مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کم آبی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عواملی است که در دورههای کمآبی و خشکسالی سالهای 84-1380 بر میزان پذیرش فناوریهای کاهشدهنده ضایعات گندم مؤثر بودهاند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، 22119 کشاورز استان خراسان رضوی را که در سال زراعی 84-1383 به کشت گندم پرداختهاند، دربرمیگیرد؛ از این میان، تعداد نفر با استفاده از آماره کوکران به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای هدفمند بهصورت نمونه آماری انتخاب شدند و در نهایت، 291 پرسشنامه جمعآوری شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با کسب نظرات گروهی از متخصصان بررسی شد و اصلاحات لازم صورت گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برابر 87/0 بهدست آمد. یافتهها نشان میدهد که میزان پذیرش فناوریها در 93 درصد کشاورزان در سطوح «بسیار پایین» و «پایین» بوده است. با بررسی نوع فناوریها، مشخص شد که بیشترین میزان پذیرش به ترتیب در زمینههای فنون کنترل علفهای هرز، تقسیم کود، و تنظیم زمان کاشت بذر صورت گرفته است. تحلیل روابط بین عوامل و پذیرش فناوریها نشان میدهد که بین ویژگیهای فردی و زراعی کشاورزان با پذیرش این فناوریها رابطهای معنیدار وجود دارد. در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی، متغیر «دانش فنی در مورد فناوریهای کاهشدهنده ضایعات گندم» 3/23 درصد از تغییرات متغیر پذیرش فناوریها را تبیین میکند.
بررسی اقتصادی تولید گندم در شرایط شوری و کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژهش حاضر به منظور بررسی اقتصادی تولید گندم تحت شرایط شوری و کم آبی در منطقه شمال گرگان انجام شده است. روش شناسی این تحقیق بر مبنای تحلیل تابع تولید آب - شوری بوده و داده های مورد نیاز آن از یک آزمایش آماری کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی با عامل اصلی مقدار آب در چهار سطح (50، 75، 100 و 125 درصد نیاز گیاه) و عامل فرعی شوری آب آبیاری در چهار سطح (1/6 7/9 10/8 13/6 دسی زیمنس بر متر) و با سه تکرار به دست آمده است. بهترین شکل تابع از نظر خوبی برازش، تابع متعالی تشخیص داده شد. بر اساس نتایج این تابع، اثر نهایی رطوبت خاک (متغیر جانشین کمیت آب) بر روی عملکرد و درآمد گندم مثبت و معنی دار و به ترتیب برابر با 244 کیلوگرم و 366 هزار ریال و اثر نهایی شوری خاک (متغیر جانشین کیفیت آب) بر روی این دو عامل منفی و به ترتیب برابر با 232 کیلوگرم و 349 هزار ریال در هکتار بوده است. محاسبه نسبت نهایی نرخ جایگزینی نشان می دهد که امکان جایگزینی دو عامل مورد بررسی (رطوبت و شوری خاک) در دامنه وسیعی از مقادیر آنها برای حصول به عملکرد یکسان وجود دارد.
تاثیر کم آبی بدن بر حداکثر اکسیداسیون چربی ( MFO ) و شدت فعالیت متناسب با MFO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر کم آبی بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و Fatmax. 10 دانشجوی پسر غیر ورزشکار با میانگین سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد و max2VO، ml/kg/min 2/4±8/38، در دو جلسه جداگانه، فعالیت فزاینده ای را تا سر حد خستگی روی نوارگردان اجرا کردند. در جلسه کنترل، وضعیت آب بدن آزمودنی ها طبیعی بود. در جلسه کم آبی، آزمودنی ها، قبل از اجرای آزمون، به واسطه استفاده از سونا دچار کم آبی شدند. میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی فعالیت با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. برای هر فرد، میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن روی می دهد (Fatmax) و نقطه تقاطع تعیین گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون آماری t همبسته نشان داد که MFO در جلسه کم آبی به طور معناداری پایین تر از مقدار آن در جلسه کنترل بود (05/0±24/0 در مقابل 08/0±31/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). همچنین، Fatmax در جلسه کم آبی در مقایسه با کنترل در شدت پایین تری روی داد (3/8±4/40 در مقابل 8/7±46 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نقطه تقاطع نیز به طور معناداری بر اثر کم آبی به شدت پایین تری جابه جا شد (2/9±8/44 درمقابل 7/6±4/53 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نتایج این تحقیق نشان داد کم آبی به واسطه افزایش در میزان اکسیداسیون کربوهیدرات، سهم نسبی چربی را در جریان فعالیت کاهش می دهد. همچنین، باعث جابه جایی Fatmax و نقطه تقاطع به شدت پایین تری از فعالیت می شود. این جابه جایی ممکن است علتی برای کاهش در زمان رسیدن به خستگی تحت شرایط کم آبی باشد.
تحلیل اثرات کم آبی هورالعظیم بر جنبه های اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مختلف با کاهش دبی و افزایش آلودگی ها دستخوش تغییراتی شده است. چنین تغییراتی بر جنبه اقتصادی و اجتماعی زندگی روستاییان حاشیه تالاب تأثیر گذاشته است. بررسی این محیط شکننده و روستاهای کرانه آن که جمعیتی کم، کاهنده و گاهی نیمه کوچ رو دارند از طریق مطالعات محلی و میدانی ضرورت دارد. این پژوهش با هدف کاربردی انجام شد. داده ها به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی (پرسش نامه) گردآوری و به شیوه توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری 120 سرپرست خانوار یا فرد مطلع بالای 25 سال در دسترس در 10 روستای دشت آزادگان بود. با استفاده از آزمون کای دو، شاخص پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کم آبی در سطح معناداری 0/05 بررسی شد. قرارگیری بیش از 83 درصد این پیامدها در مرتبه اول، اثر منفی کم آبی تالاب را بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان کرانه نشان داد. با توجه به یافته ها، رعایت حقابه زیست محیطی، کاهش فعالیت های نفتی و اعمال استانداردهای لازم زیست محیطی، توسعه گردشگری و پژوهش بیشتر درباره راه حل های اجرایی رفع کم آبی تالاب پیشنهاد شد.
عوامل اثرگذار بر حفر چاه های غیرمجاز کشاورزی در شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفر چاه های غیرمجاز و استفاده غیرقانونی از آب مشکلی است که محیط زیست و کاربران قانونی آب را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو جامعه به عنوان یک کل، از عواقب این استفاده غیر قانونی رنج می برد . عوامل بسیاری می تواند حفر چاه های غیرمجاز توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه بررسی یک مدل چندبعدی شامل سرمایه های اجتماعی و اقتصادی، سرمایه های انسانی و سرمایه های فیزیکی بر حفر چاه غیرمجاز بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی آن با استفاده از ضرایب آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل کشاورزان شهرستان دشتستان در استان بوشهر بوده ند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 335 نفری از بین آنها انتخاب گردید. روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه بندی شده است. به گونه ای که از میان دارندگان چاه های غیر مجاز به صورت تصادفی 188 نفر و از میان دارندگان چاه های مجاز 147 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان داد متغیر تجربه کشاورزی می تواند بیشترین تمایز را در بین دو گروه ایجاد کند و پس از آن متغیرهای دسترسی به اعتبارات، سن، نگرش نسبت به کم آبی و سرمایه اجتماعی می توانند در تفکیک دو گروه حفرکننده و غیر حفار چاه های غیرمجاز مؤثر باشد. همچنین براساس قدر مطلق مقادیر ماتریس ساختاری، متغیرهای تجربه کشاورزی، دسترسی به اعتبارات، انجمن غیر رسمی، تحصیلات، هنجار اخلاقی و تعهد از بیشترین درجه اهمیت در تمایز بین دو گروه متغیر وابسته برخوردار بوده اند. به کارگیری نتایج حاصل از این تحقیق می تواند منجر به کاهش حفر چاه های غیرقانونی در مناطق روستایی گردد.
بررسی برنامه مبادله مجوزهای آبی بین کشاورزان در اراضی پایین دست سد وشمگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۰۵
141 - 170
حوزه های تخصصی:
برنامه مبادلات مجوزهای آبی در دهه های اخیر به دلیل کارایی آن در برخورد با مسئله کمبود آب از طریق استفاده کمتر سیستم نسبت به برنامه عدم مبادله و ایجاد مازاد آب برای مصارف با ارزش بالاتر، به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک توسعه پیدا کرده است. لذا در این تحقیق، به منظور بررسی برنامه مبادله مجوزهای آبی بین کشاورزان، دو برنامه تخصیص آب، تحت سیستم عدم مبادله و مبادله براساس مدل برنامه ریزی تصادفی با پارامترهای بازه ای طراحی شد. سپس نتایج حاصل از دو برنامه براساس شاخص حجم آب مازاد و میزان کاهش در کمبود آب مقایسه گردید. برای این مطالعه، تعداد ۴۰ مزرعه موجود در روستای یلمه سالیان و ۳۰ مزرعه موجود در روستای شیخ آباد که همگی از آب سد وشمگیر واقع در شهرستان آق قلا تغذیه شده و با شرکت آب بران سد قرارداد دارند، انتخاب شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که تخصیص آب تحت برنامه مبادله منجر به آب مازاد در روستای یلمه سالیان، با حد پایین و بالای بازه برابر با ] ۷۱/۳۷۴ ,۶۹/۲۶۱[ هزار مترمکعب و کاهش در کمبود آب برابر با بازه ]۶۴/۴۸۶ , ۶۱/۲۹۸[ هزار مترمکعب با حفظ سودی معادل با بازه]۵۷/۳۵۱ ,۹۱/۲۳۷[ میلیون تومان و در روستای شیخ آباد، منجر به مازاد آبی برابر با بازه]۱۲/۲۴۴ ,۱۷۶[ هزار مترمکعب و کاهش در کمبود آبی با بازه ای معادل با ]۰۴/۳۱۷ ,۴۴/۲۲۸[ هزار مترمکعب با حفظ سودی برابر با بازه ]۱۰/۲۱۰ ,۳۹/۱۴۱[ میلیون تومان نسبت به برنامه عدم مبادله مجوزهای آبی شده است. با توجه به نتایج فوق می توان گفت که برنامه مبادله مجوزهای آبی کشاورزان منجر به مازاد آب می شود و کمبود آب را تا حدی که از سود سیستم کاسته نشود جبران خواهد کرد و در صرفه جویی در مصرف آب و تخصیص کاراتر آن، به خصوص در فصل خشک، اثربخش خواهد بود.
ارزیابی اثرات ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و روان شناختی بر پذیرش رفتارهای سازگاری با کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک نقش عوامل گوناگون تأثیرگذار بر سازگاری کشاورزان با کم آبی برای اطمینان از توسعه اقدام های سیاسی مناسب و طراحی پروژه های موفق در زمینه مدیریت منابع آب ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل مؤثر بر رفتارهای سازگاری کشاورزان در ابعاد سرمایه اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل کشاورزان شهرستان دشتستان بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی تعداد 330 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. رفتارهای سازگاری با کم آبی عبارتند از: روش های تعمیر کانال ها، خرید آب اضافی، کشت گونه های زودبازده، استفاده از آب های نامتعارف و تنوع شغلی. نتایج نشان دادند که عوامل تحصیلات، فاصله زمین تا مرکز خدمات کشاورزی، تعداد محصولات، خودکارآمدی، ریسک پذیری و پیوند از عوامل مؤثر بر تنوع شغلی و درآمدی به عنوان رفتار سازگاری با کم آبی می باشند. هم چنین، وضعیت تأهل، تحصیلات، عضویت در تعاونی، تمایل به حفاظت از آب، درک خطر اجتماعی، خودکارآمدی، ریسک پذیری، نگرش زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و پیوند اثر معنی داری بر رفتار سازگاری خرید آب اضافی دارد. از طرف دیگر، متغیرهای وضعیت تأهل، ریسک زیست محیطی، برجستگی خطر، مسئولیت پذیری، اعتماد کاری و پیوند بر تعمیر کانال های آب و متغیرهای تعداد محصولات، تمایل به حفاظت از آب، ریسک پذیری، اعتماد کاری و تعاملات اجتماعی بر استفاده از منابع آب نامتعارف دارای اثر معنی داری است. در پایان، متغیرهای سن، عضویت در تعاونی، تمایل به /حفظ آب، درک ریسک محیطی، درک ریسک اقتصادی، درک ریسک زیست محیطی، خودکارآمدی، برجستگی خطر، انجمن غیر رسمی، اعتماد کاری و اعتمادی نهادی بر انتخاب رفتار سازگاری کشت گونه زودبازده مؤثر می باشند. از این رو نمی توان برای ترویج و گسترش تمام روش های سازگاری نسخه یکسانی را در نظر گرفت.
تبیین رفتار کشاورزان در رویارویی با مسئلۀ کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و منابع آبی نسبت به تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرند؛ ازاین رو، لازم است کشاورزی و روش های انجام آن برای کاهش یا جلوگیری از خطرات، با محیطِ در حال تغییر سازگار شوند. هدف این مطالعه، تعیین رفتار سازگاری کشاورزان در رویارویی با کم آبی با استفاده از دو نظریۀ انگیزۀ حفاظت (PMT) و نظریۀ شناختی الگوی تنش است. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی و جامعۀ آماری کشاورزان شهرستان شوشتر در استان خوزستان است. اندازۀ نمونه با استفاده از جدول بارتلت، برابر با 251 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری، تصادفی متناسب بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامۀ محقق ساخت بود. روایی پرسش نامه براساس نظر کارشناسان و اعضای هیئت علمی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد (88/0-60/0). نتایج تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان دادند در نظریۀ انگیزۀ حفاظت، اثربخشی پاسخ و هزینۀ پاسخ در برابر تغییرات آب و هوایی، پیش بینی کننده های مهمی برای رفتار سازگاری اند. نظریۀ انگیزۀ حفاظت می تواند تقریباً 25 درصد از رفتار سازگاری را تبیین کند. همچنین نتایج نشان دادند در نظریۀ شناختی تنش، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی تأثیر معنی داری بر کنارآمدن و کنارآمدن، تأثیر معنی داری بر رفتار داشته اند. این الگو 28 درصد از واریانس رفتار سازگاری را توجیه می کند. علاوه بر این، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی به طور غیرمستقیم بر سازگاری تأثیر گذاشته اند.
کاربرد الگوی بهینه سازی یکپارچه اقتصادی- هیدرولوژیکی در مدیریت منابع آب حوضه آبریز قره سو با هدف حفظ تالاب و امنیت غذائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 35
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مسأله تغییر اقلیم و گرمایش جهانی از طریق کاهش میزان بارش منجر به افزایش فراوانی و شدت خشکسالی و کمیابی آب در مناطق مختلف جهان ازجمله ایران شده است. بررسی میزان آبدهی سالانه رودخانه های واقع در حوضه آبریز قرسو (استان گلستان) نشان داد این حوضه نیز در سال های اخیر با پدیده خشکسالی مواجه بوده و ازآنجاکه بخش اعظم آب مورد نیاز تالاب میانکاله از رودخانه قره سو تأمین می شود برداشت آب برای مصارف زراعی، خانگی و صنعتی تأثیر عمده ای بر اکوسیستم تالاب میانکاله خواهد داشت. با توجه به اینکه کشاورزی عمده ترین فعالیت اقتصادی استان و بزرگترین مصرف کننده آب و نیز، تأمین کننده امنیت غذائی در منطقه است، لذا کاهش مصرف آب آبیاری می تواند آب اضافی مورد نیاز برای حفاظت تالاب را فراهم کند. در این مطالعه برای تأمین آب موردنیاز تالاب میانکاله در مجاورت حوضه آبریز قره سو در سناریوهای نرمال و خشکسالی و کمبود آب نسبت به شرایط پایه از یک الگوی بهینه سازی اقتصادی- هیدرولوژیکی توسعیافته برای مدیریت منابع آب در حوضه آبریز برقرارکننده پیوندی یکپارچه بین اجزای هیدرولوژیکی، اقتصادی، محیط زیستی و نهادی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که با توزیع بهینه آب در شرایط نرمال سطح زیر کشت کلیه محصولات زراعی یک درصد افزایش و منافع کل منطقه 3 درصد افزایش یافته و حداقل آب موردنیاز تالاب نیز تأمین شد. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط خشکسالی و کمبود آب اگرچه مقدار آب در دسترس همه گره های تقاضاکننده نسبت به شرایط پایه کاهش یافته، اما از نظر اقتصادی سبب بهبود منافع ذی نفعان به خصوص محیط زیست شد. همچنین، علی رغم کاهش سطح زیر کشت کلیه محصولات، حداقل مقدار آب برای حفظ تالاب میانکاله تأمین شد. لذا، توصیه می شود به منظور افزایش کارایی اقتصادی کشاورزان، ترویج الگوی کشت بهینه و کاربرد استراتژی های کم آبیاری محصولات توسط مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان مورد توجه قرار گرفته و در شرایط خشکسالی از راهبردهای مناسب با خشکسالی جهت بهبود مدیریت منابع آب استفاده شود.
واکاوی مطالعات مدیریت منابع آب در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
251 - 271
حوزه های تخصصی:
تنش آبی مسئله مهمی است که جهان امروز با آن مواجه است. عده ای آن را متأثر از تغییر اقلیمی و خشکسالی ها و شماری دیگر آن را ناشی از مدیریت نامطلوب ساکنان کره خاکی می دانند. هرساله دانشمندان و متخصصین گرد هم می آیند تا برای حل مسئله کم آبی چاره ای بیندیشند. ایران نیز به خاطر قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی، جزو مناطق کم باران جهان محسوب می شود و از این قاعده مستثنا نیست. هدف این مقاله واکاوی مدیریت منابع آب در سرزمین ایران است که به شیوه فرا تحلیلی انجام شده است. مقالات جمع آوری شده در دو سطح ملی و فراملی به تفکیک، شناسایی و مقوله بندی شدند. مطالعات نشان داد که برای حل مسئله آب و مواجهه با تغییر اقلیم، سازگاری و پیشگیری، رفع موانع اقتصادی و کاربست فناوری همراه با افزایش همکاری ذینفعان، تدوین سناریو کاملاً همکارانه به عنوان جایگزین سناریو انتقال آب و نیز برنامه ریزی متفکرانه و همه جانبه در کنار آگاهی کنشگران و اراده جمعی در حکمرانی خوب، ازجمله راهکارهای مناسب هستند؛ اما با وجود چنین راهکارهایی می بایست تاکنون مسائل مدیریت منابع آب حل می شد، اما چرا مسئله آب همچنان چالش برانگیز است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، حل این معضل از راه فهم چرایی ها به دست نیامده، بلکه صرفاً شرایط مطلوب در مقابل شرایط نامطلوب مطالعه شده است. این تحقیق در پی یافتن چگونگی حادث شدن مدیریت منابع آب بدین شکل است.
نقش سازمان های مردم نهاد در تسهیلگری و ارتقای تاب آوری اجتماعی مناطق روستائی در برابر کم آبی (مطالعه موردی موسسه نیکوکاری ابرار در روستاهای شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر شناخت کم وکیف فعالیت های سازمان های مردم نهاد در تسهیلگری و ارائه خدمات در راستای تاب آوری اجتماعی است در اینجا بر نقش و اقدامات موسسه نیکوکاری ابرار در مناطق روستائی شهرستان قائنات در برابر پدیده کم آبی تمرکز شده است.این تحقیق،پژوهشی اکتشافی وبارویکردکیفی انجام شده است. ابزارجمع آوری داده ها؛مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل ازمصاحبه،از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است.هرچندافرادموثر زیادی درموسسات مردم نهادوجوددارند اما این پژوهش حاصل تلاش مصاحبه با 16 نفراز تسهیلگران موسسه ابرار است که به صورت مستقیم با جامعه محلی در ارتباط بوده و در آن جا به فعالیت پرداخته اند. با آغاز فرآیند کدگذاری، 372 مفهوم اولیه، 57 مضمون فرعی و 13 مضمون اصلی شناسائی شد.یافته هانشان می دهدموسسه ابراردرحوزه های اقتصادی،اجتماعی،زیرساختی، محیط زیست و کشاورزی و بهداشت و سلامت،به تسهیلگری پرداخته و هدایت فعالیت های مردمی رابر عهده داشته است یافته ها نشان می دهد بی اعتمادی اولیه مردم بی اعتمادی مردم به نهادهای دولتی ضعف نیروی انسانی با کیفیت در روستا و تورم و مشکلات اقتصادی ازجمله چالش هایی است که موسسه با آن ها روبرو بوده است تجربه وفعالیت های موسسه ابراردرروستاهای موردمطالعه نشان می دهدمی توان به سازمان های مردم نهادبه عنوان یک ظرفیت اجتماعی داوطلبانه برای ارتقای تاب آوری اجتماعی مناطق روستائی و سازگاری آن ها در برابر کم آبی امیدوار بود
معماری گلین، گزینه صنعت ساختمان برای مدیریت بحران کم آبی مقایسه تحلیلی مصرف آب در یک بنای نمونه با سه سازه فولادی، بتنی و گلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۷۶-۶۳
حوزه های تخصصی:
آمار و ارقام دقیقی از میزان مصرف آب در صنعت ساختمان کشور (چه آبی که مستقیماً در این فرایند مصرف می شود و چه آب پنهان) وجود ندارد. اساساً بین سیستم های معمول ساخت وساز با سیستم های جایگزینی که می توانند مطرح باشند اولویت سنجی از حیث آب خواهی صورت نگرفته است. نظر به اینکه بحران کم آبی در ایران بسیار جدی است و صنعت ساختمان به عنوان یکی از آب خوارترین صنایع مطرح است، این مقاله با چشم انداز کاهش مصرف آب ازطریق انتخاب بهینه سیستم سازه ای ساختمان های عرفی که در کشور ساخته می شوند این هدف را دنبال می کند که میزان آب مصرفی سیستم های فولادی و بتنی مرسوم در نظام ساخت وساز کشور را با سیستم سازه های گلین، که در دنیا مجدداً مطرح شده است و البته شیوه های سنتی آن سابقه ای طولانی دارد، مقایسه نماید. لذا دو سؤال مطرح است؛ نخست آنکه میزان مصرف آب در مرحله سفت کاری ساختمان های عرفی در کشور چگونه است؟ پس ازاین سؤال و با هدف رسیدن به شیوه ای مناسب (با نیاز آبی کمتر)، سؤال اصلی مقاله مطرح شده است که نسبت مصرف آب برای اجرای سفت کاری سازه های معمول (بتنی و فلزی) در مقایسه با سازه های گلین (خاکی) چگونه است؟ روش کار در قالب مطالعات کتابخانه ای برای استخراج میزان آب مصرفی در مواردی که آمارهای معتبر وجود دارد و در موارد نبود اطلاعات معتبر به شیوه آزمایشگاهی و کارگاهی برای رسیدن به داده های قابل اطمینان بوده و در همه این موارد حذف انحراف معیارها و اصل سه سویه سازی لحاظ شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که ساختمان هایی با سازه گلین بین 7 تا 15 درصد نمونه های مشابهشان با سازه های فولادی و بتنی آب مصرف می کنند؛ به تعبیری دیگر در احداث هر مترمربع از ساختمان حداقل 2500 لیتر آب صرف جویی می شود.
مطالعه کیفی مصرف آب در نگاه زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
271 - 293
حوزه های تخصصی:
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگی اند و در شرایطی که کم آبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کم آبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریه داده بنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل داده ها استفاده شده است. نحوه نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند بوده است. همچنین، برای حصول اعتمادپذیری پژوهش، از سه تکنیک اعتمادپذیری از سوی اعضا، روش مقایسه تحلیلی و بازرسی خارجی از سوی استادان راهنما و مشاور استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها، با 30 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 10 مقوله اصلی و مدل پارادایمی ارائه شد. مخاطرات محیطی و طبیعی و مدرن شدن به منزله شرایط علّی کم آبی، بیماری وسواس و دغدغه های اجتماعی و روانی به منزله شرایط زمینه ای، حکمرانی آب و فناوری های مصرف آب به منزله شرایط مداخله گر و صرفه جویی و آگاهی و آموزش به منزله استراتژی ها و در آخر درک خطر و مسئولیت پذیری و احساس گناه از مصرف بی رویه به منزله پیامدها به دست آمد. نظریه جوهری در این پژوهش، فرهنگ و زیرساخت در قالب یک مدل پارادایمی ارائه شد.
چالش های بحران کم آبی در ایران در حوزه های سیاستگذاری، فرهنگ و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری درست در یک سرزمین می تواند از تحقیقات علمی راه بجوید و آموزه های فرهنگی سرزمین را اعتلا بخشد و یااینکه این دو را بفرساید و بسوی زوال برد. آموزه های فرهنگی نیز می تواند سیاست گذاری ها را در یک کشور بحران « اصلاح کرده، جایگاه تحقیقات علمی را ارتقا دهد. آنچه در این مقال بحث و واکاوی می شود، آسیب شناسی در بامه خشک و نیمه خشک ایران طی دهه های اخیر در آینه تحقیقاتی است که در تراز جهان و ایران انجام » کم آبی شده اند. نتایج میگوید در حوزه سیاست گذاری، الگوی توسعه قطبی به تشدید بحران کم آبی و افزایش مصرف آب در حوزه های شهری و هدر رفت آب در حوزه کشاورزی و حتی صنعت انجامیده است. شواهد نشان می دهد که در بستر توسعه قطبی، امکانات پژوهشی و حتی آموزشی صرف بررسی و کمک به اجرای سیاست های افراطی و بی فرجام مانند سدسازی های بی رویه در مناطق خشک ونیمه خشک و انتقال آب از حوزه های مرطوب و بارورسازی ابرها می شود و فنون و مهارت های بوم آوردِ جستجو و انتقال و نیز باورهای بهره برداری احترام آمیز و صرفه جویانه از آب چاه ها، چشمه ها، نهرها و رودها زوال می یابد. پس شایسته است در عصر بازپیدایی تاثیرگذاری ایران بر جهان از پسِ انقلاب اسلامی، ادامه بحران کم آبی را مسیری تاریک بدانیم که تنها با ترکیب یافته های تحقیقی و فرهنگ بومی، می توان کشور را از آن عبور داد نه با رویه های تقلیدی کنونی.
ناکارآمدی فردی-نهادی و همیاری جمعی مطالعه درک معنایی کشاورزانِ سمیرمی از مسأله کم آبی در حیاتِ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی درک معنایی کشاورزان ساکن شهر سمیرم از مسأله کم آبی و نقش آن در حیات شهری است. از روش تحقیق نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) برای تحقق این هدف استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش، کشاورزان شهرستان سمیرم بودند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که بر اساس آن با 25 نفر از کشاورزان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای فهم پیامدهای کم آبی ناشی از کشاورزی بر حیات شهری سمیرم، کشاورزانی انتخاب شده اند که ساکن شهر سمیرم هستند. مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی تأثیرگذار بر کم آبی در شهرستان سمیرم عبارت اند از: تغییر الگوها، حکمرانی ناکارآمد و تغییرات اقلیمی. برای مواجهه با کم آبی، کشاورزان سه راهبرد ارائه داده اند: تقویت سنت های همیاری، فرهنگ سازی زیست محیطی و صنعت گرایی جایگزین. زمینه هایی که این راهبردها را تسهیل کرده و یا مانع تحقق آنها می شوند عبارت اند از: سیاست های اقتصادی و مدیریت منابع آبی. فردگرایی اقتصادی و منابع مالی و اعتباری، شرایط مداخله گر بر راهبردهای مواجهه با کم آبی هستند. پیامدهای راهبردهای مواجهه با کم آبی از دید کشاورزان عبارت اند از: بازسازی زیستِ اقتصادی، بازسازی زیستِ اجتماعی و بازسازی حیاتِ زیست محیطی. ناکارآمدی فردی-نهادی و همیاری جمعی نیز مقوله مرکزی درک معنایی کشاورزان از کم آبی در شهرستان سمیرم است. نتیجه پژوهش نشان داد که کم آبی هم تحت تأثیر مقوله های فردی قرار دارد و هم تحت تأثیر مقولات نهادی و ساختاری. بنابراین، راهبردهای مواجهه با آن نیز فردی-نهادی هستند و پیامدهای این راهبردها نیز همین گونه هستند.
ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی در شبکه آبیاری استان تهران با رویکرد مدل تولیدات کشاورزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بازار آب ابزاری مؤثر و کارآمد جهت تخصیص آب کشاورزی بین فعالیت های مختلف زراعی است. نبود نهاد ساختاری تعدیل کننده آب آبیاری و عدم مشارکت کشاورزان جهت استقرار آن از جمله مهم ترین مسائل پیش روی بخش کشاورزی در استان تهران می باشد. بررسی آثار بالقوه این رویداد که بیش از پیش مورد توجه جوامع بین المللی قرار گرفته است، گامی مهم در زمینه توسعه فعالیت های کشاورزی استان تهران به شمار می رود.
مواد و روش ها: در مطالعه حاضر با بهره مندی از رویکرد مدل تولیدات کشاورزی ایالتی یا منطقه ای (SWAP) رفتار اقتصادی کشاورزان تهرانی پس از ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی مدلسازی شد. برای تحقق این هدف از داده های آماری مربوط به سال های زراعی 1397-1392 استفاده شد. واسنجی سیستم مدل سازی هیدرولوژی- اقتصادی ارائه شده نیز در محیط نرم افزاری GAMS صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که با استقرار بازار آب محلی در استان تهران، افزون بر تعادل بخشی پایدار منابع آب، امکان توسعه سطح زیرکشت محصولات آب بر و سودده در الگوی زراعی مناطق کم آب تر (دشت شهرری و ورامین) فراهم می شود و با متعادل شدن بازده ناخالص کشاورزان، پیامدهای منفی پدیده خشکسالی هیدرولوژیکی تا حدود 35/3 درصد نسبت به دوره پایه کاهش می یابد.
بحث و نتیجه گیری: ایجاد بازار آب محلی در سطح استان تهران می تواند علی رغم دارا بودن قابلیت انتقال منابع آبی مازاد در سطح مناطق مطالعاتی جنوب غرب استان تهران، سبب افزایش ضریب اطمینان دسترسی کشاورزان به آب آبیاری و کاهش ریسک تولید در الگوهای زراعی شود و همچنین، به نحو مطلوبی مسأله تخصیص و مدیریت بهینه منابع آب را بین فعالیت مختلف زراعی منعکس نماید.
طبقه بندی JEL:Q25, L22, C61.
تحلیل رفاه ذهنی کشاورزان در شرایط خشکسالی: مطالعه موردی شهرستان کوهدشت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
248 - 263
حوزه های تخصصی:
بروز خشکسالی های مکرر در نقاط خشک و نیمه خشک روستایی، نه تنها خانوارهای کشاورز را با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبرو می سازد، بلکه رفاه ذهنی آنان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو، پژوهشی با هدف تحلیل رفاه ذهنی کشاورزان در شرایط خشکسالی با استفاده از روش پیمایش انجام شد. کشاورزان شهرستان کوهدشت (23600=N) به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و از بین آنها نمونه ای به حجم 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. داده ها به کمک پرسشنامه جمع آوری شد که روایی صوری آن توسط گروهی از متخصصان موضوعی تأیید گردید. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامه نیز، یک مطالعه راهنما انجام شد و میزان آلفا کرونباخ مقیاس های سنجش در حد قابل قبولی بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به این که معیشت بیشتر خانوارها بر پایه کشاورزی استوار است، خشکسالی، رفاه ذهنی کشاورزان را تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، عواطف مثبت و رضایت از زندگی بالاترین رتبه را در سنجش رفاه ذهنی کشاورزان داشته اند. از سوی دیگر، میان رفاه ذهنی کشاورزان خرده مالک و غیرخرده مالک، دیم کار و آبی کار، سالخورده و غیرسالخورده، کمتر برخوردار و برخوردار تفاوت معنی داری وجود داشت. بنحوی که کشاورزان غیرخرده مالک، آبی کار، مسن و متمول از رفاه ذهنی بیشتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای افزایش رفاه ذهنی کشاورزان در مواجهه با خشکسالی ارائه گردید
واکاوی راهکارهای مؤثر در کاهش کم آبی در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
107 - 124
حوزه های تخصصی:
آب به عنوان عنصری که برای زندگی انسان نقش مهم و اصلی را دارد در دوران کنونی به یکی از مسایل چالش برانگیز تبدیل شده است. تقریباً اکثر دولتها به وضعیت منابع آبی سرزمین خود توجه می کنند و به دنبال راهکارهایی برای استفاده مناسب و بهتر مردم از منابع آب می باشند تا بتوانند با بحران کم آبی و کاهش منابع آب روبرو نشوند. هم اکنون 31 کشور جهان با کمبود آب رو به رو می باشند و تا سال 2025، تعداد 17 کشور دیگر نیز به سبب ازدیاد جمعیت به این گروه خواهند پیوست. یکی از کشورهایی که با چالش و کاهش کم آبی مواجه شده، ایران است. در این بین، برخی از استانها زودتر از بقیه استانها با چالش کم آبی مواجه شده اند. استان کرمان یکی از استانهایی است که با توجه به نقش بخش کشاورزی در اشتغال و درامد اقتصادی مردم آن، مشکل کم آبی و خشکسالی در آن نمایان شده است. هدف اصلی در این مقاله واکاوی راهکارهای مؤثر در کاهش کم آبی در استان کرمان است. بر این اساس، سوال اصلی مطرح شده این است که کدام راهکار برای مقابله با کاهش کم آبی در استان کرمان بهتر و مؤثرتر است؟ برای پاسخ به این سوال، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای و سایتهای اینترنتی، استفاده شده است و یافته های تحقیق بدست آمده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که استان کرمان، دچار چالشهای کم آبی است و الگوهای مدیریتی منابع آبی نسبت به طرحهای انتقال آب (بهشت آباد و صفارود)، بهتر و کاراتر می توانند در زمینه حل مسایل کم آبی و کاهش منابع آب کارساز باشند.
واکاوی قصد سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه با بحران کم آبی: کاربرد نظریه توسعه یافته فعال سازی هنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
209 - 226
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قصد سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه در زمینه سازگاری با کم آبی از طریق کاربرد نظریه توسعه یافته فعال سازی هنجار انجام شد. چارچوب تحقیق حاضر شامل قصد رفتاری و چهار عامل روانشناختی شامل آگاهی از پیامدها، انتساب مسئولیت، خودکارآمدی و هنجار شخصی بود. حجم نمونه این تحقیق شامل 380 نفر از کشاورزان گندم کار آبی استان کرمانشاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای متغیرهای مختلف تحقیق مورد تائید قرار گرفت (863/0 تا 894/0). تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، سازه های آگاهی از پیامدها، انتساب مسئولیت و خودکارآمدی بر سازه هنجار شخصی اثر مثبت و معنی داری داشتند. همچنین سازه های هنجار شخصی و خودکارآمدی بر قصد سازگاری کشاورزان اثر مثبت و معنی داری داشتند و سازه قصد رفتاری به میزان 62 درصد مورد تبیین قرار گرفت.
آثار فعالیت ورزشی هوازی همراه با کم آبی بر میزان اشتها و انتخاب مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار فعالیت ورزشی هوازی همراه با کم آبی بر میزان اشتها و انتخاب مواد غذایی مردان غیر فعال بود.
مواد و روش ها: هشت مرد غیر ورزشکار سالم (سن 05/2±25/24 سال و شاخص توده بدن 89/1±62/21 کیلوگرم بر متر مربع) به طور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. هر آزمودنی 3 بار و در طول 3 هفته متوالی، ساعت 9 صبح و پس از 12 ساعت ناشتایی، به آزمایشگاه فیزیولوژی ورزشی مراجعه کرد. آزمودنی ها قبل و 10 دقیقه بعد از 80 دقیقه دویدن با 60 درصد حداکثر ضربان قلب، 80 دقیقه دویدن با 60 درصد حداکثر ضربان قلب همراه با کم آبی و 80 دقیقه استراحت، پرسشنامه درجه بندی شده اشتها و انتخاب مواد غذایی را تکمیل کردند. قبل و بلافاصله پس از هر جلسه، وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد. از تحلیل واریانس یک طرفه جهت بدست آوردن اختلاف بین گروها و از آزمون t همبسته برای بدست آوردن اختلاف بین قبل و بعد از هرجلسه استفاده شد.
یافته ها: وزن آزمودنی ها بعد از فعالیت ورزشی همراه با کم آبی در مقایسه با بعد از استراحت و ورزش به مقدار 05/0±51/0 کیلوگرم کاهش یافته بود (05/0p < ). هشتاد دقیقه فعالیت ورزشی یا فعالیت ورزشی همراه با کم آبی اثرمعنی داری بر گرسنگی، سیری و پری نداشت. میل به مصرف مواد غذایی، بعد از فعالیت ورزشی درمقایسه با بعد از استراحت کاهش یافت (05/0p < ). همچنین، انتخاب مواد غذایی کربوهیدراتی مایع بعد از فعالیت ورزشی همراه با کم آبی، بالاتر از گروه های دیگر بود (05/0p < ).
نتیجه گیری : بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که فعالیت ورزشی موجب کاهش کوتاه مدت میل به غذا می شود و در شرایط فعالیت ورزشی همراه با کم آبی، انتخاب مواد غذایی کربوهیدراتی مایع نسبت به سایر مواد غذایی ترجیح داده می شود.