مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
در گذشته، اغلب شهرها و روستاهای ایران دارای فضاهای گردهمایی نظیر شربتخانه ها بودند که مردم برای گفتگو و استراحت موقت در این اماکن گرد هم می آمدند، شربتی می آشامیدند و در باب موضوعات محلی روز مذاکره می کردند. در همین اماکن بود که ایرانیان با ذوق و اشتیاق وافر به اشعار و داستان های شاهنامه گوش فرامیدادند.
در خصوص قدمت و اینکه از چه زمانی شربتخانه ها در ایران آغاز به کار کردند اطلاعات درستی در دست نیست. با این حال، گمان می رود نخستین شربتخانه ها پس از ظهور اسلام و منع مذهبی نوشیدن شراب، در دوره سلطنت تیمور در شهر سمرقند پدید آمد و در زمان شاه اسماعیل صفوی به اوج رسید و در نهایت در همان دوره با آمدن قهوه رو به زوال رفت. همراه با رسم شربتنوشی در دربار صفوی، شغل شربتدارباشی نیز پدید آمد و از مناصب مهم درباری شد. دگرگونی های فرهنگی در جامعه کنونی ما سبب به فراموشی سپرده شدن سنتها و آداب و رسوم گذشتگان شده است. از این رو پژوهش در خصوص جامعه سنتی و شناخت ارزشهای اجتماعیـ فرهنگی آن اهمیت چشمگیری دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی ـ تطبیقی، ضمن بیان تاریخچه و نقش شربت خانه در زندگی اجتماعی ایرانیان، معماری این نهاد اجتماعی و فرهنگی معرفی و در آخر مقایسهای میان ویژگی های معماری فضاهای تعاملی همچون شربتخانه ها و قهوهخانه ها از سویی و از سوی دیگر میان معماری شربتخانه های موجود انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که شربتخانه ها و قهوه خانه ها معمولاً برای انجام فعالیت های جمعی به صورت مرکزگرا؛ و بنا بر نوع استفاده و کاربری حکومتی یا مردمی آن، دارای معماری برونگرا یا درونگرا بودهاند.
ضرابخانه فرح آباد: شناسایی شواهد تاریخی و سکه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش درخورتوجهی از مجموعه سکه های دوره صفوی به سبب
کیفیت و اطلاعاتی که دربردارند، از مناب ع دست اول و شاخص در
پژوهش های تاریخ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران در دوران مورد
بحث به شمار می روند. نقش این سکه ها را در بازخوانی تاریخ محلی
نیز نمی توان نادیده گرفت. درخصوص معرفی و بازشناسی سکه های
دوره صفوی و محل ضرب آنها کمابیش آثاری به صورت کاتالوگ،
کتاب و مقاله منتشر شده است. اما مطالعات سکه شناختی سکه های
دوره صفوی، هنوز با نواقصی همراه است که از آن جمله به نقص در
شناسایی محل ضرابخانه های دوره صفوی می توان اشاره کرد. بر این
اساس، در این پژوهش، برای نخستین بار نمونه سکه های کمیابی
بررسی می شو د ک ه مبتنی ب ر متن سکه ، د ر فرح آباد ضرب شده اند.
اگرچه دو منطقه با عنوان فرح آباد – ساری و اصفهان - به دوره
صفوی تعلق دارد؛ در منابع مرتبط با سکه شناسی دوره صفوی از این
ضرابخانه نامی برده نشده است و برخی مجموعه داران و سکه شناسان
در انتساب این سکه ها به دو فرح آباد مذکور اختلاف نظر دارند. در
این پژوهش ضمن اینکه تنها نمونه های این سکه های کمیاب
نخستین بار معرفی می شوند، فرح آباد محل ضرب آنها نیز شناسایی
می شود.
spatial structure of Tabriz in Safavid era in comparison with itineraries and pictorial documents (تحلیل ساختار فضایی شهر تبریز در دورة صفوی با مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و اسناد تصویری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز تا اواسط حکومت شاه تهماسب صفوی 962ه.ق/1555م. به عنوان پایتخت و بعد از آن تا اواخر حکومت سلسلة صفوی 1193ه.ق/1779م. به عنوان دومین شهر مهم کشور ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی، اقتصادی و به تبع آنها معماری از اهمیت ویژه و منحصر به فردی برخوردار بوده است. به گونه ای که در دوره قاجار نیز با حفظ لقب دارالسلطنه، ولیعهد نشین و همچنان دومین شهر مهم ایران محسوب می شده است. متأسفانه سوانح طبیعی از جمله زلزله هولناک سال 1193ه.ق و سوانح مصنوع اعم از جنگ های پی درپی با کشور قدرتمند عثمانی، باعث زیر و رو شدن ساختار فضایی این شهر شده و امروزه بعد از گذشت سه قرن تحقیق را با سؤالات زیادی در رابطه با ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی مواجه کرده است. چراکه تنها مستندات باقیمانده شامل معدود بناهای به جامانده از این دوره به همراه سفرنامه ها و در برخی موارد ترسیماتی می شوند که از سوی برخی از جهانگردان با مقاصد مختلف ثبت شده اند. بنا بر ادعای این مقاله در طول دورة صفوی تغییرات ساختاری مهمی در نظام فضایی شهر تبریز اتفاق افتاده است. از این رو هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی از طریق مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و همین اسناد تصویری است تا در نهایت بتوان تصویر نسبتاً دقیقی از ساختار فضایی صفوی این شهر ارایه کرد. جهت نیل به هدف در جمع آوری داده ها از روش تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. از جمله نتایج تحقیق در طول این دوره می توان به جابه جایی مرکز حکومتی شهر از شمال رودخانه به جنوب آن و مجاورت با ضلع شرقی بازار، همچنین از رونق افتادن میدان مشهور صاحب آباد در اواخر صفوی و اهمیت سایر میادین از جمله میدان عتیق شهر و نیز تغییر ابعاد فیزیکی اشاره کرد.
بررسی و تحلیل نقش و شخصیت زنان در «محبوب القلوب» میرزا برخوردار بن محمود فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار منثور کلاسیک بازمانده از دوره صفوی، «محبوب القلوب» برجستگی بیش تری یافته و با عنوان های «شمسه و قهقهه» یا «رعنا و زیبا» نیز شهره شد. در این اثر زنان نقشی برجسته دارند و این امر از نظر جامعه شناختی بر ارزش آن افزوده. روش پژوهش در این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای می باشد. پس از مطالعه نسخه 1336 کتاب محبوب القلوب و استخراج موردهایی که زن در آن نقشی پذیرفته، بر اساس تعاریف شخصیت، مطالب طبقه بندی شد. در نزدیک به نیمی از مجموع 83 حکایتی که در این کتاب وجود دارد، زنان با نقش اصلی یا فرعی، هم راز، مخالف، مثبت یا منفی حضور دارند. در مجموع، در 19 حکایت نقش زن، مثبت و در20 حکایت منفی است. بنابراین، در این اثر هم به بعد منفی و هم بعد مثبت شخصیتی زن پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل نقش و شخصیت زنان در «محبوب القلوب» میرزا برخوردار بن محمود فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار منثور کلاسیک بازمانده از دوره صفوی، «محبوب القلوب» برجستگی بیش تری یافته و با عنوان های «شمسه و قهقهه» یا «رعنا و زیبا» نیز شهره شد. در این اثر زنان نقشی برجسته دارند و این امر از نظر جامعه شناختی بر ارزش آن افزوده. روش پژوهش در این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای می باشد. پس از مطالعه نسخه 1336 کتاب محبوب القلوب و استخراج موردهایی که زن در آن نقشی پذیرفته، بر اساس تعاریف شخصیت، مطالب طبقه بندی شد. در نزدیک به نیمی از مجموع 83 حکایتی که در این کتاب وجود دارد، زنان با نقش اصلی یا فرعی، هم راز، مخالف، مثبت یا منفی حضور دارند. در مجموع، در 19 حکایت نقش زن، مثبت و در20 حکایت منفی است. بنابراین، در این اثر هم به بعد منفی و هم بعد مثبت شخصیتی زن پرداخته شده است.
مؤلفه ها و شاخصه های تاریخ نگاری محلی آذربایجان از شکل گیری تا پایان عصر مظفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخ نگاری محلی در قرون اولیه می داند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت می دهد، آغاز تاریخ نگاری محلی آذربایجان هم زمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرست های موجود اشاره های گذرا و پراکنده ای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخ نگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات شروع شده و طی قرون بعدی، با فراز و نشیب هایی تداوم یافته، ولی اکثر این آثار در حوادث ایام از بین رفته اند. در این میان، عوامل تأثیرگذار بر تکوین و تداوم تاریخ نگاری محلی آذربایجان در برخی مؤلفه ها؛ اشتراکات و افتراقاتی با سایر مناطق ایران دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، سیر تاریخ نگاری محلی آذربایجان، از ابتدای شکل گیری تا شروع تاریخ نگاری معاصر، را بررسی و ضمن شناسایی علل و زمینه های تأثیرگذار، تفاوت های آن با سایر مناطق را روشن کند و پاسخی برای این سؤال بیابد که تاریخ نگاری محلی در آذربایجان از چه زمانی آغاز شد و علل و زمینه های توجه به آن کدامند؟
همنشینی آرایه های تنگ بری و فرم سفالینه های دوره صفوی، مطالعه موردی تنگ بری های کوشک هشت بهشت و کاخ عالی قاپو اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفال دوره صفوی به دلیل حمایت حاکمان، تعاملات فرهنگی فرامنطقه ای و پیشینه غنی سفالگری ایران، تکامل زیادی یافت. این سفالینه ها در تنگ بری های معماری صفوی نیز نمود یافته اند. پرسش های مقاله این است که پرشمارترین فرم های سفال صفوی در تنگ بری ها و دلایل به کارگیری آن ها کدام است؟ اهداف این پژوهش، گونه شناسیِ پرکاربردترین فرم های تنگ بری در کاخ های هشت بهشت و عالی قاپو در اصفهان، بررسی تطبیقی فرم سفال صفوی و تنگ بری ها و تحلیل علل به کارگیری فرم سفالینه ها در تنگ بری هاست. داده ها به روش های میدانی و اسنادی گردآوری و با شیوه توصیفی تطبیقی پردازش و تحلیل شده اند. بر این اساس، پس از دسته بندی و گونه شناسی فرم های سفال دوره صفوی، به توصیف این گونه های سفالی و تبیین ویژگی های شاخص در فرم آن ها پرداخته شده ، سپس هریک از فرم های تنگ بری در دو بنای مورد مطالعه، با فرم های سفال دوره صفوی مطابقت داده شده است. بر این اساس، گونه شناسی آرایه های تنگ بری صورت گرفته و پرکاربردترین فرم های سفال در این آرایه ها شناسایی شده است. پس از آن، به تحلیل عوامل مؤثر بر کاربرد و فرم آرایه های تنگ بری پرداخته شده و عوامل زیباشناسی، فنی و هنری، گرایش های اخلاقی، سلایق شخصی و ارتباط این فرم ها با ادب فارسی بررسی شده است. از نتایج این پژوهش، معرفی سفالینه های مورد علاقه شاهان صفوی، یعنی صراحی ها ، قمقمه ها و ابریق ها و پرکاربردترین فرم های تنگ بری یعنی کوزه ها یا خمره هاست. منظومه های صفوی نیز پرکاربردترین سفالینه ها را معرفی می کنند. احتمالاً برخی تنگ بری ها نیز از نمونه های فلزی و شیشه ای تأثیر پذیرفته اند. سطوح عمودی دیوار های عالی قاپو و تقسیمات افقی دیوارهای هشت بهشت، بر فرم تنگ بری ها تأثیرگذار بوده است. همچنین تنگ بری های حجیم تر که مکانی برای نگهداری سفالینه های نفیس بوده اند، در بخش های پایین تر اجرا شده اند. به نظر می رسد معماران صفوی با آگاهی از نقش تنگ بری ها در شکستن پژواک صدا، چنین شیوه ای را برای تزیین اتاق های موسیقی و بزم دو بنا برگزیدند. همچنین، علایق و گرایش های اخلاقی شاه عباس اول و شاه سلیمان اول در نحوه شکل گیری تنگ بری ها مؤثر بوده است.
بررسی تأثیر تحولات اجتماعی بر تن پوش صفویان (907-1135 ه.ق) در آیینه نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تن پوش افراد در دوره صفوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این اهمیت از آن جهت است که عصر صفوی در تاریخ ایران پس از اسلام به لحاظ تحولات مهم سیاسی– اجتماعی دوره ویژه ای محسوب می شود. کشور ایران در این دوره در تمام زمینه های سیاسی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و هنری دستخوش تحولاتی شد. به ویژه آن که هم زمانی این تحولات، با گسترش حضور اروپاییان در صحنه های مختلف اجتماع ایران بر اهمیت توجه به تأثیر تحولات این دوره می افزاید. تن پوش صفویان نیز، به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه از تأثیر این تحولات برکنار نماند و می توان نشانه های تحول تن پوش را در نگاره های آن دوره به وضوح مشاهده نمود. در این پژوهش سعی بر آن است، با مطالعه نگاره های به جامانده از دوره صفوی، آن دسته از تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که در تحول تن پوش در این دوره نقش داشته اند، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ در این دوره رشد اقتصادی و پیشرفت صنایع نساجی تأثیر مستقیم بر بافته ها و تن پوش جامعه دارد و لباس از ظرافت، زیبایی و تنوع قابل توجهی برخوردار می شود. همچنین در نتیجه افزایش ارتباط با اروپا و مبادلات فرهنگی که صورت گرفت، به تدریج عناصری از پوشاک غربی وارد فرهنگ پوشش ایرانی شد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری مطالب از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است.
مطالعه و بررسی ویژگی ها و شاخ ص های معماری اسلامی آذربایجان در دوره صفویه
با ظهور سلسله صفویه، بناهای زیادی با کارکردهای مختلف در آذربایجان ساخته شد. معماری اسلامی آذربایجان در این دوره از معماری بومی نیز تأثیر بسیار پذیرفته و موجب ساخت بناهایی ماندگار چون بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، مساجد چوبی و کاروانسراها شده است. شناسایی و بررسی باستان شناختی این بناها برای دست یابی به یک شناخت کامل تر و عمیق تر هنر معماری این دوره مشخص می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل ویژگی های هویتی معماری اسلامی آذربایجان، شناخت روندهای تزیینی و نوآوری ها است. روش تحقیق نیز به صورت مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و گزارش های باستان شناسی و تحقیقات میدانی می باشد. بناهایی که بررسی خواهد شد به عنوان مهم ترین این بناها انتخاب شده است. با توجه به تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که سبک معماری آذربایجان در دوره صفویه به شیوه سبک اصفهانی می باشد که از مهم ترین ویژگی های آن می توان به رواج کاشی هفت رنگ که در بقعه شیخ صفی الدین به کرات مشاهده می شود، همچنین ساخت کوشک های چهل ستونی که مساجد چوبی آذربایجان شرقی بهترین نمونه های این نوع بناها در آذربایجان هستند و الگوی ساخت کاخ های صفوی می باشند. و ساخت کاروانسراها که در آذربایجان رواج بسیار یافت که نشانگر شکوفایی تجارت در این دوره می باشد، اشاره کرد. بقعه شیخ صفی الدین و مساجد چوبی که از مهم ترین این بناها در آذربایجان هستند، نمونه بارزی از بناهایی که در جای جای خود نشانه هایی از هویت دینی صفویان را به تصویر می کشند، می باشند.
تحلیل ساختاری طرح های تذهیب در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
39 - 50
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله :یکی از منابع غنی هنر ایران، نگارگری است که کاربرد نقوش زیبا و قوام یافته چه به صورت هندسی، تجریدی و انتزاعی و یا طبیعت گرایانه در این هنر و زیرشاخه های آن به کثرت قابل رویت است. نسخه هفت اورنگ جامی که در قرن دهم و در مکتب مشهد مصور شد از نسخ مشهور و ارزشمند دوره صفویه است. هم آمیزی سنت های مکتب هرات و تبریز در دوره صفوی و ترکیب آن با ویژگی های بومی و منطقه ای نگارگری مشهد، منجر به خلق 28 نگاره زیبا شده است. این نسخه مصور دارای تزیینات متعدد از نوع تذهیب است که مجموعه ای غنی از نقوش تزیینی دوره صفوی را به نمایش می گذارد. هدف:این مقاله با هدف تحلیل طرح های تذهیب نگاره های هفت اورنگ و ویژگی هایی همچون فرم، رنگ، محل به کارگیری و نحوه کاربرد این طرح ها انجام شده است. روش تحقیق :یافته اندوزی با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته است که به روش توصیفی (تحلیلی)، به بررسی داده های به دست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. پرسش های تحقیق :طرح ها و نقوش تذهیب در نگاره های هفت اورنگ چه ویژگی هایی دارند؟ کاربرد و شیوه اجرایی تذهیب در نگاره های نسخه مصور هفت اورنگ چگونه است؟ نتیجه گیری :نتایج حاصل از بررسی نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا، نشان می دهد که نقوش تذهیب مورد استفاده در نگاره های هفت اورنگ بیشتر شامل گل های چندپر و شاه عباسی است و طرح های ختایی و ترکیبیِ ختایی و اسلیمی بیشترین نمونه های مورد استفاده در طرح های تذهیب این نسخه مصور است. طرح های تذهیب بر سطوح بنا، کاشی کاری ها، مناره و گنبد، فرش و زیرانداز، چادر، سایبان و گاهی در پوشش لباس انسان و روانداز حیوانات نمود یافته اند. همچنین این طرح ها نقش به سزایی در ارتقای شکوه تزیین تصویر و تنظیم ترکیب بندی نگاره داشته اند. کثرت طرح ها و نقوش تزیینی در این نسخه مصور، ویژگی های هنرهای تزیینی دوره صفوی را به نمایش گذاشته و منبعی کامل از مجموعه نقوش تزیینی ایرانی در یکی از شکوفاترین دوره های تاریخ هنر ایران را فراروی هنرشناسان قرار می دهد.
تبیین جایگاه نقش ترنج در هنر دوره صفوی با تأکید بر قالی، جلد قرآن و جلد شاهنامه های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
107 - 118
حوزه های تخصصی:
نقش ترنج باوجود تعابیر زیادی که از نحوه پیدایش آن موجود است به عنوان نقشی کاملاً ایرانی، از دیرباز در طراحی و تولید آثار هنری وجود داشته و به لحاظ زیبایی و کثرت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ازآنجاکه دوره صفوی دوره شکوفایی و جمال آثار هنری بوده و در این دوره هنرمندان به خلاقیت در آثار هنری و اعمال سلیقه شخصی می پرداخته اند. این نقش در اکثر آثار هنری این دوره مانند قالی، جلد، گچ بری، کاشی کاری و معماری دیده می شود. در این مقاله به روش توصیفی- تطبیقی و تحلیل محتوا و با بهره گیری از منابع اسنادی(کتابخانه ای) به بررسی وجوه افتراق و اشتراک نقش ترنج در قالی، جلد قرآن و جلد شاهنامه های دوره صفوی پرداخته می شود. یافته ها نشانگر این است که نقش ترنج در هنر ایران و بالأخص دوره صفوی به طور واضح هم ازنظر کاربردی و هم ازنظر مفهومی به درجه ای از زیبایی و اهمیت رسیده که در کمتر نقش دیگری بتوان شاهد آن بود.
مفاهیم تذهیب های قرآنی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
32 - 49
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی و تذهیب دو عنصر اصلی تشکیل دهنده کتاب آرایی و کتابت قرآن هستند. تذهیب های مختلف قرآنی که در طول تاریخ این هنر در ایران اجرا شده اند دارای ویژگی ها و خصوصیات خاص زیبایی شناسانه اند. این هنر همواره در طول تاریخ رو به رشد بوده و در هر دوره ای تذهیب هایش از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است، به طوری که زیباترین و ظریف ترین تذهیب های قرآنی مربوط به تذهیب های عصر صفوی است. بنا به عقیده برخی از هنرشناسان غربی تذهیب های قرآنی فقط جنبه زیبایی و تزئینی داشته و دارند. برخی نیز معتقدند که در پس ظاهر نقش مایه های تذهیب بار معنایی نهفته است. حال سؤال اصلی این است که تذهیب های قرآنی ایران در دوره صفوی که از ظرافت و زیبایی به مراتب بیشتری نسبت به دوره های قبل برخوردارند دارای چه بار معنایی و مفاهیمی هستند؟ هدف اصلی این پژوهش رسیدن به مفاهیم عمیق تذهیب های قرآنی در دوره صفوی است برای رسیدن به پاسخ سؤال چنین به نظر می رسد که تذهیب های قرآنی در عصر صفوی از مفاهیم عمیق اسلامی و عرفانی برخوردارند و برخی از هنرمندان تذهیب کار، به پشتوانه تجارب هنرمندان ماقبل خود، برای تذهیب قرآن از مفاهیم عمیق قرآنی نیز الهام گرفته اند. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش مناسب به نظر می رسد. شیوه جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت ترکیبی کتابخانه ای و میدانی بوده که، با مراجعه به موزه های قرآنی، نسخ قرآن های تذهیبدار انتخاب شده است. همچنین جامعه آماری این پژوهش قرآن های تذهیب دار دوره صفوی است که هشت جلد از آنها به صورت هدفمند انتخاب شده و در نهایت می توان به این نتیجه رسید که نقش مایه های تذهیب با بهره از مفاهیم اسلامی، نظیر مفهوم نور، رنگ و وحدت که در قرآن نیز ذکر شده است، توسط هنرمندان عصر صفوی به صورت آگاهانه برای تزئین قرآن به کار گرفته شده است.
بررسی وجوه اشتراک و افتراق پارچه های عصر صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
95 - 111
حوزه های تخصصی:
آثار هنری همواره منعکس کننده آراء هنرمندان بوده اند. در این میان، پارچه بافی صفوی در قرن10 تا اواسط 12ه.ق. و نیز پارچه بافی عثمانی در همسایگی ایران، در همین اثنای تاریخی، دارای گستره وسیعی از نقش، رنگ، بافت و با ترکیب بندی های خاص بوده و حائز اهمیت بسیاری هستند. چهار نوع سبک بافت پارچه صفوی و پنج نوع سبک در دوره عثمانی رواج داشت. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی شاخص های مذکور روی پارچه های ایران و عثمانی صورت می پذیرد. پرسش های اساسی این نوشتار 1- بررسی وجوه اشتراک و افتراق پارچه های عصر صفوی و عثمانی است. 2- تأثیرپذیری نقوش و رنگ های پارچه های صفوی بر عثمانی است. به طور کلی، از جمله علل تأثیرپذیری هنرها بر یکدیگر شرایط سیاسی و فرهنگی میان آنها بوده که البته حضور هنرمندان ایرانی در دربار عثمانی اثبات این ادعاست. نتایج تحقیق گواه آن است که پارچه بافی صفوی بر عثمانی تأثیر گذاشته و تفاوت هایی نیز قابل مشاهده است. مسئله شاخص آنکه بنابر اسناد مکتوب، تاکنون اعتقاد بر عدم کاربرد نقوش حیوانی در عصر عثمانی بوده، در حالی که در این پژوهش با نمایش پارچه های منقوش با تصاویر گوزن، کبوتر و طاووس، این ادعا را کم رنگ می سازد. رنگ قرمز وجه مشترک پارچه ها و کاربرد تعداد محدود رنگی در عثمانی و تنوع رنگ در پارچه های صفوی، وجه تمایز آنهاست. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است.
بررسی تأثیرپذیری نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا از قالی های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
83 - 97
حوزه های تخصصی:
قالی های دوره صفوی که اغلب محصول کارگاه های درباری بودند حاوی نقوش گوناگونی اند که یکی از پرکاربردترین آنها نقوش جانوری است. همچنین خانه پیرنیای نایین نیز یکی از کاخ های سلطنتی مربوط به این دوره است که دارای دیوارنگاره هایی زیبا و همچنین نقوش جانوری مشابه با قالی های دوره صفوی است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل تصاویر میدانی سعی در شناسایی، طبقه بندی، تحلیل و تطبیق نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا و چهار نمونه از قالی های صفوی دارد، و در پی پاسخگویی به سؤالات زیر است: 1- نقوش جانوری مشترک میان دیوارنگاره های خانه پیرنیا نایین و قالی های دوره صفوی کدام است؟ 2- میزان تأثیرپذیری نقوش جانوری در دیوارنگاره های خانه پیرنیا از قالی های دوره صفوی تا چه حد بوده است؟ 3- چه ارتباطی بین طراحان فرش و طراحان دیوارنگاره های خانه پیرنیا در نایین وجود داشته است؟ با توجه به اشتراکات زیاد میان نقشمایه های جانوری این دو که اغلب عیناً در هر دو مورد تکرار شده و همچنین شباهت در فرم، استفاده در فضاسازی مشابه و شیوه بازنمایی پویا، به نظر می رسد نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا تحت تأثیر نقوش جانوری قالی های صفوی بوده که دلیل عمده آن را می توان در ارتباط کاری میان نگارگران، طراحان قالی و نقاشان دیوارنگاره ها و حضور هم زمان آن ها در کارگاه های سلطنتی دانست. به طوری که به نظر می رسد طراحی هر دو توسط یک گروه واحد صورت گرفته است.
الگوهای ساختاری اسلیمی های ابری- ماری در جلدهای دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
44 - 59
حوزه های تخصصی:
در میان نقوش سنتی به کاررفته در هنرهای مختلف طرح هایی کمتردیده شده وجود دارند که ارزش خاص خود را دارا بوده اند. از این میان، نقوش اسلیمی های ابری - ماری را می توان نام برد که واجد ارزش های بصری فراوانی هستند. مطالعات انجام شده نشان می دهد کاربرد این نقوش بر روی جلدهای دوره صفوی رونق فراوان یافته است به طوری که به یکی از رایج ترین نقوش از گنجینه ی نقوش این دوره مبدل گشته است. نگارندگان در این مقاله در پی آن بوده اند که ترکیب بندی و ساختار هندسی این نقوش در متن تزیینات روی جلد در دوره صفوی را دنبال کنند. بر این اساس، این سئوالات مطرح بوده است که 1- نقوش اسلیمی ابری- ماری چه جایگاهی از نظر ترکیب بندی در تزیین جلدهای دوره صفوی داشته است؟ 2- این نقوش از چه تنوع ساختاری برخوردار بوده است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با رویکردی اکتشافی و گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که این نقوش از دو نظام قرینگی و بی قرینگی در فرم تبعیت کرده و بسته به موقعیت طرح، جهت تزیین جلد به کار گرفته و در ترکیب بندی، نقش پر کننده فضا را داشته اند. در عین حال به واسطه حرکت های آزاد و مواج خود ترکیب های یکنواخت و بسته نقوش سنتی را فعال و پویا نشان داده اند. بیشترین کاربرد نقوش ابری – ماری با ساختار قرینه در طرح های واگیره ای در حاشیه و یا به صورت یا در متن جلد بوده است. نقوش غیرقرینه در بین دیگر عناصر طرح و در ترکیب بندی، آزادانه تر به کار گرفته شده و نقش پرکننده فضاهای خالی را داشته است که این امر خود گواه پیچیده تر شدن روابط نقوش در آثار دوره صفوی بوده است.
وقفنامچه ای به قلم ادبیانه آ قا حسین خوانساری برای میرزا رضیا محمد برای حرم امام علی و امام حسین علیهما السلام
حوزه های تخصصی:
از میان آثار برجا یمانده ادبی آقاحسین خوانساری، وقفنامه ای است که برای میرزا رضیا محمد نوشته و تمام تاش خود را برای نگارش یک متن ادبی در چارچوب وقف با استفاده از آیات و احادیث بکار برده است. نسخه ای از وقفنامه آقاحسین برای میرزا رضیا در نسخه شماره 2570 دانشگاه )فریم 58 - 60 ( و نیز نسخه شماره 1997 دانشگاه )فهرست: 8/ 604 ( )فریم 165 - 171 ( آمده است. نویسنده، متن حاضر را از روی نسخه 1997 تهیه کرده و با نسخه 2570 مقابله و موارد افزون یا متفاوت را در کروشه افزوده است.
گزارش ریاض العلماء از منابع مالی علمای عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع این دوره که در کنار شرح احوال علماء گاه اشاراتی به ممر درآمد و یا میزان درآمد آنها داشته است کتاب ریاض العلما و حیاض الفضلاء [1] اثر عبدالله افندی اصفهانی است که با توجه به دقت نظر نویسنده و اعتباری که این کتاب دارد می تواند تا اندازه ای برخی از پرسش های موجود در این موضوع را پاسخ گوید. در این جا سعی شده است با تجزیه و تحلیل داده های کتاب ریاض العلماء نشان دهیم که حتی در یک کتاب رجالی که هدفش گزارشات مالی نبوده است می توان اطلاعات ارزشمندی از انواع درآمده ها، میزان درآمد و نحوه پرداخت آن به دست آورد که این خود بخشی از تاریخ اقتصادی این دوره می باشد. با امید به آن که شروعی برای تحقیقات بیشتر در زمینه تاریخ اقتصادی دوره صفویه باشد که هنوز راه طولانی در پیش دارد. [1] - عبدالله ابن عیسی بیگ افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مترجم محمد باقر ساعدی خراسانی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی،1389.
پژوهشی در تبلور و شکوفایی مضامین و مبانی هنر شیعی در معماری دوران تیموری و صفوی (نمونه موردی: مسجدگوهرشاد و مسجد شیخ لطف الله)
حوزه های تخصصی:
هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعدد فرهنگ ها دیده می شود. اگر چه رومی ها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. هنر و معماری اسلامی- ایرانی متاثر از جهان بینی اسلامی، هنری مفهومی است. اشتراک در مبانی فکری و تلاش برای حفظ و انتقال اصول و معیارهای هویت ایرانی- اسلامی به زبان و بیان هر دوره موجب پیوستگی هویتی در آثار دوران گذشته شده است. هنر شیعی سعی بر این دارد تا احادیث و آیات قران را لا به لای رنگ ها ، نقش ها و نورها متجلی سازد یا به مفهوم دیگر سعی در نمایاندن معنا تا جای ممکن در صورت دارد. هرچه تاثیر معنا به صورت بیشتر و نمایان تر باشد، صورت از تاثیر آن لطیف تر، شفاف تر و در عین حال همچون معنا راز آمیزی و انتزاع در آن متمایل تر خواهد بود. معماران اسلامی با استفاده از سه عنصر رنگ، نور و نقش،کوشیدند تا زیبایی ها و جلوه حضور حق را تداعی کنند که در همین راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد این سه شاخص در دو دوره تیموری و صفوی نقش پررنگی ایفا نموده اند با این تفسیر که در دوره صفوی به تکاملی بیشتری رسیده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد ، بکارگیری اندیشه ها و فرامین معنوی هنر شیعی با تمرکز بر سه باور این مذهب یعنی عدل، عصمت و اعداد مقدس و بر اساس سه عنصر پیام رسانی از جمله رنگ، نور و نقش به استناد آیات قرانی در آثار دوران تیموریان و صفویان، چگونه بوده و تاثیر پذیری و پیشرفت این مضامین در کدام دوره بیشتر بوده است.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
14 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
14 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.