، ضمن ارائۀ نتایج پژوهش های پژوهشگران و نقد آنها، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با خودکشی در استان های ایران را نشان دهد. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. عام ترین نتیجۀ به دست آمده از مرور ادبیات سرمایۀ اجتماعی در ایران، اجماع نداشتن پژوهشگران دربارۀ شاخص های سرمایۀ اجتماعی در ایران است. پژوهش نشان داد رابطۀ مفروض بین میزان خودکشی و سرمایۀ اجتماعی در ایران، با چالش های متعددی روبه روست. هرچند بین میزان خودکشی و برخی مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد، با کلیت سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مشخص و پایا ندارد. ضرایب همبستگی بین اعتماد و میزان خودکشی نشان می دهند نسبت بین این دو، برخلاف نظریۀ سرمایۀ اجتماعی است؛ به این معنا که در بدترین حالت، با افزایش اعتماد به نهادها (اعتماد نهادی) میزان خودکشی افزایش می یابد و در خوش بینانه ترین حالت، رابطۀ معکوسی (فرض و پیش بینی مطابق این نظریه) بین آنها وجود ندارد و این یافته با فرض و پیش بینی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی مغایرت دارد.