مطالب مرتبط با کلیدواژه

توانمندسازی ساختاری


۱.

اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه پیام نور تعالی سازمانی رهبری تحول گرا توانمندسازی روانشناختی توانمندسازی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۷۰۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان، به روش توصیفی- همبستگی در یک نمونه 362 نفری از کارکناندانشگاه های پیام نور استان همدان انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از 4 پرسشنامه روا و معتبر و برای تحلیلداده های گردآوری شده، از آزمون های ضریب همبستگی، تحلیل عاملی تأییدی ومدل سازیمعادلات ساختاری، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول گرا به طور معنی داری، تغییرات تعالی سازمانی، توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین می کند (000/0=P). همچنین، توانمندسازی ساختاری، به طور معنی داری تغییرات توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی و نیز توانمندسازی روان شناختی، به طور معنی داری تغییرات تعالی سازمانی را تبیین می کنند (000/0=P). به علاوه، رهبری تحول گرابه طور غیرمستقیم، ازطریق توانمندسازی ساختاری و روان شناختی، باتعالی سازمانی ارتباطمعنی داردارد (001/0=P). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثر مثبت و معنی دار رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با وساطت توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان بود؛لذا به کارگیری سبکرهبری تحول گرا و اتخاذ شیوه های مدیریتی ویژة توانمندسازی کارکنان، برای تعالی و رشد دانشگاه پیشنهاد می شود.
۲.

تعیین الگوی تأثیرگذاری توانمندسازی ساختاری بر رفتار آوای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آوای رفتار کارکنان بهروزی روان شناختی توانمندسازی ساختاری قلدری در محیط کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹
هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی تاثیرگذاری توانمندسازی ساختاری بر رفتار آوای کارکنان است که در این راستا نقش میانجی گری قلدری در محیط کار و بهروزی روان شناختی کارکنان هم مورد بررسی قرار گرفته است. طرح پژوهش توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. جامعه آماری شامل پرستاران بیمارستان طالقانی تهران با تعداد 280 پرستار است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 162 پرستار به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی ساختاری از طریق تأثیر منفی بر رفتارهای قلدرمآبانه در سازمان و تأثیر مثبت بر بهروزی روان شناختی کارکنان موجب افزایش آوای رفتار در سازمان شده است.
۳.

پیش بینی تعالی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان از طریق توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان

کلیدواژه‌ها: تعالی سازمانی توانمندسازی ساختاری توانمندسازی روانشناختی وزارت ورزش و جوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۷۷
سابقه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تعالی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان از طریق توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان این وزارتخانه بود. مواد و روش ها: تعداد 265 نفر از کارکنان وزارت ورزش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تعالی سازمانی EFQM؛ پرسشنامه توانمندسازی ساختاری بای و لاولر و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک آزمون های t تک نمونه ای، رگرسیون خطی چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و لیزرل، انجام شد. یافته ها: مطابق نتایج، وضعیت «توانمندسازی ساختاری»، «توانمندسازی روانشناختی» و «تعالی سازمانی» در وزارت ورزش بترتیب «نامطلوب»، «متوسط» و «متوسط» ارزیابی شد. همچنین نتایج نشان داد که توانمندسازی ساختاری، بطور معنی داری تغییرات توانمندسازی روانشناختی(51 درصد)، و تعالی سازمانی(67 درصد) و نیز توانمندسازی روانشناختی، بطور معنی داری تغییرات تعالی سازمانی(68 درصد) را تبیین می کنند(000/0=P). استنتاج: نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان بر تعالی سازمانی وزارت ورزش و جوانان بود؛ لذا بکارگیری شیوه های مدیریتی ویژه توانمندسازی کارکنان، برای تعالی و رشد این وزارتخانه پیشنهاد می گردد.
۴.

تأثیر رهبری اصیل درک شده بر بدبینی سازمانی و توانمندسازی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری اصیل توانمندسازی ساختاری بدبینی سازمانی کارکنان شرکت پارس حیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
بدبینی سازمانی از رفتارهای سازمانی منفی منبعث از در دست نداشتن اطلاعات لازم در سازمان است. رهبری اصیل از رویکردهای رهبری اخلاقی است که منجر به بهبود توانمندی کارکنان و کاهش دیدگاه های مخرب سازمانی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، سنجش تأثیر رهبری اصیل درک شده  بر بدبینی سازمانی با میانجی گری توانمندسازی ساختاری در کارکنان شرکت پارس حیان است. پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی و جامعه آن، کارکنان شرکت پارس حیان در شعب سراسر کشور، با حجم نمونه برآورد شده 200 نفر است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن به روش روایی محتوا و روایی هم گرا و واگرا تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. مطابق یافته های پژوهش رهبری اصیل بر توانمندسازی ساختاری و بدبینی سازمانی و توانمندسازی ساختاری نیز بر بدبینی سازمانی تأثیرمعناداری دارد. همچنین نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در تأثیر رهبری اصیل درک شده بر بدبینی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. لذا با ارتقاء توانمندسازی ساختاری و رهبری اصیل درک شده، میزان بدبینی سازمانی در شرکت پارس حیان کاهش پیدا می کند.
۵.

نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در رابطه رهبری تحول گرا و مشارکت شغلی

کلیدواژه‌ها: رهبری تحول گرا مشارکت شغلی توانمندسازی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۷۱
هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در رابطه مثبت بین رهبری تحول گرا و مشارکت شغلی است. بر اساس پرسشنامه های خود سنجی از 240 کارمند شاغل فولاد اکسین خوزستان، یافته ها نشان می دهد که توانمندسازی ساختاری در رابطه ی بین رهبری تحول گرا و مشارکت شغلی تا حدودی نقش میانجی دارد. این نتایج حاکی از آن است که رهبران تحول گرا با ایجاد امکان دسترسی به اطلاعات، فرصت ها، پشتیبانی و منابع کافی، مشارکت شغلی را تقویت می کنند. این پژوهش تجربی از اولین مطالعاتی است که نقش میانجی توانمندسازی ساختاری را در رابطه بین رهبری تحول گرا و مشارکت شغلی بررسی کرده و ممکن است به عنوان مرجعی برای اشاعه مشارکت شغلی در سازمان های خدماتی باشد. تعدادی از مطالعات و مفاهیم عملی مورد بحث قرار گرفته است.
۶.

تأثیر توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی در دانشگاه های دولتی ایران: نقش حلقوی رفتار شهروندی فردی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ساختاری رفتار شهروندی فردی رفتار شهروندی سازمانی فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف: در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی بررسی شده و نقش حلقوی رفتار شهروندی فردی و سازمانی که به عنوان میانجی در رابطه بین این دو متغیر ایفا می شود، آشکار شود. روش: این پژوهش توصیفی از جامعه آماری متشکل از اعضای هیئت علمی در سراسر ایران است. با توجه به حجم نمونه که برابر با 515 نفر است، در مجموع 580 پرسش نامه بین پاسخ گویانی که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تصادفی انتخاب شدند، توزیع و520 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار سنجش این پژوهش سه پرسش نامه استاندارد بود که روایی و پایایی آنها در آزمون های انجام شده تأیید شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی تأثیر معناداری ندارد؛ اما، رفتار شهروندی فردی و رفتار شهروندی سازمانی به عنوان میانجی در رابطه بین توانمندسازی ساختاری و فرسودگی شغلی، تأیید شد. نتیجه گیری: این پژوهش، علاوه بر برخی توانمندسازی های ساختاری در راستای توسعه تئوری، چند دستاورد کاربردی برای دانشگاه های دولتی ایران را نیز به همراه دارد. از جنبه کاربردی، شناختی از وضعیت متغیرهای پژوهش و روابط بین آنها ارائه کرده است که این شناخت می تواند مبنای برنامه ریزی مدیران دانشگاه های دولتی برای افزایش سطح توانمندسازی ساختاری اعضای هیئت علمی در این دانشگاه ها باشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش، در این برنامه ریزی باید رفتار شهروندی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی و کاهش سطح اجرای مؤلفه های فرسودگی شغلی توسط مدیران مدنظر قرار گیرد.
۷.

بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی، با توجه به نقش مداخله گر توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی روان شناختی توانمندسازی ساختاری رفتارهای شهروندی سازمانی رهبری تحول آفرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
از آنجاکه منابع انسانی هر سازمان، باارزش ترین سرمایه آن محسوب می شوند و نقش تعیین کننده ای در اثربخشی آن دارند، مدیران همواره در تلاش برای بهره گیری بهینه از این منابع بوده اند. از طرف دیگر، سازمان ها بدون تمایل افراد به همکاری داوطلبانه و خودجوش، قادر به افزایش اثربخشی و بهبود عملکرد خود نیستند. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط میان سبک رهبری تحول آفرین و رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش مداخله گر متغیر توانمندسازی کارکنان است که در یک نمونه تصادفی ساده، متشکل از 158 نفر از کارکنان اداری شرکت پتروشیمی بندر امام خمینی (ره) انجام شده است. داده های مربوط به متغیرها از طریق پرسشنامه هایی به دست آمده است که روایی آنها به دلیل استفاده مکرر در پژوهش های معتبر داخلی و خارجی، از سوی متخصصان و استادان مربوط تأیید شده و پایایی آنها نیز به وسیله ضریب آلفای کرونباخ ثابت شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رهبری تحول آفرین و توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان و نیز رفتار شهروندی سازمانی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی متغیر توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رفتارهای شهروندی سازمانی، به طور معناداری تأیید شد.
۸.

بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری سطح پنج توانمندسازی ساختاری توانمندسازی روان شناختی تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. جامعه آماری آن متشکل از همه معلمان ابتدایی استان فارس به تعداد 16264 نفر است که از این جامعه، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و براساس فرمول کوکران، نمونه ای 375 نفری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسش نامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (1386)، توانمندسازی ساختاری کردنائیج و همکاران (1394)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و تعالی سازمانی عمارلو (1396) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 96/0، 93/0، 94/0 و 91/0 به دست آمد. روایی سازه پرسش نامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار SPSS و lisrel انجام شد. نتایج نشان داد متغیر رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد، رهبری سطح پنج به واسطه توانمندسازی روان شناختی، رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد، متغیر توانمندسازی ساختاری، رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد و توانمندسازی ساختاری به واسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد. برای بهبود مستمر و تعالی سازمانی مدارس، پیشنهاد می شود مسئولان آموزش وپرورش در کنار انتخاب رهبران سطح پنج برای مدیریت مدارس، با تفویض اختیار و توانمندکردن معلمان در ساختار رسمی مدرسه، احساس شایستگی، استقلال و اثرگذاری در امور مدرسه را برای معلمان فراهم کنند.
۹.

نقش توانمندسازی ساختاری در رابطه بین سرمایه روانشناختی و رفتار نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی رفتار نوآورانه نوآوری توانمندسازی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه روانشناختی در رفتار نوآورانه از طریق توانمندسازی ساختاری است. روش این پژوهش کمی می باشد؛ به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل 280 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شد و 162 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007)، رفتار نوآورانه جانسن (2000) و توانمندسازی ساختاری کردنائیج و بخشی زاده (1394) استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها، از آزمون های روایی همگرا و واگرا استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند که به ترتیب 824/0، 851/0 و 902/0 به دست آمد. برای تحلیل داده های به دست آمده نیز از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری Smart PLS3 به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد سرمایه روانشناختی بر رفتار نوآورانه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در رابطه میان سرمایه روانشناختی و رفتار نوآورانه کارکنان مورد تأیید قرار گرفت.
۱۰.

بررسی تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت (مطالعه موردی: اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ساختاری رفتار شهروندی سازمانی فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با تاکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری می با شد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه اعضای هیأت علمی وزارت علوم می باشند که تعداد آنها ۱۸۲۸۲ نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۵ نفر برآورد و به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تصادفی انتخاب شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه، شرایط اثربخشی کیفیت کار -2 لاسچینگر و همکاران (۲۰۰۱)که توانمند سازی ساختاری و تعدیلگر جنسیت را مد نظر قرار داده، رفتار شهروندی لی و آلن (2002) و  فرسودگی شغلی ماسلچ (1993)، استفاده شد. جهت تعیین روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و برای سنجش پیاپی پرسش نامه ها نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. آلفای کرونباخ سه متغیر پژوهش بزرگ تر از 70/۰ به دست آمد که مبین سطح پایایی مطلوب پرسش نامه ها بوده است. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی تأثیری منفی دارد. همچنین نقش میانجیگری رفتار شهروندی سازمانی در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی به تأیید رسید اما نقش تعدیلگری جنسیت در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی به تأیید نرسید.
۱۱.

تأثیر رهبری تحول آفرین بر رضایت کارکنان و بیماران با میانجیگری توانمندسازی ساختاری (مورد مطالعه: بیمه سلامت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ساختاری رضایت شغلی رضایت بیماران رهبری تحول آفرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
پیشینه و اهداف: کیفیت خدمات و جلب رضایت مراجعان و دریافت کنندگان خدمات، همواره یکی از چالش های مهم سازمان های خدمات محور است. در بخش بهداشت و درمان، رضایت شغلی به طور قوی با کیفیت و کارایی خدمات، رضایت بیماران و کاهش هزینه های پزشکی ارتباط دارد. منابع انسانی نقش محوری را در ارائه خدمات با کیفیت ایفا می کنند. یکی از عوامل مؤثر در رضایت شغلی، سبک رهبری است. مدیران می توانند با اتخاذ و به کارگیری سبک رهبری مناسب و اثربخش، میزان رضایت شغلی کارکنان خود را افزایش دهند. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان و نتایج آن بر رضایتمندی بیماران با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری در سازمان بیمه سلامت ایران است. پس از مطالعه آن، به درستی با اهداف و ضرورت تحقیق آشنا شوند. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی می باشد، از نظر روش و چگونگی گردآوری داده ها؛ توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از نظر نحوه اجرا، از نوع همبستگی و ار نظر نوع داده تحقیق کمی است. جامعه آماری تحقیق؛ کلیه مدیران و کارشناسان سازمان بیمه سلامت ایران به تعداد213 نفر که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 132 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد. برای سنجش متغیر رهبری تحول آفرین از پرسش نامه بس و آولیو (2004)، برای سنجش رضایت شغلی از پرسش نامه هاکمن و اولدهام (1976)، برای سنجش توانمندسازی ساختاری از پرسش نامه اسچینگر و همکاران (2001) و برای سنجش رضایت بیماران از پرسش نامه بوماه و همکاران(2017) استفاده شده است. برای تعیین روایی از روش صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ (رهبری تحول آفرین0.90، رضایت شغلی0.93، توانمندسازی ساختاری 0.81، رضایت بیماران0.86) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها : یافته های تحقیق نشان داد رهبری تحول آفرین تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی ساختاری با ضریب 41/0 دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنادار توانمندسازی ساختاری بر رضایت شغلی کارکنان با ضریب 53/0، تأثیر مثبت و معنادار توانمندسازی ساختاری بر رضایت بیماران با ضریب 38/0 و تأثیر مثبت و معنادار رضایت شغلی کارکنان بر رضایت بیماران با ضریب 46/0 تأیید شد. همچنین اثر غیرمستقیم رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان و رضایتمندی بیماران از طریق توانمندسازی ساختاری و اثر غیرمستقیم توانمندسازی ساختاری بر رضایت بیماران از طریق رضایت شغلی تأیید شد. نتیجه گیری: به کارگیری سبک رهبری تحول آفرین از سوی مدیران بیمه سلامت ایران، در وهله نخست به بهبود توانمندسازی ساختاری منجر شده که متعاقباً باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان و بیماران و سایر دریافت کنندگان خدمات از سازمان مذکور خواهد شد. سازمان های خدمات محور به منظور ارتقای سطح کیفیت خدمات و جلب رضایت مراجعان و دریافت کنندگان خدمات می توانند بر سبک رهبری تحول آفرین، توانمندسازی ساختاری و رضایت شغلی کارکنان تمرکز نمایند.
۱۲.

رابطه توانمندسازی ساختاری و رفتار شهروندی سازمانی: با نقش میانجی فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ساختاری رفتار شهروندیسازمانی فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۰
هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین نقش واسطه ای فرسودگی شغلی در رابطه بین توانمندسازی ساختاری و رفتار شهروندی سازمانی بود. نمونه پژوهش 291 نفر از کارکنان بیمارستان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای بررسی همبستگی از پرسشنامه های استانداردی همچون شرایط اثربخش کار- 2، رفتار شهروندی سازمانی و فرسودگی شغلی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین فرسودگی شغلی و توانمندسازی ساختاری رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین رابطه معناداری بین توانمندسازی ساختاری و فرسودگی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی به دست آمد. نتایج الگوی معادلات ساختاری حکایت از برازندگی الگوی مفروض پژوهش داشت. با توجه به یافته ها می توان گفت که فرسودگی شغلی نقش واسطه ای در رابطه بین توانمندسازی ساختاری و رفتار شهروندی سازمانی دارد. بر این اساس با در نظر گرفتن متغیرهایی چون نقش توانمندسازی ساختاری و کاهش فرسودگی شغلی می توان میزان رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان را ارتقاء داد.
۱۳.

اثرگذاری توانمندسازی ساختاری بر مشارکت زنان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی شهرستان های شاهرود و میامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک سازگار زنان توانمندسازی ساختاری دگرگونی فضایی طرح های گردشگری مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
پیشینه و هدف: رهیافت توانمندسازی ساختاری زنان روستایی با آرمان مشارکت در طرح های توسعه گردشگری، به مثابه یکی از برجسته ترین رویکردها در زمینه دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی است که در چهار بعد بر دگرگونی فضایی همچون فرصت های یادگیری، دریافت اطلاعات، دسترسی به منابع و پشتیبانی اثرگذار است. توانمندسازی ساختاری متکی بر آموزش و آگاهی بخشی به زنان روستایی نسبت به منافع و هزینه های توسعه گردشگری، پرورش دانش و مهارت بومی برای بهره مندی از فرصت های گوناگون شغلی، آسان سازی دسترسی به منابع مادی و معنوی و نگاه به شکل دهی نهادها، بر ادراک سازگار زنان برای مشارکت در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی اثرگذار است. ولی در ایران آموزش نامولد، زنان را در فرایند طرح های توسعه گردشگری، به شکل «انسان های کارپذیر» بدل کرده و مشارکت شان را با چالش روبرو ساخته که بازدارنده توسعه و دگرگونی فضایی است. از اینرو هدف پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری توانمندسازی ساختاری بر ادراک سازگار زنان از طرح های توسعه گردشگری و عوامل برانگیزاننده مشارکت زنان روستایی در جهت دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی می باشد.مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش کاربردی و کمی، دربرگیرنده 33 روستای فعال در بخش گردشگری با 15196 خانوار است که به گونه تصادفی تعداد 400 نمونه بر مبنای فرمول کوکران محاسبه و در سال 1400 پرسشنامه ها تکمیل شد. روش های آماری مورد استفاده، تحلیل همبستگی و مدل معادلات ساختاری است. مدل یابی در دو گام انجام شد. در گام اول، پایایی شاخص، توسط معیارهای آلفای کرونباخ که بالاتر از 7/0  و پایایی ترکیبی به واسطه مقادیر بالاتر از 6/0  یافته ها و بحث: یافته ها آشکار ساخت ضریب مسیر در سطح اطمینان 95 درصد معنادار است؛ چون مقدار t  از 96/1 بیشتر است. بر مبنای مقادیر ضرایب مسیر و مقدارt ، ادراک سازگار زنان روستایی از طرح های توسعه گردشگری با توانمندسازی ساختاری آنان با ضریب مسیر 830/0 و مقدار t  برابر با 014/48، گویای رابطه مثبت و معنی دار است و مورد تایید قرار گرفت. مشارکت زنان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی نیز، با ضریب مسیر 382/0 و مقدار t  که برابر با  866/6 شده است، رابطه مثبت و معنا دار با ادراک سازگار زنان از طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی دارد. به منظور سنجش فرضیه میانجی، نتایج آزمون سوبل نشان داد بین توانمندسازی ساختاری با نقش میانجی ادراک سازگار زنان و مشارکت شان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی، رابطه میانجی و غیرمستقیم وجود دارد. این پژوهش، با نتایج پژوهش ایراوان و نارا، (Irawan and Nara, 2020)، همراستا است که معتقدند توانمندسازی در تمام ابعاد در مشارکت اثرگذار و منافع حاصل از گردشگری و توزیع عادلانه آنها، منجر به توسعه گردشگری در جامعه شده است.نتیجه گیری: نتایج میانگین متغیرها نمایان ساخت، توانمندسازی ساختاری بر ادراک سازگار زنان از مشارکت شان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه، اثرگذار بوده است. نقش موثر زنان در این طرح ها، انکارناپذیر و توفیق در آن بدون مشارکت زنان دشوار است. توان افزایی زنان روستایی از این رو اهمیت دارد که می تواند در ایجاد چرخه های پایدار تواناساز آنان از جمله در برابری جنسیتی و افزایش درآمد موثر واقع شود. با این وجود، توجه بیش از پیش به اثرگذاری توانمندسازی با آرمان نیرومندسازی و توان افزایی زنان برای پیوستگی و افزایش مشارکت شان در پیشگیری از چالش های پیش روی، پیشنهاد می شود.
۱۴.

تاثیر رهبری تحول گرا بر تعلق خاطر کاری: نقش میانجی توانمندسازی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری تحول گرا ابعاد رهبری تحول گرا توانمندسازی ساختاری تعلق خاطر کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر تعلق خاطر کاری با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهشهای توصیفی است. جامعه آماری کلیه کارکنان شاغل در معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 200 نفر است که تعداد نمونه آماری بدست آمده 80 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه رهبری تحول گرا ارائه شده توسط رافرتی و گریفین (2004) و پرسشنامه توانمندسازی ساختاری ارائه شده توسط جایمز رومن و برتونز (2013) و پرسشنامه تعلق خاطر کاری ارائه شده توسط شاوفلی و همکاران (2006) می باشد. تحلیل داده ها با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart- PLS 3 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، مورد تایید واقع شده و براساس آن؛ رهبری تحول گرا به توانمندسازی ساختاری منجر شده و این امر بر تعلق خاطر کاری تاثیر دارد. همچنین متغیر توانمندسازی ساختاری در رابطه بین رهبری تحول گرا و تعلق خاطر کاری نقش میانجی ایفا می کند.
۱۵.

توانمندسازی سازمانی مدیران و فرماندهان ناجا: ابعاد و اعتبار سنجی بر اساس الگوی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۲
این پژوهش با مطالعه در مورد 1562 مدیر و فرمانده ناجا انجام شده است که اعضای شورای اداری استان در گستره تمامی استانها قرار داشتند و هدف اصلی آن اعتباریابی پرسشنامه توانمندسازی ساختاری برگرفته از لاسچینجر و همکاران (2001، 2004) و کاهاله و گیثر (2007) و تعیین میزان هرکدام از عوامل ششگانه آن شامل فرصت، اطلاعات، پشتیبانی (حمایت)، منابع، قدرت رسمی و قدرت غیررسمی در میان شرکت کنندگان بوده است. در این پژوهش پس از ترجمه پرسشنامه و اعتباریابی ترجمه آن و نیز جمع آوری داده ها از روش آماری وارسی اعتبار (Cross Validation ) بهره برده شده است؛ بدین منظور پاسخگویان به دو قسمت به صورت تصادفی تقسیم شدند و در مورد نمونه اول، تحلیل عامل اکتشافی و در مورد نمونه دوم، تحلیل عامل تأییدی انجام شد. علاوه بر تأیید عوامل ششگانه، میزان هر یک از عوامل و هبستگی آنها مورد تأیید قرار گرفت.
۱۶.

نقش میانجیگری توانمندسازی ساختاری بین هوش معنوی و توانمندسازی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۳
با توجه به اهمیت مقوله توانمندسازی و نیز نقش مدیران سازمان در توانمندسازی کارکنان، هدف این پژوهش بررسی نقش توانمندسازی ساختاری به عنوان متغیر میانجی بین عامل فردی هوش معنوی و توانمندسازی روانشناختی در میان مدیران ناجا است. در یافتههای پژوهش علاوه بر اینکه میزان هر یک از این عوامل به صورت میانگین و مقدار همبستگیهای بین آنها ارائه شده؛ نقش هوش معنوی در تبیین توانمندسازی روانشناختی و ساختاری به صورت مستقیم بیان شده است. علاوه بر این با توجه به میزان اثر غیرمستقیمی که هوش معنوی از طریق توانمندسازی ساختاری بر روی توانمندسازی روانشناختی دارد، میتوان استنباط کرد که توانمندسازی ساختاری به عنوان میانجی، نقش تعیین کنندهای در تبیین توانمندسازی روانشناختی ایفا کرده است.
۱۷.

بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری سطح پنج رهبری توزیعی توانمندسازی روان شناختی توانمندسازی ساختاری تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
۱۸.

رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی در معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری توزیعی توانمندسازی ساختاری توانمندسازی روان شناختی تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.