مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
با امضای قرارداد گلستان و ترکمانچای ، ایران بخشهای پهناوری از خاک خود به همراه شیعیان را از دست داد.از سویی دولت مرکزی روسیه می کوشید همه نهادهای مذهبی را در آذربایجان سازماندهی نموده و زیرکنترل خود درآورد.
بررسی میزان خودکشی در سطح استان آذربایجان غربی بین سال های 1377 و 1378 و دستیابی به برخی از متغیر های اثر گذار بر آن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی گذشته نگر رفتار خودکشی در سطح استان آذربایجان غربی بر اساس اطلاعات موجود در مراکز بیمارستانی یازده شهرستان استان انجام گرفته است در این بررسی عوامل اثر گذار بر رفتار خودکشی مانند سن جنسیت وضعیت تاهل میزان سود شغل و روش انتحاری شناسایی شده است جمعیت مورد بررسی 2793 مورد بوده است یافته های ناشان می دهد که 1) میزان خودکشی در میان افراد متاهل بیش از افراد مجد است 2) میزان خودکشی در زنان بیش از مردان و در زنان متاهل بیش از زنان مجرد است 3) در صد خود کشی در میان افرادی که دارای تحصیلات دبیرستانی هستند بیش از موارد دیگر است 4) نرخ خودکشی در افراد شهر نشین بیشتر از روستانشین است 5) بالا ترین در صد خودکشی در استان به روش مسمومیت دارویی و خوردن سموم کشاورزی بوده است 6) بالاترین میزان خودکشی را زنان خانه دار و محصلان داشته اند.
پهنه بندی پتانسیل های اقلیمی کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"شناخت اقلیم و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. نظر به اهمیتی که عوامل اقلیمی در تولیدات دیم داشته، همچنین به علت توانایی های بالقوه دیم زارهای استان آذربایجان غربی، بررسی جامعی بر اساس آمارهای بلندمدت عناصر اقلیمی انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از سامانه های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. پارامترهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: احتمال وقوع بارش سالانه 300 میلی متر و بیشتر، مقادیر بارش پاییزه، بهاره و ژوئن (خرداد) با احتمال وقوع 75%، احتمال وقوع دماهای مناسب (14-8 درجه سانتیگراد) در مرحله جوانه زنی گندم دیم، احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 25 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله گل دهی و احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 30 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله پر شدن دانه. برای بررسی پارامترهای بارش از 26 ایستگاه و پارامترهای دما از 13 ایستگاه هواشناسی موجود در منطقه استفاده گردید. برای دستیابی به تاریخ رسیدن به مراحل مختلف رشد گندم، از درجه- روزهای رشد (GDD) استفاده شد.
با بهره گیری از نیازهای رویشی (شرایط اقلیمی مطلوب) گندم دیم، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هرکدام از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با همپوشانی و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش «ارزش وزنی طبقه بندی شده» مخدوم، نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی را برای کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی نشان دهنده این واقعیت است که نقش هر یک از عناصر اقلیمی بارش و دما، متناسب با مراحل مختلف رشد، در مناطق مختلف استان متفاوت است همچنین از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت دیم گندم در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این گیاه زراعی ارزشمند وجود دارد"
بررسی شرایط آب و هوایی شمال استان آذربایجان غربی به منظور کشت زیتون و پهنه بندی زراعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این تحقیق به منظور تطبیق شرایط آب و هوایی ایستگاه های منتخب در استان آذربایجان غربی (ارومیه، خوی، سلماس، کهریز، ماکو) با نیازهای بیوکلیماتیک درخت زیتون و بررسی کمی و کیفی عناصر اقلیمی موجود در منطقه، جهت کشت این گیاه صورت گرفته است. عناصر اقلیمی ایستگاه ها به صورت اطلاعات روزانه در طی دوره 15 ساله (1989-2003) برسی گردیده است. پس از بررسی داده های اقلیمی و مقایسه آنها با شرایط مورد نیاز گیاه زیتون، ابتدا ایستگاههایی که امکان کشت این گیاه در آنها فراهم است، مشخص گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار AutoCad و روش های پهنه بندی اراضی روی نقشه های منطقه نمایش داده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلی عناصر اقلیمی و مطابقت آن با نیازهای زیست اقلیمی درخت زیتون نشان میدهد که این گیاه به کاهش دما (مخصوصا به صورت ناگهانی) حساس بوده و بر اساس مطالعات انجام شده عنصر دما به عنوان یک عامل محدود کننده در منطقه مورد مطالعه ارزیابی می شود بطوری که کشت درخت زیتون را فقط به ایستگاه های کهریز و ارومیه محدود می سازد.
همچنین در این مطالعه زمان دقیق کاشت و برداشت محصول زیتون برای منطقه مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، زمان گل دهی و برداشت محصول دیرتر از سایر نواحی می باشد. زمان گل دهی این گیاه در منطقه، خردادماه و زمان برداشت محصول اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه بوده و برای برداشت به منظور روغن کشی، آذرماه، مناسب می باشد."
بررسی و تحلیل ابعاد پیوندهای جمعیتی در استان آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
موضوع مهاجرت و پیامدهای آن در سالهای اخیر به عنوان یکی از مسائل مهم اجتماعی در کشور مطرح گردیده و مدیران اجرائی به خصوص مدیریت کلان شهرها را با چالش جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و ضرورت شناخت ویژگیهای مهاجرت در استانها و کشور، هدف این مقاله بررسی ویژگی های مهاجرتی جمعیت استان آذربایجان غربی در دهه های اخیر است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی، روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل جریان های اجتماعی (ورود- خروج مهاجر در محدوده استان) و جامعه آماری استان آذربایجان غربی است. در این مقاله ضمن تحلیل خالص مهاجرت در سه دهه اخیر، پیوندهای جمعیتی عمده استان با سایر استان های کشور در دهه اخیر و همچنین دلایل مهاجرت های شهری و روستایی در این استان به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد از یک طرف تبادل جمعیتی استان در بیش از 65 درصد موارد تنها با سه استان آذربایجان شرقی، تهران و کردستان بوده و تهران دومین مقصد عمده مهاجران از استان است و از طرف دیگر تفاوت ماهیت مهاجرت های شهری و روستایی و غالب بودن عامل پیروی از خانواده در مهاجرت به استان آذربایجان غربی را می توان از نتایج مهم این تحقیق دانست. همچنین در این تحقیق تأثیر میزان فاصله و دوری و نزدیکی به مرکز استان به عنوان یک عامل کلیدی و تأثیرگذار در حجم و کیفیت مبادله جمعیتی بین استان آذربایجان غربی و سایر استان ها مورد بررسی آماری قرار گرفته و نتایج آماره های ضریب پیرسون و رگرسیون، حاکی از معناداری رابطه معکوس میان فاصله دو نقطه و حجم تبادل جمعیتی بین آن دو نقطه است.
تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره و شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و عوامل موثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی– درمانی، زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و همبستگی است . از مدل های کمی و برنامه ریزی از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی برای رتبه بندی و از روش های شبکه عصبی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته از بین 13 شهر مرزی استان آذربایجان غربی بر اساس تقسیمات اداری– سیاسی 1385، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اسنویه که حدود 67.8 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را شامل می شوند به عنوان شهرهای مرزی توسعه یافته شناخته شده اند. شهرهای سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 18.7 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را در برگرفته اند به عنوان شهرهای مرزی نیمه توسعه یافته و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 13.5 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را تشکیل می دهند به عنوان شهرهای محروم مرزی استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های فرهنگی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر بخش های فرهنگی و زیربنایی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. در روش شبکه های عصبی بخش زیربنایی با میزان 100 درصد و بخش جمعیتی با میزان 8.8 درصد بیشترین و کمترین اهمیت را در بین ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. میزان نابرابری بین رتبه شهرهای مختلف در بخش های گوناگون با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره بررسی گردید که نتایج بیانگر نابرابری رتبه شهرها در شاخص های مختلف بوده است. یعنی توسعه شهرها در شاخص های مختلف یکسان صورت نگرفته است.
بسترهای ایجاد ناامنی در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی از منظر جغرافیای نظامی- امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان آذربایجان غربی به علت همجواری با سه کشور مهم منطقه خاورمیانه و قفقاز جنوبی یعنی ترکیه، عراق، جمهوری آذربایجان (منطقه خودمختار نخجوان)، همچنین به علت موقعیت حساس ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک به عنوان دروازه ورود و پل ارتباطی ایران به اروپا، در بین 16 استان حاشیه ای ایران، پس از خوزستان بی شک مهمترین استان مرزی ایران می باشد. خط مرز سیاسی این استان از دره رودخانه زاب کوچک واقع در جنوب سردشت در همسایگی کردستان عراق تا بورآلان (دیم قشلاق) در شمالی ترین نقطه مزری این استان با کشور ترکیه به علت متاثر شدن از ویژگی های خاص جغرافیایی (طبیعی و انسانی) از قبیل کوهستانی و صعب العبور بودن و تحرکات قومیتی، به عنوان یکی از ناآرام ترین خطوط مرزی کشور تلقی می شود. معضلات متعدد اجتماعی، نظامی و سیاسی از قبیل قاچاق کالا و سوخت، مشروبات الکلی، مواد مخدر، اسلحه و مهمات، درگیری نیروهای نظامی- امنیتی با گروهک های ملی گرای کرد، تنش ها و چالش های قومی- مذهبی بین اقلیت های کرد و ترک آذری از شایع ترین مواردی هستند که بسترهای ناامنی در این مناطق مرزی را فراهم آورده اند.در این تحقیق با تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، وجود محدودیت ها و بی عدالتی های جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، عدم اتخاذ راهبردهای مناسب نظامی- امنیتی و تحولات مناطق کردنشین عراق و ترکیه در گسترش ناامنی در منطقه موثر شناخته شده و در راستای تامین امنیت بهینه و ممانعت از گسترش روزافزون تهدیدات و مناقشات در مناطق مرزی استان به ارایه راهکارها و پیشنهادهای لازم از بعد نظامی- امنیتی پرداخته شده است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده مطالعه موردی شهر سردشت
حوزه های تخصصی:
اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند نوسازی شهری به عنوان ظرفیتهای درونی و ثروتهای پنهان در محلات، یک اقدام غیرمتمرکز و از پایین به بالا است. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی رابطه میان سرمایه اجتماعی و برنامه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهر سردشت است روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، 10 محله بافت فرسوده با 25 شاخص مختلف برای سنجش وضعیت موجود در شاخص های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی و تعداد 512 نفر از ساکنان محلات برای مقوله سرمایه اجتماعی در 5 مؤلفه است. با بهره گیری از مدل تاپسیس و روش وزن دهی آنتروپی به رتبه بندی محلات شهر سردشت در شاخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... پرداخته شده است. بر اساس نتایج بررسی ها محله 3 به عنوان پایدارترین محله و محلات 9 و 10 به عنوان محلات حاشیه ای، ناپایدارترین محلات شناخته شده اند . همچنین بیشترین میزان سرمایه اجتماعی متعلق به محله 3 که حدود 2/81 درصد و کمترین میزان مربوط به محله 10 در حدود 3/32 درصد است. با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای K میانگین، محلات بافت فرسوده از نظر سرمایه اجتماعی در سه گروه سطح بندی شد که محلات 3، 6 و 8 بالاترین میزان سرمایه اجتماعی و سه محله 4، 9 و 10 در سطح پایین سرمایه اجتماعی قرار دارند. ضریب همبستگی بین تعداد جمعیت و سرمایه اجتماعی 921/0 با سطح معناداری 99 درصد است. با بهره گیری از نرم افزار SPSS و استفاده از ضریب رگرسیونی عوامل و ابعاد تأثیرگذار سرمایه اجتماعی در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده محلات شهر سردشت مشخص گردید. نتایج نشان می دهد مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری دارای رابطه معنادار با نوسازی و بهسازی بافت فرسوده محلات و علاقه به جامعه، روابط خانوادگی و دوستان به دلیل ارتباط ضعیف با نوسازی و بهسازی، معنادار نیست.
بررسی گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی با روش فاصله سنجی گویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.
شناسایی و اولویت بندی موانع صادرات و ارائه راهکارهای توسعه صادرات صنایع کوچک و متوسط (SMEs) در صنایع غذایی آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله بررسی درک مشکلات صادراتی متمایزکننده شرکتهای تولیدی صنایع غذایی کوچک و متوسط در استان آذربایجان غربی است. طرح/ متدلوژی/ رویکرد: این مقاله با تمرکز بر هدف مذکور و با آزمایش چندین فرضیه قصد دارد موانع مربوط به آنها را روشن تر نماید. روش براساس هدف کاربردی، براساس گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. که از پرسشنامه ساختاری از طریق ایمیل، حضوری، پستی 340 پرسشنامه فرستاده شده، 142 مورد تکمیل و بازگردانده شدند. نرخ پاسخ 42 درصد بود. یافته ها: نتایج بدست ازآامده از تحقیق نشان داد از میان 6 عامل شناسایی شده عامل قوانین و مقرارت، سیستم بانکی و اخذ مجوزهای بهداشتی به ترتیب بیشترین اهمیت را از آن خود نموده اند و بیشترین ضریب رگرسیونی را بر سازه موانع توسعه صادرات داشته اند. عامل بعدی فقدان برنامه های بازاریابی نسبت به مقوله صادرات بوده و سپس به ترتیب آموزش های تخصصی و سطح فرهنگ جامعه نسبت به مقوله صادرات است . و دو فرضیه سطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات و فقدان آموزش تخصصی رد شدند. خلاقیت/ ارزش: در حالی که برخی از آثار گذشته روی موانع صادرات شرکت تمرکز کرده اند، کمبود مطالعاتی در مورد بررسی آثار این مسائل در عملکرد صادرات خصوصاً در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. امید است نتایج این مقاله مدیران و سیاست گذاران را کمک کند تا عملکرد شرکت و در نتیجه کشور را بهبود ببخشند.
امکان سنجی برنامه ریزی درسی دوزبانه در آموزش ابتدایی مطالعه ی موردی استان های آذربایجان شرقی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی مسأله ی امکان سنجی برنامه ریزی درسی دوزبانه(فارسی و ترکی) در آموزش ابتدایی از منظر مدیران و معلمان در دو استان آذربایجان شرقی و غربی پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده، برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. به منظورگردآوری داده ها از مقیاس محقق ساخته استفاده شده، روایی پرسش نامه از طریق نظرات متخصصان و کارشناسان، بررسی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 90/0 برآورد شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مشتمل بر 7231 نفر از مدیران و معلمان شهرهای تبریز، ارومیه، مرند و خوی در مدارس ابتدایی می باشد. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 400 نفر به عنوان نمونه ی آماری پژوهش برآورد گردیده که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی با آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره(مانوا) و شفه انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داده که نگرش پاسخ دهندگان نسبت به برنامه ریزیدرسی دوزبانه مثبت بوده است، یعنی مدیران و معلمان شرکت کننده در این پژوهش نگرش مثبتی نسبت به آموزش دوزبانه دارند. از لحاظ آمادگی نیروی انسانی و امکانات برای اجرای برنامه در دو استان در حد متوسط به بالا می باشد. و هم چنین بین دیدگا ه های مدیران و معلمان از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی(محل خدمت، جنس، مدرک تحصیلی و سمت) تفاوت وجود ندارد. ولی بین دیدگاه های مدیران و معلمان براساس سابقه ی خدمت تفاوت وجود دارد.
بررسی و تحلیل عوامل کلیدی موثر بر توسعه منطقه ای با رویکرد آینده نگاری منطقه ای، مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده نگاری منطقه ای، نوعی از آینده نگاری است که با تمرکز بر محدوده سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیمات معین جهت تحقق آینده مطلوب عملیاتی می گردد. بر این اساس پیاده سازی این رویکرد در چارچوب مفهوم توسعه منطقه ای می تواند کمک قابل توجهی در بروز رسانی ادبیات توسعه در کشور داشته باشد. آذربایجان غربی به عنوان یکی از مناطق دارای ویژگی های خاص و منحصر به فرد جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی؛ طیف گسترده ای از آینده های محتمل را پیش روی خود دارد. هدف عملیاتی این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی توسعه منطقه ای و هدف غایی آن ترسیم آینده مطلوب آذربایجان غربی با رویکرد آینده نگاری منطقه ای است. پژوهش حاضر تحقیق کیفی از نوع مطالعه موردی است که با استفاده از برخی مدل های کیفی کمی تحلیل شده است. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات موجود در زمینه توسعه منطقه ای، معیارهای توسعه در شش گروه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، علم و فناوری و سازمان فضایی طبقه بندی شده و بر اساس اسناد فرادست توسعه ای؛ 18 مؤلفه برای توسعه منطقه ای در آذربایجان غربی بازشناسی گردیده است. سپس از طریق توزیع 36 پرسشنامه؛ نظرات گروهی از مدیران ارشد و کارشناسان خبره از نهادهای مختلف مدیریت استان جمع آوری شده است. داده های استخراج شده با تلفیق روش های میانگین و تاپسیس، تحلیل شده و مؤلفه های کلیدی توسعه منطقه ای استخراج گردیده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که سه مؤلفه «کشاورزی»، «شیوه مدیریت» و «زیرساخت های ارتباطی» به عنوان مؤلفه های کلیدی توسعه منطقه ای در آذربایجان غربی؛ تشکیل هشت سناریوی توسعه را داده و در نهایت سناریوی منطبق بر کشاورزی صنعتی، شیوه مدیریت خصوصی و زیرساخت هایی با الگوی شبکه ای؛ با کسب امتیاز بالاتر، ملاک تدوین چشم انداز توسعه منطقه قرار گرفته و بیانیه چشم انداز توسعه منطقه ای آذربایجان غربی دستاورد این پژوهش قرار گرفته است.
مطالعه بارش های فرین فصل بهار استان آذربایجان غربی(2008– 2003)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش، شناخت منشأ شکل گیری و ویژگی الگو های جوی و کمیت های هوا-شناسی مؤثر بر بارش های فرین بهاره استان آذربایجان غربی است.
روش: براساس نقشه ها و داده های هواشناسی در تراز های مختلف جو، بارش های فرین رخ داده درفصل بهار، طی دوره آماری 2003 تا 2008 بررسی شده است. سپس ویژگی الگو های جوی مؤثر در ایجاد این بارش ها، بی هنجاری های میدان های فشاری سطح دریا، ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال ، تاوائی نسبی و فرارفت آن در سطح 500 هکتوپاسکال، مطالعه شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد سامانه های فشاری که موجب بارش های فرین بهاره در منطقه می شوند، اغلب از کم فشار های بریده مدیترانه ای بوده اند که با ماندگاری در حدود سه روز در نواحی شرق مدیترانه، رطوبت کافی برای ایجاد این بارش ها را کسب می کنند، همچنین در روز رخداد بارش های فرین، بی هنجاری های ارتفاع تراز 500هکتوپاسکال، نسبت به میانگین بلند مدت در منطقه شاخص بوده است و کاهش زیادی را نشان می دهد.
نتیجه گیری: در همه موردهای مطالعه شده، تاوائی نسبی و فرارفت آن نسبت به روز قبل از بارش، افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، به-طوری که مقدار بیشینه تاوائی حدودs-15-10×4 تا s-15-10× 6و پیشینه فرارفت تاوائیs-29-10×6 تا s-29-10×12 است و می تواند به عنوان یکی از پیش نشانگر های بارش فرین در شمال غرب کشور استفاده شود.
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی مراکز شهری با ملاحظات اکولوژیکی(مطالعه موردی:آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که تعیین توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف دارای شرایط مبهم و نادقیق است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای مبهم می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح شده در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. هدف از این تحقیق ترکیب فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به عنوان روشی برای رفع ابهام در عدم قطعیت معیارهای اکولوژیکی به منظور اولویت بندی مراکز شهری استان آذربایجان غربی با ملاحظات اکولوژیکی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. با توجه به اینکه اهمیت و ارزش هر یک از معیارهای اکولوژیکی در مناطق مختلف دارای اولویت تأثیر گذاری گوناگونی هستند، در این تحقیق یک مدل تصمیم گیری چند معیاره در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) جهت انتخاب مناسبترین مناطق برای توسعه شهری با ملاحظات اکولوژیکی اجرا شده است. برای این منظور ابتدا معیارهای ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری(پایداری با حفاظت و یا بهبود سیستم های یکپارچه طبیعی) بر اساس مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه در قالب تحلیل سلسله مراتبی، نظرخواهی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان شناسایی شدند. سپس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(روش چانگ) برای تعیین وزن معیارها، زیر معیارها و گزینه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع امتیاز شهرهای خوی، ماکو، چالدران، چایباره و پلدشت برای توسعه بیشتر است. این اولویت بندی مبتنی بر ویژگی های اکولوژیکی محیط این شهرها و با توجه به انطباق آنها با محتویات نقشه های منابع طبیعی به واقعیت نزدیک تر است.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.
ارزیابی توان محیطی استان آذربایجان غربی برای کشت کلزا بر اساس روش AHP و مدل TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلزا با اختصاص 15 درصد کل تولید روغن گیاهی در جهان بعد از سویا و نخل روغنی، مقام سوم را در بین دانه های روغنی به خود اختصاص داده است. اقلیم، توپوگرافی، خاک و استعداد اراضی از مهم ترین مولفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن ها وابسته است. در این تحقیق سعی شده است با ارزیابی تناسب اراضی بر اساس این معیارها، اراضی مستعد ک شت کلزا در سطح استان آذربایجان غربی شناسایی ش ود. در تحقیق حاضر از داده های اقلیمی از قبیل دما، بارش، درجه روز، رطوبت نسبی، تعداد روز یخبندان، و ساعات آفتابی، ایستگاه های سینوپتیک و باران سنجی سطح استان از بدو تاسیس تا سال 1388 مربوط به هر یک از مراحل فنولوژیکی رشد کلزا و داده های منابع زمینی از قبیل لایه های توپوگرافی، قابلیت اراضی، عمق خاک و کاربری اراضی، استفاده شده، و مطالعه و بررسی هر یک از آن ها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژیکی کلزا صورت گرفت. سپس با استفاده از روش واسطه یابی کریجینگ در نرم افزار Arc GIS 9.3 هر یک از نقشه های عناصر اقلیمی تهیه و لایه های اطلاعاتی طبقه بندی شدند. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده شد. سپس ترکیب و تحلیل فضایی اطلاعات با استفاده از مدل TOPSIS در محیط GIS صورت گرفت و لایه نهایی ارزیابی توان محیطی برای کشت کلزا تهیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اراضی استان از نظر پتانسیل اقلیمی و محیطی برای کشت کلزا به چهار طبقه خیلی مناسب (6/18%)، مناسب (4/34%)، متوسط (1/32%) و ضعیف (7/14%) تقسیم بندی شدند.
سازماندهی سیاسی فضا و چالش های ناحیه ای در ایران (مطالعه موردی: استان های ایلام و آذربایجان غربی).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل چندی در حکمرانی خوب و دستیابی به اهداف آن موثرند که یکی از مهمترین آنها سازماندهی سیاسی فضا می باشد. هر حکومتی سعی می کند تا بر اساس یک تصویر شناختی مشخص از فضای قلمرو خود اقدام به سازماندهی سیاسی فضا کرده و موفق به ساختن یک خود، درونی سازی و وابستگی به حس مکان گردد. اما سازماندهی سیاسی فضا در ایران در برخی مناطق نامناسب انجام گرفته است. به عنوان نمونه در استان های آذربایجان غربی و ایلام، چالش های ناحیه ای ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته است، بررسی چالش های ناحیه ای در این دو استان می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازماندهی نامناسب سیاسی فضا بخصوص شکل طویل و دنباله دار این استان ها، چالش های زیادی را برای اداره امور آنها بوجود آورده که از مهمترین آنها می توان به عدم ایجاد وحدت ساختاری و کارکردی، مرزهای طولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، عدم شکل گیری حس تعلق، توسعه نامتوازن، عدم شکل گیری یک شبکه ارتباطی منظم، عدم شکل گیری قطب رشد، تداخل حوزه های انتخاباتی با حوزه های قومی و ایلی، قوم گرایی، ایل گرایی و .. اشاره کرد.
تحلیل و ارزیابی توسعه شاخص های خدمات شهری در شهرهای استان آذربایجان غربی با استفاده از روش های MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیوند تفکیک ناپذیر توزیع متعادل تسهیلات و خدمات شهری با رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار شهری، در مطالعه حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی، قیاسی، شهرهای استان آذربایجان غربی براساس برخورداری از برخی شاخص ها و سرانه های خدمات شهری، با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی و سطح بندی شده است. براساس نتایج حاصل از روش مجموع ساده وزنی ، شهرهای ماکو، سیلوانا، سرو، ارومیه و میاندوآب به ترتیب در رتبه های اول تا پنجم و شهرهای بازرگان، نوشین، محمدیار، میرآباد و ربط نیز در رتبه های سی و دوم تا سی و ششم استان از نظر توسعه شاخص ها و کارکردهای خدمات شهری قرار دارند. بر اساس روش ویکور نیز از نظر توسعه شاخص های مورد بررسی، شهر سیلوانا شهر برتر استان شناخته شد و شهرهای سرو، ماکو، ارومیه و سردشت نیز در رتبه های دوم تا پنجم و شهرهای نالوس، شوط، قره ضیاالدین، میرآباد، ربط و محمدیار نیز به ترتیب در رتبه های سی و یکم تا آخر استان قرار گرفتند. تلفیق نتایج دو روش ویکور و مجموع ساده وزنی نشان داد که شهرهای سیلوانا و ماکو مشترکاً رتبه اول و شهرهای سرو، ارومیه، ...، میرآباد، محمدیار و ربط به ترتیب در رتبه های دوم تا آخر استان قرار می گیرند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی شهرهای استان با توجه به رتبه برخورداری از سرانه های خدمات شهری در سه خوشه طبقه بندی شدند. هم چنین محاسبات نشان داد که همبستگی معنی داری بین رتبه توسعه خدمات شهری و رتبه جمعیتی شهرهای استان وجود ندارد.
مدیریت یکپارچه ی گردشگری، راهبردی برای توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یک نظام پیچیده ای است که رقابت در عرصه ی آن بدون انجام تمهیدات لازم و بدون درک نیازها و اقتضائات آن غیرممکن است. بنابراین، کارآمد کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند مدیریت یکپارچه ی آن می باشد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و تحلیل های آماری به ارزیابی نقش مدیریت یکپارچه گردشگری، به عنوان راهبرد توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی (130 نفر) می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی، مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (خی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که میان مدیریت یکپارچه گردشگری و توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی و مؤلفه های مورد بررسی ارتباط معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون کای اسکوار، مؤلفه های تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و مشارکت ذی نفعان، با مدیریت یکپارچه گردشگری رابطه معناداری دارند. در ضمن نتایج آزمون مدل ارائه شده برای متغیرها در محیط نرم افزار Amos22 نشان می دهد که مدل ارائه شده برای روابط متغیرها، 76 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش (توسعه منطقه ای) را پیش بینی می کند. برای توسعه منطقه ای در راستای گردشگری، تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و ارتباطات و مشارکت تمامی ذی نفعان، به عنوان راهبردی اساسی مطرح است.
بررسی خطر سیل خیزی در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل از پدیده های مخرّب طبیعی است. به طورکلّی، سیل خیزی، وضعیّت سیلاب در آن حوضه را مشخّص می کند. عوامل بسیاری در بروز سیلاب های کشور نقش دارند که از آن میان می توان به رخداد بارش های شدید، ذوبّ ناگهانی برف در منطقه ی کوهستانی و عملکرد هم زمان هر دو عامل اشاره کرد. منطقه ی یک حوضه ی آبریز، به سبب وجود شرایط طبیعی مختلف، از پتانسیل رخداد متفاوتی برخوردار است. طبقه بندی و اولویت بندی زیرحوضه ها، گام اول را برای مقابله یا کاهش اثرهای سیلاب در حوضه های آبریز برعهده دارد. بر همین اساس، هدف از مطالعه ی پیش رو، تبیین وضعیّت سیلاب در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی است. در همین راستا، خسارات و خطرات سیل بر اساس آمار و اطلاعات ثبت شده در گذشته تحلیل شده است. برای استخراج دقیق محدوده ی سیل خیزی با استفاده از روش استراهلر به طبقه بندی رودخانه های استان پرداخته شد. سپس با استفاده از این طبقه بندی برای هر یک طبقه ها، یک پهنه به عنوان محدوده ی خطر سیل در محیط GIS تعیین شد، در ادامه با استفاده از نقشه های 100000/1 زمین شناسی، واحد تشکیلات کواترنری( Qal) به این محدوده افزوده شد. در گام بعد برای اینکه شدّت خطر سیل پذیری در زیرحوضه های استان مشخّص شود، از آمار وقوع سیل در زیرحوضه های استان استفاده شد و درنهایت، شدّت خطرپذیری سیل در زیرحوضه های استان به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زیرحوضه ی زنگمار در خطر سیل پذیری شدید قرار دارد و لازم است تا تدابیری برای کاهش آثار سیل در این منطقه انجام گیرد.