مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
رهبری سطح پنج
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
11 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای رهبری سطح پنج با استفاده از تکنیک Delphi Fuzzy است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های دانش بنیان در استان لرستان است که 30 نفر از خبرگان آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای-کوهن تایید شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسشنامه مقایسه زوجی است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در بخش کیفی، داده های کیفی بدست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و پیشایندها و پسایندهای رهبری سطح پنج شناسایی شدند. به علاوه در بخش کمی پژوهش، با استفاده از روش Delphi fuzzy تعیین اولویت پیشایندها و پسایندهای رهبری سطح پنج انجام پذیرفت و مهمترین عوامل و پیامدهای رهبری سطح پنج مشخص شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان پیشایندهای رهبری سطح پنج، مناعت طبع و بلند نظری، فروتنی و پرهیز از خودستایی، هوش هیجانی بالا و شجاعت و تهور در نوآوری به عنوان مهمترین پیشایندها و عوامل به وجود آورنده رهبری سطح پنج در سازمان های دانش بنیان است. همچنین نتایج مبین آن است که افق دید بلند برای سازمان، رهبری فروتنانه، اشاعه ژرف نگری و نکته سنجی و مربی گری، مرشدی و راهبری سازمانی از مهمترین پسایندها و پیامدهای رهبری سطح پنج در سازمان های دانش بنیان است.
طراحی و تبیین مدل رهبری سطح پنج در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل رهبری سطح پنج در سازمان های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمّی است که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های دانش بنیان در استان لرستان هستند که 30 نفر از خبرگان آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه است. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و مولفه های رهبری سطح پنج شناسایی شدند. به علاوه در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از نرم افزار Matlab و روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) مدل نهایی پژوهش تدوین و ارائه شده است. نتایج پژوهش دربرگیرنده شناسایی مولفه ها و ابعاد رهبری سطح پنج و ارائه مدل رهبری سطح پنج در سازمان های دانش بنیان است. بدین ترتیب یافته ها علاوه بر تدوین مدل رهبری سطح پنج، حاکی از شناسایی ابعاد اصلی رهبری سطح پنج، ویژگی های موقعیتی، نوع مبادله رهبر عضو، مهارت ها و ویژگی های شخصیتی و رفتاری رهبری سطح پنج است.
بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. جامعه آماری آن متشکل از همه معلمان ابتدایی استان فارس به تعداد 16264 نفر است که از این جامعه، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و براساس فرمول کوکران، نمونه ای 375 نفری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسش نامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (1386)، توانمندسازی ساختاری کردنائیج و همکاران (1394)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و تعالی سازمانی عمارلو (1396) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 96/0، 93/0، 94/0 و 91/0 به دست آمد. روایی سازه پرسش نامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار SPSS و lisrel انجام شد. نتایج نشان داد متغیر رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد، رهبری سطح پنج به واسطه توانمندسازی روان شناختی، رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد، متغیر توانمندسازی ساختاری، رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد و توانمندسازی ساختاری به واسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد. برای بهبود مستمر و تعالی سازمانی مدارس، پیشنهاد می شود مسئولان آموزش وپرورش در کنار انتخاب رهبران سطح پنج برای مدیریت مدارس، با تفویض اختیار و توانمندکردن معلمان در ساختار رسمی مدرسه، احساس شایستگی، استقلال و اثرگذاری در امور مدرسه را برای معلمان فراهم کنند.
بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
تبیین نقش واسطه ای توانمندسازی معلمان در رابطه بین رهبری سطح پنج با تمایل به انجام رفتارهای فرانقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
19 - 33
حوزه های تخصصی:
زمینه: سازمان های آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطه گری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر مهاباد (965 نفر) در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل می دادند که از میان آن ها تعداد 265 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه های رهبری سطح پنج (شریعت نژاد و همکاران، 1397)، توانمندسازی کارکنان مدرسه (Short & Rinehart, 1995) و رفتارهای فرانقشی (Organ & Konovsky, 1983) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد سه مرحله ای حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی و توانمندسازی معلمان اثر مثبت و معنی داری دارد. همچنین توانمندسازی معلمان بر رفتارهای فرانقشی آنان دارای اثر مستقیم و معنی داری بود و متغیر توانمندسازی معلمان در خصوص تأثیر سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی، دارای نقش میانجی بود.نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان بیان کرد برای ترویج رفتارهای فرانقشی در بین معلمان توجه به سبک رهبری سطح پنج و توانمندسازی آنان لازم و ضروری به نظر می رسد.
تحلیل رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
99 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه (39) و جنسیّت (مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (2007) و تعالی سازمانی عمارلو (2018) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب: 96/0 و 91/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد که: ابعاد رهبری سطح پنج دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 725/0 با تعالی سازمانی مدارس هستند و قادر به تببین 464% درصد واریانسِ متغیر تعالی سازمانی مدارس می باشند. ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیر؛ انتخاب کارکنان شایسته سپس تعیین هدف؛ فرهنگ انضباطی؛ استفاده از فناوری و بعد تراکم نیرو و جهش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر تعالی سازمانی مدارس درسطح 01/0 می باشد.