فاصله فرهنگی و تقابل گفتمان های سفر(نمونه های مورد مطالعه: استان های آذربایجان غربی و گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: امروزه صنعت گردشگری، نقشی مهم در توسعه کشورهای مختلف اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، ایفا می کند. این صنعت بسیار متأثر از فرهنگ گردشگری است. یکی از مؤلفه های مهم در فرهنگ گردشگری، «فاصله فرهنگی» است. این مقاله که بر پایه مطالعات میدانی در دو استان آذربایجان غربی و گیلان نوشته شده است، با تأکید بر نظام ارزش های موجود در فرهنگ گردشگری این دو منطقه، به موضوع فاصله فرهنگی میان جامعه میزبان و جامعه مهمان (گردشگر داخلی/خارجی) می پردازد و در این جهت، با ابداع مفهوم فاصله زیست محیطی به مثابه بدیل فاصله فرهنگی که بر پایه احساس تعلق یا عدم تعلق به محیط زیست است، به نکاتی مهم دست می یابد. روش مطالعه: این پژوهش در دو حوزه فرهنگی و میدان آذربایجان غربی و گیلان بر پایه روش کیفی مردم نگارانه بر اساس مطالعه میدانی، مشاهده مشارکتی، گفت وگو با مطلعان کلیدی در بازه زمانی 1398 تا 1400 انجام شده و در آن منظر شناختی روش مطالعه بر پایه وجود ذی نفعان چندگانه در حوزه های فرهنگی است. یافته ها: در میدان و مورد نخست، برخلاف آن چه رایزینگر در یافته های خود مطرح می کند، با پدیده متفاوتی روبه رو می شویم که در آن برخی از عناصر موجود در نظام ارزش ها و هنجارهای جامعه میزبان و مهمان به هم نزدیک تر است. در میدان و مورد دوم، نظریه آنتونی الیور اسمیت، بیرگیت موسگات و همکاران، جرمی بولتجنس و همکاران، چین چین وانگ و کارل کاتر، برنت ریتچی، آلفانسو وارگاس سانچز برای درک و فهم شرایط گردشگری در بحران، مصداق می یابد. نتیجه گیری: از نتایج جالب این پژوهش آن است که فاصله زیست محیطی و فرهنگی کم تری میان جامعه میزبان و جامعه مهمان (گردشگر خارجی) در مواردی چون وندالیسم در میدان نخست (آذربایجان غربی) به چشم می خورد. در میدان دوم (گیلان)، الگوی مهم اخوت بر پایه درد در وضعیت گردشگری در بحران (بازه همه گیری) به تعریف رابطه میزبان-مهمان گسترش می یابد.