فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
پیش بینی کننده های خیانت از دیدگاه زنان خیانت کرده و خیانت دیده: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
172 - 198
حوزههای تخصصی:
خیانت یکی از تاثیرگذارترین رویدادها در زندگی زوجین می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، شناخت پیش بینی کننده های بروز خیانت در بین زنان خیانت کرده و خیانت دیده بود. این پژوهش کیفی و داده بنیاد بوده و جامعه آماری آن شامل زنانی بودند که در مدت زندگی مشترک خود تجربه خیانت عاطفی، جنسی یا هردو را داشتند. نمونه گیری این پژوهش هدفمند بوده و برای دستیابی به آن، مکانهایی چون مراکز مشاوره، خانه های سلامت، دادگاه های خانواده و ارتباط مردمی از طریق صدا و سیما مد نظر قرار گرفتند. داده های کیفی از طریق مصاحبه عمقی و تا حد رسیدن به اشباع جمع آوری شدند و با استفاده از روش کدگذاری انتخابی استراوس و به صورت باز و محوری تحلیل گردیدند. به این ترتیب با 15 زن خیانت دیده و 12 زن خیانت کرده مصاحبه انجام شد. نتایج تحلیل داده ها مبین وجود عوامل فردی، رابطه ای و زمینه ای بودند. زنان خیانت دیده، نیازهای برآورده نشده همسرانشان، مشکلات زندگی و وجود شرایط زمینه ای را در بروز خیانت موثر می-دانستند. در زنان خیانت کرده نیز دیده نشدن و وجود شرایط زمینه ای، به عنوان دو مقوله اصلی در بروز خیانت شناسایی شد. با توجه به پیامدهای خیانت، انجام اقدامات لازم در جهت پیشگیری از وقوع آن با توجه به عوامل زمینه ساز، ضروری به نظر می رسد.
پدیدارشناسی تجربه سالخوردگان قبل و بعد ورود به سرای سالمندان (مورد مطالعه: خانه های سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
197 - 238
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان می پردازد. مبانی نظری نشان می دهد که نظریه های مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم می شوند که در این مطالعه، نظریه های رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران می باشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینه ای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمره گی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با هم خانه ها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافته ها آمده است. نتایج نشان می دهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانواده ها و سازمان های حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
شناسایی آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب (مورد مطالعه: محله های ایران گاراژ (دیزج جنوبی)، دیزج آلمالو (دیزج شمالی) و آغداش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
115 - 142
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی همراه با افزایش مهاجرت روستا-شهری بستری مساعد برای شکل گیری مناطق حاشیه ای در پیرامون شهرها فراهم نموده است. سرعت رشد شهرنشینی مسائل و معضلات زیادی را برای شهرها به دنبال داشته که از آن جمله می توان به مسائل حاشیه نشینی و رشد سکونتگاه غیررسمی اشاره کرد. در این میان شهر بناب به عنوان یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی به واسطه برخورداری از ظرفیت های مختلف با مسئله حاشیه نشینی روبرو بوده است. تحقیق حاضر به بررسی مسائل آسیبهای اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و برای جمع آوری داده ها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان محلات آغداش، دیزج جنوبی (ایران گاراژ)، دیزج شمالی (محله المالو) شهر بناب در استان آذربایجان شرقی بوده که 41 نفر از آنها مورد مصاحبه قرار گرفته و اشباع نظری حاصل شده است. بررسی و تحلیل مصاحبههای انجام شده حاکی از آن است که افراد ساکن در محلات حاشیه نشین به خاطر نبود مهارت و تخصص به مشاغل غیر رسمی مانند خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی، کارگری و فرش بافی مشغول هستند و همچنین از علل عمده آسیب های اجتماعی در این محلات، می توان به مواردی نظیر نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، در دسترس بودن مواد مخدر و فقدان برنامه صحیح جهت پر کردن اوقات فراغت اشاره کرد. ترک تحصیل به خاطر فقر اقتصادی، سطح سواد پایین خانواده ها و معتاد بودن پدر و مادر باعث ایجاد پدیده ای به نام کودکان کار شده این عوامل باعث اشتغال کاذب شده و نیز فقدان مراکز فرهنگی باعث ایجاد بزهکاری در این مناطق شده است.
برآمدن مطالبات اقتصادی، یک نظریه زمینه ای از مطالبات اقتصادی زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مطالبه گری حقوق شهروندی از مفاهیمی است که در دنیای مدرن، توجه شهروندان و دولت را به خود معطوف ساخته است. پیش از این چنین مفاهیمی برای ملت ناشناخته بود، ولی امروزه شهروندان آگاهی بیشتری از حقوق شهروندی خود کسب نموده اند. از آنجایی که مطالبه گری اغلب خصیصیه جوامع مدرن تلقی می شود، پرداختن به وضعیت مطالبه گری در بستری سنتی-مذهبی ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت مطالبات اقتصادی زنان و وضعیت مطالبه گری آن ها در بستر شهر یزد انجام شده است. با راهبرد نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند 13 نفر از زنان برای مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع کامل اطلاعات ادامه یافت. داده های به دست آمده پس از تبدیل به متن با استفاده از سه مرحلیه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در مجموع 12 مقولیه اصلی برساخت شده است. مقولات برآمده شامل برهمکنش حقوق و تکالیف دولت/ ملت، دغدغه های اقتصادی فراگیر، گذشت های مادی، کنش های مطالبه گرانه پیشینی، نارضایتی از کژکارکردهای اقتصادی – سیاسی، کاهش تاب آوری اقتصادی، برآمدن مطالبات اقتصادی، مطالبه گری اقتصادی، کنش های اقتصادی معطوف به خود-معطوف به دیگری، تحقق/انباشت مطالبات اقتصادی، پیامدهای سیاسی-اعتقادی و پیامدهای روانی تحقق/عدم تحقق مطالبات و ... است که نتایج حاصل از آن در قالب مدل پاردایمی و نظریه تجربی ارائه شد. نتایج کلی نشان می دهد که شهروندان در مواجهه با پدیدیه مرکزی «برآمدن مطالبات اقتصادی» با راهبردهای مختلفی اعم از مطالبه گری اقتصادی درصدد تحقق آن برآمده و یا با گریز از مطالبه گری از مطالبات خود می گذرند. همچنین پیامدهای تحقق یا عدم تحقق مطالبات، در سطوح اجتماعی، سیاسی-اعتقادی و روانی نیز ارائه شده است که توجه سیاستگذاران در این زمینه ضرورت دارد.
زمان به عنوان شاخص فقر: مطالعه فقر زمانی جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر زمانی علیرغم اهمیت ذاتی و پیامدهایی که برای سلامت و بهره وری افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه دارد، در مطالعات داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و شناختی در این زمینه در سطح ملی وجود ندارد. در این مطالعه، با بهره گیری از داده های سه دوره پیمایش گذران وقت مناطق شهری ایران (سال های 88-1387، 94-1393 و 99-1398)، شاخص فقر فوستر گریر و توربک (FGT) برمبنای مقدار زمان اختصاص داده شده به فعالیت های شغلی (دستمزدی) و خانگی (غیردستمزدی) محاسبه شد تا به این سؤالات پاسخ داده شود: شیوع فقر زمانی چقدر است؟ شیوع این پدیده تا چه حد در طول زمان تغییر کرده است؟ تا چه حد تفاوت های جنسی و سنی در این پدیده مشاهده می شود؟ یافته های مقاله حاکی از آن بود که فقر زمانی در مناطق شهری ایران پدیده ای عمدتاً مردانه است که این یافته بر اساس مطالعات پیشین با وضعیت سایر جوامع همخوانی ندارد. همچنین بیشترین شیوع و شکاف فقر زمانی در سنین میانسالی (59-40 سال) مشاهده شد که همسو با نتایج تحقیقات گذشته است. مقادیر ناچیز شاخص مجذور شکاف فقر زمانی بیانگر شیوع بسیار کم فقر زمانی شدید در مناطق شهری کشور بود. شیوع بیشتر فقر زمانی شدید بین مردان نشان می دهد که به طور کلی فعالیت های شغلی نسبت به فعالیت های خانگی تأثیر بیشتری در تجربیه فقر زمانی دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی رابطه فقر اقتصادی و فقر زمانی، تبیین فقر زمانی با استفاده از رویکرد تلاقی و توجه به چندبُعدی بودن تعیین کننده های آن و مقایسه الگوها و تعیین کننده های این پدیده در مناطق شهری و روستایی به درک عمیق تر پدیده فقر و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای محو آن کمک کنند.
مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشرفت تحصیلی به ویژه در درس ریاضی اهمیت زیادی دارد و شناخت عوامل موثر بر آن به برنامه ریزی در زمینه پیشرفت تحصیلی ریاضی کمک زیادی می کند. در نتیجه، هدف این پژوهش بررسی مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع کمّی بود که جامعه آن، همه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر 250 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های پیشرفت تحصیلی ریاضی (Shalev et al, 1993)، تفکر خلاق (Welch and Mc Dowall, 2010)، تفکر انتقادی (Facione et al, 1994) و حل مسئله (Heppner and Petersen, 1982) بودند و داده های آنها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت. در مدل مذکور، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی بر حل مسئله و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی و متغیر حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت. علاوه بر آن، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی می توان میزان تفکر خلاق، تفکر انتقادی و حل مسئله آنان را ارتقاء داد.
واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
172 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان های مختلف به ویژه سازمان فنی وحرفه ای نقش مهمی در بهبود وضعیت این نظام آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور بود. روش: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی اقدام به واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی شد. برای این منظور جامعه پژوهش همه کارکنان سازمان فنی وحرفه ای استان گلستان به تعداد 500 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر برآورد که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای بود که داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای شامل 14 عنصر بازارگرایی، تحلیل بازار، بهره گیری از خلاقیت، مسئله شناسی مستمر، اشتراک دانش، ظرفیت جذب دانش، برنامه ریزی استراتژیک، منبع یابی مستمر، سازماندهی منعطف، یادگیری مستمر، تخصص مدیریتی، حمایت مالی، منابع انسانی توانمند، پویایی محیط، دوسوتوانی و نتایج بود که بار عاملی همه آنها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 محاسبه شدند. همچنین، مدل واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور برازش مناسبی داشت و ضریب همه مسیرها معنادار بود (P<0.5). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، برنامه ریزی جهت بهبود دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور از طریق عناصر شناسایی شده ضروری است.
Design and Validation of an Environmental Education Curriculum Model for Higher Education Based on the "Aker" Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The curriculum is a central element in any educational activity, and the present study aimed to design and validate an environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach.
Methodology: This study used a mixed-methods approach, where the qualitative sample consisted of academic and organizational experts familiar with the research field, and the quantitative sample included curriculum specialists, textbook authors of the Ministry of Education, and environmental experts. The qualitative and quantitative research samples comprised 22 and 191 individuals, respectively, selected according to the principle of theoretical saturation through purposive non-random sampling and Cochran's formula with convenience non-random sampling. The research tools were semi-structured interviews and researcher-made questionnaires in the qualitative and quantitative sections, respectively, whose psychometric indices were confirmed. Data were analyzed using coding in Nvivo software and exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and Smart PLS software.
Findings: The qualitative findings indicated that the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach contained 87 concepts across 10 elements; namely, 13 concepts for program logic, 15 for program objectives, 13 for educational content, 7 for teaching and learning activities, 9 for instructor characteristics, 7 for educational materials and resources, 5 for educational space and setting, 8 for grouping, 4 for instructional time, and 6 for assessment. Additionally, the quantitative findings showed that the factor loadings, average variance extracted, and composite reliability of the elements were respectively higher than 0.40, 0.50, and 0.70. The fit of the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach was appropriate, with all path coefficients being higher than 0.50 and significant at the 0.001 level.
Conclusion: According to the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach and its concepts, planning for the design and application of an environmental education curriculum is essential.
شناسایی زمینه های اجتماعی و اقتصادی شکل گیری پدیده تکدی گری زنان (مورد مطالعه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با فشارهای اقتصادی از یکسو و گسترش فردیت و گمنامی در شهرهای بزرگ، پدیده تکدی گری به یکی از معضلات شهری تبدیل شده است. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی زمینه های اجتماعی و اقتصادی شکل گیری و گسترش تکدی گری زنان در شهر خرم آباد انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر اکتشافی با بهره گیری از روش کیفی و جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان متکدی در شهر خرم آباد بودند. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. حجم نمونه نیز بر اساس معیار اشباع تعیین شد و بر این اساس با پانزده نفر، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده های گردآوری شده نیز به صورت مضمونی کدگذاری و تحلیل شد. بدین ترتیب پس از کدگذاری و تحلیل داده ها، ۳۰۴ کد باز، ۳۰ مضمون فرعی و ۷ مضمون اصلی استخراج شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که زمینه های اجتماعی تکدی گری، «تعارض عقلانیت ارزشی مذهبی، تعاملات نامولد، کاهش شرم و برچسب تکدی گری، بی سرپرستی و بدسرپرستی» و زمینه های اقتصادی آن، «نداشتن مهارت شغلی، تکدی گری به مثابه درآمد آسان و فقر نسلی» است. نتایج تحقیق نشان می دهد که باید با ایجاد توانمندسازی در جهت افزایش مهارت های شغلی آنها و نیز کاهش تعاملات نامولد آنها در بستر خانوادگی و زنجیره های فقر نسلی، مسیر آنها را به سمت اشتغال مولد سوق داد.
The Impact of Educational Excellence Model Components on the Development of Human Resources in Zahedan's Education Organization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
133 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose: This article aims to investigate the impact of strategic human resources management (SHRM) on organizational excellence across various sectors.
Methodology: This study, aimed at practical application, employs a descriptive-survey research design for information gathering, situating it within the quantitative descriptive-analytical category. The statistical population consists of managers, deputy managers, and employees of the Zahedan Education Organization, totaling 1929 individuals. The sample size was determined to be 320 participants based on the Krejcie and Morgan table, considering the total population number. A stratified random sampling method, organized by educational region, was utilized for selecting the sample. For research question exploration and data analysis, both descriptive and inferential statistical methods were applied using the SPSS 23 and Amos software programs.
Findings: The SEM analysis demonstrated all paths to be significantly accepted, with p-values ranging from <0.001 to 0.003, indicating strong statistical support for the hypothesized relationships. This evidences a robust model that accurately captures the dynamics and influences within the organization, providing a solid foundation for strategic planning and implementation.
Conclusion: Strategic HRM is pivotal in achieving organizational excellence, necessitating a holistic and strategic approach to managing human resources. Organizations that effectively integrate SHRM practices within their strategic planning processes can enhance performance, adaptability, and resilience, achieving a sustainable competitive advantage. Future research should explore the dynamic interactions between SHRM practices and emerging global challenges to further understand HRM's evolving role.
Professional Development Needs of Teachers in Rural Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
219 - 225
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to explore the professional development needs of rural teachers to identify targeted strategies that can enhance their professional growth and effectiveness.
Methodology: This qualitative study involved 31 rural teachers, utilizing semi-structured interviews to gather data. Interviews were audio-recorded, transcribed, and analyzed using NVivo software to ensure thematic accuracy and depth. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the topics discussed. The study's approach was grounded in qualitative methodologies, with an emphasis on capturing the lived experiences and insights of the participants.
Findings: Four main themes were identified: Access to Resources, Professional Growth, Challenges and Barriers, and Suggested Improvements. Access to Resources highlighted issues like unreliable internet and inadequate professional materials. Professional Growth focused on the importance of collaborative learning and skill development. Challenges and Barriers included financial and geographic constraints, while Suggested Improvements called for policy reforms, infrastructure development, and community engagement to support rural teachers.
Conclusion: The study highlights the complex challenges rural teachers face in accessing and benefiting from professional development opportunities. It suggests that tailored interventions are necessary to address these unique needs effectively. By focusing on specific improvements such as enhanced infrastructure, policy support, and community involvement, stakeholders can significantly impact the professional lives of rural teachers.
Structural Modeling of School Managers' Competencies as a Driver for Sustainable Development(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
124 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study focused on the structural modeling of competencies of high school managers in Tehran as a driver for sustainable development.
Methodology: From the perspective of its objective, this research is developmental-applied, and in terms of data collection, given the nature of the study, it is descriptive-survey. The statistical population in the quantitative section includes high school managers from districts 2, 5, 6, and 8 in Tehran, who have experience in managing high schools and are active in executive and research activities in the field of education. Therefore, the sample size for the forthcoming research is 384 individuals, for which 384 questionnaires were used for data analysis. To measure the research variables, questionnaires by Shamsudin & Chutipattana (2012) and Wayla & Tolud (2021) were utilized. The reliability of the questionnaire was calculated based on Cronbach's alpha, and the validity of the questionnaire was based on confirmatory factor analysis. In the present research, the structural equation modeling method was used for data analysis. The software used for data analysis were SPSS-22 and SMARTPLS-4.
Findings: According to the research findings, the professional competency model of school managers includes competency enablers, management competencies, ethics and professional behavior competencies, manager development, social indicators of managers, the establishment of work groups to enhance performance and green competency, attitudinal competencies, knowledge competencies, educational competencies, commercialization of knowledge-skills and technology competencies, hardworking spirit, consumption pattern modification, and participation in development towards national authority, which lead to the realization of results such as a hardworking spirit, consumption pattern modification, and participation in development.
Conclusion: The professional competency model of school managers in high schools, with the expansion of professional competency, can assist managers and planners of educational systems in improving educational and training conditions.
The Impact of Philosophizing Training on Students' Inquisitiveness and Creative Thinking(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
150 - 157
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to investigate the impact of philosophizing training on the inquisitiveness and creative thinking of sixth-grade students in Bushehr County.
Methodology: This research method was among quasi-experimental studies. The statistical population consisted of 4,263 sixth-grade students in Bushehr County. The sample size included 40 students, obtained through cluster random sampling. The tools for data collection in this study were the Heydari Inquisitiveness Questionnaire (2013) and the Wiles and Dowell Creative Thinking Questionnaire (2002). The obtained data were analyzed using univariate and multivariate covariance analysis.
Findings: The findings showed that the adjusted mean score of the inquisitiveness variable in the experimental group's post-test stage was higher than that of the control group. Therefore, it can be said that philosophizing training led to an increase in the inquisitiveness of the experimental group compared to the control group, indicating the positive impact of philosophizing training on the inquisitiveness of the experimental group relative to the control group. Additionally, the adjusted mean score of the creative thinking variable in the experimental group's post-test stage was higher than that of the control group. Therefore, it can be said that philosophizing training led to an increase in the creative thinking of the experimental group compared to the control group, indicating the positive impact of philosophizing training on the creative thinking of the experimental group relative to the control group.
Conclusion: Therefore, philosophizing training were effective for improving inquisitiveness and creative thinking in sixth-grade students.
Exploratory and Confirmatory Factor Analysis of Components for Developing an Unlimited Generation Education Model in the 2050 Domain(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the inherent duties of the Cultural and Social Affairs Department of Farhangian University is to extend the governance of cultural and social spheres across all dimensions of the university. In this regard, numerous and diverse plans and activities have been implemented in recent years. The aim of this article is to analyze the cultural and social activities conducted at the university level and to provide an optimal model in this context.
Methodology: The Three-Branch Model was used as a theoretical framework. The method employed was mixed, comprising both qualitative and quantitative sections. The qualitative sample population included 30 cultural experts selected through purposive sampling. The quantitative sample population consisted of 194 active members of student organizations, chosen through stratified random sampling. Data collection techniques included in-depth interviews and questionnaires.
Findings: The findings indicate that structural factors (0.195), behavioral factors (0.368), and contextual factors (0.312) play significant roles in the formation of issues and problems in cultural and social programs and activities. Additionally, the regression results show that 63% of the variance in the dependent variable is explained by these three variables: structural factors, contextual factors, and behavioral factors.
Conclusion: The findings of this study indicate that the structural, behavioral, and contextual factors play significant roles in shaping the outcomes of cultural programs and activities at Farhangian University. This section discusses the implications of these results, drawing on relevant literature to highlight the broader context and potential strategies for enhancing the effectiveness of cultural programs in higher education.
بی تی اس در ایران: یک پژوهش ژرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
بی تی اس یک گروه کره ای است که بیش از ده سال از آغاز کار آن می گذرد و در مدتی کوتاه به یکی از پرطرفدارترین گروه های موسیقی نه تنها در کره بلکه همچنین در جهان تبدیل شد. این گروه در ایران هم میلیون ها طرفدار کودک و نوجوان (عمدتاً دختر) دارد و در سال های اخیر به یک نگرانی عمده برای پدرومادرها، آموزگاران و حتی سیاست گذاران فرهنگی بدل شده است. این پژوهش با کمک داده کاوی تلاش کرده است تصویری روشن از حضور بی تی اس در ایران -دست کم در شبکه های اجتماعی ایرانی- تولید کند و به صورت خاص نشان دهد بی تی اس چگونه از عناصر دینی برای دستیابی به موفقیت استفاده کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که حضور بی تی اس و کلیدواژگان آن در توئیتر فارسی در دوره سه ساله پژوهش کاهش یافته و از ۳۹۲۳۷ تویت در سال ۱۴۰۰ به ۲۳۶۹۷ تویت در سال ۱۴۰۱ و ۹۲۱۵ تویت در نه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که در سه سال گذشته به رغم افول نسبی بی تی اس در ایران، هسته سخت هواداران این گروه همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد.
ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
302 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، محیط پژوهش شامل منابع دست اول، بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات بهزیستی و مقالات خارجی در فاصله زمانی سال های (2024 تا 2000) و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های (1403- 1398) نمایه شده است. ابزار مصاحبه، اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده در این قسمت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. پس از دسته بندی 128 سؤال اولیه، روایی محتوایی آن ها با دو روش کیفی (نظر 10 نفر از متخصصان) و کمی (بررسی میزان توافق هر سؤال با استفاده از ضریب روایی – محتوایی CVR) انجام شد. بعضی سؤالات که روایی آن ها پایین بود حذف شد با استفاده از ضریب هولستی، پایایی پرسشنامه 90% برآورده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی نشان داد، متغیرهای توازن سازمانی با 4 مؤلفه بهزیستی، ارتباطات با دو مؤلفه، بهزیستی افراد با دو مؤلفه، بهزیستی رهبری با سه مؤلفه، بهزیستی ساختار سازمانی با چهار مؤلفه، بهزیستی محیطی با دو مؤلفه، پویایی سازمانی با پنج مؤلفه، خود مراقبتی با دو مؤلفه، برند سازمانی با چهار مؤلفه، معناگرایی با سه مؤلفه، عوامل تشکیل دهنده بهزیستی سازمانی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش بهزیستی در پیشبرد اهداف آموزشی دانشگاه ها و هدایت افراد توانمند به بازار کار و جامعه و اهمیت کیفیت زندگی انسان ها در عصر نوین ملاک های پیشنهادشده در مدل پیشنهادی می تواند یکی از راه های بهبود وضعیت دانشگاه های ما باشد.
بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
329 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: داشتن برنامه درسی مناسب در تربیت معلم جهت انجام آموزش های حرفه ای به کودکان نقش مهمی در بهبود کیفیت آموزش به این گروه دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش همه اسناد و متون تخصصی و معتبر موجود برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بودند که همه آنها در صورت مرتبط بودن با روش نمونه گیری تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، یادداشت برداری از اسناد و متون تخصصی و معتبر برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده های این پژوهش با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن از نظر واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت دارای ویژگی های خاصی بودند که با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش در زمینه واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن، برنامه ریزی جهت بهبود برنامه درسی تربیت معلم در ایران جهت آموزش های حرفه ای لازم و ضروری می باشد.
پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط موضوعی با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
32 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط ابژه با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی بود. این مطالعه با روش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر تهران بود که به این منظور 272 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، مقیاس واکنش پذیری هیجانی(ناک و همکاران، 2008)، روابط ابژه و واقعیت سنجی( بل، 1995) و عملکرد بازتابی(فوناگی و همکاران، 2016) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزار 22 spss مورد تحلیل قرار گرفت. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود و نتایج پژوهش نشان داد که روابط ابژه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق ظرفیت ذهنی سازی می تواند واکنش پذیری هیجانی را پیش بینی کند و مولفه خودمیان بینی در میان سایر مولفه های روابط ابژه سهم بیشتری را در تببین واکنش پذیری هیجانی داشته است. بنابراین براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوهای روابط اولیه مادر و کودک به همراه توانایی ذهنی سازی در کنارهم می توانند نقش بسیار مهمی در پیش بینی واکنش پذیری هیجانی در دوران بزرگسالی افراد داشته باشند.
ورود به دانشگاه، توسعه اجتماعی و کاهش تمایل خودکشی در دختران دانشجوی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
383 - 420
با توجه به تداوم مسأله خودکشی زنان در ایلام در سال های گذشته، مقاله حاضر درصدد است به متغیر ورود به دانشگاه و نقش آن در کاهش تمایل خودکشی دختران ایلامی بپردازد. از رهیافت های نظری فشار اجتماعی، توسعه انسانی و جنسیتی و بازاندیشی هویتی برای تدوین فرضیه ها استفاده بعمل آمده است. پژوهش حاضر پیمایش است، جامعه آماری این پژوهش را دختران دانشجوی ایلامی تشکیل می دهند و حجم نمونه باتوجه به جامعه نامحدود، براساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. گردآوری داه ها در به دلیل شرایط کرونایی در بازه زمانی نیمسال دوم سال 1399 از طریق پرسشنامه آنلاین انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای س پی اس اس و لیزرل تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود به دانشگاه از طریق افزایش دسترسی به فرصت های برابر و شاخص های توسعه انسانی؛ کاهش فشار اجتماعی و بازاندیشی دختران در هویت جنسیتی خود بر کاهش افکار خودکشی دختران ایلامی تاثیر گذاشته است. باتوجه به یافته ها پیوند دانشگاه (بویژه رشته های مرتبط) و جامعه بویژه با زنانِ در معرض آسیب، استفاده از دانشگاه به عنوان اتاق فکر برای تدوین دستورالعمل و یا کاربست اجتماعی- فرهنگی مداخلات کاهش خودکشی و افزایش توانمندی زنان و دختران توسط سازمان های متولی و بازیگران طرح های پیشگیری از خودکشی از جمله پیشنهادات پژوهش برای کاهش مساله خودکشی در ایران است.