حسین معجونی

حسین معجونی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

تحلیل رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری سطح پنج تعالی سازمانی رایطه کانونی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه (39) و جنسیّت (مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (2007) و تعالی سازمانی عمارلو (2018) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب: 96/0 و 91/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد که: ابعاد رهبری سطح پنج دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 725/0 با تعالی سازمانی مدارس هستند و قادر به تببین 464% درصد واریانسِ متغیر تعالی سازمانی مدارس می باشند. ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیر؛ انتخاب کارکنان شایسته سپس تعیین هدف؛ فرهنگ انضباطی؛ استفاده از فناوری و بعد تراکم نیرو و جهش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر تعالی سازمانی مدارس درسطح 01/0 می باشد.
۲.

بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری دیجیتال توانمندسازی روانشناختی عملکرد خلاقانه معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیّر و متحوّل امروزی، جهت مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلّمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیّت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند. با توجه به اهمیت و ضرورت عملکرد خلاقانه معلّمان و مدیران، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان انجام شده است. روش: روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلّمان مقطع ابتدایی منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1610 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری دیجیتال (ULUTAŞ & ARSLAN, 2017)، توانمندسازی روان شناختی (Spreitzer, 1995) و عملکرد خلاقانه (Oldham & Cummings, 1996) استفاده شد یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که: رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و توانمندسازی روان شناختی معلّمان است؛ توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه معلّمان است؛ همچنین رهبری دیجیتال به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلّمان است. نتیجه گیری: درنهایت برای این که سازمان های آموزشی و مدارس بتوانند همگام با تغییرات نوآورانه و پیشرفت های محیط دیجیتال محور واکنش مناسبی داشته باشند، باید با استفاده از سبک رهبری دیجیتال، استرس معلّمان در ارتباط با اشتباهات احتمالی برای بیان ایده ها و نظرات متنوّع و جدید را از بین برده و از این طریق باعث افزایش عملکرد خلاقانه معلّمان شوند.
۳.

بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری سطح پنج رهبری توزیعی توانمندسازی روان شناختی توانمندسازی ساختاری تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
۴.

تحلیل رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی معلمان

کلیدواژه‌ها: مدیریت استعداد سرمایه اجتماعی ابعاد همبستگی کانونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان ابتدایی ناحیه 1 شیراز به تعداد 3000 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 341 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه مدیریت استعداد اوهلی (2007) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب، 95/0 و 92/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مدیریت استعداد دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 788/0 با سرمایه اجتماعی هستند و ابعاد مدیریت استعداد قادر به تببین 45 درصد واریانسِ متغیر سرمایه اجتماعی هستند. ابعاد جذب و استخدام نیروی مستعد؛ شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد؛ توسعه استعداد؛ ایجاد و حفظ روابط مثبت و بعد نگهداری استعداد، دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر سرمایه اجتماعی در سطح 01/0 است.
۵.

بررسی رابطۀ رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه به واسطۀ نقش میانجی پنهان سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری استثماری پنهان سازی دانش عملکرد نوآورانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه، به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش است. جامعه پژوهش را معلمان ناحیه دو شیراز به تعداد 1945نفر تشکیل می دهند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 319 معلم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری استثماری اشمید و همکاران (2019)، پنهان سازی دانش کانلی و زویگ (2015) و عملکرد نوآورانه هوانگ و لی (2018) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 97/0، 94/0 و 92/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد رهبری استثماری رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ پنهان سازی دانش نیز رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ رهبری استثماری به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش رابطه غیرمستقیم، منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه دارد. درنهایت برای ارتقای خلاقیت و عملکرد نوآورانه، به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود با انجام مصاحبه دقیق و تخصصی و همچنین بررسی رزومه کاری افرادِ متقاضی مدیریت مدارس، اطمینان حاصل کنند برای مدارس مدیری انتخاب می شود که خصایص رهبری استثماری را نداشته باشد و مدیران مدارس نیز با برقراری ارتباطات باز و تعامل صمیمانه با معلمان خود، احساس امنیت را برای به اشتراک گذاشتن دانش در آنها ایجاد کنند.
۶.

بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان به واسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسداد سازمانی رهبری زهرآگین سکوت سازمانی فرسودگی شغلی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۸
در پژوهش حاضر هدف بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان بواسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی است. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش، معلّمان ناحیه سه شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفیِ نظام دار و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 324 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری زهرآگین اشمیت[1] (2008)، انسداد سازمانی گیبنی و همکاران [2](2009)، سکوت سازمانی دیمیترس و وکولا[3] (2007) و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون[4] (1981) استفاده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگوی معادله های ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که متغیرهای رهبری زهرآگین، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارند. همچنین، رهبری زهرآگین با نقش میانجی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارد. یافته های پژوهش نشان داد که وجود رهبران زهرآگین در رأس سازمان های آموزشی و مدرسه ها باعث انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و در نهایت، فرسودگی شغلی معلّمان می شود.   [1] Schmidt [2] Gibney et al [3] Dimitris & Vakola [4] Maslach & Jackson
۷.

بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایۀ مدارس ابتدایی ایران

کلیدواژه‌ها: مدارس ابتدایی کلاس های چندپایه راهبردهای تدریس تدریس اثربخش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف از انجام این پژوهش، بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی بوده است. با توجّه به اینکه در کلاس های چندپایه، سطوح تحصیلی دانش آموزان متفاوت است، به استراتژی های یاددهی-یادگیری گوناگون نیاز است تا تدریس موثر واقع شود. روش پژوهش حاضر، کیفی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی است. ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقاله های علمی-پژوهشی و سایر مقاله ها، کتاب ها، در حوزه تدریس در کلاس های چندپایه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر کودکی با توانایی، نیاز و ویژگی های منحصر به فردی برای یادگیری وارد کلاس می شود. این بدین معناست که معلّم نیازمند تدوین و اجرای راهبردهای تدریسی است که وی را قادر به پرداختن به نیازها، ظرفیت ها، علائق و توانمندی های هر یک از کودکان کند. شناخت دانش آموزان زمان بر است، امّا یک معلّم کلاس درس چند پایه می تواند کاری کند که کلاس درس برای یادگیری دانش آموزان منحصر به فرد شود؛ در این راستا راهبردها، رویکردها و نکات موثر بی شماری وجود دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: استفاده از محتوای مناسب و انعطاف پذیر، استفاده از یادگیری متناسب با سرعت هر یک از دانش آموزان، توجّه بیشتر به دانش آموزانی که نیاز به آموزش ویژه دارند، تدریس به همه گروه ها با یکدیگر، تدریس به یک پایه در حالی که پایه های دیگر مستقلانه در حال فعالیت هستند، تدریس یک موضوع به تمامی پایه ها با سطوح سختی متفاوت، تدوین فعالیت برای گروه هایی که به آن ها تدریس نمی شود و ... .
۸.

تأثیر هوش موفق در عملکرد خلاقانه با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش موفق خودکارآمدی عملکرد خلاقانه معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۹۵
سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیر و متحول امروزی برای مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبه رو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش موفق در عملکرد خلاقانه با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان انجام شده است. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش، معلمان ناحیه چهار شیراز به تعداد 1890 نفر بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 318 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های هوش موفق گریگورنکو و همکاران (2002)، خودکارآمدی ریگز و نایت (1994) و عملکرد خلاقانه الدهام و کامینگز (1996) استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی ابزارها، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک تکنیک های توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل عاملی و مسیر تأییدی) و با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان دهنده آن بود که هوش موفق دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و خودکارآمدی معلمان بود؛ خودکارآمدی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه بود؛ همچنین هوش موفق با نقش میانجی خودکارآمدی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلمان دارد.    
۹.

بررسی رابطه رهبری استثماری با پنهان سازی دانش بواسطه نقش میانجی پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری استثماری پریشانی روان شناختی پنهان سازی دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری استثماری با پنهان سازی دانش بواسطه نقش میانجی پریشانی روان شناختی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان ناحیه دو شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 1945 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 319 معلّم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری استثماری اشمید و همکاران(2019)؛ پرسشنامه پریشانی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند(1995) و پرسشنامه پنهان سازی دانش کانلی و زویگ(2015) استفاده گردید که ضریب آلفای کرانباخ آنها به ترتیب: 97/0 ، 91/0 و 94/0 بدست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که: رهبری استثماری رابطه مثبت و معناداری با پنهان سازی دانش و پریشانی روان شناختی در سطح 05/0 دارد؛ پریشانی روان شناختی نیز رابطه مثبت و معناداری با پنهان سازی دانش در سطح 05/0 دارد؛ رهبری استثماری بواسطه نقش میانجی پریشانی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری با پنهان سازی دانش دارد. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس دارای خصوصیّات و ویژگی های منفی رهبری استثماری باشند، با سوء استفاده از تلاش معلّمان، یک جو غیر سازنده در مدرسه ایجاد می کنند؛ در این جو مخرّب، معلّمان با اضطراب و پریشانی روان شناختی، جهت مقابله با این رهبران، دانش و اطلاعات شان را از سایر همکاران پنهان می کنند.
۱۰.

رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی در معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری توزیعی توانمندسازی ساختاری توانمندسازی روان شناختی تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.
۱۱.

بررسی نقش میانجی تحقّق قرارداد روان شناختی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری اخلاقی تحقق قرارداد روان شناختی رفتار شهروندی-سازمانی عملکرد خلاقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی تحقّق قرارداد روان شناختی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه بود. جامعه پژوهش، تمامی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان به تعداد 735 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 252 نفر انتخاب شد. روش پژوهش نیز کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری اخلاقی، تحقّق قرارداد روان شناختی و عملکرد خلاقانه و برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel  استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی دارای رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی، تحقّق قرارداد روان شناختی و عملکرد خلاقانه می باشد. همچنین مشخص شد که تحقّق قرارداد روان شناختی نقش میانجی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه ایفا می کند.
۱۲.

تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی سازمانی توانمندسازی روان شناختی خلاقیت رهبری اخلاقی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روان شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 327 معلّم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رهبری اخلاقی کالشون، دن هارتوگ و دی هوگ (2011)؛ توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر(1995)؛ خلاقیّت کارکنان تورنس(1963) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدارس سرجیوانی، استراتا و رابرت (1992) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که: رهبری اخلاقی، توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت، اثر مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 بر اثربخشی سازمانی دارد؛ همچنین رهبری اخلاقی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر اثربخشی سازمانی دارد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبران اخلاقی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان، دارای نقش مؤثّری در اثربخشی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از خصایص مثبت رهبری اخلاقی برخوردار باشند و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و خلاقیّت معلّمان بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان در امور مختلف مدرسه و در نهایت اثربخشی مدرسه فراهم کنند.
۱۳.

بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری سطح پنج توانمندسازی ساختاری توانمندسازی روان شناختی تعالی سازمانی مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری سطح پنج و توانمندسازی ساختاری با تعالی سازمانی مدارس به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. جامعه آماری آن متشکل از همه معلمان ابتدایی استان فارس به تعداد 16264 نفر است که از این جامعه، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و براساس فرمول کوکران، نمونه ای 375 نفری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسش نامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (1386)، توانمندسازی ساختاری کردنائیج و همکاران (1394)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و تعالی سازمانی عمارلو (1396) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 96/0، 93/0، 94/0 و 91/0 به دست آمد. روایی سازه پرسش نامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار SPSS و lisrel انجام شد. نتایج نشان داد متغیر رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد، رهبری سطح پنج به واسطه توانمندسازی روان شناختی، رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد، متغیر توانمندسازی ساختاری، رابطه مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد و توانمندسازی ساختاری به واسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 با تعالی سازمانی مدارس دارد. برای بهبود مستمر و تعالی سازمانی مدارس، پیشنهاد می شود مسئولان آموزش وپرورش در کنار انتخاب رهبران سطح پنج برای مدیریت مدارس، با تفویض اختیار و توانمندکردن معلمان در ساختار رسمی مدرسه، احساس شایستگی، استقلال و اثرگذاری در امور مدرسه را برای معلمان فراهم کنند.
۱۴.

نقش رهبری مخرب در فرسودگی شغلی با میانجی گری عدالت سازمانی و اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری مخرب عدالت سازمانی اهمال کاری فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری مخرب در فرسودگی شغلی با میانجی گری عدالت سازمانی و اهمال کاری بود. جامعه پژوهش همه معلمان ابتدایی ناحیه 3 شهر شیراز به تعداد 2000 نفر بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 322 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رهبری مخرب لو و همکاران (2012)، عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)، اهمال کاری صفاری نیا و امیرخانی رازلیقی (1390) و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981) و برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر تأییدی) و نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری مخرب رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با فرسودگی شغلی و اهمال کاری معلمان و همچنین رابطه مستقیم، منفی و معناداری با عدالت سازمانی در سطح 05/0 دارد، عدالت سازمانی رابطه مستقیم، منفی و معنادار با فرسودگی شغلی و اهمال کاری معلمان در سطح 05/0 دارد، اهمال کاری معلمان رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با فرسودگی شغلی در سطح 05/0 دارد، رهبری مخرب به واسطه عدالت سازمانی و اهمال کاری رابطه غیرمستقیم و معنادار در سطح 05/0 با فرسودگی شغلی دارد و عدالت سازمانی به واسطه اهمال کاری رابطه غیرمستقیم و معنادار در سطح 05/0 با فرسودگی شغلی دارد؛ در نهایت، به مسئولان آموزش وپرورش پیشنهاد می شود ضمن مطالعه و آشنایی خوب با سبک های منفی رهبری مانند رهبری مخرب، رهبرانی برای مدارس انتخاب کنند که خصایص ناپسند این سبک رهبری را نداشته باشند و در ادامه با برگزاری جلسات هم اندیشی، کارگاه های آموزشی، دعوت از متخصصان مدیریت و رهبری دانشگاهی و... مدیران مدارس را با زوایای تاریک و پنهان این سبک رهبری و پیامدهای ناگوار آن برای معلمان - ازجمله ادراک بی عدالتی، اهمال کاری و فرسودگی شغلی - آشنا کنند.
۱۵.

نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش هوش سازمانی کارآفرینی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۴۱۳
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی  براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده  گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر  غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان