مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تغییرات آب و هوایی
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییر آب و هوایی جزء مسایل و نگرانی های قابل توجه جامعه بین المللی به شمار می رود. سازمان ملل متحد از سال 1979 این مساله را شناسایی کرده و با برگزاری دهها کنفرانس بین المللی و منطقه ای و تصویب دو سند الزام آور بین المللی به تدریج سیاست ها، خط مشی ها و تدابیر حقوقی را برای رویارویی با تغییرات یاد شده توسعه داده است. تثبیت و کاهش گازهای گلخانه ای و سازگاری با تغییرات آب و هوایی سه خط مشی ملل متحد در این باره به شمار می روند. کنوانسیون ساختاری برای خط مشی تثبیت و سازگاری و پروتکل کیوتو برای کاهش گازهای گلخانه ای تدابیر حقوقی رو به تکاملی ارائه می دهند. تصویب این اسناد بخشی قابل توجه از فقر هنجاری در رویارویی با مساله تغییرات آب و هوایی را برطرف کرده است.
عوامل مؤثر بر انتشار گازهای گلخانه ای در اقتصادهای منتخب کشورهای صنعتی و کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و توصیه های سیاستی برای ایران: رویکرد داده های پانل
حوزه های تخصصی:
انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از فعالیت های اقتصادی و مصرف انرژی های فسیلی، عامل مهمی در گرمایش جهانی است. اهمیت این موضوع در کشورهای عضو اوپک به دلیل وابستگی این اقتصادها به سوخت های فسیلی از یک سو و همچنین آسیب پذیری اقتصادی این کشورها نسبت به اجرای کنوانسیون تغییر آب و هوا و پروتکل کیوتو توسط کشورهای صنعتی در راستای کاهش مصرف سوخت های فسیلی بیشتر است. در این مقاله مهم ترین عوامل مؤثر بر انتشار گاز دی اکسیدکربن (به عنوان شاخص انتشار) در گروه کشورهای OECD، اوپک و همچنین ایران بررسی می شود. نتایج حاکی از آن است که اولاً شکل U وارون منحنی زیست محیطی کوزنتس برای کشورهای مورد مطالعه، از جمله ایران، مورد تردید است. ثانیاً نسبت ارزش افزوده تولیدات کارخانه ای به GDP (شاخصی از توسعه صنعتی)، نسبت تجارت به GDP (شاخصی از اندازه تجاری و باز بودن اقتصاد)، و شدت انرژی (شاخصی از کارایی مصرف انرژی) از عوامل کلان توضیح دهنده انتشار به شمار می آیند. با توجه به یافته های تحقیق، توصیه های سیاستی برای اقتصاد ایران در سه حوزه صنعت، تجارت و مصرف انرژی ارائه می شود.
تحلیل تغییرپذیری وضعیت گردشگری شهرهای واقع در اطراف دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت صنعت گردشگری، علاوه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، عوامل محیطی نیز نقش مهمی را در توسعه گردشگری و هم چنین جذب گردشگر ایفا می کنند. تغییرات اقلیمی می تواند بر چگونگی انتخاب مقصد از سوی گردشگران تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. دریاچه ارومیه یکی از پدیده های نادر جهانی بوده و از قابلیت های فراوانی برای ارائه الگویی موفق از گردشگری پایدار برخوردار است. در این مطالعه به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر پتانسیل های توریستی شهرهای واقع در دریاچه ارومیه با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی پرداخته می شود. با شناخت این توانمندی ها و محدودیت ها، برنامه ریزی برای گردشگری استان روند بهتری به خود می گیرد، که بهبود بخشیدن به این روند می تواند هم به پیشرفت بعد گردشگری و هم به بعد اقتصادی منطقه به گونه مستقیم و غیر مستقیم کمک نمایید. جهت اولویت بندی شهرهای مورد مطالعه از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که: بدنبال بحران زیست محیطی و پسروی آب دریاچه ارومیه شاهد کاهش جذابیت مناطق مورد توجه گردشگری فعلی و جابجایی مکانی اولویت های گردشگری به جنوبی ترین مناطق شهری دریاچه ارومیه به ترتیب شامل شهرستان های بوکان، تکاب و شاهین دژ می باشیم.
بررسی تغییرات شاخص اقلیم گردشگری (T.C.I) در استان اصفهان دوره زمانی (2005 -1976)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به رابطه تنگاتنگ گردشگری و تغییرات اقلیمی، سازمان های گردشگری، ضروری است تا در برنامه ریزی ها و طراحی های آینده خویش پتانسیل تأثیرات تغییر اقلیم را در این ارتباط مدنظر قرار دهند. در این پژوهش بمنظور تعیین روند تغییرات شاخص اقلیم گردشگری استان اصفهان جهت برنامه ریزی و توسعه گردشگری، داده های مورد نیاز از سایت هواشناسی طی دوره آماری (2005-1976) استخراج و سپس با میانگین گیری ماهیانه و فصلی، داده ها به دو دوره 15 ساله تقسیم گردید. در ادامه با استفاده از شاخص T.C.I تحلیل ها برای تک تک فصول انجام شد. این شاخص از شرایط غیر قابل تحمل تا شرایط ایده آل برخوردار می باشد. نتایج به دست آمده جهت پهنه بندی و مشخص نمودن میزان تغییرات به محیط GIS فراخوانی و نقشه ها ترسیم گردیدند. نقشه ها حاکی از آن است که در فصل زمستان، دوره دوم نسبت به دوره اول با کاهش شرایط قابل قبول در غرب استان و افزایش شرایط خوب و خیلی خوب در مرکز و شرق استان مواجه بوده است. در فصل بهار شرایط خیلی خوب که در دوره اول محدوده بسیار کوچکی از غرب استان را در برگرفته در دوره دوم در محدوده استان مشاهده نمی گردد و شرایط عالی در دوره دوم افزایش یافته و شرایط ایده آل کاهش یافته است. شرایط خوب در دوره دوم در فصل تابستان در استان وجود نداشته و بر شرایط ایده آل و عالی در استان افزوده شده و از شرایط خیلی خوب در شرق استان کاسته شده است. در فصل پاییز با کاهش شرایط خوب طی دوره دوم در غرب استان بر دیگر شرایط به خصوص شرایط عالی در گستره اصفهان افزوده شده است. اما آزمون t-test ایستگاه نمونه اصفهان نشان دهنده آن است که شرایط اقلیم گردشگری در فصول (زمستان، بهار و پاییز) دچار تغییر نشده و تنها در فصل تابستان شرایط تغییر کرده است.
اقتصاد سبز: گامی به سوی تحقق توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از محیط زیست یکی از نگرانی بزرگ جامعه بین المللی است. به منظور حفاظت از منابع طبیعی تجدید ناپذیر و رعایت حقوق نسل های فعلی و آینده موضوع توسعه پایدار مورد توجه دولت ها و سازمان های بین المللی قرار گرفت. توسعه پایدار در صدد ایجاد تعادل و مصالحه بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. رویکرد سنتی اقتصاد قهوه ای و استفاده حداکثری از منابع طبیعی بدون توجه به حقوق نسل های آینده موجب تخریب و آلودگی محیط زیست می شود. در مقابل اقتصاد سبز نه تنها پاسخی به چالش های پیش روی جامعه جهانی محسوب می شود بلکه تحقق توسعه پایدار را تسهیل می نماید.
در این تحقیق مفهوم، ماهیت حقوقی اقتصاد سبز و نقش آن در تحقق توسعه پایدار مورد بررسی قرار گرفته است. ضمن توصیف اقدامات جامعه بین المللی جهت حفاظت از محیط زیست به تحلیل اقتصاد سبز و نقش حیاتی آن در نیل به توسعه پایدار پرداخته شده است.
امروزه دیگر نمی توان به توسعه پایدار به عنوان یک انتخاب نگریست بلکه به عنوان یک تعهد است که تمام بازیگران دولتی و غیر دولتی باید برای نیل به توسعه پایدار تمامی مساعی خود را جهت گذار به اقتصاد سبز بکار بندند. توجه به سرمایه های طبیعی برای هر جامعه ای با ارزش است و وجود برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در پرتو اقتصاد سبز، رشد و رفاه احتماعی را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.
بررسی تاثیر بلندمدت و کوتاه مدت تغییر متغیرهای آب و هوایی بر عملکرد پنبه آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوایی، از مهمترین موضوعات در جهان بوده و اهمیت آن در بخش کشاورزی بیشتر از بخش های دیگر است، لذا در تحقیق حاضر به بررسی اثرات متغیرهای آب و هوایی بارش و دما به همراه متغیرهای فیزیکی کود، بذر، نیروی کار و ماشین آلات بر عملکرد محصول استراتژیک پنبه آبی در ایران پرداخته شد. در این پژوهش از داده های ترکیبی (پنل) و از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) برای برآورد مدل استفاده گردید. نتایج نشان داد که در بلندمدت متغیر دما تا قبل از دمای آستانه بازگشت، اثر مثبت و بعد از آن اثر منفی بر عملکرد پنبه آبی دارد که این دمای آستانه طبق نتایج و محاسبات 29/17 درجه بدست آمده است. همچنین کشش متغیر آب و هوایی دما در بلندمدت معادل 21/0 بدست آمده است؛ یعنی، با فرض ثابت بودن سایر شرایط چنانچه میانگین متوسط دمای سالانه ایران یک درصد افزایش یابد، آنگاه میانگین عملکرد پنبه آبی ایران در طول دوره مورد بررسی 21/0 درصد افزایش خواهد یافت. در برآورد مدل کوتاه مدت نیز ضریب تصحیح خطا [ecm(-1)]، معادل 46/0- بدست آمده که نشان میدهد در هر دوره، متغیرهای مدل به مقدار 46/0 واحد به سمت تعادل بلندمدت همگرا میشوند. در نهایت، پیشنهاد میشود برای جلوگیری از افزایش دما از دخالت انسانها در طبیعت (مانند از بین بردن مراتع و جنگلها) جلوگیری کرده و برای مقابله با افزایش دما نیز توصیه میشود از واریته های مقاوم به دما و یا تغییر الگوی کشت استفاده شود.
سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی و نقش آن در امنیت غذایی خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی اثرات زیادی بر معیشت خانوارهای کشاورز دارد که امنیت غذایی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. هدف این مطالعه بررسی روش های سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی، همچنین نقش آن در امنیت غذایی خانوارهای روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه بوده است. جامعه آماری شامل خانوارهای کشاورز شهرستان پلدختر (9431 N= ) بوده که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه (ساختاریافته و بدون ساختار) می باشد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، ضریب همبستگی V کرامر و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج یافته ها نشان می دهد 97 درصد از خانوارهای مورد بررسی، آگاه بودند که تغییرات آب و هوا روی داده و اثرات زیادی بر روی تولید محصولات کشاورزی آنها داشته است. از میان اثرات تغییرات آب و هوایی، خشکسالی و سیل، و در مورد آثار احتمالی این تغییرات، کاهش سطح زیرکشت محصولات مهم ترین تقش را در ناامنی غذایی کشاورزان داشته است. در رابطه با روش های سازگاری، یافته ها نشان داد کشاورزانی که از چندین روش سازگاری استفاده نموده اند در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب کمتری دیده اند. در زمینه امنیت غذایی بررسی یافته ها نشان داد که 53 درصد خانوارها برای تامین مواد غذایی خود مشکلی نداشته اند؛ 32 درصد به مواد غذایی دسترسی داشته ولی کیفیت این مواد غذایی در حد پایینی بوده است؛ 11 درصد از پاسخگویان معتقد بودند که برای تامین مواد غذایی خانواده خود دچار نگرانی بوده اند، همچنین 3 درصد پاسخگویان معتقد بودند که در بعضی از روزها از سه وعده غذایی، به یک یا دو وعده غذایی دسترسی داشته اند. در مجموع می توان گفت، خانوارهایی که نسبت به تغییرات آب و هوا آسیب پذیر تر بودند دچار ناامنی غذایی بالاتری نیز بودند.
باز سازی اقلیمی حوضه دشت ارژن فارس با استفاده از مطالعات رسوبشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازسازی آب و هوای دیرینه با استفاده از روش های مطالعاتی گوناگون به عنوان یکی از شاخه های علم اقلیم شناسی دارای اهمیت فراوانی است بدین منظور مغزه ای به طول 960 سانتیمتر از تالاب دشت ارژن توسط پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علم جوی برداشته شد و مورد بررسی های رسوب شناختی قرار گرفت. در ابتدا ضریب مغناطیسی تمامی مغزه ها براساس دستگاه سنجش ضریب مغناطیسی با فواصل یک سانتی متر اندازه گیری شد و سپس آنالیزهای پایه رسوب شناختی شامل مطالعات دانه بندی به روش لیزری و مطالعات اندازه گیری کربنات کلسیم و اندازه گیری مواد آلی صورت گرفت. در نهایت چهار نمونه گیاهی برای تعیین سن در طول مغزه انتخاب و جهت تعیین سن به آزمایشگاه کربن 14 لهستان ارسال گردید و مشخص شد مطالعه انجام گرفته حدود 15000 سال گذشته را در بر می گیرد. با کنار هم گذاشتن مجموعه داده ها می توان 5 دوره کلی آب و هوایی را نشان داد. در دوره اول از 15 هزار سال گذشته تا حدود 13 هزار سال شرایط آب و هوایی سردتر و بسیار مرطوب تر شده که حکایت از اتمام دوره یخبندان و شروع دوران بین یخچالی دارد. در دوره دوم از 13 هزار سال تا حدود 11 هزار سال شرایط اقلیمی ازدوره قبل کمی گرمتر بوده است. دوره سوم از 11 تا 9 هزار سال قبل که به دلیل نوسانات زیاد، دوران گذار نامگذاری گردید. دوره چهارم از 9 هزار سال قبل تا 7000 سال قبل دوران سردتری بوده است. سرانجام دوره پنجم از 7000 سال قبل به بعد شرایط اقلیمی الگوی امروزی را پیدا کرده است وتاکنون حفظ شده است. این دوره به طور عموم دوران گرم تر و خشک تری نسبت به گذشته بوده است.
مسئولیت بین المللی خسارات ناشی از تغییرات آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق تطبیقی جلد ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
92 - 111
حوزه های تخصصی:
مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی، یکی از موضوعات حقوقی مهمی است که در تنظیم روابط بین دولت ها بسیار مؤثر است. ارزیابی مختصر و اجمالی حاضر از وضعیت حقوقی غالب در خصوص مسئولیت بین المللی ناشی از تغییرات آب و هوایی در حقوق بین الملل نشان می دهد، اگر چه شمار قابل توجهی از معاهدات بین المللی تأسیس رژیم مسئولیت بین المللی ناشی از تغییرات آب و هوایی را به عنوان یک رژیم خود بسنده الزامی می داند، لیکن رژیم مذکور هنوز ایجاد نشده است و باید از قواعد عام مسئولیت بین المللی دولت در این زمینه استفاده کرد. در این رابطه مفهوم ایراد خسارت به محیط زیست در حقوق بین الملل آشکارا شناسایی شده است. حقوق بین الملل و حقوق داخلی در زمینه مسئولیت خسارات ناشی از تغییرات آب و هوایی نیازمند تکامل هستند اما این عدم تکامل مانع از برقراری رژیم مسئولیت بین المللی دولت ناشی از تغییرات آب و هوایی نمی تواند باشد. استفاده از قواعد عام مسئولیت بین المللی دولت و عزم جامعه بین المللی در ایجاد مسئولیت بین المللی دولت برای جلوگیری از خسارات همگانی تغییرات آب و هوایی، می تواند نقطه شروعی برای ایجاد رژیم های خاص در این زمینه باشد.
از مسئولیت حقوقی دولت ها تا مسئولیت اخلاقی آن ها در زمینه مقابله با تغییرات آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
105 - 133
حوزه های تخصصی:
امروزه برای حل مشکل انتشار گازهای گلخانه ای، رژیم حقوقی تغییرات آب وهوایی، شامل کنوانسیون ساختاری، پروتکل کیوتو و توافق پاریس با تعهداتی در راستای کاهش تدریجی انتشار این گازها شکل گرفته است. به دلیل فقدان قواعد خاص در زمینه مسئولیت بین المللی در این رژیم، حقوق عام مسئولیت بین المللی بر هرگونه نقض تعهدات معاهده ای و جبران خسارت مربوطه قابلیت اعمال دارد. مسئله این است که آیا این حقوق عام از کارآمدی لازم در حوزه تغییرات آب و هوایی برخوردار است؟ این نوشتار نشان می دهد حقوق عام مسئولیت دولتی در زمینه قابلیت انتساب، به دلیل عدم وجود قطعیت در سببیت، قادر به اثبات انتساب نیست و به دلیل فقدان تعهد در زمینه ممنوعیت مطلق انتشار گازهای گلخانه ای، ناتوان از اثبات نقض تعهد است. همچنین، نظام مذکور به دلیل خروج موضوعی مسئله خسارت از معاهدات مربوطه، بالأخص در توافق پاریس، قادر به حل مسئله جبران خسارت نیز نیست. لذا مسئولیت بین المللی دولت در زمینه تغییرات آب و هوایی با ناکارآمدی در ایفاء کارکردهای خود مواجه است. برای جبران این ناکارآمدی، روندهای اخیر به سمتی است که در کنار مسئولیت حقوقی دولت ها، به تدریج مسئولیت اخلاقی آن ها با محوریت کاهش مصرف انرژی نیز مورد توسل واقع می شود.<br />
چالش های نوین صلح و امنیت بین المللی ناشی از تغییرات آب و هوایی
امروزه تغییرات آب و هوایی جزء مسائل و نگرانی های قابل توجه جامعه بین المللی به شمار می رود، که نه تنها عوامل زیست محیطی بلکه جوامع بشری را با خطر مواجه ساخته است. در این جستار در پی آن هستیم تا پدیده تغییرات آب و هوایی و آثار و پیامدهای ناشی از آن را بر صلح و امنیت بین المللی بررسی نمائیم. آثار تغییرات آب و هوایی به مقوله های زیست محیطی محدود نمانده و ارتباط این تغییرات با صلح و امنیت بین المللی و در نتیجه امنیت انسانی را پیش کشیده است که نیاز به دخالت نظام حقوق بین الملل برای رویارویی با این پدیده را آشکار می سازد؛ امری که می تواند تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی بر ماده 39 منشور ملل متحد به شمار آید. از این رو شورای امنیت به موجب فصل هفتم به ویژه مواد 40، 42 و 43 می تواند تصمیماتی را اتخاذ نماید که طبق ماده 25 منشور برای دولت های عضو الزام آور باشد. در نتیجه مسئله تغییرات آب و هوایی باتوجه به پیامدهایی که در سطح داخلی و بین المللی به دنبال دارد، تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی می شود و عدم مسئولیت بین المللی دولت ها در نهادینه سازی مسئولیت کیفری و تخریب محیط زیست درخصوص طرح این مسئله، ناشی از انتقاداتی است که بر پیکره قدرت و سیاست در عرصه بین المللی وارد می شود.
تبیین سازه های روانی مؤثر بر درک خطر مروجان و کارشناسان ترویج کشاورزی استان خوزستان نسبت به تغییرات آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
199 - 212
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب وهوایی می تواند تولید محصولات کشاورزی و دسترسی به مواد غذایی را به خطر اندازد. سازگاری، گزینه ای مناسب برای کاهش آسیب پذیری نسبت به اثرات منفی تغییرات آب وهوایی است. ترویج کشاورزی به عنوان یک منبع اطلاعات و منبع مشاوره کشاورزان، سازگاری با تغییرات آب وهوایی را تحت تأثیر قرار می دهد. مروجان و کارشناسان کشاورزی از دست اندرکاران اصلی آموزش کشاورزان در مورد نحوه سازگاری هستند. با این حال اگر کارشناسان مسئله ای را به عنوان خطر درک نکنند، در مقابله با آن اقدامی نخواهند کرد. لذا هدف این تحقیق بررسی میزان درک خطر کارشناسان ترویج و عوامل موثر بر آن در رابطه با تغییرات آب وهوایی بود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی جمع آوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، 400 نفر از مروجان و کارشناسان ترویج استان خوزستان بودند که از میان آنان نمونه ای 240 نفری بر اساس جدول کرجسی- مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردید. نتایج نشان داد، درک خطر مروجان و کارشناسان ترویج، رابطه آماری معنی داری با اعتماد به رسانه ها، نگرش های زیست محیطی، مسئولیت-پذیری، اثربخشی درک شده و فاصله روانی دارد. همچنین متغیرهای اعتماد به رسانه ها و متخصصان، نگرش های زیست محیطی و مسئولیت-پذیری به طور مثبت و متغیر اثربخشی به طور منفی درک خطر را تحت تأثیر قرار می دهند..
شناسایی سازه های مؤثر بر رفتارهای سازگاری کشاورزان گندم کار تحت شرایط تغییرات آب و هوایی (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
39 - 56
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی و پیامدهای آن، چالش های مهمی را بر بخش کشاورزی تحمیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازه های مؤثر بر رفتارهای سازگاری کشاورزان گندم کار شهرستان کرمانشاه در مواجهه با تغییرات آب و هوایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان گندم کار شهرستان کرمانشاه به تعداد 30000 نفر بود که 380 نفر از آن ها براساس جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . برای انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه آماری بهره گرفته شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد (89/0-54/0). نتایج نشان داد که متغیّرهای سودگرایی، نگرانی و دغدغه، خودکارآیی، اِدراکِ خطر، باور و متغیّر دانش با تأثیرگذاری بر متغیّر فعالیت ها و شیوه های تولیدی در مزرعه توانستند 38 درصد از تغییر پذیری متغیّر فعالیت ها و شیوه های تولیدی در مزرعه را تبیین کنند. همچنین متغیّرهای نگرانی و دغدغه، باور و دانش بر مدیریت مالی مزرعه تأثیرگذار بودند و این متغیّرها توانستند 22 درصد از تغییر پذیری مدیریت مالی مزرعه را تبیین کنند. ازطرفی متغیّرهای نگرانی و دغدغه، خودکارآیی، باور و دانش با تأثیرگذاری بر بیمه و برنامه های دولتی توانستند 25 درصد از تغییر پذیری بیمه و برنامه های دولتی را تبیین کنند.
برآورد هزینه اجتماعی کربن در ایران: مفاهیم و نتایج مدل DICE-2016R و رویکردهای جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی هزینه اجتماعی کربن ( SCC ) به عنوان یکی از مهمترین موضوعات برای فهمیدن و به کارگیری سیاست های تغییرات آب و هوایی، در ایران با استفاده از اطلاعات اقتصادی دوره زمانی 1390-1395 است. این مفهوم نشان دهنده هزینه های اقتصادی ناشی از انتشار یک تن کربن اضافه است. در این مطالعه از سه رویکرد برای بررسی موضوع و مقایسه نتایج استفاده شده است؛ این رویکردها شامل استفاده از مدل پویای تعادل عمومی اقتصادی- محیط زیستی( DICE-2016R )، شاخص های بانک جهانی و ترازنامه انرژی، بررسی میزان سال های عمر از دست رفته است. در بررسی مدل پژوهش از چند سناریو شامل بررسی اثر نرخ تنزیل، تحلیل میانگین سال های عمر از دست رفته و کشش سرمایه استفاده شده است. نتایج برآورد مدل پژوهش نشان می دهد که هزینه اجتماعی کربن سالانه در ایران به میزان 513891.232 ریال بر تن CO 2 در سال 1395 برای دوره ی منتهی به سال1400 است. همچنین نتایج بیان گر این مطلب است که در پی اجرای سیاست های کنترل انتشار کربن، تولید و مصرف در دوره های اولیه کاهش می یابد و با جایگزینی تکنولوژی روند صعودی پیدا می کند. نکته مهم مقاله این است که استفاده از روش سال های عمر از دست رفته نتایج قابل اتکاتری نسبت به سایر روش ها به دست می دهد.
واکاوی تغییرات مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه ناحیه خزری طی دوره آماری 1966-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از عناصر و فرایندهای اصلی اقلیم هر منطقه است که در برنامه ریزی های شهری و روستایی، مکان یابی صنعتی، معماری، کشاورزی، صنایع، و ... نقش تعیین کننده دارد. ازاین رو، در تحقیق حاضر تلاش شده است تا مقدار، فراوانی، و شدت بارش های سالانه ناحیه خزری ارزیابی شود. بدین منظور، از داده های روزانه 385 ایستگاه همدید، اقلیم شناسی، و باران سنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاه های باران سنجی وزارت نیرو طی بازه زمانی ۱۹۶۶-2016 استفاده شده است. با برازش مدل رگرسیون خطی به روش پارامتری، روند مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش که در دیگر مطالعات مشهود نبوده است بیانگر این است که میانگین بارش سالانه و فراوانی آن به ترتیب در 4/61درصد و 1/47درصد از پهنه دارای روند افزایشی است. شدت بارش سالانه در همه پهنه دارای رفتار ایستاست. روند ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه نشان داد که گستره تحت حاکمیت روند ایستا بیشتر است؛ به طوری که در همه خط ساحلی و بخش هایی از ارتفاعات البرز توزیع بارش در گذر زمان در طی فصل های مختلف سال تغییری نکرده است. بخش های شرقی ناحیه، ارتفاعات البرز (جنوب دریای خزر)، بخش هایی از ارتفاعات البرز غربی، و بخش بسیار کوچکی از غرب ناحیه روند کاهشی در ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه دیده می شود.
راهکارهای مقابله با تاثیرات تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای بر محیط زیست ایران از منظر حقوق بین الملل و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت کلیدی محیط زیست در ارتقا کیفی حیات بشری، پرداختن به دغدغه های محیط زیستی که موجبات نگرانی بین المللی را فراهم نموده از ضرورت برخوردار گردیده است. بدون تردید یکی از مقوله هایی که باعث تنزل کیفیت محیط زیست گردیده تغییرات آب و هوایی گازهای گلخانه ای است. لذا در این نوشتار به بحث پیرامون دلایل و پیامد های تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای و اقدامات بین المللی جهت مقابله با آن ها پرداخته شده است. در سطح بین المللی مهم ترین این فعالیت ها تصویب دو سند بین المللی تحت عنوان کنوانسیون کلیات تغییرات آب و هوا و پروتکل کیوتو هستند که راهکارهای مناسبی در خصوص کاهش گازهای گلخانه ای و انطباق را ارائه نموده اند. با توجه به اهمیت کاهش تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای ایران نیز به این دو سند حقوقی بین المللی پیوسته است و در راستای انجام تعهداتش نسبت به تاسیس دفتر طرح ملی تغییر آب و هوا اقدام و تا به حال نسبت به تهیه و ارائه دو گزارش ملی در این زمینه اقدام نموده است. از آن جا که تغییرات آب و هوایی تهدیدی بزرگ برای سلامت محیط زیست و حیات بشری به شمار می رود لذا تعهد جامعه بین المللی در خصوص مقابله با این پدیده نوعی از تعهدات ارگاامنسی محسوب و ضرورت پرداختن به این بحث را دو چندان می سازد.
دیالکتیکِ فضاهای معنایی؛ فهمِ تجربه ی حضورِ فیس بوکیِ سوژه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
91 - 120
حوزه های تخصصی:
ما در پژوهش حاضر به دنبال مطالعه ی فهمِ تجربه ی حضورِ سوژه های مجازی در فضای فیس بوک هستیم. برای نیل به این هدف، از روش نظریه ی داده بنیاد و به طور خاص نسخه ی گلیزریِ آن(نسخه ی کلاسیک) استفاده کرده ایم. نمونه ی مورد بررسی ما 17 نفر از کنشگران مجازیِ فیس بوک بوده اند که با استفاده از مصاحبه ی عمیق ساخت نیافته با آن ها مصاحبه انجام داده ایم. بر اساس یافته های پژوهش می توانیم بگوییم که 6 مقوله ی عمده شامل رهایی بخشی مجازی، فرمِ مجازیِ معنای کنشِ عینی، شکل بندی فانتزی، لذت مصرف و تهدیدِ کنترل، تعاملات فضایی کنش و تکثیرِ سیالیتِ ترس در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و همچنین در ارتباط با «مجازی شدنِ معنا» به مثابه ی مقوله ی مرکزی تجربه ی سوژه های فیس بوکی را مفصل بندی می کنند. با برقراری ارتباط بین این مقوله ها در مرحله ی کدگذاری نظری، دیاگرام نظری را کشف و ارائه داده ایم. بنیاد این دیاگرام نظری، وجودِ درهم تنیدگی شدید بین فضای مجازی و فضای واقعی در تجربه های حضورِ فیس بوکیِ سوژه-های مجازی است؛ به گونه ای که می توان از این مسئله با عنوان «دیالکتیکِ فضاهای معنایی» یاد کرد.
شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر تنش های گرمایی در ناحیه خزری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تنش گرمایی توسط شاخص های (pHSI) و فشار فیزیولوژیک (pPhS) در ناحیه خزری در دهه های آتی (۲۰۲۰-۲۰۴۰) مبتنی بر نتایج مدل های گردش کلی و منطقه ای و تحت سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین دول تغییر اقلیم می باشد. به منظور ارزیابی شاخص های فشار فیزیولوژیک دمایی در آینده از داده های مدل GFDL-ESM2M مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی با استفاده از مدل RegCM و بر اساس سه سناریو نشانگر خط سیر غلظت گازهای گلخانه ای (RCP) استفاده شده است. مقایسه آماری بین دمای شبیه سازی شده با مشاهداتی (۲۰۱۷-۱۹۹۷) در ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که ضریب تعیین محاسبه شده در متوسط تمامی ایستگاه ها بزرگتر از ۹۳/۰ است و متوسط شاخص میانگین اریب خط (MBE) در تمامی ایستگاه ها کمتر از ۲ می باشد که نشان از عملکرد مناسب مدل در شبیه سازی متغیرهای مورد مطالعه می باشد. نتایج نشان می دهد که در فصول پاییز و بهار وضعیت استرس گرمایی به شکل جزئی و ملایم تغییر پیدا کند. وضعیت شاخص در دوره پایه (۲۰۱۷-۱۹۹۷) برای این دو فصل فاقد تنش گرمایی بوده است. برای فصل تابستان در تمامی ایستگاه ها استرس گرمایی شدید وجود خواهد داشت. این شاخص برای فصل زمستان استرس سرمایی جزئی را برای دهه های آتی نشان می دهد. بطور کلی بیشترین تغییر در وضعیت تنش گرمایی مربوط به ایستگاه گرگان خواهد بود. شاخص فشار فیزیولوژیک نیز نشان می دهد که در دهه های آتی نیز در فصل زمستان در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه فشار ملایم سرمایی وجود خواهد داشت. در بهار شاخص فشار فیزیولوژیک خنثی (فشار جزئی) و پاییز فشار سرمایی جزئی خواهد بود و در فصل تابستان شاخص فشار فیزیولوژیک فشار گرمایی شدید را نشان می دهد. بطورکلی تغییرات اقلیمی منجر به تشدید تنش های حرارتی در دوره گرم سال در منطقه مورد مطالعه خواهد شد.
سازگاری با تغییرات آب و هوایی در میان کشاورزان روستاهای شهرستان باغملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی به یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالش های بشر تبدیل شده است و به طور فزاینده ای بر وضعیت معیشت همه افراد تأثیر می گذارد، اما فقرا و گروه های حاشیه نشین، به ویژه زنان روستایی، در معرض شوک های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بزرگتری قرار دارند. از این رو جنسیت می تواند مؤلفه مهم برای درک تأثیرات تغییرات آب و هوا و پاسخ به آن باشد بنابراین نیاز به تحقیق درباره خطرات درک شده و سازگاری با تغییرات آب و هوایی از دیدگاه زنان و مردان وجود دارد. این مطالعه با استفاده از یک رویکرد کیفی به بررسی ادراکات و سازگاری با تغییرات آب و هوایی در میان کشاورزان زن و مرد پرداخته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کشاورزان شهرستان باغملک استان خوزستان بوده است. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 18 کشاورز مرد و 15 کشاورز زن که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفت. نتایج نشان داد کشاورزان همه تأیید نمودند که تغییرات آب و هوایی در منطقه ی آن ها رخ داده است. کشاورزان زن و مرد در دانش و ادراک تغییرات آب و هوایی به طور قابل توجهی متفاوت نبودند، اما در پذیرش اقدامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی تفاوت جنسیتی وجود داشته است. از اقدامات اصلی که توسط کشاورزان انجام شده تغییر نوع محصول و کشت و استفاده از کودهای سبز و حیوانی بود که توسط هر دو گروه زن و مرد انجام داده می شد اما رفتاری مثل استفاده از آبیاری تحت فشار (قطره ای و بارانی) فقط توسط مردان انجام می شد. بنابراین مردان احتمال بیشتری وجود دارد که فناوری های جدید برای حفاظت از آب و افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت های کشاورزی را اتخاذ کنند. اطلاعات به دست آمده از این پژوهش، می تواند به عنوان گام مهمی در راستای توسعه سیاست ها و تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
موانع و الزامات سازگاری کشاورزان مناطق کوهستانی با تغییرات آب و هوایی، نمونه موردی: بخش پاپی از توابع شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیت آمیز روش های سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرم آباد می باشد (2346 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدی تر بوده اند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساخت های محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجسته ترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونی ها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژی های سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاست های سازگاری مناسب منطقه ای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.